باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند اصل کار اشکال ندارد و شاید کمکی به جذب نقدینگیِ سرگردان هم بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد، ورودی نداشتهام و تجربهای ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید چند بحث را جمع کرد. یکی تقدیراتی را که هر کس دارد و دیگر انسان در دلِ تقدیرات، اختیاراتش را شکل میدهد و سوم، بحث نظام احسن عالَم است که لازمهی هر کدام از این مباحث، مطالعات طولانی نیاز دارد و در محدودهی سؤال و جواب نمیگنجد. بد نیست از کتاب «عدل الهی» و انسان و سرنوشت از مرحوم شهید مطهری شروع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور کمالی که بناست خودِ ما اراده کنیم تا به آن برسیم، غیر از کمالی است که از مواهب الهی و به ارادهی ما انجام نمیشود. حوزهی جبر و اختیار در مورد اول معنا دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه علم امام ذاتی نیست، بحثی نمیباشد. برای روشنشدن مطلب، قسمتی از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را خدمتتان ارسال میکنم، إنشاءاللّه مطلب روشن میشود: موفق باشید
علم امام
طبق آيهي «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»[1] که ميفرمايد برخي پيامبران، را بر برخي ديگر برتري داديم. از آن جایی که ولايت آنها باطن نبوتشان است[2] پس ولایتشان متفاوت ميباشد و ريشـهي اين تفاوت در «مراتب معرفت و علم» و «قدرت روحي» آنهاست. به طوري كه عاصفبنبَرْخِيا كه مقداري از «علم كتاب» برخوردار بود بر اساس ولايت تکويني که داشت توانست قبل از اينكه حضرت سليمان چشمشان را برهم زنند یا چشمشان را برگردانند، تخت بلقيس را از يَمَن به اورشليم بياورد. قرآن در اين باره ميفرمايد: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[3] آنكس كه مقداري از علم كتاب را ميدانست گفت: من آن را در كمتر از چشم بههمزدني نزد تو حاضر ميكنم. در مقابل اين علم كه مربوط به عاصفبنبرخيا است در قرآن داريم كه: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[4] وكافران برتو اعتراض ميكنند كه تو رسول خدا نيستي، بگو: تنها گواه بين من و شما خداست و آنكه علمِ به كتاب نزد وي است. اين آيه ميفرمايد: علاوه بر معجزهبودن قرآن كه گواه است بر اينكه تو پيامبر و فرستادهي خدا هستي، آنكس كه همهي «علمِ كتاب» در نزد اوست نيز گواه است براينكه تو فرستادهي خدايي .
طبق آيهي اخير روشن ميشود كسي در زمانِ نزول آيه بوده كه «علمِ كتاب» در نزدش بوده و شهادت ميداده که پيامبر (ص) فرستادهي خداست. و چون آيه در مكه نازل شده، بنا به بسياري از روايات شيعه و سني، مصداق آيه به طور مستقيم علي (ع) و به تبع آن اهلالبيت (ع) اند كه داراي علمي ميباشند كه مانند عاصف بن برخيا، موجب تصرف در مبادي عالم ميشود، منتها مقداري از آن علم در نزد عاصف بن برخيا بود، و آن علم مربوط به مقام «امر» است كه مقام ماوراء عالم ماده و عالم تدريج و زمان است. چون قرآن ميفرمايد: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[5] حال با توجه به اينكه عاصفبنبرخيا جزئي از اين علم را داراست و توانست آنچنان در عالم تصرف كند كه تخت بلقيس را قبل از بههمخوردن چشم به محضر حضرت سليمان بياورد، وسعت ولايت تكويني علي (ع) را ملاحظه فرمائيد كه حضرت از همهي «علم كتاب» برخورداراند، همچنانكه امام صادق (ع) فرمودند: آنچه عاصف داشت قطرهاي از اقيانوسي بود كه همهي آن نزد ما است.[6]
