بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23807
متن پرسش
با سلام: در جلسه تفسیر اسفند ۹۷ فرمودید که در انقلاب اصلا ریزش نداریم و برخی از افراد که به عنوان ریزش از اونها نام می بریم در حقیقت از همون اول هم با انقلاب نبودند و چون با یک روحیه یهودی گری به سراغ انقلاب آمدند پس از مدتی بریدند و از اون جدا شدن و حتی از اینکه انقلاب کردند نیز ابراز پشیمانی کردند. شما برای نمونه قطب زاده را مثال زدید هر چند افراد ملموس تری برای نسل ما وجود دارد. استاد بزرگوار، بنده هرگاه از کنار قبر امثال آقای هاشمی رفسنجانی و طاهری (امام جمعه اصفهان) و منتظری می گذرم نمی دانم باید چه کنم! وقتی به رنجهایی که در راه انقلاب متحمل شدند نگاه می کنم، نمی توانم بی توجه از کنار قبرشان عبور کنم اما وقتی به اشتباهات بزرگ آنها و عاقبت کارشان می نگرم، دیگر حاضر نیستم لحظه ای هم در کنار قبرشان توقف کنم. شما بفرمایید با اینها باید چه کنیم؟ آیا اینها مصادیق همان «رجوع به انقلاب با روحیه یهودی گری» هستند که از همان ابتدا هم با انقلاب نبودند؟ یا قضیه چیز دیگری است و واقعا ما در راه حق، ریزش هم داریم؟ این شهدایی که به قول حضرت امام خمینی، مزارشان تا قیامت دارالشفای دلسوختگان خواهد بود، با این مقامی که شهدا پیدا کرده اند اما چه تضمینی هست که اگر زنده مانده بودند اکنون جزء پشیمانان و بریدگان از انقلاب قرار نمی گرفتند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح آقایان در مورد افرادی که نام بردید می‌فرمایند «علیهم ما علیهم» بر آن‌هاست آن‌چه بر آن‌هاست، آن‌ها را به خودشان وامی‌گذاریم. ولی شهداء مجتبی و برگزیدگانی‌اند که خداوند آن‌ ها را شایسته دید تا راهی گشوده برای آیندگان باشند، اگر هزارسال هم زنده بودند، مثل همین زمان که حقیقتاً زنده‌اند نورافشانی می‌کردند. مگر از دستگیری آن‌ها و حضورشان برای زوّارِ راهیان نور غافل‌اید که چه غوغایی به‌پا می‌کنند؟! فقدان عشق، تنها از طریق شهدای زنده و شهدای در مزارشان دفن‌شده، امکانِ بازیابی پیدا می‌کنند. موفق باشید

21433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: لطفا منبع آماری که گفتین در مورد رای 94 درصدی به نظام رو بفرمایید. (آدرس سایت یا هر منبع دیگه) ممنون. در پناه حق.
19942
متن پرسش
سلام:خیلی از مردم می گویند قبول خداوند در قرآن می فرماید اطاعت تام از خدا و رسول و اولی الامر داشته باشد. ولی در این تاریخ که هیچ کدام از ایشان نیستند کجای قرآن نوشته ولایت فقیه مصداق اطاعت تام از پیامبر است؟ چه جوابی باید بدهیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اطاعت از ولیّ فقیه به اعتبار یک شخص نداریم. ولی از آن‌جایی که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم خدا و رسول و اولی‌الأمر است و اطاعت از آن‌ها واجب است؛ اطاعت از ولیّ فقیه واجب می‌باشد. موفق باشید

18873
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: حضرت استاد جوانان نسل نو بسیار تن پرور و راحت طلب شده اند. حال پرسش اینجا مطرح می شود که حضرت حجت (عج) در این وضع با تکیه بر چه کسانی می خواهند ریشه ظلم را برکنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نسلی متوجه رسالت تاریخی خود شود و انگیزه‌ی تاریخ‌سازی در مقابل تمدن استکباری در او شکل بگیرد؛ آن نسل همه خرازی و باکری خواهند شد. موفق باشید

