بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28166
متن پرسش
سلام و عرض ادب به نظر می رسد سروش در جمع بندی از بحث تکنیک و فلسفه تکنولوژی دچار تناقض گوییست و تکلیفش با خودش معلوم نیست. علی الخصوص که بعضی از حرف هایش در این رابطه با مبانی فکری فلسفی اش جور در نمی آید. سروش در مقاله صناعت و قناعت در جایی از فزون خواهی ذاتی تکنیک و تقدیر تاریخی آن صحبت می کند و در جای دیگر می گوید «آیا همه جا باید داد سخن داد که تکنیک اگر عیبی دارد برای آن است که در دامان مادری فاسد و شهوت پرست بوده است و فرهنگ حاکم آن را مسخ کرده است؟ آیا نباید اندیشید که خود تکنیک هم با خود فرهنگ می آورد؟...». در بسیاری از عباراتش در این مقاله علیرغم مخالفتش با فردید و داوری و هایدگر، ادبیاتش و حتی روایتی که از روح حاکم بر تکنولوژی ارائه می کند شبیه به همان روایت آقایان است. ظاهراً خودش هم ملتفت نیست که از طرفی حرف های همین آقایان را تایید می کند و از طرف دیگر زبان به دشنام و ناسزا علیه‌شان باز می کند. وی در جای دیگری از مقاله و با تغییر موضع پیشین خود می گوید شهوت پرستان و دنیا طلبان و... آمدند سوار بر جریان علم به طور اعم و تکنیک به طور اخص شدند و شد آنچه که نباید می شد. در این روایت از علم و تکنیک مسأله اش بسیار شبیه به شریعتی در بحث ماشینیسم می شود که اتفاقا این روایت از تکنیک به نظر با خاستگاه فکری فلسفی که سروش از آن برخاسته بیشتر جور در میاد. سوال اول اینکه بالاخره موضع سروش در رابطه با ماهیت و فلسفه تکنولوژی چیست؟ جمع بندی بنده این است که وی تعمق کافی در این رابطه نداشته و بیشتر بر دادن راه حل برای در امان ماندن از تبعات منفی آن متمرکز شده. سوال دوم اینکه این بغض و کینه عجیب سروش نسبت به فردید از کجا ناشی می شود؟ به نظر قضیه صرفا اختلاف بر سر مبانی علمی و فکری و از این حرف ها نیست. البته ایشان کلا آدم عصبانی و پرخاشگری است اما در مورد فردید و منتسبان به فردید دیگر شورش را در می آورد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که آقای سروش کتاب «صناعت و قناعت» را در زمانی می‌نویسند که به گفته‌ی خودشان هنوز سروشِ «حرکت جوهری» نمرده بود و شریعت را رؤیای رسولان نمی‌دانستند. اگر در آن زمان به آقای فردید و آقای داوری انتقاد دارند، به جهت آن بود که آن آقایان متوجه‌ی روحیه‌ی پوپریِ آقای سروش شده بودند و ایشان فکر می‌کرد به جهت نفوذی در آن زمان داشت، می‌تواند آن‌ها را از صحنه بیرون کند. ولی چون هرچه جلو رفت ناکامیِ ایشان در این امر بیشتر شد عصبانیت‌شان صد چندان گشت در آن حدّ که اگر به مصاحبه‌ی اخیر ایشان در رابطه با «کرونا ویروس» نظر کنید، دیگر عصبانیت نیست؛ دریدنِ آقای دکتر داوری به میان آمده است در آن حدّ که به قول یکی از افرادی که چندان هم با دکتر سروش مخالف نبود؛ می‌گفت این پایان دکتر سروش است. موفق باشید  

