بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23668
متن پرسش
سلام: آیا می‌توان سنت و مدرنیسم را جمع کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده چنین امکانی در این تاریخ برای ما هست به شرطی که سنت‌گرایی، ما را از درک تاریخی غافل نکند و بدانیم در مواجهه با دنیای جدید می‌توان سرمایه‌های دینی خود را در این تاریخ به ظهور آورد تا نه مثل متجددین به‌کلّی به سنت‌های خود پشت پا بزنیم، و نه مثل متحجرین جرأت مواجهه با دنیای مدرن را نداشته باشیم.
به نظر بنده می‌توانیم مدرنیته را بر اساس وضعیت جدید بازبینی کنیم، مدرنیته‌ای که در دوره‌ی متأخرِ خود بر سنت‌زدایی تأکید دارد و به قول لئو اشتراوس، مدرنیته در صورتِ متأخر آن مقابل سنت است و به یک معنا، اساس فکری‌اش زندگیِ بدون خدا شده است. و این‌که گفته می‌شود تجدد در ایران ریشه ندارد، بدین لحاظ است که متجددین ما تحت تأثیر مدرنیته‌ی اخیر خود را تعریف کرده‌اند بدون هرگونه تعمقی در فهمِ تجدد و در فهمِ سنت. موفق باشید

23632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده به این نتیجه رسیدم سکوت خیلی کار راه اندازه طوری که اکثر مواقع مایل به حرف زدن نیستم امکان خطای این امر کجا و چطور میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. انسان تنها در جایی که احساس وظیفه بکند باید سخن بگوید. موفق باشید

22652
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد گفته می شود شیطان نمی تواند به شکل معصوم در خواب بیاید، آیا این قضیه درباره عالمان و عارفان واقعی همچون علامه طباطبایی رحمه الله علیه هم صدق می کند؟ در خواب دیدم که حضرت علامه کنار دریایی ایستاده بودند و مرا با اسم و فامیل صدا زدند گفتند تفسیر المیزان بخوان چیزی که مورد رضایت امام زمان عج الله است خیر دنیا آخرت را دارد. حال می خواهم بدانم آیا این خواب رحمانی است یا خدای نکرده شیطان در صدد عجب یا چیز دیگری است؟ با تشکر و التماس دعا. متاسفانه ایمیلم خراب است لطفا جواب را در سایت بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صدق رؤیا در إزاء محتوایی است که در آن رؤیا هست. اگر رؤیا شیطانی باشد بیشتر، إلقاءِ کبر در میان است. ولی اگر إلقاء بندگی باشد إن‌شاءاللّه آن رؤیا صادق است. موفق باشید

22080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد تقریبا دو سالی هست که مباحث معرفت نفس را دنبال می کنم. «ده نکته»، «آشتی با خدا»، «براهین صدیقین» و اوایل «معاد» هستم. تا حالا چندین مرتبه شب دچار استرس شدید شدم که تپش قلب همراه دارد و طبق مباحث آشتی با خدا، حس می کنم که ابلیس مرا دچار وسوسه می کند و هر بار با همان مباحث، یاد خدا به قلبم آرامش می دهم، چند صباحی می گذرد شرایط عادی می شود و به ناگه دوباره این حالت پیش میاید. استاد در این مواقع بهترین راه کار چیست باید چه کرد تا این اصطراب و استرس از بین برود .احساس می کنم ابلیس نمی گذارد یاد خدا رو قوت بدهم و واقعا گاهی اوقات فشار زیاد است و از عاقبت کار واهمه دارم. راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با استراحت و تقویت بدن و ورزش، از قوه‌ی واهمه هرچه بیشتر عبور فرمایید. مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است، بد نیست. موفق باشید

20362
متن پرسش
با سلام: گاهی انسان دچار خوفی می شود، از این رو که اشتباهی یا گناهی انجام داده و نگران عواقبش است. حال انسان تا جایی که می تواند، جبران می کند، حق الناس و حق الله را می پردازد، و تصمیم بر عدم انجام گناه می گیرد، ولی همچنان خوف در وی باقی است. برای رفع این خوف باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از توبه، جای خوف در میان نیست! زیرا با توّاب‌بودنِ حضرت حق، خداوند چیزی از آن گناه را در عالَم باقی نمی‌گذارد. موفق باشید

18961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من یه خواهش داشتم و اون این بود از آتش استاد کتاب بصایر الدرجات رو تدریس کنن. و آیا تا الان تدریس نکردن دلیلی داشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توفیقی پیش نیامده. موفق باشید

18954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من دارم صوت های سلوک ذیل شخصیت امام را گوش میدم یه سوالی برام پیش اومده اینکه مباحثی مثل وحدت، مردم توی این صحبت ها بسیار پرزنگ نشان داده میشه می خواستم از استاد بخواید یه سری منابع (توی صحبت های خودشون) که بیشتر شرح داده شده را معرفی کنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی اصل کتاب و مطالعه‌ی دو کتاب بعدی که تفصیل کتاب  سلوک است، یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی»؛ آرام‌آرام مسائل برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

