باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانها اختیار دارند و اختیار هرکس مربوط به خود اوست و آنچه موجب تفاوت انسانها است، همین اختیار داشتن است که هرکس میتواند هرچیزی را هرطور خواست انتخاب کند وگرنه همه از نظر فطرت مساویاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:
عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد ... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور .... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد
ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی .... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد .... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سخنان ایشان هستم. فکر میکنم نظر مقام معظم رهبری و شهید مطهری که مثنوی را، تفسیر قرآن ملا جلال میدانند؛ صائبتر باشد. به هر صورت نمیتوان بدون آن عرفان، امروز در طوفانی که دنیای مدرن برای بشر ایجاد کرده است، سالم بود و از بودنِ ظالمانی مثل طبریها جامعه را نجات داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این آخرالزمان دلایل روشنی بر حقانیت عطای الهی یعنی قرآن کریم در مقابل ما است، تنها و تنها باید در بستر قرآن در عالَم حاضر شد و در این حالت برای طلب علم تا چین هم میتوان رفت، ولی برای برگشت به وطنِ معرفتیِ قرآنی و درک بهترِ اشارات قرآن. بنده حتی به برادر بسیار عزیزم جناب حجتالاسلام وکیلی که اخیراً هم مناظرهای با آقای دکتر عبدالکریمی داشته اند، عرض کردم به این دلیل هایدگر و کربن میخوانم تا قرآن را بهتر بفهمم، از آن جهت که بدانم بر ذهن و فکر متفکران جهان چه میگذرد و راه حلّ قرآنیِ آن در افقی که آنان دغدغه دارند، چیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی در مقابل انسان افقی میگشاید که زندگیکردن در آن افق امکانِ حضور در ابعاد باطنیِ عالم را فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بسیار متأسفم که اردوهای راهیان نور تعطیل شده. ولی ظاهراً کاری نمیشود انجام داد زیرا اساساً امکان حضور در یادمانها فراهم نیست. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور عرض شد: ۲۳۷۸۰ باسمه تعالی: سلام علیکم: روی هم رفته باید خوشتان بیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با توجه به نظر فقها، شب اول قبر همان شبی است که متوفی دفن میشود. ۲. انسان مؤمن در برزخ و قیامت در آغوش حقیقت اعمال خود مستقر میباشد با تقرری حضوری، که این قابل وصف نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر بد است که دلتان دائم هوای خدا را بکند؟! سعی کنید در بین بقیهی افراد بلند گریه نکنید ۲. بدنتان را تقویت کنید، زیرا در چنین شرایطی اگر بدن ضعیف شود، واهمه غلبه میکند. خوردن عسل و ورزش خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بودن کودک در خانه همراه با فرشتگانی که با خود میآورد، آنقدر برکت دارد که شما نگران بقیهی امورش نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفی اصلِ علیّت بهجز برای خداوند که عین وجود و عین علت است، برای موجود دیگر معنا نمیدهد. میماند که جهان الکترونها و جهان میکروسکوپی آنچنان مشهود نیست که بتوانیم علت عکسالعملهای آن موجودات را به راحتی بیابیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش بنده روش حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» است که معتقد بودند اگر معرفت انسانی نسبت به حقایق دینی درست باشد، همین دستورات دینی تأثیر عمیق خود را میگذارد و شاید سخن آیت اللّه بهجت که میفرمایند: علم تو، استادِ توست؛ در همین رابطه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال شماره 18359 اینطور در این مورد عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و میداند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید. بنابر این هم میتواند «تلقین» وجهی از سوبژکتیویته باشد و هم میتواند وجهی از رجوع به حق داشتهباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: یک مطلبی دیدم مبنی بر اینکه شما و چند نفر دیگه فردیدی هستید. میخواستم نظرتون رو در مورد این مقاله