8423
متن پرسش
با سلام کسی که به شدت از تنهایی رنج می برد چه کند که با یاد خداوند متعال بتواند بر تنهاییش غلبه کند؟یک راهکار عملی برای رجوع قلبی یک انسان تنها به سمت خدا میخواهم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید سعی کرد از طریق قلبی‌کردن معارف و اذکار ماه رجب با عالم بیکرانه‌ی وجود مرتبط شد وگرنه همه تنهایند هرچند فعلاً آن را احساس نمی‌کنند و وقتی در برزخ و قیامت متوجه می‌شوند که دیگر کار از کار گذشته. به همین جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «طوبی للغربا» خوشا به حال تنهاها که در همین دنیا راه اُنس با خدا را بالاخره پیدا می‌کنند. موفق باشید
29415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد: برای مسئله ازدواج در شرایط کنونی در میان سوال و جواب هایتان در سایت و صوت ها چنین برداشت می‌کنم که مسئله ی ازدواج کردن صرفا برای مسئله ی نیاز جنسی آنچنان هم که برخی دلسوزان می‌گویند فوری و اورژانسی نیست مثلا در جواب عزیزی نوشته اید: همین‌که ازدواج امر مستحبی است یعنی خداوند در آن رخصت ترک آن را داده است. یا در کتاب زن آنگونه که باید باشد هدف از ازدواج را زیر پا گذاشتن منیت و بر پایی یک هسته توحیدی بیان کرده اید (نیاز جنسی را یک معضل اورژانسی بر نشمردید) یا در شرح حدیث جنود عقل و جهل در جلسه ی تفاوت رجا و غرور بیان کردید گذر از میل های موسمی بسیار راحت است چه میل به غذا و چه میل های شهوانی و نگاه اسلام به ازدواج نگاه مسئولیت است نه آنکه میل جنسی دغدغه ایی شمرده بشود. حال استاد با جمع بندی این بیاناتتان و نگاه به وضعیت کنونی کشور و این شغل های قراردادی در شرکت های خصوصی و عدم امنیت شغلی که ما داریم و شرایط نامعلوم و غیر قابل اتکا مجرد ماندن با حفظ عفت کار آسان تر‌ و بهتری باشد هر چند که عقل قرآنی می‌پذیرد که رزاق خداست و قرار نیست کسی با ازدواج فقیر بشود ولی پشت کردن به عقل محاسبه گر هم که نظر به قیمت سکه و طلا و مسکن و مخارج عادی زندگی و دخل و خرج و وجود امنیت شغلی دارد هم کار صحیحی نیست. روی هم رفته تعجیل در امر ازدواج را برای خودم در این شرایط جایز نمی دانم هر چند که تا حدودی شرایطش فراهم باشد و ترجیح می‌دهم صبر کنم تا که حداقل یک شرایط شغلی پایداری پیدا بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته فکر خوبی است. ولی اگر از اعتماد به خدا غافل نباشید و إن‌شاءالله چنانچه امکان درآمدی پیش آمد، بقیه را به خدا واگذار کنید. موفق باشید

28024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا شما شرح و تفسیری بر نامه ی ۵۳ نهج البلاغه (نامه ی امیرالمومنین به مالک اشتر) به صورت کتاب جزوه یا صوت دارید؟ اگر نه، منبعی می‌شناسید که قابل اعتماد باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی شده ولی جمع‌آوری نشده است. به نظرم شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری نکاتی را متذکر می‌باشد. موفق باشید

27338
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه در روایت از حضرت امیر (ع) داریم که خلقت ارواح دو هزار سال پیش از ابدان بوده، آیا دو هزار سال بعد از روح، جسم بصورت جداگانه پدید می آید و روح آرام آرام در آن قرار می گیرد یا اینکه روح بتدریج بدن را می سازد تا اینکه ایام جنینی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. آری! آن روحی که قبل از بدن خلق شده، برای ظهور در بدن، به مرور بدن خود را در دوران جنینی شکل می‌دهد تا آن بدن، محلِ تدبیر آن روح شود. در بحث «حرکت جوهری» به این نکته نیز پرداخته می‌شود. موفق باشید