27055
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: سال نو و اعیاد شعبانیه مبارک. سوالی در مورد حرکت جوهری. در توضیحات حرکت جوهری مثالی از وجود سیب زده اید. اگر حرکت تبدیل قوه به فعل بدانیم، حرکت سبب پس از رسیدن کامل، از مرحله تکامل در اضمحلال آیا باز هم تبدیل قوه به فعل معنا دارد؟ کدام فعلیت یا کمال حاصل می‌شود؟ در حین تجربه سیب به اجرای مادی نظیر آب و املاح، آیا وجود سیب تبدیل شده به وجودهای دیگر با ظهورات دیگر؟ درک این قضیه کمی مشکل است. آیا غیر از فایل صوتی و کتاب از برهان تا عرفان توضیحات دیگری در جایی دیگری از شما موجود است؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه اصل سخن جناب صدرا در حرکت جوهری است آن است که حرکت، ذاتیِ عالم ماده است و تغییرات ظاهری، حکایت از آن ذات دارد و لذا آنچه در مثال سیب مورد نظر است وقتی هم که تجزیه شود از ماده‌بودن و حرکتِ ذاتیِ مادی خارج نمی‌شود. ۲. جزوه‌ای در رابطه با حرکت جوهری علاوه بر کتاب «از برهان تا عرفان» بر روی سایت هست، خوب است که به آن نظری بیندازید. موفق باشید

26967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سال نو را خدمت استاد عزیز تبریک عرض می کنم: با توجه با شناختی که استاد از بنده و سطح علمی ام دارید آیا برای بنده قبل از ورود به عرفان فلسفه هم نیاز هست کار کنم؟ اگر نیاز نیست چرا؟ یعنی برای بنده نیاز نیست یا برای همه فلسفه پیش نیاز فصوص نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته اگر کلیّاتی از فلسفه در حدّ مباحث «معرفت نفس» و آنچه در شرح کتاب «از برهان تا عرفان» بدانید، راحت‌تر جلو می‌روید. موفق باشید

26732
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده ابتدای ماه رجب سوال پرسیدم ولی جواب داده نشد. بنده قبل از ماه رجب ذکر صلوات را ذکر غالب خود قرار داده بودم. به نظرتون ماه رجب ذکر غالبم را استغفار یا لا اله الا الله قرار بدهم؟ کدام ذکر بهتر در زنده نگه داشتن قلب موثر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این اذکار مفید و کارساز است؛ بستگی به احوال و ذوق خودتان دارد که قلب‌تان در کدام ذکر بیشتر حاضر می‌شود. موفق باشید

26230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. ببخشید استاد شما آقای افشاری در قم رو که محقق در عرصه ی مهدویت هستند رو می شناسید؟ چگونه هستند؟ در غیر اینصورت چه کنیم که در زمینه مهدویت به غیر از کتب خودتان اطلاعات روایی و بصیرتمون بالا بره. دوم اینکه برای رواج فرهنگ اهل بیت سلام الله علیها در عرصه ی علم و علم آموزی چه قدمی برداریم در مقابل خطاهای آموزش پرورش و رسانه ها. و سوم اینکه یه سیر مطالعاتی تاریخ اسلام جهت آشنایی و بالارفتن آگاهی می خواستم. ان شاءلله که به غایت امالاتان برسید. الهی امین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از جناب استاد مصطفی صادقی مطالعه شود. ۲. روایات و آیات اگر به طور صحیح مطرح شود، بسیار مؤثر خواهد بود. ۳. در رابطه با سیر مطالعه‌ی تاریخ اسلام خوب است با جناب حجت‌الاسلام آقای کاظمی به شماره‌ی ۰۹۱۳۲۹۴۳۷۴۹ تماس بگیرید. موفق باشید 

26105
متن پرسش
استاد عزیز سلام: ۱. اینکه نفس کمال اول برای جسم آلی زنده است به چه معنی است؟ جنابعالی در جواب سوالی فرموده بودید که: (نفس را باید در همین جسم زنده جستجو کرد، وگرنه در یک انتزاع ذهنی با مفهوم نفس سروکار داریم و نه با وجود آن، یعنی همین بدن زنده شما نفس است) ۲. این فرموده جنابعالی یگانگی نفس و بدن را می رساند، اما جسم آلی زنده یگانه ارتباطش با عالم غیب و عالم مجردات چگونه است؟ آیا می توان گفت جسم آلی زنده یگانه، مادی صرف نیست و جسم آلی زنده یگانه روحانی است نه اینکه نفس در این موطن مادی یک چیز باشد و جسم آلی ذی حیات چیز دیگری باشد، بلکه همین جسم آلی ذی حیات روحانی نفس در موطن مادی است و این جسم در این دنیا تا وقتی زنده است همان نفس است و به محض مرگ و از دست رفتن حیات در این موطن، نفس در موطن دیگر که برزخ است با قوانین و حالات آن موطن ظهور می کند با روحانیت و تجرد بسیار بیشتر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت‌های ابتداییِ کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نکاتی در این مورد در حدّی که إن‌شاءاللّه مطلب روشن شود، با شما در میان می‌گذارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