به آدرس https://ghiam.ir/?p=519 بدونم. اندکی ذهن حقیر رو درگیر کرده. بخشی از مقاله: «فردید معتقد به ذات داشتن تمام پدیدههای مدرن ازجمله فناوری است، یعنی آنها ابزاری نیست که خنثی باشد و بتوان در چارچوبهای تصوری (پارادایمهای) دیگر نیز از آنها بهره برد. وی از مهمترین موانع بنیادین تفکر بین مسلمانان را تئولوژیاندیشی (گفتمان کلامی) در معنای پذیرش پارهای مفروضات سنتی و تاریخی بهصورت غیرانتقادی میداند. جریان فردید با تجددستیزی حداکثری بر افرادی نظیر عباس معارف، رضا داوری، مددپور، اصغر طاهرزاده، رجبی، ریختهگران، جوزی، سلیمان حشمت، عبدالکریمی، یوسفعلی میرشکاک و… اثر گذاشته است. این جریان معتقد به ناسازگاری دین و علوم جدید است. مهمترین استراتژی این جریان شناساندن مبانی فلسفی تمدن غرب و به تعبیر خودشان، شناخت عمیق آن و درنهایت نقد آن است. این جریان با طرح اولویت غربشناسی (نسبت به اسلامشناسی یا اقدامات اصلاحی) و فروکاست همهٔ تعارضات در کشور و دنیا به مدرنیته، تلاش میکند ضمن تقلیل همهٔ ساحات تقابل اسلام و استکبار جهانی به بحثی فلسفی، تمام مشکلات و چالشها را به مدرنیته، استفاده از دستاوردهای بشری جدید احاله دهد. این تفکر، فناوری را شیطانی نامیده و از ضرورت کنار گذاشتن آن سخن میگویند. این جریان پستمدرن متأثر از نوع تفکر مسیحی اروپای متصل، تلاش میکند با نوعی رویکرد عرفانی شهودی به مقابله باعقل فلسفی اروپای متصل با مبنای یهودی بپردازد. محوریت یافتن عقل ابزاری، عقل خودبنیاد و سودمحوری جزو نقدهای جدی این جریان به غرب است. بخشهای مذهبیتر و انقلابیتر این جریان، تلاش زیادی دارد شهید سید مرتضی آوینی را نیز متصل به خود نشان دهد و از این طریق در جذب جوانان انقلابی فعالانه عمل کند. واقعیت این است که آوینی هیچگاه مستقیماً شاگرد فردید نبود. بعضی حرفهای او در فضای عملزدهٔ پایان دههٔ ۶۰ و آغاز دههٔ ۷۰ که نقدها به غربزدگی در اعتراض و احیاناً برخوردهای فیزیکی با مظاهر خرد تهاجم فرهنگی خود را نشان میداد، در کتبی نظیر «توسعه و مبانی تمدن غرب» با این جریان قرابت دارد، اما آوینی متأخر که خود دست به دوربین و استفادهکننده از فناوری است بهویژه در آثاری نظیر جلد سوم «آیینهٔ جادو» کاملاً از این جریان فاصله گرفته و با نفی ذات قائل شدن برای فناوری و احیاناً شیطانی دانستن آنچنانکه در جریان فردید اتفاق میافتد، معتقد است مسئلهٔ اصلی تحول انفسی انسانی است که از فناوری استفاده میکند، یعنی مهم انسانی است که فناوری مثل دوربین و سینما را به کار میگیرد و نه اینکه اصل فناوری و سینما را شیطانی بدانیم.[۱۱] این اندیشه با منبعی التقاطی تلاش دارد تا نگاه هایدگر را بر تاریخ تفکر فلسفی و علمی تطبیق کند و لذا سادهسازیهای بسیاری دارد، نظیر اینکه بدون دلیل دوران پیشاسقراطی را دوران امت واحده و علم حضوری میخواند بدون آنکه به شرک اساطیری یونان که در دوران هلنیسم در رم نیز بازتولید شد و صوفیسم یونانی که ارسطو و افلاطون در برابر آن ایستادند، توجهی کند. تطبیق اسماء نیز بر دوران مختلف مستند مشخص عرفانی یا دینی جز نظریات هایدگر ندارد. فردید بیشتر بر سلب تمرکز دارد و بحث ایجابی مدلل و دقیقی از او دیده نشده است. این اندیشه با فرض حوالت تاریخی، نوعی جبر و عدم امکان تغییر با ارادههای انسانی را به دنبال دارد و بهنوعی انفعال و خودداری از اصلاح میانجامد که در اقدامات اجتماعی و سیاسی معتقدین به این جریان نمود دارد؛ گذشته از آنکه با دستورات دینی نیز تباین دارد. این اندیشه حاصل استفاده از ادبیات عرفان نظری بدون طی کردن عرفان عملی است (چنانکه کسی در مورد فردید، گذر از مراحل عرفان عملی را روایت نکرده) و لذا سخنان او همانند سایرین که چنین میکنند، حالتی شطحگونه یافته است، علاوه بر آنکه آن را با تفسیر هگلی مارکسیستی آمیخته است. نهتنها برداشت او از ابنعربی که برداشت او از هایدگر نیز ناقص است. علاوه بر آن به لوازم هرمنوتیکی مکتب هایدگر که به نسبیگرایی میانجامد و نتیجتاً توانایی نقد را از دست میدهد، توجه ندارد. استفاده از ادبیات عرفانی نهتنها بهوسیلهٔ او که بهوسیلهٔ روشنفکران التقاطی و غربگرای حداکثری عوارض زیادی ایجاد کرده است، نظیر خیر دانستن