27239
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۲۱۷ اشاره دقیقی به مخاطب قراردادن نفس اماره و اسارت خود حقیقی و عالی بشر با مکانیزم های سکولار کردید و اینکه آزادی بندگی چه میزان در مدرنیته مغفول است. به نظرم مکانیزمی که غرب مدرن و فرهنگ مدرنیته پیش گرفت، تا منهای آزادی عبودیت تمدن سازی کند و حتی منفعت طلبی بشر را مراقبت کند، این بود که خب آمدند مطابق اومانیسم، هر انسانی را بجای خدا نشاندند و انسانها خود شدند خدایگان ها و محور آنها بودند و حتی تعبیری پیچید که خدا کشته شده و مدفون شده و دیگر آن توحید و شریعت مبنا نیست. پس حالا هر کدام از انسان خداها یا همان خدایگان ها تا جایی آزادند و قدرت عمل دارند که به آزادی و محوریت دیگر خدایگان ها ضربه نزنند و این مبنا باشد. هر چند در مکانیزم آزادی اجتماعی که اقل کار انبیا و اولیا الله است، عالم مدرنیته و غرب مدرن ویژه توانست در چارچوب هایی مثلا برای انتظام امور شهری و مدیریت شهر و پارلمان موفقیت و نقاط مثبتی بدست بیاورد ولی نهایتا همان اومانیسم باعث شده رسما امروز در مقولات مهمی به چالش و تعارض بیفتند و متناقض باشند و حتی آمارهای عجیب و نادری را شاهد هستیم. امروز با آن مبنا اگر قصد اعدام شخصی را داشته باشند رسما اگر بپرسی چرا چنین می کنی و حیات او را می گیری با وجود مبنا بودن اومانیسم رسما به همان حد آزادی و احترام تا جایی که به آزادی دیگران لطمه نزند استناد می کنند و دیگر گویی راهی برای خود متصور نمی بینند و حتی مبانی شان هم اینجا درگیر چالش می گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت متفکران جهان معتقدند درون فرهنگ مدرن تضادهای اساسی نهفته است. از هایدگر و گادامر که بگذریم، آثار امثال شهید آوینی و مرحوم دکتر مددپور و آقای دکتر داوری این نکته را به خوبی نمایان می‌کنند. موفق باشید

25799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اینجانب گرفتار وسواس نجاست هستم و زندگیم را تحت تاثیر قرار داده. لطفا برای نجات از این وضعیت اسفبار مرا راهنمایی فرمایید و موسسه مورد اعتماد جهت مشاوره در اصفهان معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ره چنان رو که رهروان رفتند». در این موارد ملاکِ خود را یکی از علماء یا افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید، قرار دهید و مطابق عمل آن‌ها، عمل کنید. موفق باشید

25669
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در پاسخ سوال ۲۵۶۴۷ فرمودید: آری! زمان‌ها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمان‌ها هستند. لذا وقتی با سیره‌ی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت می‌شود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء می‌شود. آیا این برداشت من درست است که ائمه اطهار و اولیاء الله، در عین بصیرت تاریخی و شناخت اینکه مشیت الهی در عصر آنها چگونه خود را نمایان می کند. (در یادداشت اخیرتان امام خمینی و مکتب مقاومت در این تاریخ، حضرتعالی تاکیدی روی این مطلب داشتید) با تزکیه و تقوا، بعد فوق زمانی را به میان می آورند تا هم بهتر اقتضای عصر خود را در یابند و هم ارتباطشان با عالم قدس به وسعت تاریخی باشد که در آن هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. اگر به سیره‌ی اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» عمل شود، شعور درک اقتضائاتِ زمانه به انسان عطا می‌گردد و مانند حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فهمیم این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرت‌ها است؛ رضوان خداوند بر او باد که چشمِ بینای زمانه‌ی خود بود. موفق باشید

23393
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: استاد جان من هنوز درک درستی از ماهیت بدست نیاورده ام. تا حدودی وجود را می توانم بفهمم ولی ماهیت را خیر. می خواستم لطف بفرمایید کمک بفرمایید در این مورد. به عنوان مثال ماهیت درخت دقیقا چیست؟ رنگ و بو و شکل و سطح و ... که اعراض هستند و همگی وجودند پس ماهیت درخت دقیقا جیست؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشخص هر موجودی ماهیت آن موجود است. لذا درخت‌بودنِ درخت، ماهیت درخت است، رنگ و بو و شکل، به تبع آن ماهیت مطرح است. موفق باشید