25320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با جستجوهایی که انجام داده ام امکان ارتباط و بهره گیری از دو عارف جلیل قدر برای بنده وجود دارد. یکی از ایشان که شاگرد سید هاشم حداد و مرحوم انصاری بوده اند ایشان اهل تجویز اربعین ها و اذکار هستند و عارف دیگری که روش ایشان استفاده از عقل و فلسفه است. به نظر شما کدام ارجحیت دارد؟ به نظر شما می توان همزمان از دو استاد بهره گرفت؟ (در هر دو صورت بنده از مطالب سیر مطالعاتی جنابعالی استفاده خواهم کرد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ذوق خودتان دارد. به نظرم راه «حکمت متعالیه» قابل اطمیان‌تر است. موفق باشید

25239
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: در مورد فردی که سوال شماره ۲۵۲۱۷ را پرسیده اند، عرض کنم که ایشان از فردی که سوال شماره ۲۵۱۷۴ را پرسیده اند، ایراد گرفته اند. سوال شماره ۲۵۱۷۴ را من پرسیدم. متن پرسش را به هر فرد بالغ و عاقلی نشان بدهیم، خواهد گفت که هیچ بی ادبی در آن نیست. استاد عزیز! متاسفانه برخی ها، از انسان های زندگیشون، بت می سازند. احترام گذاشتن به همه انسانها لازم است، ولی برخی ها آنقدر غرق شخصیتها می شوند، که کوچکترین انتقاد نسبت به آنها را به مثابه توهین و بی ادبی و جسارت و امثالهم تلقی می کنند. این یعنی تندروی و افراطی گری و تعصب بیجا. نتیجه چنین تندروی هایی، فراری دادن افرادی است که به تازگی جذب شده اند، که پیامدهای نامطلوبی دارد. کسی می تواند مطالب فلسفی سختی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین را به زبان ساده، در قالب متن و صوت توضیح بدهد که تسلط بسیار بالایی بر آن داشته باشد و خودش آنها را خوب فهمیده باشد. این یعنی آقای طاهرزاده که جای رفیق شفیق یا پدر بنده را دارند، یکی از نوادر عصر حاضر هستند. ولی این دلیل نمیشه من نسبت به چنین فردی، انتقاد نکنم. با کمال تاسف، چنین رویکردی در بین دوستداران مقام معظم رهبری نیز دیده می شود. اگر کسی به رهبری نقد کند، برخی از مردم دوستدار رهبری (که تعصب بیجا دارند)، فورا برچسب های عجیب و غریب مثل ضد ولایت فقیه به او می زنند (در ضمن من خودم معتقد به ولایت مطلقه فقیه هستم و مخلص رهبری ام) که باعث میشه فضای انتقاد از بین برود. آقای طاهرزاده که معصوم نیستند که از انتقاد بی نیاز باشند. پس طرفداران افراطی خواهشا اینقدر با تندروی، فضای نقد را تنگ نکنید. امام علی علیه السلام، هم دافعه داشت هم جاذبه. ولی متاسفانه خیلی از جوانان به اصطلاح انقلابی ما، که مذهبی و حزب اللهی هم هستند، وقتی کوچک ترین انتقادی نسبت به یکی از شخصیت های انقلابی می شود، به جای اینکه با ملاطفت رفتار کنند و جاذبه نشان بدهند، روی خشن خود را نشان می دهند و فورا موضع گیری می کنند. اتفاقا چنین واکنش هایی، به جای اینکه مشکل گشایی کند، مشکل زایی می کند و باعث ایجاد عقده و کینه در فرد مقابل می شود. دوست عزیزی که به من خرده گرفته ای! باید به این نکته توجه داشته باشی که نوشتار، یک متن مرده است و نمی تواند حالت و وضعیت و لحن واقعی گفتار نویسنده را نشان دهد. پس اصلا درست نیست که نسبت به نوشته ها اینقدر خام و کوته نظرانه، موضع گیری تعصبانه نشان بدهید. استاد عزیز! خرده گیری بیجای این دوست عزیز به بنده باعث شد که این درد دل را بنویسم. امثال اینگونه افراد در جامعه کم نیستند. اگر توجه کرده باشید، ما مسلمانان به جای اینکه عمق خصومتان را با آمریکا و اسرائیل و وهابیون نشان دهیم، بیشتر وقتمان را صرف جنگ های لفظی بی نتیجه ای می کنیم که برخاسته از تعصب است! گویی رفیق یا همسایه مان که اتفاقا مسلمان هم هست، چون به فلان دانشمند انتقاد کرده، باید با او از سر خصومت صحبت کنیم! تعصب ریشه در هوای نفس دارد! هوای نفس هم که حقیقتی در خارج ندارد و دروغ محض است! یعنی صرفا به خاطر هیچ، بر همدیگر می پیچیم! آقای طاهرزاده عزیز! به نظر من اگر به فردی غیرمعصوم (هرچند عالم و دانشمند) تعصب داشته باشیم، باعث می شود که ۱۰۰ درصد صحبت هایش را بدون سبک و سنگین کردن، قبول داشته باشیم و حتی اگر ۱ درصد حرف غلط زده باشد، این اجازه را به خود ندهیم که ایرادی بر آن ۱ درصد بگیریم و هر کسی را هم که بخواهد به آن ۱ درصد ایراد بگیرد، متعصبانه سرزنش کنیم. آیا با حرف بنده موافق هستید؟ سوال دیگری که از شما داشتم، این است که اصولا در برخورد با متعصبان و تندروها (مذهبی های تندرو)، چه عکس العملی نشان بدهیم که حکمت آمیزترین عکس العمل باشد؟ خدای بنده نواز و کریم عمرتان را آنقدر طولانی کند که ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (عج) را درک کنید، ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم در انتقاد شما توهینی مطرح بود. تذکری بود دوستانه. از آن طرف هم آن رفیق می‌خواست تذکر بدهد که نباید در این امور، سخت‌گیری و انجماد شود. هر دو قصد خیر داشتید و بحمداللّه در صفای تعلق به اسلام به‌سر می‌برید. دیگر آن‌که ما باید سعی کنیم عمق نیت افراد را بنگریم و با آن‌ها همدلی داشته باشیم. تنها با انسان‌های معاند نباید همدلی داشت. موفق باشید

