بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18986
متن پرسش
خدمت استاد بزرگوار حاج آقا طاهرزاده با سلام و تحیت: تقریبا مدت ده سال یک گروه فرهنگی ادبی در منطقه ی ما شکل گرفته که عمده فعالیت آنها برجسته سازی فرهنگ های بومی منطقه و در واقع احیاء سنت های پیشا انقلابی از جمله موسیقی های محلی، عاشقی، ترویج آلات موسیقی و همچنین غبار روبی از چهره های روشنفکران غرب زده منجمله مترجم آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده که میرزا محمد جعفر قراجه داغی نام دارد، هستند و ایشان را بعنوان پدر نمایشنامه نویسی در ایران، مطرح و سالن ها و خیابان هایی را هم به نام میرزا محمد جعفر قراجه داغی نامگذاری کرده اند. این جریان ادعا می کند افکار میرزا فتحعلی آخوندزاده ارتباطی به میرزا جعفر قراجه داغی ندارد و تاکید می کنند کسی ترجمه کتاب «زندگی من» هیتلر بکند که نازی نیست و از این قبیل توجیهات. تنها نسبتی که افکار آخوندزاده و مترجم آثار ایشان میرزا جعفر قراجه داغی با ارزش های دینی و اسلامی دارد، ضدیت با دین در قالب نمایشنامه و رمان می باشد. این جریان به حدی مورد استقبال برخی ملی گراها واقع شده که در پروژه تبریز 2018 (شهر اولین ها) نام میرزا فتحعلی آخوندزاده بعنوان اولین نمایشنامه نویس ایرانی و میرزا جعفر بعنوان اولین پدر تئاتر ایران یاد شده است. اما آنچه که مسلم است همه این برجسته سازی ها فارغ از یک نگاه ارزشی شکل می گیرد. آیا واقعا لازم است که برای بزرگداشت منطقه و یا استان، متوسل به چهره هایی شویم که تنها امتیاز آنها فن نمایشنامه نویسی و یا فن ترجمه با رویکرد دین ستیزی می باشد. البته یادداشت ها و مقالات زیادی در جهت روشنگری افکار عمومی در نشریات و سایت های منطقه نوشته و انتشار یافته است. اما طرف های مقابل هیچگونه توجهی به آنها نداشته و راه خود را همچنان با صلابت طی می کنند! نظر حضرتعالی برای مواجهه با چنین جریان انحرافی که در استان آذربایجان شرقی شکل گرفته، چیست؟ لطفا ما را راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جریان روشنفکری به همان شکل که امثال آخوندزاده دامن می‌زند، بسطِ فرهنگ بیگانه است و ادامه‌ی 200 سال وابستگی و سرگردانی ملت ما. تاریخ ما تاریخ دیگری است و برای بالیدن این ملت، باید به تاریخی  نظر داشت که علماء و فلاسفه و متفکران اصیل ما در آن نقش داشته‌اند. این چه افتخاری است که به کسانی رجوع کنیم که سراسر شیفته‌ی بیگانگان و غافل از فرهنگ اصیل اسلامی‌ایرانی بوده‌اند. کسانی‌که روشنفکران شیفته‌ی غرب را تبلیغ می‌کنند از این مسئله غافل‌اند که هر ملتی با فرهنگ خود و در تاریخ خود می‌تواند ببالد. 200 سال روشنفکری، حاصلش 200 سال وابستگی شد و ما هنوز در ظلمات آن وابستگی دنباله‌رو غرب هستیم، در حالی‌که انقلاب اسلامی گشایشی است برای به‌خودآمدن و آزادشدن از بی‌سر و سامانی و وابستگی. موفق باشید

