بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1- کلی سعی 2- حصه وجودی 3- اضافه اشراقیه یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث را باید در کتاب‌های مخصوص به خودش دنبال کنید و اگر در حین مطالعه سؤال خاصی پیش آمد إن‌شاءاللّه بنده در خدمتتان هستم. کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نکاتی در این مورد دارد و کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی نیز کمک می‌کند. موفق باشید
6969
متن پرسش
باسلام آیا این درست است که علامه طهرانی می فرمایند اقای طباطبایی به توحید ذاتی نرسیده بودند من رفتم پیش اقای حداد و از ایشان گرفتم و بهد به اقای طباطبایی یاد دادم و به توحیدذاتی رسید؟ 2.در خطبه 1نهج البلاغه داریم:داخل فی الاشیالابالممازجه، ولی در غرر الحکم داریم :لیس فی الاشیابوالج ولاعنها بخارج، این دو چگونه باهم جمع می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیلی این حرف بعید است، از نوع برخورد آیت‌اللّه طهرانی با علامه طباطبایی بر می‌آمد که ایشان برای علامه جایگاهی بسیار متعالی قائل بودند، و از طرفی مگر می‌توان گفت مقام آقای مرحوم هاشم حداد بالاتر از علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» است؟ 2- وقتی می‌فرماید داخل اشیاء هست ولی نه آن‌که ممزوج با آن‌ها باشد، در واقع دارند می‌فرمایند آن‌طور نیست که در اشیاء ولوج کرده باشند و در آن‌ها فرو رفته باشند. پس نسبت حق به اشیاء مثل نسبت دریا است با موج، که نه دریا بیرون موج است و نه داخل موج، بلکه تمام هویت موج را در برگرفته بدون آن‌که موج، دریا باشد یا دریا، موج. موفق باشید
6470
متن پرسش
سلام علیکم من نویسنده سوال 6363 هستم . وقتی محیط بد دانشگاه رو میبینم انگار بیشتر یاد امام زمانم میفتم از لحظه ورود حال خوبی ندارم ... ولی این موقعیت بد روی حجابم هیچ اثری نگذاشته ولی روی روابطم با مردان بیشتر نگران هستم نمی دانم تا چه حد میتوانم رابطه داشته باشم یعنی تا چه حد اجازه دارم احتیاج بیشتری به راهنمایی دارم ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه سعی کنید با نامحرم مرتبط نباشید افق حضور در عوالم غیب و قیامت و نزدیکی به وجود مقدس حضرت صاحب ‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» برایتان گشوده‌تر است. ما فقط در حدّی که ضرورت دارد باید با نامحرم صحبت کنیم تا عالَم دینی ما برایمان حفظ شود. موفق باشید
5113
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشیدآیت الله مکارم: مگر می شود هم روزه دار بود و هم آب نوشید؟/ با دین مردم بازی نکنید؛ خداوند همه را به راه راست هدایت بفرماید /واکنش ایت الله مکارم به فتوای ایت الله بیات نظرشما درباره ی این گفته چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: من در این باره متخصص نیستم ولی این‌طور که از بعضی طلاب فضل مشورت گرفتم گفته می‌شود این چنین نیست که دیگر فقهاء، این مسأله را مطرح نکرده باشند. (به حواشی و تعلیقات همین مسأله درکتاب شریف «العروة الوثقی»، کتاب الصوم، فصل11) مراجعه فرمایید و در صورت مراجعه به کتاب‌هایی که مستند فتاوی در آن‌ها ذکر شده خواهید دید اگر چه برخی این روزه را باطل دانسته و می‌فرمایند قضا دارد ولی کفاره ندارد و برخی دیگر نیز آن را باطل دانسته ولی قضا و کفاره‌ی آن را لازم نمی‌دانند ولی برخی از فقهاء این روزه را صحیح می دانند و فرموده‌اند همان طور که شارع روزه‌ی شخصی که از روی فراموشی آب می‌خورد را صحیح به حساب آورده، روزه‌ی ذو العطاش (کسی که تشنگی فوق طاقت او بوده و توان تحمّل آن را ندارد) را نیز به صورت تعبّدی، صحیح دانسته. ظاهرا انتقاد آیت‌الله مکارم در مورد حکمِ به صحت این روزه است وگرنه ایشان نیز همانطور که فرموده اند این شخص مجاز است روزه‌ی خود را افطار نماید. موفق باشید
17129
متن پرسش
با عرض سلام: ببخشید بعضی سوالات خیلی اوقات در ذهنم تکرار میشن. میخوام نظر شما رو بدونم. مثل اینکه اصلا درک نمی کنم که چرا موسیقی به عنوان چیز بدی جا افتاده. چرا گوشی که از موسیقی لذت میبره، نتونه لذت صدای معنوی رو درک کنه؟ مگه موسیقی هم مثل بقیه هنرها نیست؟ و لذت گوش از موسیقی مثل لذت مثلا چشم از یه نقاشی زیبا نیست؟ همونطور که هر هنری می تواند به ابتذال کشیده شود، موسیقی هم می تواند مبتذل شود. پس فرقی با سایر هنرها ندارد. پس چرا می گویند بنای نظام اسلامی به ترویج موسیقی نیست؟ چگونه می توانیم خودمان را از این هنر محروم کنیم؟ چرا جامعه فکر میکنن بین مذهب به معنای واقعی کلمه و موسیقی تضاد هست؟ بر چه عقلانیتیه این تصور؟ یا مثلا این رو هم درک نمی کنم که چرا طلاق باید بد باشه؟ چرا مذموم ترین حلال خدا است؟! اصلا نمی فهمم به خدا. وقتی به اطرافیان خود نگاه می کنم زنهای گذشته به خاطر مسائل مادی و اینکه خودشون نمیتونستن خرج زندگی رو بدن یا به خاطر بچه هاشون یا آبروشون، شوهرهای بداخلاق و خشونت طلب و خودخواه رو تحمل می کردند و تحمل زندگی باعث ایجاد انواع مشکلات روحی در کودکان اونها می شده. نسل ما که دچار انواع پوچی ها و ... هستیم و جامعه ی غرب زده ی امروز، محصول همین تحمل های نابه جا و زندگی های نابسامان خانواده ها در نسل های گذشته است. چون اگه توی خانواده آرامش باشه، بچه ها هم میتونن طبق فطرتشون حرکت کنن. همه ی هم سن و سالای من از باباهاشون دست کم ناراضی و خیلی ها هم متنفرن. اونوقت شاید بشه گفت طلاق های زیاد امروز، چندان هم بد نیست، شاید باید منتظر باشیم ببینیم نتیجه ی طلاق ها رو و بعد قضاوت کنیم. بده که زنها ارزش خودشون رو بدونن و به هر رفتاری که باهاشون میشه تن ندن؟ کلا حاج آقا، اون چیزایی که عرف جامعه پذیرفته مثل دو تا مورد بالا رو اصلا درک نمی کنم و فهم عمومی از مسائل اجتماعی و دینی، همیشه برام غیرقابل فهم و محل سواله. لطفا منو قانع کنید. سوال آخر که ربطی به دو مورد قبل نداره: نمیدونم هیچ کدوم از مسابقات المپیک 2016 رو دیدین یا نه. درسته که اصل مسابقات المپیک توهمه. ولی نوع حضور زنها که کاملا برابر با مردان هستن تو این مسابقات، مورد توجهم قرار گرفته. تماشاچی های مسابقات ژیمناستیک، دومیدانی، تکواندو و ... هم زن بود هم مرد، کنار هم نشستن و زنها هم شخصیت دارن. از کجا معلوم که این مطلوب اسلام نباشه؟ از کجا معلوم که دوره ی حجاب و محدود کردن زن نگذشته باشه؟ اگه امام زمان بگن غیر از برهنگی های غرب، تعامل غرب با زن مورد رضایت من هس چی؟ به نظر میاد غربی ها بیشتر از مسلمونها زن رو آدم حساب میکنن. اگه امام زمان بیان، با این فهم های کج و کوله ی ما چه کار میکنن؟ خیلی برام جالبه بدونم چه جوری میخوان با نسل کج و کوله ی امروز تعامل کنن؟ خواهشا نظرتون رو بگید. همه ی کتابهاتون رو خوندم. ممنون میشم که رفرنس ندین و سوالاتم رو جواب بدید. بازم تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم موسیقی به عنوان یک هنر، زیبایی‌هایی برای خود دارد و نمی‌توان نسبت به آن زیبایی، مثل همه‌ی زیبایی‌های دیگر بی‌تفاوت بود و اسلام هم نسبت به محتوای موسیقی بحث حرام‌بودن را پیش می‌کشد و نه در رابطه با ذات آن. می‌ماند که در هر حال حوزه‌ی فعالیت موسیقی تحریک خیال است و سالک إلی اللّه نمی‌خواهد در محدوده‌ی خیال متوقف شود و از این جهت است که اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ورودی به موسیقی نداشته‌اند و گفته می‌شود بنای نظام اسلامی ترویج موسیقی نیست 2- کثرت طلاق در حال حاضر به جهت غلبه‌ی روح فردگرایی یا ایندیدوآلیسم می‌باشد و حکایت از عدم توان انسان‌ها در فهم یکدیگر دارد. زیرا که همیشه یکی از زوج‌ها ونوسی و دیگری مریخی است. حال اگر بتوانند همدیگر را درک کنند هرکدام در دنیای وسیع‌تری وارد خواهند شد و این غیر از این است که اسلام بخواهد زنان قلدری و بی‌منطقی مردان را تحمل کنند. آن‌چه مورد نظر اسلام است هسته‌ی توحیدی خانواده می‌باشد که انسان را از فردگرایی آزاد می‌کند و غرب به جهت عدمِ درکِ دقیق خانواده متأسفانه بیشتر مغلوب فردگراییِ آزاردهنده شده است. عرایضی در مورد «سکنی‌گزیدن انسان در خانواده» در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است 3- بنده هم مثل شما معتقدم باید شرایطی فراهم باشد که زنان استعدادهای خود را نشان دهند و چقدر خوب است که معلوم گردد زنان چه تواناهایی حتی در امور ورزشی دارند؛ می‌ماند که اگر شرایط عفاف و حیا رعایت نشود، آن‌قدر ظرائف زن قدرت‌مند است که فضای سکس را بر فضای محیط ورزشی و نمایش توانایی‌های او حاکم می‌کند و محیط را از تعادل صحیح خارج می‌کند. و لذا اگر بتوانیم ماوراء نگاه غربی به زن، و ماوراء سبک زندگی غربی به دنبال فضایی باشیم که زنان استعدادهای خود را بنمایانند به همان معنا که رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» زنان ورزشکار را تجلیل نمودند، کار به تعادل رابطه‌ی بین زن و مرد ختم می‌شود و این نیازِ امروزِ ما است و نمی‌توان از آن چشم پوشید. در همین رابطه است که بنده معتقدم همان‌طور که یک روز رانندگی برای زن، تبرّج و خودنمایی بود و لذا اشکال شرعی داشت و امروز، دیگر رانندگیِ زن در کلیت خود، تبرّج محسوب نمی‌شود؛ دوچرخه سواری زنان نیز می‌تواند تبرّج به حساب نیاید. آری! مسلّم تبرّج را هر فقیهی حرام می‌داند، ولی موضوع تبرّج را، عرف تعیین می‌کند. موفق باشید 

14940
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: درباره ی کتاب اکنکار توشته تویئچل سوال داشتم. با اینکه انحرافاتی دارن این فرقه و ادیان رو رد کردن و به تناسخ اعتقاد دارن، ولی مطالب دیگه ای که مطرح میکنن خیلی به عرفان اسلامی شباهت داره و خودش هم گفته که منباش هم هست. راه نمایی به سفر روحی میکنن که مراحلش خیلی به هفت مرتبه ی، طبع، نفس، قلب، روح، سر، خفی و اخفا شبیه است. قسمت هایی از کتاب: اصول سیستم ماوراء الطبیعه سه بخش است: تئوری ذهنی یا عقلی: اصل ذهن است و مبدا مقدس ذهن، خود خداست، همه چیز در این نقطه شروع شده و در همین نقطه پایان میابد و ما باید آماده باشیم که پاداشی را که مستحق دریافتش هستیم همین جا دریافت کنیم تا اینکه منتظر زندگانی بعدی باشیم. این تفکر از کشور چین است. دوم: تئوری آگاهی کیهانی: اساس دین در هند است. ایدئولوژی علم الوجود حدود ده هزار سال قدمت دارد. این تئوری حرکتی است متحد کننده و یکی کننده. ما همه با هم برادریم و با هم زندگی می کنیم، با همه ی مردم و همه ی چیزها، اینجا و در ماورا و خدا همه جا با ماست. سیستم سوم: سفر روح (اکنکار) که از درون بقیه رشد کرده (آناهاد یوگا، صوفیسم (عرفان اسلامی) و لامائیسم) طریقی است برای اعطای قدرت سفری آزادانه به تمامی مراتب بالا تا بالاترین مرتبه. بسیاری از طرق عملی سفر روح توسط شعرا و نویسندگانی در عربستان و هندوستان از قرن هشتم تا یازدهم توسعه یافته. آنهایی که در اصل مسئولیتی در ارتباط با توسعه ی سفر روح داشته اند: تولسیداس، جلال الدین رومی، حافظ، کبیر، شمس تبریز هستند. در سفر روح بدن خود را ترک گوییم و به عنوان یک روح به نیرویی که همه جا در جریان است و از