بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30068
متن پرسش
سلام علیکم: ایام شهادت صدیقه کبری (س) را تسلیت عرض می‌کنم. استاد عزیز، خداوند توفیق داد که مطالب حضرتعالی در کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در این تاریخ» را بخوانم و ویژه بر روی دو فصل پایانی آن که مربوط به جایگاه تاریخی انقلاب و عبور از تفکراتی که حجاب انقلاب اند و سعه صدر لازم که باید داشت، تمرکز ویژه کنم. جمله بسیار بسیار حکیمانه ای فرمودید که دغدغه تمام چهل و یک سال زعامت حضرت امام و رهبر عظیم الشان مان بوده است اینکه در عین تفاوتِ نگاه نسبت به انقلاب، ولی همه در میدان انقلاب همدیگر را بنگرنیم. و گلایه فرمودید از نیروهای گفتمان ساز انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب که چرا سعه صدر لازم را ندارد و افرادی که رویهم رفته انقلاب را قبول دارند ولی با قرائت دیگر و دچار لغزش می‌شوند را طرد و بیرون از اردوگاه انقلاب می‌دانند و باید مانند برادر سالکی به آنها نگاه کرد که پایشان لغزیده است. سخن حضرتعالی بجا و حق است اما استاد عزیز، وقتی کسی نمی‌خواهد خود را ذیل میدان انقلاب ببیند و اساسا ماوای حیاتش ماوای دیگری است و بنا دارد ما را ذیل یک تاریخ دیگر حاضر کند، چه باید کرد؟ وقتی خطا یک‌بار دو بار اصلا سه بار تکرار شد، عیب ندارد می‌گوییم خطاست ولی وقتی خطا و لغزش تکرار و توالی پیدا کرد، دیگر خطا نیست بلکه خط است. بله درد بزرگی است که برخی افراد دلسوز و یا فاقد بصیرت تاریخی و بی صبر در تحقق آرمانهای نهضت، در نقد و پاسخ به مطالب یکسری افراد چنان مطلب می‌نویسند و می‌گویند که از سر تا پای آن نفرت و بغض و کینه سرشار است و توجه به عقل و ادب لازم جهت تداوم خط انقلاب را در این تاریخ ندارند چنانچه یک فردی بشدت به مرحوم هاشمی در این روزها اهانت کرده و ویدئو آن پخش شده و کاربر عزیزی هم از آن در همین پرسش و پاسخ ها گلایه کردند. اما نکته ای را هم این حقیر می‌خواهم عوض کنم؛ی قینا و مسلما باید که با سعه صدری متعالی و به سان حضرت امام در مسیر حرکت در جهت تمدنی که آوینی عزیز آن‌را مقدمه دولت پایدار حق و عصر توبه تاریخی و بین الطلوعین حیات انسانها می‌داند، حرکت کرد و بجای حذف افراد باید از تفکر و گفتمان عبور کرد و متاسفانه ما گاها با ظاهر بینی از بینش متعالی و قدسی و توام با رحمت و گشودگی غافلیم اما چه می‌شود کرد با آنان که گویی اصلا علاقه ندارند خود را در میدان انقلاب ببیند و خود را در ذیل روح تاریخی که با شروع حرکت حضرت امام به صحنه آمد، ببینند. واقعا می‌شود یک دختر بد پوشش یا سست در مبانی دینی_البته به چشم ظاهر بین من_ را که فطرتی انقلابی و ناب دارد در دایره انقلاب دید ولی هر چه می‌کنیم نمی‌توان امثال فائزه هاشمی ها و تاجزاده ها و زیباکلام ها را در ذیل انقلاب دید. والله وقتی مصاحبه اخیر فائزه هاشمی با یک خبرگزاری را دیدم که آرزو می‌کرد ای کاش ترامپ صاحب رای می‌شد تا فشارها بر جمهوری اسلامی بیشتر شود یا گفت به نظرم انقلابیگری خوب نیست چون ناشی از احساس و هیجان است بلکه ما نیازمند عقلانیت جهت حرکت بسمت توسعه پایدار هستیم، دلم برایش سوخت. خدا شاهد است بغض و کینه ای به دلم نیامد بلکه فقط دلم برای او سوخت که چه میزان در بی تاریخی قرار دارد و فکر می‌کند ما حرکتمان باید در راستای قرار گرفتن ذیل تمدن غربی و به اصطلاح ساخت یک مدرنیته اسلامی باشد و با حضور در فرهنگ توسعه، عزت و تعالی ما و ملت رقم می‌خورد. وقتی برادر ایشان خواستند به نحوی عذر خواهی و پوشاندن سخنان ایشان را انجام دهم گفتم چرا اینکار را می‌کنید وقتی ایشان حرف باطنی شما را زده لیکن شما هنوز نتوانسته آید آن‌را بگویید که البته آقای زیباکلام هم در حمایت از آن سخنان خانم هاشمی مطالبی نوشتند و تایید کردند. واقعا از سر دلسوزی و اینکه ناراحتم می‌گویم چرا اینان این میزان علاقه دارند خود را از انقلاب دور کنند و آیا براستی ما هر قدر سعه صدر داشته باشیم می‌توان اینها را که نقش خود را بعنوان کارگزاران بومی تجدد غربی انتخاب کرده اند، در ذیل تاریخ و عصر انقلاب اسلامی دید؟ آری بحق انقلاب اسلامی میدان گشوده اسماء الحسنی الهی و تجلی عهد قدسی در دل این دوران آست که بسان یک اتوبان و جاده بزرگی می ماند که لاین ها و خط های زیادی درون آنند؛ درست است که چندین لاین و خط داریم ولی همه در بستر همان جاده واحد و اصلی حاضرند و مفاهمه دارند و همدیگر را می‌توانند در بستر تعهد به آن راه واحد در عین اینکه هر کدام به جنبه و نوری از انوار انقلاب نظر دارند، بفهمند. چقدر در کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب» مثال خوبی برای این مورد زدید و فرمودید شما تفسیر مجمع البیان و المیزان و تسنیم را کنار هم قرار دهید و یک آیه مورد نظر را در سه تفسیر بررسی کنید؛ می بیند در عین ذات واحد تفسیر و فحوای آیه، هر سه مفسر عزیز جنبه و نوری از آیه را بررسی کرده اند مثلا در تسنیم وجه عرفانی آن یا المیزان وجه اجتماعی و تمدنی آن یا مجمع البیان وجه اخلاقی و روایی آن آیه که هر سه هم قابل توجه و دقیق و ظریف است چون اساسا قرآن و اسلام یک حقیقت اشراقی و نورانی است که ابعاد و انوار مختلف دارد. این انقلاب هم یک حقیقت اشراقی و برخاسته از متن اسلام ناب محمدی (ص) است که میدان و جاده گشوده این تاریخ است ولی حقیقتا اگر کسی ماوای دیگری برای حیات خود در این تاریخ گشود باید گفتمان خود را تقلیل داده یا او را هم در ذیل عصر انقلاب دید. وقتی آقای تاجزاده صراحتا می‌گوید که ما باوری به ولایت فقیه و حکومت دینی نداریم و باید به سمت حذف نهاد ولایت فقیه رفت و سعی می‌کند با عقده گشایی علیه رهبر انقلاب خود را آرام کند، دلم برای او می‌سوزد و ناراحت از تباهی حیات یک انسان به شان انسانیت او هستم اما چه کنم او اساسا میلی به حضور ذیل تاریخ انقلاب و اسلام تمدن ساز را ندارد. به یاد دارم در بحبوحه مذاکرات برجام آقای عراقچی به دیدار مراجع و فضلای حوزه قم رفته بود و به دیدار مرحوم آیت الله مصباح یزدی هم رفتند تا نظر مثبت ایشان را هم به نحوی جلب کنند که آیت الله مصباح به ایشان جواب دادند بحث ما و دولت، سر چند سانتریفیوژ نیست بلکه بر سر مبانی تحلیلی و اسلوب اندیشه و منظومه فکری دولت است. استاد بزرگوار، من هم بشدت ناراحت می‌شوم که گاهی روحیه قشری گری در بین نیروهای دلسوز به انقلاب -البته خارج از دعواهای باطل اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدالگرایی که از اساس و ریشه باطل است و مقیاس غلطی است و به فرمایش رهبر حکیم مان اگر مقیاسی باشد آن هم بین انقلابی و غیر انقلابی است- پیش می آید و آنها به روحیه ای می‌رسند که عقل و ادب انقلابی در مطالب شان گم شده و به جایی می‌رسند که هر گونه رفتار و سخن و اندیشه و طریقت فکری که مانند آنها نباشد را طرد که چه عرض کنم حتی تا مرز شدید اللحن ترین مطالب پیش می‌روند و به روحیه خود مرکز بینی می‌رسند، گله شدید و عمیق دارم ولی استاد چه کنیم با آنان که حتی با ظاهر اسلامی و از قرآن و ارزشها و دین گفتن گاهی بنا دارند ما را از عالم اسلامی بیرون ببرند و برون رفت از عالم انقلاب را رقم بزنند و علقه ای هم به حضور در ماوای این نهضت و ستون خیمه اش ندارند و خود هم نقشی که ایفا می‌کنند در تراز گام دوم و آینده ما نیست. می‌توان امثال طیب حاج رضایی و مجید قربانخانی ها را در ذیل انقلاب دید ولی اینان که نظام فکری شان و سنگ بنای آن، بر محور و تفکر و فرهنگ دیگری است و حتی حجاب به ظهور آمدن ذات انقلاب می‌شوند و خطاهایشان نه یک بار و دو بارست که بسان یک برادر سلوکی بتوان آنان را در این مسیر حفظ کرد، و حتی الگوها و گفتمان های دیگری را اجرا می‌کنند و به دنبال ایجاد یک نظام نئولیبرال در داخل هستند، هر گونه که نگاه می‌شود نمی‌توان در میدان انقلاب دید و آنها هم علاقه ای به این امر ندارند و هنوز که هنوزه یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند متوجه جایگاه و حضور تاریخی ما شوند و چه بسا موجب باز شدن روزنه های حضور تفکر و فرهنگ مدرنیته و غیر انقلابی شود و خود به تضعیف روح و شالوده ما بینجامد. ان شاء الله در پیمودن این مسیر به سعه صدری متعالی برسیم و شاهد میدان گشوده ای باشیم بی نفی مبانی و فراهم کردن مسیری خارج از روح انقلابی و تسهیل مسیر کارگزار بودن برای تجدد غربی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه احساس نزدیکی به جنابعالی دارم. آری! باید بین آن‌هایی که از حقیقت انقلاب و راه گشوده‌ی خداوند به سوی حقیقت غافلند، با آن‌هایی که حجاب حقیقتِ انقلاب‌اند، تفکیک کرد و در عین حال با گفتمان‌هایی که حکایت از تفکر نسبت به جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی دارد، جایگاه امثال آقایان تاج‌زاده‌ها و زیباکلام‌ها و خانم فائزه‌ هاشمی‌ها را مشخص کرد، وگرنه آن‌ها مخالفت‌های ما را به دعوای جناحی تبدیل می‌کنند و حقیقت قضیه گم می‌شود. راهی که اولیای الهی پیشه کردند آن بود که توانستند بین جریان اموی و سیره‌ی علوی تفکیک کنند بدون آن‌که دعوای نعمتی و زرگری راه بیندازند. نه! نه! هرگز این افراد ذیل انقلاب قرار نمی‌گیرند، ولی توان عبور از این جریان را به سیره‌ی رهبر معظم انقلاب بحمدلله ما در خود داریم و بنده روش حاج قاسم را این‌گونه دیدم که «گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب».