8136
متن پرسش
سلام علیکم استاد می خواستم ببینم کتاب معرفت النفس و الحشر کی از چاپ در می آید؟ 2.دیگر چه کتبی در دست ویرایش دارید که چاپ کنید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- فکر می کنم تا چند هفته دیگر از چاپ خارج می شود 2- جلد اول کتاب «فرزندم این چنین باید بود» با ویرایش جدید و شرح سوره کهف. موفق باشید
28646
متن پرسش
استاد اگر بخواهید به پررنگ ترین و عمده ترین آسیب فرهنگی حال حاضر اشاره کنید به چه موردی اشاره خواهید کرد؟ این پرسش برای انتخاب راهبرد جمعی از دانشجویان و فعالان فرهنگی مطرح شده. با توجه به پاسخ شما این مسئله را آسیب شناسی و ان شاءلله در صدد ارائه راه حل خواهیم بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مشکل امروز فرهنگیِ ما نداشتن گشودگی نسبت به همدیگر در عین حفظ اصول است. در این رابطه بعضی از یادداشت‌هایی در رابطه با بحثی که بناست در مورد محرم داشته باشم را ذیلاً خدمتتان ارسال می‌دارم. موفق باشید

از آن‌جایی که حضرت محمد (ص) غم ملتی را می‌خوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و خداوند به حکم ربوبیت‌اش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسان‌ها متوجه‌ی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ حضرت محمد (ص) را به پیامبری برگزید و با اسلام‌آوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا (ص) آرام‌آرام آن صمیمیت‌ها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنی‌امیه کینه‌ها و دشمنی در جامعه‌ی اسلامی به اوج خود رسید. در این‌جا بود که اصحاب رسول خدا (ص) به‌خصوص اهل‌البیت آن حضرت (ع) به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند و در رابطه با صمیمتِ از دست‌رفته و بازجُستِ سعه‌ی صدر گمشده، مطالب زیر تقدیم می‌گردد:

۱. در کربلا دو جبهه در مقابل یگدیگر ایستاده‌اند که هر دو خود را مسلمان می‌دانند با این تفاوت که یک جبهه غیر از فهم خود از اسلام، هر فهم دیگری را به شدت نفی و تکفیر می‌کند و تنها فهم خود از اسلام را حق می‌داند و آن جبهه‌ای است به فرماندهیِ عمر سعد، یعنی امام جماعت مردم کوفه. و جبهه‌ی دیگر جبهه‌ای است که غم گمراهیِ مخالفان را می‌خورد و تلاش دارد آن‌ها را متذکر انحراف‌شان بکند، و آن جبهه‌ای است به فرماندهی حضرت امام حسین «علیه‌السلام» فرزند پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله».

۲. جبهه‌ی عمر سعد تحمل غیر خود را ندارد و تنها فهمِ خود از اسلام را اسلام می‌داند و جبهه‌ی امام حسین «علیه السلام» غیرِ خود را با همه‌ی افراط‌کاری‌هایش، فریب‌خورده می‌داند و معتقد است با نظر به سعه‌ی اسلام، امید آن است که آن‌ها اصلاح شوند، هرچند تأییدشان نمی‌کند، ولی تا آن‌جا که ممکن است آن‌ها را تحمل می‌نمایند.

۳. جبهه‌ی عمر سعد گمان دارد حقیقتاً بر حقّ است و بر حقّ دارد تأکید می‌کند، در آن حدّ که حضرت سجاد «علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: سی هزار نفر در كربلا جمع شدند «وَ كُلٌّ یَتَقَرَّبونَ اِلَی اللّهِ بِدَمِهِ» و همه به قصد قربت، فرزند پیغمبر را كشتند. و یا خود عمر سعد به لشگر خود می‌گوید: «یا خَیْلَ اللّهِ ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِری» ای لشگر خدا قیام كنید، بشارت باد شما را به بهشت. یا در مورد عبداللّه جویره داریم؛ روز عاشورا، امام حسین«علیه‌السلام» را صدا زد. امام فرمودند: «چه می‌گویی؟ گفت: «تو را به آتش جهنم بشارت می‌دهم». امام فرمودند: «من نزد پروردگاری آمرزنده و شفیعی بزرگ، و از خیری به سوی خیری دیگر خواهم رفت. تو کیستی؟ گفت: «من ابن جویره هستم. امام دست به سوی آسمان بلند کردند و عرضه داشتند: «خداوندا! او را به آتش دوزخ بیفکن.» ابن جویره خشمگین شد و به سوی امام حمله‌ور شد. اما پایش در رکاب اسب لغزید و از اسب آویزان شد. اسب فرار می‌کرد و سر جویره به سنگ‌ها و خارهایِ بیابان می‌خورد. طولی نکشید که بدنش تکه پاره شد و به درک واصل گشت. (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۷.)