مرکز هستی سرچشمه می گیرد اجازه دهیم که از درونمان عبور کند. این نیرو روح خدا یا حق یا اک نام دارد. به صورت نیروی حیات خلاقیت و آفرینش نمود دارد و به صورت بینش و فراست. تمامی مسئله ی هستی یافتن رابطه ی فرد و روح کل است. خودشناسی بنیانگذار درک انسان از زندگی است. انسان قابلیت تولید (دوباره سازی) تمام خواص خدایی یا ابر روح را دارد. انسان روح است، محصولی از ابر روح. معلم هر کسی روح اوست در عین اینکه روح او نیست. تعلق و وابستگی به تمام چیزهایی که در زندگی بیرونی و درونی ما داده شده است. تنها باید عشق به تعلیم درون و عشق برای نور و صدای جهان هستی باقی بماند. روش هایی برای سفر روح بیان می کند. یکی از آنها روش خود تمرکز یا هیپنوتیزم است که از مرحله ی آگاهی جسمانی خارج شده و با تمرکز روی یک شی براق مثل سکه وارد نوع دیگری از آگاهی می شود. به آن خیره شده و بر روی خارج شدن از بدن تمرکز کنید. در این مدت با خود تکرار می کند من در حال ترک بدنم هستم، تا به واقعیت تبدیل شود. ناگهان خود را بیرون از بدن پیدا می کند که در حال نگاه کردن به آن وضعیت نشسته ی اولش است. یا روش هایی از این دست. بعد توصیه به ترک نفسانیات کرده، مگر نه سفر روح با درد و رنج همراه می شود. و توصیه به پیمودن راه خدا و موافقت با پیمان الهی کرده. تا بتوانیم با سفر، به مرحله ی پنجم (از هفت طبقه) برسیم که همان روح خالص است. به حالت استغراق دست یابد که در آن ارتباط با جهان بیرون قطع شده و تنها ارتباط با جهان درون برقرار است. اگر کسی دارای تجربه باشد می تواند بلافاصله از طریق استغراق به حالت خلسه در آید. بعد مراحل آن را توضیح میده. سوال من اینه که: 1. این همه در دینمان صحبت از ارتباط با غیب است. مثلا اگر همیشه وضو داشته باشیم یا بعد از نماز آیت الکرسی بخونیم وارد عالم غیب میشیم، از طرقی که این کتاب هم گفته میشه وارد اون عالم شد؟ یعنی کمک نمیکنه هنگام گفتن ذکر واقعا با باطن عالم راه پیدا کنیم, یا تو نماز واقعا به معراج بریم. یا حداقل کمی تمرکز پیدا کنیم از این همه پراکندگی خاطر. 2. در جواب یکی از سوالهای سایت درباره ی عرفان های شرقی فرموده بودید، اعتقاد به توحید، میتونه شاخص تشخیص درست و غلط بودن این فرقه ها باشه (نقل به مضمون). به نظرم این فرقه به توحید اعتراف داره اونم در حد مباحث عمیق عرفان اسلامی، ولی پیروی از ادیان رو به نظر قبول نداره، میدونم این موضوع این گروه رو رد میکنه، ولی آیا میشه روی توحیدی بودنش تاکید کرد و با روش هایی که آموزش میده، سفر روح رو امتحان کرد؟ 3. آیا می شود گفت، حالت هایی که از عرفا دیده شده، مثل زل زدن به مردم برای ساعت ها در حرم امامان بدون توجه به اطراف، حالت هایی شبیه به خصوصیات خلسه ی ذکر شده در کتاب است که از عرفا دیده شده، همان سفر روح است که این بزرگان داشته اند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندین سال پیش بر روی کتاب‌های آقای «پال توئیچل» کار کرده‌ام. در نهایت چیزی دستگیرم نشد. انسان از طریق توصیه‌های ایشان در یک خلأ فردی قرار می‌گیرد، بدون این‌که مثل شریعت الهی پس از مدتی با نور اسماء الهی مرتبط شود! موفق باشید

12880
متن پرسش
سلام حضرت استاد خسته نباشید: 1. چرا برای علامه محمد حسن الهی برای پاسخ به شبهات‌شان کشفی مثل شیخ اشراق یعنی بدون واسطه شخص احضار ارواح اتفاق نیافتاد 2. اینکه در کشف میزان هوشیاری این قدر بالاست که سوالات پرسیده می شود و سالک قدرت سخن گفتن دارد این همان معنی جمله انسان با تمام وجود تعقل می کند نیست؟ 3. در مقام کدام یک از کشف ها انسان قدرت بر نطق دارد؟ 4. ببخشید معنای این جملات را نتوانستم درست بفهمم: الف) غیریت و کثرت بین خود انسان و بین عقل و چشم و گوش او وجود ندارد؟ ب) و نیز به هیچ وجه غیریت و کثرت بین عقل و چشم و گوش او وجود ندارد؟ 5. این یعنی در مراحل اولیه مکاشفات غیریت و کثرت وجود دارد درست است استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ‌وجه حضرت آیت اللّه محمد حسن الهی کم‌تر از مرحوم شیخ اشراق نیست! آن احضار روح یک تفریح روحانی بود وگرنه آن مرد الهی در مقامی است که قدرت جذب مرحوم قاضی از برزخ را هم در چنته دارد 2- آری! در آن صحنه، هوشیاری قلبی و قدسی، جنبه‌ی عقلانی نیز به خود می‌گیرد و از هر ساحتی که سؤال شود نفس ناطقه مطابق آن ساحت ظهور می‌کند، چه ظهور عقلی و چه ظهور قلبی. ولی هوشیار باشد که آن‌جا جای مفهوم نیست 3- هرجا اذن نطق باشد نفس ناطقه آن استعداد را ظهور می‌دهد، ربطی به کشف‌ها ندارد 4- این مسئله‌ی توحید بین عقل و چشم و گوش نکته‌ی بسیار ظریفی است که باید با حوصله در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» آن‌جایی که ملاصدرا کشفِ افلوطین را تبیین می‌کند، دنبال فرمایید 5- آری! ولی در هرصورت وقتی ما از بدن عبور کنیم و با نفس از نظر وجودی، آزاد از کثرت بدنی، مرتبط باشیم با چشم می‌شنویم و با گوش می‌بینیم و از این نوع حضورها که گفتنی نیست. امیدوارم بنده و جنابعالی توفیق چشیدنش را پیدا کنیم. موفق باشید

12505
متن پرسش