24581

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده حفظه الله لطفا ویدیوی زیر را تماشا کنید. آیا این صحبتهای استاد پناهیان تحت عنوان به اندازه نیازت پول در نیار و حتما بچه مذهبی ها باید پول دار باشند. در تضاد آشکار با مشرب فکری شما نیست که تاکید دارید رزق در حد کفاف کافی است و طلب رزق بیشتر امری پسندیده نیست و تمام دعاهای وسعت رزق را به کفاف تقلیل می دهید. از پاسخ و تحلیل سخنان استاد پناهیان متشکرم. التماس دعا لطفا پاسخ را در سایت بگذارید احتمال دارد ایمیلم باز نشود. اگر لینک زیر باز نشود با سرچ عنوان بالا صحبتهای ایشان در آپارات یافت می شود. https://www.aparat.com/v/fn2lU
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرمایشات را قبلاً دیده‌ام. احتمالاً استاد در رابطه با زندگی فردی منظورشان نیست زیرا بنا ندارند روایاتِ کفاف را نادیده بگیرند. موفق باشید

24065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعاتتان مقبول درگاه حق. استاد جان، فرمودید خداوند آیات مربوط به ولایت رو در بین آیاتی با موضوعات دیگر قرارداده. در آیه اکمال دین که بین بحث ذبح و ...است خداوند فرموده «الیوم اکملت لکم دینکم» ‌بحث اتمام نعمت می شود که در واقع اینگونه مستفاد می شود که نعمت ولایت مساوی با تمام کردن نعمت است. حال استاد جان در آخر آیه ۶ که به موضوع وضو و... می پردازد آمده است «لَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» در واقع دوباره از تمام کردن نعمت صحبت شده که ظاهرا به خاطر آموزش امر تطهیر بدنی است، استاد سوال من این است که چگونه است وقتی خدای متعال بحث تمام کردن نعمت رو برای نزول امر ولایت لحاظ کرده حال همان تمام کردن نعمت رو برای آموزش وضو و غسل هم آورده. این دو موضوع در سطح همند؟! خب اینگونه شاید آنچه اهل سنت معتقدند که «الیوم اکملت لکم» هم برای آموزش احکام ذبح و گوشت و...است. ممنون میشم راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است که در رابطه‌ با آیات ۳ و ۶۷ سوره‌ی مائده، به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

