بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18377
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد ارجمند: جناب استاد صراحتا و بی مقدمه عرض می کنم. آیا گرفتاری و ناتوانی های مالی مردم به گوش رهبر معظم می رسد؟ کسانی هستند که به یاری این مردمان ناتوان غصه هایشان را به عرض رهبر معظم برساند؟ اخیرا کلیپی به دست مردم رسیده حاکی از این که مردمان روستاهای اصفهان (شرق اصفهان) در کمال مشکلات اقتصادی به دلیل دسترسی نداشتن به آب و خشک و پر بیهوده شدن زمین های زراعتی خود با همه قوا خواستار کمک از رهبر معظم هستند. آیا رهبر معظم باید به یاری بکوشد در حالی که تمام مسئولان کوتاهی خود را در این چند سال به روستاییان شرق اصفهان رساندند؟ مردم چنین توقعی دارند و اگر کم اهمیتی ببینند پای بی مسئولیتی می گذارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید نه‌تنها رهبری که نمایندگان مجلس نیز در جریان امر فوق هستند و یک معضل و به یک اعتبار خیانتی است که شهر اصفهان بر آن منطقه تحمیل کرده به بهانه‌ی آن‌که آب شربِ مردم اصفهان مقدم است و کسی نمی‌پرسد چرا شهر اصفهان آن‌چنان گسترش پیدا کرد که حق آب مردم روستاهای شرق اصفهان تصاحب شود. آیا این یک نوع حرام‌خواری نیست؟ با این‌همه استاندار و معاون اول رئیس جمهور در تلاشند که مشکل را حل کنند ولی جرأت نمی‌کنند که به مردم اصفهان بگویند مقداری از آبی که مصرف می‌کنید حقِ شما نیست به‌خصوص ساختمان‌هایی که در ده ساله‌ی اخیر ساخته شده است. موفق باشید

18376
متن پرسش
سلام: میگن آیت الله ناصری یه دختری بهش گفت حاج آقا این گل رو بعنوان یادگاری از من قبول میکنید؟ ایشون گفتن نه. دوستانم میگن میتونست باعث شه این دختر بدین بیاد اگر قبول می کرد و افراطه این قضیه ایشون 80 سالشون بود و اون دختر جوون. بعد اینکه میگن عکس گرفتن یه دختر با یه هنرمند سبکی نیست چه اشکال داره دوستم میگه من عکس نمی گیرم ولی ربطی به حیا و غرور زنانه م نداره. شیخ 37 ساله ای با دخترای دبیرستانی عکس گرفت آیا کار این دخترا اشتباه بوده؟ آیا کار این شیخ اشتباه بوده؟ منظورم دو سه تا دختر هست که شاگردشن و میرن پیشش میگن باهامون سلفی بگیرید حاج آقا. حالا می خواستم نظر شما رو بدونم. من سوالات دیگه ای هم ذهنمو مشغول کرده ان شاءالله در آینده ازتون می پرسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای عالمانی که در عالَم روحانیِ خودشان به‌سر می‌برند خارج‌شدن از آن عالَم برای آن‌ها مثل فرورفتن در دیگ آب جوش است؛ تا این حدّ روح‌شان به زحمت می‌افتد. از این جهت باید امثال آیت اللّه ناصری را درک کرد. ولی این در مورد افرادی که در چنین عالَمی مستقر نیستند، فرق دارند. در این رابطه مولوی می‌گوید: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر /  گرچه باشد در نوشتن شیر شیر». گفته اینک ما بشر ایشان بشر ** ما و ایشان بسته‌‌ی خوابیم و خور. این ندانستند ایشان از عمی ** هست فرقی در میان بی‌‌منتها.  موفق باشید