18742

گوهرِ معادبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. اگر حق الناس داشته باشم و خیلی به آن حساس نباشم این حال را چگونه تفسیر می کنید؟ آیا مانع سیر به بالا هست آیا مانع رشد علمی است؟ 2. به نظر شما مطالعه در یک موضوع را تمام کنیم بعد وارد سیر دیگری شویم یا اینکه دو موضوع را کنار هم مطالعه کنیم مثلا معاد را تمام کنیم بعد وارد غرب شناسی شویم یا در کنار معاد غرب شناسی هم باشد؟ 3. اینکه اگر گوهر معاد را پیدا کنید قدرت تجزیه و تحلیلتان بالا می رود منظور از گوهر معاد چیست؟ 4. (شخص) انسان ها در کلام شما یعنی چه؟ 5. اینکه در قیامت زمان و مکان نیست آیا بهشت و جهنم در هم هستند؟ 6. روحیه تدبر چیست چه حالاتی ذیل اوست؟ 6. چگونه با ملائکه ارتباط برقرار کنیم و او را بشناسیم که چه ملکی است با ذکر منبع. 7. یکی بود حالات خوبی داشت گریه می کرد و... سید هاشم گفت من صد برابر این را دارم ولی ظهورش به شکل دیگر است. یعنی چه ظهورش به شکلی دیگر است؟ 8. قبر امام حقیقت اصل برزخ است یعنی چه؟ 9. در آثار شما از مباحث فلسفی هست من فلسفه کامل نخواندم پس چه کتابهایی بخوانم که همه مباحث را بفهمم آیا همه را رها کنم و فعلا فلسفه بگیرم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر مسئله مالی است باید در حدّ امکان تکلیف‌تان را با طرف مقابل روشن کنید و اگر غیر مالی است باید از او حلالیت بطلبید و اگر احتمال فتنه هست، باید برای او استغفار کنید 2- می‌شود آن دو را در کنار هم داشت 3- احساس وَجهِ ابدی خودمان در هرحال، گوهرِ معاد است 4- به همان معنایی که عرف از این واژه می‌فهمد 5- مقامی است که نسبت آن با انسان‌ها متفاوت است در این مورد خوب است کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن دنبال شود 6- با دقت مطالب را دنبال‌کردن تدبیر گویند 6- نمی‌دانم 7- این موضوع را باید با ادامه‌ی مطالب معرفتی در امر سلوک بیابید، فعلاً طلب‌تان. 8- این موضوع را در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست دنبال کنید 9- سیر مطالعاتی به خودی خود در این امر نیز کمک می‌کند. موفق باشید  

15874
متن پرسش
با سلام: در پاسخ تان در مورد ماهیت لوح محو و اثبات و لوح محفوظ، فرمودید که قواعد کلی عالم در لوح محفوظ ثبت است، منظور از این قواعد چیست؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید. من کتابهای شما را مطالعه کرده ام. و فرمودید که در لوح محو و اثبات به تدریج ظهور این حقایق است، آیا منظور از حقایق متن زندگی ماست؟ و در این جمله شما که ظهور می کند و محو می شود، چه چیزی محو می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقایق ثابت عالم به زبان شریعت همان سنت‌های لایغیر الهی است. مثل «کلّ نفس بما کسبت رهینة» و یا مثل «ان اللّه لا یغیر....». و عالم بر مبنای این سنن مدیریت می‌شود و ما صورت‌های این سنت‌ها را در عالم مشاهده می‌کنیم. موفق باشید

6855
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. چه کنم که محبت خداوند و عشق به او در قلبم نهادینه شود؟چه کنم که خدا را صمیمانه دوست بدارم و به خاطر حب به او منقادش باشم؟سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: او حُب خود را در دل ما گذارده سعی کنیم این دنیا که به حقیقت دوست‌داشتنی نیست را در دل جای ندهیم تا نور محبت او ظهور کند. با رعایت حرام و حلال الهی سیر ما به سوی خدای دوست‌داشتنی عملیاتی می‌شود. موفق باشید
29343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده با توجه به سوالی که در مورد نگاه عرفا نسبت به عالم ماده داشتم عرض می‌شود که بحث در مورد آن نگاه مخصوص ابن عربی در فص ادریسی نیست که مثلا توجیه شود که نگاه عرفانی به افلاک است بلکه بحث اینست که عرفا از عالم ماده که بحث می‌کردند طبق هیئت قدیم بحث می‌کردند و این را شما در عرفان نظری یزدان پناه یا کتبی که امینی نژاد طبق تقریرات استاد یزدان پناه نوشته اند می‌توانید مشاهده فرمایید یا به مصباح الانس فناری مراجعه شود عناصر اربعه افلاک نه گانه مولدات ثلاثه اینها همه طبق نگاه سنتی علمای زمان عرفاست و آنها در کتبشان آوردند. سوال اصلی من اینست که چرا عالم ماده مورد مکاشفه قرار نمی‌گیرد؟ چرا عرفا که بعضا در علوم زمانه اشان دست داشتند از مکاشفات برای شناخت عالم ماده استفاده نکردند؟ مثلا سیاره ای کشف کنند، موجودات ذره بینی را مکاشفه و سپس مشاهده کنند و قس علی هذا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود عرفانی به عوالم، با این نگاه هست که به وجه نفسانیِ عوالم نظر می‌شود و نه وجه جسمانی آن. حتی جناب فارابی و ابن‌سینا هم عوالم را از جنس نفس و عقل می‌دانند که از وجه عقلی آن، عقل بعدی و از وجه نفسی آن، نفسِ بعدی به ظهور می‌آید. عرایضی در جزوات فلسفه و کلام اسلامی شده است که جزوات روی سایت هست. موفق باشید

