بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوالات جستجو می کردم شخصی در مورد گدا سوال کرده بود و شما فرموده بودید اگر حتی احتمال بدهید که طرف محتاج است اگر بی تفاوت باشیم بیچاره می شویم. عرض بنده این است که ما در تمام مواردی که برای کمک در مسجد، سر کار، خیابان و... مراجعه می کنند بالاخره احتمال اینکه طرف محتاج باشد وجود دارد حال چه باید بکنیم؟ لطفا پاسخ صریح بفرمایید که کمک‌ بکنیم یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر واقعاً احتمال بدهید که طرف حقیقتاً محتاج است و شما هم بتوانید به او کمک بکنید، چرا نکنید؟ بحث بر سر آن است که بسیاری از این افراد به جهت تنبلی و یا ضعف مدیریت در زندگی گرفتار تکدی‌گری شده‌اند. این افراد را نباید تأیید کرد. موفق باشید

31653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: منظور از برهان رب که در قرآن آمده چیست؟ لطفا توضيح دهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی همان نورانیتی که حضرت یوسف «علیه السلام» در دل آن نورانیت، زشتی آن گناه را دیدند. در این مورد خوب است که به تفسیر قیّم «المیزان» رجوع فرمایید و از دقت‌های آن مرد بزرگ در رابطه با آیه فوق یعنی آیه ۲۴ سوره یوسف بهره‌مند شوید. موفق باشید

31480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ما در فرهنگ دینی خود دو باور داریم: ۱. هر چه نعمت و رفاه زندگی دنیایی شخص بیشتر باشد از حز و نعمت اخروی او کمتر می‌شود (و هم چنین احادیثی با این مضمون که هر چه مومن در نیاد بیشتر بلا ببیند اجر بیشتری در آخرت خواهد برد) ۲. زیاد شدن درآمد شخص می‌تواند نشانه ایی باشد از استدراج و محرومیت از مقامات قیامتی (این باور ان کی پول در آوردن و پولدار شدن را ترسناک جلوه می‌دهد) تا چه حد این باور ها صحیح است؟ و اگر این عقاید را در ذهن شخص ملکه کنیم باعث انفعال و عدم تلاش اقتصادی شخص نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دو روایت دو نوع تذکر مطرح است تا انسان‌ها خودشان به دنیاداری خود دامن نزنند. زیرا جهت اصلی جان انسان‌ها که قرب الهی است در آن صورت تقلیل می‌یابد. ولی اگر خود به خود زندگی طوری بود که آن نوع سختی‌ها را نداشت و یا بدون آن‌که انسان ثروت‌اندوزی پیشه کند امکاناتی برایش پیش آمد، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید

31307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ما باید جریان سقیفه را در امتداد تعظیم نکردن شیطان به انسان در روز ازل بدانیم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذات سقیفه می‌توان چنین گفت. ولی در مورد اهل سنت، نه. موفق باشید

31215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مبحثی هست که میگن اسم افراد روی زندگی شون اثر میذاره و افرادی هستند که حروف ابجد اسم را محاسبه می‌کنند همراه اسم مادر و اسم مناسب را میگن و البته هزینه هم می‌گیرند و میگن باید این اسم بذارید و یا اسمتون را عوض کنید تا در زندگی شما گرفتاری و مشکل نباشه. آیا این نظر درست هست؟ و من که دخترم چند روزه دیگه دنیا میاد باید طبق این روش اسمش را بذارم یا اینکه هر اسمی که پسندیدم‌؟ یعنی در واقع این کار تایید شده هست یا یک نوع مثلا خرافه محسوب می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها، کارهای غلطی است و در سیره‌ی اهل‌البیت «علیهم‌السلام» ابداً چنین چیزهایی دیده نمی‌شود. نکاتی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

30758
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه می فرمایید اول ماه رمضان خوف جلالی است و همین را بگیرید تا برسید به جوشن کبیر، آیا می توان گفت که خوف جلالی اول ماه رمضان برای نفی خودی ها اومده و بعد که به جوشن کبیر میرسه محل جان برای اسما الهی میشه؟ _ چون یه جا هم فرمودید یگانه شدن با خداوند و چون تو ما شدی برای آخر ماه رمضان هست ‌چون استاد ما قبلا ها می گفتند که باید من ها رو از قلب خارج کرد و بعد یه چیزی تو قلب گذاشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی نکات که متذکر شدید، قابل فهم است و می‌توان در گردونه‌ی آن قرار گرفت تا به سوی دریا حرکت کرد و با انوار امواجِ اسماء در بستر دریا به جایی رسید که:

