باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جریان روشنفکری به همان شکل که امثال آخوندزاده دامن میزند، بسطِ فرهنگ بیگانه است و ادامهی 200 سال وابستگی و سرگردانی ملت ما. تاریخ ما تاریخ دیگری است و برای بالیدن این ملت، باید به تاریخی نظر داشت که علماء و فلاسفه و متفکران اصیل ما در آن نقش داشتهاند. این چه افتخاری است که به کسانی رجوع کنیم که سراسر شیفتهی بیگانگان و غافل از فرهنگ اصیل اسلامیایرانی بودهاند. کسانیکه روشنفکران شیفتهی غرب را تبلیغ میکنند از این مسئله غافلاند که هر ملتی با فرهنگ خود و در تاریخ خود میتواند ببالد. 200 سال روشنفکری، حاصلش 200 سال وابستگی شد و ما هنوز در ظلمات آن وابستگی دنبالهرو غرب هستیم، در حالیکه انقلاب اسلامی گشایشی است برای بهخودآمدن و آزادشدن از بیسر و سامانی و وابستگی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مشکل امروز فرهنگیِ ما نداشتن گشودگی نسبت به همدیگر در عین حفظ اصول است. در این رابطه بعضی از یادداشتهایی در رابطه با بحثی که بناست در مورد محرم داشته باشم را ذیلاً خدمتتان ارسال میدارم. موفق باشید
از آنجایی که حضرت محمد (ص) غم ملتی را میخوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و خداوند به حکم ربوبیتاش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسانها متوجهی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ حضرت محمد (ص) را به پیامبری برگزید و با اسلامآوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا (ص) آرامآرام آن صمیمیتها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنیامیه کینهها و دشمنی در جامعهی اسلامی به اوج خود رسید. در اینجا بود که اصحاب رسول خدا (ص) بهخصوص اهلالبیت آن حضرت (ع) به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند و در رابطه با صمیمتِ از دسترفته و بازجُستِ سعهی صدر گمشده، مطالب زیر تقدیم میگردد:
۱. در کربلا دو جبهه در مقابل یگدیگر ایستادهاند که هر دو خود را مسلمان میدانند با این تفاوت که یک جبهه غیر از فهم خود از اسلام، هر فهم دیگری را به شدت نفی و تکفیر میکند و تنها فهم خود از اسلام را حق میداند و آن جبههای است به فرماندهیِ عمر سعد، یعنی امام جماعت مردم کوفه. و جبههی دیگر جبههای است که غم گمراهیِ مخالفان را میخورد و تلاش دارد آنها را متذکر انحرافشان بکند، و آن جبههای است به فرماندهی حضرت امام حسین «علیهالسلام» فرزند پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله».
۲. جبههی عمر سعد تحمل غیر خود را ندارد و تنها فهمِ خود از اسلام را اسلام میداند و جبههی امام حسین «علیه السلام» غیرِ خود را با همهی افراطکاریهایش، فریبخورده میداند و معتقد است با نظر به سعهی اسلام، امید آن است که آنها اصلاح شوند، هرچند تأییدشان نمیکند، ولی تا آنجا که ممکن است آنها را تحمل مینمایند.
۳. جبههی عمر سعد گمان دارد حقیقتاً بر حقّ است و بر حقّ دارد تأکید میکند، در آن حدّ که حضرت سجاد «علیهالسلام» در این رابطه میفرمایند: سی هزار نفر در كربلا جمع شدند «وَ كُلٌّ یَتَقَرَّبونَ اِلَی اللّهِ بِدَمِهِ» و همه به قصد قربت، فرزند پیغمبر را كشتند. و یا خود عمر سعد به لشگر خود میگوید: «یا خَیْلَ اللّهِ ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِری» ای لشگر خدا قیام كنید، بشارت باد شما را به بهشت. یا در مورد عبداللّه جویره داریم؛ روز عاشورا، امام حسین«علیهالسلام» را صدا زد. امام فرمودند: «چه میگویی؟ گفت: «تو را به آتش جهنم بشارت میدهم». امام فرمودند: «من نزد پروردگاری آمرزنده و شفیعی بزرگ، و از خیری به سوی خیری دیگر خواهم رفت. تو کیستی؟ گفت: «من ابن جویره هستم. امام دست به سوی آسمان بلند کردند و عرضه داشتند: «خداوندا! او را به آتش دوزخ بیفکن.» ابن جویره خشمگین شد و به سوی امام حملهور شد. اما پایش در رکاب اسب لغزید و از اسب آویزان شد. اسب فرار میکرد و سر جویره به سنگها و خارهایِ بیابان میخورد. طولی نکشید که بدنش تکه پاره شد و به درک واصل گشت. (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۷.)
همهی موارد فوق حکایت از آن دارد که این افراد خود را دیندار میدانستهاند و به پشتوانهی عقایدشان به چنین جنایتی دست زدند.
