«هرکه دارد سفر کرببلا بسم اللّه»
ما که رفتیم، تا اطلاع ثانوی خدا حافظ شما....
سلام وعرض ادب: بنده با یک گره ذهنی روبرو هستم چرا باید شکرگزار وجودمان باشیم در صورتی که وقتی نبودیم نیازی به نعمت وجود نداشتیم که حالا با موجود شدن شاکر باشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» عرایضی شده مبتنی بر اینکه وجود ما برای ما نعمت است و بستر رسیدن به کمالاتی است که در بستر همین «وجود» ظهور میکند و از این جهت این عطا را که همان وجود خودمان است باید پاس بداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آنچه قرآن به عنوان معجزه و کلام خدا مطرح میکند، سورههای قرآن است با آن نوع انسجامِ خاصی که سازمان فکری انسان را شکل میدهد و لذا میفرماید: «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» وگرنه جملات و اشعار خوب در هر فرهنگی میتوان پیدا کرد. آیا جناب کنفسیوس چنین جملاتی حکیمانه کم دارند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله سه جلسه آخر بحث سوره جاثیه و سه جلسه اول سوره فتح، کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطف دارید. همینکه جناب آقای توکلی را در جریان گذاشتهاید موجب میشود موازیکاری صورت نگیرد. إنشاءالله کار مفیدی که در نظر دارید، موجب رضایت الهی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره تا آنجا که ممکن است انسان باید سعهی صدر خود را رشد دهد تا بهرهی بیشتری از بودنِ خود ببرد. ۲. بنا به فرمایش آیت الله حسنزاده: «بُوَد مرد تمامی آنکه از تنها نشد تنها/ به تنهایی بُود تنها و با تنها بُود تنها». آری! باید دست در کار و دل با یار باشد، نه آنکه با فرار از کار و فرار از اجتماع بخواهیم با یار باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین راهی که رهبر معظم انقلاب مقابل ما گذاشتهاند، آرامآرام استکبار را همچون یخ در مقابل خورشید ذوب میکند و در آن صورت صهیونیسمی باقی نمیماند و تأکید ایشان بر فراموشنکردن مسئلهی فلسطین، امری است راهبردی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به جای اینکه خود را با خود ادامه دهد، بهتر است خود را بینام و نشان با انسانهای بزرگ ادامه دهد تا با ادامهی آنها و در وسعتی که آنها در عالَم حاضرند، ادامهی خود را احساس کند. این تنهایی و بینام و نشانبودن، انزوا نیست، نوعی وطنِ جاودانهای است که اصحاب امام حسین «علیهالسلام» در کربلا و یاران امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در ایران بدان دست یافتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح کتاب «دعای سحر» حضرت امام نکات خوبی در رابطه با نظر به اسماء دارد که در کتاب «اسماء حسنی، دریچههای نظر به حق» نکاتی که حضرت امام فرمودند، شرح داده شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که استاد دکتر حجتالاسلام آقای مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» میفرمایند عموماً خبرهای قبل از ظهور با تأویل باید همراه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که انسان نباید با حرافی زیاد و تلاش برای جلب نظر دیگران روح خود را از آرامش خارج کند و آشفته نماید و گرنه انس با بقیه به صورت معقول کار خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه اثبات حقّانیت قرآن، تدبّر در قرآن است تا معلوم شود این سخنان، سخنان خالق هستی است و خود خداوند حافظ آن است. ثانیاً: در مورد موضوع اخیر، این از دروغهای یهودیان است برای مظلومنمایی. کتاب آقای مصطفی صادقی تحت عنوان «پیامبر» جریان آن دروغ را بررسی و روشن کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف ایشان از نظر ادبیات قرآنی، حرف درستی است. إلا اینکه بگوییم آنهایی که عنوان «اولیالأمر» به حضرت آقا میدهند، از نظر معنایِ کلمه منظور خود را دنبال میکنند یعنی کسی که امور مسلمین را به عهده گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب تشخیص دادهاید و به همین جهت افرادی که به نور الهی و به مدد ارادت به حاج قاسم عزیز وارد جبههی انقلاب شدند، باید مواظب باشند با کید شیطان و به بهانهی خطایی که در زدن هواپیما پیش آمده، خود را از دریچهای که خداوند به قلبشان گشوده است، محروم نکنند. و این ممکن نیست مگر آنکه از گناهانِ گذشتهی ارادت به غرب، فاصله بگیرند وگرنه شیطان از همان طریق باز قلب آنها را در اختیار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان اولیه، ایمان به وجود پروردگار عالم است که با نظر به ربوبیت او، عبودیت ما به ظهور میاید و معنا پیدا میکند و با رعایت واجباتی که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند، بندگیِ انسان به صورت بالفعل شکل میگیرد و معلوم است که حتماً این نوع بندگی با دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا که مانع ظهور حقیقت به بشریتاند، همراه خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید، در مورد مسائلی که طرح کردهاید، راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به عبودیت که حقیقتِ ما است و نظر به ربوبیت که اصلِ هستی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر احساس کردید روحتان بحثها را میپذیرد، چرا آنها را دنبال نکنید. ۲. به نظرم خوب است آن کتاب را بعد از مباحث «ده نکته» دنبال کنید. ۳. بعد از کتاب «معاد» و شرح صوتی آن إنشاءاللّه بتوانید با کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مأنوس گردید. موفق باشید
سلام: من دختر ٢٩ سالهای هستم که دغدغههای اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط زیست و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاهسازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش میکنم. این روزها اما مسالهی زنان که همیشه گوشهی ذهنم بوده، خیلی برام جدیتر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفتهایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبههای دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلمها و آسیبهایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحتالشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفتهای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه میکنم، و متاسفانه هنوز درماندهام. نه متوجه فلسفهی مهریه میشوم، و نه اینهمه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمیفهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا اینهمه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطهی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانهی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچهداری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریهاش کمتر باشه؟ مهریهی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانوادهی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونهی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بیارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و نه با شروط ضمن عقد که خانوادهها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیهی زن ازش گرفته میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواجهای ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشتهاند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همینطور که متوجه شدهاید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکلتر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آنکه اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی میشود. از این جهت به نظر میآید نگاهِ واقعبینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرطهای با بند و وصل و بدون مهریههای سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام میتوانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است. موفق باشید
سلام حاج آقا: خسته نباشید. با توجه به نزول عجیب رحمت الهی در ماه پیش رو سوالی داشتم، میدونید من آنقدری به نزول رحمت الهی و خاص بودن این ماه اطمینان و اعتقاد دارم که اصلا فکر میکنم دیدار من و آن حس حضور من با خدا و مداومت آن در حد اقل یکی دو ماه؛ همیشه در رجب و شعبان و رمضان است. یعنی میدونم که یک قرار ویژه ای با خدا در این ماه دارم. منتهی مشکل من این است که بشدت نگران بعد این ماه هستیم چراکه دقیقا سال پیش هم بعد از این ماه ها انگار خداوند دیگر مراقبات را به خودم واگذاشت و من هم بشدت خراب کردم، دوست ندارم از این حضور محروم بشم مگر چند تا رجب دیگه تا ان شاء الله ظهور حضرت حجت ارواحنافداه مانده؟ فکر نکنم چیزی مانده باشم و حال آنکه هنوز نتوانستم در این تاریخ حضور بیابم میترسم خیلی، از اینکه قبل از تاهب و قبل از حضور من آقا تشریف بیاورند، دارم دیوانه میشم از این ترس هیچکس نمیتواند درکم کنه زیرا آقایون اهل معنا آنقدر مقام قرب دارند که فکر نکنم بتوانند خودشان را جای من بگذارند و غیر اهل معنا هم که به کلی دردم را نمیفهمد بیچاره شدم از غفلتم خدا روزی که توفیق دعای کمیل، توفیق نماز شب، توفیق این حضور از انسان گرفته میشود را برای کسی نیاره چه کنم؟ چه کنم که هرچه زودتر آماده بشوم و از قافله ان شاء الله عقب نمانم، شرمنده وقتتون رو گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش»
بالاخره باید به رحمت الهی امیدوار بود. لذا «در بلا هم میچشم الطاف او»
بحثی که اخیراً در مورد ماه رجب شد، خوب است که دنبال بفرمایید به امید آنکه در استغفارهای این ماه دقیقتر عمل بشود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/9504
با سلام: شخصی رو میشناسم که ۹۶ با مرگ مغزی از دنیا رفت و ثابت شده است و بعد از یک ساعت خدا عمر دوباره به ایشان داده است. الان باذن الله خیلی از امراض صعب العلاج را باذن الله شفا می دهد. شخصی است با قرآن مانوس هست و میگوید خدا علمی به من داده و ماموریت دارم مریض های دکتر جواب کرده را شفا دهم و در این مدت خیلیها رو شفا داده بادن الله. آیا همچین چیزی امکان دارد؟ لطفا ما رو از شک و تردید خارج فرمایید. چطور یک شخص با سواد ۵ ابتدایی همچنین قدرتی خدا به ایشان داده است؟ آیا صحت دارد؟ آیا امکان پذیر هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت الهاماتی در میان است که بعضی موارد به چنین افرادی راهِ درمان دردها الهام میشود. جناب ابن سینا هم بحثی در این موارد داشته اند که بعضا در مان درد به پزشگ الهام می شود. والله اعلم. موفق باشید
باسمه تبارک و تعالی سلام علیکم: طلبه جوانی هستم که چند سالی در حوزه نفس کشیده و رفت و آمد کردم. در این سالها به لطف خدا پایه های درسی را طی کرده و دروس سطح را به پایان رساندم. علاقه و ارادت شدیدی به امامین انقلاب سلام الله علیهما دارم و سالهاست که سیر مطالعاتی خود را بر محور منظومه فکری آن دو حکیم بصیر تنظیم کردم. علاقه زیادم به مطالعه و درس و تبلیغ باعث شده تا امروز و در سن ۳۲ سالگی علیرغم داشتن یک رزومه علمی پژوهشی و تبلیغی قابل توجه چون دستم از پول خالی است و دستاورد مالی نداشته و اولیات اقدام برای ازدواج در شرایط فعلی جامعه را ندارم خانواده (پدر و مادر) ضمن فاصله گرفتن از حوزه و نظام، به شدت و از سر خیرخواهی بر خروج بنده از حوزه و رفتن به خدمت سربازی و نهایتا ورود به یک شغل و حرفه برای کسب درآمد تاکید می کنند. از آن استاد عزیز تقاضامندم حقیر را در موارد زیر آگاه کرده و راهنمایی بفرمایید ۱. خروج از طلبگی مصداق گناه کبیره تعرب بعد الهجره است؟ ۲. چگونه والدینم را اقناع کنم که هم به هدف برسم هم ادب و احترام مراعات گردد و هم در طلبگی بمانم؟ ۳. برای امرار معاش طلابی که وضع زندگی شان از زهد نیز فراتر رفته و روی زهد را سفید کرده و در عین حال به کلاس و درس و بحث و تبلیغ علاقمند هستند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ دعاگویم و محتاج دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با حوصله و خوشرویی مسیر طلبگی را حفظ کنید، بهتر است. ولی هیچوقت خروج از طلبگی به معنای گناه نیست، چه رسد به گناه کبیره! تصور بنده آن است که خود خداوند آنچه رزق ما است به وقتش میرساند مشروط بر صداقت و تواضع. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی مانند «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد» در واقع نوعی معرفت نفس به حساب میآید. آری! عرفان نظری مانند «فصوص الحکم» ابنعربی نیز در این رابطه نقشآفرین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» میباشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلواتالله علیهوآله» به نور الهی به میان آوردهاند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شورای نگهبان از یک جهت یعنی پاسداشتِ قانون اساسی و از جهت دیگر یعنی پاسداشتِ شریعت. و اعضای آن شورا در جایگاه انطباق قوانین و یا انطباق افراد با مبانی تعریفشده هستند. همانطور که وقتی به پزشک رجوع میشود به علم پزشکی رجوع شده است و نه به فرد پزشک. و این مسئله مهمی است که در نظام اسلامی شورای نگهبان نسبت افراد یا قوانین را علاوه بر آنکه از جهتی با قانون اساسی تطبیق میکند، که این در همه دنیا معمول است بلکه با شریعتِ الهی نیز تطبیق میدهد و این یعنی انسانها در میدانی که خداوند در صحنه است، انتخاب خود را انجام میدهند و نه در میدانی که هوسها در میان باشد. موفق باشید