وای اگر برای نزدیکی به آن‌ها، گفتمان خود را تقلیل دهیم. زیرا این به معنای بازی‌کردن در میدان کسانی است که تماماً حجاب حقیقت انقلاب هستند، ولی مشکل ما همچنان که گفتید روحیه‌ی قشری‌گری است و بازی‌کردن در میدان تخاصم با این جریان، که موجب می‌شود مردم به جهت این روحیه از خیر ما هم بگذرند و متوجه نشوند که جریان مقابل بنا دارد تحت تأثیر مدرنیزاسیون ما را از عالَم اسلامی‌مان خارج کند.

به هر صورت در شرایط تاریخیِ بسیار حساسی قرار گرفته‌ایم. همه‌ی تلاش بنده آن است که با رهنمودهایی که خداوند در سوره‌ی فتح در مقابل ما قرار داده، بین مجاهدین راستین و مخلّفون، تفکیک کنیم. به عنوان دست‌گرمی پیشنهاد می‌کنم متن نوشتاریِ جلسات هشتم و نهم که روی سایت هست را دنبال بفرمایید و از ادامه‌ی آن که إن‌شاءالله به مرور عرضه می‌شود، خسته نشوید تا ملاحظه کنید قرآن چگونه به ما کمک می‌کند تا به نور قرآن در این برهه‌ی تاریخی از چنین خطر بزرگی عبور کنیم. موفق باشید     

29168
متن پرسش
سلام علیکم: این اربعین فرای همه اربعین ها بود. تقریبا هیچ احساسی یا چیزی ندارم این جدید است این نو هست. شما تحقیقاتی دارید و معلم هستید چیزی به نظرتان نمی رسد؟ سخت جدید است نه فقط برای من.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید به نحوه‌ای دیگر از حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ نظر کرد. إن‌شاءالله با «انتظار» و آمادگی، آنچه پیش می‌آید را خواهیم شناخت و از آن استقبال می‌کنیم. موفق باشید

28999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: وقت شریف شما به خیر. آیا مخلوق اول همان نور وجود مقدس پیامبر خاتم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است. یعنی روح همان شخص پیامبر هستند. که در سوره قدر هم آمده. ممنون از شما استاد گرامی در پناه حضرت حق سلامت و موید باشین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول مخلوق از یک جهت مقام پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است و از جهت دیگر مقامِ عقل است و نه مقام روح. موفق باشید

26262
متن پرسش
با سلام و ادب: در مورد تجربیات برخی افراد در مورد عالم پس از مرگ و کتابی با عنوان سه دقیقه در قیامت که اخیرا به چاپ رسیده و به مواردی از حسابرسی اعمال در برزخ اشاره کرده است. موارد یاد شده در کتاب با آیات و روایاتی که حسابرسی برزخ را در مورد کلیات اعتقادات دانسته و بررسی جزئیات اعمال را به صحنه قیامت واگذار کرده چگونه قابل جمع و توجیه است؟ با توجه به حرکت جوهری در فلسفه ملاصدرا و حرکت روح برای رسیدن به فعلیت، این مسئله در مورد انسان کامل و ائمه چگونه بیان می شود؟ همچنین در مورد مسئله رجعت آنان وجود قوه و نرسیدن به فعلیت کامل مطرح می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ حساب که جایگاهِ همه‌چیز در آن روشن می‌شود، مربوط به یوم‌الحساب است و این نوع حساب‌های جزئی غیر از آن چیزی است که در یوم الحساب محقق می‌شود و انسان کامل، خودش عین قیامت و حساب می‌باشد. رجعت برای امام معصوم با رجعت برای سایرین تفاوت دارد. رجعت امامان برای آن است که عالَم در کمالِ خود قرار گیرد و رجعتِ انسان‌ها برای آن است که بستر رسیدن به کمالِ آن‌هایی که همه‌ی مابه القوه‌های‌شان به فعلیت نرسیده است، فراهم شود. موفق باشید

25625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در زندگی زناشویی و روابط بین زوجین وقتی که از حرف و عمل دیگری رنجیده خاطر و گرفته دل می شوی درست است که صبر می کنیم و از گناهش می گذریم اما به هر حال قلب که فشرده شده و اذیت شده تا مدتی نمی تواند انس بگیرد و رحم کند و از خودش به نسبت دیگری رقت نشان دهد، چه کار کنیم تا قلبمان آنقدر فعال باشد که حتی در آن لحظات سخت در اوج محبت بماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به خوبی‌های ذاتیِ انسان‌ها باید داشت. به هر حال کلیّتِ آن‌ها خوب است حتی حاضرند در بعضی مواقع فداکاری‌هایی نیز داشته باشند. موفق باشید

