باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شمارهی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید
سلام استاد: میخواستم بگم این حرفهایی را که بعضی ازدوستان میگویند علامه حسن زاده نسبت به هاشمی رفسنجانی دارند اصلا این حرفها مربوط به علامه حسن زاده نیست اینها را آیت الله جوادی آملی گفته اند نه علامه حسن زاده لذا مناسب است در پرسش و پاسخ روشنگری شود ممنونم استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور است که میفرمایید. اتفاقاً سؤالکنندگان نیز متوجهاند میخواهند در لفافه بگویند که حریم آقایان حفظ شود وگرنه آیت الله حسنزاده را چه به آقای هاشمی، زمین تا آسمان با هم متفاوتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نسبت حضرت حق به ما آن است که او مطلق است و همه جایی و ما را نیز در برگرفته. ولی نسبت ما به او آنچنان است که ما به سوی او هستیم یعنی او در عین آنکه «احد» است و حضورش مطلق میباشد، «صمد» نیز هست. بدین معنا که ما به سوی او هستیم.
حتما در جریان هستید که حضرت سجاد «علیهالسلام» فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مىدانست كه در آخرالزمان مردمانى مىآيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آنها را خواهد هلاك گردد. (الكافى، ج 1، ص 91)
با نظر به فرمایش حضرت سجاد «علیهالسلام» از یک طرف و با نظر به اینکه فهم توحید در هر درجهای که باشد در مواجهه با امری یا اموری پیش میآید، سؤال این است که آن امور چه اموری هستند که فهم آنها نیاز به چنین توحید عمیقی دارند و در مواجهه با آنها آن توحید ظهور میکند؟ زیرا عنایت دارید که توحید در مواجهه با مظاهر خاص خود به ظهور میآید، مگر فهم توحید به صورت انتزاعی که آن تنها یک امر ذهنی است. توحید حضرت ربّ در مربوب آشکار میشود و ما در ازای مربوب متوجه جلوه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودن او می شویم و یا جلوه «احدیت» او را که در عین حال صمد، است در مظاهر میتوانیم بیابیم. در واقع حضرت سجاد «علیهالسلام» در آن روایت خبر از آن میدهند که «مُتَعَمِّقُونَی» در آخرالزمان هستندکه در مواجهه با مظاهری که در آخرالزمان به ظهور میآیند، آنها را با نور توحیدی «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودنِ خداوند در مظاهر خاص آن زمان مییابند، به همان معنایی که عرفا متوجه پیام این آیات شدهاند. ولی با اینهمه، تصور بنده آن است که جهان ما حتی بزرگتر از جهان عرفا شده و در جهانی میتوانیم حاضر شویم که امکان حضور در آن جهان، درک حضور خداوند است با بصیرتی که او را «احدی» بیابیم که در عین حال «صمد» است و یا «اوّلی» بیابیم که در عین حال «آخر» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در رابطه با جایگاه عصمت ائمه «علیهمالسلام» عرایضی شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که چون آن بزرگواران با بصیرت خود زشتی گناه را میبینند، به سوی گناه نمیروند و لذا عصمت آنها، آنها را از اختیار ترک گناه خارج نمیکند، بلکه خداوند با بصیرتی که به آنها میدهد آنها را برای نجات بشریت انتخاب میکند. بنا به گفتهی آیت الله حائری شیرازی مثل آن است که ما نسبت به برداشتن زغال افروخته و قرار دادن آن در دهان، معصوم هستیم. ۲. این موارد مربوط به خود انسان است. نباید برای بقیه در این موارد تکلیف روشن کنیم. ۳. خیر. زیرا نیّت کلی مهم است مثل خواندن نماز که در نیت کلی، برای قرب الی الله انجام میدهید، ولی در حین نماز که ذهن انسان به جای دیگر میرود، کلیتِ آن نیت را محفوظ میداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید راهِ عرفان، راهِ رجوع به خداوند است و تفاوتها را میتوان با نظر به روایت «الطُرُقُ إلَی الله بِعَدَدِ أنفَاسِ الخَلائِقِ» دانست آنهم به جهت آنکه ذوقها متفاوتند. معلوم است که جناب مولوی با ذوق خود میتواند با حضرت محبوب مأنوس شود و این نفیِ ابنعربی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب برای مسئول محترم سایت ارسال شد تا در حدّ توان بتوانند به کار گیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است. به همین جهت ما در زیارت حضرت معصومه «سلاماللّهعلیها» نیز داریم: «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ» و معنای توسل نیز در چنین فضایی معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بنا به فرمایش علامهی طباطبایی «رحمةاللّهعلیه» خداوند مخلَصین را برای خود خالص کرد تا مظهر انوار الهی باشند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز من به خودم و نحوه مطالعه خودم شک دارم. چند وقتی است مصباح الهدایه را از طریق شرح شما در حال مطالعه هستم اما به راحتی تمام صحبتها و توضیحات شما را تایید می کنم و جای شک و شبه یا انکاری برای من باقی نمی مونه و از طرفی در شروع مباحث سوال برام پیش می آمد اما به مرور رفع می شد و تمام مطالب از لحاظ عقلی و قلبی فقط ناخواسته تایید می کردم و می کنم (حقیقتش از همان ابتدای آشنایی با شما راجع به همه مطالب و سیر مطالعاتی شما اینگونه بودم) اما اگر کسی سوالی در این باب از من بپرسه اصلا توانایی توضیح ندارم فقط قلبم میدونه جواب چیه تازه اگر بخواهم توضیح بدم نه تنها جواب دقیق و کامل نمیتونم بدم بلکه بیشتر موجب ایجاد سوال و شبه برای طرف مقابلم میشم با همه این احوالات از این وضعیت ناراحت نیستم به خودم میگم من در جایگاه تدریس یا تفهیم موضوع برای شخص دیگر نیستم لزومی هم نداره خودم بتونم برای خودم این را مطالب شرح بدم همین که تایید قلبی دارم که منجر به اعتقادم میشه کافیست اما به تازگی نگران شدم که آیا این واقعا برای آخرتم کافیست؟ یا شیوه مطالعه من از همان ابتدا (طی این ۱۵ سال تا کنون) ایراد داره یا خیر؟ چون واقعا از همه لحاظ تایید می کنم گاهی حتی در برخی مباحث شما مثل مصباح الهدایه به خودم میگم خوب این توضیحات که واضح هستش و قابل فهم چرا اینقدر تفسیر میشه هرچند با تفسیر بیشتر تاییدیه من بیشتر میشه و اصلا در خصوص هیچ یک از مباحث شما تا کنون نیاز به فکر کردن نداشتم و شاید باور نکنید گاهی به خودم میگه این مباحث فقط جنبه یاداوری و تذکر داره انگار میدونم با اینکه بار اول است که به آن مواجه شدم. ۲. یکی از اساتید معارف ما می فرمود روح اموات با شخص آشنای خودشون در عالم دنیا میتونند ارتباط داشته باشن و با خیرات آنها دعای خیرشان را شامل آن فرد میکنن ولی عموما برای ارتباط با ارواح طیبه مثل شهدا و امام خمینی (ره) و غیره از طریق شخص ناآشنا ارتباط تقریبا مشکل یا ناممکن است. در پاسخ به یکی از سوالات دوستان شما در این سایت فرمودید از طریق خیرات می شود با روح امام خمینی ارتباط برقرار کرد و همچون استاد کاملی در عرفان از امام بهره گرفت من سالهاست که بدنبال استاد عرفان می گردم اما هر شخصی که در مسیرم قرار گرفت کامل نبود و من اصلا وارد عرفان و آنچه آنها میگفتن نشدم یا بعد از مدتی کنار گذاشتم چون روحم احساس اغنا نداشت. قاعدتا من جدا از تمام مباحث و نقدهای سیاسی که فعلا در جامعه وجود داره شخص امام خمینی (ره) را از لحاظ توحیدی کامل می دانم و کسی را همپای ایشون نمی دانم. اما اگر توضیح استاد ما کاملا درست باشه پس من نمی تونم در خصوص عرفان از امام خمینی مدد بگیرم ناگفته نماند من همیشه فاتحه و اعمال خیری را نثار امام کردم و می کنم ولی احساس می کنم بی نتیجه بوده خلاصه اگر قرار است این مدد گرفتن از امام با دعا و خیرات بنده برای ایشون باشه نحوه راهنمایی ایشون به عنوان یک استاد عرفان برای منی که نمیشناسه چگونه صورت میگره (علت سول بخاطر فرمایشات آن استاد محترم می باشد) و از چه طریق متوجه باشم آن امداد غیبی یا هرچه هست از سمت امام خمینی است؟ ۳. استاد معارف ما معتقد است روزی در زمین هیچ یک از امامان زنده نیستن و انقدر اعتقادات مردم سست می شود که بجز پیران کسی یاد خدا نمی کند به گونه ای که آن پیران هم می گویند شاید خدا باشد وقتی به ایشون گفتم این قضیه با واسطه فیض بودن ائمه بر روی زمین منافات دارد ایشون گفت تو فکری می کنی تا کی قراره ائمه رجعت کنن و یا بمیرن و مجدد زنده شوند؟ نکنه قصد تو این است که آنها مدام بیایند و بمیرن درحالیکه من تنها جوابم این بود که زمین از حجت خدا و خلیفه اش هرگز خالی نخواهد ماند ولی با انتقاد ایشون مواجه شدم و من پاسخ شفاهی نداشتم اما اصلا سخن ایشون را قبول نکردم نظر شما در این رابطه چیست؟ بخاطر صبر و حوصله و وقتی که برای همه ما می گذارید متشکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین حالت خوب است. زیرا بعد از مدتی برای شما شخصیت میشود و دیگر بر اساس شخصیتِ خود سخن میگویید، نه بر اساس محفوظاتتان. ۲. مگر این ملت به روح حضرت امام و شهداء به جهت حضور در تاریخی که هستند، نزدیک نمیباشند؟ ندیدید که مردم چه اندازه حاج قاسم سلیمانی را از خود دیدند! آری! مثلاً اگر میخواهید با سید حیدر آملی مرتبط شویدبا روح او از طریق معارفی که مطرح کرده، یا توصیههایی که نموده آشنا گردید. ۳. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حضور انسان کامل مبنی بر آنکه انسان کامل همواره در صحنه است، شده است. خوب است که به آن کتاب که بر روی سایت است، رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم آنچه معاویه دارد مکر و حیله، است نه عقل. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان فکری کارل راجرز نیستم. ولی اگر ما بر فطرت تأکید میکنیم اینچنین نیست که جایی برای طبع و غریزه قائل نباشیم و گرفتار شیخبازی و تحجر شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسماء الهی انوارِ الهی هستند و امام معصوم، مظهر و تعیّن آن اسماء میباشند به همین جهت از امام صادق «علیهالسلام» داریم: «نحن واللّه الاسماء الحسنی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، نسبتها تغییر میکند به همان معنایی که قرآن میفرمایدک «والأمرُ یؤمئذ للّه» در آن روز تنها نسبت انسان با خدا معنا پیدا میکند حال به همان اندازه که سایر امور، خداییاند با آنها رابطه خواهیم داشت بهخصوص با پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه علیالقاعده اولین مخلوق، کاملترین مخلوق است و در قربِ خود نسبت به حق، حاملِ جامعِ انوار الهی میباشد؛ شاید بتوان گفت اشارات آیات ۳۰ و ۳۳ سورهی بقره به اعتبار انسان کامل به عنوان خلیفهی الهی در زمین و در بهشتْ که برزخِ نزولی است میباشد و از این جهت فرشتگان و جنّ قبل از خلیفهی الهی در زمین مطرحاند و حضرت آدم مظهر صادرهی اولاند که قبل از هر چیز خلق شدهاند و پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در این رابطه و با نظر به این مقام در وصف خود فرمودند: «اولُ ما خلق اللّه نوری». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حلول کردن خدا در یک شخص به معنای مکانی دانستنِ وجود خداوند است ولی ظهور اسماء الهی در افراد و در مخلوقات به معنای حضور خدا در همهی عالم است با تجلیات متفاوت. آری حضرت رب العالمین از طریق انوار اسماء خود در بعضی مخلوقات ظهور بیشتری دارد مثل حالات نفس ناطقهی شما که در صورت شما بیشتر نمایان میشود تا در دست و پای شما. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم بتوانم کار را ادامه دهم. اخیراً غزل شمارهی ۷۲ شرح شد در آخرین قسمت بنر قرار داده اند. ممکن است کار بران به انجا نظر نکنند. منبع خاصی برای طرح غزلهای حافظ نمیتوانم پذیرا باشم به این معنا که این غزلیات باید اشارات جناب حافظ را برای این تاریخ ما گوشزد کند. ولی به شرح سودی و یا کتاب «حافظ معنوی» از آقای کریم فیضی که سخنان جناب دکتر دینانی را به میان آوردهاند و چند تفسیر عرفانی که در نرمافزار عرفان مرکز کامپیوتری نور هست، رجوع میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحثِ معرفت نفس، به نظریات «استیون هیس» بد نیست توجه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد به کتاب «از برهان تا عرفان» که بر روی سایت هست و با رجوع به شرح صوتی قسمت «برهان صدیقین» آن، مطلب را دنبال فرمایید. علاوه بر آن در قسمت «جزوات»، جزوهی «معارف 1» نکاتی در این مورد با شما در میان خواهد گذاشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پشتوانه فکری اولیه را با دنبالکردن سیر مطالعاتی سایت تا کتاب «معاد» و شرح آن و مطالعه کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سپس دنبالکردن مباحث فلسفه غرب، مقدمات اولیه کاری است که بنا دارید انجام دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث وجوب در میان نباشد. بحث مربوط به حضور در میدانی است که اگر کسی بتواند در آن حاضر شود به دریای بیکرانهی سعهی انسانی وارد شده و حجابهای او با خالق عالم رقیق و رقیقتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبالکردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راه رزقشان ممکن است تغییر کند و از طریق دیگر رزق اصلی آنها به آنها برسد. ۲. ممکن است همان اندازه که محدودیت دارد رزق آنها باشد و ما گمان کنیم تنگی رزق به جهت گناهان سرپرست خانه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا میشود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سالهای سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را مطرح فرمودهاید. آری! تا ظرف زمان و مکانِ کاری در میان نباشد آن کار محقق نمیشود، ولی خود را باید در بستری از وظیفه قرار داد تا اگر شرایط تحقق هدف متعالیمان پیش آمد، امکان ورود برایمان باشد به همان معنایی که به ما فرمودهاند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو لازم است، ولی اولی تقدم دارد. بحث نگاه قرآن را برایتان نفرستادم؟ ۲. یادم نیست. ۳. برای نشر معارف، زبان انگلیسی، ولی برای فهمِ تفکر، زبانِ آلمانی. موفق باشید