۴. تفاوت اصلی دو جبههی مذکور در تفاوت رجوع آنها به خداوند بود که یک جبهه نظر به حقیقت دارد و در دل آن حقیقت عبادات را وسیلهی اُنس بیشتر با خدا مییابد و جبههی دیگر، اسلام را در همان ظاهر خلاصه کرده و نهایتش به باورهای ذهنی خود راضی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اعمال عبادی، شخصیت آن عزیزان را مدّ نظر قرار دهید و در افق شخصیت آنها، آن اعمال را انجام دهید. فکر میکنم در مورد اعمال گذشته چندان مؤثر نباشد زیرا در وقت خود نیّت آنها را کردهاید. کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن که در سایت هست، در این رابطه حرفهایی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلیترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب میشود انسانها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، سؤالاتی نیست که بنده با توجه به شرایطی که در آن هستم بتوانم جواب دهم. شاید بتوانید با ورقزدنِ کتابهایی مثل «تمدنزایی شیعه» و «گوشسپردن به ندایِ بیصدای انقلاب اسلامی» مطالبی را به دست آورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین نمونهی دریافت حقیقتی ماورای کثرتها و مادیات، احساسِ وجود بس متعالی و غیر مادی و گستردهی خود است که از طریق معرفت نفس حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال بارکلی و هیوم آن است که یک امر بدیهی را به حسّ خود ارجاع میدهند و میخواهند علّیّت را حسّ کنند. بهترین جواب به نظر بنده جوابی است که حضرت علامه طباطبایی به هیوم دادهاند که در همان جزوهها در قسمت «هیوم» ملاحظه میکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دوستداشتنِ فکری خدا غیر از دوستداشتِ قلبی است. در دوستداشتِ فکری برای خداوند مظهری در میان نیست و به همین جهت آن نوع محبتی که انسان بتواند از آن تغذیهی لازم بکند پیش نمیآید. در همین رابطه روایات زیادی در شیعه و سنی از پیامبر در مورد محبت به علی «علیهالسلام» مطرح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خطای حس را نیز انسان با فهمی که متوجهی واقعیت خارج از ذهن است میفهمد و به همین جهت میتواند بین سفسطه و واقعیت تفکیک کند؛ مشکل فلسفهی غرب آن است که با نگاه بر تفکر کانتی امیدی به یافتن واقعیت از طریق حس و عقل نمییابد که البته جناب هایدگر با بحث «دازاین» ساحتی را به میان آورد که عملا آن مشکل مرتفع میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث علم خداوند که در میان باشد علمِ به همهی مخلوقات و نحوهی بودن آنها در میان است. لذا خداوند میداند چه موجودی در چه شرایطی میتواند شرّ باشد و لذا به ما میفرماید: به خدا پناه ببرید «من شرّ ما خلق». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب اُنس با حضرت معبود محبوب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است در یادگیریِ آن علوم تفاوتی نکند، ولی در جهتدهی به آن علوم و استفادهی درست از آنها، تقوا نقش دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با بندگی هرچهبیشتر حضرت معبود، حجابِ بین عبد و ربّ کم و کمتر میشود به همان معنایی که در دیوان فیض کاشانی داریم که میگوید:
دل از من بردی ای دلبر بفن آهسته آهسته
تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته
کشی جانرا به نزد خود ز تابی کافکنی در دل
بسان آنکه میتابد رسن آهسته آهسته
ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم
ربائی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته
چو عشقت دردلم جا کرد و شهر دل گرفت از من
مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته
به عشقت دل نهادم زینجهان آسوده گردیدم
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آنچه که امروز در فرهنگ توریست جاری است، هیچ ربطی به «سیروا فیالارض» ندارد. قرآن میفرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196) / آلعمران) رفت و آمدهای کافران در بین شهرها شما را شیفته ننماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی این امور مربوط به سال آخر دولت است که عملاً آن استعفا و یا آن استیضاح، ثمری به بار نمیآورد زیرا تا برگزاری انتخابات، معاون اول باید امور را بهدست میگرفت که عملاً همان یکسال که باید دولت تمام میشد، در اختیار معاون اول بود و علاوه بر آنکه تشنجاتی بهوجود میآمد که قابل پیشبینی نبود و رهبر انقلاب با توجه به این امر، حکیمانه مصلحت دیدند کار با همین دولت تمام شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد تحقیقی نداشتهام. جناب اقای غنی و قزوینی انسانهای محققی بودهاند. مهم، روح غزلیات جناب حافظ است که بالاتر از شیعه و سنیِ رسمی در عالَم و در نسبت با حضرت حق حاضر است مثل سایر عرفا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است ولی به نظر بنده اگر با رجوع به قرآن، ذیل تفسیر المیزان آن جدّیت را دنبال بفرمایید إنشاءالله نتیجهی خوبی خواهید گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سران این جریان بازیچهی دشمناند و حکم دشمن را دارند با بیزاری کامل از اعمال آنها به همان معنایی که آیهی ۴ سورهی ممتحنه متذکر آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا بنا شد در این مورد مطالعه و تصمیمگیری کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، دانستنی نیست، یافتنی است. مباحث عرفانی میتواند متذکر این امر باشد که انسان آن را بیابد. إنشاءاللّه بحث سورهی فتح بتواند بابی در این مورد برای شما بگشاید. عجله نکنید، چیز کمی نیست که ارزان بدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ظاهرِ انسان انگشتنما نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ندیدم. بنا دارم با توجه به سوال شما آن را ببینم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تغییر مسیر زندگی، آن رذائلْ میدانِ تأثیر خود را از دست میدهند و عملاً انسان از آنها نجات مییابد. به تغییر مسیر زندگی فکر کنید. موفق باشید