25511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ۱. استاد عزیز این حرف درست است که در شب اول قبر که انسان مورد سوال قرار می گیرد انسان با لفظ و صوت پاسخ نمی دهد بلکه ملائکه به قلب انسان نگاه می کنند؟ ۲. استاد عزیز شب اول قبر بعد از موت است یا بعد از دفن؟ متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است. ۲. بعد از دفن، مگر آن‌که امیدی به دفن در میان نباشد. موفق باشید

24252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام: ان شاء الله که طاعاتتان مورد قبول حق واقع شده باشد. ببخشید استاد بنده ان شاء الله تصمیم دارم که نظام فکریم را سازماندهی کنم و با مباحث اسلام و انقلاب به طور عمیق تری آشنا شوم. به نظرتون سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری خوب هست؟ اگر پیشنهاد بهتری دارید بفرمایید؟ بر چه اساسی مطالعه کنیم؟ (خیلی سیر وجود داره مثلا بینش مطهر هست، سیر موضوعی هم هست (تقوا و توحید ....هست) شما خودتان سیری دارید که معرفی کنید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث ده نکته و شرح آن،‌ به هر بهانه‌ای که با کتاب‌های استاد شهید مطهری مرتبط شوید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

23989
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت به شما استاد عزیز. سوال بنده در مورد دعاست. من در مورد احادیث و فرمایشات معصومین علیهم السلام در مورد دعا هیچ بحثی ندارم. به دیده منت. اما بنده در مورد دعا به این نتیجه رسیدم که کار بیهوده‌ای است. چون اگر خداوند متعال صلاح بدونن اون مورد رو چه دنیوی و چه اخروی به شما خواهند داد. در غیر این صورت همه‌ی خلایق جمع بشوند و دست بر دعا ببرند اتفاق نخواهد افتاد. برای بنده که این قطع و یقین جا افتاده و از دعا کردن لااقل در مورد خودم ناامید شدم. در مورد مثال بالا هم میشه به این موارد اشاره کرد که زمانی که امام خمینی (ره) در بیمارستان بستری بودند هر شب اخبار اعلام می کرد برای شفای ایشان دعا کنید. از بین اون جمعیت یعنی یک نفر از ته دل دعا نکرد که امام (ره) زنده بمونند؟ یا طبق فرمایش معصوم علیه السلام، تحت قبه حضرت سیدالشهدا علیهم السلام دعا مورد اجابت قرار می گیره. سوالم اینه که از بعد از غیبت کبری یعنی یک دعا هم در مورد فرج حضرت مستجاب نشده که فرج ایشون رخ بده؟ و مثال هایی از این دست. خواهشمندم در صورت صلاح دید، پاسخ قانع کننده‌ای به بنده بدید. سپاس از حسن توجه شما استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع دعا موضوع مهمی است. مثلاً بزرگان دین در تفسیر آیه‌ی «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؛ سخن‌ها دارند. نهایت این‌که بعضی نیازها در إزای دعا تحقق می‌یابد، ولی بعضی از تقدیرات، طوری است که بنا است انجام شود و با دعا تغییر نمی‌کند ولی ثواب دعاکردن برای انسان می‌ماند. موفق باشید

23937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک به مناسبت اعیاد ماه اعظیم شعبان استاد عزیز به نظر حضرتعالی ما بحث های معرفت النفس و نهج البلاغه را همچنان ادامه دهیم یا بحث رمضان را از قبل شهر مبارک رمضان شروع کنیم برای آمادگی قلب برای این ماه مبارک؟ و علاوه بر کتاب خودتان، چه کتاب هایی را قبل این ماه توصیه می فرمایید؟ با تشکر فروان و آرزوی فزونی توفیقات جنابتان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مباحث مربوط به ماه رمضان باعث می‌شود تا إن‌شاءاللّه قلب با آمادگیِ بیشتری از فیوضات ماه رمضان بهره‌مند شود. ۲. کتاب «مراقبات» آیت اللّه ملکی در این مورد کتاب خوبی است و همجنین کتاب «اسرار عبادات» از آیت اللّه جوادی . موفق باشید

23257

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و بزرگوار: اگر انسان از تنهایی نترسد و از آن لذت ببرد ولی بمحض تاریک شدن هوا و فرا رسیدن شب از تاریکی بترسد دلیلش چیست و آیا این ترس قابل درمان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید قوه‌ی واهمه را تربیت کرد. به نظر می‌آید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. موفق باشید

