بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در جزوه نتایج نهضت کربلا در سطوح مختلف در یک واقعه تاریخی آورده اید که زمانی که عبید الله بن زیاد به عیادت آن شخص بیمار می آیند، قرار است که جناب مسلم پشت پرده پنهان شده و او را به قتل برساند بعد یادش می آید که به قول پیامبر (ص) ترور و غافلگیری در اسلام حرام است. و از این کار منصرف می شود. این واقعه رو با حرکت شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام چگونه جمع بندی کنیم؟ یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این‌طور که مرحوم شهید مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب از علمای نجف اجازه می‌گیرند. موفق باشید

28055
متن پرسش
سلام: من شما رو نمی‌شناختم. دم و دستگاه و دور ‌و بریاتونم نمی‌شناختم. الانم زیاد نمی‌شناسم. یه روز یه کانال توی ایتا دیدم (من اصلا ایتا نمیرم، رفتم فقط برای اذیت کردن افراطی ها) که نوشته بود با محوریت مباحث استاد طاهرزاده رفتم داخل کانال دیدم همش طرفداری از رهبر و ... هم هست اعصابم بدتر خورد شد. گفتم اینام مثل همونا که دیدم حزب اللهی بی ترمز و افراطی ‌ازینان که بیان گیر بدن به همه. خلاصه همه عزم رو جزم کردم رفتم پیوی مدیر کاناله. فحش و بد و بیراه دادم هرچی عقده داشتم از مذهبیای دیگه هم رو این بدبخت خالی کردم. به همه اشخاص فامیلش فحش دادم. آخر سر منتظر بودم تا یه چیزی بگه که به ازای هر یک کلمه اش هزار تا بد و بیراه آماده کرده بودم! بعد از بیست دقیقه فحش دادن بهم گفت: سلام، چه اسم قشنگی داری آقا محمد ...!!! کاش اسم منم محمد بود خوش بحالت به کانال ما خوش اومدی. آقای طاهرزاده که هنوز هم شما رو نمی‌شناسم. همه معادلات من دقیقا همینجا ریخت به هم. چون تا بحال هرچی مذهبی دیدم فقط نیش زبون داشتن و تیکه مینداختن! چطور شد این آدم در برابر این حجم فحش مقاومت کرد؟! من اصلا با هیچی کاری ندارم. گشتم سایت شما رو پیدا کردم که بگم چیکار کردید چی گفتید که اینا این همه آرومن! و بدترین چیزا تکونشون نمیده! من سه سال یوگا رفته بودم و آرامش درون آخرش هیچی به هیچی. بعد اینا چرا این همه میتونن اروم باشن! به پسره میگم: چی خوندی؟ چی کار کردی که بهم فحش ندادی الان؟ میگه توی کانال مطالب جوان و انتخاب بزرگ و نامه ۳۱ نهج البلاغه رو کار کن ایشالا نتیجه خوبی میگیری! یعنی دو تا کتاب چیکار کرده مگه! مگه بقیه نهج البلاغه نمیخونن بقیه مذهبیا! آخه چرا هر چی میخونن فقط برای کوبیدن بقیه استفاده میکنن! چرا دیدن همچین افرادی باید تعجب اور باشه؟! منو اخراج کردن از دانشگاه، فقط بخاطر اینکه یه مذهبی از سیگار کشیدن من عکس انداخته بود برده بود نشون داده بود به حراست! من معادلاتم ریخت بهم چجوری جمع کنم این دو رو با هم گیج شدم. من به حق بودن مطالب پی بردم. سه روز به یه نفر فحش بدی دریغ از یک جواب! من اینا رو می‌شنیدم بعضیا از اماما میگفتن باورم نمی‌شد می‌گفتم حتما دارن اونا رو گنده میکنن الکی. ولی دیدم یه آدم معمولی وقتی میتونه! پس حتماااااا اماما بیشترشم تونستن. و بحث دیگه من اینه که چرا شما شناخته شده نیستید زیاد!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شاکرم که چنین نگاهی به رفقا دارید. اخیراً هم یکی از کاربران گِله‌هایی از مذهبی‌ها کرده بود و بنده عرایضی در جواب سؤال ایشان داشتم که خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۸۰۳۸ رجوع فرمایید. آری! وقتی کار، بزرگ است و آن حضور در تاریخی است که قاسم سلیمانی‌ها را می‌سازد، باید تلاش کرد به لطف الهی به خُلقِ محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بیندیشیم. سؤال شماره‌ی ۲۸۰۳۸ نکاتی در این رابطه برای حضور در آن‌چنان تاریخی در مقابل ما می‌گشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

27991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: صوت های تفسیر سوره بقره در سایت نبود. کجا باید گیر بیارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که سوره‌ی بقره بحث شد، مباحث ضبط نمی‌ شد.

موفق باشید

27940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در روایات نشانه های ظهور صیحه آسمانی را از نشانه های حتمی دانسته اند و از روایات بر می آید که مضمون این دو صیحه ربانی و شیطان تقابل حق و باطل باشد. حال آیا می توان صیحه را این گونه تعبیر کرد که سال قبل از ظهور حجت ها تمام می شود و شیطان نیز با تمام قوا به مبارزه خواهد پرداخت و صیحه ای صوتی در کار نخواهد بود؟ به عبارتی منظور از صیحه دو جریان فکری متفاوت باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد دکتر حجت‌الاسلام آقای مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» می‌فرمایند عموماً خبرهای قبل از ظهور با تأویل باید همراه باشد. موفق باشید

 

27389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان گفت عالم مدرن با تغییر انسان حکیم به انسان ابزارساز که هدفش تصرف در طبیعت به قصد تمتع بیشتر است، وقتی جهت عالم خود را همین امر قرار داد، مفاهیم و واژگان عمیق را از معنا و باطن جدا کرد و به ظاهر و شیئیت یک امر و مفهوم روی آورد و اساسا معنای مفاهیمی مثل علم و هنر هم از آن باطن ویژه قدسی تهی شد تا سفارش پذیر و تغییر پذیر توسط عالم مدرنیته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به نظر بنده مقاله‌ی شهید آوینی با عنوان « چگونه هنرها را به خدمت اسلام درآوریم» در این مورد نکات خوبی را مطرح می‌کند. موفق باشید

26760
متن پرسش
سلام: کتاب المظاهر الالهیه، مرحوم آخوند (ره) آمده: باید سالک مشغول شود به ریاضت علمی و عملی تا «حتی یتیسّر له شروق نور الحق و تحصیل ملکة خلع الابدان» این مطلب در کجای منازل جای می گیرد؟ یعنی کجای منازل السائرین قسمت مربوط به خلع ابدان را بطور مفصل پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خلع بدن، بحث در احساس وجود خود است با سعه‌ی لازمی که دارد ماورای بدن. عرایضی به طور پراکنده شده است ولی جای خاصی را در نظر ندارم. موفق باشید

26466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت حاج آفا طاهرزاده: وقتی ما خدا را صدا می زنیم و صلوات می فرستیم و نماز می خوانیم، منظور ما تعیین ثانی و واحدیت می باشد؟ منظور از حضرت حق کیست؟ واقعا دچار سردرگمی شده ام. انسان کامل که خودش اسمای حسنی است و مظهر الله است. چه مقامی را پرستش می کند؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل نیز با نظر به ذات عبودی خود، حضرت اللّه را در مظاهر حسنایش مخاطب قرار می‌دهد، مثل دعای کمیل. موفق باشید

26439
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) در بحث کانت و شکاکیت جدید غرب پس از نقد کانت ویژه این مطلبش که می گوید ما در قلمرو پديدارها فقط می توانيم بدانيم در ذهن ما چه مي گذرد ولي نمي توانيم بدانيم در واقعيت چه هست از تاثیر این نوع افکار از جهان و تفکرات دکارتی اشاره داشتید و فرمودید عملاً در دنيایی که دکارت ساخته تقابل با انقلاب اسلامی حتمی خواهد بود. علت این نظرتان چیست و چرا تفکر دکارتی و کانتی با حکمت انقلاب اسلامی و تفکر شخص امام چنین تضادی و مقابله دارد؟ امروز آیا واقعاً جبهه مخالف و معاند انقلاب ویژه در عالم غربی، امروز همچنان تحت تاثیر تفکرات دکارت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل بشر مدرن، عقل دکارت و کانت است که از رسیدن به حقیقت در موضوعات، مأیوس است لذا به آن‌چه به نظرش می‌رسد قانع شده و این یک نحوه قرارگرفتن در گردونه‌ی توهم است. در صورتی که ذات انقلاب اسلامی آمده است تا به کمک ره‌اوردِ وحی بر حقیقت تأکید کند. موفق باشید

26083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا بسیاری از گروه ها یا افراد مجوز حضور و بیان عقاید بصورت آشکار در ملا عام را پیدا نمی کنند و یا حتی ممنوعیت بصورت قاطع برای برخی فرقه ها مثل بهائی ها و گروه احمد الحسن و منتقدین و مخالفان سیاست ها و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی و ... وجود دارد و آنها در محدودیت اند؟آیا این مصداق دیکتاتوری و ایجاد فضای تک صدایی و اینکه مردم دنبال کننده و تابع آنچه که حکومت می خواهد و می طلبد، محسوب نمی گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خداوند به ما اجازه می‌دهد جامعه‌ی مردم متدیّن را در اختیار دروغ‌پردازان و دشمنان اسلام قرار دهیم؟ موفق باشید

26067

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیت الله خامنه ای گفت: بنده چون درباره مسئله بنزین و قیمتش تخصص ندارم پس در اینجور مسائل دخالت نمی کنم و از تصمیم سران سه قوا حمایت می کنم! (بقول روزنامه کیهان،حرف حساب) ما مردم هم چون درباره مسایل سیاسی تخصص نداریم، پس در انتخابات شرکت نمی کنیم و رای نمی دهیم. اینم حرف حساب ما ایرانی نیستی نفرستی واسه همه مخاطبات! سلام استاد عزیز: این پیام الان توی گروها پخش میشه لطفا یه جواب مختصر و مفید بدید براشون بفرستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع انتخابات وظیفه‌ی ما است که یا خودمان تحقیق کنیم و بدانیم سرنوشت خود را به چه کسی می‌سپاریم، و یا به کسانی که قابل اعتمادند و می‌توانند درست تحقیق کنند؛ اعتماد کنیم. بنابراین راه، بسته نیست. چرا از حق اجتماعی خود عدول کنیم؟موفق باشید

25732
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز: چقدر خداوند را شاکرم که شما را در مسیر زندگی من قرار داد تا از طریق شما به لذت درک معارف الهی نائل گردم و در این گرداب آخرالزمانی با رهنمودها و تذکرات شما به آرامشی خاص برسم. در سیر انتخابی خودم به کتاب «ادب خیال و قلب و عقل» رسیدم آنجا که فرمودید: خیلی فرق می کند که ایده آل شما در ذهنتان فرش باشد یا گستره ي عالم معنا و ناگاه یاد شعر سهراب سپهری افتادم، من مسلمانم، قبله ام یک گل سرخ، جانمازم چشمه، مهرم نور، دشت سجاده من... لذتم از این شعر دهها برابر شد، آیا واقعا ایشان این معانی را در نظر داشته بودند؟
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه بسیار زیبا مطلب را مطرح فرمودید. یادداشتی در مورد «شعر و هنر» از این زاویه داشتم که به جنابعالی تقدیم می‌کنم. موفق باشید

باسمه تعالی

ما و شعرِ اصیل و آینده

هنر و شعر راه نجات انسان دوران جدید از «بی‌جهانی» است که «بی‌جهانی» منجر به حذف هستی و نیست‌انگاری می‌شود. در حالی‌که انسان ذاتاً جهان‌مند است و باید جهان خود را بر اساس فهمی اصیل بازیابد.

برای یافتن مضمون جهان باید به تحلیل هنر و شعر پرداخت. قدرتِ نجات‌دهنده‌ی انسان جدید در شعر نهفته است زیرا از این طریق مضمون کامل جهان را برای انسانی که ذاتش جهان‌مند است، بر ملا می‌کند. در نتیجه برای انسان‌ها آشکار می‌شود جهانِ گم‌شده‌ی آن‌ها کجا ‌است.

۲. هنر و شعر اما به چه‌چیز می‌خواند؟ به هستی. اندیشیدنِ واقعی هم نسبتی است که انسان با هستی برقرار می‌کند به همان معنایی که انقلاب اسلامی وسیله تقرب به راز وجود شد و جهانی را در مقابل بشر امروز گشود و حجاب‌ها را از رُخِ هستی کنار زد و رازهای بزرگی را بر ملا نمود. جهانی که شاعر در مقابل ما می‌گشاید از این رو اصیل است که ما را از روزمرّگی‌ها و سر به هوا بودن در می‌آورد.

۳. جهانی که شاعر و شعر در مقابل ما می‌گشاید، جهان تعصب‌ها نیست، جهانِ گشودگی ها است تا جهان، رازِ هستی را در گوشِ ما نجوا کند . هرچند به حسب ظاهر هنرمند اثر هنری را می‌آفریند، اما در واقع این اثر هنری است که هنرمند را در مقابل حقیقت قرار داد.

اراده‌ی الهیِ خاصّ این تاریخ

۴. اثر هنری به سبکِ مخصوصِ به خود به انسان‌ها امکان می‌دهد تا خود را به همان معنای حقیقی‌شان به صحنه آورند و از این رو حجاب نفس امّاره را کنار بزنند و به حقیقت هستی تقرب جویند. مأوایی که طلحه و زبیر نتوانستند به آن ورود کنند.

۵. اثر هنری می‌تواند جهانِ حقیقی مردم این دوران را نشان دهد. نشان دهد عالَم انسان‌های وارسته چه عالمی است. عمّار حلب از طریق انقلاب اسلامی نشان داده شد تا مردم این دوران بتوانند خودشان، خودشان را درست مشاهده کنند، حقوق‌بران نجومی خود را درست مشاهده کردند. شهدای مدافع حرم نیز خود را درست مشاهده نمودند. اثر هنری همه‌ی جوانب حیات اصیل قوم را گِرد می‌آورد تا معلوم کند شیوه‌ی زیستن در این دوران به گذشته برگشتن نیست، بلکه به آینده‌ای باید نظر کرد که ماوراء دنیای مدرن برای ما تقدیر شده است، آینده‌ای که برقراری رابطه با حقیقت هستی است.

۶. اثر هنری جایگاه انسان‌ها را در جهان حقیقی‌شان نشان می‌دهد تا بهترین رابطه را با یکدیگر و با محیط و با زمین برقرار کند و در حقیقت، پرده از هستی برکشند و متوجه باشند حقیقتِ جهان چگونه خواهد بود و چگونه رازی از رُخ حقیقت کنار می‌رود و حقیقت به شکل فوق‌العاده زیبا به ظهور می‌آید.

۷. امروز این اثر هنری و شعر است که می‌تواند وطن و مأوای ما باشد و راز تقدیر ما را بر ملا کند و نشان دهد که در این تاریخ انسان چه جایگاهی باید برای خود بیابد و چگونه بر زمین مأوا گزیند تا در نسیم هستی، گوشش قصه‌ی اُنسِ با حقیقت و بیرون‌شدن از نیهیلیسم را بشنود. گوش‌سپردن به حقیقت هستی معنایِ اندیشیدن در این تاریخ است. اندیشیدنی که به یک معنا مأواگزیدن است و اجازه می‌دهد تا هرچیز همان باشد که هست، و این یعنی اُنس با حقیقت و عبور از نیهیلیسم. 

24741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اگر بخواهید برای سیر و سلوک، آثار یک عارف وارسته (چه آنهایی که در قید حیات دنیوی هستند و چه آنهایی که نیستند) را معرفی کنید تا از قلمش بهره مند شویم کدام بزرگوار را توصیه می فرمایید؟ لطفا فقط یک نفر معرفی شود تا با اثارش مانوس شویم و سلوک مان را طبق بیانات گهربارش پیش ببریم. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر باید مطابق ذوق خود یا به ابن‌عربی و یا به خواجه عبداللّه انصاری رجوع کنید. موفق باشید

24472
متن پرسش
استاد گرامی سلام با توجه به متن زیر: نفس با تحول و حركت تدريجى، هرچند حدود سابقش را از دست مى‏ دهد، شخص او باقى است، و كمالات وجودى پيشين را نيز به نحو برتر و كامل‏تر داراست. بر اين اساس، اينكه نفس از هويت واحد برخوردار است، داراى نشئه‏ ها و مقامات گوناگون است؛ به گونه ‏اى كه وجودش از پايين ‏ترين مراتب هستى آغاز مى‏ شود و به تكامل تدريجى، به درجه عقل و معقول نايل مى ‏شود. با اين توضيح كه نفس از سنخ ملكوت است؛ از اين‏ رو از وحدت جمعى ظلى برخوردار است ـ كه سايه وحدت جمعى الهى است ـ و حتى پس از رسيدن به مرتبه تجرد عقلى، واجد مرتبه خيال و احساس و تجرد مثالى است؛ همچنان‏كه واجد مراتب مادى همچون مرتبه نباتى و طبيعى است كه قائم به بدن است. از اين‏ رو نفس حتى پس از رسيدن به بالاترين مقام تجردى، تا زمانى كه نمرده، صورت بدن است و بين او و بدن تركيب اتحادى برقرار است. مفهوم و معنی جمله (نفس از وحدت جمعى ظلى برخوردار است ـ كه سايه وحدت جمعى الهى است) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر «حرکت جوهری» نفسِ حرکت به خودی خود عامل اتصال گذشته به آینده است زیرا خود حرکت جوهر است و این اتصال به گذشته، همان وحدت جمعی است که جلوه‌ای است از وحدت حقه و این از ظرائف تفکّر بشری است که در مکتب صدرا توان ظهور پیدا کرده‌است. موفق باشید

22842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: خسته نباشید، استاد بعد از نماز صبح داشتم به صحبتهای شما در مورد چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی فکر می کردم و سعی کردم به لایقف بودن و بیکرانه بودن و حاضر بودن روح در همه عوالم و حضور حق توجه کنم، که یه کم که احساس حضور در محضر حق و حقایق دیگر هستی رو کردم، این حالات بهم دست داد: فشار روی جسم، سوزش قلب که تا چند دقیقه این سوزش ادامه داشت، رخوت و سستی و خواب آلودگی در حدی که انگار زبونم سنگین شده بود که حرف بزنم و یا اندام رو حرکت بدم، خیره شدن به نقطه ای، خالی شدن ذهن از فکر و تلاش برای فکر کردن به چیزی، استاد دلیل این حالات چی میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم. آن‌چه خوب است روی آن فکر کنید توجه به نحوه‌ی حضورتان در عالم است تا به مرور حجاب‌ها برطرف شود. موفق باشید

30994
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار: در بیانات اخیری که داشتید بر روی نقش شورای نگهبان در نظام سیاسی جمهوری اسلامی تاکید فراوان شد تا جایی که فرمودیت با فهم نقش شورای نگهبان عملا نحوه ای از خدایی کردن جامعه را به میان آورده ایم. منظور از فهم نقش شورای نگهبان چیست که با آن فهم نحوه ای از خدایی شدنِ جامعه به صحنه می آید؟ و از چه جنبه ای فعالیت شورای نگهبان در این حد مهم است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریف‌شده هستند. همان‌طور که وقتی به پزشک رجوع می‌شود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آن‌که از جهتی با قانون اساسی تطبیق می‌کند، که این در همه‌ دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق می‌دهد و این یعنی انسان‌ها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام می‌دهند و نه در میدانی که هوس‌ها در میان باشد. موفق باشید

30783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد پناهیان میگه اگر همه مشکلات زندگی رو حل کنی باز هم خداوند برای آزمایش و رشد ما یا بعلت گناهانی که کردیم برایمان مشکل و سنگ جلوی پایمان می‌گذارد. اما من نمی‌فهمم که آیا این مشکل بخاطر ۱. گناهان و یا ۲. رشد خودمان و آزمایشات خدا یا ۳. بخاطر اشتباه محاسباتی در اسباب مادی و کم کاری و تنبلی خودمان برایم بوجود آمده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که مشکلاتِ تکامل‌زا نامیده‌اند، برعکسِ مشکلات تکامل‌سوز که ریشه در گناهان دارد؛ هرگز منجر به بحران نمی‌شود. نمونه‌ی آن مشکلاتی که صدام حسین برای خود پیش آورد که در نهایت به آن سرنوشت دچار شد، و مشکلاتی که شیطان و دشمن برای حضرت امام و انقلاب اسلامی پیش آوردند که موجب تعالی و رشد انقلاب شد. موفق باشید

30464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: فرق بین تعقل و تفکر را لطفا با مثال روشن فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این دو لغت در محاوره‌های ما مترادف هستند، مگر این‌که در جمله‌ای خاص معلوم شود گوینده یا نویسنده به چه وجهی نظر دارد. موفق باشید

30352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: خوب هستین ان‌شاء الله! در فرهنگ های گذشته مشکلات روانی به شیطان نسبت داده می شده که امروزه ثابت شده است ناشی از مشکلات ژنتیکی و تربیتی و هورمونی و نسبت به شیطان امری غلط بوده! در قرآن هم فراموشی به شیطان نسبت داده شده!(داستان خضر و موسی علیه السلام) چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه مربوط به شیطان است، همیشه مربوط به شیطان است، چه علت علمی آن معلوم باشد، چه نباشد. موفق باشید

29550
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده ۲ سوال از محضر شریف‌تان دارم: ۱. اینکه در مباحث عرفانی تبیین میشه که انسان در ارتباط با مخلوقات و انسان‌های دیگر به انواع کمالات انسانی نائل می‌شود. اگر کسی روحیه اجتماعی بالایی نداشته باشد و با ۵۰ درصد آدم‌ها به اختلاف بخورد (در صورتی‌که سعی می‌کند به کسی ظلم نکند و حقوق دیگران را تا جایی که می‌فهمد و می‌تواند رعایت کند اما به دلیل روحیه احساسی و درون‌گرایی،‌ به انسان‌ها اطمینان نداشته باشد و اجازه صمیمیت از حدی بیشتر ندهد؛ آیا در روند کمال الهی اختلالی ایجاد می‌کند؟) ۲. استاد من احساس می‌کنم در بعضی موارد که تنها هستم فرصت عبادت و مطالعه و ارتباط با حضرت حق و حضرت بقیت الله برایم بیشتر است و توازن بیشتری دارم و یک حس قلبی به من می‌گوید این گونه زیستن برای من بهتر هست! و از طرفی در کارهای گروهی_ اجتماعی_ به دلیل تفاوت‌های انسانی حس سازش کمتری دارم (حتی در کارهای مقدس) و بیشتر دوست دارم تنهای تنها به مسیرم در دنیا و ابدیت ادامه بدهم. از طرفی در ارتباطات اجتماعی حس عدم توازن دارم و اینکه تمرکز کافی روی اهداف و تقویت درونی‌ام از بین میره! استاد حس می‌کنم دوست ندارم بجز خدا و امام زمانم و اولیاءالهی با هیچ‌کسی هم‌هویت شوم، آیا اینکه در ارتباط با دیگران فقط به انجام وظیفه الهی فکر کنم و سعی در خلوت بیشتر برای تقویتم داشته باشم فکر خوبیست؟ یا ممکن است افراطی صورت بگیرد و فقط تصور خودم درست باشد و اثر منفی در دراز مدت روی کمال معنوی و زندگی آیندم داشته باشد؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم از شما مشورتی کلی بگیرم. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است انسان باید سعه‌ی صدر خود را رشد دهد تا بهره‌ی بیشتری از بودنِ خود ببرد. ۲. بنا به فرمایش آیت الله حسن‌زاده: «بُوَد مرد تمامی آن‌که از تن‌ها نشد تنها/ به تنهایی بُود تن‌ها و با تن‌ها بُود تنها». آری! باید دست در کار و دل با یار باشد، نه آن‌که با فرار از کار و فرار از اجتماع بخواهیم با یار باشیم. موفق باشید

28507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این مقاله را یکی از شاگردانتان نوشتند و از من خواستند برایتان بفرستم و اگر احیانا سخنی هم برایشان دارید بفرمایید: آقای زیبا کلام، کلامت چون ماری خوش خط و خال زیبا و اما آکنده از زهری کشنده به جان ملت و سرزمین و تاریخ مان و هدیه ای بی دریغ و شاید بی مزد و مواجب به دشمنان این مرز و بوم است. چقدر زیبا و جذاب اما فریب کارانه و منافقانه تلاش دارید که زهری را که اربابان فرعونی شما به جان مردم این سرزمین تزریق کرده اند کارساز کرده و تاب و توان و مقاومت ملت را به هلاکت برسانید. اربابان ظالم و انسان ستیز شما زانو را بر گردن ملت و اقتصاد شما گذاشته اند، به جای آنکه تلاش کنید اثر فشار نفس گیر زانوی تحریم بر گلوی مردمان و اقتصادشان کاهش یابد نفسهای ملت و انقلاب را با نرخ دلار و سکه می شمارید و منتظرید کی نفس ملت و انقلاب قطع شود تا تئوری تسلیم را اثبات کنید، تا چه شود؟ دشمن بر سر ترحم آمده از فشار زانویش بر گلوی ملت بکاهد و یا نه مطابق ذات خبیث خود بگوید حالا که اثر کرد چرا بیشتر و محکم تر ادامه ندهیم؟ مانند آنچه در مذاکرات هسته‌ای و برجام گذشت. شما که ظاهراً استاد سفارشی علوم سیاسی هستید، بفرمایید در تئوری تسلیم، آمریکا و غرب به چه چیزی قانع می‌شوند؟ به گرفتن توان هسته ای‌، موشکی و دفاعی؟ انحلال سپاه؟ انحلال بسیج؟ برداشتن رشته های دروس فیزیک هسته ای در دانشگاه؟ ترور و کشتن دانشمندان هسته‌ای؟ حذف دروس فیزیک در دبیرستان؟ مصاحبه و بازجویی دانشمندان فیزیک و اشغال و تصرف سرزمینتان و... خیر آقای زیبا کلام حتی اگر مثل افغانستان سرزمین تان سال ها تحت اشغال باشد، یک سر کشورتان داعش یک سر دیگر آن را طالبان مدیریت و صف‌آرایی کرده و با یک دولت مرکزی ضعیف و دست نشانده زندگی مردم را به پشت سگ‌می بندند؟ بلافاصله خواهید گفت چرا ما را با افغانستان مقایسه می‌کنید؟ شما بگویید، در آن شرایط مگر دست شماست کدام مسیر را بروید؟ خدا رو شکر اربابان تان بسیار قهار و زورگو هستند و از اربابی گری و فرعونیت چیزی کم ندارند و هرگاه مسلط شوند یک مسیر قهری بیشتر باقی نمی گذارند؟ ملت فرهیخته و عزیز ایران به نخبگان و دانشمندان و فرهیختگان شجاع سیاسی و نظامی خود افتخار می کند که با هزینه ای دهها برابر کمتر از هزینه های نظامی دشمن توانسته اند با استفاده بهینه از دانش و فن و فرهنگ و جغرافیا موازنه قدرت و نظامی برقرار کرده و اجازه تعرض و اشغال سرزمین عزیزمان ایران را دور از ذهن کنند. بی ثباتی اقتصادی و نرخ دلار و سکه و بسیاری از معضلات دیگر بیش از آنکه هزینه تقابل و دفاع در برابر متجاوزان و اشغالگران باشد هزینه تئوریزه کردن ترس و تسلیم است. هزینه خیانت و تطمیع است هزینه دلباختگی و وادادگی است و هزینه خودباختگی و بی هویتی است که در ژنتیک جهان سومی های غرب زده ای امثال شما تزریق شده و می‌شود. مگر خانم کلینتون که او را در مقابل ترامپ فرشته نجات می دانید در مناظره انتخاباتی با ترامپ نگفت با ۱۲۰ کشور جهان رایزنی یا سفر کرده تا توانسته است داعش را علیه ایران خلق کند؟ مگر بنا نبود داعش و تکفیری ها پس از شکل گیری در شام و عراق با سپاه دهها میلیونی که از طلاب پاکستان و آفریقا و کشورهای عربی و... بسوی کشور عزیزمان ایران گسیل شده و برای سال ها سرزمین مان را اشغال کنند، و مگر بنا نبود اربابان آمریکایی و غربی شما فرشته نجات شوند و در یک پروسهٔ درگیری چندین ساله در خانه و زندگی مان، در بازی موش و گربه ایران را از داعش پس بگیرند و بعد هم سالیان نامعلوم تحت اشغال منجیان بوده و غرامت پرداخت کنیم؟ هزینه این کجا و هزینه دفاع در بیرون از مرزها و در خانه داعش کجا، برای ملت بزرگ ایران چه خوابی دیده اید و چه نیات شومی در پس زیبایی کلامتان پنهان کرده اید. لابد به شما و دوستانتان وعده داده اند وقتی چنین وضعیتی پیش آمد شما مصون هستید و در منطقه سبز تهران کنار ژنرالهای اشغالگر و یا نه در نیویورک و واشنگتن در کاخ های آنچنانی به سعادت خواهید رسید. برای کسی که الفبای سیاست را بداند روشن و واضح است که اگر بشار اسد و حزب الله ریشه مردمی نداشتند در برابر سیل بنیان کن تکفیری ها و صدها میلیارد پول عربستان و حضور تمام قد سیاسی و نظامی آمریکا فرانسه و انگلیس عربستان ترکیه و ده‌ها کشور دیگر نمی توانستند دوام بیاورند. در دفاع از استقلال و آزادی و تمامیت ارضی کشور، مردم شکی ندارند که بخواهیم در این مقوله از آنان سوال کنیم بلکه این مردم هستند که دفاع را جلو می برند. اگر روزی بنا بود به جای دفاع در خانه خودمان، حاشیه امنیت کشور را توسعه داده و با توطئه های دشمنان در بیرون از مرزها مواجه شویم شما و اربابان تان قطعا تاب نیاورده و دلخورید و این از عظمت و اقتدار و از دانش و ابتکار و خلاقیت نیروهای دفاعی و امنیتی ماست. بله کشور آمریکا اگر برای خوی تجاوزکارانه و غاصبانه و ظالمانه خود هر ساله صدها میلیارد دلار هزینه می‌کند شاید برای شما خوش نباشد که در این مورد هم به اربابان آمریکایی تان اقتدا کرده اجازه بدهید ما هم‌ مختصری از هزینه هامان را صرف دفاع از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی میهن عزیزمان ایران کنیم. چرا به جای شرمساری و خجالت عقب ماندن از قافله ی رادمردان و آزادیخواهان فدایی وطن، تر س و تسلیم را تئوریزه و بزک می کنید تا تیرهای زهرآگین دشمن به جان ملت کارساز شود؟ همفکران شما با صادرات و واردات و بانک مرکزی، دلار، سکه و بنزین و شیلات و قاچاق کالا و واگذاری های اصل ۴۴ و اختلاس های بانکی، با این مردم و این کشور چه کردند؟ لابد در جواب، همانطور که در دادن آدرس های غلط آموزش دیده و با مهارت و یا دقیق‌تر بگویم تر دست و شعبده باز هستید، آدرس به سوریه و لبنان خواهی داد. همه هزینه در دفاع از امنیت و استقلال کشورمان در برابر توطئه های کل منطقه بعضا به اختلاس یکی دو تا از همرزمان شما نمی رسد. خیلی به خودتان غره شده اید که بار دیگر رای مردم را بزنید یا به قول دوستانتان که در این دوره فرمودید، حالا که توانستیم مخشان را بزنیم جیبشان را به مدد آدرسهای غلط راحت تر خواهیم زد و با بهانه صادرات و واردات و دلار چند نرخی چه رانت بازاری راه انداختید و دلار و سکه های زانتی را بین خود و بچه هایتان به هر شیوه‌ای واگذار کرده و به گردش در آوردید و با افزایش قیمت آن به چند برابر هر بار دست در جیب مردم کرده و نصف و یا بیشتر از نصف زندگی مردم را به صاحب شدید. بی خبر نیستیم که در جمع تان آقای تاج داده گفته است که برای ریاست جمهوری هم اینقدر ناامید نباشید مردم هم فراموش می‌کنند. تقسیم کار خواهیم کرد یک روز من یک روز موسوی خوئینی ها و یک روز هم صادق زیباکلام و روز دیگر آقا سعید حجاریان و... حوزه های فکری جامعه را پر از ابهام و غبار آلودگی کرده و با آدرسهای غلط بار دیگر رای مردم را خواهیم زد و اما غافلید از اینکه «و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره شده است. مهم آن است که ما با همان متانتی که رهبر معظم انقلاب، کشور و انقلاب را از این افراد عبور می‌دهند؛ کار را جلو ببریم، همان بهتر که افرادی مثل آقای امید دانا جواب این افراد را بدهد. موفق باشید

27851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود بر شما: استاد گرامی از کجا بفهمیم که آنچه از عالم غیب درک می‌کنیم و می‌فهمیم حقیقی است و توهم شخصی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شده است این امور را باید با سخنان قرآن و روایت تطبیق داد. آن‌جایی که منطبق است با متون دینی، قابل قبول می‌باشد. موفق باشید

27144
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ۱. می خواستم بدانم که تاریخ طبری چقدر قابل استناد است؟ ۲. در مورد وحی بر پیامبر که طبق فرموده تان نزول حقیقت تا مرحله حس است، خواستم بدانم آیا اینطور است که در لحظه وحی بر پیامبر (ص)، عالَم پُر از وحی است؟ و اینکه در آن لحظه که عالم پر از وحی است اشخاصی مثل ابوجهل هست و اصحاب پیامبر هم هستند حال با توجه به اینکه شخصی مثل ابوجهل و.. که ظرفیت درک وحی و... را نداشتند، در مورد اصحاب پیامبر که ظرفیتی دارند در موقع نزول وحی آیاتغییری یا چیزی را در وجودشان احساس می کردند؟ ۳. در مورد برتری اسلام و حضرت محمد (ص) نسبت به دیگر ادیان و پیامبران که فرمودید شدت توحیدشان بیشتر است، خواستم لطف بفرمایید منظور از شدت توحید چیست؟ ۴. اگر برای این ظهورِ شدیدتر توحید، فرایندی از ابتدای تاریخ تا زمان پیامبر مکرم اسلام باید طی می شد تا زمینه هایی ایجاد شود این زمینه ها چه بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بستگی دارد به نکاتی که جناب طبری می‌فرماید ولی نمی‌توان کلّی همه‌ی نکات آن کتاب را پذیرفت، هرچند او زحمت‌هایی کشیده است۱. باید مشغله‌های دنیایی و تکبّر در آن‌ها نباشد تا تذکرات پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را در جان خود احساس کند ۳. هر اندازه توحید شدیدتر باشد در جان خود حضور خدا را بیشتر احساس می‌کنیم در آن حدّ که مولایمان می‌فرمایند: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه»[1] نديدم چيزى را مگر آن‏كه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. ۴. همین‌که امروز در ملت خود می‌بینیم که چگونه در مقابل اسلحه‌های مخوف ایستادگی کرده‌اند، نشانه‌ی اوج توحید آخرالزمانی است آقای سردار احمدیان نقل کرده‌اند، آن را عرض می‌کنم و بقیه را از خود ایشان بشنوید. جریان «شهید اکبرجزی» است که در گلستان شهدای اصفهان دفن است. آقای احمدیان می‌گفتند در یکی از عملیات­ها تیربار دشمن آنچنان بر روی سر نیروها بود که سرمان را نمی‌توانستیم بالا کنیم، از طرفی تعدادی از نیروها زخمی و زمین‌گیر شده بودند و نگران توقف عملیات بودیم، یک‌مرتبه متوجه شدیم تیربار به جای آن‌که نیروها را نشانه بگیرد، تیرها را سر بالا می‌زند، سرمان را بالا کردیم، دیدیم شهید جزی با آن شکم پاره­ اش، بلند شده و آن تیربار را که لوله­ اش مثل آتش سرخ‌شده بود، با دستش بالا برده، در حالی‌که دستش به تیربار چسبیده و همان‌جا شهید شده بود. بر روی این مطلب فکر کنید آیا جز یک عشق آتشین به انقلاب و امام، می‌تواند انسان را تا این‌جاها جلو ببرد؟! در عرفان بحثی داریم به نام «فنای ذات». فنای فعل داریم که هر فعلی را از خدا باید دانست، مثل آن‌که متوجه هستید این فعل خدا بود که ما را در چنین صبحگاهانی به هویزه آورده و گرنه ما خودمان بدون لطف خدا هرگز چنین توفیقی پیدا نمی‌کردیم. توحید صفاتی نیز یعنی هر صفت و کمالی را مربوط به خدا ببینیم و با نظر به معنای ذکر «الحمداللّه» متوجه این نوع توحید می‌شوید. اما توحید ذاتی چیز دیگری است، یعنی هر «بودنی» با تمام لوازم آن، «بودن» خداست و انسان در این مقام از توحید، هیچ بودنی از خود را در میان نمی‌یابد بلکه نحوه‌ای از «بودن» خدا می‌شود و فانی در اراده‌ی الهی می‌گردد و مرحوم شهید جزی به اراده‌ی الهیه در آن صحنه به میان می‌آید و بدون آن‌که به خود و به سوختن خود فکر کند، آن حماسه را می‌آفریند و ما در جبهه‌های دفاع مقدس چنین صحنه‌هایی که حکایت از توحید ذاتی و فنای رزمندگان در محضر حضرت حق باشد، داشتیم. موفق باشید 


[1] - ملا محسن فيض كاشانى، علم اليقين، ج 1، ص 49

26900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: آیا اکثریت مردم، توانایی تشخیص و تفکیک حق و باطل را دارند و به این بهانه می شود گفت باید تمام جریانات و عقاید فکری حتی ضد دین و مخالف اصول صریح اسلام، آزاد باشند و خود مردم تصمیم بگیرند و تشخیص بدهند یا بایستی در فضای کارشناسی، با اسلام شناسان متخصص و دلسوز به بحث و بررسی بپردازند تا توانایی مردم در فضایی که موج سازی و شبهه افکنی لجوجانه بعلت حضور اسلام شناسان مطلع جایی ندارد و معنی نمی دهد، تشخیص دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شود در بستر اندیشه‌ی دینی باید افق‌های فهم خود را معنا کنیم، جاده‌ی حرکت مشخص خواهد شد و عملاً در این بستر است که جایگاه اندیشه‌ی حق و اندیشه‌ی باطل مشخص می‌گردد. موفق باشید

26545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در بسیاری از نوشته های شما روی امور وهمی خیلی تاکید می کنید. منظور شما وهم اخلاقی است یا قوه وهم که معانی را صورت می دهد؟ یا چیزی دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این رابطه شده است مبنی بر آن‌که وَهمِ مورد بحث، امری است اخلاقی، و این غیر از قوه‌ی واهمه است که یکی از قوای ادراکی می‌باشد. موفق باشید

26151
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار، امیدوارم اتصالتان به عالم ملکوت و جبروت روز به روز بیشتر شود. ببخشید در این ایامی که به برکت خون شهدای عزیز مخصوصا سپهبد سلیمانی پیروزی و دست آوردهای بزرگی شامل حال حزب الله شده، شیطان در صدد است این اتحاد و یک دله شدن مسلمانان و اهالی جبهه حق را دچار شک و تفرقه کند. لذا به نظرم وقوع زلزله ها و سقوط هواپیما و ماشین و.... همه طرفند پلید او بوده است تا بتواند، برای اهالی جبهه خودش خوراک فکری و استدلال و توجیه ایجاد کند. نظر شما چیست؟ آیا درست فکر کرده ام؟ هر چند کید او ضعیف است و تنها سنگ محکی است برای مومنان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب تشخیص داده‌اید و به همین جهت افرادی که به نور الهی و به مدد ارادت به حاج قاسم عزیز وارد جبهه‌ی انقلاب شدند، باید مواظب باشند با کید شیطان و به بهانه‌ی خطایی که در زدن هواپیما پیش آمده، خود را از دریچه‌ای که خداوند به قلب‌شان گشوده است، محروم نکنند. و این ممکن نیست مگر آن‌که از گناهانِ گذشته‌ی ارادت به غرب، فاصله بگیرند وگرنه شیطان از همان طریق باز قلب آن‌ها را در اختیار می‌گیرد. موفق باشید   

نمایش چاپی