بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19160
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ملاک و معیار اینکه بفهمیم یک چیزی و عملی، ملکه ی ما شده و در قیامت با آن مواجهیم چیست؟ یعنی از کجا بفهمیم یک چیزی ملکه ی ما شده؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چیزی ملکه‌ی انسان شد، بدون هر تعللی و تردیدی، اگر آن چیز عقیدتی باشد آن را تصدیق می‌کند و اگر عملی باشد آن را انجام می‌دهد. موفق باشید

18944
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: 1. شنیدم که آقای هاشم می گفته: «در یک لحظه بینهایت علوم بر من وارد می شود.» خود بنده قبلا معنویتم خوب تر بود گاهی یه آیه ای نگاه کردم یا خواندم معارف خوبی در قلبم وارد شد، در حالی که علم الانم بیشتر است پس چرا الان با نگاه آیات قلبم پر از معرفت و تفسیر آن نمی شود من سعی کردم خودم را در مسیر معنوی حفظ کنم پس چرا الان این جورم؟ 2. طبق جمله آقای حداد که عرض شد، آیا ما هم می توانیم به آن مقام برسیم در این شرایط؟ 3. راز ورود این همه علم به قلب ایشان چیست؟ 4. بنده قبلا حالاتم بهتر بود ولی الان آن حالات قبلی را ندارم شاید دلیلش این باشد که قبلا بیشتر عبادت مد نظرم بود تا مطالعه، آیا بهتر است به امید برگشت به حالات قبلی محور اصلی و تمرکزم روی ذکر و ارتباط باشد تا مطالعه؟ پس چه کنم برگردم؟ 5. آیا این برای همه است که ابتدا در مسیر سلوکی حالات خوب است بعد می روند و مثلا 30 دیگر می آیند؟ 6. استاد اگر بشود جواب سوال 18905 را بدهید. ممنون جواب این را روی سایت بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر در آن حالت متوقف می‌شدید که زمینه‌ی ظهور فیوضات بعدی فراهم نمی‌شد 2- حتماً 3- توحید 4- یک ذکر «لا إله إلاّ اللّه» با معرفت لازم از هزار ذکر با معرفت ضعیف برتر است 5- بلی! مگر آن‌که عبادات انسان فقط در حدّ ظاهر و غالب باشد 6- آن سؤال این‌طور جواب داده شد: 18905- باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید با او رفیق باشید و برایش خرج هم بکنید و گرنه بعدا پشیمان خواهید شد. وقتی با نیت الهی این کار انجام شود، مشکلی در حضور قلب ایجاد نمی‌گردد. موفق باشید بنا نشد که ما یک سؤال را چند بار جواب دهیم!! موفق باشید

30969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: همانطور که در سوالات قبلم مبرهن است حقیر طالب جمع سنت و عرفان از یکسو و غرب از سوی دیگرم ثبت نام انتخابات و تدین فوق العاده ای که جناب ظریف علی رغم فشار خارق العاده ای که بر ایشان بود و شانس اول جبهه اصلاحات بودند نشان می‌دهد آن تحلیل‌های استاد بنظر می‌رسد خالی از اشکال نباشد. اما از سوی دیگر حضور جناب رئیسی در انتخابات با اینکه تجارب ایشان در قضاست و پس از سالیانی بالاخره یک نفر در آنجایی که باید باشد قرار گرفته بود چه نشانی از تدین می‌تواند داشته باشد و استاد چه توجیهی برین حضور دارند؟ ایشان که تا چندی پیش گویا می‌گفتند که تمرکزشان بر قضاست با چه برنامه ای به مصاف لاریجانی هایی خواهد رفت که ای بسا اقلا یک سال برای انتخابات اندیشیده است و بنظر حقیر احتمالا فاتح این انتخابات است. حتی جلیلی هم اقلا چهار سال تمرکز بر مسائل اجرایی کشور داشتند و قطعا با برنامه تر و اصلح از رئیسی هستند به صرف اجماع نمی‌توان سرنوشت اجتماع را به مسلخ برد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضرید که این نوع مسائل جوانب بسیاری دارد که به راحتی در یک سؤال و جواب در حیطه آری یا نه، نمی‌گنجد. به نظر می‌آید بهتر است عجله نکنیم و مجال بدهیم تا هرکدام از نامزدها شخصیت خود را در این مرحله تاریخی در مواجهه با مسائلی که در پیش رو داریم، بنمایانند. موفق باشید