20590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. آیا محروم بودن حضرت آدم برای خوردن از آن درخت علت خاصی داشت؟ ۲. این عمل او چه عملی بوده آیا گناه بوده چون پیغمبران (ع) معصوم اند و گناه نمی کنند ولی اگر ترک اولی کرده پس چرا عریان شده و خدا او را کیفر داده است؟ ۳. این که می گویند علت اینکه ما به زمین آمدیم همین عمل حضرت آدم بود و گرنه الان بایستی در بهشت بودیم آیا درست است؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» به جزء جزء این سؤالات جواب داده شده. به‌خصوص که با جواب‌گرفتن از این سؤال‌ها یک نوع تفکر و سلوک برایتان رخ می‌نمایاند. از این جهت توصیه می‌کنم به مطالعه‌ی آن کتاب که بر روی سایت هست، بپردازید. البته یک کار اساسی و مبنایی است. پس باید با حوصله آن را دنبال کرد. موفق باشید آدرس آن کتاب در سایت «لب المیزان» عبارت است از: http://lobolmizan.ir/book/1181

19905
متن پرسش
سلام استاد: سه تا سوال جداگانه در مورد حرکت جوهری: ۱. آیا اعراض انتزاع ذهن است، مثلا وزن سیب، یعنی سیب و وزن در خارج یک پدیده اند و ما در ذهن وزن رو انتزاع می کنیم؟ ۲. آیا زمان هم جزء اعراضه؟ ۳. چرا توی کتاب وزن رو جزء کیف آوردید نه کم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اعراض، همان نحوه‌ی بودنِ پدیده است که حسّ با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. 2- خیر، زمان، ذاتیِ پدیده‌ی مادی است از آن جهت که آن پدیده دارای حرکت است. 3- وزن را به اعتبار کیفیتی که برای پدیده به‌وجود می‌آورد، جزو کیفیات برده‌اند، ولی اگر اعتبار خود را عوض کنیم این تقسیم‌بندی به هم می‌خورد و اساساً این نوع تقسیم‌بندی‌ها مورد اتفاق همه نیست. موفق باشید

18989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید وقت گرانبهایتان را می گیرم، شبهه ای در ذهنم افتاده و آن اینکه: ما علما و بزرگان زیادی داشتیم که اهل مبارزه با هوای نفس و اهل مکاشفات بوده اند ولی با این حال یک وابستگی هایی داشتند. مثلا بعضی هایشان وابستگی شدیدی به سیگار و قلیان داشتند. مگر این دنبال هوای نفس رفتن نیست؟ اصلا چرا از اول سراغ این چیزها بروند که بعد عادت بکنند؟ استاد بحث من سر ضرر سیگار و قلیان نیست، سر وابستگی و تعلقی است که به این چیز ها داشته اند ولی با این وجود انسان های عارفی بودند و بعصا به عوالم دیگر هم ورود پیدا کرده اند. این تناقص چگونه جواب داده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بزرگان در فضای دیگری به چنین موضوعاتی می‌نگرند و بیشتر جنبه‌ی تفریحی برای کم‌کردنِ فشار روح در آن زمان داشته است و نه جنبه‌ی اعتیاد که امروز مورد بحث است. موفق باشید

18954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من دارم صوت های سلوک ذیل شخصیت امام را گوش میدم یه سوالی برام پیش اومده اینکه مباحثی مثل وحدت، مردم توی این صحبت ها بسیار پرزنگ نشان داده میشه می خواستم از استاد بخواید یه سری منابع (توی صحبت های خودشون) که بیشتر شرح داده شده را معرفی کنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی اصل کتاب و مطالعه‌ی دو کتاب بعدی که تفصیل کتاب  سلوک است، یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی»؛ آرام‌آرام مسائل برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