18375
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیزمان: جان ما فدای رهبری که وقتی انسان حتی پیام تسلیت او را در رحلت آیت الله هاشمی (ره) در مقایسه با بزرگانی همچون آیت الله جوادی آملی، آیت الله مظاهری و دیگران می بیند به عمق حکمت ایشان پی می برد و می بیند واقعا مقام نایب امام زمان بودن شایسته ایشان است. اما دو سوال: جناب استاد در نماز میت عبارت اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا آمده است و قطعا جز درباره معصوم و انسانهای خیلی متعالی درباره کس دیگری صادق نیست ولی خوب به ما دستور داده اند برای هر میت مسلمان بخوانید. شاید سرش این باشد که نه حقیقتا من جز خیر از او ندیده ام بلکه می خواهند به ما یاد بدهند اساسا بدیها را نبین شتر دیدی ندیدی دیگر مرده است خوبی هایش را ببین و گرنه این عبارت در نماز میت در باره اکثریت ماها کذب است، خوب حالا با این مبنا چرا رهبر عزیزمان این فراز را برای آقای هاشمی نمی خواند؟ اگر بگوئیم غیر خیر هم از او دیده خوب برای بقیه مسلما نان هم ایضا، پس باید فلسفه دیگری داشته باشد که ما آن را از استادمان جستجو می کنیم؟ سوال دیگر این که بزرگان ما من جمله آیت الله جوادی حفظه الله مصیبت را به امام زمان (عج) تسلیت گفتند ولی مقام معظم رهبری خیر. در صورتی که به طریق اولی نایب ایشان باید به ایشان تسلیت بگویند راز کار کجاست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی مقام معظم رهبری حجت برایشان تمام است که ضعف‌هایی بَیّن در آقای هاشمی دیده‌اند، چطور بتوانند آن جمله را بگویند. آری! گاهی شما برای طرفی که نماز می‌خوانید نمی‌شناسید و یا می‌دانید در خطایش به موضوع آگاه نبوده، ولی رهبری به چنین نتیجه‌ای نرسیده‌اند مگر می‌توانند آن جمله را بگویند 2- اگر در همه‌ی امور رهبری حجت ما هستند و مورد تأیید خاص حضرت حق می‌باشند، از عدم تسلیت ایشان به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌فهمیم آن‌چه را که باید بفهمیم. موفق باشید

18374
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و سنگ صبورمان حفظه الله: جناب استاد آیا پیام آیت الله مظاهری در فوت آیت الله هاشمی (ره) را افراط و عدم شناخت دقیق نمی دانید جملاتی از قبیل: «احدی نتوانست تا بدین حد اعتماد عمیق و محبت بی نظیر امام بزرگوار را به خودجلب کند!!!؟» لغت احدی تامل بر انگیز است پس شهید مطهری شهید بهشتی رحمه الله علیهما و.... مقام معظم رهبری چه می شوند؟ پس چرا امام (ره) ایشان را به عنوان جایگزین معرفی نفرمودند؟ «براستی شما که مفسر توانا و عمیق قرآن هستید» ایشان مفسر نو پرداز قرآن کریم بودند؟ کو کجاست این تفسیر نکند تفسیر راهنما را می فرمایند!!!!! «خدا رحمت کند ایشان را و زحمات ایشان را اجر دهد ولی واقعا ایشان همواره به همدلی هر چه بیشتر نیروهای معتقد به اسلام و انقلاب می اندیشید» لغت همواره عجیب است. آیا ایشان در همه صحنه های خطیر سنگ زیرین نظام جمهوری اسلامی بود؟ آری در بسیاری جاها بودند، اما لغت همواره شگفت انگیز است. پس چرا در فتنه 88 خانمان برانداز انقلاب هر چقدر رهبر معظم ناله می کردند سکوت جایز نیست دم نزدند و بعضا در جهت عکس موضع گرفتند؟ پس چرا حکم قوه قضائیه جمهوری اسلامی را به سخره گرفتند و دهها چرای دیگر؟ راستی آیت الله مظاهری حفظه الله به عنوان یک اسلام شناس سخنان ایشان را که دغدغه داشتند (که یک وقت عساکری پیدا شوند خانمی که قیافه زیبایی دارد او را نگذارند پیدا شود مناظر خوب را از دست مردم بیرون بکنند ) را نشنیده اند که معتقدند ایشان از صراط مستقیم خدمت به اسلام و آرمانهای متعالی آن تخطی ننموده اند. جناب استاد ما از آنهایی نیستیم که زحمات و خدمات آیت الله هاشمی (ره) را نادیده بگیریم و نگاه سیاه و سفیدی داشته باشیم ولی استاد عزیز واقعا بعضی مراجع ما را چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که در جامعه چنین جوانان دلسوز و حکیمی مثل جنابعالی داریم. این تنها سخن و گله‌ی شما نیست، افراد دیگری نیز چنین گله‌هایی داشتند. ولی سعی کنید حکیمانه از این موارد بگذرید. حالا قبول دارید که چرا امام رضا«علیه‌السلام» مي‌فرمايند: «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‌اي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينه‌ي او را گشاده مي‌گرداند. تا در مديريت خود کوچک‌ترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مي‌شود که در جواب‌گويي به هيچ نيازي در نمي‌ماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و به‌خوبي مصلحت مردم را در نظر مي‌گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است. با توجه به سخن حضرت رضا (ع) معتقد می‌شویم رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله» دارای مکتب هستند؛ آن‌هم مکتبی که به تأیید الهی در صحنه است. با تفکر در این موضوع، این سؤال باید برای ما طرح خواهد شد که چگونه باید این مکتب را از اجمال به‌تفصیل رساند. موفق باشید  