22892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و ادب: اینکه گاهی که دلمان می خواهد سخن پروردگار خطاب به خود را بشنویم و با این نیت قرآن را باز کنیم و بخوانیم کار درستی است؟ و اگر هست اولین آیه ملاک باید باشد یا کل صفحه؟ و در مورد معنا آنچه از ترجمه بسته به شرایط خودمان دریافت می کنیم کافی است یا باید به تفسیر آیات مراجعه کرد؟ (مثلا در یک حالت پریشانی از خدا بخواهیم به ما آرامش بدهد و قرآن را باز کنیم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احتمال را بدهید که هم آیه‌ی اول و هم آن صفحه‌ی قرآن پیام خدا را به شما إلقاء کند. إن‌شاءاللّه می‌توانید با نظر به همان ترجمه‌ها آن پیام را بگیرید. موفق باشید

22769
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر اسلام درباره پدیده عقده در روح و ناخودآگاه چیست؟ آیا این پدیده مربوط به قوه خیال هست؟ و سوال دیگه اینکه خود حقیقت قوه خیال چیست و مربوط به کدام قسمت ساحت نفس هست؟ یعنی آیا از نفس صادر می شود؟ کتابهای ادب خیال و عقل و قلب و همچنین 10نکته از معرفت نفس رو هم خوندم ولی دستگیرم نشد از منشا خیال چیزی. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان مراتبی دارد. یکی از مراتب آن، مرتبه‌ی خیال است. واژه‌ی عقده، واژه‌ای است مربوط به علم روان‌شناسی، در اسلام واژه‌ی ملکات را داریم که می‌تواند به نحوی به آن واژه نزدیک باشد هرچند که بالاخره در افق دیگری است. موفق باشید

22569
متن پرسش
با سلام: همانطور که مستحضرید رزق آحاد خلایق را خداوند متعال تعیین و تقسیم نموده حال آنکه، وقتی مثلا در قحطی حدود یکصد سال قبل که شاید نیمی از ملت ایران فوت شدند و یاگرسنگان آفریقایی آیا برای همه آنها رزق به همین اندازه معین شده بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موردها بتوان این‌طور فکر کرد آری! خداوند رزق آن‌ها را مشخص کرده، ولی آن‌ها نیز در راستای به‌دست‌آوردنِ آن اگر می‌توانستند تلاش کنند، تلاش نکردند. البته این در مورد کودکان و مردمی که نسبت به آن‌چه پیش آمده است کاری نمی‌توانند بکنند؛ مورد ندارد، باز باید به آن موضوع فکر کرد که از یک طرف رزق آن‌ها برای ماندن همین اندازه بوده، و از طرف دیگر وسیله‌ای شده‌اند تا با مرگ خود آن‌هایی که باید از نظر بی‌مسئولیتی شناخته شوند، مشخص گردند. موفق باشید

21009
متن پرسش
با تقدیم سلام و عرض ادب حضور استاد گرامی: طبق فرمایشات جنابعالی آنچه که وجودش تشکیکی است و شدت و ضعف برمی دارد فوق ماده است، این سوال برای بنده مطرح شد که آیا نور (مثل نور خورشید) که شدت و ضعف را می توان بر او اطلاق کرد، وجودش چگونه است؟ ماده یا فوق آن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث تشکیکی‌بودن به «وجود» برمی‌گردد و در این رابطه بحث ماده و غیر ماده در میان نیست. به همین جهت می‌توان صرف نورانیتِ خورشید یا هر نوری را، آزاد از مادی‌بودن و غیر مادی‌بودن با نظر به وجهِ وجودی آن در نظر گرفت. موفق باشید

20265

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و دعای خیر: آیا قطع طمع از غیر شامل انتظار و توقع محبت و احترام از دیگران هم می شود یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ راه رهائی از آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید حضرت حق را مبنای همه‌ی آثار دانست تا همه‌ی چیزها را از حق بدانیم و پاداش را هم از او بخواهیم. موفق باشید