28420
متن پرسش
سلام استاد یک سوال داشتم ممنون میشم کامل جواب بدید و دلیلتون هم عرض کنید. در کشور با وجود شرایط کنونی گرانی های وحشتناک و مشکلات بسیار متعدد و مسئولین بی کفایت و برخی خائن آیا امید به آینده هست؟ من با هر احتمالی حساب می‌کنم نتیجه ی مطلوبی نداره. شما به آینده امید دارید و چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی شده است که ذیلاً متن آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

آینده‌ی ما چه آینده‌ای است...؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با توجه به این‌که انسان ها بر اساس تصوری که از خود دارند، انتخاب‌های خود را در زندگی انجام می‌دهند و از آن طرف بر اساس نگاهی که به آینده دارند خود را معنا می‌کنند و تصوری که از خود دارند را روح می‌بخشند، در صدد هستیم مطالب زیر را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.

۱. جهانِ پیش روی ما چه جهانی است؟ از آن‌جایی‌ که هر ملتی جهانی دارد، قرآن در رابطه با حضور انسان‌ها و ملت‌ها در قیامت، می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (إسراء/۷۱) به این معنا که انسان‌ها در آن روز، در عین حفظ هویت فردی، بر اساس شخصیتِ آرمانی که برای خود در اجتماعِ بشری‌شان مدّ نظر داشتند، محشور می‌شوند. به این معنا قرآن می‌فرماید هرکس با امام خود محشور می‌شود یعنی هرکس بر اساس جهانی که در دنیا برای خود معنا کرده است محشور می‌گردد و نیز این‌طور نیست که گمان کنیم در جامعه‌ی دینی و جهانی که انسان‌های مؤمن برای خود شکل می‌دهند لازم آید که همه‌ی انسان‌ها بی‌عیب و نقص باشند، بلکه به گفته‌ی قرآن: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ» (توبه/۱۰۲) خلط عمل صالح و سیئه، چیزی است که در اکثر انسان‌های مؤمن وجود دارد. پس اگر عمل سیئه را در افراد یک جامعه‌ی دینی ذکر می‌کنیم، عمل صالح آن‌ها را هم باید ذکر کنیم تا گرفتار بدبینی نسبت به انسان‌ها نشویم و گمان کنیم در جامعه‌ی دینی باید همه‌ی افراد جامعه به‌کلّی بی‌عیب باشند تا آن جامعه مورد عنایت خداوند قرار گیرد و تاریخ توحید را به کمک آن جامعه به‌وجود آورد، مسلّم چنین نیست. در روایت داریم که رَسُولُ اللَّه (ص) فرمودند: «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.» یعنی اگر جهت‌گیری انسان و شخصیت آرمانی او علی (ع) بود، لغزش‌های کوچک، شخصیت او را از حوزه‌ی ایمان خارج نمی‌کند و در همین رابطه می‌توان به قرآن نظر کرد که می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» ‏(فتح/ ۲۹) یعنی آنان که همراه حضرت محمد (ص) تاریخی را پایه‌گذاری کردند، دارای هویتی خاص هستند، هویتی که اقتضاء می‌کند از یک طرف مرز بین خود و دشمن را همواره حفظ کنند و از طرف دیگر نسبت به خودی‌ها رحمت و رفاقت را مدّ نظر داشته باشند، افراد جامعه‌ی دینی با چنین هویتی در تاریخ خود حاضر می‌شوند و جهانی را شکل می‌دهند که پیامبر خدا (ص) رهبر آن جامعه هستند.

با توجه به مطالب فوق، سؤال ما این است که ملت ما در این تاریخ با هویتی‌ که ریشه در تاریخ - ایرانی، اسلامی، شیعی- دارد، چه جهانی پیش رویش قرار خواهد گرفت‌ که نه خارج از جهانِ توسعه‌یافته است و نه عین آن؟ با تصوری صحیح نسبت به چنین جهانی است که می‌توان بهترین انتخاب‌ها را در ابعاد گوناگونِ زندگی داشت و چشم‌اندازی امیدوارانه‌ای را در مقابل خود احساس کرد.

۲. با توجه به آن‌که انسان مؤمن و عاقل، زمان‌شناس است و متوجه‌ی روحی است که در زمانه جاری است، آیا با هویت پیچیده‌ای که در حال حاضر در ملت ایران به‌وجود آمده، چه آینده‌ای می‌تواند آینده‌ی ما باشد تا از امروز، رانده و در فردا، مانده نباشیم  و با نظر به آن آینده، در امروزِ خود مأوای درستی برای خود انتخاب کنیم؟ زیرا اگر آینده‌ی خود را با بصیرت لازم درست نشناسیم و نسبت به آینده در توهمّات خود به‌سر ببریم مسلّم امروزمان را از دست می‌دهیم و در بی‌مأواییِ کامل به‌سر می‌بریم.