22999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده از نوجوانی خیلی به امر پدر و مادرم مقید بودم. در شانزده سالگی از علاقه خود به علوم انسانی چشم پوشی کردم و به نظر والدینم به رشته علوم تجربی رفتم. در کنکور با اینکه یک رشته خوب در شهرستان قبول شده بودم که آینده شغلی آن تضمین بود ولی بنا به نظر والدینم در شهر خود و در رشته ای کسالت بار به تحصیل پرداختم و از همان ترم اول از آنها خواستم مرا معاف کنند ولی چهار سال گذشت و رضایت ندادند و اخراج شدم، بعد از آن به خاطر جبر شرایط در رشته حسابداری مشغول شدم البته به انتخاب خودم ولی ابدا علاقه نداشتم و مشغول به کاری شدم که ابدا رغبتی ندارم، چندی قبل هم با دختری که مورد علاقه ام بود اجازه ندادند بیشتر آشنایی پیدا کنیم. استاد بنده از تمام سالهای خوبم برای والدینم گذشتم و آینده خودم را تباه کردم، اخیرا فهمیدم از نظر شرعی به هیچکدام از حرفهای والدینم‌ نباید گوش می کردم. اکنون نعوذ بالله نسبت به آنها تنفر دارم چون هم درسم، هم شغلم، هم دختر مورد علاقه ام و هم عمر مرا از من گرفته اند و فهمیده ام خدا نیز راضی نبوده در این امور اطاعت از والدینم کنم. چند هفته ای هست که دیگر به خانه نمی روم. احساس می کنم هم دنیایم را داده ام و هم آخرتم را. استاد در مقابل با این رفتارها تکلیف من چیست؟ احساس می کنم زندگی ام را تباه کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید برکات دنبال‌کردنِ رضایت والدین برایتان می‌ماند. آری! لازم نبوده در این موارد از آن‌ها تبعیت کنید، ولی بالاخره این تبعیت، برکات خود را دارد. در حال حاضر هم بهتر است که اصلاً به رویِ خودتان نیاورید که چه شده است. با احترام به آن‌ها کارِ خودتان را بکنید. ترک خانه اصلاً صلاح نیست. موفق باشید

20809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. آیا رسم امانت بود که پرسش بنده ( 20783 ) را ناقص مطرح کنید؟ 2. هیچ کس نمی خواهد جیره خوار آمریکا باشد ولی ما که نمی خواهیم مثل عربستان نوکر آمریکا باشیم بلکه می خواهیم یک رابطه عادی تقریبا شبیه کره جنوبی و مالزی و کشورهای دیگر که نوکر آمریکا نیستند داشته باشیم برای چی به خود ضرر بزنیم وقتی جز تحریم فایده ای به حال ما ندارد؟ 3. این آمارها به طور تقریبی درست هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه‌ی 95 سوره‌ی نساء فکر کن که می‌فرماید: «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيماً» که می‌فرماید مجاهدین یعنی آن انقلابیون را خداوند مقامی برتر و اجر عظیم می‌دهد نسبت به قاعدون یعنی نشستگانی که روحیه‌ی انقلابی را از دست داده‌اند. هویت حقیقی انسانی که می‌خواهد در اردوگاه استکبار زندگی نکند، چیز دیگری است. موفق باشید

20135
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 20103 آیا میشه گفت چون خدا دائم در حال تجلی است پس عالم ماده هم ازلی و ابدی است (به اعتبار تجلیه خدا). عالم ماده ی بعدی آیا دقیقا مثل همین عالم ماده هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در بحث «حرکت جوهری» روشن شد همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید

9524
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: آیا می شود نحوه حضور حقایق و سنت های جاری هستی را به نحوه حضور خدا در هستی تشبیه کرد؟ مثلا نحوه حضور قاعده "و من اعرض عن ذکری فان له معیشتا ضنکا"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، حضرت حق با نور اسماء حسنایش در عالم حاضر است و سنت‌های جاری در عالم ظرف ظهور اسماء الهی است. موفق باشید
30882
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. ببخشید استاد در برنامه زندگی پس از زندگی، از کارشناس اعتقادی حجت الاسلام محمدی استفاده می کنند و ایشون در تأیید اینکه اینها (تجربه گران) مرده بودند و زنده شدند معجزات ائمه و پیامبران دال بر زنده کردن مردگان را ذکر می کنند و دقیقا اسم بدن برزخی را برای تأیید حرف اونها می آورند. این چطوری است؟ واقعاً اینطور هست که مرده بودند و زنده شدند و بحث تجرد روحی چی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهند مسامحتاً موضوع را مطرح کنند وگرنه برای این نوع مرگ‌ها هنوز برزخی واقع نشده. قرآن در اين رابطه مى‏ فرمايد: «حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ».[1] چون آن كفار را مرگ فرا گرفت، تقاضا مى‏ كنند؛ پرودگارا مرا برگردان بلكه عمل صالحى در آنچه ترك كرده‏ ام انجام دهم. جواب مى‏ شنود ديگر نمى‏ شود و تا قيامت مانعى پشت سر آن‏ها هست كه نمى‏ توانند به دنيا برگردند. پس معلوم مى‌‏شود آن‏ها، اولًا: پس از مرگ و قبل از قيامت در عالمى بين دنيا و قيامت قرار مى‏‌گيرند. ثانياً: در آن دنيا هوشيارى و شعور دارند و نتيجه كارهايشان را مى‏ يابند كه پشيمان مى‏ شوند و تقاضاى برگشت به دنيا را مى‏ كنند. ثالثاً: اين تمنّا در شرايطى است كه فاقد نفس امّاره- كه موجب انجام گناه و غفلت است- هستند، ولى اگر به دنيا برگردند به اين جهت كه زندگى دنيايى همواره با نفس امّاره همراه است، دوباره همان كارهايى را انجام مى‏‌دهند كه در مدت عمر خود انجام دادند و اين است كه در جواب به آن‏ها گفته مى‏ شود: «كلّا إنّها كلمةٌ هو قائلُها» نه! راست نمى‌‏گويند، اين يك حرفى است كه اين‏ها مى‏‌زنند و لذا خداوند مى‏ فرمايد: «و لَو رُدُّوا لَعادوا لِما نُهُوا عَنْهُ و إنَّهُم لَكاذِبُونَ».[2] اگر آنها برگردند باز به همان كارهايى كه پيامبران در دنيا از آن كارها بازشان مى‏ داشتند، برمى‏ گردند و آنها دروغ مى‏ گويند.

