باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه همینطور است که میفرمایید. لااقل اگر بشود از آن نوع فرشهای دستباف عادی که در روستاها تهیه میشود و غیر اشرافی است؛ استفاده شود بهتر است. ولی وقتی چاره نیست إنشاإالله خداوند به صورت دیگری جبران میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب تشخیص دادهاید. آری «طالب شرحی چنانم کو به کو» که البته هنوز پیدا نشدهاست و گرنه با عرفانِ مولوی مطالبی به ظهور میآید که حتما برای روح شیعهی ایرانی بسیار کارساز تر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. هگل بر مبنای آموزههای مسیحیت به حضرت عیسی «علیهالسلام» فلسفهی خود را تدوین کرده است و سعی نموده آن عقاید را که عیسی «علیهالسلام» به یک معنا خودِ خداوند است که متعیَّن شده، عقلانی نماید. عمده دغدغهی اوست جهت حضور بشر در جامعهی مدرن در عین اخلاقیبودن و رساندن بحث به انسانیت که همان عیسی «علیهالسلام» است و اینکه همه باید با احساس عیسیبودنِ خود انسانیت را در جامعه مدّ نظر قرار دهند. هوشیاری او در توجه به جامعهی مدرن است که چگونه از آفاتی که در دل جامعهی مدرن پیش میآید، رها شد. آن دغدغه را باید فهمید و با آموزههای خودمان بدون فرار از جامعهای که خواسته یا ناخواسته با آن مواجه خواهیم بود؛ راههایی را پیشنهاد کنیم. در حالیکه آموزههای دینی ما و یا به اعتباری، قرائتی که از دین در قبل داشتهایم، برای چنین حضوری کافی نیست ولی دیانت اسلام در ذات خود چنین تواناییهایی را دارد و امید بیش از حدّ هگل به آموزههای مسیحیت منجر شد که طرح او موفق نباشد، هرچند دغدغههای او و طرح کلّی او قابل توجه و قابل تأمّل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت باقر «علیهالسلام» میفرمایند: علی «علیهالسلام» افضلِ ما هستند. لذا «چون که صد آید نود هم پیش ماست» پس جایی برای نگرانی نمیماند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد نیز فکر کنید که انقلاب اسلامی دلها را به خوبی جذب کرده است که فشارهای اقتصادی با همهی سختی هایش موجب نشده تا مردم از رهبری و انقلاب دست بکشند. از مدیریتهای غلط که در بستر روحیهی انقلابی نبود، گلهمند و عصبانی هستم زیرا میدانم ظرفیت انقلاب و کشور بیش از این حرفها است. عنایت داشته باشید حقیقت انقلاب اسلامی، ماورای این شلوغکاریها که رسانههای دشمن فعلاً ذوقزده شده اند، در حالِ فتح تاریخی است که غیر از تاریخ مدرنیته و فلاکتهای آن است. این بیچاره ها از جای دیگری میسوزند. «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ ﴿۸۱/هود﴾ ؟» آری! خدا میداند صبح این تاریخ که در دل انقلاب در حال طلوع است، بسیار نزدیک است. هر اندازه دشمن بیشتر تلاش میکند، زودتر به ناتوانی او پی میبریم و مرگِ او را زودتر نظاره میکنیم. قصهی ما ماورای این حرفها است. تنگناها را با نور توحید به راحتی ذوب خواهید کرد و دردِ دردمندان و مشکلات مستضعفان در راهی دیگر، نه راهی که دنیای مدرن میخواهد ما را به آن مشغول کند؛ رفع میشود.
پردههای دیده را داروی صبر هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
آینة دل چون شود صافی و پاک نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را فرش دولت را و هم فراش را
چون خلیل آمد خیال یار من صورتش بت معنی او بتشکن
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. و ۳. به هر حال رمز و رازِ توبه در بستر رحمت واسعهی الهی بسیار کارساز است و جبران نقصهای گذشته را میکند. ۴. این دو هر کدام جای خود را دارد، نه آن جوان میتواند گناه خود را توجیه کند و نه مردم بیتقصیرند. ۵. در هر حال صبرِ بر عدم ارتکاب معصیت، خود به خود موجب نزول رحمت الهی بر انسان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «یاران شیدایی امام حسین (ع)» نوشته آقای مرتضی آقا تهرانی و کتاب «عنصر شجاعت» از آیت اللّه کمرهای در این مورد منبع و مرجع خوبی اند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. همینقدر میتوان فکر کرد که آن حیوان را نباید در قفس نگه داشت. ولی به هر حال به صرفِ فاختهبودن گمان نمیشود آن پرنده دشمن انسان باشد. شاید شرایط خاصی بوده است که راوی از طرح آن غفلت کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به کمک رسول باطنی یعنی «عقل» و تدبّر در آیات الهی به کمک «عقل» و توجه به سیرهی معصومین به کمک «عقل» راهِ نجات از القائات شیطانی را به ما نشان داده است و علمای بزرگ را به عنوان سیرهی صحیحِ زندگی در تاریخ برای ما پرورانده است. لذا «رَه چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مورد جزء جزء این مطالب بحث کرد. چیزی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب گنجاند. معتقدم اگر همچنان مباحث ایشان را ادامه دهید، به مرور روشن میشود که چرا میگوید مسیحیت افلاطونی است؟ عرایضی تحت عنوان «انسان و زمانمندی» در «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» شده است. در آخر آن مباحث، معنای افلاطونیشدنِ نگاه دینی تا حدّی بیان شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در روایات هست کراهتِ خوردن گوشت گاو میباشد. شاید در آن شرایط چنین اقتضاء میکرده است و در جریان درمان برص از طریق گوشت گاو نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان را خیلی به جزئیات مشغول نکنید. کلیات بحث را بگیرید و جلو روید. موفق باشید
سلام خدا قوت: ۱. جمله «خدا بد نده»، جمله درستی هست؟ ۲. و اینکه فکر میکنم اگر قرار باشه تغییر رفتاری و اخلاقی در کسانی به وجود بیاوریم باید از معاد شروع کنیم، درست میگم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این جمله مخفف جملهای است که میگوید: امید است خداوند در آن موضوع بد نداده باشد و خیری در آن باشد. ۲. به نظر بنده همینطور است که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه انسان را به معنا میرساند و شور زندگی را در او زنده میکند؛ نظر به متون مقدس است و اگر سعی کنند با تدبّر در قرآن جلو بروند، احساس حیاتی که گم کردهاند به ایشان برمیگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید به عنایت الهی داشته باشید و کار را شروع کنید خود آن شهید بزرگوار راهنمای خوبی خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تأسی به پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» که نماز شب میخواندند آن را ادامه دهید، إنشاءالله در قیامت و ابدیت به آن حضرت نزدیک میشوید و نتیجهی کار خود را مییابید. موفق باشید
با سلام: ۱. در سال های اخیر در سخنرانیهای عمومی رهبری هیچ موضع قاطع و اعتراضی از ایشان در مورد وضعیت فساد در کشور شاهد نبوده ایم. کاری ندارم که مثلاً مصلحت نبوده است یا مثلاً ایشان در جلسات خصوصی این اعتراض ها و به قول خودشان تشر ها را مطرح کرده اند یا هر چیز دیگر، آنچه واضح است موضع عمومی قاطعی نداشته اند البته من در جایگاهی نیستم که به عملکرد ایشان اعتراضی داشته باشم چون از وضعیت کشور خبر ندارم. ۲. نهادهای نزدیک به رهبری هم نه تنها در برابر فساد موضع نمی گیرند بلکه معترضان را هم تخریب می کنند. منطق آن ها این است که اگر فسادی بود رهبری خودش اعلام می کرد و حالا که رهبری سکوت کرده ما هم باید سکوت کنیم. مثلاً چند روز پیش خبرگزاری فارس مقاله ای کار کرد که خوارج هم در ابتدا عدالتخواه بوده اند. آن ها پیشاپیش جریان جوان عدالتخواه شکل گرفته در کشور را به عبور از رهبری در آینده متهم می کنند. ۳. الف) آیا این جریان در آینده یاغی خواهد شد؟ ب) آیا این استدلال که چون رهبری موضع نگرفته، ما هم باید موضع نگیریم درست است؟ شاید رهبری منتظر است تا ما موضع بگیریم تا بعد ایشان موضع بگیرد. پ) در ماجراهای خصوصی سازی، هفت تپه چند هزار میلیاردی را به ده میلیارد دادند به دو نفر جاعل رشوه دهنده، هپکو ، ماشین سازی تبریز و و و . همین نیروگاه شهید منتظری اصفهان خود ما را به چه قیمتی واگذار کردند؟ در ماجراهای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی، چقدر از سرمایه های ارزی کشور ما را غارت کردند؟ حال چند جوان آمده اند و اعتراض کرده اند که این چه نحوه خصوصی سازی است؟ آمده اند و پیگیر تشکیل دادگاه این ها و اخبار آن هستند. واقعاً این ها خوارج و ضد رهبری هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه بنده نیز در جریان بعضی امور میباشم، فکر میکنم راه درست، همین راهی است که رهبر معظم انقلاب با سعهی صدر و بصیرتی که دارند جلو میبرند تا کشور از این بحران که عموماً ریشه در نگاه و مدیریت آقای هاشمی داشت، عبور کند. زیرا برای آبادکردن راهی نباید شهری را خراب کرد. انقلاب اسلامی هر اندازه در این شرایط که از یک طرف دشمن تلاش دارد با انواع تحریمها و فتنهها آن را به درد سر بیندازد و از طرف دیگر جریانهای سیاسی که کشور را مُلکِ پدری خود میدانند، از انواع رانتها برای ثروتاندوزی استفاده میکنند؛ جایگاه اصلی خود را تثبیت کند، بهتر میتوان از این مشکلات و از این افراد عبور کرد. وقتی به گفتهی آقای محسنی اژهای آقای رئیس جمهور در یک مرحله با صراحت تمام بگوید اگر برادرشان را نظام قضائی جلب کرد، موضعگیری میکنند؛ باید با رئیس جمهور مقابله کرد و کشور را به هم ریخت؟ یا باید با سعهی صدری که مقام معظم رهبری در ادارهی کشور دارند، بالاخره آقای فریدون محاکمه شود و کشور هم به هم نریزد. به صحبتهای حاج قاسم سلیمانی آن شهید بصیر که کلیات انقلاب را از زوایای مختلف میشناخت در مورد مقام معظم رهبری، فکر کنید که ذیلاً خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
شهیدقاسم سلیمانی در مقدمه وصیتنامه خود مینویسد: «خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز- که جانم فدای او باد- قراردادهای» سردار سلیمانی در بخش پایانی وصیتنامه خطاب به علما و مراجع معظم تقلید ضمن تکریم بسیار از آنان، از موضع «سربازی از برج دیدهبانی» مینویسد: «من میدیدم که برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند - در حالی که حق واضح است، جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه، میراث امام خمینی هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار بگیرند. من حضرت آیتالله العظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی - بازگشت به - زمان شاه ملعون هم نخواهد بود بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل بازگشت خواهد بود» فراز نخست که به آن اشاره شد استمرار ولایت فقیه در مبارزات ممتد سردار سلیمانی را بیان میکند و فراز پایانی «دغدغه محوری» شهید تا واپسین روزهای او را بیان میکند. از نظر او نه فقط آینده تشیع بلکه آینده اسلام و مواریث اسلامی در گرو بقاء و محوریت ولایت فقیه است از این رو او معتقد است و در این وصیتنامه به آن تصریح کرده است که اگر نظام مبتنی بر ولایت فقیه آسیب ببیند حرمین در مکه و مدینه و حرمین در قدس و الخلیل از بین میروند. بر این اساس میتوان گفت هیچچیز در اندیشه و سیره سردار شهید سلیمانی عزیز به اهمیت و برجستگی ولایت فقیه و تبعیت مسلمانان از ولیفقیه نبوده است. تعابیر سردار سلیمانی در این وصیتنامه پرنکته، درباره ولایت فقیه و ولیامر خیلی جالب و درسآموز است؛ «حکیم»، «مظلوم»، «خامنهای عزیز که جانم فدای او باد»، «تنها نسخه نجاتبخش امت»، «خیمه رسولالله»، «والله والله والله اگر این خیمه آسیب ببیند، بیتاللهالحرام آسیب میبیند»، «از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیفقیه خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت»، «خامنهای عزیز را جان خود بدانید»، «مقدس»، «این ولایت، ولایت علیابنابیطالب است»، «خیمه ولایت، خیمه حسین فاطمه است»، «دور آن بگردید، با همه شما هستم»، «ولایت فقیه رنگ خداست، این رنگ را بر هر رنگی ترجیح دهید»، «با جان و دل به توصیه و تذکرات او بهعنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید» و «شرط اساسی احراز مسئولیت، اعتقاد حقیقی و عملی به ولایت فقیه است». هرکدام از این کلمات و عبارات، بخشی از تفکر سردار شهید را نسبت به ولایت فقیه و حضرت امام خامنهای - دامتبرکاته- بیان میکند. بهطور خلاصه او رهبری را حکیم، محور، نعمت اعظم، خدایی، طبیب حقیقی، مطاع و در عین حال مظلوم میداند. اینها اعتقادات یک مدرس در یک مدرسه نیست. اینها یافتههای یک پژوهشگر دین پژوهش نیست، اینها اعتقادات و باورهای فردی است که حدود ۴۰ سال مستقیما با مسایل مهم در داخل و خارج کشور درگیر بوده و هر روز تجربهای اندوخته و حالا در پایان یک عمر فعالیت بیوقفه و برای پس از شهادتش میگوید و راستی چه نیاز به این عبارات، در حالی که زندگی او همه این عبارات را در عمل به اثبات رسانده است؛شهید نخواسته کار را ناتمام بگذارد و حق مطلب را وانهد. او بعنوان «شهید» گواهی داده است. اگر او فقط در دوره دنیایش این مطالب را میگفت، خالی از «شائبه» نبود اما حالا از آن دنیا و در حالی که هیچ تعلقی به این دنیا ندارد، با ما- همه ما- سخن میگوید. واژه «مظلوم» در عبارات شهید سلیمانی کمی رازگونه است. البته عبارات وصیتنامه این واژه را تا حد زیادی توضیح داده است. از نظر او دکترین «ولایت فقیه» و «ولی فقیه زمان» آنطور که «حق» آن است درک و به آن «آنطور که حق آن است»، عمل نمیشود. از منظر او ولایت فقیه محور اسلام، تشیع، ایران و جهان است و همه خیرها وابسته به توجه و عمل به آن است. او در تجربه علمی و عملی خود دیده است که ولایت فقیه و امام خمینی- سلامالله علیه- و امام خامنهای- دامتبرکاته- کلید گشایش همه مشکلات و مرهم همه آلام است و در عین حال میبیند که در بخشهای مهمی از جامعه و جهان اسلام از علما گرفته تا مسئولین کشور و تا نخبگان ایران و نخبگان جهان اسلام، مورد غفلت و کمتوجهی قرار گرفته است. امروز همه دوستان و دشمنان به بزرگی کار و موفقیتهای سردار شهید سلیمانی اعتراف دارند و همه میدانند که رمز اصلی کارهای بزرگی که او کرده و موفقیتهای بسیار بزرگی که او به دست آورده است، عمل به نسخههای رهبری و رابطه عاشقانه او با ولایت فقیه بوده است. شهید در این وصیتنامه میخواهد با زبان هم به ایران و جهان اسلام بگوید کلید موفقیتها تبعیت از نسخههای رهبری است. وقتی شهید میبیند به واسطه کمتوجهی به نقش و تأثیر عظیم ولی فقیه و عدم توجه به محوریت این ودیعه الهی در حل مسایل، ایران و جهان اسلام گرفتار انواعی از مشکلات است، دردمندانه از «مظلومیت» ولی فقیه و مظلومیت حضرت امام خامنهای- دامتبرکاته- سخن میگوید.
وصیتنامه سردار شهید سلیمانی، تفسیر بسیار متقنی از «فراجناحی» بودن ارائه میدهد. بعضی فراجناحی را نفی جناحها و بعضی آن را خط دیگری در مقابل جناحهای کشور و انقلاب میدانند و در واقع به فراانقلاب و فرا نظام دعوت میکنند. وصیتنامه شهید سلیمانی تفسیر دیگری که بسیار هم دلنشین است، بیان میکند. فراجناح بودن از منظر شهید سلیمانی و وصیتنامه بسیار پرمحتوای او، حرکت حول محور ولایت فقیه و حضرت آیتالله العظمی خامنهای است. او در وصیتنامه و البته در سلوک 43 ساله سیاسی خود جناحها را رد نکرده بلکه جناحگرایی را رد کرده و میگوید جناحها باید حول محور رهبری باشند و نه تنها با این «خیمه» اختلاف نداشته باشند بلکه باید با این اختلافات خود را مدیریت کنند. از نظر سردار شهید اعتبار هر فرد و جناح به تبعیت آن فرد یا جناح از ولایت فقیه باز میگردد. او ولایت فقیه را اولین اصل میداند و هر حرکت و اقدام فراتر از آن را انحراف میداند و از آن پرهیز میدهد. او در وصیتنامه خود میگوید جناحها باید مظلومیت را از چهره ولی امر بزدایند و خود غباری بر آن نباشند. بنابراین «فراجناحی» بودن، یک رویه و مسئولیت است نه خودجناحی در برابر جناحها. از منظر شهید جناحها و جناحیها همه باید وقتی به رهبری و نصایح و تدابیر او میرسند، فراجناح باشند و مبادا جناح در نزد آنان خود به یک محور تبدیل شود. از نظر شهید سلیمانی جناحها باید اقدامات خود را بر مبنای چهار اصل ولایت فقیه، نظام جمهوری اسلامی، حمایت از مردم و مقابله با دشمنان تنظیم کنند و خود را اصلی در مقابل این اصول قرار ندهند. فراجناحی از منظر سردار سلیمانی عبور جناحها از خود در روز حادثه و پناه بردن همه آنان به «خیمه ولایت فقیه» است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد آن موارد جزیی که در آن کتاب هست حالات روحی خود فرد است و اساساً هنوز فرشتهی قبضی به میان نیامده است و نکیر و منکری در صحنه نیست. و آنچه باید بر اساس آن احوالات خود را بررسی کرد و برای ما حجّت است، مطالبی است که از طریق آیات و روایات به ما رسیده است. پیشنهاد میشود چنانچه مایل باشید در موضوع معاد مطالعه فرمایید، مباحث صوتی کتاب «معاد، جدّیترین زندگی» را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هر دو بزرگوار، نکات ارزشمندی را با ما در میان میگذارند و ما نمیتوانیم بگوییم چون مثلاً حضرت امام و یا علامهی طباطبایی داریم، از این نوع متفکران بینیاز هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنا به نظر کارشناسان تعلیم و تربیت، ابتدا عادتهای خوب است که انسان را در مسیر صحیح قرار میدهد و پس از مدتی که انسان با عقل خود آن عادات را ارزیابی کرد و پذیرفت، به راحتی میتواند انجام دهد مثل نماز که به ما دستور دادهاند از نوجوانی افراد را به انجام آن عادت دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظهور برای به فعلیتآوردنِ کمالات ملتی است که در زمان غیبت، تا مرز ظهور جلو آمدهاند و تحت تأثیر ظلمات زمانه نبودند. ۲. آری! قطعاً شرایط ظهور با قبل از آن فرق دارد. شرایط ظهور، شرایط بلوغ بشریت است ولی کسانی از آن بهره میبرند که واقعاً منتظر باشند و ظلمات دوران خود را به رسمیت نشناخته باشند و رنگ ظلمات به خود نگرفته باشند. در رابطه با تفاوت شرایط قبل از ظهور و بعد از آن، بد نیست به جزوهی «مقام بقیة اللّهی حضرت» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن قافله را که مالک آن سران مکّه بودند، صاحبان آن را مالک آن کالاها نمیدانستند. مثل آنکه حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» در مسیر خود کالاهای قافلهای که به سوی شام برای یزید میرفت، مصادره کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. عنایت دارید که در آخر سورهی «الکافرون» بحث «لکم دینکم ولی الدین» مطرح میشود. یعنی در عین فاصلهگرفتن از کفر و آنچه کافران میپرستند، میفرماید هر کدام میتوانید دین خود را داشته باشید، ولی همین موضوع را با حاکمیت اسلام و نظر اسلام مطرح میکند، نه آنکه اسلام را به دست غیر مسلمان بدهد و تحت نظر آنها خود را قرار دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی سر در نیاوردم. ظاهراً از مواردی نیست که بنده در آن ورودی داشته باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط جهانیِ اقتضای این نوع فسادها در کلّ جهان فراهم شده است. منتها در اکثر کشورها نسبت به این امور حساس نیستند چون فاسدان خودشان در حاکمیت قرار دارند و در اینجه به جهت حساسیت انقلاب اسلامی نسبت به این امور، حساسیت هست، و همین امر کار را در بستر نفیِ فساد جلو میبرد. موفق باشید
