باسمه تعالی: سلام علیکم: اولا بحث نباید حالت جدال به خود بگیرد. ثانیا سعی کنید در حین بحث خدا مطالب را بر زبان شما جاری کند؛ لازمهی این کار دل سپردن به حضرت ربّالعالمین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخنان مقام معظم رهبری در این مورد ملاک خوبی است. چقدر خوب بود رفقا سخنان ایشان را که در موقعیتهای مختلف در مورد «هنر» فرمودهاند را جمعآوری میکردند تا ملاحظه کنند چه اندازه ایشان نسبت به هنر حساسیت مثبت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظرفیت انسان از طریق دعا آماده می شود تا حضرت پروردگار مناسب آن ظرفیت با بنده ی خود برخورد کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دورهی جنینی بدنی مناسب روح خود میسازیم و در دنیا، با همین بدن در عین آنکه ابزاری است در اختیار نفس، اتحادی انضمامی پیدا میکنیم تا آنکه آن را رها مینماییم و با بدنی که تجلی روح و خصوصیات روح ما است، زندگی را تا آخر ادامه میدهیم. آری! اگر روح در تجرد خود شدیدتر گشت، نافذتر میشود حتی برای بدن خود، ولی چه کنیم که در همان حال، دلش جای دیگری است و توجهی چندان به بدن نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب هنوز ما از دنیا منقطع نشدهایم تا صورتهایی که مدّ نظرمان قرار میگیرد، روشن و واضح باشد. ولی در برزخ و قیامت کاملاً در آن عوالم حاضریم، و با آنچه روبهرو میشویم به شدیدترین شکل و واضحترین صورت با آنها مأنوس خواهیم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که جلسهی اول و دوم شرح فصوص را از کانال «ندای اندیشه» استماع فرمایید. موفق باشید @nedayeandishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که این جملهی فوق میفرماید زیرا شما در عبادات با ارادهی قلبی سعی میکنید حکم خدا را در کشور بدنتان جاری نمایید و آن چیزی جز اجرای توحید در ملک بدن نیست که با نیت درونی همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما میتوانیم به عنوان معرفت به وجود انسان کامل داشته باشیم، دلایل عقلی آن است که در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، مطرح شده است. ولی اینکه چرا امام به جای غیبت، هجرت نکردهاند، مربوط به حضوری است که آن حضرت باید در تمام تاریخ داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت مقام کن فیکونی ما در دنیا حرکات اعضای ما است و در قیامت، صورتِ فرشتگان است که عین اتصال به نفس ناطقهی ما میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مناسب است باید تذکر داد، وگرنه چون خلاف قانون است به عهدهی نیروهای انتظامی است، جدای آنکه خلاف شرع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر انسان در ارتباط با نامحرم، حیا را رعایت کند چه مانعی دارد که در زندگی اجتماعی خود فعّال باشد. عرایضی در جزوهی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشیدhttp://lobolmizan.ir/leaflet/1301/%D9%82%D9%87%D9%82%D9%87%D9%87%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%84%D8%AA--%D8%AA%D8%A8%D8%B3%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چه اشکال دارد؟ ۲. قسمت دوم جملهی مرحوم قاضی در صحبتهای ایشان نبوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است. آری! مربی باید با عدمِ طرحِ منیّت خود مانع تجلیات انوار حضرت حق نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهی «رحلت» واژهی خوبی است یعنی از این دنیا به دنیای دیگر رفتن. ولی واژهی «فوت» خوب نیست چون به معنای از بینرفتن است و قرآن در این رابطه میفرماید: «فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» فوت و نابودی برای آنها نیست بلکه از مکانی نزدیک یعنی آزاد از روشهای مادی گرفته میشوند. واژهی «موت» به معنای مردن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۴۰۱۳ عرض شد: ظاهراً همسر و فرزند ایشان این را تکذیب کردهاند. مگر میشود کسی که اینچنین در تفسیر المیزان سختْ دشمنِ کفر است، با انقلاب اسلامی که تنها جبههی مقابله با کفر میباشد مخالفت کند؟!! در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» در صفحهی ۳۹۹ عرایضی تحت عنوان «تفاوت عالَم حضرت امام و علامه طباطبائي «رحمةاللهعليهما» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه شوید که در دستورات اشو به کجا اشاره میشود؟ آیا جز به خودمان مشغول میشویم، و به حالات خودمان متمرکز میگردیم؟ با غفلت از ملکوتی که برای ورود به آن تنها باید راه شریعت الهی را در پی گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد دو نکته مدّ نظر قرار بگیرد؛ اولاً: یادمان باشد که رحمت الهی وسیع است و رحمتش از غضبش سبقت دارد و همواره با رحمتش با انسانها برخورد میکند. ثانیاً: خودش در حدیث قدسی میفرماید: «أنا عند ظنّ عبدی المؤمن» من در گمان بندهی مؤمن خود هستم. انسان اگر به پروردگار خود امید داشته باشد، پروردگار او مطابق همان امیدش با او برخورد میکند و بدین لحاظ است که نباید انسانها فکر کنند خودشان در امور خود نقش اساسی دارند و علت موفقیت خود را نگاهِ مثبت خود بدانند، بلکه نگاه مثبت آنها به عالَم، اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی میشود که آنها امید دارند که آن چیز انجام گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمیتوان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196)/آلعمران) ای پیامبر! تو را رفت و آمدهای کفار از این شهر به آن شهر شیفته نگرداند. یا در روایت داریم: سفر یا باید برای زیارت باشد و یا برای تجارت. شاید جهانگردی و گردشگری برای عبرتگیری نیز جایی در فرهنگ دینی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است که میفرمایید 2- همهی عالم تجلی انوار الهی است و از حضرت حق جدا نیست و بدن قیامتی انسان نیز به همین نحو از روح انسان جدا نیست که ابزار بدن باشد. موفق باشید
