بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ببخشید: در توقیع امام زمان (عج) اومده خمس در زمان غیبت مباحه، چرا الان پرداخت خمس واجبه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقها در جمع‌بندی که نسبت به روایات دارند و خاص و عام‌کردنِ روایات با ادله‌ی قابل قبول به این نتیجه رسیده‌اند که ملاحظه می‌فرمایید. حتی حضرت امام در کتاب «کشف‌الأسرار» با ادله‌ی کافی این امر را روشن می‌کنند که چرا باید خمس و سهم امام در زمان غیبت داده شود و حوزه‌های علمیه برای حفظ اسلام در این امر پایدار بماند. موفق باشید

24544
متن پرسش
با سلام: استاد تسلیت عرض می کنم و برایتان از حضرت حق صبری جمیل خواستارم. استاد نحوه‌ی مواجهه با افراد مختلف در مقام تلنگر چگونه باید باشد؟ چه افرادی پذیرش اسم ارحم الراحمین را دارند، چه افرادی شدیدالعقاب و... آیا فهم این مطلب متوقف بر فهم دقیق معرفت نفس و اسماء الهی‌ست؟ لطفا برای دستیابی به این مهم بنده رو راهنمایی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اُنس و تدبّر در قرآن در این مورد راه‌گشاست تا حضرت حق از طریق انسان آن‌چه را می‌خواهد اظهار نماید زیرا تنها حضرت حق نافذ است و باید در هر حال پروردگار عالمیان را به میان آورد. آری! معرفت نفس جهت تدبّر در قرآن مقدمه‌ی خوبی است. موفق باشید

24269
متن پرسش
سلام بر استاد و سلام بر آغاز و پایان ماه مبارک رمضان: اون شماره کارتی که قبلا داده بودید برای سیل هنوز پابرجاست؟ یعنی میتونیم به همون واریزی داشته باشیم. مورد اطمینانه دیگه که حتما به سیل زدگان برسه ان شاءلله. ضمنا اگه ممکنه دوباره شماره کارتو بگید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رفقا در حال فعالیت در مناطق سیل‌زده هستند و خوب است که در صورت امکان به آن‌ها کمک شود. موفق باشید

24266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: جواب سوال ۲۳۴۰۰ را که پرسیده بودم پیدا نمی کنم. امکان ارسالش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:  باسمه تعالی: سلام علیکم: در روش حوزوی پس از مدتی طرح کلی برای هدایت جامعه برای طلبه پیش می‌آید و به این شکل به جامعه کمک‌کردن بهتر از کمک‌های اقتصادی است.

24101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب استاد در جواب سوال ۲۴۰۹۷ فرمودید: هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست لطفا براین بنده باز کنید این هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست یعنی چه؟ لطفا توضیح بفرمایید، ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید در کتاب‌های فلسفی مثل «بدایة الحکمه» در قسمت «علم» دنبال بفرمایید. جمله‌ی مذکور همین‌قدر کمک می‌کند که بتوانید مطلب را دنبال کنید. موفق باشید

24064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد دستو دلمون به ادامه دادن مباحث نمیره. نزدیک چهار ساله که توی مبحث معاد گیر کردم و نمیتونم جلو برم. چرا دیگه تشنه ی آموختن نیستم. دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرحرفی و آرزوهای دنیایی دامن نزنید. موفق باشید

23685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این بیت حافظ بسیار به دل بنده می نشیند اگر وقت دارید توضیحی مختصر در موردش بفرمایید. من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان / قال و مقال عالمی می کشم از برای تو
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که جناب حافظ برای نظر به محبوب خود و دلِ او را به‌دست‌آوردن، در عین روح لطیفی که دارد حاضر است طعنه‌ی عالَمی را تحمل کند. رهبر معظم انقلاب این بیت را در مقابل امام خمینی «رضوان‌‌اللّه‌تعالی‌علیه» خواندند. موفق باشید