و ملاحظه می‌کنید که این فرآیند، فرآیندی نیست که برای این نوع افراد پیش آمده باشد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره مؤمنون، آيات 99 و 100.

[2] ( 1)- سوره انعام، آيه 28.

29509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: علما و اساتید طب ایرانی اسلامی دارن فریاد میزنن که ای ستاد مبارزه با کرونا، داروی ضد ویروسی را ما در گیاهان دارویی یافته ایم و شماها مسول تلفات این چند ماهه در کشور هستید. تعجب بنده در این است که حضرت آقا مقام رهبری نیز صرفا در جهت تایید آن ستاد سخن می‌رانند و حتی می‌فرمایند من خود نیز تابع ستاد مقابله با کرونا هستم! این روش ظاهرا قانونی و خوب است، اما سوال اینجاست که آیا روش بهتری برای اداره ی این شرایط وجود ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که رهبر انقلاب پدیده‌ی کرونا را خیلی بالاتر از این حرف‌ها می‌دانند و مواظب‌اند ما در دام جریانی که جبهه‌ی استکبار شکل داده‌اند، نیفتیم و ظاهر قضیه را، تمام قضیه ندانید. موفق باشید

28956
متن پرسش
بسم‌الله با سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیزم: استاد با توجه به اینکه فعالیت ‌های اقتصادی و کار روزانه به شدت بنده را از فعالیت ‌های فرهنگی و مطالعات معرفتی عقب انداخته و فرصت کمی برایم باقی گذاسته؛ تصمیمی به ذهنم رسیده و آنکه می‌خواهم پس اندازی که جمع کرده ام را در بانک بگذارم و سود ماهانه آن را بگیرم و با آن زندگی کنم و برای امور دیگری که علاقه‌مند هستم وقت بگذارم. می‌خواستم از شما مشورت بگیرم که اینکار به صلاحم هست و در مسیر سیر و سلوک اشتباه نروم. چون کار حقیر آزاد هست و مجبورم وقت زیادی بگذارم احساس می‌کنم شاید این روش که خدمتتان گفتم مناسب باشه و از طرفی هم می‌ترسم سود بانک خدایی ناکرده تاثیر منفی در سیر و سلوک برایم ایجاد کند! به راهنمایی نیازمندم. واقعاً شرمنده ام با این سوال وقت شما را می‌گیرم حلال کنید؛ تشکر از شما استاد عزیز. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  کار و تلاش موجب درخشش و بسط روح انسان می‌شود. هرگز نباید کار را تعطیل کرد. هنر انسان آن است که با مدیریت خود طوری با کار برخورد کند که «کاری او را از کاری با ندارد». موفق باشید

28815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در فقه داریم که اگر یقین نداری که مال کسی حرام است اشکال ندارد از آن مال استفاده کنید، بنده از یه سخنرانی شنیدم که یه آقایی مال یه آدم مومنی را خورده بود و برای نماز شب نتوانست بلند شود چون فهمیده بود این آقای مومن یه جایی در کسب و کارش مراعات حلال و حرام را نکرده بود، حال وظیفه سالک چیست؟ باید هیچ غذای دیگری را نخورد، و اگر اینطور باشد خیلی سخت می شود و اگر بخواهد از غذای دیگران استفاده کند به قول فرمایش آن سخنران نماز شب نمی تواند بلند شود و یه نحوی مانع برایش پیش می آید، لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید غذای افراد به ظاهر مؤمن را حمل بر حلّیّت و پاکی بکنیم وگرنه بدون دلیل آن‌ها را تفسیق نموده‌ایم و این حرامِ بیّنی است. موفق باشید

28129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: می خواستم بدونم ظلمت مخلوق خداست؟ نور یک حقیقت است و ظلمت هم یک حقیقت جدا؟ ما استادی داریم از شاگردان آقای جوادی آملی، که بحثی رو داریم درباره اینکه ظلمت عدم نور نیست به اون معنای عام، البته این حرف رو با استناد بر آیات و روایاتی که دارند می‌زنند، توضیحش البته مفصله، نمیدونم تونستم مطلب رو برسونم؟ میشه برا بنده توضیح ظلمت رو بگذارید؟ و ایشان اثبات کردند که ظلمت هم مخلوق خداست، اگر خواستید سند روایت آیات و... براتون می‌گذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ظلمت بالتبع است، نه آن‌که خلقت آن مستقیم باشد. آری! خداوند نور و ظلمت را هر دو خلق می‌کند، ولی یکی مستقیم و یکی بالتبع. مثل آن‌که خورشید نور را مستقیم ایجاد می‌کند و سایه غیر مستقیم مخلوق خورشید است. نباید روایات را طوری تفسیر نمود که انسان‌ها گمان کنند ائمه «علیهم‌السلام» اهل اندیشه و فکر نبوده‌اند. موفق باشید