 


[1] - تحف العقول، ص443

18373
متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به اینکه دلایل فراوان و مستدلی در رابطه با وحدت شخصی وجود در آثار بزرگان بیان شده (از جمله آن براهین: الف. وجود مساوق وجوب بالذات است. ب. وجوب بالذات مساوق وحدت است. وجود مساوق وحدت است) چطور بزرگانی مانند آیت الله مصباح و علامه جعفری آن را قبول ندارند و پذیرش آن را مستلزم نادیده گرفتن و انکار بدیهیات می دانند؟ آیا آنان نسبت به این براهین اطلاعی نداشتند یا اشکالات منطقی به براهین دارند؟ اشکالات چیست؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تصور آن‌هایی که وحدت شخصی وجود را نپذیرفتند آن باشد که پذیرفتن آن نفیِ مخلوقیتِ مخلوق است. در حالی‌که این با بحث ایجاد اعیان ثابته و تشکیکی‌بودنِ ظهور وجود حل می‌شود. موفق باشید

18372
متن پرسش
سلام: آیا آیه ای در قرآن هست که شیطان خدا را سرزنش کرده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین چیزی یادم نمی‌اید. آن‌چه در قرآن هست ملامتی است که شیطان بر پیروانش در قیامت می‌کند و می‌گوید: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي‏ فَلا تَلُومُوني‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏ شود، مى ‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده(باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد؛ خود را سرزنش كنيد (ابراهیم/22). موفق باشید

18371
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از روشنگری های حضرتعالی. راجع به پاسخ به سوال 18360 و اینکه فرمودید: «در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابله‌ی مستقیم با رهبری نکرد. با این‌که به قول رهبری خنّاس‌هایی بودند که در این امر تلاش می‌کردند.» همه می دانیم که آقای هاشمی فرصت این کار را پیدا نکرد، نه اینکه نمی خواست. ایشون اگر می توانست در تقابل با رهبری نتیجه ای بگیرد خوب حتما این کار را می کرد، و تلاش ایشان در فتنه 88 بیشتر از هر مقطع دیگری از تاریخ انقلاب این مطلب را آشکار ساخت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از تعارف، حقیقتاً این‌طور نبود. خود آقای هاشمی از جاهایی دیگر خودش حاضر نبود جلو بیاید. درست است که در آن‌جایی که نباید سکوت می‌کرد، سکوت کرد؛ ولی به فتنه دامن نزد. روی این سخن مقام معظم رهبری که فرمودند خنّاس‌ها تلاش کردند آقای هاشمی را در مقابل نظام قرار دهند؛ فکر کنید. آقای هاشمی ابداً قبول نداشت فرزندش مهدی مجرم است و باید به زندان رود و دیدید که در هنگام خداحافظی مهدی چه گفت؟! با این‌همه تسلیم نظام شد. موفق باشید

18370
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: من نزدیک یک سالی هست که حضرتعای رو شناختم و در بعضی جلاساتتون حضور داشتم خدا رو شاکرم که راه رو نشونم داده و ای کاش این لطف خدا زودتر از اینا نصیبم می شد. سوال: چرا نمیتونم در بعضی از اعمالم پا روی نفسم بذارم؟ مثلا یه عملی رو میدونم گناهه اما در مقابلش کم میارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این میل‌ها را باید حجابِ رجوع به حق دانست و هر اندازه کمتر به آن‌ها توجه شود، امیدشان برای غلبه بر ما کمتر می‌شود. موفق باشید

