بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26090
متن پرسش
با عرض سلام و ادب محضر استاد گرامی: ما گروهی هستیم که سطح تحصیلاتمان از زیر دیپلم تا ارشد هستند، استادی با ما کتاب ده نکته معرفت النفس شما را در ابتدا کار کردند خیلی شیوا و بسیار کاربردی و سپس از ما خواستند کتاب آشتی با خدا را بخوانیم و الان آمدیم سر مباحث برهان صدیقین که فایلهای صوتی شما را گوش می دهیم و این استاد هم کتاب از برهان تا عرفان را برای ما شرح می دهند و ما خودمان مباحثه می کنیم و هر دو هفته یک بار جلسات دو روز تشکیل می شود و واقعا بسیار عالی با مباحث شما انس گرفته ایم ولی مشکلی که هست الان این که شیطان در این بین گاهی افرادی را قرار می دهد که این مباحث به درد شما نمی خورد و یا تا برهان نظم هست این برهان برای چه و... و این باعث سردی و ناامیدی عده ای از دوستان می شود وقتی کمی با ایشان صحبت می کنم دوباره مصمم می شوند و بعد از مدتی دوباره یک نفر پیدا می شود که قرار است چه شود که ما وقتمان را برای این کار بگذاریم. استاد گرامی من سرگروه این درس هستم و نگران برای این افراد. لطفا پاسخی بفرمایید که مصمم شوند برای راهی که خدا بر سر راهشان قرار داده. از شما به خاطر تمام زحماتتان ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید جواب نیازهای اصیل روح خود را بدهد. افراد باید بررسی کنند اگر این مباحث جوابگویِ مسائل اصیل روح آن ها هست آن را ادامه دهند. در ضمن عنایت داشته باشید که به گفته‌ی مرحوم شهید مطهری برهان نظم اساساً برهان نیست و علت سیطره‌ی مادی‌گرایی در دنیای غرب به جهت آن بود که کلیسا بیش از برهان نظم، حرفی برای اثبات وجود خداوند نداشت در حالی‌که برهان نظم در واقع یک تذکر خوبی است بر وجود ناظمی مطلق. موفق باشید

25211

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: بنده چند وقتی است که بیکار شده ام و از طرفی سرمایه لازم را برای زدن کار در راستای تخصصم که کامپیوتر هست را دارم، و طبق اینکه مومن باید در صورت توان برای خود کار کند، لذا تنها چیزی که بنده را در این زمینه مردد نگه داشته این است که ترس از اینکه با ورود در بازار مال حرام در زندگی ام وارد شود، چون می گویند این دوره زمانه برای اینکه بتوانی در شغل و کار آزاد خود دوام بیاوری باید تابع بازار و هم صنفی ها باشی، که متاسفانه طبق این نظر با توجه به افزایش بی رویه و غیر معقول قیمت ها مخصوصاً در صنف کامپیوتر، قیمت ها بیش از حد است و به ظاهر حرام، حال تکلیف چیست؟ چه کنم؟ چگونه با این اوضاع برای خودم کار کنم که مال حرام در زندگی ام وارد نشود و همچنین بتوانم در زمینه کاری ام پیشرفت هم بکنم و ورشکسته نشوم و دوام بیاورم؟ تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره با حضور در بازار و رعایت انصاف، انسان شخصیت اصلی خود را پیدا می‌کند. موفق باشید