سلام استاد: خدا رسول فرستاد تا انسان منحرف از انسانیت و اشرف مخلوقات را برگرداند به انسانیت نه دین. الان این ادیان بجای هدایت به ظلالت تبدیل شده و گمراهی و تباهی. این ادیان از سالها پیش تا به الان چه کمک و راه کاری برای بشر داشته؟ چه مشکالی را توانسته حل کند؟ ما تجربه قرون وسطا را داریم که دین مسیحیت بر سر مردم أروپا آورد و بدبختشان کرد تا عده آیی بفکر افتادن و قانون مدنی را جایگزین شرع کردن، پشت آنکه شد أروپا به این همه پیشرفت رسید اما مسیحیت به کجا رسید به جز فساد از همه انواعش. مشابه آن در اسلام هم پیش آمد الان این مراجع و روحانیون چه کردن به کجا رسیدن؟ مسلمان ها هم نیاز به رونسانس دارن تا ازین به اصطلاح مراجع عظام و روحانیون نجات بدن و به قانون مدنی برسند. یا مثل أروپا یه شهرمشابه واتیکان درست کنند واین مراجع عظام را روحانیون موفت خور و متحجر و فاسد را مدیریت مثلاً قم را یا نجف یا کربلا را به آن ها سپارند به دین و مذهب شأن برسن و مردم را رها کنند. راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین «بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود. روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آن که دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگ منش می دانند؟ من بدو گفتم: بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم. خواجه نصیرالدین فرمود: در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و "اگر" دارد. در اسلام تو را می گویند: دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست. غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست. قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست. تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست... و این "امّا" ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند! این است راز نابخردی مسلمانان
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی حرکت انبیای الهی در آن است که هرکس بخواهد به حقیقت خود دست یابد و معنای خود را در این دنیا درست جستجو کند تا گرفتار پوچی و نیهیلیسم نگردد و در آن دنیا به حکم حضور ابدیتاش با خود بتواندبه درستی بهسر ببرد؛ راهی را در مقابل بشر گذاردهاند و در طول تاریخ آنهایی که توانستند در زیر سایه حرکت انبیاء خود را در این دنیا معنا ببخشند و در آن دنیا نیز با چنین خودی بهسر ببرند، کم نیستند. آری! اسلام نیز آمده است تا انسانهایی چون علیبنابیطالب «علیهالسلام» تربیت کند، حال اگر ابوسفیانها از اسلام سوء استفاده کردند، ضرری به اصل اسلام نمیخورد و امروز نیز که جهان، جهانِ پوچی و نیهیلیسم شده است آیا انسان برای آزادشدن از این ورطههای بسی آزاردهنده، جز راهِ انبیای الهی کارساز است؟ مائیم و راهی که انبیای الهی در مقابل ما گشودهاند تا هرکس هرطور خواست عمل کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ارواح، قبل از ابدان در علم خدا در مقام امکان ذاتی خود حاضرند ولی تعیّن و به فعلیتدرآمدنشان منوط به بدنی است مناسب آن روح، و حال که آن بدن را انتخاب کنند وقتِ نزول فیض الهی است تا آن بدن با تبدیل قوههایش به فعلیتِ مناسب، بستر تحقق آن روح شود. اگر جسم با حرکت جوهری آماده نمیشد آن روح، محقق نمیگشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت طلبگی، بیشتر باید خود را آماده کرد تا وقتی شرایط استفاده از طلبه فراهم میشود، او کم نیاورد. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شماره 30910 تحت عنوان «طلبگی و اصیلترین احساس حضور تاریخی در افق حاج قاسمهای تاریخی» شده است. خوب است که به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسانها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی مییافتند که عملاً قبیلهای بیش نبود، و دینداری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار میگرفت؛ نمیتوان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس میکند، حال یا باید امثال انسانهای غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بیمعنیهای منجر به پوچی و نیهیلیسم روبهرو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنوناش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانیشده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نهتنها احساس بیانگیزهای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسانها همراه با شور ایمانی، خود را مییابد و میفهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گستردهای به سوی شما میشود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کردهاید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسمها در خود احساس کردند، در خود احساس میکنید. موفق باشید
