باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت چیزی نشنیدهام. شاید از آن جهت که در آخر عمر قوت بدن در کسب روزی ضعیف، ولی خرد انسان قوی شده است، کثرت روزی بهتر در جای خود قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید طوری عمل کرد و آن عزیزان طوری عمل می کردند که خودشان گرفتار فقر نشوند تا از ادامهی زندگی و توفیقات انفاقهای بعدی باز بمانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در راستای هدایت انسانها هیچگونه فروگذاری نکرده است تا انسانها کلیّت زندگی را بشناسند و با عقل و تجربهی خود در امور جزئی، خودشان زندگی را ادامه دهند. آری! اگر فرمود: «اطلبوا العلم و لو بالصین» در همان بستر کلی میتوان از نگاه سایر ملل بهره برد. موفق باشید
سلام: استاد من دانشجو هستم و کلاسهایم هم در ایام پیاده روی اربعین برقرار است یعنی تعداد کمی از بچه ها به پیاده روی می روند. حالا من اگر به پیاده روی بروم مطمئنا از دروس عقب می افتم، اما می ترسم اگر به پیاده روی نروم از قافله عشاق امام حسین (ع) که به ظهور آقا ختم می شود جا بمانم. تکلیف چیست؟ کدام را ترجیح دهم؟ بمانم یا بروم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به درسهایتان ضرر نمیخورد، حضور در رخدادِ اربعینی مهم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- مباحث صوتی استاد غنوی مطالب خوبی در این مورد دارد که خلاصهی آن را در جزوات «هویت سیعه» که بر روی سایت هست میتوانید داشته باشید 3- به نظرم جزوهی «ریشههای انقلاب» یا «تحلیلی از انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، کمک بکند. موفق باشید
سلام و خدا قوت: استاد بنده دانشجو ترم ۴ پزشکی هستم و علاقه بسیار زیادی به معارف عمیق و اصیل دین دارم و در واقع به طلبگی. خانواده مخالف هستن برای انصراف من از دانشگاه و رفتن به حوزه ولی حقیر خیلی علاقه مند هستم به حوزه و از طرفی از رشته پزشکی هم حالت زده شده برایم پیش آمده و محیط دانشگاه هم خیلی با حوزه متفاوت است و رشد در بستر حوزه به مراتب بهتر هست و خب خروجی پزشکی کجا و خروجی حوزه کجا پدر مادر مخالفت می کنن ولی علاقه قلبی بنده به اون سمته. ممنون میشم راهنماییم کنین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تبعیت از والدین شرط نیست ولی رفقایی هستند که در هر دو میدان توانستهاند رشد کنند در آن حدّ که حتی بعد از کسب مدرک پزشکی به عنوان استاد معارف اسلامی فعالیت میکنند. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: دکتر داوری در کتاب شرق شناسی و گسست تاریخی به مطلبی اشاره میفرمایند پیرامون اینکه اعلام حکم جهاد از طرف علمای دین در زمان جنگهای ایران و روس باعث گسست بیشتر تاریخی ما شد. در این رابطه لطف می کنید نظر خودتون رو بفرمایید؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رویارویی که ما با روسیه تزاری پیدا کردیم، متوجه شدیم فاصله زیادی با جهان مدرن داریم و به همین جهت جناب عباس میرزا آن مرد مبارز برایش این سؤال پیش آمد که چرا شکست خوردیم و سعی کرد دارالفنون را پایهریزی کند تا بلکه این گسست تاریخی که بین ما و غرب از نظر فنون بخصوص فنون نظامی پیش آمده، جبران کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجهی آیندهای شد که رهبر معظم انقلاب متوجهی آن هستند و رجوع مردم پس از سرخوردگی از این تجددمآبیها به اسلام است و شما باید خود را برای آن آینده آماده کنید و دروس رسمی حوزه، آن زمان به کار میآید و در کنار آنها از تفسیر قرآن و دنبالکردن روایات نباید غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاش من در چنین باوری نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روایت از معصوم صادر شده و روایت دقیقی است. به این معنا که خداوند میخواهد مؤمنین، مُعجَب نشوند و عُجب و خودخواهی آنها را نگیرد. ولی به هر حال ما باید مواظب باشیم به گناهان که موجب دوری از رحمت خداوند میشود، آلوده نگردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن افرادی که در این مورد تحقیق کردهاند، هیچ شکی در فرهنگ شیعه در مورد احادیث مذکور ندارند، ولی چون فضا، فضای امنیتی و مخفیکاری بوده، شرایط طوری نبوده که بشود به طور رسمی اسناد آن را ثبت و ضبط کرد. ولی همان احادیثی که متذکر این امر هستند که هیچ زمانی عالَم بدون حجّت نمیشود، کافی است که متوجه شویم حجّت خدا از مسیر ائمه «علیهمالسلام» ادامه خواهد یافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو مرتبه به این سؤال به صورت شخصی جواب داده شد و اینطور عرض شد:
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد در نظام عالم حتی در مورد انسانها هم زوجیت جاری هست ولی چون انسانها مختارند میتوانند خود را هماهنگ نظام زوجیت قرار ندهند. با اینهمه نباید فکر کنیم بهانههای ما یا بقیهی افراد، نقش اصلی را در عدم زوجیت داشته، شاید مصلحتی در کار بوده که آن بهانهها را پیش میآورده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس رویهمرفته میتواند خوب باشد ولی توجه داشته باشید بعضی از یاران پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» به طور مستقیم در کنار حضرت فعالیت داشتند مانند حضرت علی «علیهالسلام». ولی بعضی از یاران آن حضرت مانند اویس قرنی در حالیکه او نتوانست پیامبر خدا را ملاقات کند بیسر و صدا با کمالاتی که از خود نشان داد، راه پیامبر خدا را در منطقهی یمن هموار کرد و زمینهی پذیرش ایمان به پیامبر خدا را با سلوک خود فراهم نمود. به همین جهت گاهی مسیر ما باید اویسی باشد و آن راه را کم و بیارزش ندانیم زیرا بعضی از مردم با حرکات و سکنات ما متوجه میشوند که راهی برای سعادت در پیش است که به ظاهر چندان هم چشمگیر نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حجت تمام باشد در حقانیت حاکم، پشتکردن به حکم او در حکم پشتکردن به حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! امکانِ هر شیئ، ذاتیِ آن شیئ است و خداوند وجود یا خلقت آن شیئ را به آن شیئ می دهد. ۲. انسان از آن جهت که دارای ابعاد مختلفی در امکانِ وجودیاش هست، اختیار او ذاتی اوست و لذا با توسل به خداوند میتواند وجهِ امکانی خود را به طرف بُعدِ سعادتمندیاش بکشاند. عرایضی داشتهام که ذیلاً متن آن عرایض را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها
باسمه تعالی
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ
ما از رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» سخن میگوئیم ولی به حکم «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» سخنانمان در مورد همه پیامبران است.
۱. اصلیترین کار رسولان خدا توجه بشریت است به آغازِ آغازها، یعنی آغازِ هستیِ موجودات که همان حضرت حق است و آغاز انسان که وجه امکانی او یا عین ثابتهی او میباشد. زیرا از این طریق، تفکر اصیل به بشر عطا خواهد شد.
۲. پیامبران خدا متذکر شدند که خداوند خالق همهی عالم است یعنی «وجود» و «بودن»ِ هر موجودی را او داده است و در نتیجه خداوند، بودنِ محض و هستی مطلق میباشد و این اولین قدم در راستای تفکر است از آن جهت که تفکر مربوط به «وجود» است و آغازِ آغازها.
۳. پیامبران در مورد مخلوقات بهخصوص انسانها فرمودند خداوند با نظر به امکانِ بودن مخلوقات، آنها را خلق کرد و لذا حضرت موسی«علیهالسلام» در تفسیر جایگاهِ نبوت خویش و برادرشان دو نکته را در میان آوردند که: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»(طه/50) یعنی اولاً: پروردگار ما خلقتِ هر موجودی را به آن موجود عطا میکند. ثانیاً: او را هدایت مینماید و در راستای هدایت خداوند است که پیامبران را میفرستد. ولی در نکتهیاول، معرفتی بسآغازین را متذکرشدند از آن جهتکه میفرمایند خلقت هرمخلوقی را خداوند بهآن مخلوق میدهد. یعنی ازیک جهت خلقت آن مخلوق، مربوط بهخودش است وخداوند یعنیآنبودنِ محض، مطابقِ آنخلقت، آن موجودرا «وجود» میبخشد.
۴. در راستای معرفتِ آغازین برای هر مخلوق، در قرآن داریم: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» (یس/82) وقتی خداوند خواست موجودی را بهوجود آورد در خطاب به آن میگوید: «بشو» و آن موجود میپذیرد که «بشود». یعنی قبل از آنکه آن موجود، موجود شود؛ در علمِ خداوند امکانِ بودنش هست و خداوند مطابق آن امکان به آن موجود، وجود میدهد.
۵. راستی! اگر خداوند آغازکنندهی امکانِ هر موجودی بود، آن مخلوق حق نداشت از خداوند سؤال کند که چرا آن را آنچنان خلق کرده است؟ در حالیکه: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/149) برای خداوند حجت بالغه هست و آنچنان نیست که کسی بتواند حجتی در نفیِ حجت بالغهی الهی داشته باشد.
6. حال با توجه به مباحث فوق، به این فکر کنید که اگر کسی نحوهی بودن خود را درست درک کند و متوجه باشد حضرت حق در راستای نحوهی بودنِ او به او «وجود» میدهد؛ مییابد که تنها از طریق وجود خود با پروردگارش میتواند مرتبط شود و معنی روایت مشهور: «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق» میرساند که راهِ هرکس به سوی پروردگارش، همان نحوهی «بودن»ِ اوست، و مأوایِ حقیقی هرکس، بهسربردن در این نحوه بودن است.
۷. مشکل بشر از آن جا پیدا شد که به جای مأواگزیدن در نحوهی بودن خود و از آن طریق با پروردگار عالم، مرتبطشدن؛ دلْ در بودنهای دیگران انداخت و به مقایسهها گرفتار شد و از بهترین مأوا و «بود» محروم گشت. در حالیکه پیامبران خدا و بهخصوص آخرین پیامبر به ما متذکر شدند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ» (مائده/۱۰۵) ای مؤمنان! متوجهی خودتان باشید که در آن صورت، انحرافِ بقیه وقتی شما در مسیر هدایت باشید، به شما ضرر نمیرساند.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر در معارف مذکور تأمل داشته باشد حتما در اظهار نظر فقهی اش وسعت بیشتری پیش می آید و این غیر از بحث قبض و بسط تئوریک شریعت دکتر سروش است که مبنا را فهم مربوط به علوم تجربی میداند که در جای خود اشکال خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوب و قابل توجهی را متذکر هستید از آن جهت که کودک را در منظر خود باید جهانی دید با ابعاد اصیل انسانی. ساده نیست که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «اُحِبُّ الصِّبيانُ لِخَمسٍ : الأوَّلُ : أنَّهُم هُمُ البَكَّاؤونَ ، وَالثّاني : يَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ، وَالثّالِثُ : يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ ، وَالرّابِعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا، وَالخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبون » ۱. گریه می کنند چرا که گریه کلید بهشت است. ۲. قهر می کنند ولی زود آشتی می کنند چرا که دلی بی کینه دارند. ۳. چیزی را زود خراب می کنند چون دلبستگی به دنیا ندارند. ۴. با خاک بازی می کنند چون غرور ندارند. ۵. هر چه دارند می خورند چون غم فردا ندارند.
آیا این همان جهانی نیست که هر انسانی باید خود را در آن پیدا کند؟ چرا متوجه نباشیم که بنا نیست انسانها از کودکیِ خود جدا شوند و چرا باید انسانها را از کودکیشان بگیریم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامهی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سختگیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانهی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین لطفی که به بنده میکنید آن است که بر روی عرایض اینجانب طوری فکر گردد که بقیهی افکار نیز دیده شود. ۲. هرکس هرچند خوب باشد برای هر کاری خوب نیست. نهادهای گزینشی مسئولند که شخصیت افراد را در رابطه با کاری که بایدبه عهدهی آنها گذاشته شود، ارزیابی کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصّل است. آقای دکتر رضا داوری دلایلی دارند که هر ابزاری در فرهنگِ خاصی به ظهور آمده و ناخودآگاه همان فرهنگ را وارد زندگیها میکند و تنها به گفتهی شهید آوینی با خودآگاهی از این مطلب میتوان از ابزارها در راستای اهداف خود استفاده کرد و آنها را از آن خود کرد. کاری که شهید آوینی در «روایت فتح» با دوربین و با قاب تلویزیون انجام داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، چیزی است که عموماً در این مسیر برای افراد پیش میآید تا با کنترلِ آن میل و رعایت تقوا، آن افراد به انسانِ دیگری تبدیل شوند و خود را در ساحت برتری بیابند، زیرا «خُلق الإنسانُ ضعیفا» آری! ضعیفبودن بد نیست، ضعیفماندن بد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد، سررشتهای ندارم. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم قبلاً نیز عرض شد این حالات تنها تجربهی وجهِ تجرد آنها از بدنشان است و مرحلهی قبض از دنیا و شروع حساب، مراحلی است که تنها برای کسانی پیش میآید که بهکلّی از دنیا باید منقطع گردند و نقش جناب عزرائیل در این مرحله به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرائت حضرت امام و امثال ایشان از ارسطو و افلاطون در بستر نگاه فارابی به متفکران یونان است که در جای خود نگاه بسیار خوبی است ولی آنچه نباید از آن غفلت شود این نکته است که تا چند سال پیش گمان اکثری آن بود که اوثولوجیا مربوط به ارسطو است و از این جهت خلطی بین تفکرات حصولی و منطقی ارسطو و تفکرات شهودیِ فلوطین پیش میآمد که باید متوجه این امر بود. موفق باشید
.