بسم الله سلام علیکم: مدتی است مباحث برهان صدیقین و حرکت جوهری را دنبال می کنم و از ابتدا مساله ای در ذهنم بود. هنگامی که می خواهیم عین وجود نبودن دیوار را ثابت کنیم یا می خواهیم بحث از جوهر و عرض بکنیم، ظاهرا به نکاتی توجه نمی شود. 1- کل عالم ماده، فقط از ماده است! همان طور که می گوییم صندلی اعتبار ماست، چوب هم اعتبار ماست! آب هم اعتبار ماست. مگر نه این که الان هم به این نتیجه رسیده اند که عالم از الکترون و پروتون ساخته شده و البته می دانیم که این الکترون و پروتون هم نظریه است... مخلص کلام آن که چرا موقع بررسی احوالات عالم ماده به (مثلا) سیب اصالت می دهیم و به بررسی جوهر و اعراضش می پردازیم؟ مگر سیب چیزی غیر از ماده است؟ کجای کار دچار اشتباه می شوم؟ 2- آیا ما حرکت در اعراض را قبول داریم؟ از کجا معلوم قرمزی امروز سیب همان سبزی دیروز است؟ مگر این که منظور رنگ باشد یعنی سبزی رنگ سیب بود و قرمزی هم رنگ سیب است! 3- تقریبا تمامی تغییرات اعراض اثر حیات است. یعنی به نحوی حیات موجود زنده در آن حرکت، موثر بوده. از قرمز شدن سیب تا گندیدن آن توسط باکتری ها! آیا حیات به حرکت جوهری ربط دارد؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث حرکت جوهری ادعای اصلی آن است که ذات عالَم ماده عین حرکت است و در متن این ادعا شواهدی مثل تغییر اَعراض که صورتِ ظاهری جوهر است، مدّ نظر قرار می‌گیرد و لذا در این روش از خودِ ماده به ماده نگریسته شده است تا آن‌چه در ذات ماده هست یعنی حرکت مدّ نظرها قرار گیرد. مثل این‌که شما سردی هوا را از عکس‌العمل خودِ هوا یعنی سنگین‌شدن هوای سرد مدّ نظر قرار دهید 2- در مباحث حرکت جوهری روشن شد که علاوه بر حرکت در جوهر، حرکت در اَعراض را جناب صدرالمتألهین پذیرفته است و به همین جهت گفته می‌شود رنگ قرمزی امروز همان سبزی دیروز است زیرا در متن رنگ یعنی عَرَض این حرکت واقع شده است 3- موضوع را نباید در سیر بحث تغییر داد. چرا یک‌مرتبه بحثِ حیات را به وسط آورده‌اید؟ علت حرکت باید حرکت باشد معلوم است که اگر حیات از موجود ذی حیاتی خارج شود دیگر حرکت ذاتیِ شیئ مادی از کنترل نفس ناطقه خارج می‌شود و حرکت، مستقیماً موجب گندیدن مثلاً سیب می‌گردد. قبل از آن هم حرکت بود ولی در کنترل نفس ناطقه یعنی عامل اصلی حیات بود که موضوع بحث حرکت جوهری نیست. حرکت جوهری ثابت می‌کند که وجود در مرتبه‌ای از مراتبش عین حرکت است و ریشه‌ی حرکات در عالم ماده به ذات عالم ماده مربوط است. موفق باشید

 

10993
متن پرسش
سلام استاد: در یکی از سوالات ذکر شده بود فتنه ای سهمگین تر از ۸۸ بر اساس شهود علما در کار است. این درست است؟ استاد فتنه ۸۸ پیرمان کرد٬ دوباره چه‌خبر قرار است بشود؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند همواره برای آن‌که ملتی را بزرگ کند به شیطان اجازه می‌دهد تا وسوسه کند، و ملتی که در مسیر توحید قدم بردارد همواره با مقابله با شیطان، بزرگی‌ها و عظمت‌هایش ظهور می‌کند، و برعکسِ تصور جنابعالی آن فتنه‌ها ملت را جوان و جوان‌تر می‌کند. به گفته‌ی علی (ع) «وَ انَّ الدُّنْیا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ الّا عَلى ما جَعَلَها اللّهُ عَلَیْهِ مِنْ النَّعْماءِ وَ الْابتلاء»، بدان که دنیا مستقر نمى‏شود و سنت خدا در آن جارى نمى‏گردد مگر از طریق نعمت و بلاهایى که خدا در آن قرار داده است. یعنى خدا دنیا را ساخته است- از دستش هم درنرفته است- ولى سنتى که در آن جارى مى‏کند سختى و راحتى دادن است به طور توأمان. مدیر دنیا، مدیریت خودش را از طریق نعمت‏ها و بلاها اعمال مى‏کند. نه بلاها از دست خدا دررفته‏اند و نه راحتى‏ها از زمام اختیار او خارج شده‏اند. نه راحتى دادن‏ها مدیریتى جدا از سختى دادن‏ها دارد و نه سختى داراى مدیرى غیر از مدیر راحتى است. نه سختى گسسته از راحتى است و نه راحتى جداى از سختى. یک زندگى است که هم سختى دارد و هم راحتى، لذا مى‏توان به جایى رسید که گفت: عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ/ اى عجب کس عاشق این هر دو ضدّ خدایا زندگى راحت بى‏تحرک و بى‏مزه به چه کار مى‏آید؟ یک شور و حیرت، مصیبت و جنگ یا محرومیتى بده تا از بى‏تحرکى و تنبلى به درآییم! هنگامى که مریض در تختش خوابیده، اگر مرتب پهلو به پهلو نشود بدنش زخم مى‏شود، و سختى‏ها و رنج‏هاى حیات، تکان‏هایى است که بر ما وارد مى‏شود تا خونمان لخته نگردد. لذا است که هم تقاضاى رفع مشکلات مى‏کنیم و هم نگرانیم که ما را به راحتى سردى گرفتار کند. نالم و ترسم که‏ او باور کند/ وز ترحّم جور را کمتر کند موقعى که مشکلى براى من ایجاد نموده و حالم را گرفته است، مى‏نالم و از خدا مى‏خواهم که مشکلم را برطرف کند. امّا در عین حال ترسانم مبادا حرف مرا باور کرده، مشکلات مرا کم کند. اگر در راحتى محض قرار گرفتم چه کنم؟ در آن وقت همانند بلبلى خواهم بود که از گُل جدایش کرده‏اند. بر من مباد که خدا مرا از سختى جدا کند- دقت کنید که دید خوبى است. نالم و ترسم که او باور کند / وز ترحم جور را کمتر کند واللّه ار زین خار در بستان شوم‏ / همچو بلبل زین سبب نالان شوم‏ باز هم ناله سر خواهم داد امّا این بار به خاطر آن که او سختیها را از من گرفته است. قرآن مى‏فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى کَبَد» (ما انسان را در سختیها مى‏پرورانیم) خدا مى‏فرماید شما پشته‏هاى سخت و گردنه‏هاى تنگ حیات را پشت‏سر نگذاشته‏اید. مرده و ساکت و ساکنید و تا به سختى‏ها نیفتید نمى‏توانید خودتان را آزاد کنید. تا سختى‏ها را ننوشید زنده نمى‏شوید. «فَلااقْتَحَمَ الْعَقَبَه». موفق باشید
10525
متن پرسش

با سلام: ببخشید جهت آمادگی و بهره بردن هر چه بیشتر از زیارت کربلا در اربعین چه سفارشاتی را از الان تا آن زمان توصیه می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی «نقش دعا در زندگی» عرایضی داشته‌ام خوب است به آن رجوع شود. در مورد پیاده‌روی اربعین جناب آقای پناهیان نکات خوبی داشتند.