28030
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: آیا متن زیر بیانگر این نیست که رهبری، غرب را یک کل واحد نمی‌داند؟ لطفا برایم شرح دهید که این جملات ناظر بر چیست؟ پرسش دانشجو: می‌خواستم از حضورتان خواهش کنم که تعریف جامع و مانعی از غرب داشته باشید، که در کنار این که خوبیها را از غرب اخذ می‌کنیم، با حفظ اصول و ارزشهای اسلامی و ملی‌مان، بدی‌ها را کنار بگذاریم. به نظر شما کلاًّ نقطه تعادل در این میان چیست؟ پاسخ رهبر انقلاب: این سؤال خیلی مهمّی است. من این‌جا چند نکته را در همین زمینه عرض می‌کنم. اوّل این که نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فن‌آوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ عاقلی چنین کاری را نمی‌کند. نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله می‌گویم، شاید ان‌شاءاللَّه برای شما مفید باشد. ببینید؛ فرهنگ غرب، مجموعه‌ای از زیبایی‌ها و زشتی‌هاست. هیچ کس نمی‌تواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیبایی‌هایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمی‌کند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌هاست. یک ملت عاقل و یک مجموعه خردمند، آن خوبی‌ها را می‌گیرد، به فرهنگ خودش می‌افزاید، فرهنگ خودش را غنی می‌سازد و آن بدی‌ها را رد می‌کند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، آمریکایی، آمریکای لاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که می‌گویم، همه یکسان هستند. ما در مقابل هر فرهنگی که قرار می‌گیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که می‌توانیم، باید محسّنات آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این اصل کلّی است. منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم می‌خواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگهای دیگر، تا آن جایی که ما می‌شناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. این، قطعاً دلایل انسانی و جغرافیایی و تاریخی‌ای دارد. از اوّلی که اینها در دنیا به یک برترىِ علمی دست یافتند، سعی کردند همراه با سلطه سیاسی و اقتصادی خودشان - که به شکل استعمار مستقیم در قرن نوزدهم انجامید - فرهنگ خودشان را هم حتماً تحمیل کنند. اینها با فرهنگ ملتها مبارزه کردند؛ این بد است. ملتی می‌گوید فرهنگ من باید در این کشور جاری شود! این چیز قابل قبولی نیست. هر چند هم خوب باشد، آن ملتی که این فرهنگ بر او تحمیل می‌شود، این را نمی‌پسندد. شما یقیناً خوردن نان و ماست را به میل و اشتهای خودتان، ترجیح می‌دهید به این که چلوکباب را به زور در دهانتان بگذارند و بگویند باید بخوری! وقتی کاری زورکی و تحمیلی شد؛ وقتی از موضع قدرت انجام گرفت و وقتی متکبّرانه و مستکبرانه تحمیل گردید، هر ملتی آن را پس می‌زند؛ باید هم بزند. مثلاً کراوات یک پدیده غربی است. غربی‌ها این را می‌خواهند، دوست می‌دارند و با سنّتشان هماهنگ است؛ اما اگر شما که اهل فلان کشورِ دیگر هستید و تصادفاً کت و شلوار را انتخاب کرده‌اید، کراوات نزدید، یک آدم بی‌ادب محسوب می‌شوید! چرا؟! این فرهنگ شماست؛ تقصیر من چیست؟ اگر کت و شلوار پوشیدید، باید پاپیون و کروات بزنید، و الاّ در فلان مجلس رسمی راه ندارید و یک آدم بی‌ادب و غیرمنضبط و بی‌نزاکت تلقّی می‌شوید! این، آن تحمیل فرهنگ غربی است. زن غربی، روشهایی دارد. آنها نسبت به مسأله زن و روش زن و پوشش زن و ارتباطش با مردان و حضورش در جامعه، فرهنگی دارند - خوب یا بد، بحثی سرِ آن نداریم - اما سعی دارند این فرهنگ را به همه ملتهای دنیا تحمیل کنند! در باب فرهنگ غربی، این بد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکاتی ارزشمند را رهبر معظم انقلاب به عنوان اندیشمندی که در زوایای مختلف نسبت به تاریخ خود و جهان غرب فکر کرده‌اند در آن مختصر مطرح نموده‌اند و ابداً از آن جملات برنمی‌آید که ایشان از یک‌پارچه‌دیدنِ تفکر غربی غفلت کرده‌اند، به‌خصوص آن‌جایی که می‌فرمایند: «غرب، فرهنگی مخصوص به خود دارد که در بقیه‌ی فرهنگ‌ها دیده نمی‌شود و آن سلطه‌طلبی است که قطعاً دلایل انسانی و جغرافیایی و تاریخی دارد.» آری! همان‌طور که فرمودند آن فرهنگ مثل هر فرهنگی خوبی‌هایی دارد ولی ملاحظه کرده‌اید که آن خوبی‌ها در آن فرهنگ نتایجی برای خودشان در راستای تعالی انسانی پدید نیاورد. در حالی‌که اگر ما همان‌طور که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند آن خوبی‌ها را برای خود اخذ کنیم می‌توانیم در دستگاه فکری خود از آن‌ها بهره ببریم. به عنوان نمونه بحث «آزادی» بود که در جزوه‌ی «پاس‌داشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» عرایضی شده است. موفق باشید      