20216
متن پرسش
سلام و احترام خدمت استاد فاضل: در دعای عرفه می خوانیم «إلَهِي عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثَارِ وَ تَنَقُّلاتِ الْأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى لا أَجْهَلَكَ فِي شَيْ‏ءٍ» اینکه خدا را با اسمهای متفاوتش بشناسیم و عبادت کنیم یعنی چه؟ آیا یعنی که یک روز خدا با اسم منتقم بر ما جلوه می کند و یک روز با اسم رحمان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه این فراز شده که صوت آن در تابلوی صفحه‌ی اصلی سایت هست. سخن در آن است که حضرت حق به تناسب احوالات انسان و شرایط تاریخی، جلوه‌های مختلف خود را می‌نمایاند تا ما او را در همه‌ی جلوات بشناسیم و این نکته‌ی مهمی در خداشناسی و شاید بتوان گفت بهترین نگاه در این امر است به شرطی که انسان متوجه‌ی حضور خدا در عالَم باشد، به همان معنایی که فرمود: «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید 

19972
متن پرسش
سلام استاد: ۱. در معاد جسمانی، منظور از صورت همون جسم از جنس نفسه چیست؟ ۲. در قیامت، نفس یک انسان عین اخلاق و اعتقاد و اعمالش میشه که جسم از جنس نفس، ظهور این سه پدیده میشه، به عبارتی اول نفس تحول پیدا میکنه به این پدیده‌ها و بعد ظهور نفس، نوع بودن نفس رو نشون میده و یا همه اینها به صورت یک پرده و حجاب اند و خود نفس بدون تحوله و فقط جسم متجلی به این صورت در میاد؟ ۳. معاد دیگر پدیده‌های غیر از انسان به چه صورت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! 2- نفس انسان با نظر به هویتی که در قیامت پیدا می‌کند جسم خود را ابداع می‌نماید 3- با تحول جوهری، عالَمْ شدتِ وجود پیدا می‌کند. موفق باشید

19171
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می خواستم نظر شما را در مورد نوع کار کردن ژاپنی ها که گاهی هفده هجده ساعت کار می کنند بدانم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این زندگیِ بدی است. چرا باید نیازهای دنیایی آدم این اندازه زیاد باشد که مجبور باشد برای رفع آن نیازها، این اندازه کار کند؟! موفق باشید

19120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و احترام: استاد گرامی حقیقتا نیازمندم. من از ۱۵ سالگی دچار نوسانات عجیبی هستم و‌ هر ۵ سال یکبار دچارش شدم. شرایط غریب و سختی، التهابات روحی و بهم ریختگی روحی که در مدتی شدت گرفته طوری که از انجام کوچکترین کار طبیعی محروم می شدم. تمام وجودم داغ می شود. حالم طبیعی نیست و هرچه دکتر می روم منشا جسمی اصلا ندارد. دنیا برایم از قفس هم تنگ تر شده. به لحظه ای بعد امید ندارم. مرگ را حس می کنم. کنترلی روی خودم ندارم. فکر می کنم در آن موقعیت خدا دارد به من ظلم می کند البته این مورد فقط در سن ۲۰ سالگی برایم روی داد که شدیدترین لحظات را در آن سال و به مدت یک هفته تجربه کردم. و بعد آن شدت آن شرایط برایم خیلی کمتر بود. اما بود. خیلی بی قرار می شوم. هیچ کاری نمی توانم بکنم. به نظر خیلی ها من دچار توهم و خیالاتی شدم. اما واقعا چنین نیست. من ظاهرا انسان مذهبی هستم ولی هربار که چنین شرایط و‌ حالم می شود مطمئن می شوم با خدا بیگانه ام و‌ آنچه خدا می خوانم انگار لقلقه زبانم است. احساس خسران می کنم. چرا در این حالم نه آن خداست که باید باشد. در این حال خدا در یک ظلمت پنهان شده. استاد گرامی لطفا به این بنده حیران و‌ گمشده کمک کنید. آرزویم شهادت است اما با این وصف می ترسم با ایمان ناسالم و‌ تو خالی از دنیا بروم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید به نحوی حالات و خیالات خود را تربیت کند و هرکس به نحوی گرفتار چنین حالات و خیالاتی است و باید برای خیالات و حالات، برنامه‌ریزی کرد وگرنه با غلبه‌ی خود بر روح و روان ما، برای ما برنامه‌ریزی می‌کند و هرجا خواستند ما را می‌کشانند. خوب است در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