9403
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مدام وقتی به دوستان و هم کیشان طلبه خود که با شما و مباحث شما ارتباط دارند پیشنهاد می کنم که با هم یک سیر مطالعاتی بر روی مباحث غرب شناسی و انقلاب اسلامی و ... شما و دیگر اساتید داشته باشیم با این باسخ مواجه می شوم که: جناب استاد فرموده اند فعلا به همان طلبگی و درس و بحث خود بیردازید و نیازی نیست وقت خود را بر روی این مباحث بگذارید و نهایتا همان کتاب سلوک ذیل شخصیت امام را مطالعه کنید. سوالی برای بنده وجود دارد که عرض می کنم. ۱- در روایت وارد شده است که «من سار علی غیر بصیره لایزداد سرعه سیره الا بعدا». لذا طلبگی ما هم از این قاعده مستثنی نیست. ۲- کیست که نداند ما عنوان طلبه عصر انقلاب را یدک می کشیم پس زمانی می توانیم ادعا کنیم نسبت به حرکت طلبگی خود بصیرت داریم که شناخت دقیق و صحیحی از ماهیت انقلاب و جایگاه واقعی او داشته باشیم. رسالت تاریخی او را درک کرده و سیر طلبگی خود را در آن راستا برنامه ریزی کنیم. ۳- در محضر خود شما یاد گرفته ایم که رسالت تاریخی انقلاب اسلامی تکفل عبور ما از ظلمات مدرنیته و توهمی است که همگان را در آن گرفتار نموده است به سمت و سوی آن بهشت مهدوی انشا الله. نتیجه این سه مقدمه این می شود که طلبه عصر انقلاب برای اینکه بتواند شناخت صحیحی از وظیفه خود داشته باشد و به مدد این بینش جایگاه واقعی خود را درک نموده و مطابق آن بینش برای خودش برنامه ریزی نماید بایستی: غرب شناس دقیق و عمیقی باشد. انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره) را به خوبی درک کرده و بداند به عنوان طلبه می خواهد مردم را به کجا دعوت کند. (البته اینها حداقل موارد ضروری است که طلبه باید بداند) با این توصیفات آیا می توان فقط به درس و بحث طلبگی مشغول شد؟ آیا عنایت دارید که کوتاهی در هر کدام از موارد فوق می تواند در کلیت طلبگی ما تاثیر گذار بوده، جهت گیری نادرستی را نصیب ما نماید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم با این منطق خوب و این روح مسئولیت‌پذیری آن. عرض بنده آن است که طلاب عزیز به بهانه‌ی غرب‌شناسی و سایر حواشی از طلبگی کم نگذارند به طوری‌که دروس پایه‌ی طلبگی ملکه‌شان نشود، وگرنه همین‌طور که می‌فرمایید رسالت تاریخی ما در عبور از ظلمات مدرنیته از یک طرف و رجوع به ملکوت حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از طرف دیگر است و این در ابتدای امر با مطالعه و تعمق در متون مربوطه به این دو موضوع ممکن میگردد. موفق باشید
6381
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون می خواستم اگر ممکن است نظر خود را در مورد گزاره های زیر در دو بعد اقتصاد شخصی و اقتصاد حکومتی مطرح فرمایید و اینکه آیا وقتی در دنیای مدرن چنین مراوداتی مرسوم است ما مجاز به پیمایش چنین مسیرهایی هستیم: فروش معنی اش این نیست که با قیمت تمام شده به علاوه ی یک سود منصفانه محصول رو بدی. این تفکر کمونیست‌ها بوده و ایده‌ی کاپیتال مارکس٫ فروش یعنی اینکه معامله‌ای بکنی که مشتری در اون لحظه و تا پایان عمر نسبت به اون حس خوبی داشته باشه و حاضر به تکرارش باشه. اگر آیفون(گوشی موبایل شرکت اپل) امروز تا این حد گرون می‌شه نه پول تکنولوژیه نه قیمت تمام شده. ما پول اون سیب گاز زده رو می‌دیم و حس خوبش رو. و با رضایت می‌دیم. پس نمی‌تونیم بگیم با ما صادقانه برخورد نکرده‌اند. هدف از فروش، ارزان فروختن نیست. «ارزش آفرینی» و «ارائه‌ی ارزش به مشتری» است. اگر درست فکر کنی پیکان محصولیه که با تئوری من و تو صادقانه تولید و قیمت گذاری شد و بنز محصولیه که به خاطر حس خوبش چند برابر قیمت تمام شده فروش می‌ره! پروسه‌ی فروش یعنی «خلق و ارایه‌ی ارزش» و انصاف به معنی ارزان فروشی نیست. به معنی ایجاد معامله‌ای است که طرفین به شرایطش راضی باشند و حاضر باشند به رضایت آن را تکرار کنند…
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید محصول تلاش خود را در ازاء محصول طرف مقابل معامله کنیم و تلاش ما با فریب نباید همراه باشد و با توجه به این امر معامله‌هایی که صورت می گیرد حلال و نظام اقتصادی عادلانه است. موفق باشید
6311
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر چرا امام حسین با وجودی که حضرت علی اصغر بر طبق اشاره خودشان اگر آب میخورد هم جان میداد برایش تقاضای آب کردند؟آیا این نقل صحت دارد که پس از شهادت امام حسین دشمنان حتا متعرض حجاب اهل حرم و حضرت زینب شدند؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت سیدالشهدائ«علیه‌السلام» مأمورند تا عمق انحراف اسلام منهای امامت را نشان دهند و به نور امامت می‌دانند که عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر«علیه‌السلام» طالب است در این مأموریت نقش داشته باشد 2- متأسفانه همین طور است این روایت قلب هر انسانی را به درد می‌آورد که می فرمایدفاطمه صغرا میگوید: من بر در خیمه ایستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه میکردم که با بدن‏هاى بى‏سر نظیر قربانیها بر روى رمل افتاده‏اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان میزدند. من با خودم فکر میکردم که آیا بعد از پدرم از دست بنى امیه چه بر سر ما خواهد آمد!؟ آیا ما را بقتل میرسانند، یا اسیر میکنند؟ ناگاه دیدم مردمى که بر اسب خود سوار است زنان را با کعب نیزه خود میراند و آن زنان به یک دیگر پناهنده میشدند. کلیه چادر و دستبند زنان را ربوده بودند. آن زنان فریاد میزدند: وا جداه، وا ابتاه، وا علیا، وا قلة ناصراه، وا حسناه!! آیا فریادرسى نیست که بفریاد ما برسد، آیا کسى نیست که از ما دفاع نماید!؟ قلب من از این منظره دلخراش دچار خفقان شد و اعضایم بلرزه افتادند. لذا از خوف اینکه مبادا آن مرد نزد من بیاید از طرف راست و چپ خود را به عمه‏ام ام کلثوم میرساندم. من در همین حال بودم که ناگاه دیدم آن مرد متوجه من گردید. من از او فرار کردم- گمان میکردم که از دست او سالم خواهم بود. ناگاه دیدم وى مرا دنبال کرد و من از خوف او از خود بیخود شدم، ناگاه دیدم کعب نیزه در میان کتف من قرار گرفته است! من بصورت بروى زمین سقوط کردم و او گوشم را پاره کرد و گوشواره و مقنعه مرا غارت کرد و خونها همچنان بصورت و سر من فرو میریختند و آفتاب سرم را میگداخت. سپس آن مرد بسوى خیمه ‏ها برگشت و من همچنان غش کرده بودم. ناگاه دیدم عمه‏ام نزد من آمد و در حالى که گریه میکند میگوید برخیز تا برویم، من نمیدانم بر سر دختران و برادر علیل تو چه آمده است، من برخاستم و گفتم: اى عمه؟ آیا پارچه‏اى هست که من سر خود را از نظر بینندگان بوسیله آن بپوشانم؟ فرمود: دختر جان! عمه‏ات مثل تو میباشد! من نگاه کردم و سر او را نیز باز دیدم، پشت او بوسیله ضربه سیاه شده بود. : «فقالت یا بنتاه و عمتک مثلک فرأیت رأسها مکشوفة ». موفق باشید