همه‌ی موارد فوق حکایت از آن دارد که این افراد خود را دین‌دار می‌دانسته‌اند و به پشتوانه‌ی عقایدشان به چنین جنایتی دست زدند.

۴. تفاوت اصلی دو جبهه‌ی مذکور در تفاوت رجوع آن‌ها به خداوند بود که یک جبهه نظر به حقیقت دارد و در دل آن حقیقت عبادات را وسیله‌ی اُنس بیشتر با خدا می‌یابد و جبهه‌ی دیگر، اسلام را در همان ظاهر خلاصه کرده و نهایتش به باورهای ذهنی خود راضی است.

28334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد اینکه علما می گویند اعمالتان را هدیه به اهل بیت (ع) کنید، دقیقا شامل چه نوع از اعمالمان می باشد؟ و آیا اگر الان بخواهیم اعمالی که در گذشته انجام داده ایم را هدیه به اهل بیت (ع) کنیم می شود؟ و فلسفه این هدیه دادن چیست و چه رابطه ای بین هدیه دادن اعمال به اهل بیت (ع) و ما وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اعمال عبادی، شخصیت آن عزیزان را مدّ نظر قرار دهید و در افق شخصیت آن‌ها، آن اعمال را انجام دهید. فکر می‌کنم در مورد اعمال گذشته چندان مؤثر نباشد زیرا در وقت خود نیّت آن‌ها را کرده‌اید. کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن که در سایت هست، در این رابطه حرف‌هایی دارد. موفق باشید

27821
متن پرسش
سلام علیکم: از منظر کلام الله مجید، لغزش گاه ها و به تعبیر بهتر عوامل لغزش تعقل و تدبّر در انسانها چیست و از کجا نشات می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلی‌ترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب می‌شود انسان‌ها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید

26307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده برای رساله مقطع کارشناسی ارشد که با موضوع منطق پویایی تمدن نوین اسلامی از منظر نخبگان در دانشگاه باقرالعلوم قم به تصویب رسیده است. این رساله که بر اساس یک پزوهش کیفی تنظیم گردیده است. از طریق انجام مصاحبه با اساتید و تمدن پژوهان تم ها و داده های پژوهش گردآوری شده است. برای گرد آوری اطلاعات مصاحبه هایی با اساتید ذیل صورت گرفته است: ۱.حجه الاسلام و المسلنین سید محمد مهدی میر باقری ۲. حجه الاسلام و المسلمین دکتر حمید پارسانیا ۳. حجه الاسلام و السلمین دکتر حبیب الله بابایی ۴. حجه الاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری ۵. حجه الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی جمالی ۶. حجه الاسلام و المسلمین سید ید اله یزدان پناه ۷. حجه الاسلام و المسلمین دکتر پیروزمند ۸. دکتر موسی نجفی ۹. دکتر محمد هادی همایون لذا علی رغم اینکه مشتاقانه مشتاق زیارت حضرتعالی و شنیدن نکات و نظرات حضرتعالی پیرامون این موضوع بودم، اما امکان مصاحبه از طرف سایت حضرتعالی برای بنده پیام عدم مصاحبه ارسال گردید. لذا مستدعی است در صورت امکان با پاسخگویی به سوالات این پژوهش موجبات استفاده از نظریات حضرتعالی را در این رساله فراهم نمایید. سوالات ۱. با توجه به تعریف های متعدد از تمدن، تعریف مختار حضرتعالی از تمدن چیست؟ و مولفه های تمدن کدامند؟ مولفه اصلی و محوری تمدن نوین اسلامی کدام است؟ ۲. آیا تمدن پروسه است یا پروژه؟ ۳. با توجه به تعریف مختار شما از تمدن چگونه می توان این تمدن نوین اسلامی را ایجاد کرد؟نقش دین، فرهنگ، تکنولوژی، اقتصاد، سیاست در این تمدن نوین چگونه است؟ ۴. نقش نخبگان در چگونگی ایجاد این تمدن نوین اسلامی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، سؤالاتی نیست که بنده با توجه به شرایطی که در آن هستم بتوانم جواب دهم. شاید بتوانید با ورق‌زدنِ کتابهایی مثل «تمدن‌زایی شیعه» و «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» مطالبی را به دست آورید. موفق باشید