18369
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت عزیز دلم: با تمامی این تفاسیر اعم از عین ثابته، اختیار، جبر و امثالهم نکته ای است ظریف و ملیح که وقتی هستی را با قدم قلب مشاهده می نمایید دچار تحیری می شویم از عظمت الله که چگونه در تمامی شئونات خود تجلی دارد دیگر آنجا همه ی مسائل فی نفسه مندک و منحل در آن ذات هستند که گوشه ای از آن اسرار را با سیر عقلانی تو ام با قلبی طالب پیدا می شود ولی چه کنیم که در جهان مثل گشته که جوینده یابنده است والا همه اوست و جز او چیزی نیست. لا هو الا هو
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حجابِ تعیّنات عبورکردن و حضرت محبوب را در مظاهر تعیّنات دیدن، مقصد اصلی ما است تا مرحله‌ی قرب نوافل ظهور کند. موفق باشید

18368
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. چطور قائل شویم که بعضی از مفاهیم در مرحله عقل باقی می ماند و به قوه خیال نمی رسند و حال آنکه هر وجود شدیدی وجود نازل خود را ایجاد می کند؟ ۲. اگر عکس فرض بالا ثابت باشد یعنی به مرحله تخیل برسد می شود گفت هیچ تصدیقی بدون تصور ممکن نیست؟ ۳. تکلم ملائکه که در مرحله عقل اند شاهدی بر این مدعا که وجود عقلی به تخیل می رسد " استفاده از کلام" نیست؟ اگر در استفاده اصطلاحات در سوال اشتباه کرده ام تصحیح بفرمایید. سپاس گذار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نفس ناطقه در ذات خود همه‌ی مراحل عقل و خیال و حس را دارا می‌باشد. منتها بعضاً انسان‌ها در مرتبه‌ی خیال خود که متأثر از محسوسات بیرونی است، متوقف می‌شوند و خود را از تعلقات و محسوسات بیرونی آزاد نمی‌کنند تا نفس ناطقه با عالم عقل مرتبط شود و خیال مناسب تجلیات عقل داشته باشد. تکلم ملائکه به جهت نزول آن‌ها از مرحله‌ی عقل به مرحله‌ی قوای نفس در موطن سامعه‌ی نفس است. موفق باشید

18365
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در جواب به بعضی از کاربران فرمودید: «بعضی مناجاتی اند و بعضی خراباتی» این دو را کمی می توانید شرح دهید تا تفاوت آن دو را بفهمیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خراباتی کسی است که جذبه‌ی الهیه بر او غلبه دارد و مناجاتی سعی می‌کند به آن جذبه برسد. خواجه عبداللّه انصاری در کتاب منازل السائرین پس از مقدمه‌ای عرفانی می‌فرماید: کتاب منازل السائرین را در صد مقام تنظیم کردم که در ده بخش جای می‌گیرد.[1] و متذکر می‌شود هرچند سالکان در این مقامات مختلف‌اند و بعضی «محبوبِ مراد»‌اند و بعضی «محبّ مُرید»[2] ولی در هر صورت با این‌همه در این نوشتار حال محبی در نظر گرفته شده که استعدادی متوسط دارد.

   عرفا به طور کلی متفق‌اند که نهایات تصحیح نمی‌شود مگر با تصحیح بدایات و تصحیح بدایات عبارت است از 1- امتثال امر الهی 2- مشاهده اخلاص و این‌که انسان در خود ببیند برای خدا خواسته 3- رعایت سنت 4- تعظیم نهی در عین مشاهده خوف از عقاب الهی 5- شفقت بر عالم با بذل خیرخواهی و این که بار خود را بر روی دوش مردم نیندازد 6- دوری از همنشینی که وقت را تباه می‌کند 7- دوری از هر سببی که دل را مفتون و شیفته می‌نماید.