5850
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بنده در رشته فنی مشغول تحصیل هستم با مطالعاتی که در زمینه غرب و انقلاب داشته ام به این نتیجه رسیده ام که هر مسلمان وظیفه ای در گذار جامعه اسلامی از غرب به عهده دارد اما هرچه فکر کردم بیشتر به این نتیجه رسیدم که وظیفه من به عنوان یک خانم در حوزه صنعت نیست و در جبهه فرهنگی احساس مسئولیت میکنم. از طرفی نمیدانم در چه قالبی می توانم کار فرهنگی انجام دهم. چون محل زندگی من روستای کوچکی است که تعداد جوانان کمی دارد. برای همین تصمیم گرفتم در یکی از رشته های انسانی نظیر مشاوره یا علوم تربیتی ادامه تحصیل دهم تا به عنوان یک مشاور مذهبی رسالت خود را انجام دهم اما نمیدانم با ورود به این راه میتوانم اهداف خود را که رواج معرفت دینی به روش شماست دنبال کنم یاخیر؟ لطفا حقیر را راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم فکر خوبی کرده‌اید و تجربه‌ی بعضی از خواهران نیز در این مورد جواب داده چون با مطالعات دینی توانسته‌اند راهنمایی‌های خوبی به مراجعین بکنند. موفق باشید
5087
متن پرسش
باسلام خدمت استاد 1- استاد شما آیا این دیدگاه فلسفه تاریخی رامی پذیرید که آینده تاریخ ما روبه حق می باشد وبه نوعی تکاملی است؟درصورت خیر نگاه شما به فلسفه تاریخ و روند حرکت جامعه وتاریخ چگونه است؟ودر صورت بله چه برهانی برآن دارید و آیا این می تواند به یک نظریه تبدیل شودبا توجه به دیدگاه متفاوت سایر بزرگان مانند آیت الله مصباح علامه جعفری و... یا درحد یک فرضیه می باشد و قابل تردید؟ 2- آیا شما جامعه شناسی وفلسفه غرب خواند را با همین فضای غربی برای جوانان جایز می دانید تا به همه چیز نگاه ایدوئولوژیک نداشته باشند و بتوانند بانگاهی باز وپدیدارشناسانه مسائل راتحلیل کنند؟ 3- استاد در تحول اندیشه ای - فرهنگی که به دنبال ان هستیم اندیشه های علامه جعفری را درچه جایی می دانید و به نظرشما به چه علتی اندیشه های علامه جعفری مانند شهید مطهری و ایت الله مصباح ایت الله جوادی و... مطرح نیست آیا مشکل علمی داشتند یا...(تقاضا می کنم درپاسخ در رابطه باشخصیت علامه جواب مرقوم نفرمایید من به دنبال دیدگاههای علمی ایشان و این سکوت درقبال اندیشه ایشان هستم) 4- استاد شما وضعیت جامعه مارا درکدام پارادایم سنت، مدرنیته یا پست مدرن ارزیابی می کنید وبه چه دلیل؟ با آرزوی قبولی طاعات
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما رویهمرفته معتقد به حرکت خطی تاریخ هستیم به این معنا که تاریخ به سوی حاکمیت حق و ظهور نهایی آن در جمال انسان کامل یعنی حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به شکوفایی اصلی خود می‌رسد ولی این بدین معنا نیست که حق در مسیر تاریخ گاهی به خفا نرفته و نمی‌رود ولی دلایل عقلی و نقلی حکایت از آن دارد که مسیر تاریخ به صورت خطی به ظهور حق منجر می‌شود. دلایل عقلی آن را در کتاب «آخرالزمان؛ ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» عرض کرده‌ام و دلایل نقلی آن را در کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی». 2- این درست است . باید با نگاهی صحیح جایگاه هر حادثه‌ای را در مسیر تاریخی که در پیش است تعیین کرد 3- به نظرم افق نگاه علامه جعفری«رحمت‌الله‌علیه» به نحوی خاص حضوری است و آن نگاه انسان‌هایی را دعوت به خود می‌کند که تا حدّی از نگاه انتزاعی آزاد باشند. مسلّماً در آینده با خلاء‌هایی روبه‌رو می‌شویم که علامه جعفری می‌توانند آن خلاء‌ها را پُر کنند 4- فکر نمی‌کنم این تقسیم‌بندها بتوانند روح کلی جامعه‌ی ما را که تاریخ جدیدی را در افق خود اراده کرده است، تعریف کند، حتی سنت چیز دیگری است. بنده فکر می‌کنم در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» روشن شده است که در کجای تاریخ هستیم و به کجا می‌رویم. موفق باشید
5019
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی در کتاب مغازی امده است بعد از شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه و دفن او حضرت نبی صلی الله علیه و اله فرموده اند اگر زنان ناراحت نمیشدند - منظور زنان اقوام- جسد عمویم را دفن نمیکرده تا خوراک شکم درندگان و مرغان هوا شود تا روز قیامت از شکم درندگان و چینه دان مرغان محشور شود. سوال این است اولا چرا ؟ مگر این امر چه خصوصیتی دارد ثانیا اگر این اتفاق می افتاد ان درندگان و مرغان خود میمردند و میپوسیدند و بدنشان جذب طبیعت میشد چگونه در قیامت از شکم یا چینه دان انها محشور شود ثالثا این حدیث با معاد صدرایی چگونه قابل توجیه است. البته نمیدانم ایا این روایت در کتب حدیثی هم امده ؟ ایا قابل استناد هست یا نه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اطلاع دارید که تاریخ مغازی واقدی کتابی نیست که بتوان در این امور بدان اعتماد کرد زیرا همان پیامبری که این قول را واقدی از او نقل کرده واجب نموده که بدن انسان متوفی باید دفن شود و ملاک دفن و عدم دفن رضایت و عدم رضایت زنان نمی‌تواند باشد. ممکن است چیز دیگری بوده که واقدی این‌طور نقل کرده. موفق باشید
4896
متن پرسش
یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ چرا خداوند در ان آیه می گوید دارند سر خود را شیره می مالند..؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:آیه می‌فرماید این‌ها گمان می‌کنند نسبت به خدا و مؤمنین خدعه می‌کنند در حالی‌که نسبت به خودشان خدعه می‌کنند بدون آن‌که بفهمند.مثل آن‌که شما معتقد باشید آب قدرت سیراب‌کردن ندارد در این حال خودتان را از سیراب کردن محروم می‌‌کنید.آن‌هایی که نقشی برای خدا قائل نباشند ویا مؤمنین را منحرف بدانند بر انحراف خود افزوده‌اند.موفق باشید.