۳. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.

۴. شواهد زیادی در سال‌های اخیر در میان است که حکایت از آن دارد، جهانِ در حال طلوع و آینده‌ی پیشِ رو، طوری در حال شکل‌گرفتن است که جهانی ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان می‌آورد، تا هرکس در آن فضایِ گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشوده‌ای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیره‌های منقطع.  بلکه در راستای گشودگی لازم که شرایط امروز بین انقلاب اسلامی اقتضای آن را دارا است. اخیراً رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در حکم خود به امام جمعه‌ی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.‌[1] چنانچه ملاحظه می‌فرمایید در این توصیه علاوه بر تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن، برخوردی مهربانانه و رویِ گشاده را برای عموم طبقات متذکر شده‌اند، یعنی تنها نباید به جریان‌های انقلابی و جوانان مؤمن نظر کرد، زیرا انقلاب اسلامی در مرحله‌ای از بلوغ خود دست یافته است که می‌تواند کسانی را که به ظاهر جزء جریان‌های انقلاب و مؤمنین هم نیستند، از آنِ خود کند و آینده‌ای را برای خود شکل دهد که همه‌ی اقشار، خود را از آنِ انقلاب اسلامی بدانند. 

۵. با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور توانایی‌های بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن می‌توانیم از عرصه‌ی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آینده‌ی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» می‌فرمایند:

«من این را از روی اطلاع عرض می‌کنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمان‌های انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می‌کند... ما داریم پیش می‌رویم. ما در ماده و معنا پیش می‌رویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.»(در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97)

۶.  لیوتار[2] متذکر این امر است که دورانِ «فرا روایت‌ها» گذشته است و این بدین معنا است که در دنیای جدید هرکس به خودی خود می تواند یک «فرا روایت» باشد و «وحدتی» باشد در عین «کثرت». اندیشه‌ای باشد به وسعت تاریخی که در آن زندگی می‌کند و او را فرا گرفته. این یعنی ما در آینده‌ی خود با جوانانی روبه‌رو هستیم که هر کدام یک اَبر مرد می‌باشند، در بستر سنتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. دورانی که یکی فکر کند و تصمیم بگیرد، تمام شده است[3] و حتی اگر کسی بر آن تأکید داشته باشد که نظر خود را بر بقیه تحمیل کند، بداند که در این دنیا تنها می‌ماند. با نظر به چنین آینده مسلّم جوانان آینده هر کدام جهانی هستند که به خوبی جریان‌های حق را از باطل تمیز می‌دهند و در چنین آینده‌ تفکری مورد استقبال قرار می‌گیرد که منطقی‌ترین اندیشه را با انسان‌ها در میان بگذارد که بنده برای انقلاب اسلامی چنین حضوری را مدّ نظر دارم.

۷. امروز اندیشمندان جهان بر این نکته پافشاری می‌کنند که بر عکسِ گذشته «جهانِ نیچه‌ای که جهان نیهیلیسم است، مرده است، و دوران سیطره‌ی سکولاریسم و نیهیلیسم به پایان خط خود رسیده‌.» در آن حدّ که در این زمان نه‌تنها امر دینی غیر ممکن نیست، بلکه امر غیر دینی و سکولار، غیر ممکن شده است.[4]  از این به بعد جبهه‌‌ی مقابله با انقلاب اسلامی است که در مقابل انقلاب اسلامی منفعل خواهد بود و امید ادامه‌ی خود را از دست می‌دهد. چنان‌چه بتوانیم این نکته‌ی مهم را متوجه‌ی مردم و به‌خصوص جوانان خود بنماییم، مسلّم در راستای امید به آینده نوع دیگری از زندگی را مدّ نظر قرار می‌دهند و شخصیتی را برای خود شکل می‌دهند که تراز انقلاب اسلامی است و نه تراز فرهنگ سکولار دنیای مدرن.

۸. خداوند در آیه‌ی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» متذکر این امر است که انتهای عالمِ هستی به ابتدای خود که حضرت حق است برمی‌گردد و این سنت برای هر حقیقتی صادق است و به همین جهت با ظهور حضرت مهدی (عج) دین اسلام به اصل و بنیاد خود برمی‌گردد که رسول خدا (ص) در آغاز، آن بنیاد را به میان آوردند و در همین رابطه به زهرای مرضیه (س) مژده دادند که مهدی امت از ما است. در دلِ همین قاعده و سنت، انقلاب اسلامی به آغازِ خود یعنی به انگیزه‌های اصیلی که با آن به ظهور آمد، برمی‌گردد. یعنی آینده‌ی انقلاب را می‌توان به آغاز آن مرتبط کرد. یعنی‏ آن آغاز است با همه‌ی خلوصی که در آن زمان در میان بود در آینده حاضر خواهد بود. اگر آن آغاز را با نگاهی روشن و غیر آلوده نگاه کنیم همان آغاز، در آینده به سراغ‌مان می‌آید. توجه به آغازِ تفکر تاریخی است که ما را به سر چشمه‌ای که ممکن است ابتدا روشن نباشد راهنمایی می‌کند. با این‌همه آن آغاز است که همواره در آینده خود را از «اجمال» به «تفصیل» می‌آورد و آینده‌ی ما را می‌سازد و این بازگشت به گذشته نیست بلکه معنابخشیدن به آینده است، زیرا وقتی در این سفر به آن آغاز نگاهی وجودی و نوری داشته باشیم و با نظر به انگیزه‌هایی که منجر به این فتح تاریخی شده، سعی کنیم حجاب‌های طاغوتی آن را رفع نماییم، روز به روز بهتر و بهتر خود را نشان می‌دهد. زیرا آن آغاز با حقیقت وجودی‌اش همواره در حالت تجلی است و با نفوذ و سیطره‌ای که دارد موانع حضور خود را به عقب می‌راند، هرچند ممکن است ما در میانه‌ی راه بمانیم، در این صورت آن آغاز خود را ادامه می‌دهد و این ما هستیم که عقب مانده‌ایم.