می‌فرماید: مردم در این بیان و شأن سه دسته‌اند: آن‌که بین خوف و رجاء عمل می‌کند، با توجه به محبت و همراه با حیاء، که چنین کسی را «مرید» گویند.[3] و آن‌که از وادی تفرقه و پراکندگی به وادی جمع ربوده شده‌ که او را «مراد» نامند[4] و غیر از این دو هرکه هست مدعی و نیرنگ‌باز است.

می‌توان گفت: همه‌ی مقامات در سه مرتبه جمع می‌شوند. رتبه‌ی نخست که مساوی است با آغاز کار سالک در سیر سلوک. رتبه‌ی دوم با داخل‌شدن سالک در غربت شروع می‌شود و رتبه‌ی سوم دست‌یابی سالک به مشاهده‌ای است که او را به سوی عین توحید در طریق فنا می‌کشاند و جذب می‌کند.

در معنای رتبه‌ی نخست که آغازکردن کار سالک در سیر و سلوک بود، در روایت از رسول خدا (ص) داریم: «سیروُا سَبَقَ الْمُفْرِدون» سیر کنید که مُفْرِدون پیشی گرفتند. مردم سؤال کردند ای رسول خدا مفردون چه کسانی هستند؟ فرمودند: «المهترّون، الذين يهترّون في ذكر الله عزّ و جلّ، يضع الذّكر عنهم أثقالهم فيأتون يوم القيامة خفافا» متحیرون آن‌هایی که در یاد خدا سرگشته‌اند و یاد خدا بارهای گران را از ایشان برمی‌دارد، از این روی در قیامت سبک بال خواهند آمد. (ترمذی، کتاب‌الدعویات، باب 129)

در رابطه با مرتبه‌ی دوم که واردشدن در غربت است از رسول خدا (ص) داریم «طَلَبُ الْحَقِّ غُرَبةٌ»[5] طلب‌کردن و خواستن حق، غربت است. و در رابطه با مرتبه‌ی سوم که دست‌یابی به مشاهده است در روایت داریم که جبرائیل از رسول خدا (ص) پرسید: «مَا الإحْسان؟» احسان چیست؟ حضرت فرمودند: «اَنْ تَعْبُدَ الله کَاَنَّکَ تَراه فَاِن لَمْ تَکُن تَراه فَاِنَّه یَراک»[6] احسان آن است که خدا را به گونه‌ای عبادت کنی که گویا او را می‌بینی و اگر او را نمی‌بینی پس بدان او تو را می‌بیند. که این حدیث اشاره جامعی است به مذهب عرفا و متصوفه.

خواجه عبداللّه انصاری می‌فرماید: من درجات هر مقام را به تفصیل برایت باز می‌گویم تا درجه‌ی عامه و سالک و محقق را در هر مقام بشناسی زیرا برای هر یک نشانی است که به سوی آن برانگیخته می‌شود. موفق باشید

 


[1] - آن ده بخش عبارت‌اند از: 1- بدایات 2- ابواب 3- معاملات 4- اخلاق 5- اصول 6- اودیه 7- احوال 8- ولایات 9- حقایق 10- نهایات. 

[2] - «محبوبِ مراد» پیش از آن که قدم در راه سلوک گذارد با جذبه ربوده می‌شود و در نتیجه نهایات او پیش از بدایات او خواهد بود، برعکس «مُحب مرید» که باید قدم‌قدم منازل را طی کند.

[3] - مرید همان سالک مجذوب است که جز خدا را اراده نکرده و مراد همان مجذوب سالک است که خداوند او را اراده و جذب کرده.

[4] - حافظ در رابطه با عبور از تفرقه می‌گوید: «از فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع» که عبور از خلق به حق است و  به حق اشتغال‌یافتن.

[5] - تاریخ دمشق، ج 51، ص 832- کنز العمال، ج 1، ص 239

[6] - صحیح مسلم، کتاب‌الإیمان، ج 1، ص 37.