25218
متن پرسش
سلام: من مدتی است در مورد ماوراءالطبیعه و جادو و جن و... تحقیق می کنم که قبلا سوالاتی در مورد جمیز رندی پرسیدم و همینطور کتاب جایگاه جن و شیطان و جادو را از شما خوانده ام. اما تا قدرت‌های ماورایی را از نزدیک نبینم ذهنم آرام نمی گیرد که اینها هست یا نه؟ چطور می توانم چنین افرادی را پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین نمونه‌ی دریافت حقیقتی ماورای کثرت‌ها و مادیات، احساسِ وجود بس متعالی و غیر مادی و گسترده‌ی خود است که از طریق معرفت نفس حاصل می‌شود. موفق باشید

25143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: با توجه به سوال ۲۵۱۳۴ بنده در جزوه فلسفه غرب این جواب را از جنابعالی مشاهده‌ نمودم که: (مسلم هر واقعیتى وقتى نزد مُدرِک حاصل شود به‌صورت علم در مى‌آید تا با مُدرَک که نفس مجرد ما است متحد شود و براى مُدرِک به صورت آگاهى درآید ولى صورت محسوس آن در خارج به صرف این‌که نزد مُدرِک به صورت مجرد حاصل مى‌شود، قابل انکار نیست. عقل در وراى حس، کشف مى‌کند تا این صورت علمى که فعلاً نزد مُدرِک موجود است، ما به ازاء خارجى دارد که وقتى در ذهن بیاید به جنس تصور و علم حاصل و ظاهر مى‌گردد، حال چگونه مى‌توان این فهم عقلى را نفى نمود؟) ۱. لطفا کمی واضح تر و ساده تر این متن جواب تان را توضیح دهید. ۲. اینکه فرمودید: (عقل در وراى حس، کشف مى‌کند تا این صورت علمى که فعلاً نزد مُدرِک موجود است، ما به ازاء خارجى دارد که وقتى در ذهن بیاید به جنس تصور و علم حاصل و ظاهر مى‌گردد، حال چگونه مى‌توان این فهم عقلى را نفى نمود؟)، این که فرمودید را کمی توضیح دهید یعنی چه؟ ۳. عقل چگونه به این فهم می رسد؟ چرا بارکلی به این فهم نرسیده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال بارکلی و هیوم آن است که یک امر بدیهی را به حسّ خود ارجاع می‌دهند و می‌خواهند علّیّت را حسّ کنند. بهترین جواب به نظر بنده جوابی است که حضرت علامه طباطبایی به هیوم داده‌اند که در همان جزوه‌ها در قسمت «هیوم» ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

24723
متن پرسش
با عرض سلام: در کتاب مبانی حب اهل بیت فرموده اید که عشق به خدا بی واسطه ممکن نیست. اولا علت این امر چیست؟ ثانیا پس کسانی از دیگر فرق اسلامی که چنین جایگاهی برای اهل بیت قائل نیستند ولی خداوند را دوست دارند چگونه است؟ ثالثا آیاتی در قرآن که امر به محبت خداوند می کند یا ادعیه ای از ائمه که ما را مستقیماً در جریان گفتگو و مناجات و عشقبازی با خداوند قرار می دهد مثل ابوحمزه چه می شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوست‌داشتنِ فکری خدا غیر از دوست‌داشتِ قلبی است. در دوست‌داشتِ فکری برای خداوند مظهری در میان نیست و به همین جهت آن نوع محبتی که انسان بتواند از آن تغذیه‌ی لازم بکند پیش نمی‌آید. در همین رابطه روایات زیادی در شیعه و سنی از پیامبر در مورد محبت به علی «علیه‌السلام» مطرح است. موفق باشید