21424
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: نظر شخصی این حقیر در خصوص تسلیم و رضا به شرح ذیل است لطفاً بفرمائید صحیح است یا خیر؟ تسلیم: سالک هنوز به مفهوم فعل الهی پیش آمده واقف نیست صرفاً از روی تعبد و با توجه به مطالعات و یادآوری توصیه های عرفا چون و چرا نمی کند و تسلیم می شود. (به نوعی مترادف با صبر است). رضا: سالک علت واقعه پیش آمده را می داند فهم ایشان در این رابطه باز است و از درون راضی و شاکر است و می داند خدا با این کار دارد ربوبیت خودش را اعمال می کند و ایشان را می پروراند. نتیجه گیری: مقام رضا فوق مقام تسلیم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، می‌ماند که مرحله‌ای از تسلیم هم هست که فوقِ رضا است و سالک در آن مقام، حتی به خودش هم و کمالاتش خودش هم فکر نمی‌کند، تنها تسلیم اراده‌ی الهی است و آیه‌ی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ» این نوع تسلیم را متذکر می‌شود که بعد از ایمان می‌باشد. موفق باشید

31555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

30967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من دائما از درون در رنج و عذابم‌. دائما به خدا میگم خدایا منو ببخش. هر روز گناهان و خطاهایی که در گذشته انجام دادم بی اختیار یادم میاد. من بارها و بارها به خاطر هر کدومش توبه کردم ولی باز یادم میاد و استغفار می‌کنم. اما چند وقت بعد دوباره یادم میاد و ناراحت میشم از اون گناه یا خطا. حتی برای بعضی گناهان قبل سن تکلیف هم رد مظالم دادم و بعدا فهمیدم که دوباره رد مظالم پرداخت کردم ولی از جلوی چشمم نمیره کنار. استاد این یادآوری دائمی علتش چیه؟ من میگم با خودم مگم میشه خدا بعد این همه توبه نبخشیده باشه ولی باز یادم میاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید این دیگر وسوسه‌ شیطان است و باید توجه نکرد. زیرا حضرت حق توّاب هستند و توبه بنده را می‌بخشند و باز آن گناه را مدّنظرآوردن که ممکن است نبخشیده باشد، به گفته خواجه عبدالله انصاری این نوعی جفاکاری به خداوند است. موفق باشید

28347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد و استاد طاهرزاده عزیز: دو سوال دارم؟ سوال اول بنده این است: آیا به نظر حضرت عالی سرمایه گذاری در بورس و کسب درآمد از آن حلال است؟ بنده چون از بورس سررشته ای ندارم، قصد دارم در صندوق های سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری کنم. لازم به ذکر است سهام این صندوق ها نیز در بورس عرضه می‌شود. این صندوق ها با پول ما مردم در شرکتهای بورسی سرمایه گذاری می‌کنند. سوال دوم: آیا سرمایه گذاری در این صندوق ها و کسب درآمد از این طریق نیز حلال است؟ با آرزوی سلامتی و توفیق برای حضرت عالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مقام معظم رهبری فرموده‌اند اصل کار اشکال ندارد و شاید کمکی به جذب نقدینگیِ سرگردان هم بشود. موفق باشید

26425
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. از کجا مطمئن باشیم، رد یا تایید صلاحیت های شورای نگهبان درست است و واقعاً به ضرر اسلام و قانون نیست و باعث می شود مفسدین و دروغ پردازان به مصادر تصمیم سازی نرسند؟یعنی می توان مطمئن بود شورای نگهبان واقعا درست عمل می کند؟ ۲. مهمترین بخش نظام و انقلاب، ولایت فقیه است و شورای نگهبان مکلف است که صلاحیت کاندیداهای خبرگان را بررسی کند تا با انتخاب مردم، میان این کاندیداهای تایید صلاحیت شده، افرادی نماینده مجلس خبرگان شوند و آنان هم ولی فقیه را برگزینند. اگر شورای نگهبان نتواند درست، صلاحیت افراد را تایید کند و لذا افراد ناصالحی که کاندیداها هستند با انتخاب مردم به مجلس خبرگان بروند و همینها در انتخابی غلط، شخصی ناصالح را بعنوان رهبر برگزینند، تکلیف چیست؟ آیا هم اکنون چنین اتفاقاتی و چنین انتخاب و تصمیمی در حوزه ولایت فقیه و خبرگان افتاده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترکیب شورای نگهبان طوری است که می‌توان گفت نسبت به تمام نهادهای دنیا کمترین خطا در آن می‌تواند صورت بگیرد. فراموش نفرمایید که ترکیب شورای نگهبان، ترکیبی از افراد عادی نیستند که تحت تأثیر باند و گروه قرار گیرند زیرا چنین ترکیبی در سنت اسلامی شکل گرفته و عملاً قابلِ اعتمادترین موضع‌گیری‌ها را باید نسبت به آن نهاد داشته باشیم. موفق باشید