در روايت هست که سدير نقل ميکند: «من و ابوبصير و يحيي بزّاز و ... در مجلس حضرت صادق (ع) بوديم، ناگهان آن حضرت با حال غضب در مجلس وارد شدند و چون در جاي خود قرار گرفتند، گفتند: «يا عَجباً لِاَقوامٍ يَزْعَمُون اِنّا نَعْلَمُ الْغَيْب، لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ الله عَزّوجل» جاي تعجب است که عدهاي گمان ميکنند ما علم غيب داريم، جز خدا كسي عالم به غيب نيست، من قصد داشتم كه كنيز خود را با زدن ادب كنم، از دست من فرار كرد و من ندانستم در كدام یك از اطاقهاي خانه مخفي شده است! سدير ميگويد: چون حضرت برخاستند و به طرف منزل رفتند من و ابوبصير و ميسّر به منزل آن حضرت رفتيم و عرض كرديم: فدايت شوم ما امروز در بارهي آن كنيز از شما شنيديم كه چنين و چنان فرموديد و ما نميخواهيم به شما نسبت علم غيب دهيم وليكن ما ميدانيم كه حقاً شما علوم بسيار فراواني داريد! حضرت فرمودند: اي سدير آيا قرآن ميخواني؟ عرض كردم بلي. فرمودند: هيچ اين آيه را خواندهاي كه ميفرمايد: «قال الَّذي عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا اتيكَ بِه قَبْلَ اَنْ يَرْتَدَّ اِلَيْكَ طَرْفك» عرض كردم؛ آري كه حضرت سليمان به اطرافيان خود فرمود: كدام یك تخت بلقيس را براي من ميآوريد؟ «قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنّ اَنَا آتيك بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ اِنّي عليه لِقَويٌ اَمينٌ» عفريتي كه از طايفهي جن بود گفت: قبل از اينكه از جايت بلند شوي ميآورم ولي «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[7] آن کسي که مقداري از علم کتاب نزد او بود گفت: من آن را نزد تو ميآورم قبل از آن که چشم خود را به طرف ديگر بگرداني، زيرا جناب آصفبن برخيا برعکس عفريت جن از مبادي ديگري عمل ميكرد که فوق زمان و مکان بود.
حضرت فرمودند: آيا دانستي كه او [آصف] چقدر از كتاب الهي علم دارد؟ عرض كردم شما براي من بيان بفرماييد. حضرت فرمودند: به اندازهي يك قطره نسبت به اقيانوس، به اين مقدار عاصفبنبرخيا از كتاب الهي علم داشت... اي سدير آيا در كتاب خدا اين آيه را يافتهاي كه ميفرمايد: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[8] اي پيامبر! بگو کافي است اينکه خدا شهادت ميدهد به رسالت من و آن کسي که «علمِ کتاب» نزد اوست. سدير گفت: بلي اين آيه را هم خواندهام. حضرت فرمودند: آيا کسي که تمام کتاب را ميداند با فهمتر است يا کسي که بعضي از آن را ميداند؟ عرض کردم؛ بلکه کسي که تمام علم کتاب را ميداند. آنگاه حضرت با دست خود اشاره به سينهشان نمودند و فرمودند: به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست. [9] ملاحظه فرمائيد که چگونه امام (ع) از طريق اين آيه ما را متوجه مقام خود نمودند.
ائمه (ع) از آن جهت كه در مقام تکوينِ خود واسطهي فيض هستند، مقامشان فوق جبرائيل و میكائيل است ولي از آن جهت كه ميخواهند به صورت عادي زندگي كنند علمي از خدا طلب نميكنند و موضوع پنهانبودن محل كنيز براي آن حضرت از اين نوع است. متوجه باشيد که حضرت (ع) با طرح موضوع کنيز و پنهان شدن او ميخواهند علم ذاتي را از خود نفي کنند و روشن کنند علم ذاتي مربوط به خدا است ولي اين بدين معني نيست كه هر علمي را امام بخواهد خداوند به او ارزاني ننمايد.
[1] - سورهي بقره، آيهي ۲۵۳.
[2] - در رابطه با این که ولایت، باطن نبوت است فرموده اند: چون «وَلي» مخاطب به خطاب «اقْبل» است و نبي مخاطب به خطاب «ادبر» بعد از «اقْبل» است، پس نبوت بدون ولايت صورت نبندد، ولي ولايت بينبوت ممكن است و از اين جهت ولايت تکويني منحصر به پيامبر نيست.
[3] - سورهي نمل، آيهي ۴۰.