همهٔ بدی و خوبیها که نوعی پلورالیسم با ادبیات دینی و عرفانی است. فردید با طرح هایدگر میخواست بهنقد غرب بپردازد، اما در عمل از یک اندیشهٔ غربی به اندیشهٔ دیگر غربی روی آورد و سبب بسط آن شد که گذشته از آثار سوءش با ادعای کلنگری و عدم امکان خوب و بد کردن غرب در تناقض است. گذشته از این، همهٔ عالم اسماء الهی هستند اما او آن را تنها به انسان و زندگی جمعی انسان تقلیل میدهد. پیروان این اندیشه مواضع سیاسی متفاوتی را گرفتند، گرچه اکثراً بسته به اقتضاء این نظریه سکوت پیشه کردند، فردید مواضع سیاسی با چرخشهای ۱۸۰ درجهای متعدد داشته است، قبل از انقلاب در تلویزیون شاهنشاهی به مدح شاه پرداخته در انجمن فلسفهٔ رژیم حضورداشته و حتی در تدوین ایدئولوژی حزب رستاخیز کمک کرده است، بعداز انقلاب، در مدح انقلاب و حتی بسیجیان سخنانی گفت، اما مبارزه در زندگی او حضور نداشته است. چهرهای از این جریان مثل رضا داوری اردکانی به ریاست فرهنگستان علوم و عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید، اما حتی علیه مرگ بر آمریکا سخن گفت و آن را نشان توسعهنیافتگی نامید و با مدرنترین جریانهای سیاسی و فکری تجدیدنظرطلب در یک جبههٔ سیاسی قرار گرفت. شاید انقلابیترین مواضع را در این طیف اصغر طاهرزاده داشته که البته امام و انقلاب را در تفکر خود و در مقابله با مدرنیته معنی کرده است.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اکثر آقایانی که نام بردید افرادی هستند که بنده با آنها همدل میباشم. ولی آنها را در بستر تاریخی که با حضرت امام به ظهور آمد میپذیرم و به همین جهت با آقای عبدالکریمی که در درک انقلاب اسلامی ناقص و ناتوان هستند و مسائل ما را در جای دیگری دنبال میکنند، سخت مخالف میباشم.
تصور بنده آن است که نویسنده مقاله به جای آنکه «تفکر» را موضوع قرار دهند، تلاش دارند افراد را در جبهههای مختلف تقسیم کنند و این نوعی مرگِ تفکر است. باید از خود پرسید رسالت تفکر در این تاریخ چیست؟ بنده رسالت تفکر در این تاریخ را نظر به حقیقت انقلاب اسلامی میدانم که تواناییِ به ظهورآوردن شخصیتی همچون حاج قاسم سلیمانی را دارا است و آن را بنیان حضور اصیل انسان در این تاریخ میدانم، و هر آنکس که در این میدان تفکر کند از نظر بنده حقیقتاً متفکر است، حال چه آقای دکتر فردید باشد و چه آقای دکتر داوری؛ و البته شهید آوینی که جای خود دارد. در رابطه با نسبت ما با تکنیک از یک طرف و حضور تاریخیِ ما در انقلاب اسلامی، خوب است به عرایض اخیر بنده که تحت عنوان «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک"» در حال انجام است، رجوع شود. https://dialog.sohasima.ir/ch/elm-fanavari . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن صحبتها را دیدم. بالاخره در متون خود اهل سنت نیز موضوع حقانیت اهلالبیت «علیهمالسلام» مطرح است. آری! بعضاً امویان ادعیه ائمه را به امثال عمروعاص نسبت دادهاند تا آبرویی برای آنها کسب کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً نور حضرت به طور مشخص به صحنه آمده و خود حضرت هم از این شرایط راضی و دلگرمند. ولی آیا میتوان بحث ظهورِ تامّ را به میان آورد؟ واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند خودش آن کودک را که وارد زندگی کند با فرشتههایی همراه میکند که نهتنها خانه را نورانی مینمایند، والدین را نیز مدد میرسانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ورزش ۲. صلهی رحم ۳. خوش خلقی ۴. کمک به فقرا ۵. مطالعهی کتاب «آشتی با خدا». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای آن کاربر محترم اینطور نوشتم: باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی در آن زمان که بحث گروگانگیری مطرح بود مطالعاتی داشتهام. ولی خواستم بدون ورود به موارد ریز و جزئی عرض کنم در این موارد به هویت ذات استکباری آمریکا فکر میکنم و از نظر خودم این را یک نگاه ایدئولوژیک نمیدانم. هرچند معتقدم آری! «نگاه ایدئولوژیک به تاریخ و بستن راه نقد از طریق مقدسسازی شخصیتهاست» ما را در حجاب تفکر میبرد. همانطور که در آخر میفرمایید حتی تضمینهایی که آمریکا در قرداد الجزایر داد، عمل نکرد.
چرا فتنههای سفارت آمریکا را به مجامعی میبردیم که کلیت آن مجامع در مسیر حفظ منافع ابر قدرتهاست، ولی به ظاهر بهداشتی و دیپلماسی. آثار باقیمانده از سفارت به طور عجیبی حکایت از فتنههایی میکند که هرگز نمیتوانستیم آنها را با تعطیلکردنِ آن سفارت خنثی کنیم.
در آخر نظر یکی از کاربران محترم را که در رابطه با سؤال جنابعالی کمی ریزتر وارد موضوع شدهاند را ارسال میدارم ولی معتقدم در نظر به هر رخدادی باید به جایگاه تاریخی آن رخداد نظر بفرمایید که در نسبت با لانهی جاسوسی، تقابل دو جریان است: یکی استکبار و دیگری انقلاب اسلامی. به همین جهت نباید انقلاب اسلامی را در بستر مناسبات فرهنگ استکباری و مجامع جهان استکبار دنبال کرد و انتظار داشته باشیم در آن بسترها میتوان انقلاب را محفوظ داشت. موفق باشید. و سپس نظر شما را در آخر ارسال کردم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. ولی آن عزیز نیز باید بپذیرند بالاخره این یک نوع بیماری است و خداوند إنشاءاللّه درمان آن را در یک روانپزشک قرار داده است و باید به او رجوع کرد. بنده قبلاً اینطور جواب داده بودم: باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم دعا خواهم کرد، إنشاءاللّه با صبر مشکلات حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب فارابی نکتهی بزرگی را با بشریت در میان میگذارد که وقتی با مجموعهای از موجودات محدود روبهروئیم، عملاً با مجموعهای از موجوداتِ معلول روبهروئیم و بدیهی است که باید به علتی غیرِ محدود و غیرِ معلول ختم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت، هم جزوهی «عقل تکنیکی» و هم صوت شرح آن جزوه موجود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع جناب ملاصدرا در مورد طبابتهای وقتگیرِ شیخالرئیس است که با وقتصرفکردن برای دیدن ادرار افراد در قارورهها فرصت کارهای مهمتر را از دست میداده. 2- با یادداشتکردن آنچه مطالعه میکنید به آموختههای خود نظم دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی گویا حضرت حق به نور اسم رحمان، در این تاریخ بر مستضعفین جهان نظر کرده تا با مقاومتی که در مقابل مستکبران از خود نشان میدهند تاریخِ دیگری را به ظهور آورد. تا دیروز اگر یکصدمِ ظلمی که بر مردمی مثل مردم یمن میشد، آن مردم تسلیم متجاوزی مثل کشور عربستان میشدند، ولی امروز با خطی که حضرت روح اللّه نشان دادند و تاریخ دیگری را در معرض نگاهِ مستضعفان این نسل قرار داد؛ میبینید چگونه مقاومت جانانه از خود نشان میدهند در حدّی که همین امروز نمایندهی سازمان ملل میگوید تاریخ، در خود خبر ندارد که چنین فاجعهای به جهت محاصرهی بنادر یمن توسط آل سعود پیش آمده باشد. ولی باز مردم معنایی جز مقاومت را در افقِ زندگی خود نمییابند زیرا آیندهای ماورای آیندهای که مستکبران ترسیم کردهاند برای خود میجویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث از موجودی است که از حیطهی زمان و مکان بیرون است و اگر آن را جسم لطیف تصور کنیم در هر صورت مکانمندی و زمانبندیِ آن پا برجا است. موفق باشید