26416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد بزرگوار می خواستم با شما در زمینه انتخاب رشته ارشد مشورت نمایم. بنده در رشته معارف تحصیل کرده ام. می خواستم ببینم برای ادامه تحصیل رشته روان شناسی بهتر است یا دین شناسی و با کدام رشته بیشتر می شود مفید بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ذوق خودتان دارد. امروز در روان‌شناسی هم گرایش‌هایی به سوی فلسفه‌ی هایدگر پیش آمده است و از این جهت بعضی از روان‌شناسان قدم‌‌های خوبی برداشته‌اند. در ضمن بد نیست به فلسفه‌ی اسلامی هم فکر کنید. موفق باشید

26090
متن پرسش
با عرض سلام و ادب محضر استاد گرامی: ما گروهی هستیم که سطح تحصیلاتمان از زیر دیپلم تا ارشد هستند، استادی با ما کتاب ده نکته معرفت النفس شما را در ابتدا کار کردند خیلی شیوا و بسیار کاربردی و سپس از ما خواستند کتاب آشتی با خدا را بخوانیم و الان آمدیم سر مباحث برهان صدیقین که فایلهای صوتی شما را گوش می دهیم و این استاد هم کتاب از برهان تا عرفان را برای ما شرح می دهند و ما خودمان مباحثه می کنیم و هر دو هفته یک بار جلسات دو روز تشکیل می شود و واقعا بسیار عالی با مباحث شما انس گرفته ایم ولی مشکلی که هست الان این که شیطان در این بین گاهی افرادی را قرار می دهد که این مباحث به درد شما نمی خورد و یا تا برهان نظم هست این برهان برای چه و... و این باعث سردی و ناامیدی عده ای از دوستان می شود وقتی کمی با ایشان صحبت می کنم دوباره مصمم می شوند و بعد از مدتی دوباره یک نفر پیدا می شود که قرار است چه شود که ما وقتمان را برای این کار بگذاریم. استاد گرامی من سرگروه این درس هستم و نگران برای این افراد. لطفا پاسخی بفرمایید که مصمم شوند برای راهی که خدا بر سر راهشان قرار داده. از شما به خاطر تمام زحماتتان ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید جواب نیازهای اصیل روح خود را بدهد. افراد باید بررسی کنند اگر این مباحث جوابگویِ مسائل اصیل روح آن ها هست آن را ادامه دهند. در ضمن عنایت داشته باشید که به گفته‌ی مرحوم شهید مطهری برهان نظم اساساً برهان نیست و علت سیطره‌ی مادی‌گرایی در دنیای غرب به جهت آن بود که کلیسا بیش از برهان نظم، حرفی برای اثبات وجود خداوند نداشت در حالی‌که برهان نظم در واقع یک تذکر خوبی است بر وجود ناظمی مطلق. موفق باشید

26007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر محضر استاد فرزانه: ۱. لطفا بفرمایید یک طلبه اگر بخواهد برای انتخاب محتوای منبر و سخنرانی خودش از آثار ارزشمند شما استفاده کند. کدامیک از آثار و کتاب شما مفیدتر و آسان تر است؟ یعنی که برای عوام و مردمی لذت بخش تر است؟ ۲. برای منبر می توانیم از کدام قسمت خویشتن پنهان هم استفاده کرد؟ آخه شاید برخی از مردم توان و علاقه به این مطالب را نداشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر مباحث مربوط به کربلا، و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب «چه نیازی به نبی»، مباحث معرفت نفس می‌توانند مفید باشند. موفق باشید

25508

علم امامبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد متن زیر قسمتی از بحث در یک گروه تلگرامی است: "....بله این هم می تواند شاهدی باشد. البته عرایض بنده مستند به روایات خود معصومین و ادله عقلی است نه فرمایشات بزرگان که شاید محل خدشه باشد و کسی بگوید شیخ صدوق اشتباه کرده. خلاصه اینکه آنچه برهان بر آن داریم عصمت در وحی (برای نبی) و عصمت در هر آنچه مربوط به دین و تفسیر قرآن و شریعت است (برای امام) می باشد. برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم که معصوم باشند. این سخن بسیاری از بزرگان شیعه در قرون اولیه بوده است ولی متاسفانه امروزه برخی می گویند عصمت ذاتی ایشان است مانند ذاتی بودن ناطق برای انسان! (نعوذ بالله علی ما سمعنا) " سوال بنده مربوط به اون بخش هست که میگه : «برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم.» این حرف درسته آیا؟ حقیقتا امامی که واسطه فیض است و آن همه مقام دارند _ که در زیارت جامعه کبیره از خودِ معصوم نقل است _ عقلانی است که صرفا در مسائل مربوط به دین عصمت داشته باشند و در امور عادی نه؟ آیا این حرف با مقامات معصومین علیهم السلام منافات ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که علم امام ذاتی نیست، بحثی نمی‌باشد. برای روشن‌شدن مطلب، قسمتی از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را خدمتتان ارسال می‌کنم، إن‌شاءاللّه مطلب روشن می‌شود: موفق باشید

علم امام

طبق آيه‌ي «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»[1] که مي‌فرمايد برخي پيامبران، را بر برخي ديگر برتري داديم. از آن جایی که ولايت آن‌ها باطن نبوتشان است[2] پس ولایتشان متفاوت مي‌باشد و ريشـه‌ي اين تفاوت در «مراتب معرفت و علم‌» و «قدرت روحي» آن‌هاست. به طوري كه عاصف‌بن‌بَرْخِيا كه مقداري از «علم كتاب» برخوردار بود بر اساس ولايت تکويني که داشت توانست قبل از اين‌كه حضرت سليمان چشمشان را برهم زنند یا چشمشان را برگردانند، تخت بلقيس را از يَمَن به اورشليم بياورد. قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[3] آن‌كس كه مقداري از علم كتاب را مي‌دانست گفت: من آن را در كمتر از چشم به‌هم‌زدني نزد تو حاضر مي‌كنم. در مقابل اين علم كه مربوط به عاصف‌بن‌برخيا است در قرآن داريم كه: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[4] وكافران برتو اعتراض مي‌كنند كه تو رسول خدا نيستي، بگو: تنها گواه بين من و شما خداست و آن‌كه علمِ به كتاب نزد وي است. اين آيه مي‌فرمايد: علاوه بر معجزه‌بودن قرآن كه گواه است بر اين‌كه تو پيامبر و فرستاده‌ي خدا هستي، آن‌كس كه همه‌ي «علمِ كتاب» در نزد اوست نيز گواه است براين‌كه تو فرستاده‌ي خدايي .

طبق آيه‌ي اخير روشن مي‌شود كسي در زمانِ نزول آيه بوده كه «علمِ كتاب» در نزدش بوده و شهادت مي‌داده که پيامبر (ص) فرستاده‌ي خداست. و چون آيه در مكه نازل شده، بنا به بسياري از روايات شيعه و سني، مصداق آيه به طور مستقيم علي (ع) و به تبع آن اهل‌البيت (ع) اند كه داراي علمي مي‌باشند كه مانند عاصف بن برخيا، موجب تصرف در مبادي عالم مي‌شود، منتها مقداري از آن علم در نزد عاصف بن برخيا بود، و آن علم مربوط به مقام «امر» است كه مقام ماوراء عالم ماده و عالم تدريج و زمان است. چون قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[5] حال با توجه به اين‌كه عاصف‌بن‌برخيا جزئي از اين علم را داراست و توانست آنچنان در عالم تصرف كند كه تخت بلقيس را قبل از به‌هم‌خوردن چشم به محضر حضرت سليمان بياورد، وسعت ولايت تكويني علي (ع) را ملاحظه فرمائيد كه حضرت از همه‌ي «علم كتاب» برخورداراند، همچنان‌كه امام صادق (ع) فرمودند: آنچه عاصف داشت قطره‌اي از اقيانوسي بود كه همه‌ي آن نزد ما است.[6]