[4] - سورهي رعد، آيهي ۴۳.
[5] - سورهي يس، آيهي ۸۲.
[6] - الکافی، ج۱، ص ۲۵۷. حضرت فرمودند: آنچه نزد جناب عاصف بود «قَدرُ قَطرَةٍ مِن الماء فی البَحر الاَخضر» به اندازه قطره آبی بود از دریای سبز یا بحر محیط.
[7] - سورهي نمل، آيهي ۴۰.
[8]- سورهي رعد، آيهي ۴۳.
[9]- اصول کافي، ج ۱، ص ۲۵۷.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت امام بر همهی جهان است و بر افرادی که رابطهی خاص با آن حضرت برقرار کنند از طریق رعایت دستورات شرع، آن حضرت ولایت خاص دارند. ولی موضوع حاکمیتِ اجتماعی، سیاسیِ آن حضرت بستگی به آمادگی بشریت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رفقا در حال فعالیت در مناطق سیلزده هستند و خوب است که در صورت امکان به آنها کمک شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همهی بالقوهها به بالفعل تبدیل شد دیگر زمانی نمیماند تا بپرسیم در چه زمانی قیامت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه علامه طباطبایی میفرمایند بحث در آن است که شرک، نفی شود و بیان میکنند که شرک، انسان را در زمره ظالمین وارد مینماید و آدمی مستحق مجازاتهایی میشود که خداوند در کلام خود به ظالمین وعده داده است. لذا خداوند میفرماید: غیر از خداوند کسی را به عنوان منشأ اثر نخوانید، در حالیکه نه برای شما توان ایجاد نفعی را دارد و نه توان دفع ضرری را. ۲. بقیه جواب سؤال خود را در جواب سؤال شماره 31672 دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق چنین تقدیر فرمودهاند. بالاخره چشم برای دیدن و گوش برای شنیدن است و ماه رجب برای یگانهشدن با خداوند میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه بنده دعاگو خواهم بود. اگر در رجوع به معارف الهی مثل توحید و معرفت نفس جدّی باشید، و در این مسیر، تقوا را هم رعایت کنید بهخوبی همهی مسائل که فرمودید روشن خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکتهی خوبی را متذکر شدید زیرا ما از طریق مکتب حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» به کلّی خود را از دوگانهی توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی میتوانیم خارج کنیم و تعریفِ دیگری از انسان را ارائه دهیم، تعریفی که جهان تشنهی آن است و حاج قاسمها با بصیرت خاص جهانیشان نمادِ آن جهان هستند. ۲. آقای دکتر داوری به عنوان یک فیلسوف، بنا دارند فیلسوفی کنند و متذکر وضع تاریخی باشند که بشر گرفتار آن است و در هر سه یادداشت خود در مورد کرونا، ما را به تفکر نسبت به وضعی که در آن هستیم، دعوت میکنند و با توجه به این امر، خود را در جایگاهی نمیبینند که احساس کنند باید نسبت به حاج قاسم سخن بگویند وگرنه در این مورد، نگاهِ خوبی دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه فرمودهاید کاملاً درست است. با توجه به همین نکات به این سخن فکر کنید که حکمت متعالیه اگر درست چشیده شود دروازهی ورود به عرفانِ ابنعربی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم باید در مورد کربلا به این امور پرداخته شود. خود حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» آنطور برنامهریزی کردند و از قبل مشخص کردند که کار به شهادت میکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک صحت و عدم صحتِ خطورات، مطابقت آنها با عقل و شرع است، وگرنه نباید آنها را پیروی نمود. زیرا اگر به آنها میدان دهید شیطان از طریق قوهی واهمه، عَنان امورات شما را در برمیگیرد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: خواستم نظرتون رو در باره این سخن جویا شوم بعید نیست امتحان اربعین، پیشدرآمدِ امتحان بزرگ ظهور باشد. اگر مؤمنین در امتحان اربعین سربلند شدند، میشود در امتحان ظهور رویشان حساب کرد. با اربعین ساده برخورد نکنیم؛ توابین هم با حضور امام حسین (ع) در کربلا ساده برخورد کردند آن بلا سرشان آمد که تا ابد نامشان جامانده کربلا شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی درستی است. عرض بنده در کتاب «اربعین حسینی، امکان حضور در تاریخی دیگر» آن است که این رخداد را باید جدّی بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «یداللّه مغلوله» نیست، بحث در «أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها»ست. زیرا نفس ناطقه در دورهی جنینی اعضای خود را میسازد تا در دنیا از آنها استفاده کند. ولی در حیات دنیایی شرایط ساختن اعضا برای نفس، فراهم نیست. موفق باشید
سلام علیکم: ضمن عرض تشکر و سپاس فراوان و عذرخواهی بابت اینکه وقت ارزشمندتان را می گیرم. مطلب اولی که در ذهن جای سوال است و دلیل قانع کننده ایی وجود ندارد، ایجاد شوک به بازار و بحرانی کردن اوضاع و جار و جنجال و هیاهوی سیاسی اجتماعی اقتصادی توسط دولت با اجرای مرحله اول طرح آزادسازی یارانه ها است؟ چرا؟ طرح اصلی می توانست با مدیریت بسیار بهتری پس از آماده سازی زیرساختهای آن اجرا می شد! که بنظر طرح خوبی هم باشد. با این روش و افزایش قیمت جهشی هم روان مردم و هم بازار به هم ریخت و آب گل آلود شد، قیمت ها هم غیر از ۴ قلم مابقی نیز افزایش پیدا میکند هیچ بلکه همه چیز حتی مشاغل خدماتی و... افزایش قیمت داریم... در صورتی که حالا دولت هم قول داده قیمت اقلام معیشتی و نه همه چیز را به قبل از اجرای مرحله برگرداند. بهر حال ظاهرا چونکه طرح اصلی بزودی شروع میشد دلایل اجرا نکردن مرحله اول بیشتر از اجرای آن بود. مطلب دوم اینکه از تاریخ شروع طرح مرحله اول؛ معاون وزیر صمت در بخشنامه ای اعلام کرد که کالاهای اساسی شامل روغن نباتی، گوشت مرغ، تخم مرغ و لبنیات حتی اگر قبل از ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ تولید شدهاند، با قیمتهای جدید عرضه شوند! خوب چرا؟ استاد گرامی نظرتان را لطفا شفاف بیان کنید، اینکه مشخص است افراد منفعت طلب با درصد خاصی که بطور کلان کالای اساسی مثل روغن و ماکارانی احتکار کردند سود نجومی میبرند! فاصله و شکاف طبقاتی در جامعه بیشتر میشه! و ... خود دولت که ذخیره کالای اساسی کرده نیز بیشترین مقدار از این اقلام معیشتی مردم را نزد خودش دارد! استاد این بخشنامه دولت را چه کارش کنیم دیگر؟ بنظر شما روش حکمرانی علوی اینگونه است یا خیر؟ تکلیف ما در این شرایط چیست که اگر رسانه ایی کنیم دشمن موج سواری میکنه اگر نگیم کمک به ظلم بزرگی کرده ایم؟ مطلب سوم: ما رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله را حجت الله در میان خود می دانیم که خواست و اراده الهی در زمانه ما بر قلب ایشان تجلی پیدا میکنه و تبعیت از فرمایشات ایشان مرز ما را و جهت مان را مشخص میکند که در زمین دشمن هستیم یا در جهت تحقق آرمان های انقلاب اسلامی. استاد گرامی لطفا راهنمائی بفرمائید نحوه مواجه ما پیرامون ابهاماتی که مطرح شد چگونه باشد که در خط ولایت بمانیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که در هر حال دولت باید اینکار را انجام میداد و بعضی از متخصصین علم اقتصاد معتقدند دیر هم شده است زیرا پشت پرده تحریمها، موضوع کمارزششدنِ پول ملی، دام بسیار بزرگی بود که مذاکره، بهانهای بیش نبود و برنامه تحریمها به عنوان یکی از بزرگترین نقشههای دشمن استکباری امر بسیار جدّی برای ضربهزدن به موجودیت انقلاب بود و معلوم است که مقابله با نقشه حسابشده دشمن، این نوع مشکلات را پیش خواهد آورد و عمده عزم خوب دولت است که در مقابل این نوع مشکلات که