24633
متن پرسش
سلام: آیا خطای حس می تواند کل معرفت به عالم خارج را زیر سوال ببرد و فرد را به وادی سفسطه و ایده آلیست بکشد؟ اگر نه به چه دلیل خطای حس نمی‌تواند به علم و درک به عالم خارج از ذهن خدشه ای وارد کند؟ با توجه به اینکه فلسفه غرب همین را بهانه خود نموده و به وادی ایده آلیست کشیده شده. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطای حس را نیز انسان با فهمی که متوجه‌ی واقعیت خارج از ذهن است می‌فهمد و به همین جهت می‌تواند بین سفسطه و واقعیت تفکیک کند؛ مشکل فلسفه‌ی غرب آن است که با نگاه بر تفکر کانتی امیدی به یافتن واقعیت از طریق حس و عقل نمی‌یابد که البته جناب هایدگر با بحث «دازاین» ساحتی را به میان آورد که عملا آن مشکل مرتفع می‌شود. موفق باشید

24012
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز طبق توضیحی که فرمودید که علم خداوند به موجودات عین علم او به ذات خودش است، حال چون ذات او عین وجود و عین کمال است از او جز خوبی صادر نمی شود، سوال اینکه علم او به شرور این عالم چگونه است؟ آیا در اینجا می توانیم به داستان ملاقات حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) رجوع کنیم، و شرور و شر در عالم را در اصل خیر بدانیم که دارای حکمتی فرای عقل و شرع است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث علم خداوند که در میان باشد علمِ به همه‌ی مخلوقات و نحوه‌ی بودن آن‌ها در میان است. لذا خداوند می‌داند چه موجودی در چه شرایطی می‌تواند شرّ باشد و لذا به ما می‌فرماید: به خدا پناه ببرید «من شرّ ما خلق». موفق باشید

23590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتی امام سجاد می فرمایند: «انا اقل الاقلین و اذل الاذلین» و گریه می کند از این گریه چه طلبی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب اُنس با حضرت معبود محبوب. موفق باشید

23284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
نقش گناه و تقوا در کسب علوم حصولی مثل ریاضیات و تجربی و انسانی چیست؟ حدود و میزان نقش گناه و تقوا چقدر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است در یادگیریِ آن علوم تفاوتی نکند، ولی در جهت‌دهی به آن علوم و استفاده‌ی درست از آن‌ها، تقوا نقش دارد. موفق باشید

22578
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد چگونه و از چه راهی محبت خداوند را به عشق تبدیل کنیم، به طوری که توجه کامل نسبت به خداوند در تمام امور داشته باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بندگی هرچه‌بیشتر حضرت معبود، حجابِ بین عبد و ربّ کم و کم‌تر می‌شود به همان معنایی که در دیوان فیض کاشانی داریم که می‌گوید:

دل از من بردی ای دلبر بفن آهسته آهسته

تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته

کشی جان‌را به نزد خود ز تابی کافکنی در دل

بسان آن‌که می‌تابد رسن آهسته آهسته

ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم

ربائی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته

چو عشقت دردلم جا کرد و شهر دل گرفت از من

مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته

به عشقت دل نهادم زین‌جهان آسوده گردیدم

گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته

ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من

تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته

موفق باشید

19812
متن پرسش
با سلام: آیا اشاره قرآن به آیه «سیروا فی الارض» و با توجه به اینکه مقصد از این سیر را نگریستن به عواقب پیشینیان دانسته آیا مقصد همان گردش معمولی افراد به دور دنیا و یا شهرهای مختلف می باشد و یا اینکه مقصدی ورای این مطلب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آن‌چه که امروز در فرهنگ توریست جاری است، هیچ ربطی به «سیروا فی‌الارض» ندارد. قرآن می‌فرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196) / آل‌عمران) رفت و آمدهای کافران در بین شهرها شما را شیفته ننماید. موفق باشید