30539
متن پرسش
سلام استاد: خواستم در جواب اون آقا پسر ۱۷ ساله توی سوال ۳۰۵۲۰ بگم غصه نخور، منم روزی مثل تو بودم، خیلی شک وجودم رو می‌گرفت، از شکی عبور می‌کردم و به شکی ذیگر دچار می‌شدم، از شک هام بحمدالله عبور کرده بودم ولی با آشنا شدن با مباحث استاد و تجرد نفس و اینها، حقیقتا چنان دل آدم محکم به دین و خدا میشه که یا شک نمیاد یا اگه بیاد زود از بین میره، خواستم بگم این که تو گرفتارشی اول ماجراست، ازش بگذری دنیای گشوده ای برات باز میشه، فکر نکن شیعیان دیگه شک و شبهه ندارن و نداشتن، و اگه هم هیچ وقت نداشتن، یا از اول با استدلال و دل پاک و نورانی بودن، یا اینکه اصلا تو وادی سلوک نیستن، بنده ۴ ساله که مذهبی شدم، قبل اون اصلا به ذهنمم نمی‌رسید که امام علی (ع) حق هستن یا نه، چون اصلا در وادی این حرفا نبودم، اینکه محبتت به شهدا کم شده بدون اون محبت اولیه رو ازت گرفتن که محبت عمیق تر و بزرگتری رو بهت بدن ان شا الله، چه بسا مومنینی که همواره روی یه خط راست حرکت میکنن و هیج وقت به بالاتر از اونی که هستن فکر نمیکنن، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکری به جا به آن‌هایی که دغدغه‌ی بالا و بالاها را دارند. حتی‌الامکان از روزه‌ی ماه شعبان حتی مختصر غفلت نشود. زیرا خود این امر، راه‌گشا می‌باشد جهت قدم‌زدن در ماهی که حضرت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن را به خود نسبت داده‌اند. در همین رابطه از خدا می‌خواهیم: «اللّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ،» تا ما را در این ماه به سیره و سنت آن حضرت که اُنس خاص با حضرت حق بود، نایل فرماید. موفق باشید  

28945
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به اینکه مغز واسطه بین نفس و بدن برای اجرای فرمان های نفس است به نظر می رسد کسانی که مغزشان از کار می افتد و در کما می روند و یا سالمندانی که دچار مشکلات مغزی مثل آلزایمر می شوند نفس آن ها نمی تواند به خوبی بدن را تدبیر کند و بطور نسبی شرایطی مثل مرگ به وجود می آید که نفس از تدبیر بدن عاجز می شود و به تدریج از بدن قطع امید می کند. سوالم اینست که آیا این افراد دیگر سکرات ندارند و راحت می میرند؟ اگر اینطور است آیا مشکلات مغزی در دوران سالمندی نوعی لطف خداوند است و یا اینکه به خاطر اعمال بدی که فرد در طول زندگی گذشته خود داشته این مشکلات نوعی عذاب است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه اگر چنانچه به نحوی از تدبیر بدن تا حدّی منصرف شود، آن عوارض پیش می‌آید ولی قضیه‌ی سکرات چیز دیگری است و مربوط به عبور از تعلّقات نفس ناطقه نسبت به دنیاست. موفق باشید

27952
متن پرسش
سلام علیکم: با وجود اینکه حضرتعالی در این مورد صحبت و یادداشت داشته اید و نکاتی هم فرموده اید در قالب پاسخ به پرسشها، ولی می‌خواستم این مطلب را از این جهت بپرسم که حضرتعالی بعنوان یک شخصیت فعال در معرفت دینی که بحمدالله سالهاست در این زمینه فعالیت کرده اید و مباحث حکیمانه ای را مطرح کرده اید، به تولید و حرکت در مسیر علم دینی و طرح نظریات مبتنی بر منطق دینی و توحیدی و به تعبیر جنبش نرم افزاری که مورد بحث بوده است، معتقدید و آن‌را جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و ساخت یک تمدن ماورای تمدن مدرنیته و گذار از الگوی لیبرال دموکراسی که امروز پرچمدار مدرنیته و تمدن مدرن هست، ضروری می‌دانید و نقطه عطفی جهت حرکت در مسیر آن تمدن و ساخت زیر نظام های اجتماعی_تمدنی مبتنی بر منطق و حکمت اسلامی قلمداد می‌کنید؟ به نظر شخصی خود من بعنوان کسی که از محضرتان تلمذ کرده ام و آثار و مباحث تان را سعی کرده ام دقیق بررسی کنم، تولید علم دینی و جنبش نرم افزاری، یک گام مهم و از مبانی نظری و علمی طرح ریزی و اجرای الگوی تمدنی انقلاب اسلامی است و ما ضرورت دارد مطابق با انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی شریعت اسلام، علم و حکمت متناسب و منطبق داشته باشیم و حتی در برخورد با علومی که مبدا شان نگاه توحیدی و یا افراد و جوامع توحیدی نبوده اند، هم با همین معیار جلو برویم که آیا با مبانی ما در تعارض است و نقطه مقابل آن است یا اینکه می‌توان با خودآگاهی و بصیرت لازم آن را درون دستگاه علمی و حکمی خود و چارچوب انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی مستحل کرد و آن‌را درون دستگاه و روح عقاید خود معنا کرد و نظم مطلوب را به آن بدهیم تا دیگر هویتی متمایز از آن مبدا و نگاه و هویت غیر توحیدی و یا متضاد پیدا کند. و البته این نیاز به یک شجاعت و بصیرت قوی دارد چون متاسفانه همچنان خیلی ها نظریات و مبادی کنونی علم و دستاوردهای علم مدرن را قطعی و ثابت و مفروض می‌دانند و شجاعت نقد و رد آنها و جایگزین کردن مبادی دیگر را ندارند و حتی آن‌را یک عمل بلندپروازانه و غیر واقعی و غیر منطقی می‌دانند و این به نظرم خود یک آفت بزرگ است که باید کنار زده شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید حکمت و عرفان اسلامی و نگاه قرآنیِ خود را بچشیم و بعداً راه حلّ دومی که جنابعالی می‌فرمایید، راه حلّ بسیار مهمی است زیرا حقیقتاً ما مرزی با متفکران نداریم هرچند بعضاً آنان در بستر تاریخی و فرهنگیِ خود ممکن است دغدغه‌ها و یا راهِ حلّ‌هایی داشته باشند که از یک طرف قصه‌ی ما نیست، و از طرف دیگر قصه‌ی همه‌ی بشریت است. موفق باشید