19018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر حضرتعالی در مورد دستورالعمل زیارت عاشورای آیت الله حق شناس چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خاصی ندارم. بنده به همان صورتی که عموم مردم آن زیارت جلیل‌القدر را می‌خوانند و با دو رکعت نماز تمام می‌کنند، عمل می‌کنم. موفق باشید

8179
متن پرسش
سلام در جریان حضرت موسی وخضر سوالی داشتم مگر میشود حکم خدا در آن واحد هم حرام باشد و هم جایز این دوگانگی چگونه قابل حل است
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز نمی‌شود حکم خدا در آن واحد و در یک ساحت هم جایز باشد و هم حرام، اما می‌شود هرکس بر اساس وظیفه‌ی خود عمل کند. حکم خدا در مورد معیوب‌کردن کشتی و یا قتل آن جوان همان بود که حضرت خضر«علیه‌السلام» عمل کردند و بعد هم علت آن را روشن نمودند ولی وظیفه‌ی شرعی حضرت موسی«علیه‌السلام» آن بود که به حضرت خضر بگویند چرا چنین کردی؟ چون از باطن قضیه آگاه نبودند و وقتی حضرت خضر«علیه‌السلام» موضوع را روشن نمودند حضرت موسی«علیه‌السلام» قانع شدند. موفق باشید
30835
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در حدیث عنوان بصری در بندی گفته شده که شخص باید تدبیر امور خود را به خدا بسپارد. در سخنان اولیا هم شنیده میشه که فرد نباید برای خودش تدبیر کند. استاد من این سخن را قبول دارم و نمی‌دانم در عمل و در طول روز چطور باید امور را به خدا واگذار کنم و تدبیر امور خود را انجام ندهم. این که گفته می‌شود فرد باید امور را به خدا واگذار کند و تدبیر نکند یعنی چه؟ آیا برای مثال اگر مریض شوم نباید دکتر روم؟ یا اگر مشکلی پیش آمد در پی حل آن برنیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور را در بستر حضور در سنن الهی و وظایف شرعی باید به خدا واگذار کرد تا آنچه حضرت حق در دل انجام آن وظایف صلاح می‌داند، عطا فرماید. موفق باشید

30143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: جناب استاد شما از بین دو رشته پرستاری و معلمی (دبستان) که هر دو خدمت هستند کدامیک را در شرایط کنونی به مسیر سعادت و رضای خدا نزدیک تر می‌بینید؟ (هردو رشته مورد علاقه هستند) و با توجه به اینکه کار در بیمارستان فضای خوبی از نظر حجاب خانم ها و عدم رعایت برخی از احکام از قبیل لمس یا نگاه به نامحرم ممکن است خوب رعایت نشود. (ممنون اجرکم عند الله)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کسوت خوب است. ولی توفیق معلمی اگر با نیّت انس با روح نوجوانان باشد، توفیق ارزشمندی است. موفق باشید

28773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در تاریخ صدر اسلام، اثری از توسل به غیر خدا، چنان که مورد تأیید معصومین باشد می بینیم؟ مثلاً این که مسلمین به شخصی -مثل حمزه یا انبیای سابق یا حتی به خود پیامبر و یا ائمه - توسل پیدا کرده باشند و این کار توسط معصوم تأیید شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تاریخ داریم که حضرت زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» بعد از شهادت حضرت حمزه «علیه‌السلام» مکرر بر مزار ایشان حاضر می‌شدند و این نشان از آن دارد که بالاخره آن شهید بزرگوار را واسطه‌ی حوائج خود قرار می‌دادند. موفق باشید

28191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد اندیشه و شخصیت علمی، جناب دکتر ابراهیم فیاض چیست؟ ایشان انتقاد های تندی به فلسفه صدرا و پیروان آن دارند و فلسفه صدرایی را همان فلسفه سرمايه و حامی اشرافیت می‌دانند. ایشان همچنین انتقاد های شدید الحنی به فردید و دکتر داوری و اندیشه این دو بزرگوار دارند. (مثلا جایی گفته بودند، فردید و داوری در قبل از انقلاب از فعالین پروپاقرص کاواره ها و مراکز فساد بودند) خواهش مند است مبنای فکری ابراهیم فیاض و جايگاه او در علم و انقلاب را تبیین کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سخنان ایشان هستم. حکمتی که باید در ایشان باشد، ندیدم ولی دل‌سوزی‌هایشان را درک می کنم. موفق باشید

نمایش چاپی