بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت آقای طاهرزاده: نظرتون راجع به آتش زدن کتاب پزشکی هاریسون چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً غلط بود و ضرر آن بسیار زیاد است و موجب مطلق‌شدنِ طبّ شیمیایی می‌شود که مسلّم ارزش مطلق‌شدن ندارد. کار ایشان عامل تضعیف طبّ سنتی شد. موفق باشید

26088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام خدمت استاد عزیزم: اولا تشکر بابت قرار دادن مباحث شهید آوینی با موضوع عصر جدید در سایت، واقعا بسیار خوشحال شدم. استاد چند سوال داشتم: اول در مورد استاد عزیز میر باقری که حقا ایشان از سرمایه های این انقلاب هستند می خواستم نظرتان را در مورد نظریه و فلسفه نظام ولایت که در فرهنگستان مطرح شده بفرمایید. البته ایشان به نظرم حکمت متعالیه را نفی نمی کنند چنانچه در مقاله ای در مورد کارکرد فلسفه اسلامی از ایشان خواندم ولی از طرفی هم ایشان مباحث بسیار قوی را مطرح می کنند که احساس می کنم نوع دیگری از اندیشه را به ظهور آورده اند، از طرفی به نظر خود من هنوز حکمت متعالیه شناخته نشده و ظرفیت های آن استفاده نشده است هنوز هم متاسفانه فرصت نکرده ام مباحث فلسفه اجتماعی حکمت متعالیه استاد امامی جمعه را مطالعه کنم. سوال دوم چگونگی ورود به فلسفه هایدگر است، پراکنده مطالعاتی داشته ام ولی یک سیر تخصصی چنانچه در حکمت متعالیه گذرانده ام می خواستم پیشنهاد دهید. سوال سوم اینکه استاد آیا شما غیر از مباحث هفتگی، در دانشگاه یا حوزه تدریس دارید؟ خیلی دوست داشتم از محضر شما حضورا استفاده کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده هنوز نتوانسته‌ام در مورد فلسفه‌ی نظام ولایت چیزی به عنوان یک موضوع فلسفی به‌دست آورم هرچند از جهت نظر به ولایت الهیه در آموزه‌های دینی مطالب ارزشمندی مطرح است و جناب استاد میرباقری نیز نکات بسیار خوبی را در کتاب مربوط به ولایت الهیه مطرح فرموده‌اند. ۲. فکر می‌کنم مطالعه‌ی کتاب «هستی و زمان» هایدگر با شرح جناب آقای دکتر صافیان، شروع خوبی باشد. در ضمن سی‌دی‌های «روزگارِ نو» مطالبی را از اساتید غرب در رابطه با هایدگر جمع‌آوری کرده است که می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد. خدا قوت! با توجه به اینکه در صوت سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) پیشنهاد می دهید که در مباحث سوبژکتیویته و غرب مطالعه کنیم تا به درک درستی از جایگاه غرب و همچنین فیلسوفان غربی برسیم و عقلانیتی در زمانه پیدا کنیم جنابعالی چه روندی را برای تحصیل این عقلانیت پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به‌خصوص مطالعه‌ی افکارِ مارتین هایدگر. موفق باشید

 

 

25609
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: ۱. منظور از حکمت نظری و حکمت عملی چیست؟ ۲. منظور از عقل نظری و عقل عملی چیه؟ (چرا در جایی از کتاب خویشتن فرموده اید: بعد از معرفت به خود، عقل نظری را چراغ عقل عملی قرار می دهد....و در جای دیگر فرموده اید: نعلین خود را خارج کن، منظور از نعلین، عقل نظری و عقل عملی است.!!) خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انسان دارای دو بُعدِ «دانایی به واقعیات» و «عملِ مطابق به واقعیات» است؛ بحث حکمت عملی و نظری پیش می‌آید. آری! در این مورد عقل نظری، چراغی است تا انسان در عمل، مطابق واقعیات عمل کند و نه بر اساس وَهمیات. این در حالتی است که با خود حقیقت روبه‌رو نباشد که در آن‌جا دیگر عقل عملی و نظری جا ندارد، همه‌ی کار عقل نظری و عملی آن بود که ما به حقیقت برسیم. وقتی حقیقت به ظهور آمد نعلین عقل عملی و نظری رها می شود و انسان با خودِ حقیقت روبه‌رو گردد. موفق باشید

25550

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد؛ شهید مطهری، در کتاب کلیات علوم اسلامی، می نویسند فلسفه کانت با آنچه نزد قدما بعنوان فلسفه خوانده می شود تنها اشتراک لفظ دارد و فلسفه او، بیشتر روی فکر شناسی و منطق تمرکز دارد تا جهان شناسی. در مبحثی از حضرتعالی هم دیدم که فرمودید با نومن و فنومن کانت، فلسفه غرب بیشتر رویکرد انتزاعی بخود گرفت. اساساً ایراد ریشه ای تفکر کانت چه بود و چرا رویکرد انتزاعی در فلسفه غرب را رشد داد؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بد نیست به جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. و یا به نکته‌ای که در مورد فلسفه‌ی کانت در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده است. موفق باشید

25474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر. من سی و یک سال دارم، دو تا بچه کوچولو دارم. چندین سال عشق درس دین دارم و عاشق حوزه رفتنم، بنظرتون برم یا نه؟ مطالعات دیگه هم راضی ام نکرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت آموزش عربی آن برای خواهران هم مفید است. ولی بعضی از دروس حوزه‌ی خواهران، بیشتر برای خواهرانی مفید است که می‌خواهند تبلیغ دینی داشته باشند. اگر بتوانید در عین آموزش عربی موضوعاتی مثل «تفسیر المیزان» را دنبال کنید، بهتر است. جزوه‌ی «روش استفاده از المیزان» بر روی سایت هست. موفق باشید

25110
متن پرسش
سلام: برای این که علم پیدا کنم که قرآن پیام خداست! قرآن برای من تحدی آورده است و می گوید من از جانب خدایم. چرا؟ چون کسی نمی تواند یک سوره همانند قرآن بیاورد. سوال: من که فارسی زبانم و عربی نمی دانم چگونه این استدلال قرآن را قبول یا رد کنم؟ من که توانایی ارزیابی این ادعای قرآن را ندارم. حالا من باید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که در همان زمان که فصاحت در زبان عربی به اوج خود رسیده بود و آن‌ها نتوانستند سوره‌ای همانند سوره‌های قرآن بیاورند؛ می‌تواند برای ما حجت باشد. از طرفی با نظر به محتوی قرآن و تدبّر در آن می‌توان متوجه شد که این سخن‌ها، سخن‌های خداوند است. و در همین رابطه حضرت حق می‌فرماید: «أفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» ﴿۸۲/ نساء﴾ آيا در قرآن نمى‏ انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى‏ يافتند. موفق باشید

در ضمن در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت عرایضی شده است که عیناً خدمت‌تان ارسال می‌گردد:

دريچه‏ هاى اعجاز قرآن

قرآن مى‏ فرمايد: «وَ انْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزه‏ بودن آنچه بر بنده‏ ى ما نازل شده شك داريد، سوره ‏اى مانند آن بياوريد. مبناى برهان اين است كه او يا به ‏واقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده، و يا پيامبر نيست و با استعدادهاى بشرى ‏اش اين آيات را تنظيم كرده است. در حالت دوم از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همه‏ ى شما جمع شويد مى ‏توانيد يك سوره مثل سوره‏ هاى اين قرآن بياوريد و اگر نمى‏ توانيد، معلوم مى‏ شود كه او از جنبه ‏ى بشرى‏ اش به چنين توانايى نرسيده، پس او پيامبر خدا است. در رابطه با معجزه ‏بودن قرآن نمونه‏ هايى در ذيل؛ مورد اشاره قرار مى‏ گيرد:

۱. از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسه ‏ى كلمات و نظم خاصى كه كلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طورى‏ كه نه تا آن زمان بشريت با اين تركيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسان‏ها توانستند از آن تقليد كنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراى آهنگ خاصى است كه در عين دارا بودن مفاهيم معنوى، بدون تكلف و تصنع، عالى ‏ترين معانى را در عالى ‏ترين قالب‏هاى لفظى اظهار مى ‏كند به طورى‏ كه معلوم نيست الفاظ تابع معانى‏ اند و يا معانى تابع الفاظ.

قرآن در زمانى به صحنه آمد و مبارز طلبيد كه اوج تكامل فصاحت عرب بود. از آن عجيب ‏تر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا (ص) و حضرت على (ع) در عين فصاحت زيادى كه دارد، اصلًا شكل و هندسه‏ ى قرآن را ندارد. و اين مبارزه طلبى هنوز هم به قوت خود باقى است، مضافاً اين‏كه تا حال كسى نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتى به اين شكل در فلان كتاب بوده است. همچنان‏كه كسى نيامده بگويد من مثل آن را آورده ‏ام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيح‏ تر باشد بيشتر متوجه مى‏ شود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنان‏ كه جادوگران متوجه شدند كار حضرت‏ موسى (ع) از نوع سحر نيست.

۲. از نظر عُلوّ معنى و محتوى: بى‏ گمان مطمئن ‏ترين راه براى شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيف‏ ها و تعبيرهاى آن در باره‏ ى خود مى ‏باشد، توصيف‏ هايى از قبيل «هُدى للنّاس»، «هُدى للمتّقين»، «تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» كه همه حكايت از آن دارد كه وقتى مى‏ فرمايد: اگر مى ‏توانيد مثل آن را بياوريد، يعنى آن چيز مثل قرآن از حيث هدايت‏ گرى و آوردن معارف هدايت‏گر و از حيث مطالب حكمت ‏آميز، هم سنگ دانش‏ هاى قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشه‏ هايى در حد قرآن دعوت مى‏ كند.

جامعيت و كمال قرآن بدين معنى است كه قرآن مجيد تمامى مواد و مصالح علمى جهت رسيدن انسان به سعادت فردى و اجتماعى را دارا است و با معارف خود رابطه‏ ى انسان با «خدا»، «خود»، «انسان‏هاى ديگر» و با «جهان» را تبيين مى‏ كند و همه‏ ى اين معارف داراى سطوح و لايه‏ هاى متكثر هستند و در آن براى هرموضوعى بطن‏ ها وجود دارد. در پايين ‏ترين سطح با مردم عادى صحبت مى ‏كند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطنى از بطون خود را براى او مى‏ گشايد و آوردن سوره‏ هايى با اين حدّ از علوّ در معانى به هيچ ‏وجه در حدّ بشر نيست.

انسانى كه قرآن طرح مى‏ كند وسعتى از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همه‏ ى ابعاد اين انسان را با همه‏ ى دقايق روحى ‏اش فرا گرفته است، در حالى كه انسان معرفى شده از راه حس و انديشه‏ ى بشرى در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.

در قرآن همه ‏ى اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معنى كه هر حكمِ فرعى آن اگر تحليل شود به «توحيد» باز مى‏ گردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعى را تشكيل مى دهد.

مى‏ فرمايد: «كِتابٌ احْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابى است با آيات محكم كه سپس به صورت تفصيل درآمده، يعنى اين كتاب با آيات متعدد داراى غرض واحدى است كه وقتى به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقى» در مى ‏آيد و در جاى خود به صورت احكام شرعى ظاهر مى ‏شود، به اين معنى كه هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلى خارج نمى ‏شود و از مسير توحيدى خود عدول نمى‏ كند. به عنوان مثال: توحيد خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسنى» و «صفات علياى» الهى و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دورى از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همه‏ ى اين‏ها به توحيد برمى‏ گردد و انسان را به توحيد مى‏ رساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوى بشر، سيرى از وحدت به سوى كثرت را دارا مى‏ باشند ولى از جهت سير از طرف انسان به سوى خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.

قرآن كتاب انسان شناسى است، اما آن‏گونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مى‏ كند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طورى‏ كه در تمام فرهنگ بشر و نه در فرهنگ انبياء انسان در حدّ سوره‏ ى والعصر مطرح نيست، و انديشه‏ ى بشر نسبت به انسان به اندازه‏ ى تبيينى كه‏ يك سوره‏ ى كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد. قرآن پيوند با خدا را در همه ‏ى شئون زندگى جريان مى دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمى كند، بلكه خداى حاضر و محبوب را معرفى مى ‏نمايد كه مى‏ توان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرك در آن است كه انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحدانى عالم را در هر مخلوقى بيابد و انسان مشرك پديده‏ هاى عالم را مستقل از حقيقت وحدانى مى ‏نگرد.

۳. اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول ۲۳ سال بر پيامبر خدا (ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعى و روحى متفاوتى كه براى رسول خدا (ص) پيش مى‏ آمد، بدون آن كه رسول خدا پيش‏نويسى داشته باشد و يا پس از نزول آن به و حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچ ‏گونه تناقض و اختلافى در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسى نديد كه مثلًا پيامبر (ص) يادداشتى داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طورى آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفته ‏اند و بخواهند آن را تصحيح كنند، آن هم آياتى كه قبلًا هيچ‏ كس چنين كلماتى در هيچ كتابى نگفته بود و بعداً هم كسى نيامد بگويد شبيه آن كلمات در كتاب‏هاى رومى‏ ها و يا ايرانى‏ هاى متمدن آن زمان ديده شده است.

قرآن طورى است كه آيه ‏اى مفسّر آيه ‏اى ديگر و مجموعه‏ ى آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع - حتى در يك موضوع وحدت نگاه‏ كاملًا در آن حاكم است. مثلًا در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكته ‏ى متنوع دارد ولى همه با يك بينش و يك جهت و يك نگاه. خودِ قرآن مى‏ فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمى ‏كنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مى‏ يافتند زيرا: اولًا: فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افكار انسان در طول زندگى تحت تأثير حالات متفاوت روحى ‏اش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهى متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسى كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مى ‏افتد، در حالى‏ كه هيچ ‏كدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگى و وحدت كاملى بر آن حاكم است.

۴. اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفى معنى حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مى‏ راند كه انسان به هيچ‏ وجه آن را از جان خود جدا نمى‏ بيند و به‏ خوبى جذب آن مى‏ شود. قرآن انسان را بر عقده‏ هاى درونى‏ اش پيروز مى‏ كند، مرگ را برايش معنى مى ‏نمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مى ‏كند، مى‏ گويد:

«افَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ امْ عَلي قُلُوبٍ اقْفالُها»

آيا تدبّر در قرآن نمى ‏كنند و يا بر قلب‏هاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمى‏ فهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مى كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديده‏ شده كسى در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براى او در حقانيت آن ذره ‏اى شك باقى بماند؟ و يا بيشتر كسانى گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مى ‏دهند؟

۵. اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبى: آن واقعه ‏هايى كه در حين نزول قرآن با فكر بشرى درستى و نادرستى آن معلوم نبود در قرآن مطرح شده به طورى‏ كه بشر پس از سال‏ها به درستى آن پى ‏برده است مثل: پيش ‏بينى غلبه‏ ى روم بر ايران در شرايطى كه در آن زمان چنين غلبه ‏اى به ذهن‏ها هم خطور نمى ‏كرد.[4] حفريات باستان‏شناسان، كه پس از سال‏ها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اين‏كه قرآن براى فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدورى مى دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شده ‏اند ولى بعدها معلوم شد كه ستاره‏ها داراى مدار هستند و در مدار خود در گردش‏اند.

۶. اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناورى مطلب: از طريق كسى كه برترى فوق العاده ‏اى از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطى آنچنان محدود زندگى مى‏ كرد كه مثال زدنى است و از آن طرف ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآنى با اين وسعتِ علمى و دقت روحى مطرح شود حكايت از آن دارد كه از طرف خداى حكيم و عليم بر او نازل شده است.

دكتر واگليرى مى ‏گويد: «كتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن كتابى است كه نمى ‏توان از آن تقليد كرد ... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتى كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است ... ما در اين كتاب مخزن‏ ها و ذخايرى از دانش مى ‏بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوش‏ ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوى‏ ترين رجال سياست است».[5]

قرائنى كه انديشه را بر صدق گفتار نبى مى كشاند

علاوه برمطالب فوق در مورد خود قرآن كه دليل است برمعجزه بودن آن، توجه به شخصيت پيامبر (ص) نيز انديشه را به حقانيت شخص نبى مى‏ كشاند كه موارد زير از اين نوع مى‏ باشد:

۱. محيط دعوت: انديشه نمى‏ پذيرد كه انسانى درس نخوانده در محيطى چنان عقب افتاده از تمدن و آلوده به پائين‏ ترين خرافات جاهلى، بدون ارتباط با خالقِ عليمِ هستى، چنين معارفى را ارائه دهد.

۲. سابقه‏ ى تاريخى و خصوصيات اخلاقى: ۴۰ سال در محيطى زندگى‏ كردن كه كوچك ‏ترين خطاى اخلاقى نمايان مى‏ شود و در عين حال هيچ نقطه ضعفى نداشتن، به طورى كه او را «امين» لقب دادند و حتى‏ در اتهاماتِ بعد از بعثت او را «ساحر» و «شاعر» و «مجنون» خواندند، ولى به جهت نوع عمل‏كردش هرگز جامعه اتهام اخلاقى را نسبت به شخصيت او نمى‏ پذيرفت، چگونه انديشه مى‏ پذيرد چنين انسان پاكى يك مرتبه دروغى به اين بزرگى بگويد و ۲۳ سال هم همه‏ ى زندگيش را بر سر اين دروغ بگذارد و با آن همه مشكلات يك لحظه هم عقب ‏نشينى نكند؟

۳. محتواى مكتب و دعوت: مكتبى كه محور فكرى خود را «توحيد» قرار داده و آن را چون خونى در رگ جامعه جارى ساخته و مدعى است هيچ‏كس جز خدا نجات‏دهنده‏ ى انسان‏ها نيست و آورنده ‏ى آن مكتب براى خود هيچ ادعايى جز بندگى خداى واحد ندارد و اجازه ‏ى هيچ غلوّى را در مورد خود نمى‏ دهد و مردم را به سوى خدا دعوت مى‏ كند و بندگى غير خدا را بدترين گناه مى ‏داند و در جامعه‏ ى طبقاتى آن روز شعار برادرى مى‏ دهد و محيط كينه و جهل را به محيط برادرى و دانش تبديل مى‏ كند، چگونه انديشه مى ‏پذيرد چنين مكتبى آورنده ‏اش يك دروغ پرداز نابغه باشد و بدون ارتباط با غيب مطلق چنين مكتبى را ارائه دهد، بايد يا او پيامبر باشد و يا دغلكار، و چنين حركات و كلماتى هرگز از يك انسان دغلكار صادر نمى‏ شود كه براى خود در دينى كه آورده هيچ سهمى نخواهد و تماماً خود را نفى كند.

۴. تأثير دعوت پيامبر در محيط: رسول خدا (ص) در طى ۲۳ سال از قومى متروك كه ارزش استعمارشدن توسط دو قدرت ايران و روم را هم نداشت تمدنى شگرف به ‏وجود آورد به طورى كه جهانِ آن روز در قبضه‏ ى مستقيم يا غير مستقيم آن دعوت قرار گرفت و به اين دليل انسان‏ انديشمند نمی پذیرد بدون تأثير خالق هستى بر قلب ملت ها چنين تأثيرى ممكن باشد، به اين معنى كه بايد همان خالق روح و قلب انسان، آورنده ‏ى اصلى اين مكتب باشد كه بين محتواى كتاب الهى و قلب انسان‏ها اين‏چنين هماهنگى حاكم است. يكى از دانشمندان هندى می گویند: كشور هندوستان با اين ‏همه پندهاى حكيمانه كه از بزرگان دين هندو به ما داده شده، هنوز دچار شراب‏خوارى و استعمال مسكرات است، اما محمد همين كه شراب را حرام كرد پيروان او هركجا خُم شراب را ديدند شكستند و همه از شراب‏خوارى دست برداشتند.[6]

۵. وسايل نيل به هدف: رسول خدا (ص) از طريق دستورات اخلاقى كه در آن دستورات هيچ انسانى بى ‏دليل تحقير نشود هدفش را پيش مى‏ برد، قرآن مى‏ فرمايد: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»[7] كارهاى ناشايستِ هيچ قومى، شما را به مقابله‏ اى ناشايست وا ندارد، عدالت پيشه كنيد كه اين به تقوى نزديك‏تر است. و لذا پيامبر اسلام هرگز براى اهداف خود از وسايل نامشروع و يا جهل مردم استفاده نكرد، حتى در مرگ فرزندشان كه مصادف با خورشيدگرفتگى شد و مردم مدينه آن را به مرگ فرزند پيامبر (ص) مربوط دانستند، حضرت آن را نفى فرمودند. به اين دلايل است كه انسان انديشمند نمى‏ پذيرد چنين كسى با اين طرز رفتار، يك سياست باز حرفه ‏اى و يا يك مدعى دروغين و يا يك شهرت‏ طلب باشد زيرا رفتارش تأييدكننده‏ ى اين حقيقت است كه او مأمور و فرستاده‏ ى خداوند است و در افقى ماوراء دنيا زندگى مى ‏كند و متذكر حقيقتى است بسيار متعالى.

 


[1] ( ۱)- سوره‏ى بقره، آيه‏ى ۲۳.

[2] ( ۱)- سوره‏ ى هود، آیه ی ۱.

[3] ( ۱)- سوره‏ ى نساء، آيه‏ى ۸۲.

[4] ( ۱)- در سال ۶۱۷ ميلادى يعنى هفتمين سال بعثت پيامبر اكرم (ص) ايران بر روم پيروز شد و تا نزديك پايتخت روم پيش‏روى كرد، در همان سال قرآن پيش‏بينى پيروزى روم را در كم‏تر از ده سال نمود. (به آيات اوليه‏ ى سوره‏ ى روم رجوع شود).

[5] ( ۱)- استاد دانشگاه ناپل، كتاب « پيشرفت سريع اسلام»، ترجمه‏ى سعيدى، ص 49.

[6] ( ۱)- كتاب محمد (ص) از نظر ديگران، ترجمه‏ ى محمد على خليلى.

[7] ( ۲)- سوره‏ ى مائده، آيه ‏ى ۸.

24636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال شماره ۲۴۶۱۲: استاد گرامی بسیار بسیار از شما تشکر می کنم که حوصله به خرج دادید و کمک بزرگی کردید در خصوص سوال فوق. بعد از راهنمایی و دادن ٣ جواب خصوصا جواب آخری استاد تحول عجیبی در من رخ داد و تصمیم گرفتم خواست خود را حذف و با توجه به راهنمایی شما نظر خانواده رو مقدم بدانم و تصمیم بگیرم به خواست آنها برگردم به شهر. به خانواده گفتم آرامش و دلخوشی شما مهمتر از فامیل است و آنجا که دلتون خوش است منم خوشم و بخاطر شما برمی گردیم تا شما راحت باشید. شبش رفتیم دعای کمیل گلستان شهدا استاد جان من واقعا خواست خدا رو در نظر گرفتم و گفتم خدایا هر جور صلاح می دانی ما رو در مسیری که دوست داری قرار بده و من دیگه نظرم رو به خانواده تحمیل نمی کنم و فقط فقط خواست و آرامش و راحتی آنها برایم مهم است کمکم کن و توسل به امام زمان (عج) را در نظر گرفتم. استاد اتفاق عجیبی افتاد فردای آن روز همسر و فرزندانم خودشان آمدند و گفتند ما صادقانه دوست داریم اینجا بمانیم و دودوتا چهارتایی کردیم و تصمیم گرفتیم بمانیم و از فکر برگشت برو بیرون. من شکه شدم این چه تصمیمی است که یکدفعه گرفتند. بازم به آنها گفتم هر جور راحت هستید من عمل می کنم و اگر واقعا خواست شما این است من همین جا می مانم و برنمی گردیم شهر. و به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند منم توکل کردم و گفتم به تصمیم شما می مانیم حالا استاد با توجه به شرح احوالات گذشته دو سوال دارم: ۱. آیا من طبق راهنمایی شما که نظر جمع رو در نظر گرفتم و تنهایی تصمیم نگرفتم آیا نیتم درست بوده که سپردم به خدا چون بعد از سپردن آرامش عجیبی به من دست داد و گفتم خدا رقم بزنه بهتره ٢. آیا این تصمیم ناگهانی آنها که کلا برعکس قبلشان بود و خودشان گفتند نه از دلسوزی و ترحم برای من بوده نه حوس بلکه خودمان انتخاب کردیم همان اراده خداست که چون سپردم دست خدا یکدفعه همه چیز تغییر کرد و این طوری نشان داد؟ بازم ممنون لطفا در سایت جواب بدید جیمیل دیر بدستم میرسه یا اصلا نمیاد. خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد که کلامتان نافذ و راهگشاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. این‌جا نظرِ جمع همان نظرِ خداوند است. ۲. ان شاءاللّه تصمیم آن‌ها برایشان مفید خواهد بود. موفق باشید

32392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت محضر استاد گرامی: در ارتباط با رویکردتون در جوابگویی به دو سوال ۳۲۳۶۰ و ۳۲۳۶۳ بسیار سپاسگذارم، لذا به خودم جرئت دادم که کمی بیشتر وقت گرانبهای شما رو بگیرم. از آنجایی که به تعبیر آیت الله میرباقری که فرمودند کرونا پدیده ایی تمدنی است و نه صرفا پزشکی و می‌خواهند با آن جهان را بازسازی کنند لذا بنا بر حوالت تاریخی ما مبنی بر نگاه تمدنی پیگیر این پدیده شدم. حقیقتا خیلی ذهن من درگیر شده و تا الان به جرات بالای پنجاه ساعت سخنرانی از اساتید و متخصصین در رشته های مختلف گوش داده ام، فیلم، کلیپ، لایو و کتاب و مقالات مختلف خوانده ام اوایل فقط از سر حس کنجکاوی و تردید بود ولی الان تقریبا به یقین رسیدم که  کلاهی یا بهتر بگم فاجعه ایی به عمق همان فاجعه کنترل جمعیت بلکه از جهاتی بیشتر در حال  شکل گیری  بر سر ملت ها علی الخصوص ایران است و جالب اینکه توسط همان تیم و افرادی که بواسطه آن کار حتی جایزه هم از سازمان ملل گرفته اند رخ می‌دهد بعد از تقریبا دو سال فریاد و تضرع ما بالاخره تلویزیون مستند «برنامه کرونا» را راجع به ماهیت ویروس کرونا پخش کرد، هر چند در چرایی پخش همچین مستندی با این تاخیر و در این برهه زمانی جای حرف هست اما باز روشن کرد که ویروس دست ساز هست و دقیقا همان افرادی که در راس سازمان های جهانی و بهداشتی آمریکا قراردارند و الانه پروتکل ها و داروهای مختلف را برای مردم جهان تجویز می‌کنند همانها متهم اصلی در ساخت این ویروس هستند! پس آیا نباید شک کرد؟ هرچند در مورد واکسن و طب مدرن انتقادات بسیاری وارد است مثل همان که شهید آوینی معالجات طب مدرن را مضحک خواندند و یا همین استاد میرباقری که فرمودند اگر واکسن را بخواهیم بالکل نفی کنیم از ما نخواهند پذیرفت لذا حداقل باید بپذیریم که آن چیزی حقی است که در این موضوع دارند از آن اراده باطل می‌کنند. ولی جناب استاد در حال حاضر بحث من بر سر دو قطبی های طب مدرن و سنتی یا موافقان و مخالفان واکسن نیست، بلکه همه بحث سر اعتماد کردن یا اعتماد نکردن به دشمن است به گفته صریح وزیر اسبق بهداشت دکتر طریقت منفرد در برنامه عصر شبکه افق بین نزدیک به دویست کشور جهان فقط سی کشور پروتکل های WHO را پذیرفته و انجام می‌دهند و ایران در بین این سی کشور نه تنها اول است بلکه خیلی اول است و در فاصله بسیار زیادی از کشور دوم قرار دارد! آیا مسولین ماهیت WHO را نمی‌دانند؟! یا چرا بگفته دکتر ملک زاده ایران در مسئله تست و کارآزمایی بالینی داروهای کرونا که در سطح جهان تحت عنوان سولیداریتی انجام شد نه تنها شرکت کرده بلکه بيشترين افراد شرکت داده شده در این کارآزمایی یعنی در حدود نصف آنها! از ایران بوده است و حدود ۴۰ درصد از این شرکت داده شدها هم فوت کرده اند؟ آیا رواست شیعه خانه امام زمان اینطور موش آزمایشگاهی سازمان های جهانی یا بهتر بگم آمریکایی صهیونیستی باشد؟ آیا اینها به فرموده رهبری که در همین سخنرانی اخیر خود با مردم تبریز مقابله با استکبار رو جزو اهداف انقلاب شمردند عمل کرده اند؟ چرا به عنوان اینکه رهبری به اصرار دیگران واکسن زدند و اینکه ما الان دولت و مجلس انقلابی داریم چشممون رو روی همه این قضایا بسته ایم؟ آیا رهبری نفرمودند که مطالبه کنيد؟ نفرمودند در مواجه با حوادث مختلف که پیش می آید تنها به فعل من به عنوان رهبری نگاه نکنید؟ نفرمودند تحقیق و تفحص کنید؟ آیا رهبری موضوع نفوذ جدی را مطرح نکردند؟ آیا نفوذ جدی یعنی نفوذ در چهارتا اداره و شهرداری یا ارگان بالاتر؟ چرا ما به تعبیر رهبری جنگ بیولوژیک و ترکیبی حال حاضر را قبول نداریم؟ مگر رهبری نفرمودند که ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی ممنوع است؟ پس چرا از مبدا هر کشوری که در آن استرازنکا ممنوع شده است ما واردات انجام دادیم؟ کافیست شما لیست کشورهایی که در آن این واکسن ممنوع شده است را در فضای سایبر جستجو کنید دوست و دشمن دلسوز ما شده و واکسن به ما اهدا می‌کند! چرا کسی توافقنامه کوواکس را برای واردات واکسن بررسی نکرده است؟ مگر نباید هر پیمان نامه و قراردادی با نظارت مجلس انجام شود! این قرارداد ننگین که از برجام برجام تر است بدون گذر از هیچ نهاد نظارتی امضا شده است کاش راهی بود که مستندات عرایضم را محضرتان ارسال کنم از جناب نظری خواهش کردم پل ارتباطی جهت ارسال فایل و فیلم خدمتتون معرفی کنند فرمودند خدمت خودتون بگم در صورت صلاحدید خوشحال میشم آیدی یا شماره ایی را معرفی کنید. در آخر از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفته ام عذر میخوام ولی این حس تاریخی طوری مرا در برگرفته که تقریبا بیشتر وقت روزانه من رو به خودش اختصاص داده و امیدوارم که به دعای شما خداوند من را نیز در خیل جهادگران تبیین که مد نظر حضرت آقاست قرار دهد ان شاءالله

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان کانال‌ها و سایت‌هایی که می‌فرمایید هستم. عمده آن است که با توجه به حضور مقام معظم رهبری در این میدان و مشاورانِ کارآزموده‌ای که دارند و همچنان تأکید بر رعایت دستوراتی را می‌کنند که همین مشاوران تأکید دارند؛ این میدان، میدانی نیست که امثال بنده وارد شویم. اشکال بسیار اساسی که به سخن شما و بعضی از دوستانی که مانند جنابعالی فکر می‌کنند دارم، این است که می‌فرمایید: «رهبری به اصرار دیگران واکسن زدند». و متأسفانه رفقا آن‌قدر این جمله را تکرار می‌کنند که باورشان آمده راست می‌گویند. در حالی‌‌که این یک تهمت بزرگ است به کسی که تا خودش به حقّانیتِ یک عمل نرسند، اقدام به آن عمل نمی‌کنند. موفق باشید

31810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان وقتتون بخیر: اینکه با ذکر خواب بخوایم مردم رو ترغیب به امام زمان و‌توصیه به التماس دعای فرج کنیم درسته یا خیر؟ مثلا یه نفر خواب دیده حضرت خیلی تنهان و گفتن اگه برا فرج‌دعا نکنید بلاهای سخت تر کرونا سرتون میآد. اصلا درسته این خوابها؟ تو‌ خوابم گفتن برو به مردم بگو‌ برای فرجم‌ دعا کنند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند به خواب نباید اعتنا کرد، ملاک ما سخنان امامان معصوم«علیهم‌السلام» است که در بیداری به بشریت فرموده‌اند و راه را برای ما روشن کرده‌اند. عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در مورد خواب شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

 

31735
متن پرسش
سلام و رحمت الهی بر شما: استاد گرامی، با توجه به عرایضی که درباره اربعین امسال داشتید و چند جلسه صوتی که از تفسیر سوره دهر گوش کردم، برداشتم چنین بود، متشکرم اگر اصلاح و تکمیل بفرمایید: یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه یا رب الحسین در کار گلاب و گل، حکم ازلی این بود کان شاهد بازاری و این پرده نشین باشد گویا عهد ازلی ما چنین بوده که روزگاری که بی نام و نشان بودیم «لم یکن شیئا مذکورا» تمنای او را کردیم، خلقتی به ما داد و خویشتن را به ما بخشید. چنان خلقتی که هم هل من ناصر را شنوا باشیم و هم فجر ظهور را نظاره گر «فجعلناه سمیعا بصیرا» آنگاه ما را به طریق الحسین رهنمون کرد «انا هدیناه السبیل» خواه؛ وحدت را در کثرت دریابیم «اما شاکرا» و خواه در نیابیم «اما کفورا» در طریق الحسین ما تشنگان جامی هستیم از جنس جانمان تا خنکای آن گرمای عشق را بنوازد، و مسکین و یتیم و اسیرانی هستیم که نیاز خویش را بر ابرار عرضه کرده ایم، همانها که بیواسطه از چشمه توحید نوشیده اند «ان الابرار یشربون من کاس...» اراده الله بر این تعلق گرفته که توحید عبادالله را در تجلی اباعبدالله الحسین علیه السلام، متجلی نماید «ان الله شاء ان یریک قتیلا» و اکنون این مائیم و این راه گشوده و این جام توحیدی اباعبدالله آیا می شود در عصری که به حکم تقدیر ،همدلی و کمک مومنانه مشق این روزهای ما شده است، وجه حسین علیه السلام را به نظاره بنشینیم؟ و مگر نه این است که شهدا، آنگاه که قطره ای از شراب عشق حسین علیه السلام در کامشان ریخته شد، با اشکهای نیمه شب که تجلی جلال و خوف از اجلال بود و خنده هایی در میدان خدمت به خلق که تجلی جمال حضرت حق بود، شناخته می‌شوند و مگر روح خدا که بسیجیانش را بیشتر و بهتر از هر کسی می شناخت نفرمود که: «شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان عند ربهم یرزقون اند.» و چه رزقی بالاتر از عشق به حسین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بسیار خوب در مباحث حاضرید. آری! تا این‌جا راه باز شده است تا ببینیم در ادامه راه، کار به کجا می‌کشد. خوب است به این نکته فکر کنید: «ماری که نتواند پوست بیندازد، از دست می‌رود»، پس اگر جرأت حضور در جهانی دیگر در ما نیست، ما به چه کار می‌آییم؟ انسان‌هایی که به زندگی‌های عادی و سرد، عادت کرده‌اند، در مقابل هر آنچه اصالت دارد، کورند. پس به این باید فکر کرد که وقتی خود را پیدا می‌کنیم، گاه به گاه باید خود را گم کنیم و در پرتو نوری جدید از نو خود را بازیابی نماییم، این یعنی حضوری فعّال و ابدی. بودنی در عین تحول و الهامی بعد از الهام، برای نزدیکیِ هرچه بیشتر به ذاتی از خود که عین فقر و تعلّق است. یعنی رجوع به آغازی که باید هرکس در خود، خود را آغاز کند و این در بستر انقلاب اسلامی قابل تحقق است، مشروط بر آن‌که در معرض خورشیدِ وجود، بیشتر خواهان سوزندگی آن باشیم تا روشنایی آن، تا افق‌های تازه‌ای گشوده شود. این رسم زندگی توحیدی است که انسان با توجه به آن می‌داند چه در پیش دارد، زیرا کسی که با آسمان‌ها به گفت‌وگو در می‌‌‌آید از آذرخش آن‌ها نمی‌هراسد و در مسیر جستجوی حقیقت، دل به دریا می‌زند و به سوی دوردست‌ها در سرزمین‌های دور و با متفکران این تاریخ همراهی می‌کند. از آن‌جایی که حقیقت، اضلاع مختلف دارد باید روحیه شنیدن و استماع را در خود پرورش داد. و این قصه آینده ما است. موفق باشید

31379
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال قبل در مورد کرونا جواب حضرتعالی بسیار عجیب بنظر می‌رسید. ناکارامدی نظام که اظهر من الشمس است چه نیاز است که غربی ها متوسل به کرونا شوند اتفاقا اینکه نتوانسته کرونا را جمع کند نشان ناکارامدی نظام است. بحث تقابل مردم هم الان بسیاری رعایت نمی‌کنند برخی رعایت می‌کنند تقابلی هم نیست تقابل از این مسائل جزئی گذشته است. بنحوی که اگر دو قطبی های پیشین بر سر چپ و راست اصلاح طلب و اصولگرا بود حال به قبول داشتن یا نداشتن نظام است و دیدیم که در رفراندوم انتخابات اخیرا اکثر مردم شرکت نکردند معذلک باز هم در کمال آرامش در کنار هم زندگی می‌کنند بنظر حقیر رهبری بنظر می‌رسد قائل به همان دیدگاه گزینش غرب هستند و آن را کل واحد نمی‌پندارند و چون پزشکی جدید را پذیرفته اند توصیه های آنها را هم پذیرا هستند و واکسن می‌زنند اما شنیده نشد که از معجونهای طب سنتی استفاده کنند البته طنز ماجرا اینجاست که در خبرها خواندم جناب سیدمحمد موسوی از طبیبان سنتی که برای کرونا نسخه می‌پیچید بر اثر ابتلا به کرونا درگذشتند بپذیریم که راهی جز غرب نیست. تصاویر مریخ نورد استقامت را نگاه کنید و تصاویر استقامت امت همیشه در صحنه در صفهای مرغ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید متوجه امکانات تاریخی خود شد و راهی که در این بستر تاریخی رو به جلو داریم تا با صبر انقلابی و حکمت و بصیرت مقام معظم رهبری، آینده خود را بسازیم. عرایضی در این رابطه در موضوع «شهید حججی و استعدادنهفته انقلاب در آینده»https://eitaa.com/matalebevijeh/7546  شده است. موفق باشید

30917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یکی از دوستانم از بنده درخواست کردن که متنشون رو برای شما بفرستم. بنده خواب های زیادی می بینم که در آنها ائمه معصومین (علیه سلام) به خصوص امام رضا (علیه سلام) حضور دارند. پیامبر اسلام (ص)، شهداء و علماء و انبیاء را زیاد به خواب می بینم. اموات و درگذشتگان را اکثر اوقات در عالم خواب مشاهده می کنم. حتی در بعضی از خواب هایم مرگ خود را به چشم دیدم و حساب اعمالم را انجام داده ام. یکبار مقام معظم رهبری در خواب به من گفت که: این خواب ها برای شماست، جایی بازگو نکنید، قبلا به شما تذکر داده بودیم. البته قبلا هم در خواب به من گفته بودند که خواب هایت را جایی تعریف نکن. ممنون میشم که اگر نکته ایی هست راهنمایی کنید و تذکر بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع خواب که به نحوی به «خیال» مربوط است، امری است که باید عزیزان به طور جدّی دنبال کنند تا جایگاه آن نوع خواب‌دیدن‌ها برایشان روشن شود. به عنوان مقدمه، کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءالله می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

30709
متن پرسش
با سلام: ۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟ ۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس می‌توان گفت باز آینده از آنِ انسان‌ها است و با توجه به این‌که جهان مدرن با همه‌ی تحقیقات علمی‌اش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسان‌ها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسان‌ها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامه‌ی طباطبایی همین‌طور می‌فرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد می‌کند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید

30451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. ۱. می‌توان گفت طلب عین ثابته که از امکان ذاتی اشیاء نشات گرفته در واقع همان طلب خداست به آشکار شدن اسماء حسنایش از طریق اعیان ثابته؟ ۲.با توجه به شرایط سخت اقتصادی به نظرتون دولت آینده اگر انقلابی باشد با توجه به ویرانیهای گسترده این دولت از نظر اقتصادی می‌تواند روی اقتصاد مردم به سرعت اثرگذار باشد یا خیر؟ ۳. این همه فشاری که به مردم از نظر اقتصادی وارد می‌شود یک شورش بالقوه بر علیه نظام ارزیابی می‌کنید یا خیر؟ ۴. امیدی که در آقا و شما در مورد آینده وجود دارد از نظر اقتصادی هم هست یا خیر؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای هرچیزی می‌توان این را گفت که از جهتی خداوند بنا دارد از طریق آن چیز، کمالات خود را ظاهر کند. ۲. به نظر می‌آید آینده، آینده‌ی امیدبخشی باشد. ۳. خیر! زیرا مردم می‌دانند مشکلات مربوط به دشمن است. لذا باید بر دشمن بشورند. ۴. همین‌طور است، حتماً بستر اقتصاد مردم از این نوع تنگناها آزاد می‌شود و از طرفی، نوعِ زندگی‌ها از حالات تشبّه به اشرافیت نیز به نور توحید در می‌آید. موفق باشید

30314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث مراقبه ماه رجب فرمودید ۴ مرحله هست و اذکار باید با مراقبه جای خودش بنشیند.‌ که مرحله اول استغفار و رجوع به حق است و فرمودید همین ذکر استغفرالله و اسئله التوبه هست. مرحله دوم: فرمودید همواره خودش را در پیشگاه خداوند احساس کند، تذکر و اندیشه یگانگی و همین ذکر استغفرالله الذی لا الا هو وحده لا شریک له. مرحله سوم: با مداومت مرحله قبل اندیشه یگانگی به احساس یگانگی می رسد. حس زیر نظر حق بودن، توحید صفاتی. مرحله چهارم: مداومت مرحله قبل و احساس تبدیل به شهود شود توحید ذات، «استغفرالله ذلجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام» مرحله سوم با کدام ذکر می تواند هماهنگ باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در ذکر فوق مقام فنایی مدّ نظر باشد زیرا نظر به جلال او دارد و توجه به موانعی که در راه است نسبت به جلال او. از حضرت محبوب تقاضا دارید نسبت به جلالش، همه‌ی تعلقات را بزداید تا ما باشیم و خلوت‌خانه‌ی محبوب. موفق باشید

30049
متن پرسش
سلام علیکم: حال که فهمیدیم تمام عالم مظهر جلوه و تجلی حضرت رب العالمین است حال که فهمیدیم تمام عالم را اسما و صفات حضرت الله رهبری می‌کند و حال که فهمیدیم جامع تمام اسما الهی اسم شریف الله است و در این دوران انقلاب اسلامی مظهر ظهور اسم الله رب العالمین است و به قول شهید آوینی انقلاب اسلامی یگانه مظهر حق است و حال که فهمیدیم شور ایمان و عشق به خدای آوینی و سلیمانی چند برابر عارف کنجه نشین است به علت قرار گرفتن ذیل اسم الله می‌توانیم بگوییم عارف و نزدیکترین ترین فرد به حضرت الله در این زمان مقام معظم رهبری است چون قلب ایشان محل تجلی جامع جمیع تمامی اسما یعنی اسم الله قرار گرفته و تا ظهور حضرت حجت ارواحنافداه هرکس در این جایگاه قرار بگیرد خوش عاقبت ترین و سالک ترین فرد است؟ ۲. از آنهایی که تصادف کرده و بازگشتن که یک موردش را هم تلویزیون نشان می داد روح قبل وقوع تصادف خارج شده و تصادف را از بالا نظاره گر بوده که با فلسفه صدرای عزیز نامعتبر است چون هنوز متلاشی شدنی و برخوردی واقع نشده و روح خروج کرده نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهتر از بهتر است، آنچه فرمودید و حقیقتاً نایب امام‌بودنِ مقام معظم رهبری کاملاً محسوس و ملموس است با آن‌همه سعه‌ی صدر و تواضع. ۲. همچنان‌که قبلاً عرض شد این افراد هنوز در سکرات و برزخ حاضر نشده‌اند و حکم دنیا بر آن‌ها جاری است، ولی با روحی زلال و حساس. موفق باشید

29827

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حاج آقا: بنده برایم این مورد خیلی پیش میاد. هرچه از گناه های نسبت به نفس فاصله می‌گیریم برای مثل تحمل جنسی چهل روز رعایت کردن و ..... ولی از طرفی دچار رخوت و کسالت و مریضی می شیم. دلمون می‌خواهد خیلی بیشتر نگه داریم ولی سرریز میشه خدایی نکرده می‌ترسم. نسبت به حرام بدتری پیش بره متاسفانه. برای احساس نشاط باید چه‌ کنیم؟ ورزش می کنیم. کار می کنیم. ولی خودم‌ میدونم مسئله نیاز به ازدواج داره ولی شرایطش نیست از هر طرفی راه مون بسته است.
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: کار فوق‌العاده مشکلی است. از خداوند باید خواست تا راهی بگشاید. لااقل خودتان به این امیال دامن نزنید. موفق باشید

28706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی طول عمر و عزت برای شما استاد عزیز: طرحی رو دیدم که بنظرم برای عدالت اقتصادی طرح بسیار خوبیه، با توجه به مباحث روز در مورد طرح گشایش اقتصادی، خواستم از فضای رسانه ای شما برای نشر اون استفاده کنم (متن خلاصه شده است و لینک اصلی در انتهای متن قرار داده شد) پیش‌فروش بنزین به‌جای نفت‌خام مهدی نصرتی در طرح گشایش اقتصادی دولت، قرار است نفت خام به مردم عرضه شود. هم‌زمان مجلس نیز طرحی را در نوبت بررسی دارد که سهمیه بنزین به جای خودروها به همه افراد تخصیص یابد. در این یادداشت ایده‌ای را مطرح می‌کنیم که با ترکیب این دو طرح، به یک راهکار راهگشا و با اثرات شگفت‌انگیز بتوان رسید. طرح فروش اوراق مشارکت یا سلف نفتی می‌تواند ایده خوبی باشد، اما چند ایراد اساسی دارد. یکی از ایرادهای مهم طرح این است که اگر دولت نتواند در آینده نفت‌های مورد نظر را به فروش برساند چه باید کرد؟ آیا می‌توان بشکه‌‌های نفت‌خام را به مردم تحویل داد‌؟ آیا مردم و فعالان اقتصادی می‌توانند آن را به مصرف برسانند؟‌ می‌توانند نفت‌خام را صادر کنند؟ ظاهرا در آخرین اصلاحیه، پالایشگاه‌ها مکلف شده‌اند که نفت را از مردم بخرند. همین تعیین تکلیف برای پالایشگاه‌ها خود می‌تواند زمینه شکست این طرح را فراهم کند. اما اگر به‌جای نفت‌خام، که یک کالای واسطه‌ای و مورد استفاده شرکت‌های بزرگ و پالایشگاه‌ها است، بنزین جایگزین شود به نظر می‌رسد نتایج بهتری حاصل می‌شود. اگر دولت به دلیل تحریم نتواند بنزین تولیدی را به فروش برساند، می‌تواند این کار را از طریق مردم انجام دهد و بنزین را کمی ارزان‌تر از قیمت صادراتی به مردم پیش‌فروش کند. این طرح مشکلاتی را که در بالا درخصوص نفت‌خام اشاره شد، ندارد؛ زیرا اولا بنزین کالای نهایی است که توسط مردم قابل مصرف است. ثانیا ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت در کشورهای همسایه وجود دارد که همگی می‌توانند مشتری بالقوه بنزین ایران باشند و با توجه به مرزهای گسترده ایران، می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد. به این ترتیب پدیده مذموم قاچاق بنزین به موضوع پسندیده صادرات مردمی بنزین تبدیل می‌شود. برای این منظور لازم است طرح سهمیه‌بندی بنزین هم به شکل زیر، اصلاح شود: به‌جای سهمیه‌بندی و قیمت‌گذاری بنزین به شکل فعلی، اولا به هر شهروند ایرانی سهمیه‌ای تخصیص می‌یابد (مثلا هر نفر یک لیتر در روز، جمعا به میزان ۸۰ میلیون لیتر در روز). برای این منظور حساب شهروندان به‌صورت دیجیتالی شارژ می‌شود. در ضمن دولت بخشی یا تمام بنزین مازاد بر سهمیه فوق را نیز به مردم می‌فروشد. همچنین به‌جای پیش‌فروش نفت، بنزین به قیمت صادراتی به آنها پیش‌فروش می‌شود. ثانیا سهمیه دیجیتال بنزین که از این طریق به مردم تخصیص می‌یابد، قابل خرید و فروش توسط آنها در بازار ثانویه است. اما اثرات شگفت‌انگیز این طرح: تامین مالی برای دولت صورت می‌گیرد و مردم هم نگرانی از اینکه در آینده نفت روی دست دولت بماند، نخواهند داشت. با آزادسازی صادرات بنزین، به سرعت رانت قیمتی و فاصله ارزش داخلی و خارجی بنزین حذف می‌شود و قیمت بنزین به ارزش واقعی خود نزدیک می‌شود بدون اینکه فشار آن به شهروندان منتقل شود. مردمی که تا امروز دوست داشتند بنزین ارزان باشد طرفدار قیمت بین‌المللی آن خواهند شد چون بنزین مازاد خود را می‌توانند صادر کنند (تاجران بنزین‌های خُرد را از مردم می‌خرند و تجمیع می‌کنند و آن را به‌صورت عمده‌تر که برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد، صادر می‌کنند). مهم‌ترین حسن این ارز دیجیتال بنزینی برای شهروندان این است که ارزش آن طی زمان در معرض دست‌اندازی مالیات تورمی نخواهد بود؛ یعنی همان اتفاق ناگواری که هر سال برای ریال روی می‌دهد! یعنی شهروندان می‌دانند که حداقل در ازای هر واحد از این سهمیه‌ها می‌توانند یک لیتر بنزین دریافت کنند. متاسفانه چنین تعهدی درباره ریال وجود ندارد! قابل پیش‌بینی است که این ارز دیجیتال به سرعت در کشورهای منطقه تبدیل به یک کالای با‌ارزش شود که اتفاقا برای مبادلات تجاری و دور زدن تحریم‌ها و خلاص شدن از شر دلار و سایر ارزهای واسط نیز مفید است. در پایان تاکید می‌شود که چنین ایده‌هایی ابعاد و زوایای متعدد و ناشناخته دارند که نیازمند بررسی دقیق است و بدیهی است که یک‌شبه قابل‌اجرا نیستند. در این راستا پیشنهاد می‌شود این طرح ابتدا به‌صورت اختیاری و در مناطق کنترل شده‌ای مثل کیش، سپس قشم و مناطق آزاد اجرایی شود و سپس با شناسایی و رفع مشکلات اجرایی به کل کشور تعمیم یابد. در عین حال طرح پیش‌فروش بنزین به مردم به قیمت صادراتی می‌تواند از همین امروز اجرایی شود و معطل سازوکار جدید سهمیه‌بندی نماند. طرح سهمیه بنزین قابل مبادله نخستین بار در همین ستون در سال ۱۳۸۵ توسط نگارنده در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» مطرح و طرح شکل‌گیری ارز دیجیتال با پشتوانه بنزین نیز در سال ۱۳۹۷ عنوان شد که در آن ارز دیجیتال مذکور را «گزکوین» نام‌گذاری کردیم. ______________ https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-28/3681680-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85 سرمقاله دنیای اقتصاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور که متوجه شده اید طرح هایی از این قرار در مجلس نیز مطرح است که به نظر بنده این به عدالت اجتماعی نزدیک تر می باشد. باید منتظر بود ببینیم کدام طرح بیشترین استقبال را دارا می باشد. موفق باشید

28632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: بنده با خواندن آشتی با خدا و کمی از خویشتن پنهان دریافتم که بسیاری از مشکلات روحی من بخاطر نبود معرفت نفس است. و تصمیم دارم با خود واقعی ام ارتباط داشته باشم ولی متاسفانه نمی توانم توجه به خود واقعی کنم. یا نهایتا پس از مثلا نیم ساعت سعی در توجه به نفس در حد یه لحظه و نه بیشتر متوجه می شوم. چه کنم تا بتوانم بیشتر و راحت تر با نفس خود ارتباط داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آن با جدیّت تمام و به صورت درازمدت دنبال فرمایید. موفق باشید

27367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: آیا شما اگر بخواهید کتابی هدیه بدهید کتاب سه دقیقه در قیامت رو هدیه می دهید؟ واقعا نظرتون رو راجع به هدیه دادن این کتاب فقط میخوام بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب خوب و متوسطی است. برای هدیه‌دادن کتاب «نخل و نارنج» از آقای یامین‌پور و کتاب «روزهای بی‌آینه» خاطرات همسر شهید لشگری برای خواهران را ترجیح می‌دهم. موفق باشید.

27073
متن پرسش
با سلام و تشکر. لطفا بفرمایید: ۱. نظریه تناسخ و دونا دون (نظریه اهل حق) در اسلام اصلا وجود ندارد و یا به صورت دیگر موجود است؟ اینکه افراد آنقدر باید به این دنیا بیایند و بروند تا به رشد لازم برسند اصل حرفشان از کجا می آید؟ و یا اینکه می گویند سختی هایی که بعضا در این دنیا پیش می آید نتیجه اعمال انسان در دوره های قبلی زندگی اش بوده (یا قبل از خلقت و یا بعد آن در دنیا) حقیقت دارد و در عقاید شیعه هست و اصل مطلب چیست؟ ۲. اینکه می گویند: انسان باید مسولیت زندگی خودش را بپذیرد و هرچه در زندگی انسان رخ می دهد را قبلا خودش دعوت کرده و یا نشان دهنده کم و کاستی هایی است که باید جبران کند. واقعا این طور است؟ اگر این آموزه درست است چه کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اساساً نظر به تناسخ به آن معنا که فرمودید، هیچ مبنای علمی و عقلی و شرعی ندارد. ۲. انسان، جایگاه خود در هستی را خودش انتخاب کرده و با همان انتخاب در هر مقطعی از زندگی خود می‌تواند مطابق فطریاتش انتخاب دیگری داشته باشد. موفق باشید

25610
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدرم: با توجه توضیحات جنابعالی در خصوص فلسفه وضو، خواستم بدونم حقیقت الانسان اگر خطا کرده و به شجره و کثرات نگاه انداخته اینجا آیا اولیاء ما نیز در آن حقیقت شریک بوده اند؟ چون آنها نیز وضو می گرفتند و این سوال ذهن مرا بخود مشغول کرده است. سوال دوم اینکه آیا اعراض ماهیت اند یا وجوی اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قسمت اول سؤال قبلاً جواب داده شد و بهتر است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع شود. ۲. در نگاه صدرایی همه‌چیز شئونِ «وجود» است. یعنی «وجود» است که به صورت اعراض ظاهر می‌شود و دیگر تقسیم عرض و جوهر در آن‌جا تقسیم کاملی نیست. موفق باشید

25552
متن پرسش
سلام و عرض ارادت به حضور حضرت استاد: خیلی وقت بود از حال شریفتان مطلع نیستم. بگذارید به پای درگیری های کاری اخیرم. البته ماه پیش در سروش پیام دادم ولی ظاهرا حضرت استاد مشاهده نکردند. امیدوارم سایه تان بر سر امثال حقیر مستدام باشد و دعایمان کنید. از وقتی که از حوزه بیرون آمدم نه تغییری در اخلاقم پدید آمده و نه تغییری در مطالعاتم. حتی از زمان بیرون آمدن دو جلد لمعه را هم خواندم و وارد شرایع شدم. نه مطالعات سیر را متوقف کرده ام نه مطالعات حوزوی و تخصصی را. جلسه معرفت نفس برگزار کردیم. تمام شد، و معاد را به لطف خدا شروع کردیم در حوالی کرج. استقبالها عالی است ، آن هم در چنین زمانه ای! باشد که با دعای شما مسیر به سمت انس با مطالب الهی بیشتر از پیش شود. هرروز بیشتر به دعایتان نیاز دارم. کوچک شما وحدتی فر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در تاریخی که انقلاب اسلامی به ظهور آمده است، حضور در تاریخی است به وسعت بشریت. حال چه نهادهای رسمی شما را ببینند و چه نبینند. این‌که قصه‌ی همه‌ی بشریت دوران است که خود را در غربتی سختْ آزاردهنده می‌یابند. اگر به سؤال شماره‌ی ۲۵۴۴۴ سایت المیزان هم نگاه کنید می‌بینید آن رفیق در این مورد چه تقلاها دارد. گویا باید به جمله‌ی حضرت مولا «علیه‌السلام» به فرزندشان فکر کرد که می‌فرمایند: «خُذ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَيْثُ كَانَ،» خود را برای حق در گرداب‌ها بیفکن. از آن جهت که گرداب، جایی است که انسان دیگر در دست خود نیست، باید بگوید «بادا باد» هرچه می‌خواهد بشود. فضایی برای ورود در عالمی که نمی‌دانیم آن عالم چیست، فراهم شده است، آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید. هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان می‌رویم. خوش باشید و موفق.

25480
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: امروز یک نفر در تحلیل شرایط اقتصادی کشور می گفت کشور به شدت از نظر اقتصادی آسیب دیده کسی نمی تواند جمعش کند. دولت به زحمت حقوق کارکنانش را می دهد. صندوق بازنشستگی خالی است. دولت با سود بیست و پنج درصد ماه به ماه از بانکها پول می گیرد که حقوق کارکنانش را بدهد. آمریکا اگر به چین فشار بیاورد همین مقدار نفت رو هم نمیتونیم بفروشیم. مردم در یاس و ناامیدی هستند. واقعا اوضاع اقتصادی تا این حد ناامید کننده است؟ خیلی نگران شدم به حدی که ترسیدم قحطی بیاید و اکثر مردم در تامبن نیازهای اولیه بمانند!!! چه کنم با این ایمان ضعیف؟ چرا ایمانم به خدایی که روزی بندگانش را لحظه به لحظه می دهد اینقدر ضعیف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خوشحال نباشید که با فروکش‌کردنِ زندگیِ نفتی، جلوی بسیاری از این ریخت و پاش‌ها و حقوق‌های نفتی گرفته می‌شود و ما به زندگی اصلی خود برمی‌گردیم. مطمئن باشید هیچ‌گونه قحطی پیش نمی‌آید مگر آن نوع قحطی که اشرافیان دیگر غذای مناسب برای سگ‌شان از خارج کم‌تر می‌رسد. وقتی که مسیر، مسیرِ الهی است «من چه غم دارم که ویرانی بُوَد / زیرِ ویران گنج سلطانی بود». موفق باشید

نمایش چاپی