بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز و خدا قوت: خواستم بدانم اگر امام جماعت با انقلاب اسلامی مخالف باشد یا انتقاداتی به رهبری داشته باشد از درجه عدالت ساقط است؟ ما مسجدی سر کوچه مان داریم که امام جماعت آن از طرفداران آقای منتظری هستند آیا می‌شود پشت سر ایشان نماز جماعت خواند؟ ممنون از شما که وقت می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعید است آن شخص با چنین عقایدی عدالتی برایش مانده باشد. موفق باشید

 

27848

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
از شما میخام خواهش کنم تا حد امکان ایرادات این پیام را از لحاظ اسناد تاریخی بفرمایید تا ان شاءالله من بتونم ایشون را راهنمایی کنم و متوجه اشتباهات پیام بشوند. پیام: آنچه کمتر از علی (ع) شنیده ایم:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام پیام؟! موفق باشید

27535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: تحفه ای برای ماه مبارک رمضان برای خود و دوستانم از زبان حضرت استاد می‌خواستم. ممنون. ملتمس دعا هستیم. و عید اولیاءالله مبارک باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین ضرورت، متنِ «ماه رمضان، ماه اُنس با خداوند» مطرح شد و به این امید که رفقا بتوانند با فرازهای متفاوت آن بحث‌هایی را با همدیگر در میان آورند. البته بر روی متن «زبان قرآن» هم خوب است که کار شود. متن «زبان قرآن» را دارید؟ موفق باشید

27404
متن پرسش
با عرض سلام و ادب. خدا قوت استاد. استاد، بنده از مطالعه ی پرسش و پاسخ دوستان متوجه شدم که جنابعالی نسبت به بسته بودن مساجد و دیگز مکانهای مذهبی در ایام کرونایی مخالف هستید. استاد با توجه به این خبر رسمی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حرم‌ها، نظر بنده آن است که چون خواهی نخواهی با ازدحام همراه است، فعلاً تا مسئله‌ی کرونا خطر اپیدمی دارد، صلاح نیست گشوده شود. ولی تا آن‌جا که بنده به اطلاعیه‌ی امور مساجد دقت کردم ابداً بحث بسته‌شدن و پلمپ مساجد در آن مطرح نیست؛ بلکه بحثِ عدم اقامه‌ی نماز جماعت است. و در مورد قبرستان‌ها این موضوع عجیب‌تر است. در حالی‌که در فضای باز آن‌جا، ازدحام به اندازه‌ی یک‌صدمِ خیابان‌ها نیست. به نظر می‌آید قصّه‌ی آن شخصی است که به او گفتند برود کلاه بیاورد، و او رفت، سرِ طرف را برید و آورد. آری! موقع سال تحویل که حتماً ازدحامی آنچنانی پیش می‌آمد باید موانعی ایجاد می‌شد، ولی هنوز که هنوز است مانع زیارت اهل قبور هستند. که این برای افراد متوفی به‌خصوص آن‌هایی که اخیراً فوت کرده‌اند، آزاردهنده است. البته ظاهرا از دیروز موانع را برداشته اند. موفق باشید

27109

برزخ مومنینبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد اگر انسان عزم استفاده از معارف را داشته باشد ولی مرگ به او این اجازه را ندهد سیر او در برزخ و قیامت چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات ما خبر از آن می‌دهند که همه‌ی آنچه را که آگاهانه اراده کرده است، برایش محقق می‌شود. موفق باشید

27091
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تبریک ویژه بمناسبت ولادت قمر بنی هاشم. دیدگاه برخی از مکاتب مبنی بر اینکه سیر تکاملی بشر رو به افول و تنزل است و وقوع خاتمیت و ختم ارسال انبیا و نیز وقوع غیبت و فقدان حضور امام معصوم، خود دلیل محکمی مبنی بر عدم قابلیت و شایستگی بشر در آخرالزمان برای درک حضور رهبر و راهنمای شایسته است آیا بر مبنای دیدگاه تشیع مطلب صحیح و متقنی است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جمله‌ی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» فکر کنید که فرمودند منتظر مصلح، خودش باید صالح باشد. و به مدد خود حضرت، بحمداللّه ملت ایران راه تعالی بشریت را در پیش گرفته. و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در روز مبعث فرمودند: «ملت ایران علیرغم بعضی از ظواهر، قدرت ایمان‌شان و رسوخ ایمان در دل‌هایشان خیلی زیاد است». و بعد فرمودند: «بنده با قاطعیت عرض می‌کنم که ملت ایران، ملت صبوری هستند». و این حکایت از آن دارد که خداوند اراده کرده است از طریق ملت ایران، آینده‌ی درخشانی را به جهان بشریت عرضه کند جهانی که کاملاً آینده‌ی خود را در فضای سکولار، تیره و تار کرده است و به خطا با انواع سرگرمی‌های غیر شایسته می‌خواهد از آن آینده فرار کند. موفق باشید  

26527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز من به خودم و نحوه مطالعه خودم شک دارم. چند وقتی است مصباح الهدایه را از طریق شرح شما در حال مطالعه هستم اما به راحتی تمام صحبتها و توضیحات شما را تایید می کنم و جای شک و شبه یا انکاری برای من باقی نمی مونه و از طرفی در شروع مباحث سوال برام پیش می آمد اما به مرور رفع می شد و تمام مطالب از لحاظ عقلی و قلبی فقط ناخواسته تایید می کردم و می کنم (حقیقتش از همان ابتدای آشنایی با شما راجع به همه مطالب و سیر مطالعاتی شما اینگونه بودم) اما اگر کسی سوالی در این باب از من بپرسه اصلا توانایی توضیح ندارم فقط قلبم میدونه جواب چیه تازه اگر بخواهم توضیح بدم نه تنها جواب دقیق و کامل نمیتونم بدم بلکه بیشتر موجب ایجاد سوال و شبه برای طرف مقابلم میشم با همه این احوالات از این وضعیت ناراحت نیستم به خودم میگم من در جایگاه تدریس یا تفهیم موضوع برای شخص دیگر نیستم لزومی هم نداره خودم بتونم برای خودم این را مطالب شرح بدم همین که تایید قلبی دارم که منجر به اعتقادم میشه کافیست اما به تازگی نگران شدم که آیا این واقعا برای آخرتم کافیست؟ یا شیوه مطالعه من از همان ابتدا (طی این ۱۵ سال تا کنون) ایراد داره یا خیر؟ چون واقعا از همه لحاظ تایید می کنم گاهی حتی در برخی مباحث شما مثل مصباح الهدایه به خودم میگم خوب این توضیحات که واضح هستش و قابل فهم چرا اینقدر تفسیر میشه هرچند با تفسیر بیشتر تاییدیه من بیشتر میشه و اصلا در خصوص هیچ یک از مباحث شما تا کنون نیاز به فکر کردن نداشتم و شاید باور نکنید گاهی به خودم میگه این مباحث فقط جنبه یاداوری و تذکر داره انگار میدونم با اینکه بار اول است که به آن مواجه شدم. ۲. یکی از اساتید معارف ما می فرمود روح اموات با شخص آشنای خودشون در عالم دنیا میتونند ارتباط داشته باشن و با خیرات آنها دعای خیرشان را شامل آن فرد میکنن ولی عموما برای ارتباط با ارواح طیبه مثل شهدا و امام خمینی (ره) و غیره از طریق شخص ناآشنا ارتباط تقریبا مشکل یا ناممکن است. در پاسخ به یکی از سوالات دوستان شما در این سایت فرمودید از طریق خیرات می شود با روح امام خمینی ارتباط برقرار کرد و همچون استاد کاملی در عرفان از امام بهره گرفت من سالهاست که بدنبال استاد عرفان می گردم اما هر شخصی که در مسیرم قرار گرفت کامل نبود و من اصلا وارد عرفان و آنچه آنها میگفتن نشدم یا بعد از مدتی کنار گذاشتم چون روحم احساس اغنا نداشت. قاعدتا من جدا از تمام مباحث و نقدهای سیاسی که فعلا در جامعه وجود داره شخص امام خمینی (ره) را از لحاظ توحیدی کامل می دانم و کسی را همپای ایشون نمی دانم. اما اگر توضیح استاد ما کاملا درست باشه پس من نمی تونم در خصوص عرفان از امام خمینی مدد بگیرم ناگفته نماند من همیشه فاتحه و اعمال خیری را نثار امام کردم و می کنم ولی احساس می کنم بی نتیجه بوده خلاصه اگر قرار است این مدد گرفتن از امام با دعا و خیرات بنده برای ایشون باشه نحوه راهنمایی ایشون به عنوان یک استاد عرفان برای منی که نمیشناسه چگونه صورت میگره (علت سول بخاطر فرمایشات آن استاد محترم می باشد) و از چه طریق متوجه باشم آن امداد غیبی یا هرچه هست از سمت امام خمینی است؟ ۳. استاد معارف ما معتقد است روزی در زمین هیچ یک از امامان زنده نیستن و انقدر اعتقادات مردم سست می شود که بجز پیران کسی یاد خدا نمی کند به گونه ای که آن پیران هم می گویند شاید خدا باشد وقتی به ایشون گفتم این قضیه با واسطه فیض بودن ائمه بر روی زمین منافات دارد ایشون گفت تو فکری می کنی تا کی قراره ائمه رجعت کنن و یا بمیرن و مجدد زنده شوند؟ نکنه قصد تو این است که آنها مدام بیایند و بمیرن درحالی‌که من تنها جوابم این بود که زمین از حجت خدا و خلیفه اش هرگز خالی نخواهد ماند ولی با انتقاد ایشون مواجه شدم و من پاسخ شفاهی نداشتم اما اصلا سخن ایشون را قبول نکردم نظر شما در این رابطه چیست؟ بخاطر صبر و حوصله و وقتی که برای همه ما می گذارید متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین حالت خوب است. زیرا بعد از مدتی برای شما شخصیت می‌شود و دیگر  بر اساس شخصیتِ خود سخن می‌گویید، نه بر اساس محفوظاتتان. ۲. مگر این ملت به روح حضرت امام و شهداء به جهت حضور در تاریخی که هستند، نزدیک نمی‌باشند؟ ندیدید که مردم چه اندازه حاج قاسم سلیمانی را از خود دیدند! آری! مثلاً اگر می‌خواهید با سید حیدر آملی مرتبط شویدبا روح او از طریق معارفی که مطرح کرده، یا توصیه‌هایی که نموده آشنا گردید. ۳. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حضور انسان کامل مبنی بر آن‌که انسان کامل همواره در صحنه است، شده است. خوب است که به آن کتاب که بر روی سایت است، رجوع شود. موفق باشید  

26315
متن پرسش
سلام علیکم: این جمله که آزادی هر فرد تا آنجا محترم است که به آزادی دیگران آسیب نزند، آیا در بحث حدود آزادی جمله درست و صحیحی بشمار می رود؟ این جمله به نظرم به بخش متعالی و خود عالی انسان نظر ندارد و متمرکز بر خود دانی بشر است و این نوع آزادی بیشتر شبیه وضعیتی در حد آزادی های جنگل می داند که موجوداتش به غذا و محدوده هم تعدی نمی کنند و آزاد و رها مشغول زندگی اند بدون اینکه وجه قدسی را به شکوفایی و آزادی از نفس اماره برسانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما آن اندازه آزادیم که شأن انسانی و قدسی ما و دیگران رعایت شود. موفق باشید   

25291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: می خواستم بدونم برای انتخاب اسم بچه چه فاکتورهایی باید در نظر گرفته بشه، این که یه اسم مذهبی انتخاب کنیم که در اجتماع وجهه خوبی نداره و ممکنه بچه رو مسخره کنن باید در نظر گرفته بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نام اسوه‌های دینی، نام‌هایی هستند که با خود فرهنگ و معانی خوبی را به همراه دارند و در کلّ، صاحب چنین اسم‌هایی محترم خواهند بود. موفق باشید

25110
متن پرسش
سلام: برای این که علم پیدا کنم که قرآن پیام خداست! قرآن برای من تحدی آورده است و می گوید من از جانب خدایم. چرا؟ چون کسی نمی تواند یک سوره همانند قرآن بیاورد. سوال: من که فارسی زبانم و عربی نمی دانم چگونه این استدلال قرآن را قبول یا رد کنم؟ من که توانایی ارزیابی این ادعای قرآن را ندارم. حالا من باید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که در همان زمان که فصاحت در زبان عربی به اوج خود رسیده بود و آن‌ها نتوانستند سوره‌ای همانند سوره‌های قرآن بیاورند؛ می‌تواند برای ما حجت باشد. از طرفی با نظر به محتوی قرآن و تدبّر در آن می‌توان متوجه شد که این سخن‌ها، سخن‌های خداوند است. و در همین رابطه حضرت حق می‌فرماید: «أفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» ﴿۸۲/ نساء﴾ آيا در قرآن نمى‏ انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى‏ يافتند. موفق باشید

در ضمن در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت عرایضی شده است که عیناً خدمت‌تان ارسال می‌گردد:

دريچه‏ هاى اعجاز قرآن

قرآن مى‏ فرمايد: «وَ انْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‏ بودن آنچه بر بنده‏ ى ما نازل شده شك داريد، سوره ‏اى مانند آن بياوريد. مبناى برهان اين است كه او يا به ‏واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده، و يا پيامبر نيست و با استعدادهاى بشرى ‏اش اين آيات را تنظيم كرده است. در حالت دوم از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‏ ى شما جمع شويد مى ‏توانيد يك سوره مثل سوره‏ هاى اين قرآن بياوريد و اگر نمى‏ توانيد، معلوم مى‏ شود كه او از جنبه ‏ى بشرى‏ اش به چنين توانايى نرسيده، پس او پيامبر خدا است. در رابطه با معجزه ‏بودن قرآن نمونه‏ هايى در ذيل؛ مورد اشاره قرار مى‏ گيرد:

۱. از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه ‏ى كلمات و نظم خاصى كه كلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طورى‏ كه نه تا آن زمان بشريت با اين تركيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‏ها توانستند از آن تقليد كنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراى آهنگ خاصى است كه در عين دارا بودن مفاهيم معنوى، بدون تكلف و تصنع، عالى ‏ترين معانى را در عالى ‏ترين قالب‏هاى لفظى اظهار مى ‏كند به طورى‏ كه معلوم نيست الفاظ تابع معانى‏ اند و يا معانى تابع الفاظ.

قرآن در زمانى به صحنه آمد و مبارز طلبيد كه اوج تكامل فصاحت عرب بود. از آن عجيب ‏تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا (ص) و حضرت على (ع) در عين فصاحت زيادى كه دارد، اصلًا شكل و هندسه‏ ى قرآن را ندارد. و اين مبارزه طلبى هنوز هم به قوت خود باقى است، مضافاً اين‏كه تا حال كسى نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتى به اين شكل در فلان كتاب بوده است. همچنان‏كه كسى نيامده بگويد من مثل آن را آورده ‏ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‏ تر باشد بيشتر متوجه مى‏ شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‏ كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‏ موسى (ع) از نوع سحر نيست.

۲. از نظر عُلوّ معنى و محتوى: بى‏ گمان مطمئن ‏ترين راه براى شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‏ ها و تعبيرهاى آن در باره‏ ى خود مى ‏باشد، توصيف‏ هايى از قبيل «هُدى للنّاس»، «هُدى للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» كه همه حكايت از آن دارد كه وقتى مى‏ فرمايد: اگر مى ‏توانيد مثل آن را بياوريد، يعنى آن چيز مثل قرآن از حيث هدايت‏ گرى و آوردن معارف هدايت‏گر و از حيث مطالب حكمت ‏آميز، هم سنگ دانش‏ هاى قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‏ هايى در حد قرآن دعوت مى‏ كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معنى است كه قرآن مجيد تمامى مواد و مصالح علمى جهت رسيدن انسان به سعادت فردى و اجتماعى را دارا است و با معارف خود رابطه‏ ى انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‏هاى ديگر» و با «جهان» را تبيين مى‏ كند و همه‏ ى اين معارف داراى سطوح و لايه‏ هاى متكثر هستند و در آن براى هرموضوعى بطن‏ ها وجود دارد. در پايين ‏ترين سطح با مردم عادى صحبت مى ‏كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطنى از بطون خود را براى او مى‏ گشايد و آوردن سوره‏ هايى با اين حدّ از علوّ در معانى به هيچ ‏وجه در حدّ بشر نيست.

انسانى كه قرآن طرح مى‏ كند وسعتى از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‏ ى ابعاد اين انسان را با همه‏ ى دقايق روحى ‏اش فرا گرفته است، در حالى كه انسان معرفى شده از راه حس و انديشه‏ ى بشرى در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه ‏ى اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معنى كه هر حكمِ فرعى آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مى‏ گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعى را تشكيل مى دهد.

مى‏ فرمايد: «كِتابٌ احْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابى است با آيات محكم كه سپس به صورت تفصيل درآمده، يعنى اين كتاب با آيات متعدد داراى غرض واحدى است كه وقتى به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقى» در مى ‏آيد و در جاى خود به صورت احكام شرعى ظاهر مى ‏شود، به اين معنى كه هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلى خارج نمى ‏شود و از مسير توحيدى خود عدول نمى‏ كند. به عنوان مثال: توحيد خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسنى» و «صفات علياى» الهى و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دورى از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‏ ى اين‏ها به توحيد برمى‏ گردد و انسان را به توحيد مى‏ رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوى بشر، سيرى از وحدت به سوى كثرت را دارا مى‏ باشند ولى از جهت سير از طرف انسان به سوى خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسى است، اما آن‏گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مى‏ كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طورى‏ كه در تمام فرهنگ بشر و نه در فرهنگ انبياء انسان در حدّ سوره‏ ى والعصر مطرح نيست، و انديشه‏ ى بشر نسبت به انسان به اندازه‏ ى تبيينى كه‏ يك سوره‏ ى كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد. قرآن پيوند با خدا را در همه ‏ى شئون زندگى جريان مى دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمى كند، بلكه خداى حاضر و محبوب را معرفى مى ‏نمايد كه مى‏ توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرك در آن است كه انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحدانى عالم را در هر مخلوقى بيابد و انسان مشرك پديده‏ هاى عالم را مستقل از حقيقت وحدانى مى ‏نگرد.

۳. اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول ۲۳ سال بر پيامبر خدا (ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعى و روحى متفاوتى كه براى رسول خدا (ص) پيش مى‏ آمد، بدون آن كه رسول خدا پيش‏نويسى داشته باشد و يا پس از نزول آن به و حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ ‏گونه تناقض و اختلافى در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسى نديد كه مثلًا پيامبر (ص) يادداشتى داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طورى آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته ‏اند و بخواهند آن را تصحيح كنند، آن هم آياتى كه قبلًا هيچ‏ كس چنين كلماتى در هيچ كتابى نگفته بود و بعداً هم كسى نيامد بگويد شبيه آن كلمات در كتاب‏هاى رومى‏ ها و يا ايرانى‏ هاى متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طورى است كه آيه ‏اى مفسّر آيه ‏اى ديگر و مجموعه‏ ى آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتى در يك موضوع وحدت نگاه‏ كاملًا در آن حاكم است. مثلًا در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته ‏ى متنوع دارد ولى همه با يك بينش و يك جهت و يك نگاه. خودِ قرآن مى‏ فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمى ‏كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مى‏ يافتند زيرا: اولًا: فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افكار انسان در طول زندگى تحت تأثير حالات متفاوت روحى ‏اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهى متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسى كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مى ‏افتد، در حالى‏ كه هيچ ‏كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگى و وحدت كاملى بر آن حاكم است.

۴. اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفى معنى حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مى‏ راند كه انسان به هيچ‏ وجه آن را از جان خود جدا نمى‏ بيند و به‏ خوبى جذب آن مى‏ شود. قرآن انسان را بر عقده‏ هاى درونى‏ اش پيروز مى‏ كند، مرگ را برايش معنى مى ‏نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مى ‏كند، مى‏ گويد:

«افَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ امْ عَلي قُلُوبٍ اقْفالُها»

آيا تدبّر در قرآن نمى ‏كنند و يا بر قلب‏هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمى‏ فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مى كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‏ شده كسى در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براى او در حقانيت آن ذره ‏اى شك باقى بماند؟ و يا بيشتر كسانى گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مى ‏دهند؟

۵. اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبى: آن واقعه ‏هايى كه در حين نزول قرآن با فكر بشرى درستى و نادرستى آن معلوم نبود در قرآن مطرح شده به طورى‏ كه بشر پس از سال‏ها به درستى آن پى ‏برده است مثل: پيش ‏بينى غلبه‏ ى روم بر ايران در شرايطى كه در آن زمان چنين غلبه ‏اى به ذهن‏ها هم خطور نمى ‏كرد.[4] حفريات باستان‏شناسان، كه پس از سال‏ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‏كه قرآن براى فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدورى مى دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده ‏اند ولى بعدها معلوم شد كه ستاره‏ها داراى مدار هستند و در مدار خود در گردش‏اند.

۶. اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناورى مطلب: از طريق كسى كه برترى فوق العاده ‏اى از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطى آنچنان محدود زندگى مى‏ كرد كه مثال زدنى است و از آن طرف ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآنى با اين وسعتِ علمى و دقت روحى مطرح شود حكايت از آن دارد كه از طرف خداى حكيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليرى مى ‏گويد: «كتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن كتابى است كه نمى ‏توان از آن تقليد كرد ... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتى كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است ... ما در اين كتاب مخزن‏ ها و ذخايرى از دانش مى ‏بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‏ ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوى‏ ترين رجال سياست است».[5]

قرائنى كه انديشه را بر صدق گفتار نبى مى كشاند

علاوه برمطالب فوق در مورد خود قرآن كه دليل است برمعجزه بودن آن، توجه به شخصيت پيامبر (ص) نيز انديشه را به حقانيت شخص نبى مى‏ كشاند كه موارد زير از اين نوع مى‏ باشد:

۱. محيط دعوت: انديشه نمى‏ پذيرد كه انسانى درس نخوانده در محيطى چنان عقب افتاده از تمدن و آلوده به پائين‏ ترين خرافات جاهلى، بدون ارتباط با خالقِ عليمِ هستى، چنين معارفى را ارائه دهد.

۲. سابقه‏ ى تاريخى و خصوصيات اخلاقى: ۴۰ سال در محيطى زندگى‏ كردن كه كوچك ‏ترين خطاى اخلاقى نمايان مى‏ شود و در عين حال هيچ نقطه ضعفى نداشتن، به طورى كه او را «امين» لقب دادند و حتى‏ در اتهاماتِ بعد از بعثت او را «ساحر» و «شاعر» و «مجنون» خواندند، ولى به جهت نوع عمل‏كردش هرگز جامعه اتهام اخلاقى را نسبت به شخصيت او نمى‏ پذيرفت، چگونه انديشه مى‏ پذيرد چنين انسان پاكى يك مرتبه دروغى به اين بزرگى بگويد و ۲۳ سال هم همه‏ ى زندگيش را بر سر اين دروغ بگذارد و با آن همه مشكلات يك لحظه هم عقب ‏نشينى نكند؟

۳. محتواى مكتب و دعوت: مكتبى كه محور فكرى خود را «توحيد» قرار داده و آن را چون خونى در رگ جامعه جارى ساخته و مدعى است هيچ‏كس جز خدا نجات‏دهنده‏ ى انسان‏ها نيست و آورنده ‏ى آن مكتب براى خود هيچ ادعايى جز بندگى خداى واحد ندارد و اجازه ‏ى هيچ غلوّى را در مورد خود نمى‏ دهد و مردم را به سوى خدا دعوت مى‏ كند و بندگى غير خدا را بدترين گناه مى ‏داند و در جامعه‏ ى طبقاتى آن روز شعار برادرى مى‏ دهد و محيط كينه و جهل را به محيط برادرى و دانش تبديل مى‏ كند، چگونه انديشه مى ‏پذيرد چنين مكتبى آورنده ‏اش يك دروغ پرداز نابغه باشد و بدون ارتباط با غيب مطلق چنين مكتبى را ارائه دهد، بايد يا او پيامبر باشد و يا دغلكار، و چنين حركات و كلماتى هرگز از يك انسان دغلكار صادر نمى‏ شود كه براى خود در دينى كه آورده هيچ سهمى نخواهد و تماماً خود را نفى كند.

۴. تأثير دعوت پيامبر در محيط: رسول خدا (ص) در طى ۲۳ سال از قومى متروك كه ارزش استعمارشدن توسط دو قدرت ايران و روم را هم نداشت تمدنى شگرف به ‏وجود آورد به طورى كه جهانِ آن روز در قبضه‏ ى مستقيم يا غير مستقيم آن دعوت قرار گرفت و به اين دليل انسان‏ انديشمند نمی پذیرد بدون تأثير خالق هستى بر قلب ملت ها چنين تأثيرى ممكن باشد، به اين معنى كه بايد همان خالق روح و قلب انسان، آورنده ‏ى اصلى اين مكتب باشد كه بين محتواى كتاب الهى و قلب انسان‏ها اين‏چنين هماهنگى حاكم است. يكى از دانشمندان هندى می گویند: كشور هندوستان با اين ‏همه پندهاى حكيمانه كه از بزرگان دين هندو به ما داده شده، هنوز دچار شراب‏خوارى و استعمال مسكرات است، اما محمد همين كه شراب را حرام كرد پيروان او هركجا خُم شراب را ديدند شكستند و همه از شراب‏خوارى دست برداشتند.[6]

۵. وسايل نيل به هدف: رسول خدا (ص) از طريق دستورات اخلاقى كه در آن دستورات هيچ انسانى بى ‏دليل تحقير نشود هدفش را پيش مى‏ برد، قرآن مى‏ فرمايد: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»[7] كارهاى ناشايستِ هيچ قومى، شما را به مقابله‏ اى ناشايست وا ندارد، عدالت پيشه كنيد كه اين به تقوى نزديك‏تر است. و لذا پيامبر اسلام هرگز براى اهداف خود از وسايل نامشروع و يا جهل مردم استفاده نكرد، حتى در مرگ فرزندشان كه مصادف با خورشيدگرفتگى شد و مردم مدينه آن را به مرگ فرزند پيامبر (ص) مربوط دانستند، حضرت آن را نفى فرمودند. به اين دلايل است كه انسان انديشمند نمى‏ پذيرد چنين كسى با اين طرز رفتار، يك سياست باز حرفه ‏اى و يا يك مدعى دروغين و يا يك شهرت‏ طلب باشد زيرا رفتارش تأييدكننده‏ ى اين حقيقت است كه او مأمور و فرستاده‏ ى خداوند است و در افقى ماوراء دنيا زندگى مى ‏كند و متذكر حقيقتى است بسيار متعالى.

 


[1] ( ۱)- سوره‏ى بقره، آيه‏ى ۲۳.

[2] ( ۱)- سوره‏ ى هود، آیه ی ۱.

[3] ( ۱)- سوره‏ ى نساء، آيه‏ى ۸۲.

[4] ( ۱)- در سال ۶۱۷ ميلادى يعنى هفتمين سال بعثت پيامبر اكرم (ص) ايران بر روم پيروز شد و تا نزديك پايتخت روم پيش‏روى كرد، در همان سال قرآن پيش‏بينى پيروزى روم را در كم‏تر از ده سال نمود. (به آيات اوليه‏ ى سوره‏ ى روم رجوع شود).

[5] ( ۱)- استاد دانشگاه ناپل، كتاب « پيشرفت سريع اسلام»، ترجمه‏ى سعيدى، ص 49.

[6] ( ۱)- كتاب محمد (ص) از نظر ديگران، ترجمه‏ ى محمد على خليلى.

[7] ( ۲)- سوره‏ ى مائده، آيه ‏ى ۸.

24274
متن پرسش
استاد عزیز سلام: چرا فلسفه غرب دچار ایده آلیسم و ذهن‌گرایی و نوعی شک گرایی شده و نمی‌تواند مسئله عین و ذهن را برای خود حل کند؟ چه نفعی برایشان دارد که خود را به خواب زده اند؟ مگر در همان روانشناسی غرب کسی که دچار تفکراتی شبیه ذهن گراها شود را دچار اختلال فکری و روحی و کسی که تعادل فکری ندارد و دارای نوعی بیماری فکری روحیست معرفی نمی‌کنند و او را دچار هذیان معرفی نمی کنند و برای این شخص برای خلاصی از این اختلال دارو و مشاوره تجویز نمی کنند، حال چه شده که یک چنین فردی را که تفکراتش ارزش اعتنا ندارد را در حد فیلسوف بالا می‌برند و نوعی انحراف مالیخولیا گونه در تفکر غرب ایجاد می کنند، چه نفعی از این انحراف می برند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث نومن و فنومن که کانت مطرح می‌کند بر این مبنا است که انسان تنها با فنومن مرتبط است که عیناً مطابق واقعیت خارج نیست و مفاهیم استعلایی مثل علیت و زمان و مکان، بر روی آن تأثیر می‌کند از آن جهت که آن‌چه ما از خارج در ذهن داریم عین خارج نیست. ولی کانت معتقد است بشر بیش از این در درکِ حقیقت توان ندارد مگر از طریق اخلاق. در هر حال این مشکلی است که در آن فلسفه هست. موفق باشید

31425
متن پرسش
سلام علیکم: می‌خواستم بدانم چه مقدار انسان می‌تواند در تغییر ویژگی های شخصیتی خود که با سالها تکرار رفتار و عمل آن را تثبیت نموده است موفق شود؟ و اگر تلاش کرد و نتیجه حاصل نشد چه؟ آیا کسی که به دلیل شاکله وجودی اش، اهل مطالعه نباشد باید دنبال مطالعه و کتاب برود که کاری مطلوب و لازم به شمار می آید، یا دنبال آن کاری که در آن موفقیتش بیشتر است ولو اینکه لازم و ضروری هم نباشد برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یکی از راه‌های پیشنهادی که به نظر می‌آید راهی کاربردی باشد آن است که انسان‌های بزرگ و راهکارهای آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم. پیشنهاد مشخص بنده، مطالعه جدّی و با حوصله کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. موفق باشید

31379
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال قبل در مورد کرونا جواب حضرتعالی بسیار عجیب بنظر می‌رسید. ناکارامدی نظام که اظهر من الشمس است چه نیاز است که غربی ها متوسل به کرونا شوند اتفاقا اینکه نتوانسته کرونا را جمع کند نشان ناکارامدی نظام است. بحث تقابل مردم هم الان بسیاری رعایت نمی‌کنند برخی رعایت می‌کنند تقابلی هم نیست تقابل از این مسائل جزئی گذشته است. بنحوی که اگر دو قطبی های پیشین بر سر چپ و راست اصلاح طلب و اصولگرا بود حال به قبول داشتن یا نداشتن نظام است و دیدیم که در رفراندوم انتخابات اخیرا اکثر مردم شرکت نکردند معذلک باز هم در کمال آرامش در کنار هم زندگی می‌کنند بنظر حقیر رهبری بنظر می‌رسد قائل به همان دیدگاه گزینش غرب هستند و آن را کل واحد نمی‌پندارند و چون پزشکی جدید را پذیرفته اند توصیه های آنها را هم پذیرا هستند و واکسن می‌زنند اما شنیده نشد که از معجونهای طب سنتی استفاده کنند البته طنز ماجرا اینجاست که در خبرها خواندم جناب سیدمحمد موسوی از طبیبان سنتی که برای کرونا نسخه می‌پیچید بر اثر ابتلا به کرونا درگذشتند بپذیریم که راهی جز غرب نیست. تصاویر مریخ نورد استقامت را نگاه کنید و تصاویر استقامت امت همیشه در صحنه در صفهای مرغ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید متوجه امکانات تاریخی خود شد و راهی که در این بستر تاریخی رو به جلو داریم تا با صبر انقلابی و حکمت و بصیرت مقام معظم رهبری، آینده خود را بسازیم. عرایضی در این رابطه در موضوع «شهید حججی و استعدادنهفته انقلاب در آینده»https://eitaa.com/matalebevijeh/7546  شده است. موفق باشید

30709
متن پرسش
با سلام: ۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟ ۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس می‌توان گفت باز آینده از آنِ انسان‌ها است و با توجه به این‌که جهان مدرن با همه‌ی تحقیقات علمی‌اش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسان‌ها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسان‌ها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامه‌ی طباطبایی همین‌طور می‌فرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد می‌کند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید

30427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از جلسه های ابن جندب را گوش می‌دادم در مورد این بود که نباید به قالب عمل خودمون اعتکاد کنیم و بگیم دیگه این عمل مقبول هست و بدرد ما میخوره باید همیشه بین‌خوف و رجا باشیم نه اینکه بگیم پذیرفته نیست و نه اینکه بگیم پذیرفته هست. حال سوال بنده این است آیا خوف و رجا در مورد توبه از گناهان بیشماری که انجام شده هم صدق می‌کند؟ یعنی نه اینکه مطمئن باشیم خداوند کامل دیگه گناه ما را بخشید و نه اینکه بگیم دیگه نمی بخشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! چون او توّاب و شدیداً توبه‌پذیر است. لذا در این مورد به گفته‌ی جناب مولوی: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان، کارها دشوار نیست». موفق باشید

29954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض خسته نباشید: پسری هستم بیست ساله از استان اصفهان. خدا را هزار مرتبه شکر از همه لحاظ (جسمی، روحی، خانوادگی...) در صحت و سلامت کاملم. ولی از زمانی که بدنیا آمدم و قدرت فهم پیدا کردم یا به خاطر فکر زیاد در مورد آینده اضطراب داشته ام. یا به خاطر فکر بگذشته و مقایسه خود با دیگران دچار افسردگی بوده ام. به خاطر رفتارها و کنایه های اطرافیان علی رغم توانمندی هایم دچار خودکم انگاری شده و عزت نفسم را از دست داده ام. با وجود دعاها و توسلاتی که داشته ام هیچ تغییری در افکارم ایجاد نشده و در هر دوره ای از زندگیم به خاطر مسائلی جزئی و پیش پا افتاده غصه خورده ام هر زمانی هم که قدرت رفع آن مشکل را پیدا کرده ام درگیری ذهنی دیگری بسراغم آمده و آزرده خاطرم کرده. خدا شاهدست که هیچ مشکلی ندارم ولی به قول معروف «نمیدونم چمه». تا الان که گذشت ولی ناراضی هم نیستم. دوست دارم ازین به بعد با آرامش خاطر و فکری آزاد از هر دغدغه به زندگیم برسم. لطفا کمکم کنید چه از لحاظ معنوی چه از لحاظ معرفتی و مشورتی. بشدت علاقه مند به مطالعه و مشغله کاری هستم ولی هربار شروع بسرگرم کردن خودم می‌کنم مشکلی پیش آمده و از کار میفتم. انتقادی هم به قشر متفکر و معنوی دارم. قبل از مراجعه به شما سعی کردم تماسی با آیت الله ناصری و حتی فرزندشون شیخ جعفر داشته باشم ولی در هر بار از طرف اطرافیانشون به مانع خوردم. انگار که در محیطی بسته و به دور از ارتباط قرار گرفته اند که مقصر شاید اطرافیان هستند. بابت پرحرفی عذر خواهی می‌کنم. یا علی خدا نگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به این بزرگان حق بدهید که به کارهایی که برای خود تعیین و تعریف کرده‌اند برسند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید و از برنامه‌ی ورزشی که به خود می‌دهید نیز غافل نباشید. در این مورد اخیر می‌توانید به قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» رجوع فرمایید. موفق باشید

29860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: برای پیشرفت علمی اقتصادی و غیره انگار که هر چه بخواهیم برای رشد در این موارد تلاش کنیم مدام در جستجوی هدفی الهی برای حضور در این موارد هستیم ولی پیدا نمی‌کنم و انگار حسی به من می‌گوید که همانطور که کار و زندگیم همه اینها به وقتش فراهم شد بقیه زندگی هم به وقتش فراهم می‌شود و فقط من باید نسبت به شرایطی که در آن قرار می‌گیرم فقط وظیفه ام تلاش در درست انجام دادن و حفظ خود، متناسب با تکلیف دینی ام هست که البته آرامش بیشتری هم در این نوع زندگی دارم و خدا می‌داند همه چیز رو هم انگار که شاید به سختی بوده ولی با آرامش خود و خانواده ام بودم / ولی این حس که چرا به دنبال رشد و کار بیشتر نیستم مرا هم دچار تردید کرده که آیا واقعا تنبلی می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقا درست می‌فرمایید؛ آری باید پای در راه نهاد، خود راه بگویدت که چون باید کرد. نکاتی در یادداشت ویژه «حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته‌ در انقلاب اسلامی» مطرح شده‌است. شاید به کار آید. موفق باشید

29616
متن پرسش
سلام استاد: با عرض خدا قوت: سوال ۱: استاد نظر شما رو راجع به انقلاب اسلامی میدونم و خودم هم معتقدم که انقلاب اسلامی، عالم رو فراخواهد گرفت، اما نه با مسئولین الان!!! فقط هم منظورم مسئولین دولتی و اقتصادی نیس، بلکه سیاسی و فرهنگی و حتی نظامی! با این انفعال مسئولین و ترس و ایمان ضعیف کجارو خواهیم گرفت؟ اگه مسئولین ما مثل رهبر و حاج قاسم سلیمانی شجاعت و ایمان و تدبیر داشتن الان ما اینجا نبودیم، باز هم میگم منظورم دولت وقت نیس، حتی مجلسی که با شعار انقلابی گری اومد روی کار، وضعیته اسفناکی داره بعد از چند ماه! از طرفی مردمی داریم انقلابی، صبور و شاکر، با ایمان و محکم، چرا باید اینطور مسئولینی داشته باشیم؟ چرا همیشه باید انسان های فاسد، سکان دار هر مدیریتی باشن؟ انقدر مدیران خوب کم هستند که به چشم نمیان. خوب هاشونم انقدر ایراد داره کارشون واقعا قابل دفاع نیستن، مثلا از نظر من آقای رئیسی با نیت خوب کار میکنن و تلاش میکنن ولی حقیقتا خروجیش اصلا قابل دفاع نیست، مثل حکم آقای طبری با اون همه خیانت و رشوه. استاد حقیقت اینه که من واقعا دیگه، ذره ای به مسئولین مون اعتقادی ندارم و اونها رو اصلاح پذیر نمیدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید وقتی متوجه باشیم حرکتی توحیدی در تاریخ به میان می‌آید، آن حرکت با انواع تنگناها روبه‌رو خواهد بود، از جبهه‌ی استکبار و جاهلیتِ بیرونی بگیر، تا تنگناهای تاریخی درونی و تا نفس امّاره‌ی ما که گاه و بی‌گاه سر بر می‌آورد. ولی با این‌همه از عجایب روزگار این‌که خدا کار خود را می‌کند. صحنه‌ای مثل مقابله‌ی قارون منطقه یعنی آل سعود را با فقیرترین کشور منطقه یعنی یمن، به وجود می‌آورد تا نشان دهد بنا گذاشته است در این تاریخ آبروی صاحبان زر و زور و تزویر را ببرد. نه! کارها دارد به نور توحید جلو می‌رود. بنده و امثال بنده باید در این فرآیندِ خاص جای خود را مشخص کنیم وگرنه خداوند همان بلایی که بر سر آل سعود در منطقه آورد که نه راه پس دارد و نه راه پیش، بر سر قارون‌های داخلیِ ما می‌آورد. برو برگرد هم ندارد. موفق باشید  

28706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی طول عمر و عزت برای شما استاد عزیز: طرحی رو دیدم که بنظرم برای عدالت اقتصادی طرح بسیار خوبیه، با توجه به مباحث روز در مورد طرح گشایش اقتصادی، خواستم از فضای رسانه ای شما برای نشر اون استفاده کنم (متن خلاصه شده است و لینک اصلی در انتهای متن قرار داده شد) پیش‌فروش بنزین به‌جای نفت‌خام مهدی نصرتی در طرح گشایش اقتصادی دولت، قرار است نفت خام به مردم عرضه شود. هم‌زمان مجلس نیز طرحی را در نوبت بررسی دارد که سهمیه بنزین به جای خودروها به همه افراد تخصیص یابد. در این یادداشت ایده‌ای را مطرح می‌کنیم که با ترکیب این دو طرح، به یک راهکار راهگشا و با اثرات شگفت‌انگیز بتوان رسید. طرح فروش اوراق مشارکت یا سلف نفتی می‌تواند ایده خوبی باشد، اما چند ایراد اساسی دارد. یکی از ایرادهای مهم طرح این است که اگر دولت نتواند در آینده نفت‌های مورد نظر را به فروش برساند چه باید کرد؟ آیا می‌توان بشکه‌‌های نفت‌خام را به مردم تحویل داد‌؟ آیا مردم و فعالان اقتصادی می‌توانند آن را به مصرف برسانند؟‌ می‌توانند نفت‌خام را صادر کنند؟ ظاهرا در آخرین اصلاحیه، پالایشگاه‌ها مکلف شده‌اند که نفت را از مردم بخرند. همین تعیین تکلیف برای پالایشگاه‌ها خود می‌تواند زمینه شکست این طرح را فراهم کند. اما اگر به‌جای نفت‌خام، که یک کالای واسطه‌ای و مورد استفاده شرکت‌های بزرگ و پالایشگاه‌ها است، بنزین جایگزین شود به نظر می‌رسد نتایج بهتری حاصل می‌شود. اگر دولت به دلیل تحریم نتواند بنزین تولیدی را به فروش برساند، می‌تواند این کار را از طریق مردم انجام دهد و بنزین را کمی ارزان‌تر از قیمت صادراتی به مردم پیش‌فروش کند. این طرح مشکلاتی را که در بالا درخصوص نفت‌خام اشاره شد، ندارد؛ زیرا اولا بنزین کالای نهایی است که توسط مردم قابل مصرف است. ثانیا ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه وجود دارد که همگی می‌توانند مشتری بالقوه بنزین ایران باشند و با توجه به مرزهای گسترده ایران، می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد. به این ترتیب پدیده مذموم قاچاق بنزین به موضوع پسندیده صادرات مردمی بنزین تبدیل می‌شود. برای این منظور لازم است طرح سهمیه‌بندی بنزین هم به شکل زیر، اصلاح شود: به‌جای سهمیه‌بندی و قیمت‌گذاری بنزین به شکل فعلی، اولا به هر شهروند ایرانی سهمیه‌ای تخصیص می‌یابد (مثلا هر نفر یک لیتر در روز، جمعا به میزان ۸۰ میلیون لیتر در روز). برای این منظور حساب شهروندان به‌صورت دیجیتالی شارژ می‌شود. در ضمن دولت بخشی یا تمام بنزین مازاد بر سهمیه فوق را نیز به مردم می‌فروشد. همچنین به‌جای پیش‌فروش نفت، بنزین به قیمت صادراتی به آنها پیش‌فروش می‌شود. ثانیا سهمیه دیجیتال بنزین که از این طریق به مردم تخصیص می‌یابد، قابل خرید و فروش توسط آنها در بازار ثانویه است. اما اثرات شگفت‌انگیز این طرح: تامین مالی برای دولت صورت می‌گیرد و مردم هم نگرانی از اینکه در آینده نفت روی دست دولت بماند، نخواهند داشت. با آزادسازی صادرات بنزین، به سرعت رانت قیمتی و فاصله ارزش داخلی و خارجی بنزین حذف می‌شود و قیمت بنزین به ارزش واقعی خود نزدیک می‌شود بدون اینکه فشار آن به شهروندان منتقل شود. مردمی که تا امروز دوست داشتند بنزین ارزان باشد طرفدار قیمت بین‌المللی آن خواهند شد چون بنزین مازاد خود را می‌توانند صادر کنند (تاجران بنزین‌های خُرد را از مردم می‌خرند و تجمیع می‌کنند و آن را به‌صورت عمده‌تر که برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد، صادر می‌کنند). مهم‌ترین حسن این ارز دیجیتال بنزینی برای شهروندان این است که ارزش آن طی زمان در معرض دست‌اندازی مالیات تورمی نخواهد بود؛ یعنی همان اتفاق ناگواری که هر سال برای ریال روی می‌دهد! یعنی شهروندان می‌دانند که حداقل در ازای هر واحد از این سهمیه‌ها می‌توانند یک لیتر بنزین دریافت کنند. متاسفانه چنین تعهدی درباره ریال وجود ندارد! قابل پیش‌بینی است که این ارز دیجیتال به سرعت در کشورهای منطقه تبدیل به یک کالای با‌ارزش شود که اتفاقا برای مبادلات تجاری و دور زدن تحریم‌ها و خلاص شدن از شر دلار و سایر ارزهای واسط نیز مفید است. در پایان تاکید می‌شود که چنین ایده‌هایی ابعاد و زوایای متعدد و ناشناخته دارند که نیازمند بررسی دقیق است و بدیهی است که یک‌شبه قابل‌اجرا نیستند. در این راستا پیشنهاد می‌شود این طرح ابتدا به‌صورت اختیاری و در مناطق کنترل شده‌ای مثل کیش، سپس قشم و مناطق آزاد اجرایی شود و سپس با شناسایی و رفع مشکلات اجرایی به کل کشور تعمیم یابد. در عین حال طرح پیش‌فروش بنزین به مردم به قیمت صادراتی می‌تواند از همین امروز اجرایی شود و معطل سازوکار جدید سهمیه‌بندی نماند. طرح سهمیه بنزین قابل مبادله نخستین بار در همین ستون در سال ۱۳۸۵ توسط نگارنده در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» مطرح و طرح شکل‌گیری ارز دیجیتال با پشتوانه بنزین نیز در سال ۱۳۹۷ عنوان شد که در آن ارز دیجیتال مذکور را «گزکوین» نام‌گذاری کردیم. ______________ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-28/3681680-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85 سرمقاله دنیای اقتصاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه شده اید طرح هایی از این قرار در مجلس نیز مطرح است که به نظر بنده این به عدالت اجتماعی نزدیک تر می باشد. باید منتظر بود ببینیم کدام طرح بیشترین استقبال را دارا می باشد. موفق باشید

28632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: بنده با خواندن آشتی با خدا و کمی از خویشتن پنهان دریافتم که بسیاری از مشکلات روحی من بخاطر نبود معرفت نفس است. و تصمیم دارم با خود واقعی ام ارتباط داشته باشم ولی متاسفانه نمی توانم توجه به خود واقعی کنم. یا نهایتا پس از مثلا نیم ساعت سعی در توجه به نفس در حد یه لحظه و نه بیشتر متوجه می شوم. چه کنم تا بتوانم بیشتر و راحت تر با نفس خود ارتباط داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آن با جدیّت تمام و به صورت درازمدت دنبال فرمایید. موفق باشید

27214
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت موت اخترامی با موت طیبعی از چه نظر هست و چه عواملی باعث موت اخترامی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که روایات متذکر می‌شوند، گناهان عمر را کوتاه می‌کند. حضرت جواد «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگِ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است. موفق باشید

24663
متن پرسش
جناب استاد سلام: بنده چند وقتیست که درگیر برخی شبهات فلسفی هستم و از طریق حل این شبهات و تفکر در براهین عقلا کمی از فلسفه بهره برده ام البته بسیار کم و توانسته ام بر شبهات غلبه کنم،اما احساس می کنم این مباحث به قلب بنده نور نمی‌دهد و به گونه ای بنده را راضی نمی کند و احساس دلگیری و گرفتگی و به اصطلاح دچار نوعی قبض روحی شده ام، فکر می کنم درگیر این تفکرات شدن بعد از حل شبهات و ادامه دادن به آن مسیر فلسفی صرف نوعی حجاب بر قلب بنده پوشانده و باعث آن قبض روحی شده، بنده می خواهم این حجاب ها برطرف شده و معرفت اهل البیت (ع) و محبت ایشان در قلبم تجلی کند تا به معنای واقعی حیات طیبه و مفیدی داشته باشم، بنده می فهمم آن نور و گشایشی که بنده می خواهم و قلب بنده محتاج آن است تا راضی شود معرفتی غیر از اموریست که درگیر آنم و آن معرفت و محبت اهل البیت (ع) می باشد، اما نمی دانم از کجا شروع کنم تا به معرفت حقیقی دست یابم و محبت اهل البیت (ع) در قلبم تجلی کند، لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید و سیر مطالعاتی و عملی به بنده معرفی نمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از رفع شبهات و کسب معرفتِ لازم، از طریق رعایت شریعت الهی و تدبّر در قرآن و روایات، قلبْ راه می‌افتد. پیشنهاد بنده برای ابتدایِ کار، شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «برهان صدیقین» است. موفق باشید

24273
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد ببخشید در باب روزها و ساعات مناسب برای بارداری، روزهایی وجود دارد که در آن نزدیکی نهی شده. مثل شب یکشنبه. بنده که حالا در آستانه پدر شدن هستم خیلی نگرانم که خدای نخواسته نکند نطفه بچه در روزی که نباید، بسته شده باشد. حال از شما می خواستم بپرسم که این روز ها و ساعات در خیر یا شر بودن بچه و عاقبتش چقدر می تواند موثر باشد؟ واقعا از این باب نگرانم و استرس دارم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع توصیه‌ها که در روایات مطرح است مربوط به «ما فی‌الشرایط» می‌باشد و نظرها را به بهترین بستر می‌اندازد. لذا رعایت آن‌ها در جای خود خوب است ولی عمده مربوط به «ما فی‌الانسان» است و آن‌چه را که خود جنین برای خود انتخاب می‌کند و بدین لحاظ نباید نگران بود. خوب است در این مورد سری به کتاب «تربیت اسلامی» از آیت اللّه حائری شیرازی بزنید. موفق باشید

18840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 18825 «هر تکنیکی فرهنگی را با خود می‌آورد و باید نسبت به آن فرهنگ، خودآگاهی پیدا کرد تا اسیر آن نشویم.» این خود آگاهی نسبت به فرهنگ ها که پشت این ابزار است چگونه به دست می آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی تاریخ تفکری که در آن فرهنگ جاری است می‌توان آثار آن فرهنگ را در جای خود مورد بررسی قرار داد. مثل آن‌که برای درک تکنیک غربی باید فلسفه‌ی غرب را که از رنسانس تا عصر حاضر در میان است، دنبال کرد تا معلوم شود این تکنیک، جواب چه نوع تفکری است. موفق باشید

31427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ضمن تسلیت ایام حزن و اندوه ائمه علیه السلام کتاب آنسوی مرگ رو می خوندم. سری به پرسش و پاسخ های مخاطبین سایت هم زدم چند مورد بیاناتی فرموده بودین. قبلا در مورد کتاب سیاحت غرب که تا حدودی در همین فضاست بیاناتی فرموده بودین که با وجود حجم کم کتاب بسیار راه گشا بود. با توجه به بعضی مسائلی که در کتاب بود و مشکل پیش می آورد (که در پرسش خوانندگان هم موردی مطرح شده بود) می خواستم از شما درخواست کنم با توجه به اینکه کتاب استقبال خوبی داشته و بسیاری آن را می خوانند در صورت صلاح دید و وسعت وقت مطالبی هم برای این کتاب بیان کنید که جهت نگاه و استفاده خوانندگان صحیح باشه تا بشه بهره بیشتر در مسیر صحیح از کتاب بگیریم --------------------------------------- برای نمونه دو سه مورد که خودم به مشکل برخوردم مورد اول که بسیار تکان دهنده بود وضعیت شهر از دید ملکوتی آن بود. در مورد تجربه سوم، وادی حق الناس بود کاملا نا امید کننده بود. در ادامه توصیف بهشت برزخی بود یک مورد درباره لذات جنسی افراد بود که قرار دادن این صحبت ها با آن بیانی که شما در مورد حورالعین داشتید تفاوت از زمین تا آسمان بیشتر بود. مورد دیگر توصیف بهشت که حس تفرجگاه شش هفت ستاره برو منتقل می کرد. موارد دیگری هم بود که اینها رو برای نمونه ذکر کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد سؤال‌هایی از طرف کاربران محترم در زمان‌های مختلف شده و بنده نیز عرایضی داشته‌ام خوب است که به آن جواب‌ها رجوع شود. مثل سؤال و جواب شماره‌ 25063 و 27034 . موفق باشید

نمایش چاپی