بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: ببخشید سی دی های استاد هم در نمایشگاه موجود هست؟ سی دی شرح مقالات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. در این مورد خوب است با حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید

 

31792

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: می‌خواستم بگم این حرفهایی را که بعضی ازدوستان می‌گویند علامه حسن زاده نسبت به هاشمی رفسنجانی دارند اصلا این حرفها مربوط به علامه حسن زاده نیست اینها را آیت الله جوادی آملی گفته اند نه علامه حسن زاده لذا مناسب است در پرسش و پاسخ روشنگری شود ممنونم استاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور است که می‌فرمایید. اتفاقاً سؤال‌کنندگان نیز متوجه‌اند می‌خواهند در لفافه بگویند که حریم آقایان حفظ شود وگرنه آیت الله حسن‌زاده را چه به آقای هاشمی، زمین تا آسمان با هم متفاوتند. موفق باشید

31143
متن پرسش
﷽ موضوع؛ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ سلام علیکم و رحمة الله: استاد عزیزم، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، عالم را فقط یک هست و یک وجود فراگرفته است، اگر همانا ما تجلی او هستیم «انّا للّه» و خداوند متعال «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ"» هست، این چه نوع بازگشتی به سوی اوست؟! «و انا الیه راجعون» به قول امام (ره)؛عالم در محضر خداست: «وَ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً وَ هُوَ فِي مَكَانِه‏»، بنابراین آیا الان در پیشگاه او حاضر نیستیم؟! اگر هستیم پس چرا خدا می‌فرماید: «مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6»؟! آیا منظور نوع و شدت بازگشت نورانی است؟ «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ که بالاترین نوع آن را برای امام امام حسین (علیه السلام) فرمودند؟ ممنون. التماس دعا. اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نسبت حضرت حق به ما آن است که او مطلق است و همه جایی و ما را نیز در برگرفته. ولی نسبت ما به او آنچنان است که ما به سوی او هستیم یعنی او در عین آن‌که «احد» است و حضورش مطلق می‌باشد، «صمد» نیز هست. بدین معنا که ما به سوی او هستیم.

حتما در جریان هستید که حضرت سجاد «علیه‌السلام» فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى‏‌دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى‏‌آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آن‏ها را خواهد هلاك گردد. (الكافى، ج 1، ص 91)

با نظر به فرمایش حضرت سجاد «علیه‌السلام» از یک طرف و با نظر به این‌که فهم توحید در هر درجه‌ای که باشد در مواجهه با امری یا اموری پیش می‌آید، سؤال این است که آن امور چه اموری هستند که فهم آن‌ها نیاز به چنین توحید عمیقی دارند و در مواجهه با آن‌ها آن توحید ظهور می‌کند؟ زیرا عنایت دارید که توحید در مواجهه با مظاهر خاص خود به ظهور می‌آید، مگر فهم توحید به صورت انتزاعی که آن تنها یک امر ذهنی است. توحید حضرت ربّ در مربوب آشکار می‌شود و ما در ازای مربوب متوجه جلوه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودن او می شویم و یا جلوه «احدیت» او را که در عین حال صمد، است در مظاهر می‌توانیم بیابیم. در واقع حضرت سجاد «علیه‌السلام» در آن روایت خبر از آن می‌دهند که «مُتَعَمِّقُونَی» در آخرالزمان هستندکه در مواجهه با مظاهری که در آخرالزمان به ظهور می‌آیند، آن‌ها را با نور توحیدی «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودنِ خداوند در مظاهر خاص آن زمان می‌یابند، به همان معنایی که عرفا متوجه پیام این آیات شده‌اند. ولی با این‌همه، تصور بنده آن است که جهان ما حتی بزرگ‌تر از جهان عرفا شده و در جهانی می‌توانیم حاضر شویم که امکان حضور در آن جهان، درک حضور خداوند است با بصیرتی که او را «احدی» بیابیم که در عین حال «صمد» است و یا «اوّلی» بیابیم که در عین حال «آخر» است. موفق باشید

