باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی میتواند تذکر خوبی باشد مبنی بر این که به خود تذکر دهد امام، اسلام مجسم است و باید این فاصله را با رعایت دستورات الهی کم کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در محاورات معمولی، روح و نفس به یک معنا است ولی در اصطلاح قرآن، نفس به معنای روحِ مدبّرِ بدن است. ولی روح، بیشتر به منظور روح الأمین و یا جبرائیل بهکار میرود و نفس ناطقه با تعلقی که به بدن دارد بدن را تدبیر میکند مگر آنکه آن تعلق از بین برود که در آن صورت بدن را رها میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم جواب هر دو سؤال را در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» میشود پیدا کنید. جناب آقای دکتر مهدی امامیجمعه در سلسله بحثهای خود در 15 جلسه تحت عنوان «سیر تاریخی الهیات اسلامی» بهخوبی به این موضوع پرداختهاند. متن صوتی آن را از مرکز فرهنگی «سُها» از جناب آقای تیموری به آدرس hrteimouri@gmail.com میتوانید تهیه کنید. بنده دعاگو بوده و هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر دشمنان اسلام اجازه دادند که ائمه«علیهمالسلام» برنامههای خود را از جمله در شهرسازی شروع کنند؟! 2- همینکه تجربهی تمدن مدرن، امروزه با گسست روبهرو شده در حالیکه تمدنی است در اوج استفاده از عقل مستقل بشر از خدا، امید رجوع به عقل قدسی زیاد است همچنانکه کماکان شاهد آن هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید روح یک ملت متوجه آن امر بشود 2- اگر روح مردم آماده شده باشد و قوانین را در راستای معنایِ زندگی خود بفهمند، قوانین در مناسبات جامعه سریان مییابد 3- حتماً وزیر علوم باید این کار را بکند ولی لازم است به بستر سریانیافتنِ آن نیز فکر کرد. خوب است در این مورد به مقالهی «نسبتها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی» توجه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه با مطالعهی «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن این مسائل برایتان حل میشود، بهخصوص آنوقتی که از تشکیک در وجود به تشکیک در ظهور برسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه رفقا که اهل شعر هستند، برای سال آینده خوب است که بر این موضوع تأمّل بفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً که نباید کار خاصی انجام داد. شاید با حاکمیت ولایت فقیه عملاً تفکیک قوا به آن معنا که هر قوهای بدون مسئولیتداشتن نسبت به قوهی دیگر مرتفع شده باشد و همه ذیل ولایت فقیه در جهت اهداف کلّی نظام عمل کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چکار داریم که بدانیم این «نور» با آن «نور» چه تفاوتی دارد؟!! مهم آن است که از انوار متعالی این اولیاء الهی استفادهی کامل را ببریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایجاد بستر مناسب جهت تحقق هرچه بیشتر این امر مهم به عهدهی تمام نهادهای دولتی اعم از سپاه و نیروی انتظامی است، همانطور که دولت عراق نیز به همین شکل عمل میکند. 2- چون معلمین در زمان آموزش حق مرخصی ندارند و مرخصی آنها منحصر به تابستان میباشد، نمیتوانند کار را ترک کنند مگر آنکه در آن مدت کلاس نداشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که عرایض بنده در راستای طرح اهداف کلی تمدن اسلامی است تا هرکس با توجه به آن اصول در حوزهی تخصصی خود مطالب را کاربردی کند و در این راستا یعنی طرح ایدهی هویت کلّی تمدن اسلامی عرایضی در کتاب «تمدنزایی شیعه» شده است 2- وقتی موضوعی تاریخی بخواهد محقق شود باید متوجهی فرایندیبودنِ آن بود لذا همواره در مسیر تحقق اهداف متعالی آن باید تلاش کرد پس بحث چند سال معنا نمیدهد، هر سالی مقدمهی سال بعد خواهد بود مثل موضوع «انتظار» که ما وقتی در فرایندِ انتظار قرار گرفتیم همواره نسبت به هدف خود در صحنهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژههای خود ظهور میکند و اگر با واژههای تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار میگیرد 2- چارهای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتیکه ما حقایق را به روشِ وجودی با آنها در میان بگذاریم به سرعت با ما همزبان میشوند به همان شکل که با حضرت امام همزبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را میشناسد 5- در این مورد خوب است آرامآرام با کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» مأنوس گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است 2- در مورد محیالدین نظر بنده همان نظر حضرت امام است در نامهی ایشان به جناب گورباچف که فرمودند اگر میخواهید از نظرات دقیق محیالدین آگاهی یابید چند نفر از افراد با هوش خود را به قم بفرستید تا از نظرات ایشان آگاهی یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کاربران محترم بتوانند از آن سایت جهت استفاده از نظرات استاد استفاده نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید خوبیهای هر ملت و فرهنگی را گرفت و با حفظ هویت خود، از آنها استفاده کرد و متفکران دنیا ماورای سیاستمداران، ما را متوجهی این امر کرده و میکنند. مشکل در آنجا بهوجود میآید که کار در دست سیاستمدارانی بیفتد که تلاش دارند با اهداف صرفاً سیاسی و حزبی و گروهی فرهنگها را در اختیار خود بگیرند. و این تذکر مهمی است که کارلاشمیت به حیلهی لیبرالیسم میدهد که چگونه فرهنگ را در اختیار اهداف سیاسی قرار میدهد تا سودجویی و کینه به انسانها را پنهان نماید. و مشکل آقایان آن است که متوجهی تفاوت این دو موضوع نیستند که چگونه امروز همانطور که جنابعالی متوجهاید، سیاستمداران، مراکز فرهنگی و خیریهها را در اختیار میگیرند تا به اهداف گروهی و حزبی خود برسند نه آنکه اهداف انسانی مدّ نظر باشد، آنطور که همیشه در همهی فرهنگها با نظر به اهداف انسانی کارهایی شده و میشود. آیا ما امروز با دانشگاه آزادی روبهرو نیستیم که بعضی از هزینههای نامزدهای فتنهی 88 را پشتیبانی کرد؛ در حالیکه مردم ما به امید تحقق دانشگاهی غیر از دانشگاههای ساخته و پرداختهی دنیای مدرن اموال خود را وقف آن دانشگاه کردند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل موضوع هستم. اشکال این افراد در اصالتدادن به تکنیک است که محدود به عالم ماده میباشد و هیچ ربطی به سخنان جناب محیالدین ندارد که ایشان ناظر به سالکی است که بهکلّی از عالم ماده و زمان و مکان جدا شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود تفسیر المیزان در ذیل آیهی 200 آلعمران چنین موضوعی را مطرح فرموده و نیز در جزوه ای تحت عنوان «راز سقوط تمدنها در المیزان» عرایضی مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلقکردن از نظر لغت به معنای جمعکردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمعکردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمعکردن در قرآن میآید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» میآید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمانمند است. ولی در تجلی، رابطهی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق میدهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمیگوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» میتوانید دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث معرفت نفس را دنبال فرمایید و تفاوت ساحت مجردات را از ساحت عالم ماده متوجه شوید به خوبی به غفلت این افراد و این ادعاها که بیشتر با تفکر کارتونی شکل گرفته است، پی میبرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همهی کمالات است، عقب میافتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1]
و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعدهی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشىء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید
[1] ( 1)- قلبها با علم زنده ميشوند مانند زمين كه بوسيله باران حيات مييابد.