یاران داخلی استکبار و جریانهای بیرونی، شدیداً به آن امیدوارند و بدان دامن میزنند، عقبنشینی نمیکند و با توجه به اطلاعاتی که بنده دارم بالاخره باید این کار انجام میشد. و همانطور که ما در جنگ نظامی شهید دادیم و شکست نخوردیدم، هرچند که بعضاً از بعضی از صفات با ندانمکاریهای خود، مشکلاتی برایمان پیش آمد؛ در موضوع جنگ اقتصادی با ندانمکاریهایی که همچنان مرتکب میشویم، ولی در کلّیّت با همه تلفاتی که دادهایم و باز هم میدهیم، به جهت رویکرد توحیدی انقلاب از یک طرف و به جهت ولایت الهی با مظهریت ولایت فقیه از طرف دیگر، حتماً پیروزی از آن ملت ایران است. به این فکر کنید که اگر حقیقتاً برنامه دولت، برنامه غلط و مفیدی نیست، چرا رسانههای بیگانه به جای نقد علمی، سعی بر دروغپراکنی دارند و موضوع را درست از همه جهات برعکس جلوه میدهند و این نکته بسیار مهمی میباشد. آیا این نوع تصمیمات که مطمئناً به نفع طبقات ضعیف میباشد، یکی از ابعاد روحانی نهفته در ذات انقلاب اسلامی نیست که بر خلاف جریانهای نئولیبرالهای اقتصادی دارد عمل میشود؟ آیا با این نوع تصمیمگیریها نباید به بازگشت سیاست دینی به سیاست ایران امیدوار بود؟ این امری است که در بطن انقلاب نهفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید با دقت موضوع را دنبال کرد و آن قسمت از حضور مسلمانان به رهبری سعد بن ابیوقاص و مذاکرهی او با رستم فرخزاد را با جریانهای بعدی که به نام تبلیغ اسلام، غارت و غنیمت را دنبال میکردند، از هم جدا نمود. آری! واقعاً وقتی امام معصوم حاکم نباشد، چنین انحرافاتی پیش میآید. شرکت جناب سلمان و سایر صحابه مربوط به همان جبههای است که سعد ابن ابی وقاص فرماندهی آن را داشت و آنها کاری کردند که موانع حضور اسلام در ایران برطرف شود و به همین جهت وقتی باز ایرانیان حکومت را در اختیار گرفتند، از اسلام عدول نکردند زیرا خودشان به دنبال اسلام بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: دین من سمحهی سهله است. این یعنی دین اسلام به خودی خود دینی است که در دل خود سختگیری ندارد. حال عدهای به بهانهی این جمله مثلاً ادعا دارند باید احکام اسلام را تعطیل کرد. در حالیکه بحث بر سر آن است که احکام اسلام به خودی خود سخت و طاقتفرسا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است که در نگاه آنتروپولیکال ما با انسانی روبهرو هستیم که در جهان هستی به هیچ اصلی متصل نیست و پذیرفته است همچنان سرگردان بماند و معنایی برای زندگی ماورای چنین سرگردانی نمیشناسد و به همین جهت عملاً گرفتار نیهیلیسم میشود با اینکه جانش نسبت به این حالت، ناراحت و نگران است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما با محبت، مسئله را حلّ کنید. قرآن میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ اِدْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در این فکر هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در سخن عطار مییابیم که در یک نگاه کلی اگر توانستیم راه را درست تشخیص دهیم، در امور جزئی نباید وسواس به خرج داد 2- با همین دقت که باید مدار فکریِ فرد را شناخت و بعد او را پذیرفت؛ خودِ این دقت کمک میکند که انسان به دنبال هرکسی راه نیفتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست، جریانی که آن مصاحبه را به هر بهانهای ترتیب داده، پروژه بعدی آن، انتشار آن بوده. چه آقای ظریف خواسته باشند و چه نخواسته باشند. همچنان که عرض شد ما باید با نگاه پدیدارشناسانه به این جریان نظر کنیم تا مردم ما به این نتیجه برسند که برای ادامه انقلاب، این تفکر، ناتوان است بدون آنکه خود را گرفتار دعوای حیدری و نعمتی بکنیم. موفق باشید