باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً با صور ذهنی خود که در حالِ خوشِ احساس روح برایشان پیش میآید، روبهرو میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز چنین اعتقادی دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید عنایت داشته باشید که موضوع مراقبه و توجه به حضور حضرت ربّ العالمین به همان معنایی است که انسان به طور کلّی متذکر موضوع باشد، نه آنکه بخواهد در جزء جزء مسائل متوجهی آن امر شود و از کار و بار خود باز بماند. مثل آنکه شما تصمیم بگیرید به خانهی دوستتان بروید و در حین رفتن ممکن است دهها فکر و کار دیگر انجام دهید، ولی این افکار و کارها، کلیّتِ توجه به رفتن به خانهی دوستتان را از شما نمیگیرد در حدّی که مثلاً به جای دیگری بروید. مراقبه یعنی همواره در فضای نظرِ خداوند به خود، اعمال روزمرّهی خود را انجام دهیم. در این مورد بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان که مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» میفرمایند اینجا نقص از معلول و مخلوق است که برای بهوجودآمدنش محدود به ابزار خاصّی است. ولی گاهی روحِ انسان ماورای ابزارها با خدا مرتبط میشود و مستقیماً از فیض خاصی برخوردار میگردد. ۳. هرکس که آمادگی اطمینان قلبی پیدا کند خداوند آن اطمینان را به او میدهد. ۴. چرا نباید در همهی امور به خدا امید داشت و به تقدیرات او راضی بود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قم نمایندگیهای انتشارات لبالمیزان به قرار زیر است: موفق باشید
تلفن همراه: 09133057948
(قـــــم)
تلفن: 02537735451
(قـــــم)
تلفن: 02537839402
(قـــــم)
تلفن: 6-02537840844 تلفن همراه: 09121501732
(قـــــم)
تلفن: 02533917727
(قـــــم)
تلفن: 02537742757تلفن همراه: 09107755159
(قـــــم)
تلفن: 02532110651تلفن همراه: 09107755161
(قم)
تلفن : 02532110412 و 02132917727 و 02532904440*
(قم)
تلفن : 02537742757 و 02537735451 - موبایل : 09128518568 اسلامی*
(قم)
تلفن : 37742757 - موبایل : 09128518568 اسلامی فر*موبایل : 09361543580 آل ایوب*
(قم)
(قم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی در ایمیلتان اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به عنوان عبادت و کسب روزی حلال، کمی ساعت کار را افزایش دهید، إنشاءاللّه نتیجه میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید
با سلام. من یک دختر ۱۴ساله هستم. مشکل اساسی در نماز دارم. یعنی از نظر من این دلایل کلیشه ای که برایمان از نماز امروزه میاورن. همه فرع است. نماز باید فلسفه و دلیل عظیم واصلی دیگر داشته باشد. چون خدا قطعا نماز را فقط برای تشکر از او نگذاشته این دلایل من را نمیتواند قانع کند. میخواهم بدانم شما که در کتاب بصیرت فاطمه گفتید حضرت زهرا (س) فرمودند وقتی ولایت جامعه از دست امام معصوم گرفته میشود بشریت هیچوقت دلیل نماز خواندن را نمیفهمد. پس شما چطور تونستید خودتان را قانع به خواندن نماز کنید؟ اگر میشود راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است بعد از مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست به شرح کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/674
سلام استاد: برداشتم از جمله زیر رو نوشتم. آیا این برداشت درسته؟ بی زحمت یه مقدار این جمله رو توضیح می دهید؟ هستی یا خودش عین هستی است یا به عین هستی ختم می شود برداشت خودم: هر شیی یا همواره بوده یا اینکه یه چیزی که همواره بوده او را بوجود آورده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد هر ذاتی میتوان چنین گفت مثل اینکه میگوییم هر تری یا باید تریاش از خودش باشد، مثل آب. و یا آن تری به چیزی که ذاتاً تر است، ختم شود. مثل تریِ پارچه مرطوب،تری همواره با آب هست ولی همواره باپارچه نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در آیه ۵ سوره مائده هم بحث در تغییر شرایط تاریخی است به همان معنایی که آنچه تا دیروز حرام بوده، «الیوم» یعنی امروز حرام نیست تا متوجه شویم آیه 3 سوره مذکور نیز نظر به امری تاریخی دارد که همان ولایت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» است. اتفاقاً مرحوم علامه امینی در کتاب «الغدیر» در این مورد از خود علمای اهل سنت نکاتی را نقل فرمودهاند. عرایضی نیز در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در این مورد مطرح شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل کاری که علامهی طباطبایی در المیزان انجام دادند. یا حضرت امام با تفقه در روایات، کتاب «چهل حدیث» را نوشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیهی 33 سورهی احزاب صریحاً نظر به عصمت اهلالبیت«علیهمالسلام» شده است. در این رابطه میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» صفحهی 131 که روی سایت هست، رجوع فرمایید. قسمتی از آن بحث، ذیلاً خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
خداوند در قرآن ميفرمايد: «...اِنَّما يُريدُاللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا»[1] اي اهل البيت؛ فقط و فقط خداوند خواسته تا شما را از هرگونه پليدي بزدايد و اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما پاك كند و شما را به موهبت عصمت اختصاص دهد. با دقت در آيهي تطهير نكات زير مورد توجه قرار ميگيرد.
1- «رِجْس» از نظر لغت چون با «ال» آمده، يعني هرگونه پليدي جسمي و روحي. يعني اهل البيت(ع) را خداوند از هر گونه پليدي پاک کرده است.
2- بيش از 70 حديث كه بيشتر آنها از اهل سنت است اقرار دارند كه «اهل بيت» شامل، رسول خدا(ص)و حضرت علي(ع)و فاطمه زهراi و امام حسن و امام حسين«عليهم االسلام» ميباشد.
3- اُمّسلمه ميگويد: بعد از آمدن آيهي تطهير، رسول خدا(ص)عباي خود را برسر حضرت علي و همسر او و حسنين«عليهم االسلام» انداختند و گفتند: بارالها ! اينها آل محمداند. من گوشهي عبا را بالا زدم كه وارد شوم، حضرت آن را از دست من كشيدند و گفتند: تو بر خير هستي (يعني تو زن خوبي هستي) ولي جايت اينجا نيست.
سؤال: با توجه به اينکه قبل و بعد آيه زنان پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار داده، چرا آيه شامل زنان پيامبر نميباشد؟
جواب: اولاً: هيچكس تا حال قائل به عصمت زنان پيامبر نشده، در حاليكه آيه خبر از عصمت «اهل بيت» ميدهد و در آيهي مباهله هم ثابت شد زنان پيامبر(ص) به آن معنا معصوم نيستند که بتوانند لعنت الهي را بر کاذبين جعل کنند و لذا در كنار اهل بيت پيامبر(ص)يك نفر از زنان پيامبر هم وارد مباهله نشد. [2]
ثانياً: همهي روايات ازسني و شيعه پنج تن مذكور را به عنوان اهل بيت معرفي کردهاند.[3]
ثالثاً: اگر آيه مربوط به زنان پيامبر بود ضمير « عَنْكُن » كه قبل از آيه به صورت جمعِ مؤنث بود بايد ادامه مييافت و نه اينكه وقتي موضوع اهل بيت را به ميان ميآورد بفرمايد «عنكم» يعني ضمير را عوض كند.
چنانچه ملاحظه بفرماييد در اين قسمت از آيه سخن از اراده و مشيت خاص خداوند به ميان آمده و اين نشانهي آن است که مسئوليت مهمي را ميخواهد بر دوش اهلبيت پيامبر بگذارد که چنين مسئوليتي با وظيفهي همسران پيامبر که در آيات قبل آنها را توصيه کرده که در خانههايشان ملازم باشند متناسب نيست. از طرفي روايات متعددي از محدثين اهل سنت هست که رسول خدا همسران خود را شامل اهل بيت ندانستهاند.[4] حاکم در کتاب مستدرک از قول ام سلمه ميگويد که: آيهي تطهير در خانهي من نازل شد و به دنبال آن پيامبر(ص)پيکي را به خانهي فاطمه(س) فرستاد تا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)را نزد آن حضرت فرا خواند. آنگاه فرمودند: خدايا! اينها اهل بيت مناند. گفتم: يا رسول الله، من از اهل بيت شما نيستم؟ فرمودند: تو از نيکان اهل من هستي ولي اينان اهل بيت من هستند.[5]
4- بنا به روايات و همچنين با توجه به سياق آيه ، جاي اصلي آيه اينجا نبوده و به دستور پيامبر بعد از نزول به اين صورت تنظيم شده، و اين روش در كليهي آيات مربوط به اهلالبيت هست كه در بحث مستقلي به آن ميپردازيم.
5- چون اراده و خواستن در آيهی تطهیر را منحصر به اهل البيت(ع)كرده و گفته «اِنَّما»، پس اولاً: اين تطهير، آن تطهير عمومي كه خداوند براي همهي مسلمين اراده كرده، نيست، و اگر اين تطهير همان تطهيري بود که براي سايرين خواسته ديگر مقام خاصي براي اهل البيت محسوب نميشد. ثانياً: چون خداوند تشريعاً طهارت و تزكيه را براي همهي انسانها خواسته، پس طهارتي که در اين آيه براي اهلالبيت(ع)اراده کرده، تطهير تشريعي نبوده بلكه تطهير تكويني است، يعني طهارت و عصمتي است موهبتي كه در اثر آن، نيروي فوقالعاده باطنيِ عصمت در آنها ايجاد شده است، تا آنها نمونهي كامل صحيح زندگي كردن براي بشريت باشند.
6- معلوم است که قرآن يك واقعيت متعالي است كه بايد از طريق قلب با آن تماس گرفت، و در سورهي واقعه ميفرمايد: «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ، لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[6] آن قرآن، قرآن بلندمرتبهاي است، در کتابي پنهان، کسي نميتواند با آن تماس بگيرد مگر مطهرون. «ال» در المطهرون نشانهي عهد ذهني است، يعني آن مطهروني كه ذكر آن رفته و شما آنها را ميشناسيد. از طرفي تنها در آيهي تطهير از اهل بيت به عنوان مطهرون نام برده پس ميتوان نتيجه گرفت اهل البيت(ع) هستند که به طور مطلق ميتوانند با حقيقت قرآن تماس بگيرند و عمدهی وظيفهی ما آموختن راه طهارت است از صاحبان اصلي طهارت، تا بتوانيم با نور قرآن مرتبط شويم و به نشاط فوقالعادهاي كه در اين ارتباط بهدست ميآيد نائل گرديم.
[1] - سورهي احزاب، آيهي 33.
[2] - ابن جرير و طبراني آوردهاند كه رسول خدا(ص) فرمود: «اَنْزَلَتْ هذِهِ الْايةُ في خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ في عَلِيٍّ وَالحسن وَ الْحسين وَ فاطِمه» اين آيه یعنی آیه تطهیر در مورد پنج كس نازل شده كه عبارتند از من و علي و حسن و حسين و فاطمهi. از طرفي در سوره تحريم خداوند دو نفر از زنان پيامبر(ص) را به باد انتقاد ميگيرد و مفسرين اهل سنت آنها را عايشه و حفصه معرفي ميكنند. حال چطور ميتوان چنين تطهيري را به زنان پيامبر(ص) نسبت داد. در ضمن اصل روايت كِساء به نقل از احمد حنبل همان پنج تن را به عنوان اهلبيت معرفي كرده است.(ابن طاوس، الطرائف / ترجمهي داود إلهامى، ص: 474)
[3] - در اين مورد ميتوان به خصائص نسائي، ص 4 و مستدرک حاکم، ج 2، ص 416 و دهها کتاب ديگر از اهل سنت رجوع کرد.
[4] - جامعالاصول، ج 1، ص 103، صواعق ابن حجر، ص 148.
[5] - مستدرک حاکم، ج 2، ص 416. اُسد الغالب، ج 2، ص 12 و 20.
[6] - سورهي واقعه، آيات 77 تا 79.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید که این سؤالات آنچنان کلّی است که جواب آنها چند کتاب است. پیشنهاد بنده آن است جهت شروع، کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست را دنبال فرمایید. موفق باشیدhttp://lobolmizan.ir/book/1383/
باسمه تعالی: سلام علیکم: صلهی رحم، خوشاخلاقی، تواضع، صداقت، تسلیم رضای حق، صدقهدادن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از فهم معارف قرآنی غفلت شود و ظاهرگرایی حاکم گردد و انسانها به عقلی که اینهمه قرآن بر آن تأکید کرده، پشت کنند؛ چنین میشود که ملاحظه میکنید. و آن پدر و آن دو فرزند و آنهایی که این نوع آموزهها را به آنها دادهاند، همه در جهنماند زیرا همان عقلی که حقّانیت اسلام را روشن کرده، به خوبی به ما می فهماند که این امور، امور اسلامی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال خداوند آن اندازه که انسان بتواند زندگی کند از مایحتاج او دریغ نمیکند. ولی اگر زندگی را گم کنید، اهل دنیا میتوانند میداندار آن شوند. به همین جهت بنده با نظر شما همراه هستم. ۲. واقعاً آن اندازه مسلط نیستم که چنین پیشنهادی را عملی کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا آیه را محدود به جهاد و نماز بکنیم؟! چرا میفرمایید شهدا در قید حیات نیستند؟! در حالیکه قرآن میفرماید: «بل احیاء» و از آن مهمتر میفرماید: «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (آلعمران/ ۱۷۰). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معرفت نفس و حشر» جناب صدرالمتألّهین «رضواناللّهتعالیعلیه» روشن میکنند که صور خارجی، معّداتی هستند تا نفس ناطقه با صورتهای معقول صور خارجی متحد شود. در این مورد خوب است به جزوات «معرفت نفس و حشر» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسانها در منش و شخصیت پذیرفتهی خود مستقرّند تا در داناییهایشان. و به همین جهت در توصیههای دینی به ما میفرمایند باید معارف بهدستآمدهی خود را به قلب برسانیم تا جزء شخصیت و بصیرت و منش و ملکه ما شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین طور است. وقتی قرآنِ مجسم یعنی امام معصوم در ابعاد مختلفاش درک نشود، حتماً قرآن مهجور خواهد ماند. زیرا امام است که باید قرآن را به ظهور آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ظهور نفس ناطقه در اعمال و گفتار، در محدودهی عالَم ماده به میان میآید هرچند حضورش وسیعتر از آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً نباید معطل این حرفهای بیپایه شد. هرکس باید خودش به نور الهی زندگی خود را مدیریت کند و در مقابل مشکلاتی که پیش میآید، اندیشه به خرج دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که انسانِ این زمانه دارای وسعتی فوقالعاده است. رهبر معظم انقلاب را در نظر بگیرید که هم «رسائل المکاسب» در دوران جوانی درس میدادند و هم «رمان» میخواندند و هم در شعر و شاعری ورود میکردند و هم در سیاست. اگر متوجهی وسعت خود بشوید، به راحتی دروس رسمی حوزه را با دقت دنبال میکنید بدون آنکه از سایر امور باز بمانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید میتوان بر روی نظر دوم قرار گرفت زیرا تربیت نیز میتواند در هماهنگی با فطرت انجام گیرد که وجه الهی انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به بودنی گستردهتر از دنیا و آخرت باید نظر کرد. بحث «حضور اربعینی و اصیلترین بودن» که بر روی بنر سایت هست میتواند متذکر این امر باشد. موفق باشید