4412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد فیلم رسوایی رو دیده اید... نظرتون چیست درباره ی فیلم، فیلمی متفاوت با دیگر فیلم های سینما... تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (بنده این فیلم را ندیده‌ام. إن‌شاءالله وقتی اجازه‌ی فروش سی‌دی آن را دادند می‌بینم). موفق باشید
4212
متن پرسش
استاد سلام علیکم خواهشمند است در رابطه با چگونگی ترک فکر گناه و آثار آن توضیحاتی را مرقوم بفرمایدونیز بفرماید ترک فکر گناه از چه جایگاهی در مسیر سیر الی الله برخوردار میباشد ممنون یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همت کنید و خود را به دستورالعمل حضرت مولی‌الموحدین به امام حسن«علیهما‌السلام» بسپارید که در کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» شرح شده تا إن‌شاءاللّه با تذکرات ممتدی که با نور حضرت علی«علیه‌السلام» به قلبتان می‌رسد زشتی گناه برایتان روشن شود، تا گناه‌ها ترک نشود حجاب‌های بین ما و پروردگارمان رفع نشده. موفق باشید
2363

درس منطقبازدید:

متن پرسش
به نام خدا و سلام علیکم استاد عزیزز؛لطفا در مورد مطالعه درس منطق در پایه3 حوزه (المنطق) ، توصیه های لازم در مورد نحوه مطالعه ، میزان وقتی که نیاز است ، میزان تعمیق و احیانا کتب مکمل را بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این را از استاد منطق خودتان بپرسید. در هر صورت یک طلبه باید درس منطق را طوری بخواند که مشکلی در فهم مباحث منطقی نداشته باشد هرچند فکر نمی‌کنم نیاز باشد خیلی به حواشی بپردازد. موفق باشید
17238
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ان شاءالله که در کنف حمایت ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف موید و منصور باشید. و اما بعد... مدتی است در کانالهای تلگرامی و گروه ها لینک کانالهایی می آمد که حاوی سرگذشتها و دلنوشته هایی بود که قاطبه اصلی محتوای این دلنوشته ها متضمن بحث خیانت زوجین به یکدیگر خصوصا خصوصا خیانت زنان به شوهرانشان و نیز ارتباط جنسی محارم با یکدیگر بود. این دلنوشته ها و سرگذشتها ظاهرا در جهت دریافت مشاوره و استرشاد ارائه می شد منتهی با تکرار موضوعات خیانت و زنای عنف، گویا هدف عادی سازی و قبح زدایی از این مسائل بود. باتحقیق بیشتر متوجه شدم که اتاق فکرهای صهیونیستی با محوریت تزلزل و از هم گسیختگی و تقدس زدایی نهاد خانواده در ایران، این سرگذشتهای ساختگی را برای نفوذ فساد در تار و پود خانواده ها سرهم کرده و در معرض دید عموم قرار می دهند و متاسفانه برای همه طیف سنی سهل الوصول است. و در نظر بگیرید یک نوجوان که چندین بار این سرگذشتها را بخواند چقدر برایش قبح شکنی می شود و ذهنیتش نسبت به محارمش تغییر می کند و چه فاجعه ای رخ می دهد. جدیدا متاسفانه در سایه غفلت مسئولین علافه بر دلنوشته ها، فایلهای صوتی به وفور در کانالهای مربوط به ارتباط جنسی با محارم قرارداده می شود که اشخاص به طرز چندش آوری موضوع ارتباط با محارم خود را به تصویر می کشند. مثلا پسری با آب و تاب توضیح می دهد چگونه پس از فوت پدرش، با رضایت مادر با یکدیگر رابطه جنسی دارند و چقدر هر دو خشنودند!!! یا دختری با صداهای تهوع آور و صوتهای مستهجن با شور و اشتیاق از ارتباط جنسی با برادرش یا پدرش می گوید!!!! با توجه به اینکه صوت بسیار تاثیرگذارتر از متن و نوشته است؛ فرض بفرمایید چه بر سر نوجوانان و جوانان و زنان و مردان جامعه ما خواهد آمد؟ بعد شاهد خواهیم بود در برخی از خانواده ها کم کم این موضوع ارتباط جنسی با محارم باب می شود. باور بفرمایید دور از ذهن نیست. مگر نبود روزی که در کشور ما به ندرت طلاق اتفاق می افتاد و الان آمار طلاق بیداد می کند، پس در سایه غفلت از هجمه های فرهنگی هیچ چیز نشد ندارد! بنده دلم می سوزد خدا می داند جگرم کباب است از این همه توطئه از آن سو و این همه غفلت از این سو...خواهش می کنم التماس می کنم به داد مردم برسید. چه کسی باید این کانالها را قلع و قمع کند؟ چه کسی باید گردانندگان آن را جمع کند؟ چه کسی باید مردم را آگاه کند؟ وظیفه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که هر نهادی از جمله وزارت ارتباطات نسبت به این موضوع وظیفه‌ای دارند، بحثی نیست. ولی عنایت داشته باشید که این پروژه حدّاقل 25 سال پیش به همین شکل که می‌فرمایید کلید خورد و چیز جدیدی نیست و خروجی آن هم، آن نبود که دشمن می‌خواست. با این همه راه‌کارِ اصلی آن است که انسان‌ها با نور ایمان متوجه‌ی کثافت و زشتی این حرف‌ها و این کارها بشوند. و از این جهت دین اسلام، دین آخرالزمان است که توان رویارویی با همه‌ی فتنه‌های آخرالزمان را دارد. لذا حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند:  «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى ‏دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى‏ آيند كه براى آن‏ها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى‏ دهد براى فهم سوره‏ ى توحيد و شش آيه‏ ى اول سوره‏ ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است‏. موفق باشید  

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.