18364
متن پرسش
با سلام استاد: لطفا این قسمت از جوابتان را شرح بیشتری بفرمایید: «مگر همین کت و شلواری که بنده و امثال بنده می‌پوشیم خوب است؟ امید است که بتوانیم از این نوع لباس‌ها که لباس‌های روح و روحیه‌ی ما نیست و تشبه به فرهنگ کفر است، آزاد شویم.» اگر این لباس خوب نیست پس چرا می پوشید؟! خب لباس های دیگری هم هست. این که فرمودید آزاد شویم چگونه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم لباس مردم پاکستان که ران‌های مردان را می‌پوشاند، در مقابل شلوارهای اروپاییان به عفاف و حیا نزدیک‌تر است همان‌طور که قبای مردم گذشته به عفاف و حیا نزدیک بود. باید شرایط استفاده از چنین پوشش‌هایی فراهم شود، وگرنه برای امثال ما حکم لباس شهرت را پیدا می‌کند ولی برای یک روحانی، پوشیدن لباس روحانیت در عرف چنین مشکلی را به‌وجود نمی‌آورد. موفق باشید

18363
متن پرسش
چگونه به يك شهيد متوسل شويم؟ كامل و جامع راهنمايي كنيد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که امام رضا«علیه‌السلام» فرمودند سه مرتبه سوره‌ی قدر را برایشان بخوانید و برایشان دعا کنید تا خداوند بهترین نتایج را برای آن‌ها مقرر کند و آن‌ها نیز به شما دعا می‌کنند و از این جهت در کنار مزار آن‌ها دعاهایی را که در مفاتیح هست هرکدام را که خواستید بخوانید، شرایط استجابت آن‌ دعا بهتر فراهم می‌شود. موفق باشید

18360
متن پرسش
سلام علیکم: جهت روشن شدن جایگاه پاسخ شما به سوال شماره 18299 خواستم بدانم آیا نظر به حقیقت زیر این پاسخ را داده اید یا مطلب چیز دیگری است؟ آیت‌الله مجتبی تهرانی در درس اخلاق تاریخ ۹۰/۱۱/۰۶ می فرمایند: من دنبال مطلبی بودم و فکر می ­کنم این قضیه برای بعد از معاویه است، وقتی که او مُرد، یک سری مسائل رو شد، یک سری رو بود، روتر شد. کارهایی که کرده بود، جنایاتی که کرده بود، رو شد و ظاهراً بعد این مسائل بود که این مطلب مطرح شد: «اذکروا موتاکم بالخیر»! من این را از کلک­های بنی امیه می­ دانم. حالا که مرده است خوبی­هایش را بگو، بدی­هایش را نگو. می­ خواهم بگویم چه طور اینها برنامه ریزی شده در جامعه پیش می ­رفتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بنی‌امیه و از جمله معاویه از این روایت به نفع خودشان استفاده کرده‌اند و مرحوم شهید مطهری هم این امر را متذکر شده‌اند که معاویه به استناد این روایت، تلاش می‌کرد ضعف‌های خلیفه‌ی سوم را از ذهن‌ها پاک کند. ولی اصل مطلب که امثال ابن حجر هیثمی در «الصوارم المهرقه» آورده است را می‌توانیم در جای خود بپذیریم که توصیه‌ای است تا مسلمانان را بعد از رحلت‌شان بیشتر در سیره‌های مثبتی که داشته‌اند، مدّ نظر بیاوریم. مثل این‌که در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابله‌ی مستقیم با رهبری نکرد. با این‌که به قول رهبری خنّاس‌هایی بودند که در این امر تلاش می‌کردند. موفق باشید

18359
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: استاد نمیدونم چه جوری تشکر کنم از اینکه ما رو بی نصیب از علم و توجهتون نمیذارین و بدون هیچ چشم داشتی جواب ما رو میدین، اینجا جایی هست که بیشترین اطمینان رو میتونیم داشته باشیم که به جوابمون می رسیم و از سردرگمی درمیام، در یک جمله، خیر دنیا و آخرت نصیبتون ان شاءالله. استاد سوالی برای بنده پیش اومده که آیا اصلا چیزی به عنوان تلقین داریم یا نه و اگر هست آیا در بعد معنوی و سیر و سلوک هم میشه از این پتانسیل استفاده کرد و نحوه به کارگیری این توان در زمینه سلوک معنوی به چه طریق هست؟ تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و می‌داند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید

18358
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد طاهرزاده اگر طلبه ای بخواهد در ضمینه رسانه مطالعاتی داشته باشد و در مورد رسانه صحبت کند شبیه جناب آقای رائفی پور (البته منظورم این نیست که مبانی ایشان صحیح یا اشتباه است) باید از کجا شروع کند؟ سواد رسانه ای نیاز به تخصص در فقه و اصول دارد؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که از صحیفه‌ی حضرت امام شروع کنید. آری! روحیه‌ی تخصصی فقه و اصول، کار را روش‌مند می‌کند. موفق باشید

18357
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در مورد اینکه فرمودید عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین است، مثلا انسانی که از زمان شروع مسولیت ها و داشتن قدرت انتخاب همه ی انتخاب هایش را مطابق با خواست خدا انتخاب کرده باشد و چه بسا در راه زندگیش دچار بلاها و نعمات زیادی شود که هر کدام دارای حکمتی است، حال این شخصی که در تمام مدت عمر خود فقط خوبی کرده و اتفاقاتی که برای او پیش آمده پس همانهایی است که خداوند برای او خواسته بوده. یعنی خداوند که همواره برای انسان بهترین ها را خواسته به شرط انتخاب صحیح انسان، حال که انسان همه ی انتخابهایش را بر اساس خواست خدا انجام داده پس اتفاقات زندگی او همان اتفاقاتی است که در بهترین حال ممکن برای او می توانسته بیفتاد تا او عاقبت به خیر شود، حال اگر انسانی موجود باشد که تمام انتخابهایش در طول زندگیش فقط همانی باشد که خدا می خواهد همانطور که امامان و پیامبران بودند آیا می توانیم بگوییم که این افراد با بهترین انتخاب هایشان، تقدیر و اتفاقات ثابتی را خداوند در بهترین انتخابهایشان نهفته گذارده بوده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! موفق باشید

18355
متن پرسش
با سلام: شماره سوال: 18313 پس در یادواره شهدا و غیره از توسل به بزرگواران و گشایش کارها با توسل به ایشان صحبت می شود و یا اگر به این بزرگواران (اموات) هدیه ای بدهید و یا یادشان کنید یادتان می کنند این صحبت ها اشتباه است و برای بازار گرمی بیان می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! زیرا با بشارتی که شهداء به بازماندگان خود می‌دهند، راه به سوی آن‌ها می‌گشایند. همچنان در روایت داریم وقتی برای اموات دعا کنیم، آن‌ها نیز برای ما دعا می‌کنند و مؤثر واقع می‌شود. موفق باشید

18354
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در مورد داستان حضرت نوح آن قسمتی که زمان شروع نزول بلا و عذاب الهی را خداوند این گونه می فرمایند که آن وقتی که آب از درون تنور جوشیدن گرفت زمان شروع بلا است، می خواستم لطف کنید بفرمایید علت اینکه خداوند زمان شروع نزول بلا را اینگونه وصف می کنند و زمان جوشش آب از تنور می فرمایند چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خواستند بفرمایند مسیر ظهور آن بلا به صورت عادی نخواهد بود، زیرا جوشش آب از تنور غیر معمول نیست. موفق باشید

18353
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد پیرو سوال 18334 شما فرمودید (امیر المومنین با اسلام خلفا کنار اومدن ولی با اسلام معاویه نه) همون طور که خودتون میدونید کنار اومدن مولا با اسلام خلفا به معنای قبول داشتن اونا نیس. مگه مولا نفرمودن اگه 40 یار داشتم قیام می کردم. شما در جهنمی بودن معاویه و اونا شکی دارید؟ منتها مولا با توجه به شرایط زمانه رفتار میکردن. تفکر آقای هاشمی به لیبرالیسم ختم می شود حالا در پوشش معاویه یا خلفا فرقی ندارد. ما که نباید از هاشمی به خاطر اینکه موضعی شبیه موسوی و کروبی نگرفته تشکر کنیم. همان طور که به خلفا در شرایط امروزی که نیاز به وحدت هست هیچ توهینی از جانب ما در محافل عمومی صورت نمیگیره در مورد هاشمی هم این موضوع صدق میکنه ولی در محافل خصوصی آقای هاشمی شایستگیه لعن رو دارن. استاد عذر خواهی می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری در روز عید غدیر امسال فرمودند که هنر علی«علیه‌السلام» آن بود که دوستان و دشمنان‌شان را درجه‌مندی کرده بودند. و همین مثال را زدند که آن موضعی که برای معاویه داشتند، برای خلفا و یا طلحه و زبیر نداشتند. موفق باشید