27420
متن پرسش
سلام استاد جان: در جواب اینهایی که همه مشکلات کشور را به رهبر نسبت می دهند و می گویند طبق قانون اساسی رهبر با این همه اختیاراتی که دارد مثلا رئیس قوه قضاییه را خودش تعیین می کند پس چرا این همه فساد هست اصلا این همه فساد و پارتی بازی و بی عدالتی در ارگان های دولتی هست اگه قوه قضاییه برخورد قهریه محکمی می کرد آیا وضع کشور این چنین بود چه چور از رهبر عزیزمون دفاع کنیم استاد این همه فساد مقصرش کیه قوه مجریه مقننه یا قضاییه یا همگی؟ رهبر چطوری می تونه جلوشون رو بگیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حاکمیت حضرت علی «علیه‌السلام» هم عده‌ای در انحراف بودند، حضرت هم در حدّ خود اقدام می‌کردند ولی مردم، خودشان باید اصلاح شوند. فرق نظام اسلامی با نظام شاهنشاهی آن است که در آن نظام، حاکمان فاسد بودند، پس مردم باید خودشان در اصلاح جامعه بکوشند وقتی حاکمان مانع اصلاح جامعه نیستند وگرنه اگر امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هم حاکم باشند برای اصلاح جامعه کافی نیست. موفق باشید

27122
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد آقای قرائتی میگفتن علامه طباطبایی فرمودن که تفسیر قرآن هر دو سال باید جدید بشه. من معنی این حرف رو نمی فهمم. یعنی بعد المیزان چرا دیگه تفسیری نوشته نشده ظاهرا؟ و آیا رجوع به المیزان با این حرف جور درمیاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر قیّمِ المیزان، اصول کلّیِ تفکر در قرآن را در مقابل ما قرار می‌دهد تا راه رجوع به قرآن در مقابل‌مان گشوده شود. تازه با درکِ روحی که تفسیر المیزان مقابل ما می‌گذارد، اگر با قرآن مرتبط شویم می‌یابیم که آری! این کتاب هر روز برای ما حرف‌های تازه دارد. زبان قرآن، زبانی است که انسان می‌تواند به کمک آن زبان با حضور خدا در عالم نسبت برقرار کند و این، وقتی صورت می‌گیرد که با تدبّر در قرآن، به لایه‌ها‌ی زیرینِ زبان قرآن نزدیک شویم که آن نزدیکی به بنیاد روحی است که این زبان از آن برآمده‌است و از آن گزارش می‌دهد و ما را متذکرِ نسبتِ خود با سایر چیزها می‌کند.