27363
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این سخن درست است که بگوییم: (دل هم برای خود منطقی دارد که عقل از آن بی خبر است) یا این سخن صرفا یک شعار و یک سخن ذوقی است؟ اساسا دوگانه عقل و قلب و یا عقل و دل درست هست با وجود اینکه در معارف اسلامی داریم قلوب یعقلون بها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قلبی که تعقل کند و به معرفت خاصِ آن‌چنانی برسد، غیر از آن نحوه تعقلی است که انسان با مفاهیمِ حقایق ارتباط دارد، هرکدام در جای خود لازم است. ولی واقعاً در ادامه، راه‌هایی هست که معرفتش خاص می‌باشد. عرایضی گذرا در جلسه‌ی ۶ شرحِ «مناجات التائبین» شده است. موفق باشید

27309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام و تشکر فراوان: ۱. در یکی از سئوالات اشاره به دوره خودسازی از جانب شما شده بود منظور چیست؟ ۲. مباحثی از شما که موجب افزایش محبت به خداوند متعال می شود را معرفی بفرمائید. خیلی ممنون از لطف شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده چیزی از جانب خود ندارم، بیشتر به تفسیر المیزان و روایات «اصول کافی» و «تحف‌العقول» ارجاع می‌دهم. ۲. کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» آن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

26665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: هلول ماه رجب را خدمت شما و سایر عزیزان و زحمتکشان سایت تبریک میگم. استاد حقیقتش خیلی ناراحتم که بابت یه ویروس ساختگی این همه بازی رسانه ای راه انداختن و در بین عوام ایجاد ترس و دلهره کردن بخصوص که مراجع علمی متعهد کشور دایما دارن اعلام می کنن که این ویروس از لحاظ سلامتی جسمی تهدید ضعیفیه و آمار کشندگی و خطرناکی ویروس انفولانزای تنفسی پاییز، خیلی بیشتر از این ویروس بوده و از طرفی خود اطبای سنتی و اسلامی هم میگن افرادی که سیستم ایمنی قوی دارند شدیدا ایمن هستند و اصلا نگران نباشن و بقبه افراد هم با حجامت کردن میتونن قدرت دفاعی بدنشون را بالا ببرن) منتها این وسط یه سری عوامل داخلی با ایجاد رعب و وحشت برنامه ریزی شده متاسفانه جامعه را خانه نشین و مضطرب کردن و البته از دید اقتصادی که هزینه های گزافی به جامعه تحمیل کردن. استاد من بیشتر نارحتیم از اینه که خودتون هم مستحضرید این توطئه آمریکایی تونسته جمعیت مساجد را فوق العاده کاهش بده (در سه چهار مسجد محل ما که اینجور بوده) حتی جشنهای ماه رجب و (در صورت ادامه توطیه) ماه شعبان را هم تحت تاثیر قرار میده (کما اینکه در مسجد ما شب اول رجب را برخلاف گذشته جشن نگرفتند) از طرفی تعطیل شدن مراسم اعتکاف و راهیان نور و حتی رسم ایرانی نوروز و دید و بازدیدهای سالی یکبار مردم را! استاد به نظر شما ما باید در برابر این هجوم و توطئه چه کار کنیم؟ حداقل نباید نیروهای انقلابی، شجاعانه بیان چند تا از مساجد را برای اعتکاف باز بذارن؟! (البته در همان زمان نکات طبی مرتبط را بازگو کنن) استاد به نظرتون کاهش جمعیت مساجد (سنگرها به قول امام) و تعطیلی اعتکاف و اردوی راهیان نور همون به هدف رسیدن نقشه و تهدید ترامپ ملعون نیست که دقیقا بعد از شهادت سردار سلیمانی گفته بود در صورت پاسخ ایران، ما مراکز فرهنگی ایران را مورد هدف قرا می دیم! ممنون و سپاسگذارم از سعه ی صدرتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم چیز مهمی باشد. می‌آید و می‌رود و مردم به خود می‌آیند و تجربه‌ای بر تجربه‌ی تاریخیِ ما اضافه می‌شود. در حالِ حاضر نباید تک‌روی کرد و مستقل از برنامه‌های مسئولان، عمل نمود. به همین جهت ما نیز احساس کردیم نباید جدا از دستورات سازمان تبلیغات، اعتکاف را برقرار کنیم. ولی مطمئناً بعد از این جریان، ایمانِ مردم محکم‌تر می‌شود. موفق باشید

26597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: منظور از اشتراک حقیقی در موجودات مجرد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان چیست؟ موفق باشید

26418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: ۱. در مورد اذکار برای حیات قلب پرسیدم. فرمودید کتاب صلوات شما را مطالعه کنم. از طرفی در کتاب فعلیت& شما می فرمایید امام فرموده دل را عادت به ذکر لا اله الا اِلله بدین تا صورت اخیر نفس شود حالا به نتیجه نرسیدم که کدام ذکر را برای ذکر غالب ام انتخاب کنم که قلبم بیشتر در صحنه باشد و دائم الحضور؟ ۲. نظرتون در مورد ذکر «یا حی یا قیوم» یا من لا اله الا انت» که علامه حسن زاده اکثار آن رو موجب حیات قلب می دونه؟ ۳. آیا صلوات از اذکار دیگر جامع تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر با کتاب «صلوات» مأنوس شوید به آن نتیجه که دنبال می‌کنید إن‌شاءاللّه می‌رسید. ۲. بسیار عالی است. ۳. آری! ولی نفیِ بقیه‌ی اذکار نمی‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی