بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام استاد عزیز: ببخشید اینکه در مسیر خود سازی تلاش می‌کنیم با هوس های نفس مبارزه کنیم، در دوران بارداری اینکه می‌گویند هر آنچه مادر هوس می‌کند، نیاز جنین است آیا حقیقت دارد یا نتیجه وهم زنان قدیم است؟ آیا با هوس های دوران بارداری می‌توان مبارزه کرد و آسیبی به جنین نمی‌رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نباید از نیازهای طبیعی جنین که مورد رشد طبیعیِ آن می‌شود، کوتاهی کرد. موفق باشید

28550

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمہ تعالی با سلام خدمت استاد عزیز این را بگویم که بنده با قسمت سوالات سایت بیگانه نیستم. ۱. علاقه ی زیادی به شهید مطهری دارم یک شب به خوابم آمد و گفت کتب من تو را عالم نمی کند اما راه عالم شدن شما کتب بنده هست، الان که چندین سال از آن رویا می گذرد و در حال گفت با جنابعالی هستم دیگر نمی توانم به شهید مطهری اکتفا کنم و با اینکه مشغول تدریس آثار ایشانم اما نگاه جدی به مباحث استاد عبدالحسین خسروپناه و سایر اساتید جهت کسب نگاه جامع و جدی به مباحث اسلامی دارم تا طی چهار سال در پیش رو و اتمام سطح سوم سفیرانم هدایت با یک نگاه نیمه اجتهادی در مباحث اجتماعی وارد عرصه تدریس در حوزه و بخصوص در آموزش و پرورش و دانشگاه و یا وارد مسئولیت کلیدی ای شوم: کلام را اعم از دسته بندی رایجِ قدیم و جدید در حال مطالعه و یادداشت و دسته بندی ام. تفسیر قرآن را آهسته و روزانه دو صوت از اصوات آیت الله جوادی و استاد احمد عابدی بهره و یادداشت می کنم. ولایت فقیه و مباحث سیاسی را هم دنبال می کنم و همه ی مباحث را با یادداشت پیش می برم. مباحث اخلاقی را از آیت الله مهدویِ مجلس خبرگان بهره می برم. فقه را در حد همان فقه نیمه استدلالی آیت الله ایروانی مطالعه و تلخیص استدلال‌هایش را دارم. ۲. استاد عزیز گیرم در بی میلی ام به فلسفه و عرفان نظری و اصول فقه است، با توجه به اینکه در شرف تلبس هم هستم بفرمایید در مواجهه با این علومی که میلی به آنها ندارم چه کنم تا نزد حوزوی ای یا دانشگاهی ای یا مردم بوسیله بی میلی به آن سه علم کم نیاورم تا آبرو ریزی شود؟ با تشکر از توجهتون، زندگی منی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمد الله همان مسیری را که در پیش گرفته‌اید به نتایج خوبی شما را می‌رساند. آری اگر مواجهه با فلسفه پیش آمد، خوش آمد. اگر رسیدید مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین با شرح آن‌ها که روی سایت هست را دنبال کنید. موفق باشید

27760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به این که در دوران ظهور شیطان از بین می‌رود و نظام ایده آل اسلام با حاکمیت معصوم در کل جهان شکل می‌گیرد با توجه به این شرایط آیا انسان هایی که در دوران ظهور به دنیا می آیند آیا امکان انحراف هم دارند؟ اگر امکان انحراف ندارند آیا بین انسان های امروز که تحت تاثیرفرهنگ کفر جهانی اند با انسان های دوران ظهور بی عدالتی نمی‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظور از کشته‌شدن شیطان توسط حضرت، به معنای از میان‌رفتنِ حاکمیت‌های استکباری و تحقق حاکمیت عدل است. ولی شیطان وسوسه‌گر تا سکرات موت در کنار هرکس هست. موفق باشید

27425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد تفاوت بین نفس رحمانی و انسان کامل چیست که هر دو مجرای جریان فیض به عالم هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این نفسِ رحمانی است که در جلوه‌ی انسان کامل یا سایر مظاهر اسماء الهی به ظهور می‌آید. مثل کلمات ما که همان تنفس ما می‌باشد که از حنجره عبور می‌کند. موفق باشید

24659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت: ستاد بزرگوار در سایت جستجو کردم به دنبال تفسیر سوره یس اما نیافتم، سوره یس را شرح و تفسیر نفرموده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره‌ی یس بحمداللّه بحث شده است ولی در دی‌وی‌دی‌هایی هست که می‌توانید با تماس با حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 آن‌ را پیگیری کنید. موفق باشید

24556
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در مبحث معرفت شناسی در مسئله مطابقت بدیهیات اولیه با واقع جوابی که داده می شود آن است که: مفاهیم به کار رفته در اینها برگرفته از علم حضوری هستند. مثل هر معلولی احتیاج به علت دارد. آیا علم به خود این مسئله نیز که اثبات می شود برگرفته از علم حضوری اند، علم حصولی نیست؟ آیا دور باطل نمی شود؟ یا وقتی می گویند در قضیه هر معلول محتاج علت است با تحلیل مفهوم معلول این نتیجه می رسیم معلول موجودی است که نیاز به علت دارد و این از طریق علم حضوری یافت می شود پس با عالم خارج مطابقت دارد اگر سوال کنند که آنچه با علم حضوری یافت می شود شخصی است (وابستگی اراده به نفس) چگونه آن را تعمیم می دهیم؟ و در جواب گفته شود که از آن جهت که هر چیزی جز در مواردی که با علم حضوری مصداق بودن آن برای معلول ثابت است با برهان عقلی یافت شود که مصداق معلول است آن را تعمیم می دهیم. آیا این نیز خود علم حصولی نیست و دوباره دور باطل نیست؟ چگونه مسئله حل می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. آری! انسان ابتدا رابطه‌ی علت و معلول را به صورت علم حضوری در بین خود و حالات خود احساس می‌کند و آن را به امور بیرونی تعمیم می‌دهد. در این مورد نکاتی در جزوه‌ی «فلسفه‌ی غرب» در رابطه با نظر دیوید هیوم نسبت به علیت عرض شده است که عیناً برایتان کپی می‌گردد. موفق باشید

عليّت‏: هيوم در راستاى گرايش تجربى مسلكى‏ اش كه فقط به دريافت‏ هاى حس و مشاهده و تجربه اعتماد و باور دارد «عليت» يعنى رابطه علت و معلولى بين دو شى‏ء را بالكل مردود مى ‏داند مى‏ گويد: در وهله اول مى ‏بينيم همه اشيايى كه علت و معلول به شمار مى ‏آيند «هم‏ پهلو» هستند، در حالى‏ كه چه بسا شيئى با شى‏ء ديگر «هم‏ پهلو» باشد ولى علت آن به شمار نيايد و اصلًا به چه دليل هر چيزى كه وجودش آغازى دارد بايد علتى هم داشته باشد؟ و چرا نتيجه مى‏ گيريم چنين علت‏هاى خاص بايد چنين معلول‏ هاى خاص را داشته باشند. يعنى چرا بايد اين معلول‏ها را به خدا نسبت دهيم و چرا بايد خدا را علت اين معلول‏ها بدانيم؟ ما چون بارها به تجربه «هم ‏پهلويى» آتش و گرما را مشاهده كرده‏ ايم يكى را علت و ديگرى را معلول مى‏ دانيم. گويا هيوم فكر كرده است اعتقاد به علت بر اساس تجربه بوده است و آن هم تجربه حسى. و بعد هم گفته ما فقط «هم‏ پهلويى» را مشاهده و تجربه‏ كرده ‏ايم و نه خود عليت را. و چون عليت را مشاهده نكرده‏ ايم نمى ‏پذيريم. در حالى‏ كه در جواب هيوم بايد گفت: اولًا؛ اصل عليت يك اصل عقلى است كه از حقايق عينى نشأت گرفته است، مثل حركت و قانون عليت قضيه ‏اى عقلى و علمى حصولى است كه از علم حضورى نفس به افعال خودش به‏ دست آمده است. يعنى نفس امورى مثل اراده را در خودش به علم حضورى مى‏ يابد كه سنخ وجود آن «تعلقى» يعنى قائم به غير است، و نفس به آن وجود مى‏ دهد، ولى وجود نفس بستگى به آن اراده ندارد و پس از علم حضورى به رابطه ‏اى كه بين نفس و فعل آن محقق است، عقل اين رابطه را تحليل مى‏ كند و خصوصيات مصداق را ملغى كرده و ماهيت نفس و ماهيت اراده و زمان و مكانِ آن اراده را كنار مى‏ گذارد و تنها به سنخ وجود نفس و اراده اش نظر مى ‏كند و به حكم كلىِ عليّت مى ‏رسد كه بر تمام مصداق‏هاى علت و معلول صادق است كه يكى عين نياز به ديگرى است و اولى علت است و دومى معلول. يعنى بر عكس ادعاى هيوم عليت از طريق مشاهده و تجربه مادى به دست نيامد كه صرفِ «هم‏ پهلويى» تجربه شده باشد، بلكه در تجربه صرفاً مصداق‏هاى عليت مطرح مى‏ شود و اگر خصوصيات واقعى علت و معلول بر آن‏ها تطبيق كرد به عنوان علت و معلول پذيرفته مى‏ شود. ثانياً عليت يك واقعت عينى است كه حس و عقل به وجود آن در عالم محسوس پى مى ‏برند و همچنان‏ كه حس و تجربه به تنهايى از حركت، فقط سكون‏ هاى متوالى دريافت مى ‏كردند، از عليت هم حس و تجربه به تنهايى فقط «هم‏ پهلويى» و «تقارن بين دو شى‏ء» را دريافت مى‏ كنند و نه همه واقعيت عليت را هيوم بر اساس همان گرايش تجربى خود كه تنها مى‏ خواهد آنچه را كه مشاهده و تجربه مى ‏كند بپذيرد مى‏ گويد: اصلًا به چه دليل هر چيزى كه وجودش آغازى دارد بايد علتى داشته باشد؟ يعنى چون علت را در كنار اين پديده كه وجودش آغازى دارد نمى ‏يابيم، نمى ‏پذيريم كه آن پديده نياز به علت دارد در حالى‏ كه اگر وجودش آغاز دارد، يعنى عين بودن نيست، و بودنش از خودش نيست، چرا كه اگر بودنش و وجودش از خودش بود بايد بى ‏آغاز موجود باشد در حالى‏ كه آغاز دارد يعنى وجودش ذاتاً وابسته به غير است و عقل نمى ‏پذيرد وجودى كه ذاتاً وجودش وابسته به غير است بدون علت باشد. مى‏ گويد: ما چون به تجربه و مشاهده نيافته‏ ايم كه هرچيز كه آغاز به بودن مى‏ گذارد علتى دارد. پس اين يك باور است و چون بنا است زندگى انسان‏ها امكان پذير باشد بايد به اين باورها اعتماد كرد. يعنى خود هيوم هم در زندگى به صرف دريافت‏ هاى حسى نمى ‏تواند زندگى كند، ولى به جاى اين‏كه بگويد به كمك استعدادى ديگر به نام عقل متوجه عليت مى‏ شويم و زندگى بر اساس اعتماد به عليت يك زندگى عقلانى است مى‏ گويد اعتقاد به وجود علت يك باور است.

23214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام: اگر سبک زندگی مورد علاقه و انتخاب والدین و فرزندان با هم فرق داشته باشد توصیه شما چیست؟ به عنوان مثال والدین دوست دارند خانه و وسایلشان ساده و به دور از تجملات دنیایی باشد اما فرزند جوان آنها دوست دارد خانه و وسایلشان شیک، فانتزی و مد روز باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین راه این است که هر دو طرف همدیگر را درک کنند. لذا نه والدین بیش از حدّ بر زندگیِ سنتی خود در این زمانه تأکید کنند و نه فرزندان به‌کلّی آن نحوه زندگی را انکار نمایند. موفق باشید

31633
متن پرسش
با عرض سلام: حقیر با اینکه مبتلا به کرونای نسبتا شدیدی شدم بنحوی که بارها در طول ابتلا شهادتین را به لب جاری می‌کردم و پس از بهبودی نسبی گرفتار افسردگی شدید شدم هم اکنون هم بسیاری از سیستم های بدنم مختل است. مثلا احساس درد تا حدی در سراسر بدنم تعطیل است با اینکه این بیماری وحشتناک ترین حادثه عمرم بود ولی هم اکنون شاید جزو معدود افرادی باشم که خوشحالم که این تجربه در زندگیم رخ داد چون تجربه ای استثنایی بود و درک مرا نسبت به هستی افزود و از آن موقعیت های مرزی بود که اگزیستانسیالیستها در بدر دنبالش هستند حال سوالاتی از محضر استاد دارم: ۱. با توجه به اینکه کرونا حواس مرا موقتا تغییر داد برگردیم به سخن نسبی گراها، واقعیت کدام است حواس جدید هم مثلا من به علم حضوری می یابم آب جوش در دهانم داغ نیست چرا این علم حضوری را فدای علم حصولی (شهادت دیگران، شهادت حافظه خودم) کنم؟ ۲. کرونا عواطف و وجدانیات مرا هم تغییر داده بنحوی که من در کنترل خشم مشکل داشتم اما الان وحشتناک آرامم با سعه صدر بالا چگونه ممکن است و من کدامم؟ اگر ملاک حشر ملکات است چگونه کرونا ملکات را نابود کرد و بعد ازین اگر ملکات بازگشت نکرد من با کدام ملکه حشر می‌شوم و اصولا ملاک ملکات لحظه ی مرگ است؟ ۴. بنظر می‌رسد انسان روح مجرد ندارد چون تغییری که کرونا ظاهرا در مغز حقیر صورت داد باعث شد مجردترین ابعاد من را هم تغییر دهد. بنظر می‌رسد یا برگردیم به حرف ماتریالیست ها یا ما که خدا باوریم برگردیم به حرف محدثین و یا متکلمینی که می‌گفتند موجود مجرد فقط خداست و انسان فقط ماده است بله ماده ایست که خدا اراده کرده در او حافظه، احساس، ادراک و چیزهای دیگری که فکر می‌کنیم غیر مادی اند قرار دهد. مشکل فلاسفه این بود که علی رغم اینکه قرآن حتی جمادات را هم مدرک می‌داند به سنگ و .. نگاه می‌کردند به نگاه ظاهری درکی در او نمی دیدند بعد به انسان می‌رسیدند ویژگی های غیر مادی در او میدیدند بعد نتیجه می‌گرفتند روح مجردی در کار است در حالیکه روحی در کار نیست همین جسم مادی آن ویژگی های غیر مادی را خدا اراده کرده در او تعبیه کند. همین مغز بدون نیاز به روح ادراک کلیات و... می‌کند و بعد هم معاد جسمانی دال بر این است که ما فقط جسمیم و الا خودتان بهتر می‌دانید همان معاد روحانی کافی بود و می‌دانید که ملاصدرا به چه دردسرهایی افتاد و آخرش هم بعید می‌دانم قائل بشوید که همین بدن گوشت و پوست و استخوانی دنیوی حشر کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد حکایت از آن دارد که در دل جریان حضور ویروس کرونا در جهان در این تاریخ، تقدیری در میان است تا انسان‌ها به‌کلّی خود را و جهان خود را بازخوانی کنند. ولی در این بازخوانی بالاخره اصالت‌های عالم در جای خود محفوظ است. مثل آن‌که علمِ به خود داریم که دلیل بر تجرد نفس است و یا این‌که آنچه را ملکات می‌پنداشتیم با فشار سکراتی حاصل از بیماری کرونا متوجه می‌شدیم چندان هم آن امور از ملکات نبوده‌اند که ویران شده. در هر حال به نظر می‌آید تقدیری است که باید اکثر انسان‌ها تجربه کنند تا به حضور دیگری بیندیشند و به پساکرونا که ظاهراً جهان دیگری است فکر کنند، به‌خصوص که کارشناسان پزشکی، افقِ ده ساله آینده را افق همراه با این ویروس می‌دانند. که البته این نگاه، در محدوده اندیشه‌های تجربی است. گویا باید موضوع را عمیق‌تر از این دنبال کرد. موفق باشید   

30278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یه دوستی یه سوال معرفتی از من پرسیده، اینکه گناه یک عمر به غفلت گذراندن و مشغول شدن به دنیا، کمتر است یا گناه خودکشی؟ کدام گناه بیشتری داره، لطفا مقایسه کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو عمل گناه است، ولی نمی‌شود اندازه‌های آن‌ها را نسبت به هم مقایسه کرد. الا این که در خود کشی فرصت توبه از دست می رود. موفق باشید

30056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما هم احتمالا کلیپ یک بسیجی افراطی را که داره به خانواده آقای هاشمی توهین های زشت و زننده را می کنه دیدید. غصه ام گرفت. گریه کردم. چرا باید مذهبی های ما طوری برخورد کنند که مردم فکر کنند و به این نتیجه برسند که نمیشه با انقلاب اسلامی و مذهب ادامه زندگی اجتماعی داد؟! به نظرم زیادی به بعضی ها میدان دادیم. من بسیجی ام و عاشق بسیج اما بسیجی مغرور و بی پروا از هزاران ساواکی جلاد، بدترند و ساواکی نزد ما بهتر از کسانی است که عقل و ادب لازم برای ادامه انقلاب اسلامی را ندارند. حالم بد شد. اگر دلدادگی ام به حضرت آقا که مظهر نورانیت ائمه معصومین است نبود به گمانم به راحتی با همین کلیپ از انقلاب اسلامی عبور می کردم. خدا به مردم ما رحم کند. به انقلاب اسلامی رحم کند. به خون شهدا. اشک رهبری مظلوم. معنویت. خدا حافظ استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کلیپ را ندیده‌ام. ولی سال‌هاست نگران این امر می‌باشم و تمام کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» با نظر با همین مشکلات نوشته شده و امسال نیز در جلسات مربوط به مباحث کربلا، همه‌ی بحث در این بود که متوجه شویم قاتلان امام حسین «علیه‌السلام» همین مسلمانان بوده‌اند که سعه‌ی صدر لازم را نداشتند. موفق باشید

29964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده! با توجه به درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی پرسشی داشتم، به نظر شما دیدگاه وی درباره ی نقش مردم در حکومت اسلامی یا نظرات امام خمینی و شهید مطهری که ولی فقیه را منتخب مردم می دانستند در تعارض نیست؟ به نظر شما تفسیر وحدت وجودی از توحید با قرآن سازگار است؟ به نظر اینجانب سازگار است اما عده ای می گویند کلمه خلق به معنای ایجاد از عدم است! با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً تفاوت هست از آن جهت که در زمانی مطرح کرده بودند ولیّ فقیه خودش وزرائی را برای خود تعیین کند و امورات را بر اساس شریعت اداره نمایند. ولی آیا بعداً عدول کرده‌اند یا نه، نمی‌دانم. ۲. به نظر حقیر غیر از وحدت وجود، نمی‌تواند مورد قبول باشد زیرا وقتی خداوند در همه‌جا حاضر نباشد، که او خدا نیست! و اگر همه‌جا حاضر باشد، پس بقیه‌ی موجودات اسماء و صفات او خواهند بود. موفق باشید

 

29917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده طلبه پایه ۹ هستم. احساس می‌کنم فقه و اصول، آن حیات و نشاطی که باید را نداره. ولی فکرنمی کنم دست کشیدن از فقه و اصول هم کار درستی باشه. یک بار با خودتون هم که صحبت می کردم روی فقه و اصول تأکید داشتید ولی من نمی دونم دقیقا با چه رویکردی باید فقه را بخونم که احساس یک کار جدی را داشته باشم. ممنون میشم اگه راهنمایی بکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه و اصول، خود به خود موجب می‌شود تا روحیه‌ی تدبّر در متون دینی در شما تقویت شود. به همین جهت خوب است که آن‌را جدّی دنبال کنید. موفق باشید

29365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد جان شرمنده جواب سوال ۲۹۳۵۱ داخل ایمیل نیومده فکر کنم ایمیل اشتباهی دادم. اگه امکانش هست جواب تو سایت بفرستید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضاً سؤالات کاربران کاملاً شخصی است و برای بنده سخت است عمومی جواب دهم.

28892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مبحث انسان شناسی کتاب های جوان و انتخاب بزرگ، آشتی با خدا و ده نکته در معرفت نفس را بخوانم کافیه یا باید کتاب های انسان از تنگنای بدن، شرح ده نکته و معرفت نفس و حشر را هم بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا شرح «ده نکته» لازم است مطلب دنبال شود. از آن به بعد بستگی به روح خودتان دارد که مثلاً کتاب «انسان در تنگنای بدن» و یا «خویشتن پنهان» و «معرفت نفس و حشر» را طلب کند یا نه. موفق باشید

27326
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم بپرسم کتاب های شووان و رنه گنون را توصیه می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هر دو بزرگوار، نکات ارزشمندی را با ما در میان می‌گذارند و ما نمی‌توانیم بگوییم چون مثلاً حضرت امام و یا علامه‌ی طباطبایی داریم، از این نوع متفکران بی‌نیاز هستیم. موفق باشید 

27216
متن پرسش
سلام علیکم: آیا عادت کردن به امور می تواند راهکاری برای تربیت باشد یا ایجاد عادت حتی در امور خوب و پسندیده، باعث تضعیف آزادی و ارادۀ اخلاقی فرد نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنا به نظر کارشناسان تعلیم و تربیت، ابتدا عادت‌های خوب است که انسان را در مسیر صحیح قرار می‌دهد و پس از مدتی که انسان با عقل خود آن عادات را ارزیابی کرد و پذیرفت، به راحتی می‌تواند انجام دهد مثل نماز که به ما دستور داده‌اند از نوجوانی افراد را به انجام آن عادت دهند. موفق باشید

27014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: اگر در اسلام جایز نیست از وسیله های نامشروع و فاسد برای هدف مشروع استفاده شود، چرا در صدر اسلام به مسلمین اجازه داده شد جلوی قافله مال التجاره قریش را بگیرند و کالای آن را تصاحب کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن قافله را که مالک آن سران مکّه بودند، صاحبان آن را مالک آن کالاها نمی‌دانستند. مثل آن‌که حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در مسیر خود کالاهای قافله‌ای که به سوی شام برای یزید می‌رفت، مصادره کردند. موفق باشید

26945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می توان همانگونه که به کرات فرمودید، از برهان و استدلال به درک قبلی و یقین قلبی و شهود قلبی همانطور که قرآن فرموده «قلوب یعقلون بها» رسید و در وجود حقایق بوسیله قلب تدبر و تعمق کرد و ادراک قلبی را به صحنه آورد و بوسیله قلوب با وضعیت ها و حوادث روبرو شد؟مدتی است واقعا میل و رغبت ام به مباحث عقلی و استدلالی و صغری کبری های منطقی در اصول عقاید و در تبیین حقایق و معارف اسلامی و انقلابی، کم شده است و بیشتر دنبال آنم که بوسیله قلبم در صحنه حاضر شوم و حضور قلبی در صحنه داشته باشم ویژه اینکه جمله ای از حضرتعالی در کتاب جوان و انتخاب بزرگ، یک تلنگر به من بود که انسان های مومن انقلاب اسلامی را دوست دارند چون باعث سیر و توجه روح به عالم غیب می شود و با مدیریت اجتماعی ولی فقیه، از سردرگمی زندگی های غیر دینی نجات می یابند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در همین سیری که قرار دارید با جدیّت کامل، ادبیات عرب و سپس فلسفه‌ی اسلامی را ادامه دهید تا حساب‌شده وارد معارف سلوکی و قلبی بگردید. موفق باشید

26289
متن پرسش
سلام علیکم: جوامع سکولار غربی با چه مکانیسم هایی توانسته اند حس منفعت طلبی بشر را کنترل کرده و در نتیجه آزادی اجتماعی را فارغ از آزادی معنوی در جوامع خود محقق سازند؟ آیا این تلاشها از یک پشتوانه استوار، محکم و دائمی برخوردار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آزادی، یک روحِ تاریخی است که در غرب طلوع کرد و در راستای رعایت حقوق انسان‌ها، آن‌ها رویهمرفته آن را رعایت می‌کنند. ولی سایر ملل آن را از آنِ خود نکردند و ما در متن دین در مواجهه با آن آزادی می‌توانیم خود را با آن تاریخ هماهنگ کنیم وگرنه به صِرف تأکید بر آزادی که روشنفکران بر آن تأکید می‌کنند ما در فرهنگ خود به آن نوع آزادی برای رعایت حقوق انسان‌ها ورود نمی‌کنیم مگر آن‌که از آموزه‌های دینی کمک بگیریم. جزوه‌ای در رابطه با نسبت جمهوری اسلامی و آزادی بر روی سایت هست. موفق باشید

24312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال ۲۴۲۹۹ مخصوصاً قسمت دوم سوال بنده فکر می کنم اینگونه افراد که در بدیهیات شک می کنند، اولا به دلیل روحیه بدبین و صفت بدبینی که در نفسشان نهادینه شده و ثانیا چون امور بدیهی امور واضح و اظهر من الشمس است و ادراکات واضح و یقینی هستند لذا اگر کسی برای امور بدیهی دنبال دلیل بگردد از ساحت بدیهی خارج می شوند و چون هیچ دلیلی قانع کننده تر از همان ادراک بدیهی برای شخص نمی‌تواند باشد پس هرچه قدر دنبال دلیل بیشتر بگردند بیشتر از ساحت بدیهی دور شده و بیشتر گرفتار شک می شوند و به دلیل صفت بدبینی و سوءظن نمی‌توانند قانع شوند، لذا برای خلاصی از شک این افراد را باید با ساحت بدیهی متوجه کرد و صفت بدبینی و سوءظن را در آنها کمرنگ کرد. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است ولی متأسفانه این نوع افراد امر بدیهی را هم بدیهی نمی‌دانند و در همان حال می‌پرسند «چرا». موفق باشید

24309

حضور قلببازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در بحث معرفت نفس ذیل نکته پنجم، در مورد حضور قلب در نماز فرموده اید ما هرچه در این جهت سعی کنیم، خود این تلاش حجابی برای نفس ایجاد می کند و برای داشتن حضور قلب باید آمادگی ای در ما شکل بگیرد و آن وقت ملکی ما را به آنجا که باید برویم می اید و می برد. آنچه از اوایل کتاب آداب الصلوه امام خمینی بیاد دارم اینست که ایشان از اولین گامهای رسیدن به حضور قلب را «استرجاع» فرموده بودند و از بقیه هم توصیه هایی با همین مضمون شنیده ایم. لطفا مضمون صحبت خود را در صورت امکان برایمان بازتر بفرمایید و توصیه خود را در این زمینه به ماهایی که هنوز اول راهیم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در استرجاع و رجوع به حق در ذکر «انا لله و انا الیه راجعون» عملا انسان خود را در محضر حق قرار می دهد تا خداوند به نور فرشتگان قلب او را به سوی خود بکشاند ولی اگر مثلا در نماز بخواهیم با اراده‌های جزئی خود تلاش کنیم تا حضور قلب پیش بیاید همان تلاش ما نوعی حجاب برای ما می‌شود. موفق باشید

24199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: چرا توَفّی هنگام خواب، بدون سختی و درد است؛ اما توفی هنگام مرگ با درد و رنج است؟ اگر جواب اینست که: چون در خواب، نفس هنوز تدبیر بدن را در اختیار دارد ولی هنگام مرگ آن تدبیر هم از بین می رود؛ دو سوال بوجود می آید: یک اینکه چگونه نفس با اینکه خارج از بدن شده، بدن را تدبیر می کند؟ و دو اینکه : در هنگام مرگ برای اولیاء الهی که دردی وجود ندارد، دلیل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم باید بعد از گوش‌سپردن به صوت‌های شرح کتاب «ده نکته» و سپس مباحث «معاد» آرام‌آرام جواب سؤال‌های خود را بگیرید. زیرا اگر بنده هم بخواهم این سؤال‌ها را جواب بدهم، باید همان دو کتاب را در این‌جا بنویسم که مقدور نیست. موفق باشید

23739
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: مدتی است که شبهه ای ذهن من را به خود مشغول کرده. شبهه مربوط به مسئله ی کنیز و غلام گرفتن در اسلام است. آیا این کار مخالف حقوق بشر است؟ آیا اسلام نمی توانسته این موضوع را در جامعه حذف کند؟ من شنیده ام ولی کنیز صاحبش است و او می تواند با او نزدیکی کند اگر چه او راضی به این کار نباشد، آیا این حرف صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین در این مورد به طور مفصل بحث کرده‌اند. از آن جهت که جامعه با پدیده‌ای روبرو بود که به هیچ وجه آمادگی حذف مستقیم آن مشکل را نداشت به خصوص که حتی اگر کنیزان و غلامان آزاد می‌شدند هیچ جایی برای آن‌ها نبود که بتوانند زندگی خود را ادامه دهند زیرا شرایط قبیله‌ای اداره می‌شد. اسلام طوری برنامه ریزی کرد که در کنار ایجاد شرایط برای هویت بخشی به کنیزان و غلامان شرایط اجتماع هم طوری باشد که این‌ها بتوانند به طور مستقل زندگی کنند. مشهور است که اگر کسی می‌خواست کنیز یا غلام خود را تنبیه کند، تهدیدش می‌کرد که از خانه و قبیله بیرونش می‌کند. موفق باشید

23515
متن پرسش
سلام حاج آقا: ببخشید جایی در نهج البلاغه فرمودید که نه عیاشی کنید و نه برای خود تکلیف های بیهوده بگذارید و مثل ۲۲ بهمن که بر ما به اسم دین تحمیل کرده اند؟ یعنی ما ۲۲بهمن حضور نداشته باشیم؟ ببخشید من متوجه نشدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۲۲ بهمن سال ۵۷ آغازی است برای عبور از ظلم‌های کهنه‌ای که نظام شاهنشاهی وابسته به غرب به این ملت تحمیل کرد. همان‌طور که ما با «غدیر» همواره نظر به آغازی داریم که آغازِ حقیقی تاریخ ما است و هرگز نباید آن را فراموش کرد، در مورد انقلاب اسلامی نیز همواره باید بر آن آغاز تکیه کرد و نگذاشت فراموش شود. بد نیست سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۵۱۸ بزنید. موفق باشید    

23235
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: آیا بین ارواح نسبتی مانند نسبت اجسام نظیر اخوت فرزندی پا پدری و ..... وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن در آیه‌ی «فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ» (101/مؤمنون) می‌فرماید در قیامت یعنی چون صور دمیده شود دیگر نسبتی از آن نوع نسبت‌هایی که فرمودید بین انسان‌ها نیست و حتی از همدیگر سراغ هم نمی‌گیرند. موفق باشید

نمایش چاپی