زبان قرآن از آن جهت که زبان فطرت است، جایگاه وجود ما است و می‌توانیم بودنِ خود را در آن جستجو کنیم و در رجوع به قرآن به کمتر از آن قانع نباشیم و بتوانیم همواره بین خود و آن‌چه قرآن در مقابل ما می‌گشاید، در رفت و آمد باشیم که این نحوه‌ای از انس و نزدیکی با خود و با حقیقت است، از آن جهت که زبان قرآن موجب بسط وجودِ انسان می‌گردد تا خود را نسبت به همه چیز گشوده نگه دارد و این چیزی است که امکان تحقق آن با اُنس با قرآن فراهم می‌شود و در آن صورت نحوه‌ی زیست ما را شکل می‌دهد. موفق باشید 

27094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا آیات سوره معارج «اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلُوعاً * اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاٌ * وَ اِذا مَسَّهُ الخیرُ مُنوعاً» با آیه «الّذی اَحسَنَ کُل شیءٍ خَلقَهُ» در تضاد است و عقیده بر ذاتا شریر بودن بشر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا به اعتبار روحیه‌ی انسان‌ها در حالت طبیعی و عادی، خصوصیاتی در میان است که سوره‌ی معارج متذکر آن است. ولی به اعتبار نظامِ تکوین و خلقت هر موجودی، هر موجودی به بهترین شکلِ امکانِ خلقتش، خلق شده. موفق باشید

26607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: توصیه و دستوراتی برای ماه شریف رجب نسبت به حال این حقیر سرا پا گناه دارید استاد؟ در این ماه دعایمان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوه‌‌ی بودن خود که عین اتصال به بودنِ حق است فکر کنید. جزوه‌ی «در جستجوی عشق» مربوط به بودنی که در یادمان هویزه انسان احساس می‌کند را در پیام‌رسان سروش ارسال کردم. موفق باشید

25119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و با تسلیت ایام ماه محرم و عزاداری حسینی خدمت شما و دوستان. در حدود یک ماه پیش در برنامه زاویه شبکه چهار با موضوع دین داری ایرانیان در بعد از انقلاب آقای مهدی نصیری و دکتر علیرضا شجاعی زند با هم مناظره کردند. دیدگاه ها و نظرات آقای نصیری برایم تعجب برانگيز بود. بحث درستی یا نادرستی حرف های ایشان نیست، از فردی با سابقه آقای نصیری انتظار زدن این حرف ها را نداشتم. آیا آقای نصیری اندکی دچار دگردیسی فکری شده اند و واقعیت های موجود را بر آرمانها ترجیح می دهند؟ دگردیسی ناگهانی ایشان را چگونه می توان توجیه کرد؟ نیروهای انقلابی باید چه واکنشی نسبت به این اظهارات آقای نصیری داشته باشند؟ خوشحال باید باشند یا نگران؟ نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مناظره را ندیدم، هرچند برای آقای دکتر شجاعی‌زند قائل به تفکر منصفانه هستم. آن‌چه متأسفانه موجب شده است که آقای نصیری بعضاً مواضعی بگیرند که شأن یک متفکر در این تاریخ نیست، همان مخالفت‌شان با تفکر فلسفی است. در حالی‌که تفکر فلسفی نیز یکی از انواع تفکر است و حضرت امام تا آن اندازه بر تفکر فلسفیِ صدرایی تأکید دارند که گورباچف را دعوت به آن نوع تفکر می‌نمایند. موفق باشید

24476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در موضوع رابطه نفس با بدن بنده معتقدم این رابطه چون از عالم امر ایجاد شده و نشانه قدرت الهی می‌باشد و قدرت الهی چون مطلق است و هر چه اراده کند می شود پس چه نفس و بدن دوگانه باشند و چه متحد در هر حال دست قدرت الهی این ارتباط را اراده کرده و معقول نیست وقتی انسان محدود نمی‌تواند خدای نامحدود را در تمام صفات ذاتی و... درک کند تلاش کند برای توجیه، ما می توانیم بفهمیم که قدرت و اراده خالق لایتناهی باعث این ارتباط هست و همانگونه که معجزه که امری خارق‌العاده هست که نشان قدرت و اراده باریتعالی است و با عقل دودوتا چهارتا نمی شود آن را توجیه کرد مانند معجزه تبدیل شدن عصای حضرت موسی به اژدها، عصای جماد مادی تبدیل می شود به موجود زنده دارای نفس حیوانی به اسم اژدها یا هر اسم دیگر، تنها با قدرت الهی این امر محیرالعقول امکان پذیر هست که عصای ماده جامد طوری از نظر وجودی شدید شود و یا تغییر موجودیت دهد که تبدیل به موجودی با نفس حیوانی شود که از نظر سنخیت هم به هم ربطی ندارند، پس قدرت الهی چرا و چگونه ندارد، پس باید تسلیم محض بود و بی چون و چرا پذیرفت، و ارتباط نفس و بدن را همانند نوعی معجزه روزمره و همیشگی و شاید ابدی چون در آخرت هم نفس بدن دارد البته از جنس اخروی که تحت اراده و قدرت خداست دانست، در ضمن شاید در آینده شخصی بیاید که در فلسفه ابداعاتی انجام دهد که نظرات حکمت متعالیه هم همچون نظرات ابن سینا که توسط ملاصدرا زیر سوال رفت توسط آن ابداع کننده زیر سوال برود و جای حکمت متعالیه را بگیرد. موفق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی مومنین همین اعتقاد را دارا هستند. می‌ماند که چون معتقدیم خداوند در نظام علت و معلول‌ها اراده‌ی خود را اعمال می‌کند، انسان‌ها تلاش می‌نمایند عقلِ خود را جهت فهمِ مسیر آن اراده‌ها رشد دهند و این به معنای معرفتِ به نظام الهی است. موفق باشید