8147
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام.1.آیا این درست است که بگوییم تا همه ی استعداد ها که از خدا درخواست حیاط را کردند ,اعم از نباتات و حیوانات و انسان ها،به دنیا نیایند و زندگی نکنند،قیامت برپا نمی شود و وقتی همه به دنیا آمدند قیامت می شود؟2.اگه این موضوع یکی از عوامل ظهور امام زمان(ع)هم هست که مومن ها از صلب کافرها به دنیا بیان،پس انسان هایی که بعد از ظهور ایشون به دنیا میان چه می شوند؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- حرف درستی است 2- عمده ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» و حاکمیت کامل حق است در مناسبات انسانی، لذا انسان‌هایی هم که بعد از ظهور ایشان به دنیا بیایند در بستر ظهور کامل حق در مناسبات انسانی به دنیا آمده‌اند. موفق باشید
30651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مطلبی را در یکی از سایت ها از یکی از وزرای سابق همین دولت به این مضمون دیدم که آقای روحانی آن زمان که احساس کردند نمی‌توانند به وعده هایی که دادند جامه تحقق بپوشانند می بایست انتخابات زودرس انجام می‌دانند و امر را به دیگری می سپردند این یک. در مجلس زمزمه هایی مبنی بر استیضاح دولت از همان اوایل تشکیل مجلس در بین برخی وجود داشت این دو. در مورد اول جایی خواندم جناب روحانی قصد استعفا داشتند ولی رهبری فرمودند تا روز آخر دولت بایدبه کارش ادامه دهد. در مورد دوم هم که رهبری فکر کنم مانع استیضاح شدند، نتیجه اینکه وقتی دولتی ناکارامدست و نه خودش مایل به ادامه کار است نه مجلس و نه ملت خواهان او هستند (حالا یک عقبه مردمی یا حزبی و جناحی وسیعی برایش باقی مانده بود می گفتیم مصلحت نیست با مردم و احزاب درافتاد) و رهبری اصرار بر ماندن او دارد اولا دلیل اصرار ایشان چیست؟ ناکارامدی آن که زودتر از اینها مشخص شده بود و ثانیا آیا رهبری مسئول تداوم این دولت و این همه آلامی که می‌کشیم نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این امور مربوط به سال آخر دولت است که عملاً آن استعفا و یا آن استیضاح، ثمری به بار نمی‌آورد زیرا تا برگزاری انتخابات، معاون اول باید امور را به‌دست می‌گرفت که عملاً همان یک‌سال که باید دولت تمام می‌شد، در اختیار معاون اول بود و علاوه بر آن‌که تشنجاتی به‌وجود می‌آمد که قابل پیش‌بینی نبود و رهبر انقلاب با توجه به این امر، حکیمانه مصلحت دیدند کار با همین دولت تمام شود. موفق باشید

29891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: با مقایسه دیوان حافظ به تصحیح غنی و قزوینی با برخی تصحیح های دیگر چون تصحیح قدسی احساس می‌شود غنی اشعاری که بوی تشیع حافظ را بدهد نیاورده است. سالها پیش سخنرانی از استاد فاطمی نیا گوش می‌کردم اگر خطا نکنم در مورد انواع کشف بود و اینکه علامه در کنار مقبره حافظ برایشان کشف شد که این شعر از حافظ است «قبر امام هشتم و سلطان دین رضا از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش» این شعر در غنی نیست ولی در قدسی هست. البته شعری در غنی آمده که «کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید» که البته چون اهل سنت هم به مهدی معتقدند شاید ازین لحاظ غنی اشکالی در آوردن این شعر نمی‌دیدند دو سوال دارم: ۱. غنی بعلت اینکه حافظ را سنی می دانستند اشعار تشیعی او را نیاوردند یا واقعا این اشعار از حافظ نیست و در نسخ کهن نیامده است و اگر از حافظ نیست آن کشف علامه چگونه قابل توجیه است؟ ۲. حضرتعالی کدام تصحیح را به حافظ نزدیکتر و توصیه می‌فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد تحقیقی نداشته‌ام. جناب اقای غنی و قزوینی انسان‌های محققی بوده‌اند. مهم، روح غزلیات جناب حافظ است که بالاتر از شیعه و سنیِ رسمی در عالَم و در نسبت با حضرت حق حاضر است مثل سایر عرفا. موفق باشید

