بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25901
متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه یکی از معانی ولی، معتق و آزاد کننده است، معنا و وظیفه ولی فقیه در حیطه آزادی معنوی و آزادی های اجتماعی را چگونه تبیین می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولیّ فقیه متکفلِ اظهار ولایت الهی است و نقش ولایت الهی «یخرجهم من الظلمات الی النّور» است. در این مورد خوب است به کتاب «ولایت در قرآن» آیت اللّه جوادی رجوع فرمایید. موفق باشید

24991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت شما: می خواستم بدونم اگر در کنار سیر مطالعاتی استاد سیر مطالعاتی دیگری رو دنبال کنم خوبه یا بده مثلا شهید مطهری؟ و سوال دیگر اینکه استاد می‌توانند سیر مطالعاتی در زمینه تاریخ اسلام ارائه بدهند؟ ممنون
متن پاسخ

 تعالی: سلام علیکم: ۱. از مطهری بزرگ هرگز غافل نباشید. ۲. در مورد سیر مطالعاتی نسبت به تاریخ اسلام، چیز مدونی در ذهن و فکر خود ندارم. موفق باشید

24857
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: وحدت وجود مد نظر امام خمینی و جنابعالی و آیت الله حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی کدام وحدت وجود است؟ وحدت شخصیه وجود مد نظر این جنابان و جناب عالی چیست؟ در سایت http://www.imam-khomeini.ir/ نوشتن بود امام به وحدت شخصی وجود (تجلی و سعی) معتقد بوده لطفا اگر برایتان مقدور است توضیح مختصری دهید، و یا منبعی به بنده معرفی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آن‌هایی که معتقد به «وحدت وجود»اند به وحدت شخصیِ وجود قائل‌اند. یعنی به حقیقتِ واحدی که در عالَم حیّ و حاضر است و نه به یک امر کلّی و مفهومی؛ بلکه به یک امرِ وجودی و خارجی. و از این جهت، شخصی است و نه کلّی. موفق باشید

24603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز دخترم در پایه نهم در اتتخاب رشته چه آگاهانه چه ناآگاهانه رشته تجربی رو انتخاب کرد و بعد از گرفتن هدایت تحصیلی شوکه شد چون اون رشته رو نیاورد و رشته علوم انسانی و کشاورزی رو آورده حالا به من میگه من هیچ علاقه ای به این رشته انسانی نداشتم و فکرشم نمی کردم که بیارم و دروسی مثل عربی رو ضعیفم و میگه چرا مدرسه که دروس من رو اطلاع داشت و عدم علاقه منو در نظر نگرفته. حالا از من پرسید. بابا آیا باید رشته ای که علاقه ندارم رو اجبارا بخونم و ٣ سال عمرم رو بزارم؟ بابا آیا این مقدر الهیه و قسمت من شده؟ من نمیدونم چه جوابی بدم. بگم درست انتخاب نکردی؟ ما درست راهنماییت نکردیم؟ سیستم آموزش پرورش در حقت کم کاری کرده؟ مشاور مدرسه و معلم کم کاری کردن؟ نمیدونم چه بگوییم. آیا به راستی استاد مقدر الهی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در این مورد وارد نیستم. ولی فکر می‌کنم علوم انسانی از آن جهت که با فطرت و روح انسان هماهنگی دارد بعد از ورود در آن، روحِ انسان آن را می‌پسندد. موفق باشید

24242
متن پرسش
حدیث هست شخصی رفت پیش اهل بیت (ع) گفت من محب شما هستم، عاشق شما هستم، بهش گفتن پس آماده بلا باش یعنی چه؟ حدیث جعلی نیست؟ یعنی اگه محبت اهل بیت رو دارید آماده فقر و بلا باشید؟ منظور چیه؟ استاد عزیز لطفا کامل و به دو خط کفایت نکنید. چون این مطالب بنده رو متوقف کرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که محبّ اهل‌البیت بودن یعنی در نوع زندگی که دیگر با استکبار و فرهنگ اهل دنیا نمی‌توانید کنار بیایید حاضر می‌شوید و این نوع زندگی همواره مشکلات خود را دارد هر چند ارزش آن بسیار فوق العاده است مثل نظام اسلامی با این همه سختی‌ها و جنگ‌ها و تحریم‌ها برای کسی که متوجه است برای احیای قرآن باید از این سختی‌ها نهراسید. موفق باشید

24120
متن پرسش
سلام استاد طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق، استاد ناامید شدم از خودسازی و تزکیه نفس، چند ساله دارم روی خودم کار می کنم از طریق کسب معرفت و عبادات، اما انگار اعمال من هیچ فایده و اثری نداشته بازم مرتکب گناه شدم، بازم در مقابل نفسم شکست خوردم، چندین سال بود که سعی کردم حرمت والدین خصوصا مادر رو به نحو قابل قبول حفظ کنم و کاری خلاف رضای خدا انجام ندم، اما شد اونچه که نباید می شد، حالا زانوی غم بغل گرفتم که پس این اعمال من چه فایده ای داشته ،من که قبلا هم همین کار رو می کردم و الان بعد از این همه تغییر و تحول و کسب معرفت بازم که مرتکب همون گناه شدم، پس امیدی به تزکیه من نیست، این چه تزکیه ای هست که باز روز از نو روزی از نو، پس کی قراره عامل گناه و رذیله بطور کامل ریشه کن بشه؟ ناامید از خود و عبادات و مطالعات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر غافل‌اید از این سخن شیطان که قسم خورده است تنها در راهی که به سوی خدا است، می‌نشیند و مانع می‌گردد؟!! پس معلوم است که به راحتی دست از سرِ من و شما برنمی‌دارد. ولی به هر حال، او کار خود را می‌کند و ما هم با توبه، کار خود را و هیچ‌وقت مأیوس نمی‌شویم. موفق باشید

22676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مدتی است که در کارهایم گره افتاده و کارها و مشکلاتم بسختی و با درد سر زیاد حل می شود لطفا بفرمایید بر چه ذکری مداومت شود برای سهولت انجام امورات. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صله‌ی رحم، خوش بینی و خوش برخوردی و صدقه، کارساز است ان‌شاءالله. موفق باشید

19906
متن پرسش
سلام استاد: تمام اعراض یک پدیده مادی، ذاتی اون پدیده مادی‌اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعراض از آن جهت که نحوه‌ی ظهور پدیده‌های مادی است، ریشه در ذات دارند. موفق باشید

34090
متن پرسش

سلام استاد عزیز: متنی است که به دلم افتاد تا آن را با شما در میان بگذارم اگر فرصتی داشتید یا وقتی برای تلف کردن یافتید و ارزشی در این نوشتار دیدید آن را مطالعه کنید و گرنه می‌دانم وقت شریف حضرتتان گران بها تر از نوشته ی ناچیز حقیر است. اغتشاشات فریاد کاردی بود که نهیلیسم به استخوان جوان دهه ی هشتادی رسانده بود. این آیه بسیار زیباست می فرماید: «علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا...» این همان ندایی است از افق توحیدی قرآنی که به آن گوش نسپردیم و امروز در گمشدگی به سر می بریم تاریکی تاریخ دوران ثمره گم شدگی یا گمراهی مسیر پیش روی بشر است بنابر این اگر بخواهیم آشکارا به سرگردانی امروز انسان‌ها بیشتر پی ببریم بایست گم شدن راه تاریخی‌شان را متذکر آنان شویم راهی که قرار بود منتهی به امن و سعادت و آرامش بشر باشد اما امروز نه آن را دارد و نه می داند باید کجا در جستجوی این راه بگردد. آری! ظاهر این آیه بروز باطن پوچی دورانی است که انسان بدان دچار شده است و سرگردان و متحیر می‌چرخد تا این سرگردانی را مهار کند یا حداقل از رنج آن بکاهد و بهترین راه سرگرمی است راهی که انسان از درد تاریخی خود غفلت می‌کند، این سرگرمی را گاهی انسان خود ایجاد می‌کند تا از دردی که جزو لوازم ذاتی عالم مدرن است، خلاص شود، یا غفلتی است که سیاست‌های عالم غربی برای او تدوین می کند و پیش می آورد تا به تدیبر رنج عالم لیبرال بپردازد و از هزینه های تنش جلوگیری کند و انسان را تخدیر کند چون به حقیقت راهی برای قرار دادن پیش روی انسان امروز و بشر امروزین ندارد و اگر انسان از این غفلت سرگرم کننده  عالم نهیلیسم سر برآورد که تا امروز نمودهایی از این بیداری بروز یافته است. اندیشمندان جهان مدرن و عالم لیبرال چیزی برای بشر امروز و افقی برای قرار یافتگی و سکون و امنیت خاطر او ندارد.... و این خطری است و نظر گاهی است که اندیشمندان این روزگار را به تفکر پیرامون فردای زندگی انسان وامیدارد فردایی که زندگی پیش روی انسان است چه فردایی است و متعلق به کدام اندیشه و مکتب و آیین است؟ آيا جهان مدرن با اندیشه های مسیحیت اصیل می‌تواند خود را بازسازی کند؟ آیا عالم سنت می‌توان انسان راه اندیشه های اصیل سنتی گذشته  خود رجوع دهد؟ آيا بودا ، یهود، مسیحیت، هندو، زرتشت، و... مکاتب مطرح دارای اندیشه های بنیادین ناظر به انسان راهی برای فردای انسان دارند؟ کدام است؟ چرا از این فردای پیش رو سخنی به میان نیامده است؟ آیا نبود اندیشه  فردایی در منظر اندیشمندان غرب و شرق خبر از افول و بن بست فکری مکاتبی که تا دیروز تدبیر سیاسات و تامین اساس اندیشه‌ای اجتماعی را به عهده داشتند نیست؟ آری سخنان زیادی زده می شود که یا در بستر همان اندیشه های تاریخ دیروزینشان است و یا حرف‌هایی است در امروز ولی کاملا بی ارتباط با فردای تاریخ انسان! نمونه  بارز این بن بست را در غرب بروز خشونت‌های بیشمار اجتماعی و فروریختگی پیکر فرهنگی آن می توان دنبال کرد هر چند دیکتاتوری رسانه ای و امپراتوری چند دهه ای آنان باعث شده تا سال ها شکاف اندیشه های آن ها از چشم ها و نگاه ها و نظرها پنهان بماند و این ظلم کمتر از جنگ جهانی نبود که خود جنگ جهانی رسانه ای بود که در بستر نرم در میان بشریت به راه افتاد و کم کشته و اسیر و زخمی نداشت. خلاصه سخن آيه  شریفه سخن از انسانی است که به دنبال افق فردای پس از تاریکی امروز و دیروز می گردد و آن انس است درست نقطه ی مقابل سرگرمی که انسان را دچار بیگانگی می کند و او را به عالم بیرون گسیل می‌دهد و دچار عادات به لوازم و محسوسات و لذایذ بیرونی می کند و انسان را به ساحت های عالم حس و خیال مغشوش دچار می کند که نتیجه آن همین سرگردانی و سر درگمی امروز او خواهد بود در برابر سخن آيه سخن از عالمی درونی و سر فرو بردن در خود است توجه به لایه‌های درونی انسان و عالم و ساحتی فراتر از محسوسات و توجه به درون و انس و لذتی که انسان را از درون جان فرا می گیرد و ساحتی که انسان را از وحشت تنهایی به در می آورد. این همان ساحت قدس و معنویت و غیب است که انسان با توجه به بیرون و توجه بیش از حد به طبیعت آن را از دست داد! و راه یافتن آن توجه به درون خود است به درونی که راه ارتباط با عوالم بسیار است. انسان نیازمند بیداری تاریخی است که او را متوجه درد نهیلیسم کند و این آيه تذکر به انسان امروز است که بدنبال درمان رنج پوچی می‌گردد. در به در راه هایی شده است که منتهی به بن بست می شوند راه آزادی و آزادگی انسان امروز در انس و توجه به درون است راهی که منتهی به کمال مطلق می شود. راهی که گشودگی طلب انسان را دارد همین است انس با خود، در دل این انس انسان معنا می‌یابد، درست مقابل پوچی و از دست دادگی معنای «خود» و «زندگی» و «دیگری»! آنگاه است که خود و دیگری و زندگی و عشق و لذت همه و همه اینها مطابق عالم انسانی در ساحتی متعالی معنا می‌یابد، یعنی بدون آنکه انسان احساس بیگانگی داشته باشد و بدون آنکه احساس پوچی کند آنگاه دیگر عالم و آدم در یگانگی خواهد بود چون معنا است که موجب پیوند می شود. خلاصه اینکه آنچه امروز بر سر ما آمد و خوب است تا آن را از این منظر تحلیل کنیم نسلی بود که دست به اعتراض زد. البته اگر بخواهیم با نگاه اندیشه‌ای آن را بررسی کنیم اعتراض را به معنایی باطنی که از نهاد درون آدمی سر برآورد که من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت هایی که مرا ارضا نکرد، از تفرج و تسخیری که مرا آرام نکرد، از عالمی که مرا در برنگرفت و جایی برای «بودنم» در آن پیدا نکردم به همین خاطر در نهاد این اغتشاش، اعتراض دردی بود که نهیلیسم دوران به جان این نسل زده است، کاردی است که از پوچی به استخوان‌ها رسیده است. بنابراین نه در آن فاعلیت و اراده ی معنایی یافت می شود و نه غایت و مقصدی که انگیزه ی فاعلیت و اراده ی آنان باشد، کاملا یک حرکت گُم و یک مقصد نامعلوم بود و بهمین خاطر دیگری راحت بر این حرکت سوار شد و اهداف خودش را با آن دنبال کرد. صورتی که بتواند در این تاریخ به انسان معنا ببخشد را شما در این حرکت پیدا نمی کنید چون کاملا از فاعلیت و اراده ی معطوف به غایت آن‌هم غایتی که انسان در این روزگار گم کرده است کاملا بیگانه بود بنابراین نه طرحی بود و نه فاعلیت. بنابر این کاملاً فریاد نیهیلیسم و دردی که به جان خودشان بود را فریاد می‌زدند. فریادی که از حلقوم این جوانان شنیده شد یک پیام بزرگ برای فردای نسلی‌مان داشت که باید شنید! سخن از بی‌معنایی و پوچ انگاری بنان و بیان بود، سخن از کارد به استخوان نشسته ی نیهیلیسم بود که چشیده‌اند. سخن از نداشتن طلب و اراده ای که نمی‌داند چه می‌خواهد یا چه می کند و چه باید بخواهد. اراده ای سرگردان در تاریخ که در عین آنکه فریاد آزادی سر می دهد مجبور است و محدود، اما به این اجبار و محدودیت اگاه نیست. وقتی انسان در بستر پوچی و آوارگی فاعلیت و گم گشدگی هدف و غایت سخن از آزادی می زند این جز اجبار چیست؟ آزادی، زیستِ انسان است، عین «بودن» انسان است، نمی شود شما بودنِ یک انسان را از او بگیرید و آنگاه از او بخواهید فریاد آزادی سر بدهد، این عین اجبار است. اما او خودش متوجه نیست که چه می‌گوید. فرهنگ وهم آلود و خیال زده  مدرن برای انسان، اختیاری باقی نگذاشته است تا انتخاب کند، بلکه انسان‌ها از سر زیست عمومی شان دست به انتخابهای بی‌هدف می‌زنند بدون آنکه به فردای انتخاب‌هایشان بیندیشند یا آگاه باشند یا مانند انتخاب‌هایشان چه بر سر فردایشان می‌آورد! نیهیلیسم لغت نیست، مفهوم هم نیست، بلکه یک فرهنگ است یک صورتی است بر تاریخ امروزین زندگی بشر که انسان در آن قرار گرفته است و بدون اینکه فردایی و صورتی جدید برای رهایی از آن در تاریخ خود پیدا کند به دنبال راه ّهایی برای تغییر و آينده‌داری می‌گردد نهیلیسم صورتی نیست که یک شبه بر تاریخ ما عارض شده باشد که بخواهد یک شبه از آن نجات یافت، نه ثمره‌ی سال‌های اندیشه‌ی غرب است بر تاریخ حیات انسان و تغییر این صورت در تاریخ نیازمند حضور صورتی متعالی و قدسی و معنوی است تا انسان را حیات معنایی ببخشد تا او آن را بیابد و حس کند و اگر این صورت را به بشر عرضه کنیم با تمام جان می یابد و می پذیرد چرا که او خوب رنج و درد بی معنایی را در دیروز و امروز خود تجربه کرده است و ما برای تعیّن این صورت متعالیه در تاریخ نیازمند گفتگوی با انسان هستیم و تذکر به این صورت قدسی و اشارت به انسان به این منظر که خودش را در درون خود بیابد و راه درمان سردرگمی اش را با انس با خود بودگی و درون خود فرو رفت چاره کند. گویا بایست یقظه‌ای تاریخی برای بشر صورت بگیرد که نمودهای آن پدیدار شده است و حال بایست با اشارت و تذکر او را در صورت حیات انسانی‌اش روبرو کرد. ما با نسلی روبرو هستیم که در سلطه تربیت و حکمرانی فرهنگی عالم مدرن زیست کرده است از رسانه تا مدرسه، از خانه تا ورزشگاه. نسلی که با صورت تاریخی فرهنگ مدرن خو گرفته است و برای رهایی از رنج پوچی آن، باز هم دست به دامن سرگرمی های همان فرهنگ شده است، نسلی که الگوی تربیتی او و انگیزه های فاعلیت او را سلبریتی ها و سریال‌های هالیوودی و شاخ های اینستاگرامی تعیین می کند. خلاصه که ما با نسلی روبرو هستیم که نه معنایی از خود سراغ دارد و نه ساحتی متعالی فرای ماده و مادیات پیش روی او قرار گرفته و نه رسانه ساحتی را به روی او گشوده و نه خانواده او را در افق تربیتی متعالی قرار داده است و نه مدرسه ادبیات متعالی را به رخ او کشیده و نه جریان مذهبی و معنوی خوب او را فهم کرده است. بنابراین باید ریشه‌ها را شناخت و یافت و به سخن نشست. باید علت ها را جستجو کرد پیرامونش سخن گفت و آرام آرام ثمرات حل مسایل را در لایه های مختلف حکمرانی و نظام از دولت و رسانه و مدرسه و خانواده متذکر شد و متناسب با آن اندیشه برنامه ریزی کرد تا بتدریج این صورت قدسی پیش روی بشر قرار بگیرد و انسان با وجه دیگری از عالم و آدم روبرو شود و خود را در زیستی جدید بیابد و حس کند. البته سخن حق دیگری در میان است که تغییر صورت تاریخی همانند تحقق یک فرایند آرام و با زمان و اندیشه مند صورت می گرد مثل همه  امرهای تاریخی دیگر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام متن را خواندم و به جهت جذابیت موضوعاتی که در آن متن در میان گذاشته بودید؛ بسیار لذت بردم. آری! این متن، همان طور که فرموده اید: حکایتِ آیه: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ ۱۰۵) است که می‌فرماید: هان ای مؤمنین! بر شما است که در خود حاضر شوید، زیرا در این حالت هیچ جریان انحرافی شما را تحت تأثیر خود قرار نمی‌دهد، تماماً مسیر شما به سوی حضرت الله است، در آن حالت آگاه می‌شوید نسبت به آنچه یافته‌اید و عمل کرده‌اید.

حضرت علامه طباطبایی از عظمت این آیه به حیرت آمده‌اند و چه سخنان ارزشمندی که در این رابطه به میان نیاورده‌اند.

به عنوان نسل دهه هشتادی گفتید: «من امروز دارم فریاد می‌زنم از پوچی، از سردرگمی، از لذت‌هایی که مرا ارضا نکرد». و با خودآگاهی نسبت به این امر و در زمانه‌ای که در آن قرار داشتید، سخن از راه‌جویی به میان آوردید. حقیقتاً همین طور است. دیگر، راه‌های کوفته دیروزین ما را جواب نمی‌دهد. ای همه آن‌هایی که بر این نسل واعظ‌گونه سخن می گویید، چرا به ابتدای آیه‌ای که به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: « ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/۱۲۵) با این نسل، سخن نمی‌گویید که آن دعوت‌کردن به مسیر رسیدن به انوار الهی است از طریق «حکمت». گویا این نسل نه‌تنها آماده دویدن، بلکه آماده پریدن است و به جای این‌که در دشت، خانه بسازد در کنار دهانه آتشفشان و در معرض طوفان‌ها می‌خواهد خود را در بنیانی بسی اصیل‌تر جستجو کند.

آنچه گفتید بیش از آنی است که من به استقبال آن گفته‌ها رفتم؛ این زمان بگذار، تا وقت دگر!!! موفق باشید

 

32356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: استاد بنده دانشجو ترم ۴ پزشکی هستم و علاقه بسیار زیادی به معارف عمیق و اصیل دین دارم و در واقع به طلبگی. خانواده مخالف هستن برای انصراف من از دانشگاه و رفتن به حوزه ولی حقیر خیلی علاقه مند هستم به حوزه و از طرفی از رشته پزشکی هم حالت زده شده برایم پیش آمده و محیط دانشگاه هم خیلی با حوزه متفاوت است و رشد در بستر حوزه به مراتب بهتر هست و خب خروجی پزشکی کجا و خروجی حوزه کجا پدر مادر مخالفت می کنن ولی علاقه قلبی بنده به اون سمته. ممنون میشم راهنماییم کنین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تبعیت از والدین شرط نیست ولی رفقایی هستند که در هر دو میدان توانسته‌اند رشد کنند در آن حدّ که حتی بعد از کسب مدرک پزشکی به عنوان استاد معارف اسلامی فعالیت می‌کنند. موفق باشید

31990

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام وعرض احترام خدمت شما استاد دلسوز ومتعهد. از اینکه با نهایت عشق به هم نوع سعه صدر و حسن اخلاق در جهت رفع ابهامات وسوالات ذهنی ام این بنده حقیر را همراهی فرمودید نهایت سپاس را دارم و از خداوند متعال سلامت و سعادت را برای شما و خانواده محترمتان خواستارم. و بی شک قلب مهربان و دلسوز شما در پیشگاه حق تعالی از ارزشی والا برخوردار بوده و پاداشی عظیم دارد. استاد می خواستم بپرسم که ما اگر بخواهیم یه نظم فکری پیدا کنیم یا مهندسی ذهن داشته باشیم باید چه کنیم ؟ با آرزوی توفیق الهی

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در همین رابطه تذکراتی دارد. عمده آن است که با تدبّر در قرآن بتوانید ذهن خود را به سوی آنچه شما می‌خواهید بکشانید وگرنه قوه واهمه با وساوس شیطانی ما را به سوی آنچه توهّم و خیال‌پردازی است می‌کشاند. موفق باشید

30821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حکمت ۳۸ نهج البلاغه ما را از دوستی با چه کسانی نهی می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت فرمودند اى فرزند، بپرهيز از دوستى با احمق، زيرا احمق خواهد كه به تو سود رساند، ولى زيان مى رساند و بپرهيز از دوستى با بخيل كه او چيزى را كه بسيار به آن نيازمند هستى از تو دريغ مى دارد و بپرهيز از دوستى با تبهكار كه تو را به اندك چيزى مى فروشد. و بپرهيز از دوستى دروغگو، كه او چون سراب است، دور را نزديك نشان مى دهد و نزديك را دور مى نماياند. از دوستی با احمق پرهیز کردن، یعنی کسی که حق و باطل و صحیح و درست را تشخیص نمی‌دهد و لذا اگر بخواهد خیر هم برساند، شرّ می‌رساند. و بقیه موارد روشن است. موفق باشید

30810
متن پرسش
سلام علیکم استاد: قبول باشه. پیرو سؤال ۳۰۸۰۰ راجع به مرگ موقت (تجربه نزدیک به مرگ) این حالت چه فرقی با خواب و رؤیا دارد؟ عرفا که روح از بدنشان جدا می شده آیا در عالم برزخی (کلا عوالم بالا) هم سیر می کردند و تجسم اعمال داشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب و رؤیا، نفس ناطقه به طور طبیعی و به حکم «توفّی الانفس» با جذبه‌ی الهی صورت می‌گیرد. ولی آنچه در موضوعاتی به نام مرگ موقت پیش می‌آید، به جهت حادثه‌هایی است که نفسِ انسان نسبت به تدبیر بدن ناتوان می‌شود ولی از بدن به‌کلی منصرف نمی‌گردد. در این رابطه عرایضی که مربوط به بیهوشی توسط دارهای بیهوشی می‌شود، در کتاب «خویشتن پنهان» شده است.

در مورد عرفا، موضوع فرق می‌کند. آن‌ها در عین حضور در این دنیا، نحوه‌ای از حضور برزخی و بالاتر از برزخ را که نفس ناطقه‌ آن‌ها وسعت دارد، تجربه می‌کنند. موفق باشید     

29560
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: موضوع: در خصوص #تبیین و #روش_حل و منابع مطالبات رهبر معظم انقلاب مدظله العالی ۱. کار مبنایی قرآنی ۲. کار اجتهادی ۳. منظومه سازی ۴. طراحی دستگاه فلسفی و چگونگی امتداد آن در حیات اجتماعی کار مبنایی و با متد علمی: در پژوهشهای قرآنی توجه به کارهای علمىِ مبنایی و اصولی خیلی لازم است. بعد هم کیفیت استفاده‌ی از قرآن؛ این شیوه‌ای که علمای دین ما، فقهای ما در استفاده‌ی از آیات و روایات دارند، یک شیوه‌ی تجربه شده است، یک متد علمىِ پخته شده و رسیده و کاملاً آزموده شده است؛ اینها را باید فرا گرفت.۱۳۸۸/۰۷/۲۸ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8259 علم قرآن: می‌بایست علم قرآن، شناسایی قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزه‌ها وجود داشته باشد. چه‌قدر مفاهیم اسلامی در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم، به فکر آنها نمی‌افتیم. این انزوای قرآن، برای ما خیلی مشکلات درست کرده است و بعد از این هم خواهد کرد و به ما تنگ‌نظری خواهد داد.۱۳۷۰/۰۶/۳۱ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2491 نگاه اجتهادی در علوم انسانی؟! نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه‌‌های گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و تربیت رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنی و فناوری، و از رسانه‌‌های مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌‌سازی است.۱۳۹۲/۰۲/۹ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22405 ما باید برویم به سمت منظومه‌سازی؟! امروز ما کمبود داریم، ما خلأهای زیادی داریم، شکافهای زیادی وجود دارد؛ و ضمن اینکه منابع داریم، منظومه‌ی فکری نداریم. ما باید برویم به سمت منظومه‌سازی؛ یعنی قطعات مختلف این پازل را در جای خود بنشانیم، یک ترسیم کامل درست کنیم؛ به این احتیاج داریم. این هم کار یک ذره، دو ذره نیست؛ کار یک جلسه، دو جلسه نیست؛ کارِ جمعی است و تسلط لازم دارد؛ هم تسلط به #منابع_اسلامی، هم تسلط به #منابع_غربی.۱۳۹۱/۰۸/۲۳ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21471 ما باید منظومه‌سازی کنیم؟! برای آراء ملاصدرا منظومه‌سازی نشده. در خود فلسفه‌ی ملاصدرا، در بخشهای مختلف می‌تواند یک منظومه‌سازی‌هایی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی اشراق است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی مشّاء است. ما باید منظومه‌سازی کنیم.۱۳۹۱/۱۱/۲۳ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898 یک دستگاه فلسفی درست کنید؟! نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن می‌کند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید، و این ممکن است؛ کمااین‌که خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - می‌شود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است.۱۳۸۲/۰۸/۲۹ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8616 تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است. ما در رجوع به قرآن و روایات و در رجوع به متفکرین، با نظر به مسائل خود رجوع نکردیم تا از آن متون، اندیشه‌ی امروزین حضور در این جهان را بیابیم، چه با تدبّر در قرآن در عین نظر به مسائل‌مان، و چه در توجه به فلسفه و سیری که از فارابی تا جناب صدرا به ظهور آمد. هنوز گمان می‌کنیم قرآن و روایات را در حدّ آموختن و اطلاع‌یافتن باید متوقف کنیم و این غیر از بهره‌بردن جهت حضور در جهانی است که در آن به‌سر می‌بریم و دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب از این جنس است. موفق باشید

29545
متن پرسش

سلام علیکم: استاد با یکی از اساتید که درباره غرب شناسی صحبت کردم این نکات رو فرمودند و می‌خواهم نظر شما راهم بپرسم: آوینی فاز فکری ش رو از سید احمد فردید؛ فیلسوف شفاهی تاثیر گرفته. فردید هم معروف به غرب ستیزی هست ولی در حقیقت هم فردید و هم مددپور غرب زده اند خودشان. آوینی تعدیل شده است چون با افکار امام آشنا شده. البته هنوز اشکالات فردید درش هست. آقای میرباقری به تبع فرهنگستان و مرحوم سید منیر یه فاز خیلی متفاوتی دارند. غرب ستیز هستن ولی غرب رو به درستی درک نکرده اند. ولی خیلی خیلی از فردید و امثالش عقب هستند. در حقیقت همان اخباری گری است فکرشان، که الان نمودش شده تضاد ۱۰۰٪ ای با غرب. حتی جوری که دنبال ریاضی فیزیک اسلامی اند. برای درک تفاوت نگاه ها چاره ای نیست جز خواندن همه شان. البته بعضی شان متن مکتوب ندارند مثل فرهنگستان. امام و آقا دیدگاه متفاوتی با این حضرات دارند. نگاه امام و آقا و امام موسی صدر نگاه معتدلیه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت امام و مقام معظم رهبری، سخن درستی فرموده‌اند. ولی فکر می‌کنم می‌توان شهید آوینی را مظهرِ تفصیلیِ نگاه امام و رهبری دانست. دکتر فردید و دکتر مددپور را غرب‌شناسی می‌دانم که از جهاتی سخن آن استاد در موردشان درست است. برعکس آقای دکتر داوری که غرب‌شناس است و جایگاهی برای فیلسوفان غربی در این جهان قائل‌اند که نمی‌توان نادیده گرفت. موفق باشید

29075
متن پرسش

با سلام و احترام: درباره اربعین ۱۳۹۹ سوالی داشتم. با توجه به شرایط موجود و بعد از سخنان رهبری ‌تکلیف ما در قبال اربعین امسال چیست؟ منظورم فعالیت در حوزه مجازی و ‌شبکه های اجتماعی است. آیا باید سکوت کامل و محض بکنیم؟ آیا نباید از حرکت عظیم مردم عراق صحبتی بکنیم؟ نباید فیلم و عکسهای اربعین امسال را منتشر کنیم؟ برخی می‌گویند بنا به بیان رهبری نباید شلوغی اربعین امسال را نشان داد. آنها معتقدند باید از خاطرات اربعین گفت نه از اربعین امسال. حقیقتا دچار تردید شدم. آیا اگر ما از اربعین امسال فیلم و عکسی منتشر نکنیم کار درستی است؟ من قصد داشتم عکسهایی که نشان دهنده وضعیت بهداشتی است و رعایت بهداشت است را در امسال، نشان دهم. و یا این کار اشتباه است؟ اگر ما سکوت کنیم رسانه های معاند برداشت های منفعت طلبانه خودشان را از اربعین امسال نخواهند داشت؟ باعرض معذرت من ایمیلم مشکل دارد. جواب این پرسش فوق العاده برای من حیاتی است. لطفا در صفحه همین سایت قرار دهید پرسش را تا ببینم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حال که به هر دلیلی ما توفیق آن نحوه برگزاری اربعین نداریم، با دلِ خود از طریق رسانه با آن‌هایی که در آن عمل شریف حاضرند، همراه باشیم و هرچه بتوانیم آن صحنه‌های زیبای ایثار و صفا را نشان دهیم، عملاً خود را در عمل خیر آن‌ها شریک کرده‌ایم.

 حالا که به نحوی حضور اربعینی به آن شکل از ما گرفته شده است، تلاش کنیم اعمالی را که در آن صحنه‌ها هست، را به شکل دیگری به ظهور آوریم. در آن‌جا ایثار و ارادت و محبت و رفاقت در اوج خود به میان آمده است. ما نیز به طور خاص تلاش کنیم روی محبت و رفاقت و دوستی و صله‌ی رحم و انواع ایثارها، خود را در آن فکر و فرهنگ حاضر کنیم.

یکی از راههایی که مزه‌ی جایگزینی اربعین را ان شاالله خدا به شما می‌دهد این که نیت کنید با محبت به همدیگر احساس معنوی حضور اربعینی را در خود به ظهور آوریم. موفق باشید   

28390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: جایی مطالعه کردم که صورت ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) که در ماه ذلحجه بوده صورت و حقیقتی برتر دارد، اینکه قلب مثالی این دو گوهر در اثر تجاذب تکوینی در هم می آمیزد و یکدیگر را برای رسیدن به وحدت جمعی یاری می کند. این موضوع چه تناسبی با ماه ذلحجه دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محل ظهور آن اتحاد ملکوتی در عالم ناسوت، در این ماه صورت می‌گیرد. موفق باشید

27884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: از محضر استاد این سوال را داشتم که روش مطالعه ایشان چگونه بوده و هست؟ آیا روش مطالعه ما باید به صورت کتاب به کتاب باشد یا موضوع به موضوع؟ از کل به جز باشد یا از جز به کل؟ چراکه الان گارگاه های مختلفی تحت عنوان روش های نوین مطالعه یا تند خوانی یا مطالعه با ذهن یا چشم برگزار می‌شود. آیا به نظر ایشان این روش های جدید مثمر ثمر هست و اینکه بهترین روش به نظر ایشان چیست؟ با تشکر. از خدا طلب سلامتی و طول عمر را برای ایشان مسئلت دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فصل دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» عرایضی شده‌است. ان‌شاءالله که مفید باشد. موفق باشید

27563
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرمودید که افراد اگر در جوانی، انتخابی به وسعت ابدیت شان و روح لایقف و متعالی شان نکنند و شریعت را بعنوان هدف بزرگ زندگی نگیرند، حتی اگر از جهت سنی جوان هم باشند ولی پیر هستند و سن شان که بالاتر برود بد رای و بدبین و افسرده و در هم رفته می‌شوند. آیا می‌توان گفت انتخاب شریعت بعنوان راه انس با ابدیت، آنگاه حقیقتا و کاملا وجود انسان را جوان و با طراوات نگه می‌دارد که انسان آرمانش اقامه حد اکثری دین و حضور در طرح وجود مقدس انسان کامل باشد چنانکه امام و آقا دو متشرعی بودند که انتخاب بزرگ زندگی شان شریعت بود ولی در حد مناسک و آداب متوقف نشدند و شریعت را در یک نگاه کلان و ماهواره ای و در راستای جامعه سازی دیدند چنانچه در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی از رهبر انقلاب این مورد به وضوح در نگرش ایشان دیده می‌شود و کتاب شرح دعای سحر امام هم به نحوی عبور از مدرنیته و عالم انسان مدرن که عالم تصرف و تمتع هر چه ببشتر در عالم و ساخت ابزازهایی در این جهت است بسمت نظر به اسماء الهی در جامعه و ساخت جامعه و تمدنی مبتنی بر تجلی اسماء خداست ویژه اینکه انسانها محل ظهور جامع اسماء الله اند و می‌توانند با نظر به اسماء حضرت حق جامعه و تمدن توحیدی بسازند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین شرایطی هستیم و انتخاب بزرگ امروز ما حضور دیانت است در جهان با جمع بین یگانگی با خدا و وسعتی که این حضور در مقابل ما قرار داده است. پیشنهاد می‌شود سری به مقدمات جلسه‌ی ۱ و ۲ شرح «مناجات التّائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید

26822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من از اعمال ام داوود و فضیلت آن هیچ اطلاعی نداشتم و امشب که شب ۱۵ رجب است این موضوع رو متوجه شدم، و روزهای ۱۳ و ۱۴ را روزه نگرفتم. می خواستم بدونم میتونم روزه ۱۵ رو روزه بگیرم و اعمال ام داوود رو انجام بدم؟ و اینکه حالا که این سعادت نصیبم نشد می خواستم بدونم اعمال ام داوود رو میشه در بقیه ی روزهایه ماه رجب یا بقیه ی ماه ها انجام داد؟ آخه من حاجت مهمی دارم و به دلم افتاده که با انجام اعماله ام داوود حاجت روا میشم.ل طفا جوابه من رو بدید استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی در حال جواب‌دادن به این سؤال هستم که دو روز است از اعمال «امّ داوود» گذشته است. ۲. اعمال «امّ داوود» مربوط به همان ۳ روز در ماه رجب است، ولی دعای «امّ داوود» به خودی خود دعای ارزشمندی است که در موارد دیگر هم می‌توان از آن بهره برد. موفق باشید

26559

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: اینجانب عضو هیات علمی رسمی قطعی گروه مهندسی عمران هستم. علاوه بر تدریس، حدود ۳۰ دانشجوی کارشناسی ارشد فارغ التحصیل نموده ام. می توان گفت مقالاتی که از تحقیقات بنده مستخرج شده کاربردی نبوده و صرفا با شبیه سازی عددی در موضوعات مختلفی تهیه شده است. البته حقیقتا این کارهای پژوهشی را با علاقه انجام نداده ام و از طرفی وقتی به این کارها نگاه می کنم می بینم که هیچ کاربردی نداشته و فقط فایده آنها فارغ التحصیل کردن تعدادی دانشجو و کسب امتیازاتی برای من بوده که پایه های سالانه و ارتقاء به مرتبه دانشیاری را بهمراه داشته است. و این مسئله نیز در بی انگیزه شدن من برای انجام پژوهش در زمینه تخصصی خودم تاثیر بسزایی داشته است. گاهی فکر می کنم خداوند متعال استعداد و ماموریت زندگی من را در انجام این زمینه قرار نداده و احساس می کنم اینکار برای من ممکن است علم لاینفع باشد. گاهی فکر می کنم شاید بهتر است مسیر خود را به انجام پژوهشهای قرآنی (مثلا در خصوص مطالب در ارتباط با آب) تغییر دهم. اما آیا به مصلحت است که من با حدود ۴۵ سال سن وارد این مسیر شوم؟ اگر بله از کجا شروع و چه مطالبی را مطالعه کنم؟ چند سال گذشته حدود هفت جزء از قرآن را حفظ کردم. البته حفظ را رها کردم چون به این نتیجه رسیدم که تدبر بر حفظ اولویت دارد. ممنوم میشم مرا از توصیه های ارزشمند خود بهره مند فرمایید. آیا از نظر دانشگاهی قابل پذیرش است که کار پژوهشی خود را در این زمینه جدید انجام دهم؟ از اینکه وقت ارزشمند شما استاد گرامی را گرفتم عذرخواهی می کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر در عین حضور در دانشگاه و فعالیت در آن مسیر، سیر مطالعاتیِ سایت را دو تا سه سال دنبال بفرمایید و سپس به تفسیر المیزان بپردازید؛ جهت‌گیریِ خوب و لازمی در مسیر تحقیقات دانشگاهی به میان می‌آید. مثل کاری که تا حدّی آقای دکتر گلشنی انجام می‌دهند. موفق باشید

26196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قضایای حقیقیه، قضایای خارجیه در فلسفه شیخ الرئیس و شیخ اشراق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان حضور ذهن ندارم. موفق باشید

25388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ضمن سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: خواستم بگم که من جوانی ۲۳ ساله هستم که علاقه زیادی به سیر و سلوک حقه اللهی دارم و بزرگترین هدف من حقیر از زندگی همین مطلب می باشد و بسیار در این مسئله دغدغه دارم و دنبال این هستم که به بهترین شکل ممکن و با راهنمایی استاد این راه را دنبال کنم و متاسفانه استادی ندارم که در این راه به من لطف کنن و ازم دستگیری کنن. حال با تحقیقی که داشتم، شخصی شما را به من معرفی کرد. حال خواستم بپرسم می شود درخواستم رو بپذیرید یا نه استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی سایت در این مورد کمک کند به‌خصوص اگر سری به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

24775

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام محضر استاد گرامي: سوالي در باب تطهير قوه خيال داشتم كه چگونه در مسير تطهير قوه خيال قرار بگيرم و اينكه آيا شما در اين باب كتاب و يا سخنراني داشته ايد و يا كتاب و صوتي در اين مسئله از اساتيد ديگر سراغ داريد، متاسفانه چند سالي است دچار مشكلي شده ام كه از بيان آن شرم دارم، با تشكر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» برای شما حرف‌هایی داشته باشد. موفق باشید

24371
متن پرسش
سلام تفاوت و رابطه عالم مجردات و عالم خیال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم مجردات شامل همه‌ی موجودات غیر مادی است مثل فرشتگان و عالَمِ فوق فرشتگان مثل عالم عقل. آری! عالَم خیال نیز، جزء عالم مجردات است با خصوصیات خاصی که در اولین جلسه‌ی بحث «جهان گمشده» عرض شد. موفق باشید

نمایش چاپی