24031

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و آرزوی سلامتی: پرسشی با شماره ۲۳۹۹۸ خدمتتان ارسال کرده و خیلی منتظر پاسخ بودم ولی پاسخ داده نشده است با احتمال تکراری بودن سوال به بانک سوالات مراجعه کردم ولی به نتیجه نرسیدم. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید. از اینکه مصدع اوقات شریف می شوم پوزش می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۹۸. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

23756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تبریک سال نو. ان شاءالله که بتونیم همتی خرج کنیم و در این ماه رجب و ایام سال جدید خونه تکونی دل کنیم. استاد عزیز احساس می کنم که کنترل زبان در خود سازی و حرکت بسوی آدمیت، بسیار اهمیت دارد و یکی از شاه کلیدهای سیر و سلوک است و با حفظ و مدیریت این عضو عجیب، می توان قدمی جهنده بسوی کمال برداشت و حس می کنم اسراری بسی مهم در کنترل این زبان نهفته است که تا قدمی در جهت حفظ آن برنداریم به آن مهم نمی رسیم. استاد عزیز اکنون که به ۴۰ سال رسیدم در حالات خودم که جستجو می کنم، بسیار عیب و نقص می بینم برداشتم این است که بیشتر از ناحیه زبان ضربه می خورم که به سمت رذائلی چون خشم، حرفهای بیهوده، گرایش به کثرات،... می روم و بعد از سخن گفتن بیهوده پشیمانی سراغم می آید و به خود می گویم در برابر این عضو بسیار مغلوب و ضعیف هستی. تصمیم گرفتم در جهت کنترل زبان برنامه ریزی کنم و روی این قضیه بیشتر از امورات دیگر وقت بگذارم. حال استاد گرامی، این شاگرد رو سیاه را دریاب و راهنمایی بفرما. آیا برداشتم اصلا درست است؟ از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفتم حلالیت می طلبم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» همراه با صوت شرح آن کتاب مأنوس شوید، کار ازش می‌آید ان شاء الله. موفق باشید

23254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا جمله لازمه انجام کار انقلابی کاری است که تجمعی صورت گیرد درست است؟ چه سندی برای اثبات این حرف وجود دارد؟ در قرآن یا احادیث یا...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعا» و همین‌که بر «جمیعاً» تأکید دارد، نشان می‌دهد کارها باید به صورت اجتماع انجام گیرد. موفق باشید    

22894

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: پیشاپیش ایام اربعین اباعبدالله رو تسلیت عرض می کنم خدمتتون، استاد اگر ما بطور مقطعی توجه به گذشته و آینده نداشته باشیم و در حال قرار بگیریم، این ارتباط با خود بیکرانه مان هم بطور مقطعی ایجاد میشه یا نه باید در این وضعیت و قرار گرفتن در حال به مقام و ثبات برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود می‌رسید، هرچند در ابتدا شدت آن کم باشد. موفق باشید

21885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار و گرامی: خسته نباشید و امیدوارم خداوند بهتون سلامتی و طول عمر بده، استاد فرموده بودین که سعی کنین که نفس رو متوجه عالم غیب کنین تا بدانید در عالم برتر از این عالم چه خبر است، استاد این اتفاق بنظر واقعا شیرین میاد و حس میشه باعث انقطاع مطلوب از عالم ماده بشه و همچنین شاید باعث ایجاد یقین بشه، ولی از طرفی هم دست یافتن به همچین امری بسیار بسیار سخت مشکل بنظر میاد، لااقل در مورد بنده، حس می کنم هر کار می کنم اصلا منو راه نمیدن، بعضی وقتا حس می کنم اعمالم مثل تیری هست که به سنگ میخوره انگار اصلا راهی نداره، نه اینکه هدف از بندگی این باشه اما اینم شاید نشان از اجازه دادن برای فهمیدن سر الهی باشه و نوعی لیاقت باشه، کلا پیش میاد که آدم از عالم ماده خسته بشه و دوس داشته باشه با عالم بالا مرتبط باشه و شاید ایجاد شوق و نشاط بندگی کند، اما اصلا راه داده نمیشه و همچنان در حسرت این ارتباط هستم و به حال افرادی که اجازه و رخصت دارن غبطه میخورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «فعلیت‌یافتن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب، راه‌گشاست. موفق باشید