30722
متن پرسش
با سلام: ۱. استاد آیا ائمه «علیهم السلام» هم در انجام و یا ترک گناه مختار بودند؟ معصوم یعنی کسی که غیر ممکن است از او گناهی سر بزند، یعنی احتمال هیچ گونه گناهی برای او وجود ندارد. دیگر مختار بودن برای همچین کسی معنا نمی دهد. ۲. با توجه به روایتی که اشاره دارد به این که اگر ذکری را بدون همراهی قلب بگوییم، قساوت قلب می آورد. فردی هم باشد که در زمان تماشای تلویزیون و یا دیگر کارها بدون همراهی قلب ذکری را می‌گوید و اگر این حدیث را به او تذکر بدهیم، شاید دیگر ذکر نگوید. شایسته است تذکری که در این حدیث هست را به او بگوییم؟ ۳. در بعضی مواقع (به طور مثال در شب امتحان) برای امتحان فردا صبح درس می خوانم، اما اگر هدف کلی ام در طول تحصیل هدفی الهی باشد، این کار منافاتی با اخلاص دارد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در رابطه با جایگاه عصمت ائمه «علیهم‌السلام» عرایضی شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که چون آن بزرگواران با بصیرت خود زشتی گناه را می‌بینند، به سوی گناه نمی‌روند و لذا عصمت آن‌ها، آن‌ها را از اختیار ترک گناه خارج نمی‌کند، بلکه خداوند با بصیرتی که به آن‌ها می‌دهد آن‌ها را برای نجات بشریت انتخاب می‌کند. بنا به گفته‌ی آیت الله حائری شیرازی مثل آن است که ما نسبت به برداشتن زغال افروخته و قرار دادن آن در دهان، معصوم هستیم. ۲. این موارد مربوط به خود انسان است. نباید برای بقیه در این موارد تکلیف روشن کنیم. ۳. خیر. زیرا نیّت کلی مهم است مثل خواندن نماز که در نیت کلی، برای قرب الی الله انجام می‌دهید، ولی در حین نماز که ذهن انسان به جای دیگر می‌رود، کلیتِ آن نیت را محفوظ می‌داریم. موفق باشید

30504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال 20763 عرض فرمودید که دستگاه عرفانی محی الدین و مولوی اعلی الله مقامهما الشریف دو دستگاه عرفانی متفاوت است. لکن احقر با اینکه تا پیش از این جز محی الدین به کسی چندان راغب نبودم اما چندیست که جذبه مولانا مرا ربوده است و بین این دو احساس یگانگی می کنم گر چه یکی بیشتر به عرفان نظری پرداخته و دیگری به عملی اما دوگانگی نیافتم. حضرتعالی اگر مصداقی سراغ دارید متذکر شوید ظاهرا نقل است که یکی از فضلا به یکی از عرفا گفت که قصد دارم کتابی در باب عرفان حافظ و عرفان مولوی و ... بنویسم آن ظریف فرمود وقتی خدا یکیست چند عرفان چه معنی دارد؟ باری دوگانگی ندیدم البته جناب شمس طعنه ای در مقالات به محی الدین گویا زده اند : نيكوهمدرد بود، نيكومونس بود، شگرف مردى بود شيخ محمد؛ اما در متابعت نبود و جناب مولوی هم نامی از محی الدین نمی‌برند گرچه با توجه به سلوکی که با جناب قونوی دارند عمق تعلق خاطرشان به ابن عربی را می‌توان احساس نمود. عمری دو مرد عرفان گفتی سخن ز وحدت در بین این دو واحد هرگز نبوده کثرت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید راهِ عرفان، راهِ رجوع به خداوند است و تفاوت‌ها را می‌توان با نظر به روایت «الطُرُقُ إلَی الله بِعَدَدِ أنفَاسِ الخَلائِقِ» دانست آن‌هم به جهت آن‌که ذوق‌ها متفاوتند. معلوم است که جناب مولوی با ذوق خود می‌تواند با حضرت محبوب مأنوس شود و این نفیِ ابن‌عربی نیست. موفق باشید

29763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: سوال 29673 بعضی موارد خدمت شما ارسال گردید، نه در ایمیل و نه در سایت پاسخی برای آن پیدا نکردم (فایل های تفسیر، نهج البلاغه، و پرسش پاسخ همین سایت بصورت آفلاین) اگر ایراد یا اشکالی در مورد سوال مشاهده کردید، بیان بفرمایید. با تشکر از شما و آرزوی توفیق خیر بیشتر برای حضرتعالی و قبولی در درگاه حضرت حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب برای مسئول محترم سایت ارسال شد تا در حدّ توان بتوانند به کار گیرند. موفق باشید

27920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: آیا همانطور که از طریق زیارت عاشورا به امام حسین علیه السلام توسلی می کنیم می توان از طریق حدیث کساء به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. به همین جهت ما در زیارت حضرت معصومه «سلام‌اللّه‌علیها» نیز داریم: «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏» و معنای توسل نیز در چنین فضایی معنا می‌دهد. موفق باشید

27842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه قلب افرادی آینه می شود و تابش نور اخلاص می کند این افراد همان مخلصین هستند؟ «مخلصین با فتحه».
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بنا به فرمایش علامه‌ی طباطبایی «رحمة‌اللّه‌علیه» خداوند مخلَصین را برای خود خالص کرد تا مظهر انوار الهی باشند. موفق باشید

26527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز من به خودم و نحوه مطالعه خودم شک دارم. چند وقتی است مصباح الهدایه را از طریق شرح شما در حال مطالعه هستم اما به راحتی تمام صحبتها و توضیحات شما را تایید می کنم و جای شک و شبه یا انکاری برای من باقی نمی مونه و از طرفی در شروع مباحث سوال برام پیش می آمد اما به مرور رفع می شد و تمام مطالب از لحاظ عقلی و قلبی فقط ناخواسته تایید می کردم و می کنم (حقیقتش از همان ابتدای آشنایی با شما راجع به همه مطالب و سیر مطالعاتی شما اینگونه بودم) اما اگر کسی سوالی در این باب از من بپرسه اصلا توانایی توضیح ندارم فقط قلبم میدونه جواب چیه تازه اگر بخواهم توضیح بدم نه تنها جواب دقیق و کامل نمیتونم بدم بلکه بیشتر موجب ایجاد سوال و شبه برای طرف مقابلم میشم با همه این احوالات از این وضعیت ناراحت نیستم به خودم میگم من در جایگاه تدریس یا تفهیم موضوع برای شخص دیگر نیستم لزومی هم نداره خودم بتونم برای خودم این را مطالب شرح بدم همین که تایید قلبی دارم که منجر به اعتقادم میشه کافیست اما به تازگی نگران شدم که آیا این واقعا برای آخرتم کافیست؟ یا شیوه مطالعه من از همان ابتدا (طی این ۱۵ سال تا کنون) ایراد داره یا خیر؟ چون واقعا از همه لحاظ تایید می کنم گاهی حتی در برخی مباحث شما مثل مصباح الهدایه به خودم میگم خوب این توضیحات که واضح هستش و قابل فهم چرا اینقدر تفسیر میشه هرچند با تفسیر بیشتر تاییدیه من بیشتر میشه و اصلا در خصوص هیچ یک از مباحث شما تا کنون نیاز به فکر کردن نداشتم و شاید باور نکنید گاهی به خودم میگه این مباحث فقط جنبه یاداوری و تذکر داره انگار میدونم با اینکه بار اول است که به آن مواجه شدم. ۲. یکی از اساتید معارف ما می فرمود روح اموات با شخص آشنای خودشون در عالم دنیا میتونند ارتباط داشته باشن و با خیرات آنها دعای خیرشان را شامل آن فرد میکنن ولی عموما برای ارتباط با ارواح طیبه مثل شهدا و امام خمینی (ره) و غیره از طریق شخص ناآشنا ارتباط تقریبا مشکل یا ناممکن است. در پاسخ به یکی از سوالات دوستان شما در این سایت فرمودید از طریق خیرات می شود با روح امام خمینی ارتباط برقرار کرد و همچون استاد کاملی در عرفان از امام بهره گرفت من سالهاست که بدنبال استاد عرفان می گردم اما هر شخصی که در مسیرم قرار گرفت کامل نبود و من اصلا وارد عرفان و آنچه آنها میگفتن نشدم یا بعد از مدتی کنار گذاشتم چون روحم احساس اغنا نداشت. قاعدتا من جدا از تمام مباحث و نقدهای سیاسی که فعلا در جامعه وجود داره شخص امام خمینی (ره) را از لحاظ توحیدی کامل می دانم و کسی را همپای ایشون نمی دانم. اما اگر توضیح استاد ما کاملا درست باشه پس من نمی تونم در خصوص عرفان از امام خمینی مدد بگیرم ناگفته نماند من همیشه فاتحه و اعمال خیری را نثار امام کردم و می کنم ولی احساس می کنم بی نتیجه بوده خلاصه اگر قرار است این مدد گرفتن از امام با دعا و خیرات بنده برای ایشون باشه نحوه راهنمایی ایشون به عنوان یک استاد عرفان برای منی که نمیشناسه چگونه صورت میگره (علت سول بخاطر فرمایشات آن استاد محترم می باشد) و از چه طریق متوجه باشم آن امداد غیبی یا هرچه هست از سمت امام خمینی است؟ ۳. استاد معارف ما معتقد است روزی در زمین هیچ یک از امامان زنده نیستن و انقدر اعتقادات مردم سست می شود که بجز پیران کسی یاد خدا نمی کند به گونه ای که آن پیران هم می گویند شاید خدا باشد وقتی به ایشون گفتم این قضیه با واسطه فیض بودن ائمه بر روی زمین منافات دارد ایشون گفت تو فکری می کنی تا کی قراره ائمه رجعت کنن و یا بمیرن و مجدد زنده شوند؟ نکنه قصد تو این است که آنها مدام بیایند و بمیرن درحالی‌که من تنها جوابم این بود که زمین از حجت خدا و خلیفه اش هرگز خالی نخواهد ماند ولی با انتقاد ایشون مواجه شدم و من پاسخ شفاهی نداشتم اما اصلا سخن ایشون را قبول نکردم نظر شما در این رابطه چیست؟ بخاطر صبر و حوصله و وقتی که برای همه ما می گذارید متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین حالت خوب است. زیرا بعد از مدتی برای شما شخصیت می‌شود و دیگر  بر اساس شخصیتِ خود سخن می‌گویید، نه بر اساس محفوظاتتان. ۲. مگر این ملت به روح حضرت امام و شهداء به جهت حضور در تاریخی که هستند، نزدیک نمی‌باشند؟ ندیدید که مردم چه اندازه حاج قاسم سلیمانی را از خود دیدند! آری! مثلاً اگر می‌خواهید با سید حیدر آملی مرتبط شویدبا روح او از طریق معارفی که مطرح کرده، یا توصیه‌هایی که نموده آشنا گردید. ۳. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حضور انسان کامل مبنی بر آن‌که انسان کامل همواره در صحنه است، شده است. خوب است که به آن کتاب که بر روی سایت است، رجوع شود. موفق باشید  

25937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تعریف عقل و عقلانیت در دیانت مبین، تکلیف امثال معاویه و عمروعاص که مشهور به عقلانیت و فراست و ذکاوت بودند، چیست؟ آیا می توان این افراد را عاقل و دارای مشی عقلانی دانست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم آن‌چه معاویه دارد مکر و حیله، است نه عقل. موفق باشید

25734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد نقد شخصیتی مثل کارل راجرز یا بسیاری از روانشناسان که معتقدند در سه ساحت وجودی طبع، غریزه و فطرت، ساحت طبع را باید فعال کرد و فضای اجتماعی نباید با جامعه پذیری و فرآیند نیمه سخت و تربیتی مانع سرکوب طبع شود چیست؟ اساساً چرا با وجود اینکه دیانت مبین بر ساحت فطرت تمرکز می کند بسیاری اصالت و ارگانیک بودن را به طبع می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان فکری کارل راجرز نیستم. ولی اگر ما بر فطرت تأکید می‌کنیم این‌چنین نیست که جایی برای طبع و غریزه قائل نباشیم و گرفتار شیخ‌بازی و تحجر شویم. موفق باشید

25445
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در شرح سوره حمد امام دانشگاه صنعتی فرمودید الله اسم هست و جامع کمالات، حال فرق مقام الله با مقام انسان کامل چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسماء الهی انوارِ الهی هستند و امام معصوم، مظهر و تعیّن آن اسماء می‌باشند به همین جهت از امام صادق «علیه‌السلام» داریم: «نحن واللّه الاسماء الحسنی». موفق باشید

25403
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قیامت فقط با حضرت الله که با مظاهرش بر من تجلی می کند و این وجود های جدا از هم مانند زن، فرزند، حضرت محمد (ص)، برداشته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، نسبت‌ها تغییر می‌کند به همان معنایی که قرآن می‌فرمایدک «والأمرُ یؤمئذ للّه» در آن روز تنها نسبت انسان با خدا معنا پیدا می‌کند حال به همان اندازه که سایر امور، خدایی‌اند با آن‌ها رابطه خواهیم داشت به‌خصوص با پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله». موفق باشید

25071
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: شما در بحث خلیفه اللهی می فرمایید هیچ وقت نمی شود صادره اول و اولین مخلوق یک ملک باشد حتما باید صادره اول یک انسان کامل باشد (کتاب حقیقت نوری اهل البیت تاریخ انتشار ۸۹- ص ۹۲) قبل از آفرینش انسان خداوند جن و ملک را خلق کرده بود اگر از این باب نگاه کنیم اولین مخلوق انسان نیست پس این شبهه در سخن شما ایجاد می شود و نمی توان آن را پذیرفت مگر انکه از جهت آفرینش نور اهل البیت باشه ولی بحث خلقتی که در ایات ۳۰ و ۳۳ سوره بقره هست صحبت نور نمیکنه بلکه خلقت انسان را مطرح می کند علت اینکه فرمودید صادره اول و اولین انسان است پس خلقت قبل خداوند مثل ملک و جن چه چایگاهی دارند آنها اولین خلقت محسوب نمی شوند؟ پس این مفهوم صادر شدن قطعا منظور خلقت نیست میشه لطفا در خصوص کلمه صادر شدن توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که علی‌القاعده اولین مخلوق، کامل‌ترین مخلوق است و در قربِ خود نسبت به حق، حاملِ جامعِ انوار الهی می‌باشد؛ شاید بتوان گفت اشارات آیات ۳۰ و ۳۳ سوره‌ی بقره به اعتبار انسان کامل به عنوان خلیفه‌ی الهی در زمین و در بهشتْ که برزخِ نزولی است می‌باشد و از این جهت فرشتگان و جنّ قبل از خلیفه‌ی الهی در زمین مطرح‌اند و حضرت آدم مظهر صادره‌ی اول‌اند که قبل از هر چیز خلق شده‌اند و پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در این رابطه و با نظر به این مقام در وصف خود فرمودند: «اولُ ما خلق اللّه نوری». موفق باشید

24317
متن پرسش
سلام: تفاوت یهود که می گفتند خداوند در مسیح حلول کرد و ما که می گوییم خداوند در جمال علی (ع) به ظهور آمد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حلول کردن خدا در یک شخص به معنای مکانی دانستنِ وجود خداوند است ولی ظهور اسماء الهی در افراد و در مخلوقات به معنای حضور خدا در همه‌ی عالم است با تجلیات متفاوت. آری حضرت رب العالمین از طریق انوار اسماء خود در بعضی مخلوقات ظهور بیشتری دارد مثل حالات نفس ناطقه‌ی شما که در صورت شما بیشتر نمایان می‌شود تا در دست و پای شما. موفق باشید

24172

ما و حافظبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا تفسیر اشعار حافظ ادامه میابد؟ لطفا منبع تفسیر را معرفی کنید و تفسیر را ادامه دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم بتوانم کار را ادامه دهم. اخیراً غزل شماره‌ی ۷۲ شرح شد در آخرین قسمت بنر قرار داده اند. ممکن است کار بران به انجا نظر نکنند. منبع خاصی برای طرح غزل‌های حافظ نمی‌توانم پذیرا باشم به این معنا که این غزلیات باید اشارات جناب حافظ را برای این تاریخ ما گوشزد کند. ولی به شرح سودی و یا کتاب «حافظ معنوی» از آقای کریم فیضی که سخنان جناب دکتر دینانی را به میان آورده‌اند و چند تفسیر عرفانی که در نرم‌افزار عرفان مرکز کامپیوتری نور هست، رجوع می‌کنم. موفق باشید  

23304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: دانشجوی ارشد روانشناسی بالینی هستم. از دوران دبیرستان با آثار استاد انس داشتم و همچنین با کتب مرحوم عین صاد. الان و با رویایی بیشتر با مباحث روانشناسی غربی به دنبال یک سیر مطالعاتی برای رسیدن به مباحث اسلامی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحثِ معرفت نفس، به نظریات «استیون هیس» بد نیست توجه بفرمایید. موفق باشید

23270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: چگونه می توان وجود خدا را اثبات کرد؟ بدون کمک گرفتن از قرآن لطفا جواب قانع کننده بدهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد به کتاب «از برهان تا عرفان» که بر روی سایت هست و با رجوع به شرح صوتی قسمت «برهان صدیقین» آن، مطلب را دنبال فرمایید. علاوه بر آن در قسمت «جزوات»، جزوه‌ی «معارف 1» نکاتی در این مورد با شما در میان خواهد گذاشت. موفق باشید

31315

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: ایام غدیر مبارک باشد، غرض از مزاحمت دانشجو معلم سال دوم و البته اگه خدا بخواد طلبه ای در آینده هستم که با جمعی از دوستان دغدغه مباحث تمدن اسلامی و تحول آموزش و پرورش برای تربیت نیرو انسانی تراز برای تحقق آن و حل مسائل جامعه اسلامی هستیم، و با توجه صحبت رهبری و متفکران دینی از جمله آقا مصباح و ... این موضوع اصل و پر اهمیت می‌دانیم اما در خواست اصلی حقیر و کمک از شما اینه است که ما برای تبدیل شدن به همچین آدمی که بتواند این کار را بکند، دقیق نمی‌دانم چه برنامه ریز و جزیی و عینی داشت که بتوان به این فعلیت رسید از لحاظ علمی، مهارتی، تخصص، روحی و.. که تاثیر گذار است فقط یه سری کلیت در ذهن داریم که ترس از آزمون خطا شدن و از دست دادن زمان یا دوباره کاری داریم؟ حال در سبک زندگی و طرحی ریزی برای سال های آینده از هر لحاظ که ما رو محکم و قوی و مدافع راه انقلاب قرار بده و سطحی نبود، چه باید کرد؟ چه موارد و نکات مختلف باید رعایت کرد؟ هر کمکی که می‌توانید بکنید و دریغ نکنید که دستمان خالی هست! إن شاءالله طول عمر با عزت و با برکت و عاقبتی خوش نصیبتون بشود. ممنون از عنایتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پشتوانه فکری اولیه را با دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت تا کتاب «معاد» و شرح آن و مطالعه کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سپس دنبال‌کردن مباحث فلسفه غرب، مقدمات اولیه کاری است که بنا دارید انجام دهید. موفق باشید

29376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به فرمایشات اخیر حضرت آقا، حضور در بیمارستانها و کمک به کادر درمان واجب است؟ بیانات معظم له در چه مواقعی بر جمیع مکلفین واجب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث وجوب در میان نباشد. بحث مربوط به حضور در میدانی است که اگر کسی بتواند در آن حاضر شود به دریای بیکرانه‌ی سعه‌ی انسانی وارد شده و حجاب‌های او با خالق عالم رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

29190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم:می‌بخشید استاد. من بودنم و هستیم رو وقتی حس می‌کنم که یه کارآیی داشته باشم. مثلا سرکلاس درس که خوب میتونم بحث کنم احساس بودن می‌کنم اما اگه تو جمعی قرار بگیرم که نتونم از خودم چیزی نشون بدم به درد نخورم احساس پوچی می‌کنم. احساس می‌کنم هیچی نیستم. یا اگه یه کاری رو اشتباه انجام بدم یا نتونم احساس می‌کنم نیستم پوچم. آشتی با خدا رو خوندم. نفهمیدم من یعنی بودنم رو همین که هستم باور کنم بدون هیچ رنگ و تعلقی؟ خیلی سخته! بعد شما آخر آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید من همون استعدادها هستم؟ من در این مسأله خیلی مشکل دارم.خیلی مضطربم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید

29136
متن پرسش
استاد گرامی سلام: ۱. اگر روزی هرکس مربوط به خودش است و گفته می شود رزق کسی را فرد دیگری نمی خورد چرا در مواقعی که خانواده ای سرپرست خود را به دلایلی مانند فوت، طلاق، از کارافتادگی و... از دست می دهند دچار تنگی معیشت می شوند؟ پس رزق جداگانه آن ها چه می شود؟ ۲. اگر سرپرست خانواده به جهت گناهانش دچار غضب الهی و دچار تنگی معیشت شود چرا افراد تحت تکفل وی نیز دچار این تنگی می شوند؟ به نظر می رسد این هم نوعی عذاب برای گنه کار است که خانواده اش را در سختی ببیند ولی افراد خانواده وی به عنوان یک انسان و یک مخلوق چه گناهی کرده اند که باید در تقاص فرد گنه کار شریک شوند؟ پس رزق جداگانه آن ها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راه رزق‌شان ممکن است تغییر کند و از طریق دیگر رزق اصلی آن‌ها به آن‌ها برسد. ۲. ممکن است همان اندازه که محدودیت دارد رزق آن‌ها باشد و ما گمان کنیم تنگی رزق به جهت گناهان سرپرست خانه است. موفق باشید

28990
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در مورد مطالعه سوالی داشتم اینکه آیا بهتر است آثار یک شخص را فقط مطالعه کنم مثلا کتابهای جنابعالی در مورد کربلا یا اینکه علاوه بر کتاب های شما آثار دیگر نویسندگان در مورد کربلا را هم مطالعه کنم؟ چون دیده ام بعضی افراد می‌گویند ما فقط مطهری مطالعه می‌کنیم یا فقط فلان نویسنده را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا می‌شود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سال‌های سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید

27816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استادِجان، طاعات و عبادات قبول، إن شاء الله خوش مهمانی برای خداوند متعال باشید. مدتی است چندتا موضوع را کنار هم می‌گذارم و هربار درکی خاص پیدا می‌کنم، بحث حضور نرم زنان را در تمدن مطرح فرمودید، از طرفی بحث شهادت و جایگاه شهید را و همچنین جایگاه ایشان در تمدن سازی با توجه با آیات قابل تأمل است، و هر بار می‌رسم به جایگاه شهادت برای زنان طبق درک حقیر ارتحال و پرکشیدن عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک شهادت زن گونه است. آخر چندین دهه است دفاع از حرم بانو سکان دار مسیر اسلام ناب است و راه حفظ و تعالی انقلاب اسلامی را خدا در دفاع از حرم بانو گذاشت، و این همه اثرگذاری جز در ائمه معصومین علیهم‌السلام نبوده است و این باعث شد به یاد آیات سوره محمد (ص) در مورد هدایت گری شهید بعد از شهادتشان بیفتم، از طرفی طبق روایت «من عشقنی..‌. قتلنی...» آیا این همه عشق ورزی بانویی چون حضرت زینب کبری سلام الله علیها به شهادت و کشته شدن در راه خدا ختم نمی‌شود؟ مگر نه اینکه دم به دم حیات بانویِ صبور، عشق سوزان امام زمان (عج) (در تمام برهه های زندگی شان) و غم امت جدشان نیست؟ درکم این است رحلت بانو هم شهادتی زن گونه است از جنسی نرم نه سخت و حال آیا جنس شهادت زنان را چگونه باید یافت؟ شهادت زن انقلابی و دختر انقلابی و رسیدن به روحیه ایثار و تواضع و خدمت تا پای جان است؟ چه کنیم که از بیگانگی با این حقایق دراییم و به اتحاد با آنها برسیم؟ گاه به فعالیت و کار کردن تا پای جان می اندیشم که گاه تجربه اش کرده ام ولی هم می‌شود هم نمی‌شود. تا ظرف زمان و مکان نباشد هیچ هیچ می‌شود همه چیز. لطفا نظرتان را بگویید استاد، شاید نیاز به تأمل بیشتری است، تشنه خواندن نگاه تان هستم. حلال کنید باز طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را مطرح فرموده‌اید. آری! تا ظرف زمان و مکانِ کاری در میان نباشد آن کار محقق نمی‌شود، ولی خود را باید در بستری از وظیفه قرار داد تا اگر شرایط تحقق هدف متعالی‌مان پیش آمد، امکان ورود برایمان باشد به همان معنایی که به ما فرموده‌اند: «انتظار الفرج من الفرج». موفق باشید

27260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. نگاه کلان به قرآن مثل نگاه رهبری در طرح کلی ... ، با نگاه های ریز بینانه به جزئیات آیات، هرکدام چه جایگاهی دارند؟ ۲. در مورد نحوه حضور ملائک در عالم «در قرآن»، جایی فرموده بودید آیت الله جوادی املی مباحثی در سوره ای داشتند، می خواستم سوره و آیه را بی زحمت از شما بپرسم. ۳. بنظر شما اگر شخصی با رویکرد نشر معارف بخواهد زبانی بیاموزد، در شرایط امروزی دنیا، کدام زبانها در اولویت قرار دارند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو لازم است، ولی اولی تقدم دارد. بحث نگاه قرآن را برایتان نفرستادم؟ ۲. یادم نیست. ۳. برای نشر معارف، زبان انگلیسی، ولی برای فهمِ تفکر، زبانِ آلمانی. موفق باشید

نمایش چاپی