در روايت هست که سدير نقل مي‌کند: «من و ابوبصير و يحيي بزّاز و ... در مجلس حضرت صادق (ع) بوديم، ناگهان آن حضرت با حال غضب در مجلس وارد شدند و چون در جاي خود قرار گرفتند، گفتند: «يا عَجباً لِاَقوامٍ يَزْعَمُون اِنّا نَعْلَمُ الْغَيْب، لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ الله عَزّوجل» جاي تعجب است که عده‌اي گمان مي‌کنند ما علم غيب داريم، جز خدا كسي عالم به غيب نيست، من قصد داشتم كه كنيز خود را با زدن ادب كنم، از دست من فرار كرد و من ندانستم در كدام یك از اطاق‌هاي خانه مخفي شده است! سدير مي‌گويد: چون حضرت برخاستند و به طرف منزل رفتند من و ابوبصير و ميسّر به منزل آن حضرت رفتيم و عرض كرديم: فدايت شوم ما امروز در باره‌ي آن كنيز از شما شنيديم كه چنين و چنان فرموديد و ما نمي‌خواهيم به شما نسبت علم غيب دهيم وليكن ما مي‌دانيم كه حقاً شما علوم بسيار فراواني داريد! حضرت فرمودند: اي سدير آيا قرآن مي‌خواني؟ عرض كردم بلي. فرمودند: هيچ اين آيه را خوانده‌اي كه مي‌فرمايد: «قال الَّذي عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا اتيكَ بِه قَبْلَ اَنْ يَرْتَدَّ اِلَيْكَ طَرْفك» عرض كردم؛ آري كه حضرت سليمان به اطرافيان خود فرمود: كدام یك تخت بلقيس را براي من مي‌آوريد؟ «قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنّ اَنَا آتيك بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ اِنّي عليه لِقَويٌ اَمينٌ» عفريتي كه از طايفه‌ي جن بود گفت: قبل از اين‌كه از جايت بلند شوي مي‌آورم ولي «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[7] آن کسي که مقداري از علم کتاب نزد او بود گفت: من آن را نزد تو مي‌آورم قبل از آن که چشم خود را به طرف ديگر بگرداني، زيرا جناب آصف‌بن برخيا برعکس عفريت جن از مبادي ديگري عمل مي‌كرد که فوق زمان و مکان بود.

حضرت فرمودند: آيا دانستي كه او [آصف] چقدر از كتاب الهي علم دارد؟ عرض كردم شما براي من بيان بفرماييد. حضرت فرمودند: به اندازه‌ي يك قطره نسبت به اقيانوس، به اين مقدار عاصف‌بن‌برخيا از كتاب الهي علم داشت... اي سدير آيا در كتاب خدا اين آيه را يافته‌اي كه مي‌فرمايد: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[8] اي پيامبر! بگو کافي است اين‌که خدا شهادت مي‌دهد به رسالت من و آن کسي که «علمِ کتاب» نزد اوست. سدير گفت: بلي اين آيه را هم خوانده‌ام. حضرت فرمودند: آيا کسي که تمام کتاب را مي‌داند با فهم‌تر است يا کسي که بعضي از آن را مي‌داند؟ عرض کردم؛ بلکه کسي که تمام علم کتاب را مي‌داند. آنگاه حضرت با دست خود اشاره به سينه‌شان نمودند و فرمودند: به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست. [9] ملاحظه فرمائيد که چگونه امام (ع) از طريق اين آيه ما را متوجه مقام خود نمودند.

ائمه (ع) از آن جهت كه در مقام تکوينِ خود واسطه‌ي فيض هستند، مقام‌شان فوق جبرائيل و میكائيل است ولي از آن جهت كه مي‌خواهند به صورت عادي زندگي كنند علمي از خدا طلب نمي‌كنند و موضوع پنهان‌بودن محل كنيز براي آن حضرت از اين نوع است. متوجه باشيد که حضرت (ع) با طرح موضوع کنيز و پنهان شدن او مي‌خواهند علم ذاتي را از خود نفي کنند و روشن کنند علم ذاتي مربوط به خدا است ولي اين بدين معني نيست كه هر علمي را امام بخواهد خداوند به او ارزاني ننمايد.

 


[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۵۳.

[2] - در رابطه با این که ولایت، باطن نبوت است فرموده اند: چون «وَلي» مخاطب به خطاب «اقْبل» است و نبي مخاطب به خطاب «ادبر» بعد از «اقْبل» است، پس نبوت بدون ولايت صورت نبندد، ولي ولايت بي‌نبوت ممكن است و از اين جهت ولايت تکويني منحصر به پيامبر نيست.