18857
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد گرامی: در برهان صدیقین گفته شد که موجودات تجلی وجود مطلق و عین ربط به او هستند. به بیان دیگر همان حقیقت اند اما به نازله. در کتاب خویشتن پنهان در قسمت رابطه روح انسانی با خدا فرمودید خداوند به آن معنا روح ندارد و نسبت دادن روح انسان به خود به جهت شرافت است. حال اگر وجود انسان نازله وجود خداوند است جه ایرادی دارد بگوییم نفس یا روح نازله روح خداوند است؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که وقتی گفته می‌شود خدا روح دارد در ذهن می‌آید که پس جسمی هم باید داشته باشد. لذا معنا ندارد که برای خدا بگوییم روح دارد، ولی اشکال ندارد بگوییم باطنِ هر روحی و باطن هر مخلوقی حضرت حق می‌باشد. موفق باشید

31160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: بنظرتون بهترین کار فرهنگی که میتونیم برای عید غدیر انجام بدیم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حضور دین است ذیل انسانهای قدسی. تفاوت غدیر و سقیفه در این نکته است. چقدر خوب است که بتوانیم با نظر به ضعف های سقیفه، جایگاه غدیر را روشن کنیم. در این مورد عرایضی در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت، شده است. موفق باشید

30246

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقت بخیر، دو تا سوال دارم، یکی اینکه ما قبلا یک دوره ای در رابطه با فرق و ادیان گذروندیم که می‌گفت تمام عقاید و اعمال صوفی ها رد شده و باطل، الان شما در سوالات گذشته برخی رو بر حق دانسته و من در مورد منش و راه شما دچار تردید شدم و تنها ملاک شما این هست که هر کسی با انقلاب مشکلی نداره، پس راه و روش برحقی داره، البته دوره ما زیر نظر یکی از علمای دین و با اساتید مجرب و با مستندات بود. الان بنده را از موضع گیری خود مطلع کنید. سوال دوم اینکه در حدیث یابن جندب، جایی گفته مومن تنهاست و جایی میگه باید با همه مانوس باشه و گرنه خیری در آن نیست. آیا این تضاد نداره و اینکه من آدمی هستم که تمام تلاش خود را برای فروتنی انجام دادم ولی کسی دوست نداره با من معاشرتی داشته باشه، حتی من به قدیمی ترین دوستانم تماس گرفتم یا با پیام جویای حال اونها شدم ولی بقیه نه، حتی ارحام هم همینطور، آیا این خواست خداست که بعضی آدمها تنها اند یا مورد دیگری هست یا اینکه خدا می‌خواهد آدم مشغول بقیه باشه. تشکر از وقتی که می‌گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چگونه می‌توان گفت تمام عقاید و اعمال صوفیه باطل است؟ تا قبل از سال ۱۳۴۰ حتی حضرت امام را به عنوان آقا روح الله صوفی می‌گفتند. ۲. از یک طرف مؤمن، نباید به دنبال خودنمایی و شهرت باشد و از طرف دیگر مؤمن باید اهل الفت باشد. موفق باشید