24909
متن پرسش
عرض سلام و ادب: سوالی در رابطه با شهید مطهری داشتم ممنون میشم جواب بدهید. پیشاپیش پوزش می طلبم از این که مقدمه طولانی می شود: بسیاری از اشخاص و جریان های فکری در دهه های اخیر شهید مطهری را به عدم درک صحیح از غرب و مدرنیته متهم می کنند. گزاره هایی پراکنده هم از کتب شهید می آورند برای اثبات حرفشان تا جایی که بعضا در محافل فکری حزب اللهی به استناد همین چند گزاره شهید مطهری را به راحتی کنار می گذارند. در صورتی که با مطالعه دقیق آثار شهید مطهری و فهم نظام فکری ایشان، همچنین با در نظر گرفتن زمانه ای که شهید در آن میزیسته _هجوم انواع و اقسام مکاتب الحادی و التقاطی_ در می یابیم که ایشان با استفاده از سنت فلسفی صدرایی برگرفته از علامه طباطبایی و همچنین سنت اجتهادی فقه جواهری برگرفته از حضرت امام دست به بازخوانی عظیمی از مفاهیم اساسی اسلام چون آزادی، عدالت، اجتماع، امت، انسان و... زده اند و البته این بازخوانی در نسبت و تقابل گاه مستقیم و گاه غیر مستقیم با آرا و اندیشه های غربی شکل گرفته. مثلا در بحث انسان شناسی ایشان در عین اینکه انسان از منظر اسلام را شرح و توصیف می کنند مبانی انسان شناسی اگزیستانسیالیست ها، مارکسیست ها و پوزیتویست ها را نقد و به چالش می کشند. حضرت استاد جدای از اشکالاتی که برخی به نحوه آشنایی مطهری با سنت فکری غرب می گیرند _مثلا می گویند تقی ارانی و فروغی منابع مطهری بوده اند که الله اکبر از این حرف!، مگر شما انتظار داشته اید عالمی با این تراز برود منابع زبان اصلی بخواند؟ یا می گویند که چرا مطهری به هایدگر نپرداخته و اساسا وی را نمی بیند اما از سارتر که کمی متاخر از هایدگر هست نام می برد، که شاید بتوان اینگونه جواب داد که هایدگر در آن زمان مثل بعد از انقلاب در ایران مطرح نبوده و اساسا دعوای هایدگر و پوپر، فردید و سروش بعد از انقلاب و شهادت مطهری داغ شد_ به نظر شما اندیشه شهید مطهری در رویارویی با افکار و مکاتب غربی و به طور کلی غرب شناسی و مواجهه ایشان با مدرنیته از چه نقطه ضعف و یا احیانا عدم التفاتی رنج می برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما شهید مطهری را عالِمی می‌دانیم که زمانه‌ی خود را به‌خوبی تشخیص داد و با سرمایه‌ی عظیم علمی و فهم عمیق و تعهد و مسئولیتِ دینی بهترین کار را در زمانه‌ی خود انجام داد، حال اگر دانستن و ندانستن نگاه هایدگر در آن کار عظیم که او انجام داد؛ چه اندازه می‌توانست نقش داشته باشد؟ آری! بنا به گفته‌ی رهبر معظم انقلاب، نباید در شهید مطهری متوقف شد، ولی همین امروز هم در بسیاری موارد آثار شهید مطهری با ما حرف دارد. موفق باشید

24784
متن پرسش
استاد سلام: بررسی عالم خارج در فلسفه اسلامی آیا جنبه ی اثبات اصل این امر بدیهی را دارد یا نه فقط بحث تطابق ذهن و عین مطرح است؟ اگر بحث اثبات اصل عالم خارج می‌باشد، مگر امر بدیهی هم اثبات می خواهد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقابل شبهه‌ای که پیش می‌آورند و بحث عارض‌بودنِ معلوم را بر عالِم پیش می‌کشند؛ سعی می‌شود در جواب آن شبهه سخنانی بگویند وگرنه درکِ خارج برای هرکس، امری است بدیهی. موفق باشید

24760
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار خسته نباشید: استاد مشغول گوش دادن به فایل صوتی شما در تفسیر سوره زمر بودم که اشاره فرمودین به مشکلات و فلسفه این مشکلات در زندگی و اینکه خداوند صاحب عالم هستش، پس اینی که هست میتونست نباشه، پس وقتی این مسائل هست یعنی خبری هست (یعنی اینکه حکمتی در کاره) استاد با این صحبت زندگی خودم یادآوری شد برام که گفتم شاید مطرح کردنش برای اعضاء سایت و کسایی که به این پرسش و پاسخ دسترسی دارن بد نباشه، بنده چندین بار در شرف ازدواج قرار گرفتم و خیلی ساده بهم می خورد یا خودم بهم می زدم و همه اش برام سوال بود که آخه چرا اینجوری طلسم شدم جریان چیه، اون موقع عقاید و باورهام ۱۸۰ درجه با آلان فرق داشت، غرق دنیا بودم و اعتقادم این بود که فقط دنیا رو داشته باشم آخرت رو بیخیال و زیادم مهم نیست که چی میشه و فقط چسبیده بودم به دنیا و ظواهرات اون، نماز و روزه رو داشتم اما کلا هم و غم بدبختی و خوشبختی بنده خلاصه شده بود در دنیا و لاغیر، اما بعد کلا تنها شدم، این تنها شدن همانا و معجزه همانا، اصلا نمیدونم چی شد که دنیای درون و بیرون من بطور معجزه آسا و چشم گیری عوض شد که برای همه سوال بود که چرا من یه دفعه عوض شدم، خودم هم خیلی جواب قطعی نداشتم براشون، شدم یه آدم دیگه با باورهای دینی محکم و منطقی، مثل اینکه یه عمر خوابی بودم و تازه بیدار شدم، الان دیگه فقط آخرت رو میخوام و هم و غم من آخرت شده و اگر دنیا رو هم میخوام بخاطره اینه که بتونم بهتر بندگی کنم و در این مسیر سدی سر راهم قرار نگیره، و اگر من با اون عقاید نادرستم ازدواج کرده بودم شاید غرق تر شده بودم که هلاکت خودم رو رقم می زدم و امید نجات زیادی هم قابل تصور نبود، و الان خودم رو سپردم به خدا که خدایا اگر تجرد به نفع من و بندگی منه پس سمعا و طاعتا و اگر تاهل بازم سمعا و طاعتا....این تغییرات رو مدیون لطف و رحمت بی منتهای خداوند هستم که هیچ وقت هم نمی توان از عهده شکرش به در آید. ببخشید استاد اگر طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین نگاه که به آن نایل شده‌اید، نگاهِ ارزشمندی است که کار را در عین توجهِ عقلانی به جوانب آن به خدا واگذار کنیم و به گفته‌ی جناب مولوی:  «زیر دریا خوش بود یا روی آن/ مهر او دلکش بود یا قهر آن». موفق باشید