15988
متن پرسش
سلام: خسته نباشید ان شاءالله استاد. 1. بنده به مساله ای فکر می کردم ولی نمی دانم درست فهمیدم یا نه. با خود می گفتم: ما جوانان، دانشجویان، طلبه های انقلابی که این همه شوق داریم. هم به فلسفه، هم به تحقیق، هم به تاریخ، هم به تمدن، هم به عرفان نظری هم عملی و.... این همه شوق و انرژی در این همه زمینه باید یک نخ تسبیحی اینها را جمع کند وگرنه خیلی درهم می ماند و به جایی نمی رسد. حال سوالم این است که اگر درست می گویم به نظر شما آن نخ تسبیح که اینها را کنار هم جمع کند چیست؟ 2. این گسیختگی فکری منشأاش کجاست؟ در خود ماست؟ یا در تاریخی که در آن هستیم و تفکرش از خود تاریخ عقب افتاده؟ و یا در چیز دیگر است؟ چگونه رفع می شود؟ اگر استاد منت بگذارند و سوال دوم را کمی (به اقتضای وقتشان) بیشتر توضیح دهند ممنون می شوم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با نظر به انقلاب اسلامی و رسالت تاریخی که در خود احساس می‌کنید، می‌توانید مطالب علمی خود را از گسستگی به پیوستگی تبدیل نمایید. 2- گسستگیِ مذکور به جهت آن است که نمی‌دانیم چه نوع حضوری از طریق این مطالب باید در تاریخ داشته باشیم وگرنه شما ملاحظه فرمودید چگونه آیات سوره‌ی آل‌عمران با نظر به حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی، با انسجام کامل با ما سخن گفتند. در همه‌ی موارد ما باید متوجه باشیم باید خدایی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به تاریخ ما برگرداندند، مدّ نظر ما باشد و دل و جان خود را در معرض این خدا قرار دهیم که اگر یک دست ما را به سوی عالم قدس متصل می‌کند، دست دیگر ما را به مشتی تبدیل می‌کند که بر سر فرهنگ استکباری بکوبیم. موفق باشید  

28731
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید در کتاب جایگاه رزق فرمودید تنگی رزق و وسعت آن در کلام امیر المومنین خطبه ۹۱، عدالتی است برای امتحان شکر و صبر بنده چند سوال داشتم: ۱) خوب امتحان شکر که بسیار ساده تر است که انسان از بهره های دنیا استفاده کند و خدا را شکر کند تا بر کمبود ها صبر کند، چگونه عدالت را اینجا ببینیم؟ ۲) استاد یک طلبه داریم که سطح دو خود را گرفته و معمم هم نیست، شهریه دریافت می‌کند و برای کسب درآمد بیشتر که هم دبیری عربی در مدارس انجام دهد و هم به راحتی در طول سال مداحی کند در هیات، زیر بار پوشنیدن لباس نمی رود و همین طلبه ماه های محرم و ماه رمضان برای دریافت هزینه بیشتر، معمم می‌شود و منبر می‌رود و به قول خودش به اسلام خدمت می‌کند و هم آخرت را دارد و هم دنیا را اما طلبه هایی که معمم می شوند این زمینه برای آنها فراهم نیست این وسعت روزی و این همه شغل، آیا دیدگاه طلبه اول درست است، یعنی او هم دنیا را دارد و هم آخرت را؟ و طلبه دوم چه برتری نزد خدا دارد که امیدوار به راه خود باشد با این تنگی معیشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند می‌داند که بنده‌اش را در کدام شرایط، بهتر می‌تواند پرورش دهد. در همان کتاب هست که بعضی را اگر زندگی همراه با رزق محدود بدهد، کافر می‌شوند و بعضی برعکس. ۲. برای بعضی رویهمرفته رزق وسیع مقدّر شده، ولی اگر با حرص همراه باشد راه به سوی حقیقت تیره و تار می‌شود. موفق باشید

28650
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسشها فرمودید که اصلی‌ترین مشکل ما، نداشتن گشودگی به هم در عین حفظ اصول است. جداً امروز در سطح نیروهای فرهنگی، مشکل اساسی پیش آمده است. یکی اینکه بسیاری اوقات برای جذب افراد، چنان از اصول فاصله می‌گیرند و یا برای اینکه بین افراد مختلف مطرح شوند که اینها دغدغه‌مند هستند، رسماً با ریشه‌ها و مبانی، به صورت عجیبی برخورد دارند و حتی گاهی چنان سیاه نمایی و فضاسازی در برابر انقلاب و نظام می‌کنند که بسیار تعجب آورست و حتی در مباحث معرفت دینی هم با رویکرد عجیبی کار خود را پیش می‌برند و چنان برخورد می‌کنند که انگار بله ما خودمان مخالف این ساختارها هستیم و انقلاب از ریشه‌ها فاصله گرفته و منحرف شده و ما در یک انحطاط بسر می‌بریم و برای تصدیقش هم متأسفانه دست به فضا سازی می‌زنند. این‌که شخصیتی و معممی مثل آقای زائری چنین با مبانی دینی و انقلاب و نظام برخورد کنند جداً تعجب آورست و حتی گاهی به نظر می‌رسد رسماً دارند دست از مبانی و ریشه‌ها می‌کشند. آقای مهدی نصیری که بسیار تعجب آورتر کار می‌کنند و با تمدن اسلامی مخالفت کرده و استفاده از تجارب همین نظام‌های سکولار برای مدیریت و رفع مشکلات در عین اعتقاد به مهدویت را راهگشای عصر غیبت می‌دانند و حتی درباره‌ی حجاب هم مواضع عجیبی گرفته و روندی مانند مباحث شریعت سهله که در اواخر دهه هفتاد مطرح می‌شد را پیش گرفته‌اند. از طرفی قبول دارم برخی با کمترین مبحثی افراد را از قطار انقلاب و نظام پیاده می‌کنند و یا تاب و تحمل کار فرهنگی در کنار آنان را ندارند و یا حتی افرادی‌که در مبانی و ریشه‌های اسلامی و انقلاب معتقدند ولی در یکی دو مسئله مواضع دیگری ممکن است پیدا کنند را غیر انقلابی می‌خوانند و به قصد عدم انحراف در مسیر، از ارتباط درست و متقن هم نارسایی و کاستی قابل تامل دارند. حضرت آقا هم در همین مباحث فرموده اند دایره انقلاب را گسترده و هدایت و بصیرت‌افزایی و گفتمان سازی کنید و از طرفی سخت بر روی مبانی پافشاری کنید و از مبانی کوتاه نیایید و مراقب باشید به طرف افراد منافق یا بی‌اعتقاد هم نروید و در آن راستا قرار نگیرید. و جداً مشکل در همین دو بحث است که جمع کثیری هدفشان به جای هدایت و بصیرت افزایی و تربیت نیروهای انقلابی صاحب فکر و توانمند و در عین حال نشان‌دادن مبانی اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی در قالب گفتمان ویژه گفتمان هنری رسانه‌ای و تولیدات فرهنگی _ هنری، جذب افراد حتی در ازای سیاه نمایی و فضاسازی‌های حیرت‌آور و مخالفت یا کاستی و اصلاحگری مبانی و پرداختن به مسائلی تعدد قرائت‌ها در دین و تساهل و تسامح و تحریف شرایط تاریخی که حتی موجب گلایه و ناخشنودی حضرت آقا در سخنان عید قربان شد؛ است و از طرفی عدم آشنایی با مقتضیات کار قوی فرهنگی من جمله تولید آثار فاخر جذاب و عدم تخاطب مستحکم و حکیمانه در راستای گشودن افق متعالی انقلاب مقابل افراد و عدم دست گشاده و روی مهربان در برابر افراد و بیرون کردن آنها از دایره انقلاب حتی بخاطر چند مسئله یا موردی اختلافی و عدم اعتقاد به ارتباط درست با مردم ویژه نسل پس از پیروزی انقلاب، هم یک مورد و مسئله و امر ناصواب دیگر است. ببخشید اطاله کلام کردم خواستم کمی بحث از اجمال در بیاید تا فرصت و مجال شود در این‌باره، باب بیانات حضرتعالی هم مفتوح شود و در این‌باره بیانات خودتان را بفرمایید. به جهت تجارب کار فرهنگی و مشغول بودن به آن، آنچه به نظرم رسید این بود و به نظرم رسید عرض کردم و امید دارم ان شاء الله مبنا و منظومه فکری_عملی ما در کار فرهنگی جداً همان مبنای بیانیه‌ی گام دوم انقلاب و هدایتگری و بصیرت‌افزایی و تولید محتوا و اثر و کرسی‌های آزاد اندیشی و تعمق در حدّ جذاب و فاخر و مهم‌تر توانمند سازی و تعلیم نیروهای فرهنگی دغدغه‌مند به انقلاب و تلاش در راستای صاحب فکرشدن آنها بر اساس مبادی مشخص مثل نظام فکری امامین انقلاب، علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید آوینی و علامه مصباح باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صد سینه سخن در میان است. وقتی توحید به صحنه‌ی تاریخی ما در میان آید، از آن‌جایی که توحید نافذ است و هرچه جلو بیاید گستره‌ی خود را بیشتر می‌کند و همچون ذاتش، جهان بیشتری را در برمی‌گیرد. دیروز یعنی در ابتدای انقلاب اسلامی باید مواظب بودیم که در دریاچه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی رودی گِل‌آلود ورود نکند تا کلّیّتِ دریاچه را گل‌آلود کند، ولی توحید انقلاب همچنان گسترده و گسترده شد در آن حدّ که امروز اقیانوسی شده است که هزاران رود گل‌آلود را در آغوش می‌گیرد، آلودگی‌های آن‌ها را فرو می‌نشاند و آن‌ها را از آنِ خود می‌کند.

اگر به هر دلیلی نسبت به انقلاب با روحیه‌ی مقدس‌مآبانه گرفتار تحجر شدیم، انقلاب را دفن کرده‌ایم. رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مثل یک موجود زنده است، همواره در حیات جدیدی باید خود را تجربه کند، ایشان در ۲۶ تیرماه سال ۹۸ حکمی به امام جمعه بندرعباس دادند. بنده خواهش می‌کنم به جملاتی که در آن حکم هست دقت فرمایید. می‌‌فرمایند: «تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد من است.» عموم مردم در این پیام چه کسانی‌اند؟ در حالی‌که قبل از آن فرموده‌اند تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن. آیا عموم مردم جز مردمی خواهند بود که نه در راستای تقویت جریان انقلابی قرار دارند و نه در راستای جوانان مؤمن؟ بنده همان زمان که این پیام را دیدم به رفقا عرض کردم این پیام نشان می‌دهد انقلاب وارد مرحله‌ی دیگری شده که می‌تواند مردم معمولی را که به ظاهر نسبتی با انقلاب و حتی اسلام ندارند در بر بگیرد و آن‌ها را از آنِ خود بداند، همان آدم‌هایی که نه انقلابی هستند و نه کاری به انقلاب دارند و نه مؤمن می‌باشند. شما باید نسبت‌تان را با این‌ها تغییر دهید، آن‌هم با رویی گشاده و دستی مهربان. آیا این پیام خبر از آن نمی‌دهد که این انسان‌ها که به ظاهر ربطی به انقلاب ندارند، دیگر خود را در تاریخ مدرن معنا نمی‌کنند، هرچند ظاهرشان مدرن است؟ و باید آن‌ها را از خود بدانیم و ما این را در تشییع پیکر شهدایی مثل شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی دیدیم که چه کسانی خود را وابسته به آن شهدا احساس می‌کردند که از نظر ظاهر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند.

باز عرض می‌کنم بحث بسیار است. اگر تا دیروز باید از «دیگری» بترسیم، امروز در فضای توحیدیِ انقلاب اسلامی بسیاری از ان‌هایی که «دیگری» بودند در درون خود نوعی احساس یگانگی با ما دارند مشروط بر آن‌که از ترس آن‌که دریاچه‌ی ما گل‌آلوده نشود، از اقیانوس‌بودنِ خود غفلت نکنیم. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» شده است. شاید موجب گشودگی راهی باشد که فراموشش کرده‌ایم. موفق باشید    

26759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: در نگاه فلسفی، خط فاصل بین شک دکارتی و شک غزالی را باید چه بدانیم!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شکِ دستوریِ دکارت، انسانی مخاطب است که به بودن خود شک کرده. ولی شک غزالی شک در روشی است که عده‌ای با روش کلامی می‌خواهند دین را به جامعه برگردانند و لذا با تنظیم کتاب «احیای علوم دین» راهِ دیگری را پیشنهاد کرد. موفق باشید

26605
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید اولیاء‌الهی به این معنا که امروزه استخاره معمول است، استخاره نمی‌کردند بلکه به معنای طلب خیر استخاره برای آن‌ها معنا داشت. اولا این نوع استخاره ای که امروزه معمول است اعتبار دارد و درست است؟ و ثانیا استخاره طلب خیر یعنی چه و چگونه است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین نوع استخاره که امروز معمول است روی هم رفته قابل استفاده باشد ولی لغت استخاره یعنی طلب خیر کردن و رسول خدا می‌فرمایند: «استخیر الله» یعنی طلب خیر از خدا کردن و بعدا آن عملی که امروزه انجام می‌شود با آن عنوان مطرح شد. موفق باشید

25647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در جلد ۸ الکافی، حمران از امام باقر (ع) نقل می کند که ایشان می فرمایند سه عصر داریم: عصر گرگ ها که اراده و باور توحیدی نیست، عصر قوچ ها که اراده هست لیکن عمل صالح صورت نمی گیرد و عصر ترازو و میزان که عصر قائم ما (عج) است و در آن هم اراده و باور هست و هم عمل صالح. چه کنیم تا علم و معرفت ما تبدیل به ایمان و نهایتاً عمل صالح شود و صرف دانستن محض نباشد و هم چنین ایمان و عمل مان در طراز عصر ظهور که عصر میزان است و ویژه در این دوران که بحمدالله انقلاب اسلامی بشارتی برای تحقق آن به میان آمده است، باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زمان‌ها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمان‌ها هستند. لذا وقتی با سیره‌ی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت می‌شود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء می‌شود. موفق باشید

25261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می خواستم سوال بپرسم که تا چه حد می تونیم به نظریات روانشناسی اعتماد کنیم و جهت درمان خودمون و خوب شدنمون بهشون اعتماد کنیم با توجه به افق توحیدی که داریم، من یه سری کلاس دارم میرم توش میگن خیلی از مسایل و مشکلات ما بر میگرده به دوران کودکی و حتی زمانی که در رحم مادر خودمون بوده ایم، و خیلی هم به نظر بی ربط نیست و من سال ها تلاش کردم تا اینا را برطرف کنم و نشده، آیا میشه به درمان به این روش اعتماد کرد؟ با توجه به اینکه استاد ما یه شخص کاملا مومن و با علم توحیدی هست و همه چیز را در دستان خدا می داند، بعضی وقتا میگم اگه این روش برای درمان خوب بود چرا ائمه به آن سفارش نکردن؟ میشه من رو راهنمایی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید ما فرزندِ دلیل باشیم و نظرات روان‌شناسان آن‌جایی که با عقل و نقل معتبر می‌خواند، چرا پذیرفته نشود؟ موفق باشید

24918
متن پرسش
سلام علیکم: آیا شیطان می تواند خود را در خواب در شمایل امام زمان (عج) ظاهر سازد و بندگان را فریب دهد؟یا به شکل ائمه دیگر و حضرت رسول؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر مُسَیلمه‌ی کذاب‌ها در همین دنیا از طریق شیطان ادعای پیامبری نکردند؟ در خواب هم این امکان هست که شیطان به صورتی بیاید و ادعای پیامبری بکند. آری! برای کسانی که چهره‌ی مبارک پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را دیده باشند شیطان به چهره‌ی آن حضرت نمی‌تواند در آید. موفق باشید

24762
متن پرسش
سلام امیدوارم جواب سوال منو که از همه جا درمونده شدم بفرمایید، من مدتهاست روی خنده خودم کنترل ندارم. اوایل به این موضوع بی توجه بودم اما تازگی ها خیلی بیشتر از قبل می خندم مخصوصا در جایی که اصلا موقعیت خنده داری نیست. چند روزه همکارانم لقب دیوانه بهم میدن خواهش می کنم راهی جلوی من بگذارید دیگه نمیدونم از کی بپرسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست پیشنهاد می‌شود. زیرا هر اندازه انسان در وادی تفکر وارد شود، به همان اندازه از سیطره‌ی قوه‌ی واهمه که موجب این نوع خنده‌های بدون کنترل می‌شود؛ آزاد می‌گردد. موفق باشید

نمایش چاپی