باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایشان اطلاعاتی کافی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند آن عزیز را رحمت کند. شما که بحمدلله چیزی باقی نگذاردهاید! ۲. پیشنهاد بنده آن است که به سوی سورههای قرآن و مباحثی که در این رابطه شده است، رجوع فرمایید مثل سورههای آل عمران و نساء و نازعات و جاثیه و مطففین. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجهی آیندهای شد که رهبر معظم انقلاب متوجهی آن هستند و رجوع مردم پس از سرخوردگی از این تجددمآبیها به اسلام است و شما باید خود را برای آن آینده آماده کنید و دروس رسمی حوزه، آن زمان به کار میآید و در کنار آنها از تفسیر قرآن و دنبالکردن روایات نباید غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً هرکدام مطابق امکانشان که نسبت به بدن مشترک دارند، اراده میکنند و لذا این دو نفس میپذیرند در شرایط اتحاد با همدیگر، نفسِ خود را تدبیر کنند. ۲. نفس ناطقه جهت حضور در بدن، بستر تدبیر میخواهد وگرنه اگر بدن داشته باشد ولی سر او را از بدن جدا کنند چون میدان تدبیر ندارد از بدن منصرف میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایت شوم. بنده که در این موارد هیچ مهارتی ندارم. در این موارد به اساتید حوزوی اهل نظر مراجعه کنید که میگویند: لازم است برای فهم این مسائل به مباحث «اجتهاد و تقلید» که علما انتهای مباحث اصولشان مطرح میکنند مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد حاج آقا نیلیپور عزیز و مجاهد با آن تجربه و تعهد و دلسوزی و سعهی صدر و صفا و اشرافی که در موضوع جوانان دارند حتماً آثار ایشان برای جوانان مفید خواهد بود. امید است که رفقا از نوشتههای ایشان غفلت نکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید به این افراد تذکر داده شود که چگونه عرفانی را که با اولیای معصوم و آیات قرآن میتوان ادامه داد، رها کردهاند و به اموری دل بستهاند که بیشتر انسان را گرفتار توهّم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان مؤمن در برزخ و قیامت به مطلوبات حقیقی که غیر وَهمی باشند، میرسد «وَ ممّا یشتهون» هر آنچه طلب میکند به او میدهند و خودش متوجهی بیپایگیِ تعلقات دنیا میشود. ۲. سختیهایی که به جهت گناهان خود انسان نباشد، موجب گشودگیِ جهان معنوی برای انسان مؤمن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخن عزیزالقدرِ جناب صدرالمتألّهین در رابطه با «النّفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» در رابطه با حضور نفس است در این دنیا که تحقق خاص جزیی فردیِ او از طریق همین بدن جزئی به ظهور میآید و شکل میگیرد. ولی آنجا که در روایت گفته میشود: «خلق الأرواح قبل الأبدان» نظر به وضع ارواح در علم خدا دارد و این دو با هم متنافی نیستند. ۲. خیر! سیر کلّی انسان به حالت اجمالیِ در برزخ معلوم میشود و پس از آن همان سیر در قیامت به تفصیل ظاهر میگردد. ۳. إنشاءالله که چنین باشد، ولی نمیتوان به پای خدا و اولیای الهی چنین گذاشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در رابطه با ظرفیت زمانها و مکانها در مباحث «روزه» عرایضی شده است. ۲. دلیل آنها در مقابل نفی سعهی شب جمعه چیست؟ آری! زیارت قبور در شب برای کسی که ممکن است گرفتار توهم شود، صحیح نیست. ۳. خود حیوان از نظر تکوینی دوست دارد که به ثمر برسد و به گفتهی جناب صدرالمتألّهین، استفادهی او توسط انسانها شأن حیوانیِ او را در حدّ حیات انسانی قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه سعی کنید در این امر باقی بمانید، آرامآرام بهتر و بهتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین لطفی که به بنده میکنید آن است که بر روی عرایض اینجانب طوری فکر گردد که بقیهی افکار نیز دیده شود. ۲. هرکس هرچند خوب باشد برای هر کاری خوب نیست. نهادهای گزینشی مسئولند که شخصیت افراد را در رابطه با کاری که بایدبه عهدهی آنها گذاشته شود، ارزیابی کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح غربی، ناخودآگاه تحت تأثیر روحیهی یهودیگری است که گمان میکند میتواند با استفاده از شیطان به مقابله با بعضی از برنامههای خدا برود و در این رابطه اینگونه فیلمها ساخته میشوند. به همین جهت در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» متذکر آیات ۱۰۲ به بعد سورهی بقره میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوانم نظر بدهم. چون نمیتوانم خود را در جای چنین افرادی قرار دهم که وارد چنین وادیهایی شدهاند و لذا اثباتاً و نفیاً ساکت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم در یک تاریخ زندگی میکنیم و نه در یک قبیله، میفهمیم امروز «دیگری» یعنی چه؟ آقای دکتر اصغر مصلح در این مورد حرفهایی دارند که خلاصهی خود از آن حرفها را برایتان ارسال میکنم. حرف بسیار است. جهان گمشدهی ما، عشق به همهی انسانهاست. سری هم به بحث «با دعا در آغوش خدا» بزنید در کانال مطالب ویژه قرار داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک إلی اللّه، برهان، عقل را تقویت میکند و عرفان، دل را تا بهترین نوع برخورد با قرآن که دریایی است بیکران، صورت گیرد.
قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه میکنند.
آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن میگوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان میدهد. اگر او را بشناسیم میتوانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار میگردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن میگوید. امام صادق «علیهالسلام» در همین رابطه میفرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون» (بحارالأنوار، ج۸۹، ص۱۰۹.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.
قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز میکند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر میشود، خداوند در قرآن ظاهر شده آنهم در عین همزبانی با انسانها. قدرت درستدیدن را به انسانها هدیه میکند.
قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدودهی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدتنگر یعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.
برای شنیدن کلامی اینچنین گسترده که خدا را مینمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِاخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گستردهی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر میکنیم، و این است معنای تفسیر به رأی
موفق باشید
[1] - اشاره است به آیهی 7 سورهی آلعمران که میفرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصّل است. آقای دکتر رضا داوری دلایلی دارند که هر ابزاری در فرهنگِ خاصی به ظهور آمده و ناخودآگاه همان فرهنگ را وارد زندگیها میکند و تنها به گفتهی شهید آوینی با خودآگاهی از این مطلب میتوان از ابزارها در راستای اهداف خود استفاده کرد و آنها را از آن خود کرد. کاری که شهید آوینی در «روایت فتح» با دوربین و با قاب تلویزیون انجام داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، چیزی است که عموماً در این مسیر برای افراد پیش میآید تا با کنترلِ آن میل و رعایت تقوا، آن افراد به انسانِ دیگری تبدیل شوند و خود را در ساحت برتری بیابند، زیرا «خُلق الإنسانُ ضعیفا» آری! ضعیفبودن بد نیست، ضعیفماندن بد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد جمعِ آقایانی که در سطور اولیه نوشتهاید، آقای دکتر خاتمی با هیچکدام از آنها قابل مقایسه نیستند و از ایشان به بهترین نحو میتوانید استفاده کنید. آقای فنایی را هم چندان جامع ندیدم. ۲. در مورد سیر مطالعاتی اساتیدی را که نام بردید بهجز آقای نوذری که نمیشناسم؛ همه خوبند. ولی در مورد سیر مطالعاتی در رابطه با فلسفهی غرب فکر نکردهام. بد نیست سری به سیدیهای «روزگارِ نو» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه ماه رجب را با برکت کامل و در بقایی ماورای دنیا و آخرت برای خود محقق کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحثهایی که در رابطه با ماه رمضان عرض شد، تا حدی تبیین گشت که چرا زمانها ظرفیت های مختلفی نسبت به بروز حقایق عرشی پیدا میکنند. مثل جسم انسان که بعضی اعضاء ظرفیت بیشتری جهت به ظهور آوردن احساسات انسان را دارا میباشند با اینکه همهی اعضاء مادی هستند. ۲. آری زمان اذان اصیل، ریشه در عرش دارد همانطور که سیر ظهور صبح و شب در نسبت با خورشید ریشه در تدبیر عرشی دارد؛ حال وقتی نظام زندگی زمینی بهم بخورد به همان اندازه بشر از رابطهی صحیح ارض و سماء، محروم میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسمِ «مضلّ» شأنی از شئونِ اسمِ «جلال» خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، انتخاب آن پوشش که میفرمایید چون خلاف شرع نیست، حقِ شماست. ولی برای همسر خود هم باید حقی قائل باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در غرب بعد از رنسانس، روحی به ظهور آمد در راستایِ رعایت آزادی انسانها و این حالت همچنان در اکثر مردم، پاسداشته میشود. در این مورد عرایضی در جزوهی «پاسداشت آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مطلع هستید که زوایای جریان گـروگـانگيــري جاسوسان در سفارت آمریکا، زوایای دقیقی دارد که باید با دقت دنبال کرد. بنده در جواب جنابعالی یادداشتهایی داشتم که خدمتتان ارسال میکنم تا إنشاءاللّه خودتان در مورد آن عمل فکر کنید. موفق باشید
در تاريخ معاصر حادثهاي به عظمت گروگانگيري نداشتهايم. كه لازم است در رابطه با آن حادثه دو نوع عامل را در نظر گرفت:
الف) عواملي كه ارتباط مستقيم با قضيه داشتند، ولي عوامل اصلي نبودند مثل
۱. پذيرش شاه از سوي آمريكا ۲. ملاقات نخست وزير دولت موقت با برژينسكي
ب) عوامل اصلي : ۱. گروگانگيري بازتاب طبيعي دخالتهاي آمريكا در پنجاه ساله اخير در امور مسلمين بود. ۲. بازتاب الهامات تدريجي ولي مؤثر از تعاليم اسلامي، به خصوص تشيع بود و روحيه سازش نكردن با ظلم و ظالم و نگراني و شناختي كه از توطئه آمريكا به عنوان سردمدار استكبار جهاني وجود داشت، الزاماً چنين واقعهاي را ميطلبيد.
۳. بازتاب كينه ديرينهاي است كه در عمق وجدان ملت موجود بود و مذهب و مليت ما از آمريكا جريحهدار شده بود.
۴. بازتاب و تجلي توكل يك ملت به خدا بود كه از رهبر الهي خود آموزش ديده بودند.
سفارت در ۱۳ آبان سال ۵۸ به دست دانشجويان افتاد (به مدت ۴۴۴ روز) و مورد پشتيباني مردم و رهبري قرار گرفت. امام فرمودند: «آن انقلابي بزرگتر از انقلاب اول است». آيتالله بهشتي در سمت نايب رئيس مجلس خبرگان از پشتيبانان اين كار بودند و گروههاي چپ و ماركسيست كه هميشه مذهبيها را به ساده گرفتن امپرياليسم متهم ميكردند و معتقد بودند آمريكا با پيچيدگيهايي كه دارد بالاخره انقلاب را منحرف ميكند و خودشان را هميشه طلايهدار و پيشتاز مبارزه با امپرياليسم ميدانستند، يك مرتبه متوجه شدند در اين راه، بسياربسيار از ملت و رهبرالهي آن عقب افتادهاند و به همين جهت در ابتدا ميگفتند حركتي است مشكوك ولي بعد كه ديگر حيثيتي براي آنها نمانده بود، ديدند حركتي بسيار انقلابي و سازش ناپذير است بخصوص كه اسناد مربوط به خط ميانه و سازشكار داخلي را نيز دانشجويان خط امام منتشر كردند، مثل اسناد مربوط به رابطه پنهاني حسن نزيه، مقدم مراغهاي و تيمسار مدني كه همگي از اعضاء دولت موقت آقاي بازرگان بودند.
افرادي مثل قطبزاده و بنيصدر با گروگانگيري مخالفت كردند و بنيصدر گفت: «با گروگانگيري، ما گروگان شدهايم». و خود را بدين طريق به آمريكا نزديك كرد و از مسير حماسي انقلاب و رهبري آن از همان روز فاصله گرفت.
عكسالعمل آمريكا : ۱. مسدود كردن داراييهاي ايران. ۲. تحريم اقتصادي ايران توسط متحدين آمريكا. ۳. حمله ناموفق طبس ۴. تحريك و ايجاد كودتاي نوژه ۵. دادن چراغ سبز به عراق براي حمله به ايران
امام خميني (رحمتاللهعليه) امر رسيدگي به مسئله گروگانها را به عهده اولين مجلس شوراي اسلامي واگذار كردند كه نهايتاً در نشست الجزاير و با وساطت آن كشور به نتايج زير رسيد.
۱. اموال ايران از توقيف خارج گشت. ۲. قرار شد اموال شاه و ديگر طاغوتيان فراري با تهيه درخواست حقوقي از سوي ايران به دادگاههاي صالحه ارجاع شود و آمريكا متعهد گرديد در امور ايران مداخله نكند (عجيب اينكه همانهايي كه ميگفتند چرا گروگانگيري كرديد، بعد ميگفتند چرا گروگانها را محاكمه نميكنيد؟».
نتايج گروگانگيري
۱. در عرف نظام سياسي جهان، عملي ارزش آفرين بود كه عامل بقا و شخصيت دادن به يك ملت و انقلاب شد.
۲. تحقير آمريكا كه موجب ريشهدار شدن انقلاب گرديد. ۳. براي جهان روشن شد كه سفارت آمريكا، سفارت نبود، بلكه جاسوسخانه بود و عملاً حيثيت آمريكا در عرف بينالمللي براي هميشه از بين رفت. ۴. اسناد نشان داد نوكرهاي آمريكا در حال برنامهريزي بر عليه انقلاب بودهاند. ۵. شيرازه عوامل توطئه كه توسط سفارت رهبري ميشدند، از هم پاشيد، در داخل سفارتخانه دستگاه گيرنده و فرستنده عجيبي داشتند كه با آن ميتوانستند روي تمام امواج بيسيمهاي جمهوري اسلامي بيابند. ۶. بسياري از عواملشان رسوا شد و بيآبرويي برايشان آورد. ۷. بسياري از برنامههايشان كشف و خنثي شد. ۸. براي جهانيان روشن شد كه آمريكاييها خيلي هم قلدر نيستند و زورشان به امت مؤمن نميرسد. و در نتيجه اُبهتشان نزد ساير ملل شكست و تأثير اسلام در مقابله با قدرتهاي مستكبر نمودار گشت. لانه جاسوسى آمريكا را دانشجويان خط امام گرفتند. امام فرمودند: اين انقلاب از انقلاب اول مهمتر بود، به جاى اينكه بگويند چرا اين جوانان ما را با آمريكا درگير كردند، از كار آنها استقبال نمودند و عملًا انقلاب را چند قدم جلو آوردند. اين روحيه، روحيه اى است كه هركس سيره اولياء الهى را بشناسد از آن استقبال مى كند. فرمايش امروز مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالي» بسيار عالمانه بود. ايشان فرمودند كسانى كه مى گويند در دوره سازندگى ما به سازندگى كشور بپردازيم و كارى به آمريكا نداشته باشيم، خيلى ساده هستند. اصلًا مگر مى شود؟ مى گفتند استكبار يا با تو مى جنگد تا تو را به زانو در آورد يا بايد از اول تسليم او شوى. مگر او مى گذارد ما سازندگى مان را بكنيم. جنس حركتهاى توحيدى و انقلابى اين است كه موحدان در كنار سازندگى، جنگ هم داشته باشند و از حادثه ها هراسى به خود راه ندهند. آرى «التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ» تجارت بى خطر نمى شود. زندگى يك تجارت پر مخاطره است. شما از خطر نترسيد زيرا كه جلوه اى از گوهر عقيده و ايمان شما در همين مخاطرات به نمايش مى آيد و از آن طرف وَهمى بودن شخصيت دشمنان اسلام نيز ظاهر مى گردد.
زندگى هاى تاريخ ساز
انسانى كه از اين قاعده غافل است انتظار دارد براى انجام برنامه هايش هيچ مانع و مخاطره اى پيش نيايد و لذا در مقابل اولين مانع ناراحت و عصبانى مى شود، كه اى واى حالا اين حادثه ى غير منتظره همه كارها را خراب مى كند. ولى زيبايى هاى كار در درست برخوردكردن با همين حادثه ها است. راستى اگر معاويه در همان ابتداى حاكميت على (ع) مزاحم آن حضرت نبود، آيا امروز تاريخ شاهد بزرگى هاى آن حضرت مى شد؟ درست است كه به ظاهر كارهاى معاويه و خوارج براى برنامه هاى آن حضرت مزاحمت ايجاد كرد ولى آن حضرت در همين مخاطرات بشر را به چشمه هاى هدايت ابدى متصل نمودند و تا تاريخ، تاريخ است بشر مى تواند از شخصيت آن حضرت تغذيه كند. بنده در كارهاى اجرايى متوجه شدم اصلًا مخاطره جنس كار است. و مدير آن است كه مخاطره ها را به سوى اهداف خود جهت دهد و نه از آن فرار کند.