28941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی محضر استاد گرانقدر: سلام علیکم. حقیقت این است که بدنه دستگاه های متولی فرهنگ در جمهوری اسلامی یا اساساً اعتقادی به فرهنگ توحیدی ندارند و یا علیرغم دغدغه و اعتقاد به فرهنگ ناب توحیدی، دچار حیرت و سرگشتگی هستند. امثال بنده نمونه ای از این بدنه هستم. به لطف خدا حدود ۱۰ سال است که با نظام فکری حضرتعالی مأنوس هستم، اما در حوزه فرهنگ پس از مطالعه و تفکر فراوان هنوز در حیرت هستیم که چه باید کرد؟ تا الان به این نتیجه رسیدیم که قبل از ورود به مسائل فرهنگی و اساساً برای کشف مسائل حقیقی فرهنگی و کشف راه حل آن، ابتدائاً باید ارکان و ستون های فرهنگ توحیدی و نیز ارکان تهدیدات فرهنگ توحیدی را کشف کنیم تا بتوانیم در گام بعد به راهکار حفظ ستون های فرهنگ توحیدی و راهکار مقابله با ارکان تهدیدات فرهنگی بپردازیم. به نظرمان رسید که مبنا را روایات ارکان ایمان، کفر، شک و نفاق به ویژه در اصول کافی قرار دهیم. گرچه روایات مربوطه خیلی سنگینه برای ما. اما آنقدر این روایات را بخوانیم و تکرار کنیم تا بعد از مدتی شاید چیزی در کاسه مان بیندازند. نظر حضرتعالی چیست؟ آیا این مسیر را برویم؟ استدعا دارم گِرایی به ما بدهید. چه بکنیم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است ولی به نظر بنده اگر با رجوع به قرآن، ذیل تفسیر المیزان آن جدّیت را دنبال بفرمایید إن‌شاءالله نتیجه‌ی خوبی خواهید گرفت. موفق باشید

28916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: با توجه به تفسیر آیه ۴ سوره ممتحنه که این هفته فرمودید دشمنی با دشمنان خدا و انسانیت در این برحه باید مصداق های مختلف داشته باشد. مثل زمان آیت الله مدرس که ایشان رضاخان رو مصداق این دشمنی می دونند. با توجه به آیه ۴ که اول بحث بیزاری مطرح میشه و بعد بحث بغض، جایگاه فرقه شیرازی ها را چگونه تعریف کنیم؟ از طرفی مجلس روضه اباعبدالله می گیرند و از طرفی در پایان مجلس مقام رهبری و دیگر علما رو سب و لعن می کنند. و همانطور که در تفسیر آیه ۴ سوره احزاب متن پیام رهبری در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۸۸ رو قرائت کردید که ایشان فرمودند: کسانی که به بهانه مذهب ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر می دهند و می خواهند وحدت ملی را به هم بزنند، چه شیعه باشند و چه سنی مزدور دشمن هستند. ----- حال اینها مصداق دشمن خدا و انسانیت قرار می گیرند که ما بخواهیم نسبت به اینها بیزار باشیم و یا بغض داشته باشیم. اینجا دیگر بحث افرادی نیست که در جمهوری اسلامی تحت تاثیر فشار اقتصادی و جو رسانه ای ضد انقلاب و شبکه های ماهواره ای قرار گرفته و از روی عصبانیت یه بد و بیراهی هم می گویند ولی در عقیده اینگونه نیستند. اما بحث افراد این فرقه دیگه فراتر از این حرف هاست و یه بحث اعتقادی هست ببخشید وقتتون رو گرفتم. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سران این جریان بازیچه‌ی دشمن‌اند و حکم دشمن را دارند با بیزاری کامل از اعمال آن‌ها به همان معنایی که آیه‌ی ۴ سوره‌ی ممتحنه متذکر آن است. موفق باشید

