بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9063
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام من طلبه پایه اولم تمام شده است ولی الآن چندین مشکل جدی دارم که آزار دهنده است لطفا کمک نمایید. بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر بخواهم طلبه به درد بخوری بشم و یک کاری انجام دهم که منبع خیر باشد لزوما باید عبد باشم و تمام دستورات دین را مو به مو انجام دهم مثل امام (ره) که انجام داد و شد! ولی اکنون می دانم مثلا باید نماز صبح بلند شوم و سر وقت یا به جماعت بخوانم ولی یا موقع اذان بیدار نمی شوم (با وجود کوک کردن موبایل برای هشدار صبحگاهی) یا اگر بیدار شوم حب خواب بیشتر از نماز برایم است و گاها اصلا این فکر که بلند شو نماز بخوان به ذهنم نمی آید و می خوابم و نزدیک های طلوع آفتاب بلند می شوم. وقتی بلند می شوم یک احساس خسران و ناامیدی پیدا می کنم و نشاط برای انجام کارهای طلبگی را گاها از دست می دهم و دوباره همین مطلب خود ناراحتی می آورد برایم. از این قبیل مثال ها برایم پیش می آید و من بیشتر اوقات ناراحت و پکر هستم و به حوصله پرداختن به کارهای طلبگی یعنی درس خواندن را ندارم. البته در ابتدای سال که تازه طلبه سده بودم بیشتر انگیزه داشتم و حتی برای نماز شب هم گاها بیدار می شدم ولی حالا؟ لطفا و خواهشا کمکی نمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با صبر و حوصله کار را ادامه دهید إن‌شاءاللّه منوّر به معارفی و اعمالی می‌شوید که این موانع را برطرف می‌کند. معلوم است که شیطان در این مسیر بیکار ننشسته، سعی می‌کند شما را ناامید کند، اعتنا نکنید، کار را ادامه دهید. موفق باشید
6931
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز. حضرت علامه حسن زاده شماری از کرامات خود را در کتاب انسان در عرف عرفان اورده است میخواستم دلیل کار ایشون را بدانم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها برای آن بوده که بشر امروز را متوجه معارفی کنند که در دل این حالات هست وگرنه همان‌طور که خودشان می‌فرمایند حرف بیش از این‌که گفته‌اند دارند. عمده توجه به معارف گرانقدری است که در این کتاب هست. موفق باشید
5380
متن پرسش
باسلام 1.آیت الله جوادی می فرمودند همانگونه که گفتند نماز را اقامه کنید نه اینکه بخوانید شما مبلغان هم باید مردم را اقامه کنید چون مردم هم ستون دین و نظام هستند سئوال من این است که ما چگونه مردم را باید اقامه کنیم؟ 2.همانگونه که مستحضرید ما سه علم داریم:1.فقه(انجام واجبات و ترک محرمات)2.متخلق شدن به اخلاق.3.عقایدو مباحث معاد و اسماء و صفات و...، سئوال من این است که الان سیر شما بیشتر ناظر به شماره3 است حال آنهایی که می خواهند سیر شما یا سیر علمایی که در شماره3کار کردند را کار کنند آیا قبلش به عنوان مقدمه ابتدا باید انجام واجبات و ترک محرمات کنند و بعد متخلق به اخلاق شوند و بعد برسند به سیر شماره3(سللوک عرفانی نه سلوک اخلاقی) یا نه اینکه همه را باهم جلوبروند؟ ب:اگر سیر شما را هم بروند خب بالاخره شاید گاهی از انسان محرمی سر بزند آیا بهتر نیست سیر شما را نروند و اول ترک محرمات کنند؟(که طبیعتا این هم خیلی سال طول می کشد که شاید به سیر شماره3 نرسند) 3.جایگاه کتاب حیات زمینی آدم در سیر شما کجاست؟ب:بعضی می گویند بعد کتاب معاد و قبل از شروع المیزان این کتاب را بخوانید این درست است؟ 4.طبق جواب سئوال5300پس روزه به بدن فشار می اورد ذاتا درست است؟ پس این چگونه با اینکه فرمودید فشار آوردن به بدن توهم است جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با ارائه‌ی دین به صورت حضوری و انقلابی و نظر به مهدویت إن‌شاءاللّه دین اقامه می‌شود همان‌طور که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نشان دادند 2- مگر می‌شود بدون رعایت فقه قدمی در دین برداشت؟ در تمام مراحل دینداری باید مواظب حرام و حلال الهی بود و برای قرب الهی خود را در اخلاق و معارف رشد داد 3- حرف خوبی است 4- اگر انسان ماوراء بدن زندگی کند، فشار بدن را به چیزی نمی‌گیرد و از این جهت متوجه می‌شود وَهم او فعّال است که گرسنگی بدن را برای او عمده می‌کند. موفق باشید
2860
متن پرسش
با سلام به استاد اقای دکتر طاهرزاده الان داشتم به تمدن اسلامی که درباره ان جامعه مذهبی و رهبری کشور حرف میزنند فکر می کردم. چند نکته باعث شد به تمدن اسلامی و اینده ان شک کنم و فکر کنم ما هم در برهه ای از زمان هستیم که همان نگاه که ما به عصر صفوی با ارمان هایش عصر رنسانس با ارمانهایش داریم ایندگان نیز همان نگاه را به عصر ما با ارمانهای اسلامیمان داشته باشند 1.در دانشگاهی که من در ان درس می خوانم بیشتر استاد های تراز اول یا کسانی که در بازار کار فردی مهم هستند افرادی لاییک و لیبرال هستند.اکثرا درس خوانده بیرون ایران و نوعی نگاه خاص به انقلاب :روحانیت و....(خودتون که متوجه هستید).دانشجویانی که هم وارد دانشگاه می شوند بیشتری با سبک زندگی شبه غربی می باشند. این باعث می شود که فکر کنم من با عقایدم یک فرد قرون وسطایی هستم(با این که مشکل را از عقایدم نمی دانم).فرد مومن همه فن حریف که الان من به ان بنازم نمی بینم مثل دکتر چمران...اکثر افراد نخبه جامعه من (مهندس ودکترونویسندها.....)افرادی غیر دینی هستند از اینده کشورم میترسم با وجود این افراد وقدرتشان و ............(با وجود اینکه در تاریخ شیعه میبینم از هیچی به اینجا رسیده ایم) 2.هر چه به تکنولوژی دنیا وابزار ها نگاه میکنم بدی یا خوبی ان را در نوع استفاده و کاربرد ان می بینم نه خود وسایل که منشا ساخت ان غربی هست یا نه. و یا نمی توان نوع ابزار را بر اساس نوع افکار غربی یا اسلامی تقسیم بندی کرد. یا مثلا نمی توان گفت ما معماری اسلامی داریم چون در واقع با اینکار اسلام را وارد مقوله مادی کرده ایم وان وقت اسلام ضربه پذیر می شود. من قبول دارم که با توجه به روح اسلامی باید خانه بر اساس ان ساخت اما نمی توان اسلام را در اشیا ظاهر نمود و بگوییم این نوع معماری اسلامی است و یا این نوع ابزار هر روز به خاطر تحولات علمی در دنیای مادی ما شاهد تغییر هستیم پس ابزار سازی تمدن شیعه معنا ندارد نوع استفاده از ابزار مهم است.شاید ابزار اکنون ما برای ایندگان مثل بیل باشد برای عصر ما. (ببخشید که نمی توانم منظورم را واضح برسانم) ............................................................................................. رهبر انقلاب فرمودند که ما بر اساس اسلام مجاز به استفاده از سلاح اتمی نیستیم..با وجود این که به احتمال زیاد استفاده از سلاح اتمی در این زمان هیچ فایده وسودی ندارد اما بر اساس ایه ای از قران که می فرماید در مکه جنگ نکنید اما اگر کافران در این مکان با شما جنگیدند شما هم مقابله مثل کنید ایا ساخت سلاح اتمی و استفاده ان در صورت استفاده دشمن مجاز می باشد؟ ببخشید استاد مزاحم وقتتان شدم اما من هرچه گشتم کسی را جز شما و دکتر عباسی ندیدیم که درد تمدن زایی داشته باشید.اگه خدا خواست باز هم مزاحمتان می شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- با توجه به این‌که موضوع مهمی را مطرح کرده ایدکه احتیاج به بحث در زوایای مختلف دارد و بنده در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» همه‌ی آنچه فرموده‌اید بحث کرده‌ام، پیشنهاد می‌کنم به آن کتاب رجوع فرمایید 2- از آن‌جایی که در جنگ با کفار باید زنان و کودکان را استثناء نمود و جنگ اتمی به هیچ‌کس رحم نمی‌کند نمی‌توانیم سلاح اتمی به‌کار ببریم. موفق باشید
1721
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد گرامی نظرتون درباره ی صحبت های دکتر عباسی در این لینک چی هست؟ حسن عباسی:"همهٔ فلاسفهٔ مسلمان اشتباه کرده‌اند/ آقای جوادی آملی بیاید با من مناظره کند." ما چه چیزی رو باید از این صحبت ها دریافت بکنیم و چه چیزی رو دریافت نکنیم؟ ممنون
متن پاسخ
بسمه تعالی . علیکم السلام. شاید با نظر به جوابی که به سوال شماره 1720 داده شده جنابعالی جواب خود را بگیرید. موفق باشید.
273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما فکر نمیکنین که شاید آقای شبستری نظرات جدیدی رو طرح میکنن ومثل ملاصدرا وایت ا...طباطبایی و.. از طرف علمای زمان خودشون ترد میشن؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام همه‌ی ما باید سخنان را بر مبنای استدلال بپذیریم. با دقت در سخنان آقای شبستری استدلالی دیده نمی‌شود که گفته شود متحجرین با آن برخورد کرده‌اند. موفق باشید
220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. سوالی از استاد داشتم. شما در برخی سخنرانی ها و همچنین کتبتان این حدیث نبوی را آورده اید که "اول ما خلق الله نوری" اولین چیزی که خداوند خلق نمود نور من (پیامبر(ص)) بود. در سخنرانی چهارشنبه پیش فرمودید که روح خدا با خود خدا متفاوت است. بر خلاف انسان که روحش خود اوست. همچنین فرمودید که روح خدا بالاترین مرتبه خلقت حضرت حق جل و علاست. حال آیا می توان پذیرفت که اولین آفریده نور پیامبر باشد و روح خود خدا در مرتبه ای پایینتر باشد؟ از طرفی من در جای دیگری این حدیث منسوب به پیامبر (ص) را شنیدم که "اول ما خلق الله العقل" اولین چیزی که خدا خلق نمود عقل بود. حال شما چگونه این تناقضات البته ظاهری را توجیه می کنید. خدا خیرتان دهد. در پناه حق...
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: بحمدالله موضوع همان طور است که جنابعالی متوجه شده‌اید که صادره‌ی اول به اعتبارات مختلف، اسامی مختلفی دارد به یک اعتبار نور محمدی«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» است و به یک اعتبار همان «روح» است و به اعتبار سوم «عقل» است، یعنی یک حقیقت است که به اعتبار مجالی مختلف ظهور مختلف پیدا می‌کند. موفق باشید
17277
متن پرسش
با سلام: استاد خدا سایه ی شما را از سر ما کم نکنه. خدا به شما جزای خیر بده که به پرسش های ما پاسخ میدین در زمانی که آدم در به در دنبال کسی می گردد که پاسخ درستی به پرسش هایش بدهد. استاد به دادمان برسید. ما واقعا دغدغه ی انقلاب عزیزتر از جانمان را داریم. در مورد مسایل روز پیش آمده نظیر برجام و تازه ترین موضوع که fatf است. استاد دغدغه مندانی نظیر سردار سعید قاسمی در سخنرانی هایشان داد می زنند که: آی بچه حزب اللهی ها دیر بجنبید همه چیزمان را بتن می کنند. یا در مورد مسئله ی fatf. استاد ما باید چکار کنیم؟ سخنرانی های این عزیزان دلسوز انقلاب ما را دیوانه کرده و دائم این پرسش را از خودمان می پرسیم که: باید چکار کنیم ؟ بریزیم تو خیابون ها؟ ترور انقلابی کنیم؟ در اعتراض به وطن فروشان جلوی مجلس و ریاست جمهوری و .... خودسوزی کنیم؟ شب ها در خونه ها اعلامیه و شب نامه پخش کنیم؟ چه خاکی تو سرمون کنیم؟ داغون شدیم. هیچ کس راه کار نمیده، نمیگه ما چکار کنیم. استاد شما را به خدای بزرگ قسم می دهم تکلیف ما را روشن کنید. بگید تکلیف چیه؟ چکار کنیم که فردا خدا و اهل بیت (ع) و شهدا ما را سرزنش نکنند که نشستید و تماشا کردید و انقلاب از دست رفت. استاد شما را به خدا قسم بگید ما چکار کنیم؟ دقیقا چکار کنیم؟ در مورد fatf چکار کنیم؟ استاد خدا در دنیا و آخرت به داد شما برسد، به داد دل ما برسید ما را در این بی کسی ها و حیرانی ها و سرگردانی ها از این سیاهی و ظلمت بلا تکلیفی برهانید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که در شرایط حساسی قرار داریم، بحثی نیست. و موضوعاتی که مطرح می‌فرمایید در آن حدّ نیست که بشود در یک سؤال و جواب، همه‌ی زوایای آن را بررسی کرد که کجا ما قضاوت‌مان تند است و کجا باید با بصیرت تمام به حرکات دولت اعتراض کرد! لذا بهترین راه همان است که در عین انتقاد به دولت و اطمینان کامل به استحکام انقلاب اسلامی، فرصت به دولت داده شود تا این جریان، خود را به‌خوبی بنمایاند و ظرفیت‌ها و ادعاهای خود را به صحنه آورد تا اندازه‌ی این جریان نسبت به راهِ گشوده‌ی انقلاب اسلامی در مقابل استکبار معنا شود. مسلّم انتقادهای افراطی موجب می‌شود که دولت طوری از خود دفاع کند که ضعف‌ها نیز پنهان بماند. در نقد آقای دکتر جبرائیلی از fatf ملاحظه کردید که ایشان بند هفتی(7) را نقد می‌کردند که مربوط به بند هفتی که آقای دکتر طیب‌نیا امضاء کرده است، نبود. و امثال این نوع انتقادها اولاً: فضا را دو قطبی می‌کند و به جای آن‌که ما بتوانیم با شفافیت بیشتر، جریان‌ها را تفکیک کنیم، با کدورت هرچه بیشتر انقلاب را مسئله‌دار خواهیم کرد و کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در این راستا نوشته شده است. موفق باشید  

16721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تحیت حضور با سعادت استاد طاهرزاده: چند سالی است که در آذربایجان شرقی جشنواره تئاتر برگزار می گردد و گروههای مختلف هنری در آن شرکت می کنند اما در این میان برخی گروه ها بانام فولکلور و یا فرهنگ عامه اقدام به رقص مختلط زن و مرد در انظار عمومی می کنند. خوشبختانه این عمل قبیح با اعتراض مردم مواجه شد. امسال نیز در آستانه برگزاری این جشنواره بحث فولکلور را دوباره مطرح می کنند و عنوان می دارند که برخی ها از فرهنگ بومی تعریفی ندارند و در ضدیت با فرهنگ بومی بر می آیند در حالی که تقویت فرهنگ بومی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است. به نظر حضرتعالی فولکلور و یا همان فرهنگ عامه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و انقلابی دارد؟ آیا این چنین حرکت هایی می تواند در مقابله با تهاجم فرهنگی موثر باشد؟ آیا این فولکلور همان نگاه سوبژه ای به فرهنگ نیست؟ لطفا در این خصوص ما را راهنمایی بفرمایید . باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرهنگ بومی با آموزه‌های دینی تقابلی نداشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ولی رقص مختلط زن و مرد، به هر عنوانی که باشد، مسلّم در شأن مردم مسلمان آذربایجان نیست و هرگز فرهنگ بومی آن خطه، آلوده به چنین محرماتی نمی‌باشد. موفق باشید

12258
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: 1. آیا تجلی فعل خداست یا اینکه خداوند متجلی بالذات و متجلی بالوجود است؟ 2. نظر حضرتعالی در مورد عبارت سریان وجود خدا در اشیاء چیست؟ اگر این سریان نیست که هیچ و اگر هست، پس مساوی است با حرکت و تغییر آن هم حرکت و تغییر ذات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه‌اید اسم «جواد» حضرت حق که اقتضای تجلیّات کمالی اسماء آن حضرت به اعیان ثابته‌ی ممکنات است، عین ذات حضرت حق است و این غیر فعل آن حضرت است که مبتنی بر نحوه‌ای از مخلوقیت مخلوق است 2- حق «مخلوقٌ به» یعنی این‌که در آینه‌ی امکان ذاتی ممکنات حضرت حق به وسعت ممکنات ظهور می‌کند و بدین معنا گفته می‌شود سریان حق در موجوادت هست، نه آن‌که گمان شود حرکتی در کار است مثل آن‌که نفس ناطقه‌ی شما در قوه‌ی بینایی شما سریان دارد و این به معنای حرکت نفس ناطقه‌ در قوه‌ی بینایی نیست. موفق باشید

11740
متن پرسش
سلام: به نظر شما با این وضع دولت در مورد استکبار و آمریکا و مسائل هسته ای، فقط بنشینیم و تماشا کنیم؟ نقد ها نوشته و گفته شده، اعتراض ها منتقل شده! از آن ور هم تشویق ها و تایید به دولت منتقل شده! کاری دیگری می شود کرد جز تماشا کردن و منتظر گذر زمان شدن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نسبت به دولت وظیفه داریم آن اقداماتی که در مسیر انقلاب و اهداف انقلاب است تأیید کنیم و همکاری نماییم، و آن کارهایی که در مسیر اهداف انقلاب نیست را نقد کنیم و ملاک ما هم رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» است و مواظب باشید با دید حزبی، چه حزب مقابل دولت و چه حزب موافق دولت به دولت نگاه نکنید. به نظرم اگر دولت در موضوع تحریم‌ها خود را به تحریم‌ها گره زد و کار خوبی نبود، در مورد قرارداد لوزان بهانه را از دست استکبار غربی گرفت و روشن کرد تا آن‌جایی که اثبات شود ما به دنبال تسلیحات اتمی نیستیم کوتاه می‌آییم در عین آن‌که غنی‌سازی اورانیوم را در حدّ نیاز خود دنبال می‌کنیم. بنده مذاکرات لوزان را در حدّ حضور انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی در حوزه‌ی فرهنگ غربی می‌دانم بدون آن‌که با خودباختگی نسبت به غرب همراه باشد که بحث آن مفصل است و باید ابعاد توافق لوزان را با دقت دنبال کرد، این از آن مواردی است که باید با دولت‌مردان همدلی و همزبانی داشت. با دقت باید متن قرارداد را نسبت به اهدافی که در رابطه با غنی‌سازی اورانیوم جهت رآکتورهای خود داشته‌ایم دنبال کنیم و بی‌خود تحت تأثیر دوست نادان و دشمنان نادان قرار نگیریم. موفق باشید

3546
متن پرسش
سلام استاد.از کربلا چه خبر؟میشود کمی از حال و هوایتان در آن جا برایمان بگویید؟میشود بگویید از آقا چه خواستید؟باور کنید این سوالات فضولی و بی ادبی نیست.آدم همیشه دوست دارد ار ریز کار ها و حرکات و سکنات بزرگان آگاهی پیدا کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند برای اُنس با خودش راه زیارت امام حسین«علیه‌السلام» را گشوده است، خدا کند این راه همچنان گشوده بماند و جنابعالی نیز به بهترین نحو توفیق زیارت مولایمان را به‌دست آورید و این حقیر را نیز از دعا فراموش نکنید. خوشا به حال آن‌هایی که با یک «یا حسین» از زمین به ملکوت آسمان‌ها پرواز می‌کنند و غیر از حسین«علیه‌السلام» را در این عالم نمی‌شناسند. موفق باشید
2212
متن پرسش
سلام علیکم شرح حدیث عنوان بصری همین 19 جلسه است ؟لطفا اگر ادامه دارد بر روی سایت فرار دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان 19 جلسه بود. موفق باشید
163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم چگونه می توان عدم انارشیسم معرفتی و ازادی بیان را در کنار هم جمع کرد توضیح اینکه علامه جعفری در کتب خود راه حلی را پیشنهاد می کند ایشان مجمعی را پیشنهاد می کند که هر گونه فکر نوی در ان به بحث گذاشته شود تا صلاحیت ان برای انتشار در عموم مشخص شود اعضای این مجمع را متخصصین به جوانب مختلف ان نظریه نو تشکیل می دهد اما این پیشنهاد جای تامل دارد زیرا همواره علم و معرفت در گونه ای ساختار شکنانه پیشرفت کرده است و مگر ندیده ایم که یک فکر گاها در زمان خود مهجور می ماند و یا به انواع و اقسام افترا مبتلا می شود غافل از این که همان فکر چاره ی گره فرو بسته ی زمان خود بوده است
متن پاسخ
باسمه تعالی جواب: سلام علیکم : حقیقت آن است که خداوند انسان‌ها را رها نکرده است که هرکس با طرح هر نظری اندیشه‌ی جامعه را بلرزاند. مشکل فوق در جامعه‌ای مطرح است که از وَحی الهی جدا شده، زیرا خداوند از طریق معجزات، اطمینان کامل را بر صحت سخنان پیامبر در جامعه ایجاد می‌کند، و از طرفی آن وحیْ عقل دفن‌شده‌ی انسان‌ها را بر می‌انگیزاند، لذا در چنین جامعه‌ای سخن خلاف عقل و وَحی پذیرفته نمی‌شود تا مجبور باشیم از ترس تزلزل جامعه‌ آزادی بیان را قربانی کنیم. ما باید هرچه بیشتر انرژی خود را در تقویت عقل و دینِ جامعه صرف کنیم تا از مشکلات فوق‌الذکر آسیب نبینیم.
12563
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می فرمایند اراده‌ی ما در طول اراده خداست به این معنی که خدا اراده کرده که ما اراده کنیم و دیگر نتیجه‌ی این اراده دیگر به خدا بازنمی گردد. مثلاً خداوند اراده کرده که من اراده کنم و به فلان مکان بروم، اما اگر در فلان مکان خطا و گناهی از من سر زد دیگر خدا در اینجا نقشی ندارد و فقط صرف اراده برای خداست نه نتیجه‌ی آن. در جای دیگر امام صادق(ع) می فرمایند: اراده‌ی خدا یک چیز است و امر خدا چیز دیگر. مثلاً می گویند خدا امر کرد که آدم از سیب نخورد اما اراده‌ی خدا این بود که از سیب بخورد و زمینی شود یعنی در این حدیث هرچه من میکنم به اراده الهی است و هر خطایی از من سر بزند این اراده الهی است. آیا هر دو موضوع درست هستند و اگر درست هستند با همدیگر منافاتی دارند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین انتخاب‌گریِ انسان که اراده‌ی خداوند است تا او در انتخاب‌های خود مختار باشد و بین اراده‌ی مستقیم الهی در موضوعی خاص، باید فرق گذاشت. در جزوه‌ی «جبر و اختیار» بحث شد که خداوند اختیارِ ما را اراده کرده است و نه فعلِ ما را، و چون اقتضایِ اختیار، انجام فعل و ترک آن است، آن فعل مربوط به انسان می‌شود چون می‌توانسته است ترک آن را نیز اختیار کند و در حدیث دوم، دستور و امر الهی، همه‌ی اراده‌ی حضرت حق نیست که کرده است، بلکه در متن آن دستور، چیز دیگری را نیز تعقیب می نماید. موفق باشید

8475
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام.در سوال 8264 فرمودید :"در عین حال هرکدام سایه‌ای باشید برای آن‌که احساسات دیگری را درک کند" لطفا بفرمایید چگونه بدون تایید موضوع اختلافی یا ناحق همسر می شود این گونه بود؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از طریق گذشت، آری از طریق گذشت. مگر ما معصوم هستیم که از همدیگر انتظار داریم خطا نکنیم؟ و مگر ممکن است هرکس خطا کرد در اسرع وقت به خطایش پی ببرد؟ بی‌خودی به همدیگر گیر ندهید. موفق باشید
7653
متن پرسش
با سلام چرا در طول تاریخ حوزه بحث عدالت در اسلام اینقدر مظلوم واقع شده است؟ چگونه است که از شیخ انصاری تا آخوند خراسانی تا میرزای نائینی تا وحید خراسانی، اینقدر به بحث عدالت بی توجه هستند؟ چرا در رساله ها بابی به عنوان عدل و ظلم وجود ندارد؟ چرا حوزه ما یکبار نسبت به مفاسد اقتصادی بیانیه نمی دهد اما هر سال برای حجاب تظاهرات میکنند؟ مگر اسلام اقتصاد ندارد؟ مگر قرآن آقایان فقط صفحه حجاب دارد؟ چرا بعضی مراجع عظام ما یکبار راجع به مظلومان جهان صحبت نمی کنند؟ چرا اگر در یک شب هزار نفر در این کشور به خاطر گرسنگی بمیرند مراجع بزرگوار ما چیزی نمی گویند؟ اما وقتی سخن از نمایش چهره حضرت عباس (ع) در سریال مختار می شود فرمان جهاد صادر میکنند؟ چرا 8 ماه تظاهرات علیه نظام اسلامی را محکوم نمی کنند اما اهانت به یک سید را حرام می دانند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفیق! این‌همه هم کار مشکل نیست، زیرا آن‌چه بیشتر به عهده‌ی حوزه‌ها است موضوع فقه است و توجه‌دادن به حرام و حلال شرعی و چقدر خوب بود آرام‌آرام علماء ما حوزه‌ها را در موضوعات دیگر اجتماعی نیز وارد می‌کردند. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» سعی دارند موضوع عدالت را همگانی کنند و شهداء ما بدان جهت موفق شدند که مسئولیت‌ها را به عهده‌ی دیگران نینداختند. موفق باشید
7384
متن پرسش
سلام استاد مدت زیادی است که به این نتیجه رسیده‌ ام که حساب ‌و کتابی در زمینه توفیقات الهی واقعا نیست. فقط میتوانیم به قدر وسع بکوشیم و البته به قدر کوشش هم نمی‌توان انتظار توفیق داشت. من خودم 10 سال است که در جا میزنم و تازه متوجه شدم که علت عدم توفیقم از همان ابتدا یک سری نقایص جسمی و ذهنی بوده: ضعف اعصاب و روان و حافظه که هم در درس و هم در اخلاق و عبادات و هم در روابط اجتماعی زندگیم را آشفته کرده و تمام هدفهایم نیست و نابود شده. و در این مدت به قدری گیج و سردرگم و خیال زده بودم که متوجه نمیشدم که اشکال کار کجا است و هیچ راهنمایی هم نداشتم. بعد از 10 سال در جا زدن حالا نه انگیزه‌ای مانده و نه حالی و تنها چیزی که مانده باری از گناه و ناکامی و شکست و روابط خراب شده است. راستی چرا یک عده مثل من این جوری باید قربانی شودن و عده‌ای دیگر به قول معروف ره صد ساله را یک شبه طی کنند؟ چرا باید در اثر جهل و نداشتن منذر و راهنما دچار گرفتاری هایی شوم که برای رها شدن از آن ها جانم به لبم برسد در حالی که تازه بعد از یک عمر رسیدم اول خط؟ من تنها یک نفر از میلیون ها انسانی هستم در طول تاریخ که این چنین دچار احساس خسران شده‌اند و شما خوشبختانه جزء آن دسته نیستید. اما با توجه به وجود افرادی چون من و نه از نقطه نظری شخصی تان آیا قلبا به نظام احسن خلقت معتقدید؟ (چون من هم اگه جای شما یا مثلا علامه و امام بودم به تمام قضا و قدرها راضی بودم چون گلیم خودم را از آب کشیده بودم و خر خود را از پل گذرانه بودم. میدانم و میدانید که در چنین حالتی رضایت به سرنوشت و ادعای نظام احسن خلقت چه قدر خودمحورانه و خودمرکزبینانه است) در کتاب آشتی با خدا نوشته اید که این سوالات ریشه روانی دارد من می گویم از آن طرفش هم ریشه روانی دارد. انسان وقتی سرنوشت خود را به کامش ببیند کمی ادعای رضایت از خدا و سرنوشت می کند اگر نه به زمین و زمان بدوبیراه میگوید. چون نهایتا همین روزگار است که ما را در معرض شرایط و موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که رشد کنیم یا هلاک شویم. "ما هلکنا الا الدهر" آیا واقعا عاری از حقیقت است؟ شما جای دهر بگذارید رب العالمین یا هر چه... هیچ کس انگار نیست که بتواند مرا پاسخ دهد نمیدانم یقه کی را بگیرم. شاید آن انسان کامل که قرار است بیاید جوابی داشته باشد...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً به نور انسان کامل إن‌شاءاللّه عالی‌ترین جواب را می‌گیرید. ولی گفت: « گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی.گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی. گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی. گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی. گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم. گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی. گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم. گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی. گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم. گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی. گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد. از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی. گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد. گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی. گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن. جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی. گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی. گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی. خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی. کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی ». عجله نکنید، شلوغش هم نکنید. ناز هم نکنید.دلتان هوای خدا را کرده و از آن جهت که حضرت حق با اسم جلالش با شما برخورد کرده بی‌تابی می‌کنید بعداً معلوم می‌شود آن‌هم یک رنگ حضور خدا بوده و چقدر حساب‌ها در همین به ظاهر بی‌محلی و به گفته‌ی شما غیر اَحسن‌بودن، بوده است. اگر حساب و کتابی در توفیقات الهی نیست پس این اعتراض‌های شما را به حساب چه کسی بگذاریم که بنده‌اش را این اندازه بی‌قرار کرده؟ موفق باشید
6576

عرفان حلقهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم نظر حضرتعالی درباره عرفان حلقه چیست؟ اگر این روشی بهره‌ای از حقیقت ندارد با چه ساز و کاری موفق به درمان بیماری ها میشود؟ این روش طرفداران زیادی در بین جوانان پیدا کرده، لطفا اگر منبع، جزوه یا کارگاهی در این زمینه موجود است معرفی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «جایگاه جن و شیطان و ملک» بتواند به سؤالات جنابعالی در این مورد جواب دهد. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
1731
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم چرا رهبری معظم در بعد فردی تربیت دست روی کتاب های شهید مطهری گذاشتند که بسیاری از این کتاب ها مربوط به فضای دینی 40 یا 50 سال پیش است همچنین غرب این گونه که امروز برای ما مطرح است برای جامعه ی ان زمان و شهید مطهری مطرح نبوده در حالی که چگونگی برخورد با غرب از مهم ترین مسائل امروز جامعه ی ماست و جوانان ما دچار نوعی دو گانگی شده اند می دانیم که کتاب های حضرت امام مثل جنود عقل و جهل یا اداب الصلاه یا چهل حدیث خیلی انسان سازتر از کتاب های شهید مطهری هستند و راهی برای رهایی از کتاب های دینی که هر چه انسان ان ها را می خواند تغییری در خود احساس نمی کند البته بنده منکر جامعیت مطالب تحقیقاتی شهید مطهری نیستم اما به نظر کتاب های امام خیلی راه گشاتر می ایند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام آنچه در کتاب‌های شهید مطهری هست، اندیشه‌ی عمیق و زلال آن شهید است که با اُنس طولانی با آن کتاب‌ها اندیشه‌ی جنابعالی تقویت می‌شود. مقام معظم رهبری در عین تأکید بر روی کتب شهید مطهری فرمودند: در آن متوقف نشوید. موفق باشید
11528
متن پرسش
مواجهه جامعه ایران و جریان‌های مختلف (علما، روشنفکران، حوزه، دانشگاه و ...) با علم مدرن و مظاهر آن (در حوزه فنی- تکنولوژیک، در حوزه نظری و در حوزه سبک زندگی) به چه نحو بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی متفاوت بوده، عموماً علما به جهت شعور اشراقی خود متوجه ضعف‌های غیر قدسی علم جدید بوده‌اند و سعی می‌کردند روح علم جدید بر جامعه‌ی دینی حاکم نباشد، برعکسِ روشنفکران که گویا مأمور حاکمیت اهداف سکولارِعلم مدرن بودند. موفق باشید

9994
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: کتاب ادب عقل که گفتید بخوان را مطالعه کردم. استاد همچون آبی بود که بر روی آتش ریخته شود، اما دوباره آن خیالات و حالات برگشته، کتابی دیگر لطف کنید. چند سوال داشتم: آیا در راه سیر و سلوک استفاده از غذاهای لذیذ اشکال دارد و ریاضت کشیدن و کم خوردن غذا چطور؟ آیا لباس شیک پوشیدن و خود را زیبا و آراسته کردن با توجه به مطالبی که در کتاب آشتی با خدا گفته اید (ناخود به جای خود) و (گم کردن خود) اشکالی دارد؟ آیا گوش دادن به موزیک های خارجی بدون کلام و فکرکردن به آیات و نشانه های خدا در همان حین که تاثیر عجیبی دارد (برای ادب خیال که در کتاب ادب عقل گفته بودید) اشکال دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد؛ اگر ما ذهن خود را به صورتی درست مدیریت نکنیم، ذهن ما، ما را به دنبال انواع خیالات واهی می‌برد و مدیریت ذهن تنها از طریق تدبّر در موضوعات حقیقی ممکن است، مثل تفسیر قرآن و کتاب‌های معرفتی. و در این راستا است که جای غذا و لباس نیز معلوم می‌شود که نباید مطابق وَهم خود عمل کنیم همچنان گوش‌دادن به موزیک که عموماً واهمه را تغذیه می‌کند و عقل و قلب را به حاشیه می‌برد. موفق باشید
9863
متن پرسش
سلام حضرت استاد اوقتتان بخیر: علامه حسن زاده در مورد علوم یا خط فرموده اند که وقتی ملکه شد نفس دارا می شود. پس چرا با کنار گذاشتن آن علم یادمان می رود در صورتیکه ملکه راستگویی یا سایر صفات اخلاقی همیشه با ما هست؟ 2- اینکه در ابتدای فراگیری علمی مطالب را فراموش می کنیم یعنی به مرحله ملکه نرسیده و باید با تکرار ملکه شود درست است استاد؟ 3- اگر کسی با حرفهایش باعث شود اعتماد به نفس ما پایین بیایید و برنامه ریزی های چند ساله ما به هم بریزد و مدتی صرف بازسازی خودمان بکنیم و هزار مشکل دیگر، این تاثیر هم برایش به عنوان ظلم محاسبه می شود یا فقط همان حرف؟ اگر این گونه باشد که آثارحرفهاهم محاسبه شوند پس ما باید خیلی مراقب حرف زدنهایمان باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا چیزی ملکه نشده است اگر ترک کنیم از یادمان می‌رود 2- همین‌طور است. وقتی نفس توانست به‌راحتی با مبادی آن علم ارتباط برقرار کند دیگر فراموشی برایش معنا ندارد 3- همین‌طور است، ما باید مواظب لوازم حرف خودمان هم باشیم. موفق باشید
9137
متن پرسش
سلام: برای درمان شک و نسبت های بد که در ذهن می آید نسبت به خدا و اهل بیت (ع)چه راهی را میگویید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی از نظر عقلی مسئله را برای خود حلّ کردید، خطورات شیطانی را اعتنا نکنید، این‌ها تلاش‌های شیطان بدبخت و دیوانه است، بعد از مدتی مأیوس می‌شود و می‌رود، خوبی‌اش آن است که ما با جدّیت بیشتر مسائل خودمان را با اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حل می‌کنیم. در رابطه با مسائل عقلی در این مورد کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید
9084

ورزشبازدید:

متن پرسش
سلام بر شما: استاد بنده یک ضعف بزرگ دارم اون این که تقریبا در همه چیز ثبات دارم جز ورزش و میرم یک هفته ورزش میکنم یک هفته دل زده میشم. حالا شاید شما فکر کنید من تو اون زمان هایی که ورزش میکنم سنگین ورزش میکنم و دلزده میشم اما نه متعادل ورزش میکنم اما نمیدونم چرا یه هفته حال ورزش دارم یه هفته نه. خواهشا نگید برو جزوه تاثیر حرکات ورزشی بر روح رو بخون دیگه خوندن بسه. یه چی بگید باهاش بتونم عمل کنم. لطفا جواب بنده رو در دو چارچوب بفرمایید اول) چرا بعضی ها در ورزش و سایر امور ثبات دارند و بعضی ها نه و ریشه این مسئله چیه؟ دوم) چه کنیم ثبات در ورزش پیدا کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید ما می‌فرمودند اگر کسی اهل پر حرفی و یا امیال و آرزو‌های دنیایی باشد نمی‌تواند تصمیمات خود را تا انتها جلو ببرد. بالاخره باید تصور خودتان را از ورزش بازخوانی کنید. شما با فرمان‌های ممتد و مستمری که به بدن خود می‌دهید خود را در حوزه‌ی بدن خود شکوفا می‌کنید و دیگر بدن شما بر شما حکومت نمی‌کند. باید به این نتیجه برسید که از طریق ورزش روحیه‌ای آزاد پیدا ‌کنید تا بتوانید آن را ادامه دهید. موفق باشید
نمایش چاپی