24319
متن پرسش
استاد سلام: هر ادراک حسی برای نفس همزمان دو کاشفیت دارد یکی کاشفیت عالم خارج و دیگری خود ادراک، مثلا با ادراک دیدن شیئ همزمان هم دیدن شی و هم مستقل بودن شئ از نفس برای نفس روشن و بدیهیست، اما در به اصطلاح خطای حس که در اصل خطای تحلیل ذهن یا نفس در موقع ادراک حسی آن شی می‌باشد باز هم دو کاشفیت برای نفس هست که کاشفیت عالم خارج و ادراک خطا یا همان تحلیل خطا، که در هر دو مرتبه ای که یکی بدون خطای حس و دیگری با خطای حس می‌باشد تنها امر بدیهی که خطا ناپذیر و روشن بود کاشفیت عالم خارج بود که در هر دو مرتبه آن کاشفیت عالم خارج بدیهی و بدون خطا هست، حال سوال بنده این هست که خطای تحلیل و یا خطای حس که ربطی به ادراک خارجیت شئ ندارد چیست؟ و این خطای تحلیل یا حس خطای درک ماهیت شئ است؟ چگونه می توان توجیه کرد؟ آیا می توان گفت خطای تحلیل و حس بر می گردد به درک ماهیت شئ اما بدیهی بودن و خطا ناپذیری ادراک خارجیت شئ و مستقل از ذهن بودن شئ برمی گردد به وجود شئ فارق از ماهیت آن؟ لطفا بفرمایید تحلیل بنده درست است؟ اگر نیاز به تصحیح دارد تصحیح نمایید. متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در خطا، انسان در حکم و تحلیل خطا می‌کند و در درک خطا، با توجه به شواهدی که عقل می‌شناسد متوجه می‌شویم در حکم خطا کرده‌ایم. مثل آن‌که حسّ، چیزی را از دور دست در بیابان حس می‌کند که اگر آب بود،‌ این‌چنین بود ولی انسان متوجه می‌شود شواهدی در اطراف قضیه هست که حکایت از آن دارد که نمی‌شود در آن‌جا آب باشد. بنا بر این، در حسّ، خطایی صورت نگرفته‌است زیرا اگر در آن‌جا آب بود نیز حسّ همین را می‌فهیمد که وقتی سراب است می‌فهمد؛ عمده حکمی است که پیش می‌آید که انسان گمان می‌کند داده‌ی حسّ برایش کافی است ولی شواهد عقلی دیگری متذکر او می‌شود که نمی‌تواند این حکم درست باشد. موفق باشید

23526

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی استاد طاهرزاده سلام علیکم: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند به یهودی و نصرانی سلام کنید ولی به یهودی و نصرانی امت من سلام نکنید سوال می کنند یهودی و نصرانی امت شما چه کسانی هستند و پیامبر اکرم می فرمایند کسانی که صدای اذان و اقامه ی نماز جماعت را می شنوند و حاضر نمی شوند. اولا این حدیث سند معتبر دارد یا نه؟ ثانیا اگر معتبر است و ما بخواهیم به این حدیث عمل کنیم برای اینکه متهم به تکبر نشویم مجبوریم اصل حدیث را متذکر شویم و خلاصه اگر به حدیث عمل کنیم مجبوریم به بعضی از افراد سلام نکنیم و یک حالت زشتی برای شخصیت ما حاصل می شود به نظر شما چه بکنیم که هم به حدیث عمل کرده باشیم و هم اون حالت زشتی که در اثر سلام نکردن ایجاد می شود از بین برود. قبلا از بذل عنایت شما تشکر و قدردانی می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که این حدیث در شهر مدینه با محدودیت‌های آن شهر مطرح بوده که پیامبر، اقامه‌ی نماز می‌کردند و عده‌ای با بی‌محلی‌کردن، عملاً یهودی و نصرانیِ امت قلمداد می‌شدند. ولی در حال حاضر، شرایط به آن صورت نیست. موفق باشید

23159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید استاد! میخوام یه تحقیق در مورد انسان شناسی دارم که باید مطالبم رو طوری بنویسم که هر مبنایی برای تربیت انسان باشه. اگه بخوام طبق اون مطالبی که از کتاب انسان شناسی و ادب عقل و قلب و خیال بنویسم علاوه بر اون از فطرت هم مطلب بیاورم و اون مسائلی که خدا به صورت فطری در انسان گذاشته (گرایش به کمال، میل به پرستش، تنفر از عیب و نقص) چطوری باید در کنار هم جا بدم. انسان سه بعد داره، چهار بعد دارد، عقل و قلب و خیال ارتباطش و با فطرت چطوری بیان کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به جزوه‌ی «کلام ۱» یا «معارف ۱» بزنید و قسمت فطرت آن را انتخاب نمایید. و نیز سری هم به کتاب «انسان در اسلام» بزنید که هر دو بر روی سایت هست. به نظرم بتوانید با مطالبِ مطرح در آن‌جا به بحث‌تان سر و سامان بدهید. موفق باشید

22643
متن پرسش
با سلام: با توجه به سوال 22000 چگونه است که برای ساخته شدن اعضای بدن نیاز به سیر طبیعی است لکن حضرت حق می تواند شتری را در دل کوه بدون سیر طبیعی در قضیه حضرت صالح ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقق معلول بر اساس حضور علت است، حال یا آن علت، طبیعی است و یا علتی است فوق طبیعی. مثل این‌که بدن انسان یا از طریق متابولیسمِ داخلی و یا آتشِ بیرونی گرم می‌شود یا از طریق غضب. بنابراین همیشه حضور معلول تنها از طریق علت طبیعی محقق نمی‌شود لذا در آخر آن سوال عرض شد «با این‌همه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود». موفق باشید

20227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در خصوص سوال 20205 منظورم این است که بهشت آدم چه نوع بهشتی بود؟ لطفا منابع فلسفی معرفی نمایید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در این مورد می‌تواند نگاه جامعی در اختیار خواننده‌ی آن قرار دهد. موفق باشید

19195
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز کتابهای زیبای شما را مطالعه کرده ام و بسیار لذت بردم ممنونم ازتون. و یک سوال اینکه فرض بفرمایید که بنده یک شاخه گلی رو از روی محبت به شخصی تقدیم می کنم. من با این عملم، محبت خودم رو بروز داده و به نمایش می گزارم و به او نشان می دهم. حال سوال اینکه آیا من که شخص عادی هستم و به حضور نرفته و به مقام اسماء الهی نرسیده ام و محبت که اسمی از اسماء خداست و فرشته و ملکی از او، آیا من در اینجا به عنوان واسطه ای و ظهور دهنده ای از اسماء الهی محسوب می شوم؟ آیا در اینجا فاصله ی من با فرشته و ملک مهربانی برداشته شده است؟ حتی شده در حد رقیقه ای از اسماء الهی را به نمایش گذاشته ام آیا؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر در همان حال، احساسِ وسعت نمی‌کنید، مثل وسعت ملائکه‌ای که در مقام تجرد دارند؟ موفق باشید

30992
متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 30984 ضمن تشکر از نکات بسیار خوبی که متذکر شدید عرض کنم این نکاتی که فرمودید رو می‌شود با افرادی که مقداری اهل تفکر باشند درمیان گذاشت ولی چطور می‌شود با همکاران و مردم عامه که به قول شما عقل غرب زده ای دارند و اهل تفکر نیستند و اصلا رویکرد وجودی ندارند و در زندگی یک نماز و روزه ساده و مسئله اقتصادی برایشان مهم است این مطالب را مطرح کرد؟ آیا اصلا متوجه اینگونه سخن گفتن می‌شوند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به رفقا متذکر شوید بالاخره رینگ گذشته و روحیه نئولیبرالیستی کارش به این‌جا می‌کشد چه ما با مذهب رفیق باشیم و چه نباشیم. موفق باشید

30942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: آیا شیوه تربیت شما شامل دادن ذکر به سالکین هم می شود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. عرایضی معرفتی در کتاب‌های روی سایت هست که اگر کسی آن مباحث مطابق ذوقش بود، بتواند استفاده کند. موفق باشید

30371

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: این برداشت بنده از حرکت جوهری درست است که حرکت جوهری ناشی از آفرینشهای پی در پی خداوند است که حس ما آن را ثابت می‌بیند ولی عقل ما با دلایلی مثل حقیقت و ماهیت زمان اثبات می‌کند که جهان سیال است و تشابه صور متعاقب باعث اشتباه حس می‌شود؟ در ضمن چگونه آن حقایق عالم ملکوت که لطیف هستد وقتی تنزل و تجلی پیدا کردند متکاثف و صفت می‌شوند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برداشت خوب و درستی است 2- در «برهان صدیقین» روشن می‌شود که نزول وجود، به جهت نقص‌هایی که در آن نزول پیدا می‌شود موجب تکاثف می‌گردد و این به جهت وجودِ مرتبه است و نه مربوط به ذات وجود باشد. موفق باشید

30050
متن پرسش
سلام خدمت استاد: جوانی هستم در یک خانواده مذهبی؛ با وجود مطالعاتی فروانی که در زمینه ی خداشناسی و دین شناسی داشته ام، اصلا قانع نشده و نسبت به عدل خدا و فلسفه خلقت انسان کاملا بدبین هستم؛ بدین منظور نماز و روزه و امورات عبادی را تعطیل کرده ام، نه به خاطر دشمنی بلکه به خاطر اینکه نمی توانم خدایی را عبادت کنم که نسبت به عدالت او شک دارم. از این به بعد روند زندگی خودم را مطابق امور وجدانیم قرار داده ام، یعنی برای خودم خط قرمز هایی از قبیل ظلم نکردن، احترام به والدین، مال حلال و... قرار داده ام و کاری به کار دین و انقلاب و خدا هم ندارم. سوال اصلی و اساسی من از شما این است که با این رویه اگر پیش بروم، در آخرت معذبم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نمی‌دانم. آن مربوط به خداوند است ولی بالاخره خداوند با ارسال رسولان، راهی مقابل ما قرار داده تا نه‌تنها از آن مشکلات و شبهاتی که برایتان پیش آمده، عبور کنید بلکه به عالی‌ترین محبوب که معبود حقیقی انسان است برسید. به گفته‌ی جناب مولوی: «اگر که یار نداری، چرا طلب نکنی / وگر به یار رسیدی، چرا طرب نکنی. به خیره‌گی بنشینی که این عجب کاری است / عجب تویی که هوای چنین عجب نکنی». موفق باشید

28629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما اشارات مهمی داشتید که باید هرکس بداند که کجای تاریخ قرار دارد تا تاثیر گذار باشد، مثل خیلی از بزرگان و شهدای اخیر، حرف رو طولانی نمی‌کنم بنده که یک خانوم خانه دار که دانشگاه و حوزه هم نرفته، آیا با کسب علم باید به اینجا برسم یا فقط با تقوا و ریاضت ها و خودسازی؟ اگر مطلبی هست برای بنده بگذارید، یا از جزوات تون کدوم به بنده کمک میکنه؟ مثلا یکی از شاگردانتون میگفتن که ما وقتی سر مزار حافظ که میریم کتاب حافظ رو به این نیت اونجا باز می‌کنیم که ایشان به ما بگن کجای تاریخ هستیم و چه باید بکنیم! شایدم کلا بنده صحبت های شما رو اشتباه برداشت کردم بفرمایید. لطفا جواب را در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی مهمی است که انسان زمانه‌ی خود را بشناسد و خود را در حیطه‌ی زمانه‌ای که اراده‌ی الهی آن را شکل داده، قرار دهد. مباحثی مثل جزوات «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» و «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» و  «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بعد از موضوع «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28478
متن پرسش
سلام استاد عزیزم خدا قوت: در پناه خدا همواره موید باشید، سوال یکی از خواهران مدیر را عینا خدمتتان ارسال می کنم پاسخهایی دادم ولی ظاهرا قانع کننده نبود. مدتی است که فکرم مشغول سئوالی در مورد مقام معظم رهبری است. و آن اینکه چرا رهبر طی این سالها در مورد اختلاسهای میلیاردی که باعث رنجش روح و روان مردم شده و آنها را آزار می‌دهد سخنی نگفته اند؟ و بطور جدی با آن برخورد نکرده اند؟! ذر این مسئله که ایشان و خانواده شان پاکدست هستند حرفی نیست در این مسئله که سالهاست از اقتصاد مقاومتی سخن می‌گویند خوب حرفی نیست، اما وقتی ما به حکومت علی (ع) نگاه می‌کنیم حفاظت از بیت المال خیلی برایشان مهم بوده، اما ما یک سخنرانی از رهبر بیاد نداریم که اعتراض جدی به اختلاسها و برنامه ایی برای پیشگیری از اختلاسها داشته باشند! دوست دارم یک جواب منطقی بشنوم. و اگر پاسخ بدید ممنون میشم. بخشی از وظیفه رهبر جامعه در این است که بطور جدی از اموال و سرمایه های کشور محافظت کنه و حتی زمانی را بیاد دارم اختلاس بزرگی شده بود و رهبر آن را مسئله کوچک و بی اهمیت خواندند! و من خیلی تعجب کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اولاً: طبق قانون اساسی رهبر انقلاب جایگاه خاصی دارند و نباید ایشان را با امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در امورات اجرایی مقایسه کرد. ثانیاً: به این فکر کنید که برای آبادکردن دهی، نباید شهری را خراب کرد. مهم، حفظ انقلاب است در طوفان امواجی که انقلاب را به صورت‌های مختلف تهدید می‌کند. زیرا ذات انقلاب اسلامی و حضور تاریخی آن، آن‌چنان توانا می‌باشد که بالاخره از این انحرافات با حکمت نایب الإمامیِ آیت اللّه خامنه‌ای عبور می‌کند. نمونه‌اش ظاهرشدن بستری است که امروزه شما شاهد محاکمه‌ی اختلاس‌کنندگان هستید. آیا با توجه به همین حکمت خاص ایشان نیست که می‌توان به آینده‌ای مبرّا از این اختلاس‌ها امیدوار بود و در دل آن معلوم کرد که جریان‌های به اصطلاح اصلاح‌طلبی چه اندازه به چهره‌ی این انقلاب ضربه زده‌اند؟ و در همین راستا امثال آقای خوئینی‌ها و تاج‌زاده‌ها برای معلوم نشدن ضربه‌هایی که آن‌ها به انقلاب زده‌اند، سعی می‌کنند رهبر انقلاب را مقصر خطاهای خودشان قلمداد کنند. در حالی‌که هنر فوق‌العاده حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب آن بود که این افراد برای ارائه‌ی خود و نظرات خود میدان کامل داشته باشند و همین امر موجب می‌شود که نتوانند مقصر امور را رهبر انقلاب بدانند و از آن طرف رهبر معظم انقلاب در آن حدّ که جهت کلّی انقلاب محفوظ بماند، بر امور نظارت داشتند و دارند. موفق باشید

27819
متن پرسش
سلام علیکم: با تسلیت ایام شهادت امیرالمومنین و التماس دعا در این لیالی پر عظمت؛ استاد عزیز در مباحث اخیرتان درباره خودآگاهی بشر امروز نسبت به دعا نکات ظریفی را متذکر شدید و بسیار قابل تامل است. اینکه بشر به حالت قرون وسطایی، به حالت جدایی نظر و دعا از عمل دچار شد و می‌رفت عملش را انجام می‌داد و اوقاتی هم دعا می‌کرد و در یک حالت فردی مشغول راز و نیاز و طلب فردی از خدا می‌شد و این دعا مقابلش افق و جهانی متعالی و قدسی باز نمی‌کرد که بتواند هویت جمعی هم پیدا کند و هم و غم تمدن سازی و جامعه پردازی کند. بشر مدرن هم که خواست هویت جمعی را زنده کند و روح اجتماعی را احیا کند و از حالت قرون وسطایی و پذیرش عقایدی جهت حفظ شخصی خود و مطابقت با آنچه بوده رها کند و ظرفیت های فراروری طبیعت را هم در عین حال استفاده کند، به رویکردی رفت که هویت انسان ارضای حال درونی و حضور علمی اش منهای عقل قدسی به قصد تبدیل نظام عالم متناسب مطلوب او و تغییر مناسبات در جهت منقطع از ملکوت و قدس بود و دیگر دعا به غریبت عجیبی رفت و بشر مدرن به حالاتی نزدیک شد که حضرتعالی در ذیل آیات شریفه مطرح شده در ابتدای کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم درباره اش بیاناتی داشتید. اما حقیقتا اگر ایمان زاینده و فیّاض و در تراز سیره معصومین و زعمای ربانی پیدا کنیم و در یک نگاه کلان و جامع ببینیم، اتفاقا ادعیه به ما، ظرفیت رشد بستر روحی جهت حضور با هویت جمعی جهت تمدن سازی توحیدی و ظهور و بروز اجتماعی را می‌دهد و دیگر دین و دعا را در حد دانایی ها و دارایی های شخصی که تعالیم کلی است و در محدوده شخصی مناجات می‌کنیم و عمل مان هم متفاوت از نظر است، نمی آوریم و از بستر مدرن و انسان ابزار ساز و انسان غریب با عالم قدس و گشودن جهان قدسی و در تراز ابدیت و عزت حقیقی بشر هم عبور می‌کنیم. در دعای عهد می‌خوانیم «و اوسع منهجه» یعنی بارالها مسیر ظهورش را وسیع بگردان. این همان گمشده و خودآگاهی است که جا دارد بسیار درباره اش تامل کنیم که از خداوند می‌خواهیم که بستر روحی و ظرف وجودی ما را عظیم کند و اراده ما را به وسعت عزت و تعالی بشر با حضور و ولایت وجود نازنین انسان کامل قرار دهد تا بتوانیم با تمام وجود در جهت وسیع کردن مسیر و راه عصر ظهور بکوشیم و افق مد نظرمان هم عالم انسان دینی و پیرو حضرت ولیعصر است که دیگر دعا و عمل خود را در اختیار کسی قرار می‌دهد که انسان کامل است و در ادعیه به انوار الهی متوسل می‌شود تا هر چه بیشتر حقایق را درک کرده و در مسیر تمدن سازی و جامعه سازی با ولی خدا همراه شود و با استقامت و عشق برخاسته از آن ادعیه ثابت قدم و بدون شک و شبهه و بدور از ظلمات وجودی بماند و این همان نکته ای است که امام و شهدا را آن انسان های عزیز و تراز اسلام و قرآن کرد. این بشخصه نظر من درباره مبحث مطرح شده و زیبای حضرتعالی بود که بسیار جای تامل دارد و امیدوارم بتوانیم روی آن دقیق، تعمق و تدبر کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مقصدی که سعی شده بود در رابطه با دعا در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، به خوبی تبیین فرموده‌اید. آری! حقیقتاً دعا ما را در جهانی بس گشوده و در عین حال کیفی و تعالی‌بخش وارد می‌کند تا همه‌چیز معنای دیگری پیدا کند و این به معنای برآورده‌شدن حاجات اصیل انسان است. زیرا در آن فضا معنایی از زندگی در مقابل انسان قرار می‌گیرد که عملاً خود را در بهشت احساس می‌کند. بهشت، به همان معنایی که هر آنچه انسان بخواهد در اختیار اوست. موفق باشید 

27704
متن پرسش
سلام: من دختر نوجوان ۱۷ ساله هستم یکی از اقوام یکسال است که به کلاس های آقای مظاهری می‌رود و من را ترغیب به رفتن در این کلاس‌ها کرده است از جمله توضیحات ایشان در مورد این کلاس ها بدین‌گونه بوده که ده سال آینده ایده آل خود را تصور کرده و می‌بینی و کامل احساس می‌کنی خود را در آن شرایط یعنی ۱۰ سال خود را با یکسری تکنیک همراه اصوات و بو.... احساس می‌کنی و مسیر طی شده. را هم متوجه می‌شوی طبق گفته این شخص بعد از این کلاس‌ها و تکنیک ها تا چند ساعت حال آدم بد است ولی خوب می‌شود و طبق ادعای ایشان انسان به درجه ای می‌رسد که می‌تواند استعداد ها.. کشف و تنها به خود و خدا متکی است نه نذر و نیاز... نظر شما چیست؟ آیا من شرکت کنم در این کلاس‌ها یا مثل حلقه عرفان بوده چون این شخص حلقه عرفان را تمجید می‌کند من این قدرت را دوست دارم اما نگران اعتقادات خود هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقایی که می‌فرمایید نمی‌شناسم. ولی با توجه به آنچه شرح می‌دهید مسلّم انسان در این موارد گرفتار توهّمات خودساخته می‌شود و از واقعیات و از آن مهم‌تر از حقایق باز می‌ماند. موفق باشید

27378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب دو سوال از محضرتان داشتم: ۱. اینکه به عدد نفوس راه برای رسیدن به خدا هست و از طرفی یک دین و یک شریعت، این طور می شود نتیجه گرفت که تفاوت در نسبت برقرار کردن با شریعت است که راه ها مختلف است؟ ۲. در رابطه با بحث تبلیغ بحث روش های سنتی و نوین همچنان مطرح است. سوالم این است در رابطه با استفاده با ابزارهای نوین سنخیت روح حاکم بر دین با این ابزارها چگونه در نظر گرفته می شود؟ چگونه مبلغ سوژه ی تکنیک نشود؟ اگر مباحثی در این زمینه موجود است ارجاع دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف خوبی است. ۲. باید بتوانیم در ابزارهای نوین به حکم ولایت اسلامی تصرف کنیم و آن‌ها را تسخیر خود نماییم. شهید آوینی در مقاله «چگونه هنرها را به خدمت اسلام درآوریم» نکاتی در این رابطه دارند خوب است به آن مقاله که در اینترنت هست، رجوع شود. موفق باشید

26685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: سؤالی داشتم. ‌طلبه پایه دومی هستم که پیام تعطیلی مدرسة علمیّة به دستم رسید. مطالعه های آزادم رو تا الآن تحت نظر اساتیدی که کتب علّامه مطهری رو پیشنهاد می کردند پیش می بردم. اتفاقات دیگری برایم افتاد و سخن مقام معظّم رهبری به گوشم رسید که فرمودند: جوانان، گوشتان به دهان امام باشد و ببینید امام چه می گوید. از طرفی گفته شده است کسی که هرکس می خواهد در حوزه حرفی برای گفتن داشته باشد باید مطالعهٔ آثار شهید مطهری را پیش بگیرد. از طرفی دیگر علاقه به مطالعه کتب روایتی (نهج البلاغه و الغدیر و...) و کتب آیت الله خامنه ای دارم. و چه و چه... چه ملاکیست برای مطالعه غیر درسی یک طلبه؟ اولویت را با چه ملاکی باید چید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مواردی که نام برده‌اید همه را باید ورود کنید ولی فعلا ببینید ذوق شما در کدام مورد است، همان را فعلا دنبال بفرمایید. موفق باشید

26239
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: چرا وقتی دچار گناه کبیره می شوم افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده به سراغم می آید، اما وقتی توبه کرده و مدتی گتاه نمی کنم دیگر خبری از افکار و وسوسه های پوچ و بیهوده نیست؟ چه اتفاقی می افتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در گناه، امیدِ شیطان بیشتر می‌شود و شروع می‌کند به وسوسه‌های جدیدکردن. موفق باشید

25977
متن پرسش
من در گیر شخصیتی هستم که فکر می کنم ساحری قوی ست و شبانه روز با خدعه با من سخن می گوید و افرادش نیز مرا تحت نظر دارند. در تمامی خیالات و افکار من مداخله کرده و امور را برایم مشتبه می سازد. از استاد (فایل های صوتی) شنیدم که فرمودند کتاب اپانیشاد ها را نیز مطالعه نموده اند و از جایی شنیده ام چیزی وجود داشته با آن به زنان تجاوز می کردند (چیزی شبیه به سحر.) چون این اتفاق (تجاوز در خواب و بیداری) برایم رخ داده است و می دهد از شما درخواست راهنمایی دارم. من در زندگی ام سخنرانی افراد مختلفی را گوش کرده ام و از مباحث استاد بسیار بهره بردم هم به برکت حدیث امام صادق (ع) و هم تفسیر دقیق ایشان لذا خواهشمندم در رابطه با موضوع بنده نیز مرا راهنمایی فرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست کمی با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و پیشنهادهای آن کتاب دست و پنجه نرم کنید. از ورزش و تمرکز در حرکات ورزشی غافل نباشید. امروز، فعالیت‌های اجتماعی و هماهنگ‌شدن با افقِ دیدِ مقام معظم رهبری، در بسیاری امور راه‌گشاست. موفق باشید

25952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام به استاد گرامی: علامه طهرانی و بسیاری از علما و اهل عرفان معتقدند که رفتن به سینما به ویژه برای طلاب مضر است و در روح آنها اثرات منفی دارد لذا از جنابعالی پرسشی داشتم و آن اینکه اگر ما طلاب به سینما نرویم چگونه می توانیم در مقابل فیلم های بد بایستیم و از تشریع آنها جلوگیری کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در حال حاضر شرایط متفاوت باشد. ولی با این‌همه تا می‌شود نباید با لباس روحانی در سینما حاضر شد، مگر در رابطه با فیلم‌های ارزشی که جنبه‌ی تقویت و تبلیغ آن‌ها به میان آید. موفق باشید

24118
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید روح عظیم الملائکه است. یعنی روح هم ملکی است که جامع همه اسماء است؟ می توان گفت اسم الله هم ملک دارد؟ سوال دیگر اینکه اسم مضل خودش هم غیر اینکه شیطان مظهر این اسم است ملکی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی پایِ ملک و فرشته‌بودن روح به میان آید، با توجه به این‌که مقام فرشتگان «ما منّا إلا و لهُ مقامُ المعلوم» است نمی‌شود بحث جامعیت اسماء را در مورد آن‌ها به میان آورد، مگر آن‌که روح را خارج از مقام فرشتگان بدانیم که آن نیز در جای خود نکته‌ای است. موفق باشید

نمایش چاپی