اگر آن آغاز، یک آغاز متعالی و توحیدی است، حتماً در آینده‌ی خود حاضر خواهد بود و اگر ما عقب ماندیم به جهت آن است که آغاز را در آینده‌اش دنبال نکردیم و تحت تأثیر روشنفکران غرب‌زده، آینده‌ای مَن‌درآوردی برای خود ساختیم که هرگز آینده‌ی ما نخواهد بود، حتی اگر آینده‌ی جهان غرب باشد. دویست سال سرگردانی به جهت آن بود که در مواجهه با غرب، خود را باختیم و خواستیم سر تا پا غربی شویم و به خِرَدِ قومی خود پشت کردیم و عملاً از آن‌جا رانده، و در این‌جا، مانده شدیم.

۸. انقلاب اسلامی چیزی را به بشر عرضه می‌کند که در بستر آن، انسان‌ها به اصالت‌های خود برمی‌گردند، البته به شرطی که متوجه باشیم انقلاب اسلامی، یک فرایندِ تاریخی است و برای رسیدن به اهدافِ تمدنی‌اش راهی طولانی در پیش دارد. ما تاریخی را شروع کرده‌ایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این چهل سال، ما فعلاً در مرتبه‌ای از بلوغ آن هستیم، یعنی مرحله‌ی جوانی آن که ابتدایِ به ظهورآمدنِ استعدادهای آن می‌باشد.

پس از به میان‌آمدنِ انقلاب اسلامی، تصوری از زندگی به صحنه آمده که این تصور دو وَجه دارد: یکی این‌که باید نسبت به آینده‌ای که با دنیای مدرن بخواهیم خود را ادامه بدهیم، مأیوس باشیم. دیگر این‌که می‌توان به ظهور انسانی که انسانی است قدسی، امیدوار بود -که شهداء نمونه‌ی آن هستند-. با ظهور چشم‌اندازی این‌چنین باید متوجه‌ بود ما در فرآیندی قرار می‌گیریم که به مرور فرهنگ زندگیِ توحیدی جایگزین فرهنگ قبلی می‌شود، به‌خصوص که انقلاب اسلامی متذکر فطرت توحیدی انسان‌ها می‌باشد. این همان فتح‌الفتوحی است که با انقلاب اسلامی در این جهان به ظهور می‌آید، به همان معنا که قرآن فرمود: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً» (فتح/۲۹) مانند زراعتی که جوانه‌‌های آن سر بر می‌آوردند و به تدریج نیرو می‌گیرند، پس سخت و ستبر شده بر ساقه‌های خود می‌ایستد. در حدّی که زُرّاع و بنیان‌گذاران آن نیز از استواری آن به شگفت می‌آیند. پس چنین «حضور» محقق می‌شود تا کفار به خشم آیند. این وعده‌ی الهی است برای کسانی که ایمان به خدا و امداد الهی دارند و در راستای تحقق وعده‌ی الهی عمل می‌کنند، در رابطه با آن‌ها مغفرت و اجر عظیمی هست. با توجه به چنین قاعده و سنتی، بسیار منطقی است که نسبت به حضور تاریخی خود در مقابل استکبار با هویت توحیدی انقلاب اسلامی امیدوار بود و زندگی امروز خود را بر اساس چنین آینده‌ای تنظیم کرد.

۱۰. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند:

«دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

ولی با توجه به بصیرتی که ایشان دارا می‌باشند؛ ما در آینده‌ای حاضر هستیم که به تعبیر ایشان: «ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.» ما با نظر به چنین آینده‌ای باید در امروزمان در مأوای انقلاب اسلامی به‌سر بریم و خود را با هویتِ ضدّیت با استکبار، با جدّیتِ تمام ادامه دهیم تا به معنای گمشده‌ی خود برگردیم، معنایی که امروزمان از فردای‌مان جدا نیست تا در انتخاب امروز خود با بصیرت عمل کنیم و نه با توهّماتی که چهارصدسال است بشر غربی گرفتار آن است.

۱۱. در ترددِ میان نظر به مظاهر جزئی انقلاب و توجه به حقیقت کلّی آن، می‌توان متوجه گشت که این مظاهرِ جزئی چگونه به آن حقیقت کلّی مرتبط‌اند و این کثراتْ ما را به کدام وحدت ارجاع می‌دهد؟ در این حالت در مواجهه با امور جزیی، گرفتار دوگانگیِ «ذهن» و «عین» نمی‌شویم؛ بلکه متوجه‌ی حقیقتی می‌گردیم که همه‌ی این امور جزئی، حتی خود ما را در برگرفته و به عقلانیت و فهمی می‌رسیم که از قلب، جدا نیست.

رازِ حضور مردانی مثل شهید چمران و شهید صیاد شیرازی در مواجهه با عقلانیتِ عقلِ مدرن و در عین حضورِ قلب نسبت به حقیقت هستی، در امر فوق نهفته است. اینان نشان دادند قلب‌شان در مواجهه با جهان مدرن و تحصیل در جهان خارج، از دست نرفته است، چیزی که در ذات انقلاب اسلامی برای حضور در آینده‌اش مدّ نظر است که قبله‌ی انسان‌های آینده دیگر، قبله‌ی غرب و طاغوت نیست.

حال! باز باید پرسید آینده‌ی ما چه آینده‌ای است که بتوانیم در امروزمان سرگردان نباشیم و بی‌مأوا به‌سر نبریم، زیرا برای سکنی‌گزیدن در امروز، اولاً: باید «آغاز» را همواره مدّ نظر داشت و آینده را نیز هرگز گم نکرد، و ثانیاً: آینده را در إزایِ عهد با آغازِ آغازها معنا کرد. و این است معنای زندگی در «مبداء» و «معاد» نسبت به هر حقیقتی که حقیقتاً، حقیقت باشد.

۱۲. با توجه به این‌که فهم هر اثری، تاریخی است و نسبتی با حال و آینده دارد، بدین معنا که فهم همواره در کُنشِ بین زمان حال و گذشته و آینده عمل می‌کند؛ می‌توان نتیجه گرفت دو فهم در دو مرحله‌ی تاریخی در یک موضوع، یکسان نیست تا گمان کنیم می‌توانیم در فهمِ یک موضوع، از زمان خود پا را بیرون بگذاریم و این یعنی انسان در امروزی که می خواهد خود را و زمانه‌ی خود را درک کند، نسبتِ درستی از آینده نداشته باشد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸

[2] - ژان فرانسوا لیوتار از پیشگامان فلسفه‌ی پُست‌مدرن در فرانسه، متولد 1924 و متوفی 1998.

[3] - در همین رابطه ملاحظه کرده‌اید که رهبر معظم انقلاب در هر موضوعی که مطرح می‌کنند بیشتر به جای آن‌که دستور دهند تا بقیه بر اساس دستور ایشان عمل کنند، سعی دارند آن موضوع را تبیین کنند تا مخاطب قانع شود و خودش عمل به آن موضوع را بر عهده گیرد.

[4] - به یادداشت آقای دکتر اسداللّه رحمان‌زاده استاد کالج کانتر آکاستا در آمریکا، تحت عنوان «هیچ تجربه‌ای از خداوند تجربه‌ی ایمان را به ما نشان نمی‌دهد»؛ رجوع شود که سعی دارد نظرات و تئوری‌های اندیشمندان جهان را نسبت به ایمان به خدا با خواننده در میان بگذارد . https://www.mehrnews.com

26420
متن پرسش
بسم الله سلام استاد عزیزم: کتاب فوز سالک جناب صفایی رو همین چند دقیقه پیش تموم کردم. گذشته از اینکه دل باصفای ایشون کلمه به کلمه کتاب رو نورانی کرده، یه سری نکات هست که باید از شما بپرسم. ۱. در چندجای کتاب بحث سجده نکردن شیطان بر آدم رو مطرح کردند و به برداشتهای گلشن راز یا عین القضات نقد جدی وارد کردند. حرف ایشون صحیحه؟ شما نگاه ایشون رو نسبت به فلسفه و عرفان می پذیرید؟ ۲. ایشون اهداف سلوک رو رضا و عبودیت و لهف الی جود الله می دونن و میگن توحید فعل و صفت و ذات یا دیدن واقعیت اشیا یا عشق به حق هدفهای بعدی هستن. نظرتون چیه راجع به این حرف؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رویهمرفته بعضی از ذوقیات عرفا قابل قبول نیست ولی ظاهراً استاد صفائی «رحمت‌اللّه‌علیه» هم کمی بیش از حدّ از عرفا فاصله دارند. به نظرم روش امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بهتر است که هم عرفا را قبول دارند و هم تسلیم آن‌ها نیستند، هم ابن‌عربی را نقد می‌کنند و هم در نامه‌ای که به گورباچف می‌نویسند می‌فرمایند: «و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه ‏صدر المتألّهين «رضوان‏الله‌تعالى‌عليه‏ وحشره‌الله‌مع‌النبيين‌والصالحين» مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده، و هرگونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. ديگر شما را خسته نمى‏ كنم و از كتب عرفا و به‏ خصوص محى‏ الدين ابن عربى نام نمى‏ برم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگ‏مرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيفِ باريك‏تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» ( صحيفه‏ ى امام، ج ۲۱، ص: ۲۲۴- ۲۲۵) [1] ۲. حرف خوبی است. موفق باشید

 


[1] - حضرت امام در جواب حسنين‏ هيكل كه مى‏ پرسد چه كتاب‏ هايى جز قرآن در شما اثر گذاشته، مى‏ فرمايند: «در فلسفه، ملاصدرا ، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر.»(صحيفه‏ ى امام، ج 5، ص 271)

 

 

25686
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، ساز و کار استفاده از رسانه ها مثل فضای مجازی یا صدا و سیما، در عصر حاضر با توجه به رشد تکنولوژی در راستای اهداف دین مبین و ارزشهای توحیدی، چگونه باید باشد و نیروهای انقلابی چه افقی را در کار رسانه ای مد نظر قرار دهند؟ آیا صرفاً امروز این رسانه ها وسیله ای برای تفریح و ارتباط جمعی و گذراندن اوقات هستند (که حتی در صدا و سیما هم چنین رویکردی مشاهده می شود) یا می توان اهداف متعالی را در بستر همین رسانه دنبال کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عده‌ای به میدان آیند و هنرِ ارائه‌ی آن‌چه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد. موفق باشید

25647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در جلد ۸ الکافی، حمران از امام باقر (ع) نقل می کند که ایشان می فرمایند سه عصر داریم: عصر گرگ ها که اراده و باور توحیدی نیست، عصر قوچ ها که اراده هست لیکن عمل صالح صورت نمی گیرد و عصر ترازو و میزان که عصر قائم ما (عج) است و در آن هم اراده و باور هست و هم عمل صالح. چه کنیم تا علم و معرفت ما تبدیل به ایمان و نهایتاً عمل صالح شود و صرف دانستن محض نباشد و هم چنین ایمان و عمل مان در طراز عصر ظهور که عصر میزان است و ویژه در این دوران که بحمدالله انقلاب اسلامی بشارتی برای تحقق آن به میان آمده است، باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زمان‌ها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمان‌ها هستند. لذا وقتی با سیره‌ی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت می‌شود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء می‌شود. موفق باشید

24505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بعد از رو برو شدن با مدعی ارتباط با عالم غیب به واسطه ی معجزه ی او بر اساس اصل عقلی «دفع ضرر احتمالی واجب و لازم است.» احتمال وجود عالم دیگر و صدق حرف ها در ما ایجاد می شود. حال سئوال این است: ۱. شرط نجات مطلق از تمام ضرر ها بعد از مرگ طبق وحی چیست؟ ۲. آن کمال و سعادتی که بنا است با پیروی از آورنده ی وحی در آن عالم به آن دست یافت دقیقا چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به روش جدال احسن آن‌طور می‌فرمودند. ۲. عقل هرکس متوجه‌ی بقای ابدی اوست. پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن را که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

24093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت به استاد عزیز: شخصی ناگهانی دچار وسواس فکری شدید شده حدود ده سال انواع درمانهای شیمیایی و سنتی رو هم تجربه کرده هر از چندی عود میکنه. سال گذشته خدمت آیت الله ناصری رسیدن ایشون فرمودن احتمالا سحر است و دستوراتی دادن که یکسال مداومت کرده خیلی بهتر بودن و تقریبا رفع شده بود. اما باز عود کرده لطفا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. بد نیست باز سری به مؤسسه‌ی «انشاء» و یا سری به یک روانپزشک بزنید. موفق باشید

24040
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب رزق اشاره داشتید به حدیثی از امام معصوم که روزی دو قسم است آنچه تو در پی آنی و آنچه آن در پی توست، استاد سوال من این است که آنچه که در پی ماست که از هر راهی باشد می رسد، اما آنچه که ما در پی آن هستیم، چی؟ آن رزق به ما می رسد؟ یا با تلاش می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است آن رزقی که مقسوم ما نباشد و ما با حرص و خستگی به دنبال آن بدویم، بعضاً هم به ما برسد ولی چیزی نیست که در زندگی به کار ما آید. موفق باشید

23807
متن پرسش
با سلام: در جلسه تفسیر اسفند ۹۷ فرمودید که در انقلاب اصلا ریزش نداریم و برخی از افراد که به عنوان ریزش از اونها نام می بریم در حقیقت از همون اول هم با انقلاب نبودند و چون با یک روحیه یهودی گری به سراغ انقلاب آمدند پس از مدتی بریدند و از اون جدا شدن و حتی از اینکه انقلاب کردند نیز ابراز پشیمانی کردند. شما برای نمونه قطب زاده را مثال زدید هر چند افراد ملموس تری برای نسل ما وجود دارد. استاد بزرگوار، بنده هرگاه از کنار قبر امثال آقای هاشمی رفسنجانی و طاهری (امام جمعه اصفهان) و منتظری می گذرم نمی دانم باید چه کنم! وقتی به رنجهایی که در راه انقلاب متحمل شدند نگاه می کنم، نمی توانم بی توجه از کنار قبرشان عبور کنم اما وقتی به اشتباهات بزرگ آنها و عاقبت کارشان می نگرم، دیگر حاضر نیستم لحظه ای هم در کنار قبرشان توقف کنم. شما بفرمایید با اینها باید چه کنیم؟ آیا اینها مصادیق همان «رجوع به انقلاب با روحیه یهودی گری» هستند که از همان ابتدا هم با انقلاب نبودند؟ یا قضیه چیز دیگری است و واقعا ما در راه حق، ریزش هم داریم؟ این شهدایی که به قول حضرت امام خمینی، مزارشان تا قیامت دارالشفای دلسوختگان خواهد بود، با این مقامی که شهدا پیدا کرده اند اما چه تضمینی هست که اگر زنده مانده بودند اکنون جزء پشیمانان و بریدگان از انقلاب قرار نمی گرفتند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح آقایان در مورد افرادی که نام بردید می‌فرمایند «علیهم ما علیهم» بر آن‌هاست آن‌چه بر آن‌هاست، آن‌ها را به خودشان وامی‌گذاریم. ولی شهداء مجتبی و برگزیدگانی‌اند که خداوند آن‌ ها را شایسته دید تا راهی گشوده برای آیندگان باشند، اگر هزارسال هم زنده بودند، مثل همین زمان که حقیقتاً زنده‌اند نورافشانی می‌کردند. مگر از دستگیری آن‌ها و حضورشان برای زوّارِ راهیان نور غافل‌اید که چه غوغایی به‌پا می‌کنند؟! فقدان عشق، تنها از طریق شهدای زنده و شهدای در مزارشان دفن‌شده، امکانِ بازیابی پیدا می‌کنند. موفق باشید

23106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما اعطای جایزه فرهنگستان به دست دکتر داوری به دکتر طریف وجهی دارد؟ غفرالله لنا و لکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ایشان در جلسه‌ای قسم جلاله خوردند که من مبتنی بر مسائل سیاسی سخن نمی‌گویم و عمل نمی‌کنم؛ باید دید توجیه‌شان نسبت به این کار که به ظاهر، شایسته نمی‌نمود، چه بوده است؟ موفق باشید

23007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: استاد تقاضا دارم نظر خود را در مورد سید حسن ابطحی و کتاب پرواز روح ایشان که در شرح حال مرحوم ملا آقاجان زنجانی نوشته اند بفرمایید. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلاً کتاب‌های آقای حسن ابطحی مبنای درستی ندارد. موفق باشید

21872

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا ازدواج از مقدرات الهی است؟ یعنی اینکه کدام زن و مرد با یکدیگر ازدواج کنند این از مقدرات است؟ حال پسری که چند سال باید جاهای مختلف خواستگاری برود تا بالاخره یکی از این خواستگاری ها به تایید دو طرف و طرفین خانواده ها برسد و مشکلی سر راه پیش نیاید و به نتیجه نهایی برسد، تکلیف این پسر چیست؟ چه کند که این به شکل صحیح رقم بخورد؟ و باعث اتلاف وقت خانواده ها ی متعدد نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی‌ها به جهت آرمان‌های خیالی که دارند باید پس از چند جواب رد که به آن‌ها داده می‌شود تازه سر عقل آیند و به آن‌چه مقدر آن‌ها است بالاخره هدایت شوند و اگر از ابتدا به همان کسی که در تقدیرشان بود راهنمایی می‌شدند نمی‌توانستند آن را بپذیرند. موفق باشید

 

 

20521
متن پرسش
سمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در مقطع زمانی ظهور پیامبر اسلام چه عناصر پدیدار شناسانه ای به وجود آمده بود که حضرت رب العالمین ادامه حیات معنوی بشریت را در ظهور امام و نه نبوتی پس از پیامبر اسلام مصلحت دیدند ؟ یا به عبارتی دیگر این بشریت به چه رسیده بود که دیگر ادامه تکامل تاریخی او با نبوت معنا پیدا نمی کرد و نیاز به حضور یک انسان 250 ساله بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان نبیّ بشریت را متذکر راه‌هایی می‌کنند که باید طی کند و امامت مدیریت جامعه جهت درست‌طی‌کردنِ آن راه‌ها به عهده دارد. به همین جهت بعد از اتمام رسالت رسول، خداوند فرمود: « وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (انعام/ 115) و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد؛ هيچ كس نمى ‏تواند كلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست. موفق باشید  

19966
متن پرسش
با سلام مجدد: ببخشید استاد حرف شما درست اما من هنوز جواب سوالم رو نگرفتم. خب شما میگید وقتی نفس به کمال برسه جسم رو رها میکنه. خب این کفارِ مشرک چطوری ممکنه به کمال برسن تا جسمشون رو رها کنند؟ یعنی اگه کسی به کمال نرسه دیگه جسمشو رها نمیکنه؟ خواهش می کنم استاد کمکم کنید و منت بگذارید و توضیحات بیشتر و مفصل تری در این موضوع افاضه بفرمایید و بهم ثابت کنید که نمی شود جاودان در دنیا ماند چه کافر چه مومن. خداوند سایه تون رو از سر ما کم نکند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد بحث را در کتاب «ده نکته» و شرح صوتی آن دنبال فرمایید تا معلوم شود کمال نفس، یا در بُعد انسانی است و یا در بُعد حیوانی. حیف نیست با این‌همه تأکید بر روی معرفت نفس ما از این معرفت جدا باشیم!! موفق باشید

7202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. حرکت جوهری چه ارتباطی با معاد دارد؟ حرکت جوهری نهایتا به چه امری ختم می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «از برهان تا عرفان» قسمت حرکت جوهری را با سی‌دی مربوطه دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه روشن می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی