بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27144
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ۱. می خواستم بدانم که تاریخ طبری چقدر قابل استناد است؟ ۲. در مورد وحی بر پیامبر که طبق فرموده تان نزول حقیقت تا مرحله حس است، خواستم بدانم آیا اینطور است که در لحظه وحی بر پیامبر (ص)، عالَم پُر از وحی است؟ و اینکه در آن لحظه که عالم پر از وحی است اشخاصی مثل ابوجهل هست و اصحاب پیامبر هم هستند حال با توجه به اینکه شخصی مثل ابوجهل و.. که ظرفیت درک وحی و... را نداشتند، در مورد اصحاب پیامبر که ظرفیتی دارند در موقع نزول وحی آیاتغییری یا چیزی را در وجودشان احساس می کردند؟ ۳. در مورد برتری اسلام و حضرت محمد (ص) نسبت به دیگر ادیان و پیامبران که فرمودید شدت توحیدشان بیشتر است، خواستم لطف بفرمایید منظور از شدت توحید چیست؟ ۴. اگر برای این ظهورِ شدیدتر توحید، فرایندی از ابتدای تاریخ تا زمان پیامبر مکرم اسلام باید طی می شد تا زمینه هایی ایجاد شود این زمینه ها چه بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بستگی دارد به نکاتی که جناب طبری می‌فرماید ولی نمی‌توان کلّی همه‌ی نکات آن کتاب را پذیرفت، هرچند او زحمت‌هایی کشیده است۱. باید مشغله‌های دنیایی و تکبّر در آن‌ها نباشد تا تذکرات پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را در جان خود احساس کند ۳. هر اندازه توحید شدیدتر باشد در جان خود حضور خدا را بیشتر احساس می‌کنیم در آن حدّ که مولایمان می‌فرمایند: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه»[1] نديدم چيزى را مگر آن‏كه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. ۴. همین‌که امروز در ملت خود می‌بینیم که چگونه در مقابل اسلحه‌های مخوف ایستادگی کرده‌اند، نشانه‌ی اوج توحید آخرالزمانی است آقای سردار احمدیان نقل کرده‌اند، آن را عرض می‌کنم و بقیه را از خود ایشان بشنوید. جریان «شهید اکبرجزی» است که در گلستان شهدای اصفهان دفن است. آقای احمدیان می‌گفتند در یکی از عملیات­ها تیربار دشمن آنچنان بر روی سر نیروها بود که سرمان را نمی‌توانستیم بالا کنیم، از طرفی تعدادی از نیروها زخمی و زمین‌گیر شده بودند و نگران توقف عملیات بودیم، یک‌مرتبه متوجه شدیم تیربار به جای آن‌که نیروها را نشانه بگیرد، تیرها را سر بالا می‌زند، سرمان را بالا کردیم، دیدیم شهید جزی با آن شکم پاره­ اش، بلند شده و آن تیربار را که لوله­ اش مثل آتش سرخ‌شده بود، با دستش بالا برده، در حالی‌که دستش به تیربار چسبیده و همان‌جا شهید شده بود. بر روی این مطلب فکر کنید آیا جز یک عشق آتشین به انقلاب و امام، می‌تواند انسان را تا این‌جاها جلو ببرد؟! در عرفان بحثی داریم به نام «فنای ذات». فنای فعل داریم که هر فعلی را از خدا باید دانست، مثل آن‌که متوجه هستید این فعل خدا بود که ما را در چنین صبحگاهانی به هویزه آورده و گرنه ما خودمان بدون لطف خدا هرگز چنین توفیقی پیدا نمی‌کردیم. توحید صفاتی نیز یعنی هر صفت و کمالی را مربوط به خدا ببینیم و با نظر به معنای ذکر «الحمداللّه» متوجه این نوع توحید می‌شوید. اما توحید ذاتی چیز دیگری است، یعنی هر «بودنی» با تمام لوازم آن، «بودن» خداست و انسان در این مقام از توحید، هیچ بودنی از خود را در میان نمی‌یابد بلکه نحوه‌ای از «بودن» خدا می‌شود و فانی در اراده‌ی الهی می‌گردد و مرحوم شهید جزی به اراده‌ی الهیه در آن صحنه به میان می‌آید و بدون آن‌که به خود و به سوختن خود فکر کند، آن حماسه را می‌آفریند و ما در جبهه‌های دفاع مقدس چنین صحنه‌هایی که حکایت از توحید ذاتی و فنای رزمندگان در محضر حضرت حق باشد، داشتیم. موفق باشید 


[1] - ملا محسن فيض كاشانى، علم اليقين، ج 1، ص 49

26706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: پسری هستم ۲۸ ساله، در امر انتخاب همسر، شرایط اعتقادی خانم باید در حد معقول از نظر ما باشه یا اینکه عامل به واجبات و ترک محرمات باشه کافی است؟ اگر اعمال خانم در سطح واجبات و ترک محرمات باشه و چند مورد خاص مثلا ارتباط کمی راحت با نامحرم های فامیل و غیره داشته باشه، پس از ازدواج قابل اصلاح و تغییر است؟ بسیار ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زمینه‌ی خانوادگی‌اش خوب است و شما هم با صفا و منطق با او رفتار کنید و جنبه‌ی ولایی‌اش مثبت است، ان‌شاءالله مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید

26570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد من از وقتی یادم میاد خیلی درس خوندم و هنوزم دارم میخونم. من به جز درس و مطالعات غیر درسی هیچ کار جدی ای نکردم. همسرم بهم میگن خجالت نمیکشی اگه امام زمان ظهور کنن تو هیچ توانایی نداری؟ استاد من واقعا نمیدونم چیکار کنم و وظیفم چیه لطفا کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که عده‌ای سربازِ فرهنگیِ نهضت مولایمان حضرت حجت «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» باشند؟! مگر جز این است که با این مطالعات، بنا دارید معارف عالیه‌ای را کسب کنید تا در بحران‌های فکری مددکارِ خود و اطرافیان باشید؟! به رفقایتان در گروه‌های فضای مجازی کمک کنید تا بهتر بیندیشند. موفق باشید

26205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا مثلا ادراک کلی ما از درخت (یعنی مفهومی که هست اما ماده و اندازه و شکل ندارد) آیا این ادراک در عالم عقول وجود دارد؟ آیا می شود گفت که این ادراک کلی از درخت اتحاد وجودی ما با عالم فرشتگان است (یعنی آن ادراک کلی درخت یک حقیقت عقلی خارج از ذهن ما است)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفاهیم ذهنی، انتزاعِ عقل است از امورِ کثیره‌ی خارج. و این غیر از اتحاد با عالم عقل می‌باشد. در این مورد خوب است به بحث «برهان صدیقین» رجوع فرمایید. موفق باشید

26192
متن پرسش
سلام علیکم: آیا از آنجایی که طبق روایات برخی بعد از گذاراندن طول مدت عذابشان در جهنم وارد بهشت می شوند تلقی می شود که در نشئات دیگر زمان وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان به معنایی که در اثر حرکت زمین و تبدیل قوه به فعل باشد؛ در آن‌جا معنا ندارد. ولی این‌که حجابی می‌رود و مقامی ظهور می‌کند و انسان متوجه‌ی چنین مراحلی می‌شود، آری! بدین معنا، قبل و بعد هست. موفق باشید

25937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تعریف عقل و عقلانیت در دیانت مبین، تکلیف امثال معاویه و عمروعاص که مشهور به عقلانیت و فراست و ذکاوت بودند، چیست؟ آیا می توان این افراد را عاقل و دارای مشی عقلانی دانست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم آن‌چه معاویه دارد مکر و حیله، است نه عقل. موفق باشید

25868

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ارزشمندم: خدا قوت! خدا شاهد است که قصد تملق و تحویل گرفتن را ندارم. اما حسی از درون مدام به من گوشزد می کرد که چند خطی در خدمت شما باشم. به لطف خدا، بنده اهل مطالعه بودم و هستم، کتابها خوانده ام. اما هیچ کدام عقل پرسشگر فعال بنده را اقناع نمی کردند و به تبع آن قلب هم در قبض عجیبی بود، تا اینکه به لطف الهی با مباحث و نوشته های شما آشنا شدم. اولین چیزی که از شما شنیدم حدیث عنوان بصری بود، عجیب اثر گذار بود. کم کم و توام با اشتیاق، همانند تشنه ای که آب جاری یافته است، مباحث رو دنبال کردم. شاید بتوان گفت که در مباحث شما رد پای بسیاری از علمای طراز اول اسلام همچون حضرت امام (ره)، علامه (ره)، آقای جوادی، شهید مطهری (ره) ،آیت الله شجاعی و... را دید. این یعنی جامعیت کم نظیر. چه روح بخش است کتاب ده نکته، جوان و انتخاب بزرگ، معاد، سلوک ذیل شخصیت امام و....همیشه خدا را شکر می کنم که شما را سر راه بنده گذاشته است.‌ حقیقتا معارف حقه ی شما به زندگی بنده «معنا» بخشید و امید را در دلم صد چندان کردید. عجیب است این دستگاه و منظومه ی فکری ناب شما، که کلید خیلی از قفل های فکری و روحی است. و چه دلسوز و خوش برخورد هستید با این مردم. و چه مظلوم هستید، دوست داشتم فریادی بزنم و شما را معرفی کنم تا بیابند این سرچشمه ی حیات را. شما را دوست دارم، ای من برتر خودم‌. خواستم بگم با همین فرمان اما با قدرت بیشتر و انگیزه ی پایدارتر پیش بروید. خانواده ام را دعا کنید تا بتوانیم تاریخ ساز و تمدن ساز شویم. سوال: انسان شناسی که آیت الله شجاعی در کتاب مقالاتش معرفی می کنند، چگونه است!؟ آیا برای تئوریزه کردن معرفت نفس کامل است!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف شماست، امید است که خداوند قبول فرماید. ۲. فکر می‌کنم به‌خصوص جلد اول کتاب «مقالات» خلاصه‌ای از «فصوص الحکم» ابن عربی باشد، تا این اندازه مهم است. موفق باشید

25346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: بنده امسال ورودی ارشد الهیات گرایش قرآن و حدیث هستم. به فلسفه و عرفان نیز خیلی علاقه دارم و مباحث فلسفی را دنبال می کنم و یک دوره بدایه را نزد یکی از دانشجویان ارشد وقت گذرانده ام و الان دور دوم را با صوت می خوانم. یک دوره فارسی المیزان را مطالعه کرده ام ولی خوب نه، فلذا دوباره منتها از روی متن عربی با تامل و طمانینه آن را از سر گرفته ام و کمی پیش رفته ام. منتها در نظر داشتم یک کار تحقیقی دیگر نیز در کنار المیزان انجام دهم. گزینه هایی که دارم بعضیش به درد ان شالله دکترایم و آزمونش می خورد بعضیش برای خودم است. آن گزینه ها اینهاست: مجمع البیان که بدرد دکترایم می خورد و کتابهایی که بدرد خودم می خورند: ریاض السالکین سید علی خان مدنی و یکی از شروح نهج البلاغه که البته نمی دانم کدامش بهتر است. لطفا بفرمایید نظر شریفتان مطالعه ی کدام کتاب از کتب مذکور است در کنار المیزان (و اگر نظر حضرتعالی بر شرح نهج البلاغه است کدام شرح)؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. خود المیزان نکات خوبی را به عنوان موضوع پایان‌نامه در اختیارتان می‌گذارد. کتاب «ریاض السالکین» سید علی‌خان مدنی کتاب تحقیقیِ عمیقی است. موفق باشید

24172

ما و حافظبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا تفسیر اشعار حافظ ادامه میابد؟ لطفا منبع تفسیر را معرفی کنید و تفسیر را ادامه دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم بتوانم کار را ادامه دهم. اخیراً غزل شماره‌ی ۷۲ شرح شد در آخرین قسمت بنر قرار داده اند. ممکن است کار بران به انجا نظر نکنند. منبع خاصی برای طرح غزل‌های حافظ نمی‌توانم پذیرا باشم به این معنا که این غزلیات باید اشارات جناب حافظ را برای این تاریخ ما گوشزد کند. ولی به شرح سودی و یا کتاب «حافظ معنوی» از آقای کریم فیضی که سخنان جناب دکتر دینانی را به میان آورده‌اند و چند تفسیر عرفانی که در نرم‌افزار عرفان مرکز کامپیوتری نور هست، رجوع می‌کنم. موفق باشید  

23996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اولا می خواستم بگم که من یک نوجوان کاملا از دین زده و غرق در گناه بودم ولی کاملا اتفاقی (البته با لطف خدا) با شما آشنا شدم و شما دید من نسبت به دین رو عوض کردید و من رو وارد دنیای جدیدی کردید و الان هم تغییرات زیادی در جای جای زندگیم می بینم. سوالمم اینه ک شما در یک سخنرانی با عنوان چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی وجود تلویزیون در خانه رو نقد کردید و من قبول دارم و همین الان هم متاسفانه در این سن دارم دور شدن از آن حس خوب معنوی بوسیله تلویزیون رو می چشم هر از گاهی ولی یک مسئله ای در اینجا وجود دارد: شما قطعا می دانید با این فیلم ها و داستان های جذاب و هرچند غیر الهی چه استعداد هایی کشف شده اند و پرورش یافته اند، غیر الهی بودن این ها را قبول دارم و اصلا شما فرض کنید من الان تلویزیون را دادم رفت، پس انسان در چه زمینه هایی استعداد ها و تخیلات و پرورش ذهن را انجام دهد که با ذهنی فعال در مورد خدا وقدرت او تفکر کند. (علاوه بر اینکه تماس فطری دارد با خدا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصد بنده فعلاً این نیست که به‌کلی از تلویزیون فاصله بگیریم. عرض بنده آن است که ذاتِ این پدیده را بشناسیم تا برای مردم ما جهان دیگری ظهور کند، وگرنه در این شرایط نمی‌شود به‌کلّی مردم را از تلویزیون فاصله داد. موفق باشید

30635

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: اعیاد بر شما مبارک باشه ان شاء الله. حدود دو سال هست که گروهی به نام آرمانشهر مهدوی با هدایت شخصی روحانی تشکیل شده است. مبانی توحیدی امام خمینی را به عنوان پایه های اصلی فکری خود معرفی می‌کنند. کتاب اسرار الصلوه امام را مبنای اندیشه های خود قرار داده اند؛ بر توسعه محبت و حب الهی میان همه افراد جامعه مسلمین تاکید ویژه دارند. حتی با سطوح و مراتب پایین ایمان. منشاء همه مشکلات در جامعه را نبودن حب الهی و در میان بودن منیت ها می‌دانند شعار تو خودمی یکی از اصلی ترین شعارهای آن ها است. نکته ی که برای بنده سوال شده است میزان علاقه و ارادت بسیار زیاد اطرافیان این روحانی به اوست به نحوی که حرف های ایشان برایشان حجت محض است، هیچ گونه نقدی را به ایشان نمی پذیرند، تعصب خاصی نسبت به ایشان دارند. موضع گیری های ایشان در مسائل مختلف هم تامل برانگیز است، مثلا شدیدا معتقدند نباید مسئولین کشوری هیچ گونه اختلاف رای و نظری با هم داشته باشند، اصلا نباید هیچ نقدی به اندیشه و عملکرد مسئولین داشته باشیم و در این حوزه آقای رفسنجانی را مظلوم تر از شهید بهشتی می‌دانند که با تفکر انگلیسی مورد هجمه واقع شده است. نسبت ایشان را با مقام معظم رهبری مانند نسبت امام علی با پیامبر می‌دانند. در صورت نیاز متن سخنرانی ایشان را در این باره می‌توانم ارسال کنم. برخی از قائم مقام های ایشان خود را بازنشسته کرده اند نا بتوانند به کارهای آرمانشهر رسیدگی کنند. اعضای این گروه خود را در مراتب توحیدی ویژه ای می‌بینند، استادان را که ذوب شده در توحید و محبت الهی می‌پندارند؛ آثار شرک را در رفتار و اعمال دیگران رصد می کنند. و به نظر می‌رسد آرام آرام میان خودشان و دیگر افراد جامعه؛ حتی اقوام خود، فاصله معناداری احساس می‌کنند. اگر بخواهند صدقه بدهند به اعضای گروه خود می‌دهند، با آن ها در باغ های شخصی تفریح می‌روند، برخی از اعضای مجرد بنا به گفته استاد فقط می خواهند با کسانی ازدواج کنند که از لحاظ توحیدی از آن ها بالاتر باشند. بنابراین سنشان بالا رفته و مجردند و پدر و مادرهایشان از ایشان ناراضی هستند. به نماز شب و ذکر و توسل به امام زمان بسیار اهمیت می‌دهند، معتقدند باید مدلی از آرمانشهر مهدوی (توحیدی محض) بسازند در ابعاد کوچک تا الگویی باشد برای دیگران که متوجه آرمانشهر مهدوی بشوند. متاسفانه تنها اندیشه راسخ و برتر را اندیشه استادشان می‌دانند، برای او تقدس بسیار زیادی قائل اند به نحوی که معتقدند اگر کسی به ایشان بی احترامی کند حتما به مشکلات بزرگی مبتلا می‌شود و برای این ادعا شاهد دارند. به روایاتی مثل اینکه زمانی که امام زمان ظهور می‌کنند علماء با ایشان مخالفت خواهند کرد استناد کرده و نقدهایی که از طرف علمای حوزه به اندیشه استاد وارد شده است را جنس همان مخالفت ها با امام زمان می‌دانند. از روایت در زمان طهور زنی از از جایی به جایی می‌رود بدون هیج مزاحمتی این استفاده را می‌کنند که در جامعه آرمانی مهدوی حجاب لازم نیست. استاد دو همسر دارد، با خانم جوانی ازدواج کرده چون خانم اول او از لحاظ توحیدی بودن همطراز ایشان نبوده و دبیلن شیوایی برای ترویج اندیشه ایشان را نداشته است. استاد حدود ۶۰ سال سن دارند. نکته ی مورد سوال برای من خواب های عجیبی است که اعضای این گروه مکررا می‌بینند، باغ و بهشت و امام زمان و توجه خاص امام به افراد این گروه و به ویژه شخص استاد. مطمئن هستم که این خواب ها واقعا دیده شده اند. خواب ها اطمینان افراد را نسبت به استاد و تفکرات و منش ایشان مستحکم می‌کند. استاد عزیزم! نمی‌توانم متوجه حقانیت یا علل اصلی انحراف این جمع بشوم. آنچه از ایشان منتشر می‌شود به ظاهر قابل خرده گرفتن نیست؛ یکی از اعضای خانواده در این گروه حاضر است و به این علت جزئیات بیشتری درباره شان می‌دانم. نگران ایشان و سایر عزیزان خوب و مخلص این جمع هستم چون می‌دانم انسان های پاک و مخلصی هستند. به صورت جدی سعی در جذب افراد دارند. لطفا نظر شریفتان را بفرمایید. اگر درباره خواب ها که آیا صادق هستند یا نه توضیح بفرمایید ممنون خواهم شد. وظیفه بنده نسبت به این گروه چیست؟ به خاطر طولانی شدن بحث پوزش می طلبم. «لطفا این سوال منتشر نشود.» در این ایام عزیز از شما التماس دعای مخصوص دارم. در پناه و عنایت خاص حضرت زهرا سلام الله علیها باشید ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان در هیچ حالی نباید عقل خود را تعطیل کند و صرفاً پیرو کسی باشد. ۲. به ما فرموده‌اند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». مگر می‌شود این‌همه انسان‌های متدین و عالمان وارسته را نادیده گرفت؟ ۳. مگر در روایات ما متذکر نشده‌اند که خواب، حجّت نیست و حتی بعضاً شیطان در خواب القائاتی می‌کند تا بازار بعضی از توهّمات را گرم نماید. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در رابطه با این نوع خواب‌ها که انسان‌های ساده و کم‌عقل گرفتار آن می‌شوند، شده است. موفق باشید

30455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به این که مبنای فکری و فلسفی طب سنتی ایران، مثل کتاب معروف قانون بوعلی، طبق فلسفه ارسطویی است و با وجود تمام مزایا و ویژگی های برجسته موجود در کتب طب سنتی که در قالب فلسفه ارسطو پایه ریزی شده، چه می‌شود که از مبانی فکری و فلسفی دیگر حکما و فلاسفه مثل شیخ اشراق و حکمت متعالیه غفلت شده و یک بار طب را با نگاه حکمت متعالیه تدوین نمی‌کنیم. اصلا چرا نباید طب را با نگاه ابن عربی پایه ریزی کرد‌‌؟ در این اینکه این کار انجام نشده و اگر شدنی شود قطعا در طول زمان شاهد رشد روز افزون طب خواهیم بود، به نظر بنده شکی نیست. اما مشتاقم استاد بزرگوار در صورت امکان چند مثال را به عنوان نمونه از طب، طبق حکمت متعالیه و یا طب با نگاه ابن عربی را ذکر کنند. قصد دارم کمی در این ماجرا به صورت کلی آشنایی پیدا کنم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موضوعات ورودی نداشته‌ام که بتوانم رابطه‌ای بین حکمت متعالیه و طب سنتی پیدا کنم. ظاهراً آیت الله حسن‌زاده‌ی آملی در این موارد قدم‌هایی برداشته‌اند. موفق باشید

30358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم دلالت تصوری یعنی اراده تصور در ذهن خود و دیگری صرفا ایجاد و وجود بخشیدن به کلمه یا حتی جمله یا هر چیز دیگری می باشد و صرفا تصور مفردات نیست بلکه جمله و هیات آن نیز می تواند صرفا تصور باشد بدون دلالت تصدیقی در جاییکه همراه قضاوت و ادعا نیست و فقط طلب ایجاد باشد مانند جملات انشایی مثل پرسشی و امری که طلب ایجاد تصوراست چه در ذهن غیر چه در ذهن خود. پس ایجادیت فقط در حروف و هیاتها نیست بلکه خود تصور کلمه مفرد نیز ایجاد است اراده ایجاد تصور وجود دارد. حالا که ایجادی می‌شود قطعا ثابت و متغیری دارد. ثابت آن همان ارواح معانی و متغیر آن همان تغییر در افراد و مکان و زمان و مصادیق آن در هر برهه است که معنای کلی روح معنا بر آن مصادیق تطبیق میابد یعنی با این نظریه معنای جزیی وجود ندارد بلکه تمام معانی از این جهت کلی خواهند شد. اگر جمله و تصور آن دارای قضاوت و ادعا شد (ادعای تطابق یا عدم تطابق با واقعیت) می‌شود دلالت تصدیقی که در جملات خبری خواهد بود. دارای قابلیت تصدیق و تکذیب است. این گونه تعریف تصور و تصدیق این قابلیت را دارد که فقط محدود به الفاظ نیست بلکه شامل نوشتار و حتی ساخت چیزی و هر چیزی که ایجاد می شود و اراده ای پشت آن است چه اراده خداوند چه انسان و... می‌شود. پس فهم حوادث عالم و فهم های دیگر را هم مدیریت می کند. حالا اشتراک فهم در دلالت های تصدیقی یا حتی همان روح معنا در تصورات برمی‌گردد به علم حضوری و فطرت مشترک انسان ها و همچنین وجود اهل بیت علیهم الصلاه و السلام که فهم ها را مدیریت می کنند. (همه فهم ها از دست این بزرگواران است) توضیح بیشتر اینکه: مثلا فردی از یک کتاب مطالعه می کند یا روی بحثی فکر می کند کتاب را همه می‌خوانند ولی فهم ها متفاوت است. پس فهم از کتاب تنها نیست و گرنه همه یکسان می فهمیدند. یا یک فرد یک بحث را چند بار می‌خواند و هر بار فهمی متفاوت میابد پس خود فرد و کتاب هم به تنهایی برای فهم کافی نیستند چیز سومی هست که سبب فهم می شود. گاهی هم خود فرد روی بحثی تنها فکر می کند یعنی آن بحث را نمی داند بعد از فکر جواب را می فهمد کسی که چیزی ندارد که به خودش چیزی نمی تواند بدهد پس فهم از جایی دیگر به او داده می شود غیر از تلاش خودش. این شی سوم و کسی که فهم را می دهد خداست که به دست اهل بیت علیهم الصلاه والسلام این کار انجام می شود یعنی تمام فهم های عالم را باید از دست این بزرگواران با واسطه هایی دریافت کرد. تفاوت در فهم به میزان اراده انسان ها ظاهرا بر می‌گردد. به نوع اراده و شدت اراده و جهت اراده به نظرم تفاوت به اراده انسانها برمی‌گردد. که این اراده انسان ها در ظرف مکان و زمان و تخاطب متفاوتی هست. با سلام لطفا بفرمایید این مطلب صحیح است یا خیر؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نظریه شبیه نظریه‌ی آقای بارکلی است. به نظر بنده این نظر از انتخاب‌گریِ انسان غفلت دارد و این‌که ریشه‌ی انتخاب‌های متفاوت انسان، خودِ انسان است و نه امر سومی که فهم و انتخاب انسان را مدیریت کند و تفاوت انتخاب‌ها یا فهم‌های یک نفر، هم ریشه در نفس ناطقه‌ی او دارد که می‌تواند با حضور در عوالم مختلف، انتخاب‌های خود را تغییر دهد.

موفق باشید

30262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: با عرض ادب و احترام خدمت شما و گروه فرهیخته المیزان آیه ۵۱ سوره مبارکه انبیاء می فرماید: «و لقد ءاتینا ابراهیم رشده من قبل و کنا به علمین» «ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم و از شایستگی او آگاه بودیم» استاد، یه چیزایی در رابطه با عین ثابته میدونم، آیا این آیه اشاره به عین ثابته حضرت ابراهیم داره؟ اگه اینطوره پس فقط حضرت ابراهیم میتونسته حضرت ابراهیم بشه. من همیشه به شهید حججی و شهید حججی ها غبطه میخورم و سعی می‌کنم خودم را در سبک زندگی و سلوک و عالم آنها قرار بدهم. ولی یه حسی بهم میگه فقط شهید حججی میتونسته شهید حججی بشه و بس و تو زحمت بکش و در این مسیر از پستی و بلندی ها عبور کن و تضرع کن تا به آن چه که متناسب با خلقت توست برسی. «الا یا ایها الساقی ادر کاسا» چه کنم تا هوای دوست بیشتر مرا جذب خودش کند؟ چه کنم تا رو سفید شوم؟ چه کنم تا یار بپسندد مرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد انبیاء، بحث فرق می‌کند. در ابتدای کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی در این رابطه شده است. ولی برای رسیدن به مقام‌هایی همچون مقام شهید حججی‌ها، راه باز است. مگر همین امروز، کم حججی داریم؟!! موفق باشید

29882

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مدت ۳ سال است که با دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی تا الان کار کرده ایم و موضوعات کار شده کتاب های جوان و انتخاب بزرگ، چه نیازی به نبی، ده نکته از معرفت نفس و برهان صدیقین بوده است. اکنون در ادامه چه مطالبی را کار کنیم؟ آیا برهان حرکت جوهری را اجازه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. مباحث حرکت جوهری برای این مقطع سخت و سنگین است. مطالعه‌ی کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» پیشنهاد می‌شود. موفق باشید

28990
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در مورد مطالعه سوالی داشتم اینکه آیا بهتر است آثار یک شخص را فقط مطالعه کنم مثلا کتابهای جنابعالی در مورد کربلا یا اینکه علاوه بر کتاب های شما آثار دیگر نویسندگان در مورد کربلا را هم مطالعه کنم؟ چون دیده ام بعضی افراد می‌گویند ما فقط مطهری مطالعه می‌کنیم یا فقط فلان نویسنده را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا می‌شود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سال‌های سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید

27272
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: حتماً مطلع هستید که عده‌ای از نیروهای انقلاب در مراکز فرهنگی و مساجد در حال تهیه ماسک و وسایل بهداشتی و ضدعفونی هستند. بعضی ها معتقدند این کارها را باید نهادهای رسمی انجام دهند و این افراد بیشتر به فعالیتهای فکری و فرهنگی در این دوران بپردازند بخصوص که انسان مشاهده می کند مردم طوری با مشکل کرونا برخورد کرده اند که آنطور که شایسته است حالت ایمانی و صبر و توکل شان برجسته نیست. نظر شما در این مورد چه می‌ باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که روحیه‌ی ایمانیِ ملت ما که همواره به مدد آن‌ها آمده است و در صحنه‌های خطر، بیشتر آن را لمس کرده‌اند؛ تجربه‌ای است که ما نباید از دست بدهیم. یادتان هست که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد رزمندگان فرمودند: چله‌نشینان و شب‌زنده‌داران بگویند چه شد که این جوانان، ره صدساله را یک‌شبه طی کردند و جبهه را تبدیل به دانشگاه درکِ معارف نمودند؟!». امروز هم قصّه از همین قرار است. زیرا انسان‌ها در صحنه‌های همدلی و مقاومت در مقابل خطر، بنیادهای اصیلِ جانشان را که رجوع به خداوند است، کشف می‌کنند مثل دعاهای کمیل شب‌های حمله که گویا با جانِ امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دعا می‌کردند.
عزیزانِ ما در این مراکز که مشغول جنگ با کرونا ویروس هستند به بسطی از شخصیت و انسانیت می‌رسند و حضوری از قدم‌گذاشتن در تاریخ‌شان را تجربه می‌کنند که هرگز در هیچ کتاب و درس و مدرسه‌ای نمی‌توانستند به آن برسند. و لذا است که همه باید تا آن‌جا که ممکن است در صحنه‌هایی که به نحوی انسان را در خدمت انقلاب قرار می‌دهد به هر شکلی که باشد، حاضر شوند تا شخصیت خود را به وسعتِ تاریخ انقلاب اسلامی بسط دهند و از تک‌روی‌ها و خودخواهی‌ها نجات یابند. موفق باشید.

26991
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم. در یکی از جلسات شرح مصباح امام (ره) فرمودید توحید در مورد کلمه لااله الا الله باید در نظر داشت یکی الله حی و قیوم و یکی الله معبود است. منتها بخاطر درک پایین بنده متوجه نشدم در مورد توحید لا اله الا الله. به احدیت باید نظر داشت یا به واحدیت. اگه با این سوال بنده دلخور شدید گذشت بفرمایید. چون فقط از طریق صوت دروس مستفیظ می شوم. خدا ان شاءلله خودتون و خانواده محترم را از بیماریهای این روزها مصون بدارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» به اعتبار نظر به حضرت حق به عنوان حق‌بودنش، و نه به اعتبار معبودبودنش؛ بستگی به خودمان دارد که در «واحدیتِ» او به اسماء حسنای او نظر داریم و او را به اسماء حسنایش می‌بینیم، و یا به «احدیتِ» او نظر می‌کنیم و او را در اسماء حسنایش می‌بینیم. موفق باشید

26928
متن پرسش
سلام علیکم: در این ایام اخیر، بحثی مطرح شده که حکومت پهلوی بعلت توجه و تمرکز بالا روی اقشار و افراد نو گرا و تجدد گرا و غفلت از توجه و شنیدن صدای جریانات و اقشار سنت گرا و با تفکر سنت گرایانه (که خب منظورشان هم از سنت گرا، همان نیروهای انقلاب و حول محور امام راحل است) شکست خورد و به فروپاشی در بهمن ۵۷ رسید. در ادامه بحثی را مطرح می کنند که امروز جمهوری اسلامی، توجه و تمرکز بالا روی اقشار سنت گرا دارد و از شنیدن صدای اقشار و جریانات تجدد گرا خودداری می کند و راه حل کشور، شنیدن صدای این تجدد گرایان و عدم تمرکز بیش از حد روی سنت گرایان هست. آیا اساسا چنین تحلیل و راهکاری، اوضاع کنونی جامعه را درست تبیین کرده و راهکار قوی و در عین حال بدون منافات با اصول انقلاب اسلامی است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ حرف، حرف درستی است و آقای دکتر عبدالکریمی نیز مکرر این نکته را مطرح می‌کنند. و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب اسلامی باید در ارائه‌ی اندیشه و مبانیِ خود با ادبیاتی فاخر نخبگان را مورد توجه قرار دهد. ولی مشکل تجددگرایان آنجا است که اساساً متوجه‌ی جایگاه تاریخی انقلاب نیستند و عملاً بیرون از زمانه‌ی خود و بیگانه با مردم تنفس می‌کنند، وگرنه حضرت امام سعیِ وافر داشتند که جریان روشنفکری در انقلاب، جای و جایگاه داشته باشد. و ما هنوز نیز نیاز به این امر داریم. موفق باشید

26485
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز امروز برای خودم بسیاری از حرفهای شما و تعابیر امیدبخش و دلگرم کننده و عمیق تان درباره گام دوم و آینده روشن این انقلاب و متنی که بنام آینده ما چه آینده ای است، در راهپیمایی ۲۲ بهمن ویژه در شهر خودمان اصفهان معنا شد و ملموس بود. حداقل چیزی که من در میدان امام روز ۲۲ بهمن دیدم، حضوری از مردمی بود که الحق در دوره هیچکدام از انبیاء و اولیاء نبودند و باور کردند: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا». مردمی که از جناح محوری های برآمده از تئوری سیاست مدرنیته و دوقطبی های سیاسی تمدن غرب در حال گذارند و هر چه بیشتر به نظریه سیاست دینی و افق تمدن اسلامی چشم دوخته اند و شاخص ها را معیار می دانند نه اشخاص. جالب تر برایم آنجا بود که وقتی وارد میدان شدم چندین جوان که پوشش و شاید بعض عقایدشان با مثل منی متفاوت باشد، پلاکاردی دست گرفته بودند و نوشته بودند به عشق سردار دلها برای اولین بار در راهپیمایی می آییم و ما رویشهای انقلاب و جوانان همین مرز و بوم هستیم. گویی ولایت و معیارهای ولی، در عمق جان مردم مان رفته و آنها باور کرده اند که ولایت و تداوم آن در ولایت فقیه، فرقان جبهه حق و باطل در عصر حاضر است. امیدوارم ما با نظر هر چه بیشتر به اصل توحیدی و حقیقت ریشه ای انقلاب مشکلات را حل کنیم همانطور که فرمودید هر چه پدیده ای جلو تر برود به اصل و اولش بیشتر نزدیک می شود و آینده ما به ازای آغاز است. ان شاء الله این مصائب و مشکل ها، با ایثار در راه تمدن نوین اسلامی و احیاء تفکر دینی ذیل رهنمودهای حضرت آقا مرتفع گردد و ما ذیل این انقلاب، به معرفت عمیق دینی برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه نور پروردگار به صورت خاص به صحنه آمده. باید مواظب بود با تنگ‌نظریِ امثال ما و خودخواهی‌ها و تکبر و تحجرها؛ آن نور را در حجاب نبریم. امید است که غزل شماره‌ی ۸۱  که اخیراً برای سایت ارسال شده، ما را متذکر این امر بنماید. موفق باشید

26083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا بسیاری از گروه ها یا افراد مجوز حضور و بیان عقاید بصورت آشکار در ملا عام را پیدا نمی کنند و یا حتی ممنوعیت بصورت قاطع برای برخی فرقه ها مثل بهائی ها و گروه احمد الحسن و منتقدین و مخالفان سیاست ها و ساختارهای نظام جمهوری اسلامی و ... وجود دارد و آنها در محدودیت اند؟آیا این مصداق دیکتاتوری و ایجاد فضای تک صدایی و اینکه مردم دنبال کننده و تابع آنچه که حکومت می خواهد و می طلبد، محسوب نمی گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خداوند به ما اجازه می‌دهد جامعه‌ی مردم متدیّن را در اختیار دروغ‌پردازان و دشمنان اسلام قرار دهیم؟ موفق باشید

25676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: پیرو پاسخ ۲۵۶۶۴ راجع به ابجد حروف، استاد در مورد حرزها مثل حرز امام جواد (ع) چگونه است اسماء حضرت حق که به جای خود اما صور و اعداد حرز چه مبنایی دارد گاها حرزهای مختلف دیدم که هر یک اعداد و صور مختلف دارد و همه هم بعنوان حرز امام جواد (ع) ارایه می شود. و اصل روایت حرز هم که هم در بحار هست با ریزترین شکل نوشتن و تهیه آن و هم در مهج الدعوات سید بن طاووس. علما هم مثل آیت الله بهجت، آقای فرحزاد تاکید دارند روی این حرز، حالا کدام حرز امام جواد (ع) نمی دانم آنکه یک خط است و در مفاتیح یا آنکه با آن شرح و تفصیل می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل وجود «حرز» و تأثیر آن، مطلبِ پذیرفته‌شده‌ای است و به نظر بنده آن‌چه‌که مرحوم صاحب مفاتیح آورده، بیشتر قابل اعتماد است. موفق باشید

25403
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قیامت فقط با حضرت الله که با مظاهرش بر من تجلی می کند و این وجود های جدا از هم مانند زن، فرزند، حضرت محمد (ص)، برداشته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، نسبت‌ها تغییر می‌کند به همان معنایی که قرآن می‌فرمایدک «والأمرُ یؤمئذ للّه» در آن روز تنها نسبت انسان با خدا معنا پیدا می‌کند حال به همان اندازه که سایر امور، خدایی‌اند با آن‌ها رابطه خواهیم داشت به‌خصوص با پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله». موفق باشید

24977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استادجان: وقتتون بخیر. با توجه به حدیث امام باقر که می فرمایند هر اندازه عقل انسان کامل شود خوابش کم می شود، تکلیف کسی که هم خوابی می بیند که قابل تعبیر است و در آینده کم و بیش به وقوع می پیوندد و در عین حال خوابهای غیر قابل تعبیر هم می بیند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روایت حضرت «کثرت خواب دیدن» است و گرنه پیامبر خدا هم خواب می‌دیدند. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در مورد انواع خواب‌ها شده‌است. موفق باشید

24636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال شماره ۲۴۶۱۲: استاد گرامی بسیار بسیار از شما تشکر می کنم که حوصله به خرج دادید و کمک بزرگی کردید در خصوص سوال فوق. بعد از راهنمایی و دادن ٣ جواب خصوصا جواب آخری استاد تحول عجیبی در من رخ داد و تصمیم گرفتم خواست خود را حذف و با توجه به راهنمایی شما نظر خانواده رو مقدم بدانم و تصمیم بگیرم به خواست آنها برگردم به شهر. به خانواده گفتم آرامش و دلخوشی شما مهمتر از فامیل است و آنجا که دلتون خوش است منم خوشم و بخاطر شما برمی گردیم تا شما راحت باشید. شبش رفتیم دعای کمیل گلستان شهدا استاد جان من واقعا خواست خدا رو در نظر گرفتم و گفتم خدایا هر جور صلاح می دانی ما رو در مسیری که دوست داری قرار بده و من دیگه نظرم رو به خانواده تحمیل نمی کنم و فقط فقط خواست و آرامش و راحتی آنها برایم مهم است کمکم کن و توسل به امام زمان (عج) را در نظر گرفتم. استاد اتفاق عجیبی افتاد فردای آن روز همسر و فرزندانم خودشان آمدند و گفتند ما صادقانه دوست داریم اینجا بمانیم و دودوتا چهارتایی کردیم و تصمیم گرفتیم بمانیم و از فکر برگشت برو بیرون. من شکه شدم این چه تصمیمی است که یکدفعه گرفتند. بازم به آنها گفتم هر جور راحت هستید من عمل می کنم و اگر واقعا خواست شما این است من همین جا می مانم و برنمی گردیم شهر. و به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند منم توکل کردم و گفتم به تصمیم شما می مانیم حالا استاد با توجه به شرح احوالات گذشته دو سوال دارم: ۱. آیا من طبق راهنمایی شما که نظر جمع رو در نظر گرفتم و تنهایی تصمیم نگرفتم آیا نیتم درست بوده که سپردم به خدا چون بعد از سپردن آرامش عجیبی به من دست داد و گفتم خدا رقم بزنه بهتره ٢. آیا این تصمیم ناگهانی آنها که کلا برعکس قبلشان بود و خودشان گفتند نه از دلسوزی و ترحم برای من بوده نه حوس بلکه خودمان انتخاب کردیم همان اراده خداست که چون سپردم دست خدا یکدفعه همه چیز تغییر کرد و این طوری نشان داد؟ بازم ممنون لطفا در سایت جواب بدید جیمیل دیر بدستم میرسه یا اصلا نمیاد. خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد که کلامتان نافذ و راهگشاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. این‌جا نظرِ جمع همان نظرِ خداوند است. ۲. ان شاءاللّه تصمیم آن‌ها برایشان مفید خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی