باسمه تعالی: سلام علیکم: هر روز صبح بعد از نماز صبح که در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» انجام میشود، خدمت دوستان هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث وجوب در میان نباشد. بحث مربوط به حضور در میدانی است که اگر کسی بتواند در آن حاضر شود به دریای بیکرانهی سعهی انسانی وارد شده و حجابهای او با خالق عالم رقیق و رقیقتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیخود روی مباحث نمانید ولی تفکری که پایههای تفکر بالاتر میشود از طریق همان مباحث از دست ندهید. آری! بفهمید و رد شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی کلامی موضوع دنبال شود مثل کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بهخصوص قسمت آخر کتاب که مربوط به بحث «حکومت دینی» است و سپس مباحثی مثل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر به معنای درک حقایق قدسی جهت حضور در جهان و قدسیکردن جهان و زندگی است و استعمار نو به بهانهی هویت فرهنگی دادن به جوامع، جوامع را از خرد دینی و قومی خودشان که مأوای تاریخیِ آنها به حساب میآید، محروم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه ضعفهایی داریم بحثی نیست؛ ولی چرا به قوتها و حضوری که در منطقه داریم نظر نمیشود؟ باید امثال آقای امید دانا موفقیتهای ما را بر شمارند؟ و خودمان متوجهی آنها نباشیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متن نمیخواهد. خود خداوند مسیر آن را در بستر طبیعیاش معلوم کرده و بنا به روایت موجود در این رابطه زن و مرد نباید رعایت حیا داشته باشند. حیا مربوط به غریبهها است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز واجبی نیست. ولی اگر رویهمرفته بتوانیم رعایت آنها را در این امور نیز بکنیم، چرا نکنیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو لازم است، ولی اولی تقدم دارد. بحث نگاه قرآن را برایتان نفرستادم؟ ۲. یادم نیست. ۳. برای نشر معارف، زبان انگلیسی، ولی برای فهمِ تفکر، زبانِ آلمانی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنا به نظر خود دانشمندان مسیحی و یهودی، آن دو کتاب، تحریفاتی دارد ولی نکات خوبی نیز در آنها مطرح است. ۲. به حکم «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» و بنا بر نظر علامهی طباطبایی، توحیدِ قرآن شدیدتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را بهتر است از دفتر مرجع تقلید خود سوال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل بشر مدرن، عقل دکارت و کانت است که از رسیدن به حقیقت در موضوعات، مأیوس است لذا به آنچه به نظرش میرسد قانع شده و این یک نحوه قرارگرفتن در گردونهی توهم است. در صورتی که ذات انقلاب اسلامی آمده است تا به کمک رهاوردِ وحی بر حقیقت تأکید کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید هر دو ۲. در هر حال باید تکلیف خود را معلوم کند. ۳. به نظر بنده همینطور است به همین جهت باید همواره مواظب باشیم زمینهی برگشت آنها را از بین نبریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته با نگاه شما همراه هستم. در آن نوشتهها غرب به اعتبار روح اُمانیسمیاش نقد شده است و این غیر از نظر به عقل تکنیکی است که در مباحث «ماهیت عقل تکنیکی» در ۹ جلسه عرض شده. در آن جلسات، بیشتر مقالهی «پرسش از تکنولوژی» جناب هایدگر مورد بررسی قرار گرفته است و جزوهی مذکور که بر روی سایت هست نیز، خلاصهی مقالهی «پرسش از تکنولوژی» است بد نیست به آن جزوه و صوت جلسات سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. آری! انسانهای بصیر اتفاقاً در دلِ همین حادثههای به ظاهر در حالِ سیطره، متوجهی روح توحیدی در حالِ ظهور میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همانچه را که انتخاب کردهاید خوب است. کتاب «نامههای بلوغ» مرحوم صفایی را از نظر خارج نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به نظر بنده خوب است به سیرِ از اجمال به تفصیل فکر کنید. مثل آنکه در شب قدر همهی قرآن اجمالاً بر قلب پیامبر «صلواتاللّهعلیهواله» نازل شد ولی در سیرِ ۲۳ سال، آن اجمال به صورت تفصیل در آمد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین اثبات میشود که خداوند عین وجود و عین کمال است و لذا کمالی نمیماند که حضرت رب العالمین دارا نباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موردی که میفرمایید حکایت از آن دارد که یک نفس دارد منتها به خاطر اختلالی که در دورهی جنینی برای آن نفس پیش آمده، آن نفس به خطا افتاده و سرِ دیگری برای خود شکل داده است. مثل شش انگشتی ها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شمارهی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحثِ معرفت نفس، به نظریات «استیون هیس» بد نیست توجه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار به خوبی دارد جلو میرود به این صورت که با حساسیت و تخصصی که دارید تفسیر المیزان را دنبال کنید، هرجا به موضوعی در مورد تخصص خود برخورد کردید به طور جداگانه یادداشت فرمایید تا إنشاءاللّه در آخر، جمعبندی خوبی پیش آید بهخصوص با ادامهی مطالعهی المیزان، نوعی اندیشه در شما ایجاد میشود که میتوانید کلیّات امور را در اختیار داشته باشید و همین امر، انگیزهی ادامهی کار بر روی المیزان را در شما دوچندان میکند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز بحث درباره معنا و مفهوم چه نسبتی با مباحث هرمنوتیک فلسفی دارد؟ (چه تعاملی و چه تاثیری و چه اشتراک خاستگاهی و چه رهاورد مشابه و متفاوتی دارند؟) از آن جهت از محضرتان پرسیده میشود که بنابر پژوهشهای صورت گرفته میان معنا و مفهوم باید تمایز قائل شد زیرا معنا محصول انباشت تاریخی زبان و مفهوم محصول لقاح عالم عین و عالم ذهن است. از نتایج این تمایز این است که در ترجمه قرآن کریم کلماتی همچون فلک یا بلاد صرفا به معنی ظاهری خود بازگردانده نمیشوند بلکه با توجه به شبکه مفهومی که در آن قرار گرفته اند معنی میشوند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که در تفکر هرمنوتیکی باید در رخدادِ «فهم» نظر به روح تاریخیِ آن رخداد داشت و اشاراتی که در این راستا پیش میآید و از این جهت نگاه هرمنوتیکی را نگاهِ تأویلی گفتهاند. حال با توجه به این امر باید در رخداد فهم، متوجه معنایی شد که با آن روبهرو میشویم. موفق باشید
چند سوال داشتم که ذهن مرا مشغول کرده میخواستم تحلیل نمایید و درستی و غلطی آن را بیان کنید و اگر ناقص است تکمیل نمایید تا به شکی که در چیستی خداوند دارم پاسخ دهم. ۱. کمالات از وجود ناشی میشوند اگر کمال مطلق بخواهد وجود داشته باشد لازمه اش این است که وجود بدون حد داشته باشیم و این وجود بدون حد زمانی تحقق مییابد که عدم حقیقتی نداشته باشد تا وجود به آن حد عدمی محدود نشود. عدم حقیقت ندارد. حال چرا عدم حقیقت ندارد؟ چون اگر عدم حقیقت داشت وجود خواهد داشت و این میشود وجود و دیگر عدم نیست و عینا همین حکم نامحدودیت برای این عدمی که فرض شده و در اصل وجود است میبایست تعمیم یابد یعنی همین عدم که وجود دارد و در اصل همان وجود است و نمیتواند ناقص باشد زیرا در این صورت محدود به حد عدمی میشود. بنا براین تشکیک در وجود باطل میشود نمیتوان موجودات ناقص را دارای وجود ضعیف قلمداد کرد چون وجود به جهت نبودن عدم هیچگاه ضعیف نمیشود و موجودات ضعیف ظهورات صفات خدا در حدی که حکمت خدا اقتضا میکند هستند. ۲. آیا خدا میشود خود را معدوم کند؟ خیر محال است زیرا عدم حقیقتی ندارد اگر برای عدم که حقیقتی ندارد وجود فرض کنیم اینطور میشود که خدا بخواهد خود را تبدیل کند به حالتی که وجودی ندارد یعنی چیزی میبایست غیر وجود (همان حالت) وجود داشته باشد که خدا به آن مبدل شود حال انکه وجود مقابلی ندارد و غیر وجود تحققی ندارد. ۳. آیا خدا موجودات را از عدم آفریده و از نیستی به هستی آورده؟ امکان ندارد زیرا اولا عدم تحقق ندارد و وجود خدا چون لایتناهیست نمیتوان وجودی به آن اضافه کرد. پس این موجودات چیستند؟ جواب اینکه خدا ازروی فیض خود هستی خود را به شکل موجودات مختلف ظاهر ساخته و همه از قدرت و حول و قوه الاهی ند و در اصل فقط خدا وجود دارد و این منی هم که انسان با آن احساس استقلال میکند ظهوری محدود از وجود خداست. ۴. آیا موجودات را میشود خدا معدوم کند؟ خیر چون عدم تحققی ندارد حقیقت معدوم شدن یعنی تبدیل وجود به عدم وقتی عدم وجودی ندارد وجود نمیتواند به چیزی که نیست تبدیل شود. حال پس چرا میگوییم من اینجا هستم و فلان جا نیستم این از روی عدم من در جای دیگر نیست؟ خیر وجود من در این مکان ظهور وجود خداست و این ظهور به اندازه اقتضای حکمت خداست و چون در جای دیگر ظهور صفات وجودی خدا صورت نگرفته به ذهن متبادر میشود که عدم وجود من در آن جای دیگر تحقق یافته.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است. آری! «وجود» در نسبت با ما دارای مراتب و شدت و ضعف است و نه در رابطه با خودش 2- نکته خوبی است. ۳. آری! در علم خداوند امکان هر موجودی هست و خداوند آن موجود را که در علم او امکان تحققش هست، وجود میدهد و به آن میگوید: «کُن فَیَکون» بشو و میشود. ۴. نابودکردن موجودی توسط خداوند به معنای گرفتن فیض وجود از آن موجود است. موفق باشید