[2] ( 2)- حقيقت بسيط كه منظور ذات حق است همه اشياء است ولى نه به صورت مجموعه كثيرى از اشياء بلكه به صورت وحدت. و در ذات حق هيچيك از اين اشياء نيست و به حكم همين قاعده هر وجود بسيطى جامع هم كمالات مراتب زيرين خود هست مثل نفس كامل مجرد كه در عين وحدت داراى كمالات بسيارى است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: متافیزیک به معنای متوقفشدن در مفاهیم، نهتنها ضرورت این تاریخ است برای دینداری، بلکه باید بهشدت برای برگشت به فضای دینی و قلبیِ آن، متوجهی محدودیتهای تفکر متافیزیکی شد. در این رابطه بنده یک کتاب نسبتاً قطور تحت عنوان «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» تدوین نمودهام و 75 جلسه آن را شرح دادهام. در معنایِ متافیزیک خوب توجه فرمایید که چه مصائبی به عنوان حجابهای غلیظ در مقابل ما گشوده است و این غیر از تفکر فلسفی است که با آگاهی از آن متوجهی محدودیت آن میشویم حتی در رابطه با عبور از متافیزیک، مباحث «ما و حافظ» مطرح شد. زیرا زبان حافظ، زبان آگاهی از زهدی است که راهِ رجوع به حقیقت را میبندد و حافظ متذکر این نکتهی بسیار مهم است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: الحمدلله بر ما این توفیق حاصل شده است که از محضر شما پیرامون اربعین همچون سایر مسائل بهره مند شویم و نگاهی متفاوت به عالم اربعین پیدا کنیم. شکر که توفیق زیارت اربعین نصیبمان گشته و ان شاء الله دعاگویتان هستیم. اما سوالی که ذهن ما را درگیر کرده این است که حال که هنگامه حضور ما در میدان اربعین فرا رسیده، با توجه به فهم و نگاه تاریخی که اجمالا حاصل گشته باید به دنبال چه گمشده ای در اربعین باشیم؟ در زیارت اربعین به دنبال جست و جوی چه باشیم؟ نقش ما در اربعین چیست؟ چگونه می توان در خدمت حرکت عالم اربعین بود؟ و سوالاتی ار این دست. از استاد عزیز تقاضا داریم اگر امکان آن وجود دارد ما را در فهم این مسائل یاری نمایید. پیشاپیش از حسن توجهتان تشکر می کنیم و ان شاءالله هر چه زودتر توفیق درک حضوری از محضرتان را هم پیدا کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم .حضوردر پیادهروی سالهای اخیر به معنای «امکان حضور در تاريخي ديگر» است تا معناي «حضور تاريخي» تبيين شود و زائر متوجه باشد با چه احساسي بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که ظهور کرده است دريابد که البته اين مشکلترين موضوع این تاریخ است از آن جهت که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کند که فعلاً در حال تولد است و خود را در طي يک فرايند مينماياند و از درون جان آدميان سر برميآورد و در قول و فعلشان سريان مييابد.
بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آيندهي خود نميتوان برداشت و رخداد اربعين در اين تاريخ، زماني است که ميتوانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم و تاريخ پايانيافتگي غرب را نشان دهيم که این همان تاريخِ سستشدن عهد انسان با سکولاريته و اقامهي رابطهي انسان با خداست.
با این اربعين تعرّض انسان به اومانيسم و تقليل گوهر آدمي، شروع شده است و چيزي در انسانِ اين تاريخ رخ داده و بر هستي او حاکم گرديده که ديگر نميتواند در تاريخي زندگي کند که قوام آن را اومانيسم شکل داده است.
ما همانطور که در سنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده ميشود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آيندهي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غربزده قدم نخواهيم زد. عرایضی در این رابطه در کتاب اربعین حسینی و حضور در تاریخی دیگر شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نبوت حضرت، مقامِ تعلیم توسط حضرت جبرائیل است ولی مقام قرب وجودی و معراجی حضرت، فوقِ مقام ملائکة اللّه میباشد و در رابطه با مقام نبوت، آن خطاب صورت میگیرد که صورتِ تفصیلیِ مقام معراجی است و بر عکس مقامِ اجمالی است مثل نحوهی نزول قرآن در شب قدر به صورت اجمالی که غیر از نحوهی نزول قرآن طی 23 سال به صورت تفصیلی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در روایت از رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» داریم که: «اولُ ما خلَقَ اللّه نوری» یا میفرمایند: «اولُ ما خلقاللّه العقل»؛ و واژهی «خلق» را برای اولین مخلوق بهکار بردهاند، دیگر جایی نمیماند که ما موضوع دیگری را مطرح کنیم! مگر لازم میآید اولین مخلوق، پدیدهی مادی باشد؟ و اگر صادرهی اول را حضرت اللّه از مقام احدی بگیریم کار درست و صحیحی نکردهایم، زیرا اصطلاحِ صادرهی اول به اولین مخلوق به اعتبارِ موجودی که در ذات خود ممکنالوجود است اطلاق میشود، در حالیکه حضرت اللّه به طور مطلق بدون هرگونه محدودیتِ امکانی، مظهرِ مقام احدی هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رابطهی حضرت احد با حضرت اللّه، بحثِ آفریدهشدنِ حضرت اللّه از حضرت احدیت در میان نیست، بلکه تجلی مقام احدیت در مظهریتِ حضرت اللّه در میان است و حضرت اللّه، ربالعالمین است که در باطن خود، متصل به حقیقت احدی خود میباشد. حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در کتاب «مصباحالهدایه» به طور نسبتاً مفصل بدین موضوع پرداختهاند. موفق باشید