16307
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و آروزی بهترین ها از خداوند متعال برای جنابعالی: ببخشید من عاجزانه از شما یک راهنمایی می خواهم، چون فکر خودم به جای نمی رسد و از طرفی همسرم دیدگاههای شما را بسیار قبول دارند. همسرم فردی تحصیل کرده و متدین و حزب اللهی اند و خدا را از این بابت شاکرم. اما مدتی است من احساس می کنم بیشترین وقتشان را در فضای مجازی اند و طبق صحبت خودشان کار فرهنگی انجام و با درج مطالبی فکر بعضی را بسوی آنچه حق و صحیح است هدایت می کنند. من به ایشان اعتراض شدید دارم که زیاد وقت شما را گرفته اما ایشان نمی پذیرند. من نگران این هستم که مصداق فرمایش مقام معظم رهبری حفظه الله شوند که فرمودند بعضی در این فضاها تنفس می کنند. قبلا بیستر اوقات مشغول مطالعه و شنیدن صوتهای فلسفه بودند و من خیلی خوشحال بودم که گرچه ساعات خیلی کم با خانواده هستند. اما لذت می بردم ایشان را در حال مطالعه می دیدم و حتی از حق خودم می گذشتم گرچه احساس می کردم کم با ما هستند و باید بیشتر به خانواده و فرزندان اختصاص دهند. اما حالا دلم به درد می آید که می بینم بلافاصله بعد از آمدن از سر کار تا عصر دوباره شب ها چه بسا تا نزدیکی اذان صبح در گروهها هستند. میگم خدایا اگر من در اشتباهم مرا هدایت و اگر همسرم در اشتباهند ایشان را هدایت بفرما. اطاله کلام نکنم از شما می خواهم حقیر و همسر گرامی ام را راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّمِ مسلّم ما در شرایطی نیستیم که از تعادل به ثمررساندنِ ابعاد مختلف شخصیت خود غفلت کنیم. آن‌چه موجب کمال ما است تنظیم وجوه مختلف شخصیت‌مان است. بدین معنا که در کنار اُنس با فرزند و همسر و داشتن لذّات حلال و اُنس با ارحام؛ در ضمن از حضور در فضای مجازی نیز غفلت نکنیم. ولی اگر همه‌ی وقت خود را در آن فضا صرف کنیم، بعد از مدتی امکان ارتباط طبیعی با اطراف خود را از دست می‌دهیم و عملاً انسانِ تک‌بُعدی خواهیم شد. موفق باشید   

12513
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: استاد هر چه در مورد خودم فکر می کنم می بینم دنیا پرستی که به معنای اینکه دنبال پول و جاه و مقام و ... باشم نیستم خیلی هم می خواهم به مقام بندگی و عبودیت خدا برسم هر وقت می خواهم دعا کنم در اعتکاف یا زیارات حتی زیر قبه امام حسین علیه السلام که دعا مستجابه چیزی از دنیا برای خود نخواستم و فقط همین را خواستم که من آنی بشوم که خدا می خواهد ولی غفلت اینقدر در من زیاده که الان در مسجد هستم و دعا کمیل خواندم می آیم بیرون همان همانم، بحث مراقبه ای که برای ماه رجب داشتید گوش دادم خیلی می خواستم به آن عمل کنم ولی .... رجب و شعبان رفته رمضان هم در حال گذره و در من اثری نداره با اینکه تا جای که توانستم سعی کردم روزه های رجب و شعبان را هم بگیرم ولی فکر می کنم فایده ای نداشته، نمی دانم چگونه رذایل را باید تشخیص دهم و از خود پاک کنم آیا باید همه با هم باشد چگونه می توان آن توبه نصوحی را کرد که برنگردیم چون شاید هزار بار توبه کردم و فایده نداشته استاد شما را به خدا کمکم کنید چون راهی به کس دیگری ندارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خود را در قاب عصمت دنبال می‌کنید؟ خدا را شکر نمایید که توفیق این نوع عبادات را به شما داده است. اگر نظر مبارک حضرت توّاب نبود، میل عبادت و مناجات با خود را به شما نمی‌داد. مطمئن باشید همین کارها زمینه می‌شود تا آرام‌آرام میلِ به گناهان قوت خود را از دست بدهند و پس از مدتی از آن‌ها عبور نمایید. موفق باشید

9456
متن پرسش
سلام علیکم: بعضا میگویند حضرت ابراهیم (ع) چه زیبا ادب فنا را رعایت فرموده آنجا که فرموده: «فاذا مرضت فهو یشفین» و مریضی را بخودش نسبت داده، ولی بنده میگویم آقام امام سجاد (ع) چه زیباتر فنایی داشته آنجا که همه چیز رو به خدا نسبت میده و در دعای چهارشنبه میفرماید «و امرضت و شفیت»: خودت مریض کردی و شفا دادی، نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هر دو نگاه، توحیدی است یکی نظر به شافی‌بودن خدا دارد و می‌خواهد بگوید عنان امورات بشر در دست خدا است و دیگری نحوه‌ای دیگر از حضور خدا را می‌نگرد و توحید خود را در عمق بیشتری ظهور می‌دهد. موفق باشید
9097
متن پرسش
با سلام: واقعا نعمتی هستید در جواب پرسش جوان 26 ساله آلوده به شهوات فرمودید: هرچه در زنان دیگر هست در زن خودتان هست و مابقی توهم است. سوال من این است (البته نه برای راه در رو. برای فهم) 1- اگر چنین است پس تفاوت زنها و زیباییشان یعنی هیچ تاثیری در جذابیت ندارد؟ 2- شاید این حدیث رسول الله (ص) در مورد روح زنها باشد و حال آنکه در این مسایل تفاوت جسم آنها جذاب نخواهد بود؟ 3- و از آن مهمتر اگر داشته تمام زنان در نزد همسر حاضر است پس وعده نعمت حورالعین و تعدد حورالعین و اینکه مثلا با هر گناه شهوت نکردن چه تعداد حور نصیب انسان می شود چطور توجیه می شود؟ خب انسان با یک حور بهشتی لذت میبرد دیگر. چرا تعدد حور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در ابتدای امر همسر خود را پسندیدید، از آن به بعد اگر مواظب باشید شیطان وارد نشود، می‌توانید همه‌ی زیبایی‌هایی که در نوع زن سراغ دارید را در همسر خود بیابید و احساس محرومیت نکنید، وگرنه مثل اهل دنیا که هر روز به وَجهی از دنیا دل می‌بندند، در مورد زنان هم همان طورعمل می‌کنید. حورالعین؛ صورتِ عبودیت انسان‌های موحد است و موضوعی است بیرون از این حرف‌ها. موفق باشید
نمایش چاپی