به دریا بنگرم دریا ته بینم

به صحرا بنگرم، صحرا تِه بینم

به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا ته بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی

موفق باشید    

30558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: حالتون خوبه میلاد امام حسین مبارک. مطلبی به ذهنم رسیده که چون اثبات علمی و روشمند و مطمین مذاهب و ادیان در توان مردم نیست و شیعه و سنی و غیره عموما به تقلید پرداخته اند ولو ایمان محکم هم داشته اند و دل مردم به سبب گناه برای تشخیص حق کافی نیست آن هم زمانی که علمای مذاهب بی آن که فسق عملی داشته باشند متحیر بوده اند. پس قطعا خدا به شیعه تکلیف نکرده و کلیات و مثلا رد معاویه و یزید کافی است و ایمان بی جهت به عصمت هم نه تنها ارزش نیست چون راه مطمئنی نپیموده نسبت دادن چیزی که نمی دانیم به دین است. جواب و نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب صریحاً نظر به عصمت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» شده است. در این رابطه می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» صفحه‌ی 131 که روی سایت هست، رجوع فرمایید. قسمتی از آن بحث، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «...اِنَّما يُريدُاللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا»[1] اي اهل البيت؛ فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدي بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد. با دقت در آيه‌ي تطهير نكات زير مورد توجه قرار مي‌گيرد.

1- «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، يعني هرگونه پليدي جسمي و روحي. يعني اهل البيت(ع) را خداوند از هر گونه پليدي پاک کرده است.

2- بيش از 70 حديث كه بيشتر آن‌ها از اهل سنت است اقرار دارند كه «اهل بيت» شامل، رسول خدا(ص)و حضرت علي(ع)و فاطمه‌ زهراi و امام حسن و امام حسين«عليهم االسلام» مي‌باشد.

3- اُمّ‌سلمه مي‌گويد: بعد از آمدن آيه‌ي تطهير، رسول خدا(ص)عباي خود را برسر حضرت علي و همسر او و حسنين«عليهم االسلام» انداختند و گفتند: بارالها ! اينها آل محمداند. من گوشه‌ي عبا را بالا زدم كه وارد شوم، حضرت آن را از دست من كشيدند و گفتند: تو بر خير هستي (يعني تو زن خوبي هستي) ولي جايت اينجا نيست.

سؤال: با توجه به اين‌که قبل و بعد آيه زنان پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده، چرا آيه شامل زنان پيامبر نمي‌باشد؟

جواب: اولاً: هيچ‌كس تا حال قائل به عصمت زنان پيامبر نشده، در حالي‌كه آيه خبر از عصمت «اهل بيت» مي‌دهد و در آيه‌ي مباهله هم ثابت شد زنان پيامبر(ص) به آن معنا معصوم نيستند که بتوانند لعنت الهي را بر کاذبين جعل کنند و لذا در كنار اهل‌ بيت پيامبر(ص)يك نفر از زنان پيامبر هم وارد مباهله نشد. [2]

ثانياً: همه‌ي روايات ازسني و شيعه پنج تن مذكور را به عنوان اهل بيت معرفي کرده‌اند.[3]

ثالثاً: اگر آيه مربوط به زنان پيامبر بود ضمير « عَنْكُن » كه قبل از آيه به صورت جمعِ مؤنث بود بايد ادامه مي‌يافت و نه اين‌كه وقتي موضوع اهل بيت را به ميان مي‌آورد بفرمايد «عنكم» يعني ضمير را عوض كند.

چنانچه ملاحظه بفرماييد در اين قسمت از آيه سخن از اراده و مشيت خاص خداوند به ميان آمده و اين نشانه‌ي آن است که مسئوليت مهمي را مي‌خواهد بر دوش اهل‌بيت پيامبر بگذارد که چنين مسئوليتي با وظيفه‌ي همسران پيامبر که در آيات قبل آن‌ها را توصيه کرده که در خانه‌هايشان ملازم باشند متناسب نيست. از طرفي روايات متعددي از محدثين اهل سنت هست که رسول خدا همسران خود را شامل اهل بيت ندانسته‌اند.[4] حاکم در کتاب مستدرک از قول ام سلمه مي‌گويد که: آيه‌ي تطهير در خانه‌ي من نازل شد و به دنبال آن پيامبر(ص)پيکي را به خانه‌ي فاطمه(س) فرستاد تا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)را نزد آن حضرت فرا خواند. آن‌گاه فرمودند: خدايا! اينها اهل بيت من‌اند. گفتم: يا رسول الله، من از اهل بيت شما نيستم؟ فرمودند: تو از نيکان اهل من هستي ولي اينان اهل بيت من هستند.[5]

4- بنا به روايات و همچنين با توجه به سياق آيه ، جاي اصلي آيه اينجا نبوده و به دستور پيامبر بعد از نزول به اين صورت تنظيم شده، و اين روش در كليه‌ي آيات مربوط به اهل‌البيت هست كه در بحث مستقلي به آن مي‌پردازيم.

5- چون اراده و خواستن در آيه‌ی تطهیر را منحصر به اهل البيت(ع)كرده و گفته «اِنَّما»، پس اولاً: اين تطهير، آن تطهير عمومي كه خداوند براي همه‌ي مسلمين اراده كرده، نيست، و اگر اين تطهير همان تطهيري بود که براي سايرين خواسته ديگر مقام خاصي براي اهل البيت محسوب نمي‌شد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براي همه‌ي انسان‌ها خواسته، پس طهارتي که در اين آيه براي اهل‌البيت(ع)اراده کرده، تطهير تشريعي نبوده بلكه تطهير تكويني است، يعني طهارت و عصمتي است موهبتي كه در اثر آن، نيروي فوق‌العاده باطنيِ عصمت در آن‌ها ايجاد شده است، تا آن‌ها نمونه‌ي كامل صحيح زندگي كردن براي بشريت باشند.

6- معلوم است که قرآن يك واقعيت متعالي است كه بايد از طريق قلب با آن تماس گرفت، و در سوره‌ي واقعه مي‌فرمايد: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ، لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[6] آن قرآن، قرآن بلندمرتبه‌اي است، در کتابي پنهان، کسي نمي‌تواند با آن تماس بگيرد مگر مطهرون. «ال» در المطهرون نشانه‌ي عهد ذهني است، يعني آن مطهروني كه ذكر آن رفته و شما آن‌ها را مي‌شناسيد. از طرفي تنها در آيه‌ي تطهير از اهل بيت به عنوان مطهرون نام برده پس مي‌توان نتيجه گرفت اهل البيت(ع) هستند که به طور مطلق مي‌توانند با حقيقت قرآن تماس بگيرند و عمده‌ی وظيفه‌ی ما آموختن راه طهارت است از صاحبان اصلي طهارت، تا بتوانيم با نور قرآن مرتبط شويم و به نشاط فوق‌العاده‌اي كه در اين ارتباط به‌دست مي‌آيد نائل گرديم.

 


[1] - سوره‌ي احزاب، آيه‌ي 33.

[2] - ابن جرير و طبراني آورده‌اند كه رسول خدا(ص) فرمود: «اَنْزَلَتْ هذِهِ الْايةُ في خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ في عَلِيٍّ وَالحسن وَ الْحسين وَ فاطِمه» اين آيه یعنی آیه تطهیر در مورد پنج كس نازل شده كه عبارتند از من و علي و حسن و حسين و فاطمهi. از طرفي در سوره تحريم خداوند دو نفر از زنان پيامبر(ص) را به باد انتقاد مي‌گيرد و مفسرين اهل سنت آن‌ها را عايشه و حفصه معرفي مي‌كنند. حال چطور مي‌توان چنين تطهيري را به زنان پيامبر(ص) نسبت داد. در ضمن اصل روايت كِساء به نقل از احمد حنبل همان پنج تن را به عنوان اهل‌بيت معرفي كرده است.(ابن طاوس، الطرائف / ترجمه‌ي داود إلهامى، ص: 474)

[3] - در اين مورد مي‌توان به خصائص نسائي، ص 4 و مستدرک حاکم، ج 2، ص 416 و ده‌ها کتاب ديگر از اهل سنت رجوع کرد.

[4] - جامع‌الاصول، ج 1، ص 103، صواعق ابن حجر، ص 148.

[5] - مستدرک حاکم، ج 2، ص 416. اُسد الغالب، ج 2، ص 12 و 20.

[6] - سوره‌ي واقعه، آيات 77 تا 79.

30199
متن پرسش
سلام علیکم: با اینکه احترام فوق العاده ای برای شما قائلم و همیشه شرکت در جلسات و مطالعه کتابهای شما را به عزیزترین نزدیکانم سفارش کرده ام هیچ گاه نتوانسته ام از مباحث مطرح شده شما استفاده کنم چرا که احساس می کنم برایم سنگین و صغیل است و قبل از اینکه از آن بهره ای بجویم خسته و وامانده کتاب یا جلسه را رها کرده و... خیلی حسرت میخورم هم سن و سالانی یا حتی جوانهای کم سن تر از من از راههای دور و نزدیک از مباحث شما بهره می بردند و من هیچ. لطفا راهنمایی فرمایید خیلی غبطه می خورم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست از عرایض بنده چیزی بیاموزید و شاگرد این‌جانب باشید. بنا بر آن است که با ارتباط با مباحث، هرکس به خود آید و با عزمی که مربوط به خودشان است، راهِ حقی را که می‌شناسند با جدّیت دنبال کنند. موفق باشید

30167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرموده بودید ادیان هرکدام هرچه به توحید نزدیک تر باشند به سعادت نزدیک ترند. ۱. دین یهود به توحید نزدیک تر است نسبت به مسیحیت اما قرآن دین مسیح را ترجیح می‌دهد. ۲. دین بهاییت بنظر می رسد چون سرانش با عرفان آشنا بودند توحید بالایی را مطرح می‌کنند درحالیکه در نبوت مشکل دارند. ۳. توحید بسیار بالایی در بعض ادیان هند یافت می‌شود حتی به این صراحت که وحدت وجود را مطرح می‌کنند قرآن و روایات مطرح نمی کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید دین مسیح جهت تکمیل دین حضرت موسی «علیه‌السلام» توسط حضرت عیسی «علیه‌السلام» به میان آمد و به همین جهت مسیحیان دارای دو کتاب «عهد عتیق» و «عهد جدید» هستند. ۲. بهائیت یک حزب است با مزدورانی که در درون جهان اسلام برای مقابله با اسلام ساخته شده است. آن حرف‌ها بهانه است. ۳. از این جهت که توحیدهای ادیان هندی قابل قبول است حرفی نیست. به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی حرف در آن است که چون آن وحدت وجود، درست مطرح نشده، کارش در بسیاری موارد به شرک کشیده شد و عملاً آن عبادتی که موجب قرب إلی الله می‌شود، از صحنه خارج شد.

29970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب احترام استاد عزیز: اولا در یک سخنرانی درباره شهید رضائیان فرموید درباره ایشان صحبت داشتید. اگه امکانش هست درباره این شهید عزیز مقداری توصیف کنید یا هردفعه ای از مقدار سخنرانیتان از شهدایی که می‌شناسید تعریف کنید. ممنون. دوم اینکه در سوال ۲۹۷۰۶ فرمودید از ملک مقربمان بعد از نماز درخواست قبض بودن امور دنیایی و وهمی. حالا از آن سه ملک بعد از نمازمان چه مددی بگیرم؟ میشه لطف بفرمایید مثال بزنید؟ ممنونیم از زحمات شما که وقتتان را در اختیار ما می‌گذاریید. فداهای شما و... بشویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ای کاش یک لحظه از شهداء و راهی که گشوده‌اند، غفلت نکنیم. ۲.

 عرایضی در این رابطه در آیات اولیه‌ی سوره‌ی فاطر شده است. خوب است به فایل صوتی آن رجوع شود. موفق باشید

29944

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: بفرمایید بنده پس از مدتی که تلاش زیادی در امور مادی و معنوی و تحصیلی انجام می دهم گره هایی در کارم می افتد که باعث می شود آن تلاش ها به نتیجه نرسد. و این چرخه ی اراده و تلاش و شکست خوردن دائما رخ می دهد. به نحوی که از حالت طبیعی خارج شده است. به نظر جنابعالی بنده باید چه کار کنم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صله‌ی رحم، خوش خُلقی، تواضع و صداقت راه‌گشا هستند. موفق باشید

29894

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض ادب: بنده طلبه پایه دهم و مشغول در سطح سه رشته کلام جدید موسسه امام صادق (ع) (آیت الله سبحانی) هستم. به شدت علاقه به خواندن فضای صدرا و بحث های کلامی روز رو دارم لکن نکته ای در ذهنم خودنمایی می کند. اینکه الان فرصت های شغلی مثل تدریس در آموزش و پرورش برایم پیش آمده و از طرفی علاقه و نیاز رو در ادامه دادن مطالعه و مباحثه و.. می بینم و سوی دیگر میگم نکنه بعدا فرصت شغلی پیش نیاد و جایی بکار نیایم و... . پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد. فعلاً به تدریس در آموزش و پرورش ورود کنید و در کنار آن کار مباحث صدرایی و کلام را ادامه دهید از آن جهت که کار در آموزش و پرورش، امکان این نوع مطالعات را از ما نمی‌گیرد. موفق باشید

29064
متن پرسش
به نام خدا سلام: سوال شماره 29011 خواندم، می خواستم متذکر همه برادران ایمانی شوم، که با این نحوه نگاه پزشکان خودمان را ناراحت می کنیم! در حال حاضر همه فعالان حوزه درمان درگیر این بیماری هستند. شاید این بیماری ساخته دست دشمنان باشد و... امّا این بیماری، هست (وجود دارد). برخی از افراد طوری به مساله نگاه می کنند انگار تصویر ریه مبتلایان را ندیده اند. برادر من نفس نمی‌توانند بکشند ها! اگر بخواهم با نگاهی که از استاد محترم سراغ دارم، ارزیابی کنم، به نظرم باید طوری به مساله نگاه کرد که مورد تمسخر جامعه پزشکی قرار نگرفت. یا بهتر بگویم جامعه پزشکی به ما به چشم عقلا نگاه کند. این شاگرد کمترین را معذور دارید، نظر خود را عرض نمودم. در صورت صلاحدید نظرتان را بفرمایید و در سایت قرار دهید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با نظر به جواب سؤال شماره‌ی 29063 تا حدی موضوع مشخص شود. چرا که بحث در نفی واقعیت ویروس مذکور نیست، بحث در نوع نگاه ما در جایگاه آن ویروس در نظام عالم وجود است، و بیشتر بحث هستی‌شناسی در میان است، نه پدیدارشناسی. موفق باشید

28317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در انتهای ۲۸۳۱۰ اشاره فرمودید انقلابیگری غیر از آنارشیستی بودن و غافل شدن از خرد مدرن است. آیا منظورتان این است امروز نیاز به شناخت مدرنیته داریم و حتی برای عبور از مدرنیته و حفظ بصیرت و هویت تاریخی هم نیاز به غرب شناسی و شناخت مدرنیسم است و در برخورد با مقوله ای مثل تنکیک و عقل تکنیکی هم باید با بصیرت و خودآگاخی نسبت به مدرنیته و ابعاد متجلی آن در ابزار و تکنیک و عقل تکنیکی که در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم و گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی فرمودید، قلب تکنیک را از آن خود کرد و مستحیل در روح عقاید خویش گرفت بدون اینکه ما در قالب و روح عقاید مدرنیته برویم که حق را به حجاب برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. در این رابطه مباحثی که اخیراً در رابطه با «انقلاب اسلامی، جهانی بین دو جهان» شروع شده است، إن‌شاءاللّه با ادامه‌ی آن مباحث، این موضوع کمی از اجمال به در خواهد آمد. موفق باشید 

لینک مطلب«انقلاب اسلامی، جهانی بین دو جهان» 

