باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابعاد وجودی پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» یکی هم رؤیت حقایق در موطن خیال است و با عبور از جبرائیل از موطن خیال عبور نکردهاند، بلکه همواره با قلب و عقل و خیال خود هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مطابق روایاتی که داریم اعتماد به خواب نباید داشت. در مورد تشرف هم ممکن است برای خودِ فرد حجت باشد، ولی برای بقیه چنین نیست. در مورد رؤیا نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شده است که عیناً جهت اطلاع جنابعالی مطرح میکنم. موفق باشید
رؤيا يا خواب: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبي حادثهاي كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق ميشود. نفس به علت تجردش با وجود برزخي يا عقليِ يك حادثه در خواب ارتباط پيدا ميكند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث ميشود. البته نفس پارهاي از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت ميكند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميّات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليّت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر ميبيند، ولي اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالي و در صورتهاي جزيي كه با آنها مأنوس است مييابد. مثل اينكه وقتي با معني «عظمت» در آن عالم, روبهرو ميشود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد ميشود، و يا معني «مكر» در خيالش صورت «روباه» بهخود ميگيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه ميشناسد. يا معني «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» ميبيند. و يا مثلاً چون رابطهاي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معني «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براي خود ميسازد.كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد بهطوري كه گاهي از يك معني كه در خواب مييابد صورت عكس آن را در خود ميسازد. مثل اينكه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل ميشود.
پس گاهي خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايي است كه نفس با آن روبهرو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزي است مناسب آن معني يا ضد آن معني» و گاهي آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نميتوان فهميد از كداميك از مباني مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايي كه نفس با اصل موضوع روبهرو ميشود و به صورت مناسب آن منتقل ميشود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، بهطوري كه اگر ملاحظه كرد در حال جمعكردن كثافت است، در واقع صورت بهدست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان ميدهند، در عين آگاهي دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتي روبهرو ميشود بر اينكه بدنش ورم كردهاست، با صورت بهدست آوردن مال زياد روبهرو ميشود در عين آگاهي دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگي است. همچنانكه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرتيابياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنانكه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشي و خوشگذراني دنيايياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه آن گناه است و گرفتاري و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نميتوان به رؤيا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آنقدر جولان دارد كه با ميل خود صورتها را تغيير ميدهد و از جايگاه خود خارج ميكند.
صاحب كتاب «تحفالعقول» از قول پيامبر«صلواةاللهعليهوآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسي برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتي كسي راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته ميشود.
اينكه دستور دادهاند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خوابهاي بيخود و باطل ميگردد.
مرحوم محدثنوري در جلد4كتاب دارالسلام ميفرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمانها را مييابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري ميشود.
قال رسولالله«صلواةاللهعليهوآله»: « الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاويلُ الشَّيْطان لِيَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ في يَقْظَتِهِ فَيَراهُ في مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعني خواب سه گونه است: يكي القائاتي كه شيطان ميكند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكي اينكه آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را ميبيند(با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكي هم خوابهايي است كه جزيي است از چهل و شش جزء نبوت.
امامصادق«عليهالسلام» ميفرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير بهكار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايدهاي نبود.
در فرمايش اماممحمدباقر«عليهالسلام» داريم كه: « رؤياي مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آنكه خودش آن را براي خود تعبير كند، يا ديگري براي او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين ميآيد و قطعي ميشود»(كافي ج8ص336).
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در مقالهی «آیندهی ما چه آیندهای است» دلایلی نسبت به امیدواربودن به آیندهی انقلاب عرض شد؛ آیندهی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکار میکند و البته این بدان معنا نیست که نسبت به ضعفهای خود بیتفاوت باشیم، مثل همان نظری که در رابطه با مولوی داده شد که سخن عالمانهای نبود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نور ایمانی که دارید دوباره توبه کنید تا شیطان مأیوس شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکتهی خوبی دست یافتید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر یقین او مطابق نظام احسن الهی باشد و نه یقینی که در حقیقت، توهّم است و در خیالات او جای دارد. ۲. دعا موجب میشود تا انسان متوجهی حقیقت شود و از توهّم نجات یابد. ۳. حالت یقین یعنی حالتی که انسان با حقایق روبهرو شود. به همین جهت در روایات داریم که یقین در بین انسانها بسیار کم است. موفق باشید
۲۴۶۹۶. باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب به طور مفصل از طریق صاحبنظرانِ عرفان بحث شده. به گفتهی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» که به آقای گورباچف فرمودند «مطالب باریکتر از موی محیالدین»، پس مطالب ساده نیست که هر انسانِ سطحی متوجه شود. اقلاً به کتاب «جدال با مدعی» از آقای حسین غفاری و یا به پایگاه اطلاعرسانیِ آقای حاج شیخ محمد حسن وکیلی به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%AD%D8%AC%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D9%88_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84%DB%8C
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در ابتدای راه هستند کتاب «بصیرت و انتظار فرج» و اگر آمادگی بیشتری دارند کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که هر دو کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: خدای متعال خیر کثیر به شما عطا فرماید. دو سوال داشتم : ۱. با توجه به اینکه عالم برزخ، مکان ندارد، میتوان گفت برزخ، ساحتی از وجود است که توسط انسان، ظهور می یابد؟ یعنی برزخ یک ظهور کامل دارد که توسط روح انسان کامل است و برای هر انسانی نیز ظهور خاص خود آن انسان را دارد؟ ۲. استاد عزیز با توجه به اینکه روح انسان، جسمانی الحدوث است وجود ما قبل از این دنیا و قالوا بلا گفتن انسان را چطور مطرح میکنیم آیا باید گفت نوعی وجود و ادراک در علم خدا داشتیم بدون اینکه شخصیت و وجود مشخصی داشته باشیم؟ ممنونم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برزخ به عنوان عالمی از عوالم وجود، هماکنون موجود است و انسان با هرچه بیشتر مجردترشدن، در آن عالم بیشتر حاضر میشود که نهایت آن حضور با مرگ و انقطاع از بدن پیش میآید و نمیتوان گفت چون مکان ندارد از طریق انسان به ظهور میآید. خداوند هم مکان ندارد ولی ظهورش نیز به خودش است. آری! در نسبت با ما هرچه مجردتر شویم، ظهور او برای ما بیشتر است 2- همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده زمانی با روبهروشدن با سخنان لائوتسه این حالت برایم پیش آمد و با اُنس با روایات بخصوص با ارتباط با کتاب شریف «تحفالعقول» متوجه عمق شخصیت اهلالبیت «علیهمالسلام» شدم و جایگاه نبوت نبی که چنین انسانهایی را تربیت کردهاند، برایم بحمدلله روشن شد و اینکه قرآن با عمق معرفتی خاصی به اموری اشاره دارد که در حدّ هیچ بشری نمیتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چند نکته در این سؤال نهفته است. آری! در بحث معرفت نفس، بدن به معنای بدن برزخی است که با ارادههای ممتد نفس ناطقه ساخته میشود و به همین جهت بعضی بدنهای برزخی زشت و بعضی زیباست، مطابق ارادههایی که آن را ساخته است. و این غیر از بدن مادی است که به عنوان ابزار در اختیار نفس ناطقه است و میتواند موجب کمال آن نفس شود.
جسمانیة الحدوث بودن نفس را باید در حرکت جوهری مدّ نظر قرار دهید که چگونه جسم با پذیرش فیض وجود، مابهالقوههای خود را به فعلیت میرساند تا آنجایی که بستر فیضانِ نفس میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای هرچیزی میتوان این را گفت که از جهتی خداوند بنا دارد از طریق آن چیز، کمالات خود را ظاهر کند. ۲. به نظر میآید آینده، آیندهی امیدبخشی باشد. ۳. خیر! زیرا مردم میدانند مشکلات مربوط به دشمن است. لذا باید بر دشمن بشورند. ۴. همینطور است، حتماً بستر اقتصاد مردم از این نوع تنگناها آزاد میشود و از طرفی، نوعِ زندگیها از حالات تشبّه به اشرافیت نیز به نور توحید در میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی انسان راه بیفتد، با این موانع روبهرو میشود. باید با حوصله و مقاومت و صبر در مقابل این امور، خود را کنترل کرد. آری! «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را میکشد». کتاب «مقالات» آیت الله محمد شجاعی در این مورد کمککننده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم تخریب آقای احمدینژاد را به هر دلیلی صلاح نمیدانم. ولی در مورد ریاست جمهوری اجازه بدهید زمانش برسد، فعلاً نباید عجله کرد. به جملهی مقام معظم رهبری در مورد دو قطبیشدن افراد مذهبی با آمدن آقای احمدینژاد باید فکر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربهی سالهای سال که امام با مرحوم مدرس و مرحوم آیت الله کاشانی در رابطه با نقش غرب در این کشور داشتهاند، مگر تجربهی کمی است؟! عرایضی در جزوهی «ریشههای انقلاب» و در کتاب «سلوک...» در این رابطه شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضاً سؤالات کاربران کاملاً شخصی است و برای بنده سخت است عمومی جواب دهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید میخواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو میکنند ای کاش خواستههای دنیاییشان را خداوند برآورده نمیکرد تا به بهرههای ابدی آن خواستهها نایل شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس رویهمرفته میتواند خوب باشد ولی توجه داشته باشید بعضی از یاران پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» به طور مستقیم در کنار حضرت فعالیت داشتند مانند حضرت علی «علیهالسلام». ولی بعضی از یاران آن حضرت مانند اویس قرنی در حالیکه او نتوانست پیامبر خدا را ملاقات کند بیسر و صدا با کمالاتی که از خود نشان داد، راه پیامبر خدا را در منطقهی یمن هموار کرد و زمینهی پذیرش ایمان به پیامبر خدا را با سلوک خود فراهم نمود. به همین جهت گاهی مسیر ما باید اویسی باشد و آن راه را کم و بیارزش ندانیم زیرا بعضی از مردم با حرکات و سکنات ما متوجه میشوند که راهی برای سعادت در پیش است که به ظاهر چندان هم چشمگیر نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مطالعهی کتاب شرح حدیث «جنود عقل و جهل» است که حضرت امام خمینی «رضوانالله تعالیعلیه» تدوین کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامهی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سختگیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانهی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیلتان اینطور جواب داده شد:
۲۸۰۲۶- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. ولی عنایت دارید که این موارد مواردی نیست که امثال بنده طی سؤال و جواب بتوانیم ورود کنیم، بیشتر باید با افرادی موضوع را در میان بگذارید که با روحیهی شما آشنایی داشته باشند و یا لااقل طی مشاورهای بتوانند نظر دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهی تساهل و تسامح در دل زندگیِ دینی مطرح است یعنی دین در ذات خود سخت گیری ندارد مثلا اگر طرف نماز اول وقت را به تأخیر انداخت، دین آن را تحمل میکند؛ عجیب اینجا است که عدهای این واژهها را از دین میگیرد و برون دینی و بر ضد دین معنا میکنند و آن را پای دین میگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور نرم زن مثل باران است. آری! پهلوانی برای مرد، یک صفت مثبت است. ولی آن نوع پهلوانی که برای امثال تختی بهکار برده میشود که میتواند پشت رقیب خود را به زمین بکوبد با قدرت بازو، شأن و شخصیت زن نمیباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مطلع هستید که زوایای جریان گـروگـانگيــري جاسوسان در سفارت آمریکا، زوایای دقیقی دارد که باید با دقت دنبال کرد. بنده در جواب جنابعالی یادداشتهایی داشتم که خدمتتان ارسال میکنم تا إنشاءاللّه خودتان در مورد آن عمل فکر کنید. موفق باشید
در تاريخ معاصر حادثهاي به عظمت گروگانگيري نداشتهايم. كه لازم است در رابطه با آن حادثه دو نوع عامل را در نظر گرفت:
الف) عواملي كه ارتباط مستقيم با قضيه داشتند، ولي عوامل اصلي نبودند مثل
۱. پذيرش شاه از سوي آمريكا ۲. ملاقات نخست وزير دولت موقت با برژينسكي
ب) عوامل اصلي : ۱. گروگانگيري بازتاب طبيعي دخالتهاي آمريكا در پنجاه ساله اخير در امور مسلمين بود. ۲. بازتاب الهامات تدريجي ولي مؤثر از تعاليم اسلامي، به خصوص تشيع بود و روحيه سازش نكردن با ظلم و ظالم و نگراني و شناختي كه از توطئه آمريكا به عنوان سردمدار استكبار جهاني وجود داشت، الزاماً چنين واقعهاي را ميطلبيد.
۳. بازتاب كينه ديرينهاي است كه در عمق وجدان ملت موجود بود و مذهب و مليت ما از آمريكا جريحهدار شده بود.
۴. بازتاب و تجلي توكل يك ملت به خدا بود كه از رهبر الهي خود آموزش ديده بودند.
سفارت در ۱۳ آبان سال ۵۸ به دست دانشجويان افتاد (به مدت ۴۴۴ روز) و مورد پشتيباني مردم و رهبري قرار گرفت. امام فرمودند: «آن انقلابي بزرگتر از انقلاب اول است». آيتالله بهشتي در سمت نايب رئيس مجلس خبرگان از پشتيبانان اين كار بودند و گروههاي چپ و ماركسيست كه هميشه مذهبيها را به ساده گرفتن امپرياليسم متهم ميكردند و معتقد بودند آمريكا با پيچيدگيهايي كه دارد بالاخره انقلاب را منحرف ميكند و خودشان را هميشه طلايهدار و پيشتاز مبارزه با امپرياليسم ميدانستند، يك مرتبه متوجه شدند در اين راه، بسياربسيار از ملت و رهبرالهي آن عقب افتادهاند و به همين جهت در ابتدا ميگفتند حركتي است مشكوك ولي بعد كه ديگر حيثيتي براي آنها نمانده بود، ديدند حركتي بسيار انقلابي و سازش ناپذير است بخصوص كه اسناد مربوط به خط ميانه و سازشكار داخلي را نيز دانشجويان خط امام منتشر كردند، مثل اسناد مربوط به رابطه پنهاني حسن نزيه، مقدم مراغهاي و تيمسار مدني كه همگي از اعضاء دولت موقت آقاي بازرگان بودند.
افرادي مثل قطبزاده و بنيصدر با گروگانگيري مخالفت كردند و بنيصدر گفت: «با گروگانگيري، ما گروگان شدهايم». و خود را بدين طريق به آمريكا نزديك كرد و از مسير حماسي انقلاب و رهبري آن از همان روز فاصله گرفت.
عكسالعمل آمريكا : ۱. مسدود كردن داراييهاي ايران. ۲. تحريم اقتصادي ايران توسط متحدين آمريكا. ۳. حمله ناموفق طبس ۴. تحريك و ايجاد كودتاي نوژه ۵. دادن چراغ سبز به عراق براي حمله به ايران
امام خميني (رحمتاللهعليه) امر رسيدگي به مسئله گروگانها را به عهده اولين مجلس شوراي اسلامي واگذار كردند كه نهايتاً در نشست الجزاير و با وساطت آن كشور به نتايج زير رسيد.
۱. اموال ايران از توقيف خارج گشت. ۲. قرار شد اموال شاه و ديگر طاغوتيان فراري با تهيه درخواست حقوقي از سوي ايران به دادگاههاي صالحه ارجاع شود و آمريكا متعهد گرديد در امور ايران مداخله نكند (عجيب اينكه همانهايي كه ميگفتند چرا گروگانگيري كرديد، بعد ميگفتند چرا گروگانها را محاكمه نميكنيد؟».
نتايج گروگانگيري
۱. در عرف نظام سياسي جهان، عملي ارزش آفرين بود كه عامل بقا و شخصيت دادن به يك ملت و انقلاب شد.
۲. تحقير آمريكا كه موجب ريشهدار شدن انقلاب گرديد. ۳. براي جهان روشن شد كه سفارت آمريكا، سفارت نبود، بلكه جاسوسخانه بود و عملاً حيثيت آمريكا در عرف بينالمللي براي هميشه از بين رفت. ۴. اسناد نشان داد نوكرهاي آمريكا در حال برنامهريزي بر عليه انقلاب بودهاند. ۵. شيرازه عوامل توطئه كه توسط سفارت رهبري ميشدند، از هم پاشيد، در داخل سفارتخانه دستگاه گيرنده و فرستنده عجيبي داشتند كه با آن ميتوانستند روي تمام امواج بيسيمهاي جمهوري اسلامي بيابند. ۶. بسياري از عواملشان رسوا شد و بيآبرويي برايشان آورد. ۷. بسياري از برنامههايشان كشف و خنثي شد. ۸. براي جهانيان روشن شد كه آمريكاييها خيلي هم قلدر نيستند و زورشان به امت مؤمن نميرسد. و در نتيجه اُبهتشان نزد ساير ملل شكست و تأثير اسلام در مقابله با قدرتهاي مستكبر نمودار گشت. لانه جاسوسى آمريكا را دانشجويان خط امام گرفتند. امام فرمودند: اين انقلاب از انقلاب اول مهمتر بود، به جاى اينكه بگويند چرا اين جوانان ما را با آمريكا درگير كردند، از كار آنها استقبال نمودند و عملًا انقلاب را چند قدم جلو آوردند. اين روحيه، روحيه اى است كه هركس سيره اولياء الهى را بشناسد از آن استقبال مى كند. فرمايش امروز مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالي» بسيار عالمانه بود. ايشان فرمودند كسانى كه مى گويند در دوره سازندگى ما به سازندگى كشور بپردازيم و كارى به آمريكا نداشته باشيم، خيلى ساده هستند. اصلًا مگر مى شود؟ مى گفتند استكبار يا با تو مى جنگد تا تو را به زانو در آورد يا بايد از اول تسليم او شوى. مگر او مى گذارد ما سازندگى مان را بكنيم. جنس حركتهاى توحيدى و انقلابى اين است كه موحدان در كنار سازندگى، جنگ هم داشته باشند و از حادثه ها هراسى به خود راه ندهند. آرى «التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ» تجارت بى خطر نمى شود. زندگى يك تجارت پر مخاطره است. شما از خطر نترسيد زيرا كه جلوه اى از گوهر عقيده و ايمان شما در همين مخاطرات به نمايش مى آيد و از آن طرف وَهمى بودن شخصيت دشمنان اسلام نيز ظاهر مى گردد.
زندگى هاى تاريخ ساز
انسانى كه از اين قاعده غافل است انتظار دارد براى انجام برنامه هايش هيچ مانع و مخاطره اى پيش نيايد و لذا در مقابل اولين مانع ناراحت و عصبانى مى شود، كه اى واى حالا اين حادثه ى غير منتظره همه كارها را خراب مى كند. ولى زيبايى هاى كار در درست برخوردكردن با همين حادثه ها است. راستى اگر معاويه در همان ابتداى حاكميت على (ع) مزاحم آن حضرت نبود، آيا امروز تاريخ شاهد بزرگى هاى آن حضرت مى شد؟ درست است كه به ظاهر كارهاى معاويه و خوارج براى برنامه هاى آن حضرت مزاحمت ايجاد كرد ولى آن حضرت در همين مخاطرات بشر را به چشمه هاى هدايت ابدى متصل نمودند و تا تاريخ، تاريخ است بشر مى تواند از شخصيت آن حضرت تغذيه كند. بنده در كارهاى اجرايى متوجه شدم اصلًا مخاطره جنس كار است. و مدير آن است كه مخاطره ها را به سوى اهداف خود جهت دهد و نه از آن فرار کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: یادداشتبرداری لازم است. به بحث روش مطالعه که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» قرار دارد مراجعه فرمایید. موفق باشید