28183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده سالهاست مشغول تبلیغ دین هستم. احساس می‌کنم در عرصه تبلیغ دین به هیچ وجه مؤثر نبوده ام. جملاتی می نویسم ، شما منو در این جملات و مطالب یاری کنید! استاد بنده احساس می‌کنم زمانه خود را نمی‌شناسم ، و تاریخ جدیدی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است را درک نمی‌کنم و به همین علت خارج از زمانه و تاریخ خود افتاده ام و همه فعالیت های خود را پوچ می‌بینم. احساس می‌کنم اهداف تبلیغی ما در عرصه دین مبهم است، اگر نگویم هدف خاصی را دنبال نمی‌کنیم! در کل نمی‌دونیم قرار است با تبلیغ دین به چه آفاقی برسیم تا بتوانیم بر اساس همان افق ها برنامه ریزی داشته باشیم! نمی‌دونم تا چه اندازه این حرفی که می‌زنم صحیح است ، بنده احساس می‌کنم ما باید اهداف تبلیغی خود را تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی خصوصا مسأله تمدن اسلامی قرار بدیم و در راستای رسیدن به همین اهداف تفکر و برنامه ریزی کنیم! احساس می‌کنم باید در این مسیر با تکیه بر محور ولایت فقیه و اندیشه های ناب آقا که در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی گوشه هایی از آن نیز آشکار است ، حرکت کنیم. اما اگر بخواهیم به این نحو ذیل انقلاب اسلامی قرار بگیریم تا در درون تاریخ جدید قرار بگیریم، نیاز به معارف بلند و مهارت های خاصی داریم که فقط با تفقه و تفکر و بصیرت می توان به آن دست یافت! حال اگر ما اهداف را جامعه توحیدی و تمدن اسلامی قرار بدیم و با محور بیانیه گام دوم انقلاب بخواهیم حرکتی را آغاز کنیم مثلا در مسأله سبک زندگی اسلامی اگر بخواهیم فعالیت هایی داشته باشیم نیاز به دانش عمیق و تفکری سلیم داریم. به نظرم لازمه ی فعالیت در این عرصه، شناخت صحیح تمدن اسلامی ، سبک زندگی اسلامی و از آنطرف شناخت رقبایی چون تمدن غرب و سبک زندگی غربی است که این مسائل دانش و تفکری اساسی را می طلبد. مثلا در منطقه تبلیغی ما در ایام کرونا مشغول تعمیرات مسجد شدند ، مسجد ما تا حدودی نسبت خودش را با معماری اسلامی حفظ کرده بود ، اما بعد از این تعمیرات و تغییر و تحول های جدید ، احساس می‌کنم این مسجد فاصله زیادی با معماری اسلامی پیدا کرده و اصلا اون حال و هوا و انسی را که قبلاً داشت دیگه نداره! احساس می‌کنم این مسجد نمیتونه ما را در دل خود آرام کنه و ما را به یاد عالم قدس و معنویت بندازه ، و عجیب این است که محرک این کار امام جمعه و طلاب محل بوده اند و اندک ارزشی به حرف های حقیر در این زمینه ندادن! احساس می‌کنم در دل این مسجد دیگر نمی‌توان افراد را متذکر و متوجه حقایق دین کرد! چون کسانی که هنوز فرق بین تالار و مسجد را درک و فهم نمی‌کنند ، چگونه میتونن بین تمدن غرب و تمدن اسلامی فرقی قائل بشن ، اونم وقتی که تمدن غرب همه را درگیر خود کرده است! به هر حال بنده به این نتیجه رسیده ام که اگر مبلغان مردم را با معارف ناب توحیدی آشنا نکنند و نگاه تمدنی نداشته باشد و خود را ذیل انقلاب اسلامی معنا نکنند و در ذیل شخصیت نورانی امام خامنه ای تفکر و تعمق نکنند نمی توانند تبلیغ دین را به صورت صحیح انجام دهند! به نظر شما تا چه اندازه می توان گفت این نگاه به تبلیغ دین درست و صحیح است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه‌ی نکات خوبی هستید. ولی از آن طرف هم متوجه باشید اسلام قدرت تصرف حتی در زمان و مکان را دارد و از این جهت می‌توانیم مثل شهید آوینی دوربین را هم در اختیار اهداف خود قرار دهیم به شرطی که از یک طرف اسلام را به نور قرآن بشناسیم و از طرف دیگر جهان غرب را. فکر می‌کنم با تأمّل در تفسیر المیزان جلو بروید، مؤثر خواهید شد. موفق باشید

27630

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: دین چیست و هدفش چیه و از چه بخشهایی تشکلیل شده؟ تعریف اصول و ضرورت اصول دین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالاتی است کلّی، که در قالب یک سؤال و جواب نمی‌گنجد. پیشنهاد می‌شود کتاب «چه نیازی به نبی» که بر روی سایت هست، را مطالعه فرمایید. موفق باشید