[3] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[4] - سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[5] - سوره‌ي يس، آيه‌ي ۸۲.

[6] - الکافی، ج۱، ص ۲۵۷. حضرت فرمودند: آنچه نزد جناب عاصف بود «قَدرُ قَطرَةٍ مِن الماء فی البَحر الاَخضر» به اندازه قطره آبی بود از دریای سبز یا بحر محیط.

[7] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[8]- سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[9]- اصول کافي، ج ۱، ص ۲۵۷.

24944
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: ۱. بابت ترک عادات غلط در کدام مباحث شما به این اشاره شده که رجوع کنیم؟ ۲. نکته دیگر اینکه بنده گاهی فکر و خیالاتی به ذهنم می آید بابت اینکه مدام به خودم می گویم که دارم چه می کنم؟ نکند کاری که الان دارم انجام می دهم بیهوده است و آنچه خدا می خواهد این نیست (القائات زیادی به این شکل دارم) به صورتی که خیالم را نمی توانم مدیریت کنم و من را از زندگی در حال و واقعیت به خیالات می برد. در صورتی که شک هم ندارم کارم مورد رضای پروردگار هست. مثلا سر کارم یا صله رحم می کنم یا هرچه... ۳. کسی که غلبه صفرا یا بلغم و سودا و... دارد و حالاتش به هم می ریزد تا جایی که حوصله نماز ندارد یا پرخاش می کند و... در این حالت باید بگوییم ایمان فرد ضعیف است یا فعلا به خاطر به هم خودن طبع این شکل شده؟ ۴. درباره غلبه بر اضطراب های بی جا (استرس های مخرب و غیر سازنده) به کدام مبحث شما رجوع کنیم؟ وقتی یاد شما به ذهنم می رسد دعایتان می کنم چه در نماز باشم چه در هر حالی. شما هم ما را دعا کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» ان‌شاءالله می‌تواند کمک کند. ۲. ملاک، راهی است که شریعت الهی در مقابلِ ما می‌گذارد. ۳. هر چه هست باید با همین روحیه خود را بسازیم؛ زیرا بالاخره هر کس ضعف‌هایی دارد. مهم آن است که در بستر همان ضعف‌ها باید جلو رفت. ۴. ان‌شاءالله مطالعه‌ی کتاب «فرزندنم این‌چنین باید بود» کمک کار می‌گردد. موفق باشید

24751
متن پرسش
استاد گرامی سلام: ما چگونه مفهوم عدم مطلق را درک می کنیم، ما هرچه را که درک می کنیم وجود است چگونه عدم مطلق را که هیچ نیست درک می کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم عدم مطلق را از مفهوم «وجود» می‌توان انتزاع کرد بدین معنا که با روبه‌روشدن با وجودِ چیزی، عدمِ آن تصور می‌شود و سپس محدودیت‌هایی که نسبت به عدم آن چیز در ذهن پیش می‌اید را از آن منتفی می‌کنیم و عملاً مفهوم عدم مطلق را ذهن، برای خود با نفیِ زوائد و نسبت‌ها ابداع می‌کند. موفق باشید

24704
متن پرسش
R.soleimani: سلام علیکم حاج آقا. ببخشید یک سوال داشتم. وضعیت بی حجابی و فساد و... در ایران تا آخر مسیر طی شده غرب رو طی خواهد کرد یا تا جایی پیش خواهد رفت و بعد پشیمان می شوند مردم و به اصطلاح سرشان به سنگ می خورد و قدر اسلام و احکامش را خواهند فهمید و برگشت خواهند کرد؟ با توجه به فرمایشات رهبری که مدام می فرمایند آینده از آن جمهوری اسلامیست، این سوال را پرسیدم. آخر وقتی بنیان خانوادها و جامعه متزلزل شود آن هم در ایران، چه افرادی جامعه سازی خواهند کرد؟ سایر کشور ها که دیگر وضع بدتر است. اوضاع فرهنگی کشور، مدارس، فضای اینستا، الگو گیری های نوجوانان از غربیها در پوشش و سبک زندگی و همه چیز... ما رابسیار نگران می کند. به کجا خواهیم رفت؟! شخصی مثل من چه کاری می تواند بکند. مگر با این هجمه اصلا می توان این قافله رو به سقوط را نگه داشت!؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست در مقابل آن ریزش‌ها، نگاهی به رویش‌های جدّی و مصمم بیندازید و از آن طرف، به تزلزل جبهه‌ی بی‌بند و باری نظر کنید. در ضمن خوب است به بحث «نقش فرآیندی در تاریخ انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، توجه شود. موفق باشید

24625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: نظر شما در مورد کتاب دو جلدی «فروغ معرفت در اسرار خلافت و ولایت» (شرح کتاب مصباح الهدایه امام خمینی) نوشته استاد یزدان پناه چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابی خوب و ارزشمند است. موفق باشید

24465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد گرانقدر: بنده پُرم از علاقه به مطالعه و کار های مفیدی که بارها و بارها برای خودم برنامه اش را چیده ام. در انبوهی از خواسته ها و آرزوی کارهایی هستم که همگی برایم شدنی و ممکن هست ولی به شدت تنبلی به انجام و عمل دارم. بفرمایید چه عزمی کنم و چطور گرد غفلت و کسالت را از خود دور سازم و به چه عملی دست زنم که به خود بیایم؟ گر چه می دانم احتمالا جواب، عزم جدی است و شاید پاسخ شما را بارها شنیده باشم، اما حقیقتا نیازمند تذکر جدی و موعظه ی حکیمانه ی شما هستم. با سپاس. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌هایی را در مقابل‌تان بگشاید. موفق باشید.

23224
متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: در کتاب معاد در جایی آمده آنجا عالم مکان و زمان نیست و در جای دیگری در کتاب بحث زمان در برزخ آمده که آنجا زمان دارد صبح و شام دارد و ... اگر میشه توضیح بفرمایید یعنی چه و چطور این دو فرمایش رو با هم میشه جمع کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب و به‌خصوص در شرحِ آن بحث شده است، اهل برزخ هنوز نظر به دنیا دارند و روز و شب دنیا را متوجه می‌شوند و بدین لحاظ برایشان روز و شب معنا می‌دهد، هرچند که در آن‌جا خورشیدی نیست که طلوع و غروب کند. موفق باشید 

23178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 23165 بالاخره در حالی که ما هیچ شناختی روی طرف مقابل نداریم و همواره احتمال محتاج بودن شخص وجود دارد نمی دانیم آیا طرف تنبلی می کند، عادت به گدایی و گرفتن جنس مجانی کرده و... یا واقعا نیازمند است چه بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگوار می‌فرمایند همین‌که احتمال نیاز بدهیم، کافی است که از کمک خود به آن شخص دریغ نکنیم. موفق باشید

21919
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: بنده هرچه جلوتر می روم نسبت به جایگاه شما احساس شرمندگی می کنم. استاد گرفتاریم. گرفتاری من به خاطر دنیای پوچ دو روزه نیست راه چاره چیست؟ چطور حقیقت را بیابیم و چگونه آن را حفظ کنیم؟ حاج آقا دعایمون کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت، همانی است که خداوند از طریق پیامبرش به ما متذکر شده و راه رسیدن به آن و با آن زندگی‌کردن و حفظ آن، همان راهی است که شریعت الهی در اختیار ما گذاشته است. مهم آن است که نگاه ما به شریعت الهی، نگاه برای رسیدن به حقیقت باشد. موفق باشید

21387
متن پرسش
سلام جناب استاد وقتتون بخیر. ببخشید دنباله جواب سوال 21142 فرمودید به گفته شما ولایت فقیه یا رهبر دینی می تواند برای رسیدن به وضع مطلوب اسلام، چشم خودش رو بر روی بی عدالتی های زمان خودش ببندد؟ و مردم تحت حکومت آن نظام باید رنج این مسیر را به دوش کشیده ولو به از دست رفتن خیلی مسایل. ممنون میشم در این مورد ما جوانان را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه بنده بر آن تأکید دارم، نقش تاریخیِ ولیّ فقیه است برای ساختن یک جامعه‌ی قدسی، نقشی ماورای امور اجرایی و موسمیِ کشور. به این معنا که اگر رهبری در امور جزئی ورود مستقیم بنمایند، آن کارِ اساسی می‌ماند. به قول مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». موفق باشید

نمایش چاپی