18350
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با توجه به جمله ای که در شرح صوتی کتاب مصباح الهدایه فرمودید: سید مصطفی خمینی فاطمه ی (س) خمینی (ره) است. 1. این جمله به چه معناست؟ 2. طریقه رجوع به آن شخصیت در این زمان چگونه است؟ آیا کتاب یا روش خاصی را باید دنبال کنیم؟ لطفا راهنمایی کنید وکمی شرح دهید.با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله که روشن است. یعنی آن مرحوم مثل حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» که برای پدر گرامی‌شان بودند که حضرت فرمودند: «فاطمة امّ ابی‌ها»، مرحوم آقا مصطفی برای امام بودند و تا زنده بودند هوای امام را داشتند. موفق باشید

18349
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه فرمودید عین ثابت هر انسان انتخاب بنیادین اوست، اول اینکه منظور از انتخاب بنیادین انسان کدام انتخاب است؟ دوم اینکه من هر انتخاب خود را با گذر زمان چه بسا عوض کنم اینکه دیگر ثابت نیست که من بعنوان عین ثابت انسان در نظر بگیرم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ابتدای امر شخصیتی را برای خود می‌پذیرد که چنین باشد و چنان، هرچند می‌تواند تغییر دهد ولی گویا آن را برای خود اصل گرفته است. موفق باشید

18346
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با عنایت به فرایند تمدن اسلامی که مراحلی از آن تشکیل دولت اسلامی است آیا در حال حاضر پرداختن به موئلفه ها و ابزارها و برنامه های لازم در تمام بخش ها اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و غیره دولت اسلامی و تفکر جدی بر این مقوله چقدر ضرورت دارد؟ آیا توصیه می کنید که این حقیر این امر مهم را پیگیری کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در هر مورد که روحیه و استعدادتان طلب می‌کند، خوب است ورود نمایید. موفق باشید

18344
متن پرسش
با سلام جناب استاد: آیا جلسات شرح منظومه سید حسن خمینی رو توصیه می فرمایید؟ و ایشون علمیت کافی رو برای تدریس این کتاب دارن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بعضی از مباحث فصوص ایشان را که شنیدم، متوجه توانایی ایشان در این امر شدم. فکر می‌کنم در مورد شرح منظومه هم چنین توانایی را داشته باشند. موفق باشید

18343
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد چه خوب است تحلیلی درباره پیام رهبری درباره فوت مرحوم هاشمی (ره) بفرماید عده ای معتقدند پیام بسیار عمیق و زیرکانه بوده است و در عین تعریف و تمجید از زحمات مرحوم هاشمی (ره) مطالبی که بیشتر در قالب ذم شبیه به مدح است نیز آورده شده است براستی چه می شود که رهبری می فرماید دشمنان نتوانستند از محبت او به من کم کنند به طور طبیعی باید برعکس آورده شود. یا در شمردن زحمات ایشان از شکنجه های قبل از انقلاب از دوران جنگ از رئیس مجلس می گوید ولی یک مرتبه بدون ذکری از تاثیر گذارترین قسمت مسئولیتهای مرحوم هاشمی (ره) یعنی دوران ریاست جمهوری او سراغ مجمع تشخیص می رود اساسا آیادر پیام تسلیت سخن از محاسبه خدا گفتن مرسوم و معمول است؟ و چه می شود در پیام تسلیت آیت الله مهدوی کنی (ره) حضرت آقا طلب علو درجات می کنند ولی در پیام مرحوم هاشمی طلب عفو. و چرا رهبری در نماز آیت الله کنی سه بار عبارت اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا را می خواند ولی برای ایشان اصلا نمی خواند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها که همه روشن است که قضیه از چه قرار است. معلوم است که برای آقای هاشمی طلب عفو می کنند ولی مگر می‌شود بگویند: «اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا»؟ آیا همین روش حضرت آقا نباید برای ما حجت باشد که در عین انتقادها، تنفرها در میان نیاید و از قبولِ یک جا و ردّ یک‌جا که روش عوام است، عبور کنیم؟! موفق باشید

نمایش چاپی