27550
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، نوجوان ۱۷ ساله ای هستم که بحمدالله با مطالعه آثار شما توانستم در مبانی معرفت دینی بهتر تعمق کنم و عشقم به انقلاب بیشتر و بیشتر شود و الان بعنوان یک نیروی فرهنگی مشغول بکارم و در تبیین انقلاب اسلامی و معرفت دینی تونستم خدا رو شکر به مدد الهی و مطالعه ویژه آثارتون با هم سن و سالهای خودم و جوانان و نوجوانان هم صحبت بشم و تبیین معارف در حد مطالعات خودم بکنم. دیدم که غالبا به نوجوانان توصیه دارید که کتاب جوان و انتخاب بزرگ یا کتاب چه نیازی به نبی رو بخونند و خب من در عین مطالعه این آثار، خودم مشتاق شدم و خانواده علی الخصوص مادرم که مدرس فلسفه هستند، دیگر آثارتون در بحث انقلاب اسلامی، معرفت النفس و غربشناسی رو هم مطالعه کردم و تونستم در همین سن یک گام مهم بردارم. هدفم این بود که یک نیروی حقیقی انقلاب و تمدن نوین اسلامی باشم و از همین اکنون زندگی منظم و منضبط رو در راستای هدف بزرگ زندگی ام بچینم. اما استاد گاهی در برنامه ریزی و کارهایم، حالت خوف پیدا می‌کنم. می‌گویم نکند الان کار بهتری برای انقلاب می‌توانم بکنم و نمی‌کنم و نکند همچنان ظرفیت نفس مجرد و روح ام آماده برای برداشتن در این مسیر نشود و گاهی ناراحتم که برنامه های آموزش و پرورش چرا خودش مانعی برای ماندن در صراط انقلاب و اینکه انسان انقلاب باشم نه انسان در بستر دولت شهرهای مدرن. امیدوارم روزی نیاید که چند سال بعد کلا از این مسیر برگردم و چند سال بعد با بدبینی گذشته ام را ببینیم و بگویم چرا من در راه انقلاب و تمدنش بودم و نباید در این راه می‌رفتم و این راه خطا بود. برخی از آشنایان و افرادی که می‌شناسم، اول پیروزی انقلاب خودشان انقلابی و یاور امام و مبارز بودند ولی الان صد و هشتاد درجه از مسیر آن سالها برگشته اند و از طرح ریزی آن سالهایشان ناراحت اند و الان با اندیشه انقلاب رسما زاویه دارند. امیدوارم روزی چنین نرسد که برنامه ها و فعالیت های کنونی ام در راستای آن هدف بزرگ و این فعالیتم در عرصه فکری_اجتماعی برای انقلاب مرا ناراحت کند و مواضع زاویه دار و خلاف راه انقلاب و امام که اکنون مطمئنم مسیر حیات بخش بشر است، بگیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه به سراغ شما می‌آید و شما را در برمی‌گیرد، همانی است که باید باشید پس جای نگرانی نیست که بگویید نکند باید کار بهتری کرد. نمونه ی این نحوه سلوک را در کتاب «خون دلی که لعل شد» می‌توانید بیابید که چگونه رهبر معظم انقلاب خود را در معرض آنچه ایشان را در بر می‌گرفت، قرار می‌دادند اعم از تأمّل در قرآن و حتی مطالعه‌ی رمان‌های مهم دنیا ۲. عمده، رویکرد ما به انقلاب است. رویکرد سیاسیون و نگاه حزبی، شایسته‌ی ماندن در انقلابی که بناست افق بشر را در جهانی ماورای دنیای سکولار به ظهور آورد، نیست. رویکرد صحیح شهید قاسم سلیمانی‌ها و شهید آوینی‌ها موجب شد راهی بس گشوده در بستر انقلاب مقابل آن‌ها گشوده شود، در آن حدّ که آن افراد خود را امیدوارترین افراد نسبت به آینده و در جهانی احساس می‌کردند که جهان خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و جهانِ توبه‌ی بشر است. موفق باشید  

27020
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در روایات داریم آن کس که هرگز بلا و مصیبت نبیند، مورد لطف الهی نیست و خدا از بنده مؤمنش تفقّد می‌کند و برای او بلاها را اهداء می‏ نماید همانطوری که مرد در سفر برای خانواده خودش هدیه‌ای می‏ فرستد؟ درون این بلایا و ابتلائات چه نهفته است که به مثابه دستورات تربیتی برای تعالی انسان محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: انسان‌ها در این بلاها متوجه‌ی ضعف‌های خود می‌شوند. ثانیاً: متوجه‌ی ظرفیت‌های نهفته‌ی در خود خواهند شد. ثالثاً: در همین مصائب است که می‌پرورند. عرایضی در رابطه با «نگاه الهیاتی ما به پدیده‌ی ویروس کرونا» شده که آن را ذیلاً تقدیم می‌کنم: موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«نگاهی الهیاتی ما به ویروس کرونا»

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: ««مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر اين‌كه همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و اين امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: «وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن يرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن يرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاکِرِينَ»؛ هيچ‌کس جز به فرمان خدا نمي‌ميرد، که خدا مرگ را مقررشده معين کرده است و هرکس پاداش اين جهان را بخواهد از آن به او خواهيم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: «إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: «اللّهمّ انّى اَسْئلُكَ .... اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِكَ راضياً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی «بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 


۱) فرمود: «وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏» (بقره/۱۵۵)

27015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چطور شد حضرت علی (ع) خوارج را که در بیان افکار آزاد می گذاشت مورد تعقیب قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوارج، در بیرون از کوفه جوخه‌های ترور و قتل راه انداخته بودند و امنیت جاده‌ها را به هم زده بودند. موفق باشید

نمایش چاپی