28043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر. جلسه تفسیری که در سها برگزار می‌شد رو چرا شروع نمی‌فرمایین؟اونجا که دیگه مسجد نیست که به خاطر اداره امور مساجد جلساتتون در مسجد تعطیل شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا بنا شد در این مورد مطالعه و تصمیم‌گیری کنند. موفق باشید

24537
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: خداوند بهتون سلامتی و طول عمر بده، خداوند شما رو برای ما حفظ کنه پدر معنوی خیلی عزیز. استاد بنده اصلا نمیتونم درک درستی از توحید افعالی داشته باشم، مدت زیادی هست که ذهنم رو درگیر کرده و خیلی دوست دارم واقعا اونجوری که هست درکش کنم، اما هر چی جستجو کردم و مطالعه کردم بازم قانع نشدم و نتونستم با توضیحاتشون کنار بیام، بعضیا اینجوری تعریف کردن که خداوند اراده کرده که ما با اراده خودمون کار انجام بدیم و این یعنی توحید افعالی، خوب این چه امید و ذوق و شوقی برای بنده از خدای فعال مایشاء باقی میذاره؟انگار همون اول خلقت خداوند مثل یک برنامه نویس یه برنامه مدون رو نوشته و دیگه خودش نشسته کنار و اون برنامه با بازیگراش در حال اجراست و خداوند اصلا دخالت خاص و مستقیمی نداره، استاد اگر این توضیحات برای اینه که جبرو رد کنن بنده به جبر راضی ترم تا همچین اراده ای که بیشتر به تفویض میخوره و بیشتر انسان احساس تنهایی و بیکسی میکنه، بنده دوس داره بشنوه که آره خدای تو همیشه ی همیشه با تو هست و دارد خدایی میکنه و نقشش پر رنگه پر رنگه. استاد من از تعریف هایی که از توحید افعالی میشه و نقش خداوند رو کم رنگ میکنن که برچسپ جبریون بهشون نخوره گریزانم، اینا روح محتاج و فقیر منو جواب نمیده. من میخوام با همه وجود درک کنم که فقیر و ضعیف و ذلیل خدا هستم. این احساس بودن من، منو عذاب میده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، دانستنی نیست، یافتنی است. مباحث عرفانی می‌تواند متذکر این امر باشد که انسان آن را بیابد. إن‌شاءاللّه بحث سوره‌ی فتح بتواند بابی در این مورد برای شما بگشاید. عجله نکنید، چیز کمی نیست که ارزان بدهند. موفق باشید

24520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر به مد و زیبایی خود برسیم و به جنس مخالفمان بی توجه باشیم و فقط برای خودمان تیپ بزنیم چه اشکالی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ظاهرِ انسان انگشت‌نما نباشد. موفق باشید

24094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام خدمت استاد عزیز: طاعاتتان قبول حق باشد. استاد می خواستم نظرتان را در مورد برنامه رو در رو و سخنان خانم فائزه هاشمی بدانم و شبهاتی که ایشان مطرح کردند. واقعا بعد از دیدن این برنامه نفسم مکدر شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ندیدم. بنا دارم با توجه به سوال شما آن را ببینم. موفق باشید

24002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب! اگر در مسیر مبارزه با هوای نفس، عمل و ایمان قلبی در یک جهت نباشند؛ بدین معنی که مبارزه ای وجود دارد اما هنوز به آن معتقد نشده ایم آیا اثرات خود را دارد یا نوعی وانمود کردن است؟!گاهی در مبارزه با یک خصلت بد، آن خصلت هیچ گاه از بین نمی رود و موجب ناامیدی می شود مگر اینکه بدانیم همین میزان تلاش هم بی فایده نیست!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تغییر مسیر زندگی، آن رذائلْ میدانِ تأثیر خود را از دست می‌دهند و عملاً انسان از آن‌ها نجات می‌یابد. به تغییر مسیر زندگی فکر کنید. موفق باشید

نمایش چاپی