28265

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد: به نظرتون جایگاه مجلس جایگاهی هست که برای ساماندهی موضوع حجاب قانون تصویب کند یا خیر؟ به طور مثال برای مانتوهایی که به شدت با حجاب اسلامی در تنافی است مثلا جلو باز است یا شلوار لی های پاره ای که این روزها مد شده قانون تصویب کند و از گسترش این پوششها جلوگیری کند یا خیر؟ آیا اینکه در جامعه اسلامی در فروشگاه ها مانتوها و پوششهای اسلامی باشد انتظار زیادی است؟ اینکه مجلس قانونی فراخور حجاب تصویب کند شان مجلس نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حجاب، بیشتر باید خود مردم آرام‌آرام متوجه‌ی عظمت حجاب بگردند. مجلس نهایتاً می‌تواند هنجارشکنی را به عنوان خلاف قانون وضع نماید. موفق باشید

27447

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. استاد: در شرح حدیث عنوان بصری مکررا در مورد کثرت و شدت جوع و گرسنگی توصیه می کنند و در روایات نیز بسیار وارد شده، بنده نیز چند سالی هست با این روایات و تفاسیر گرسنگی ها و روزه های زیادی را تحمل کرده ام، اما نتیجه ای جز بیماری و ضعف و عفونت نداشته است! با توجه به تفاسیر بالا چرا اینطور می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید آن دستورات را با حکمت و اندیشه همراه کرد. زیرا به تجربه روشن شده اگر آن دستورات با همراهیِ جسم و روح انجام شود، به طور تکوینی نتایج خوبی دارد و به همین جهت آن را مستحب کرده‌اند که ظرفیت افراد متفاوت است و هرکس مطابق ظرفیتش باید عمل کند. موفق باشید

26973
متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی و تبریک عید مبعث سوالی از حضورتان داشتم. در موضوع دعا جهت ظهور حضرت مهدی عجل الله خیلی توصیه شده و بخصوص در شرایط کنونی با وجود ابتلائات مختلف عده زیادی بطور جدی به این امر می پردازند ولی بنده فکر می کنم علاوه بر این دعای ظاهری و زبانی، وظیفه داریم بطور عملی هم تلاشی انجام دهیم. از سوی دیگر مشاهده می کنم که حتی در افراد معتقد و مذهبی هم آن عزم جدی برای طلب ظهور ایشان از پروردگار وجود ندارد به عبارتی اکثریت مردم از ته قلب این موضوع را نمی خواهند هرچند بطور زبانی دعای فرج هم بخوانند! علتش هم به نظر بنده نوعی ترس است بخاطر جنگها و شدائدی که در دوران ظهور پیش خواهد آمد. حال به نظر حضرتعالی اگر مطلبی تالیف شود در شرح زندگی بعد از ظهور و تصویر کردن نعمات و برکات مادی و معنوی ای که در آن زمان خواهد بود و اکنون مردم از آن بی بهره اند آیا ممکن است در برانگیختن شوق و ایجاد انگیزه برای طلب ظهور آن حضرت موثر باشد؟ و با وجود اطلاعاتی که در روایات داریم تصویرسازی چنین دنیایی تا چه حد عملی است؟ چون گمانم خیلی جنبه ها شاید اکنون برای ما قابل درک نباشد. آیا چنین کاری را توصیه می فرمایید؟ با تشکر و التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد فکر نکرده‌ام هرچند البته روایات خوبی جهت امر فوق در متون روایی خود داریم، ولی می‌توانیم به این موضوع هم فکر کنیم که هر اندازه در مسیرِ موفقیت نظام اسلامی قدم برداریم، به همان اندازه زمینه‌ی ظهور حضرت را فراهم کرده‌ایم و حضرت را نسبت به موفقیت‌شان در امر ظهور، امیدوارتر نموده‌ایم. مولای ما منتظر بصیرتی هستند که مردم آن حضرت را درک کنند و تنها نگذارند و ما در ایجاد بصیرت و درک جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی هنوز باید تلاش‌های مستمری داشته باشیم تا مذهبی‌های ما بتوانند جهانی فکر کنند و حضرت را در برنامه‌ی جهانی‌شان یاری نمایند. موفق باشید    

26280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. ممنون از پاسختون لطفا با توجه به سوال ۲۶۲۴۵ بفرمایید منظور از اینکه عین ثابته انسان در این دنیا قابل تغییر است چیست؟ (کتاب مصباح با شرح شما و کتاب استاد یزدان پناه رو خوانده ام) ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شد هر موجودی که دارای امکانات متفاوت باشد و ابعاد متفاوتی در شخصیت‌اش باشد؛ خود به خود در مقام انتخاب یکی از آن ابعاد قرار می‌گیرد و به دلیل امکانات ذاتیِ چنین موجوداتی، اختیار نیز ذاتیِ آن‌ها است. موفق باشید 

25387
متن پرسش
با سلام: شما می فرمایید که عین وجود عین هستی فقط حضرت الله است. اما در کتاب خویشتن پنهان می فرمایید که بدن عین وجود نیست بلکه روح انسان عین وجود است. تفاوت دو عین وجود بالا در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان چیزی جز «وجود» نیست ولی نسبت به وجود مطلق در مرتبه‌ی نازله است ولی «عین‌الوجود» به معنایِ حقیقی آن در مرتبه‌ی مطلقِ وجود می‌باشد. موفق باشید

24685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من چند روزی قم هستم. لطفا بفرمایید در قم از کجا می توانم آثارتان را تهیه کنم؟ استاد پاساژ قدس کتاب هاتون رو داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قم نمایندگی‌های انتشارات لب‌المیزان به قرار زیر است: موفق باشید

 تلفن همراه: 09133057948

  • ۲) نشر معارف

(قـــــم)

تلفن: 02537735451

  • ۳) سوره مهر

(قـــــم)

تلفن: 02537839402

  • ۴) موسسه شهید ســـرلشکر کاظمی

(قـــــم)

تلفن: 6-02537840844 تلفن همراه: 09121501732

  • ۵) نشرمعارف

(قـــــم)

تلفن: 02533917727

  • ۶) فروشگاه قم

(قـــــم)

تلفن: 02537742757تلفن همراه: 09107755159

  • ۷) فرهنگ و اندیشه

(قـــــم)

تلفن: 02532110651تلفن همراه: 09107755161

  • ۸) پاتوق کتاب قم (فرهنگ و اندیشه) شعبه دوم

(قم)

تلفن : 02532110412 و 02132917727 و 02532904440*

  • ۹) پاتوق کتاب قم

(قم)

تلفن : 02537742757 و 02537735451 - موبایل : 09128518568 اسلامی*

  • ۱۰) پاتوق کتاب قم

(قم)

تلفن : 37742757 - موبایل : 09128518568 اسلامی فر*موبایل : 09361543580 آل ایوب*

  • ۱۱) کتاب فردا

(قم)

  • ۱۲) مجمع ناشران

(قم)

24391
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: جناب استاد اگر خاطر شریفتون باشه سال نود و پنج در معیت شما مشرف به پیاده روی اربعین شدم و در حین سفر سفرنامه ای نوشتم که وقتی تقدیم شما کردم منت گذاشتید تقریظی بر اون نوشتید و فرمودید یا چاپش کنم و یا در فضای مجازی در معرض دید علاقمندان قرارش بدم. حقیقتش خیلی دنبال چاپش بودم منتها چون تمام هزینه اش بر عهده خودم بود توان مالی این کار را نداشتم. پارسال می خواستم قبل از اربعین در فضای مجازی نشرش بدم که به علت فوت مادرم روحیه این کار را نداشتم. اما اگه خود امام حسین قبول کنه با اجازه شما مدتیه در فضای اینستاگرتم و تلگرام با آدرس (hampayedel) همپای دل این سفرنامه را نشرش دادم. الان هم مزاحم وقت شریفتون شدم که اگه شما استاد تایید می فرمایید این پیام من در معرض دید سایر مشتاقین و عشاق حسین علیه السلام قرار بگیره شاید به این وسیله حتی یک نفر زائر به این جمعیت باشکوه و عاشق اضافه بشه. سایه لطف شما بر سر ما مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سفرنامه‌هایی که رفقا در راستای عشق به مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» به نگارش درآورده‌اند به یک معنا خودش نوعی زیارت به حساب می‌آید و ما را در فضای اُنس با امام می‌برد. به همین جهت خوب است که رفقا با آن سفرنامه‌ها مأنوس باشند. موفق باشید  

24158
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ضمن آرزوی قبولی طاعات استاد در آموزه های دینی خود داریم که بنده خدا بهتر است به خواست خدا راضی باشد و بداند که تلاش کردن و انجام وظیفه حتما منجر به نتیجه دلخواه او نمی شود و شاید صلاح پروردگار چیز دیگری باشد. این درست اما مسئله ای که برای خود بنده ایجاد شده این است که خب به هر حال ما به عنوان یک انسان در این دنیا تمایلات و خواسته هایی داریم و احساسمان نسبت به بعضی امور خوب است و به بعضی امور خیر. گاهی خواسته ای داریم و مایلیم به آن برسیم و بنا به دلایلی نمی شود و گاهی چندین مورد به همین منوال می گذرد و خواسته های ما به ظاهر باب میلمان نیست و این باعث می شود یک انسان معمولی مثل من به لحاظ خلق و خو افت کند، نشاطش کم شود و در کل حالش خوب نباشد. استاد واقعا عمل کردن به این جمله که خدایا راضیم به رضای تو سخته. حال سوال من این است چطور می شود بین خواسته های خود و رضایت الهی جمع کرد؟ روانپزشکان می گویند حذف احساسات منجر به افسردگی و اضطراب می شود. که تا حدی درست است همه که نمی توانند مثل امام خمینی باشند و با وجود مرگ فرزند در کلاس درس حاضر شوند که حقیقتا خیلی در عجبم از شخصیت امام. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که بحث در حذفِ احساسات نیست، بحث در حاضرشدن در ساحتی است که انسان از این امور دنیایی مستغنی و بی‌نیاز می‌شود و به چیزهای بالاتری فکر می‌کند. اصلاً از کجا که خداوند این نوع تمایلات ما را جواب نمی‌دهند تا ما سرگرم این امور نشویم و از ساحات بالاتری محروم گردیم؟ موفق باشید

19751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه خداوند در قرآن کریم می فرمایند کسانی که خدا را فراموش کنند به خود فراموشی دچار می شوند. می خواستم از خدمتتان سوال کنم که این خود فراموشی به چه معناست؟ آیا به جز اینکه خود را در اینجا به معنای اصلی خود یعنی همان فطرت در نظر بگیریم و خود فراموشی را همان از دست دادن سرمایه وجودی در نظر بگیریم، می توانیم این خود فراموشی را حال و روز افرادی در نظر بگیریم که دچار عدم خود باوری و عدم اعتماد بنفس هستند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خدا را فراموش کرد متوجه‌ی اتصالِ وجودی خود به حضرت حق و عبودیت خود نخواهد بود و این به معنای فراموشی خود است چون حقیقت خود را فراموش کرده است.

32962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عید رضوی علیه السلام مبارک. در پاسخی فرمودید: شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟ و حضرت فرموده باشند اگر بخواهی به سیره حبیبم محمد «صلوات‌الله‌علیهّ‌وآله» عمل کنی، ازدواج کن. و اگر مایلی به سیره برادرم عیسی «علیه‌السلام» عمل کنی، ازدواج نکن منبع این حدیث خاطرتان هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه دقت کرده باشید در ابتدای جواب سؤال عرض شد: « شنیده‌ام که شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟» زیرا سال‌ها پیش از یکی از روحانیون شنیدم. موفق باشید

31201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در احادیث می‌بینیم انسان مومن از دنیا در حد کفایت باید قانع باشد. پس چه کسی باید کارخانه ها را با سرمایه هنگفت، راه بیندازد و جوانان بیکار را به اشتغال بگیرد و تولید ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در امور فردی باید در حدّ کفایت از دنیا استفاده کرد ولی در امور اجتماعی صدها نخل را مولایمان می‌کاشتند و در خدمت منافع اجتماع صرف می‌کردند. سرمایه‌داران واقعی کارآفرینانی هستند که در زندگی فردی مانند بقیه‌اند ولی در مدیریت ثروت، مسئولیت‌های خود را فراموش نمی‌کنند. موفق باشید

نمایش چاپی