بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد لطف کنید جواب سوال 18505 را عمیق تر بدهید. بنده در این زمینه کتب معرفت شناسی را مطالعه کردم و با برخی از اساتید هم صحبت کردم ولی به نظر می رسه تا به حال به این سوال پاسخ حلی داده نشده است به حرف دکارت نقد های زیادی از قبیل دور بودن وارد است احساس بدیهی هم قضیه را حل نمی کند چون باز هم ادراک انسان است و باز هم مسئله دور پیش خواهد آمد. اینکه با واقعیت در ارتباط هستیم یک مسئله است و اینکه آیا ادراک ما با واقعیت مطابقت دارد یا نه مسئله ای دیگر است. استاد چگونه می شود این مسئله را حل کرد که آیا اگر انسان به گونه ای دیگر درک می کرد شاید واقعیت را جور دیگری می فهمید؟! استاد خواهشا پاسخ حلی بدهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع موضوع فلسفی نیست که انتظار دارید جواب فلسفی از طریق علم حصولی دریافت کنید! این یک موضوع حضوری است و تنها با همان جواب که عرض شد قابل حلّ است و لا غیر، مگر این‌که بی‌دلیل موضوع را بپیچانید و مباحثی از قبیل معلومِ بذات و معلوم بالعرض را به میان آوریم. موفق باشید

16513
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا فرشتگان هم امکان تمرد از حق تعالی را دارند؟ و اینکه با توجه به اینکه فرشتگان عقل محض هستند و آگاهی در حد خودشان، کامل، فرق اطاعت تکوینی فرشته و یک چیزی مثل خورشید چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان می‌فرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آن‌ها هیچ‌گونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آن‌چه را به آن‌ها فرمان داده می‌شود، انجام می‌دهند. و از این جهت می‌توان گفت متوجه‌ی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این‌ را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید

10287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم با توجه به اینکه جلسات سخنرانی را پیگیری مینماییم و گاهی مواقع به علت مشغله کاری جلسات را حضور نداریم و در جلسه بعدی سررشته مطالب از دستمان خارج میشود .خواهشمندم صوت هر جلسه را تاقبل از شروع جلسه آینده روی سایت بگذارید تا ارتباط مطالب حفظ شود با تشکر- التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت! این حرف درستی است، سعی بفرمایید عملی شود. موفق باشید
7992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. در خصوص سوالاتی که در پرسش 7961 در خصوص رمان خوانی مطرح شده بود فقط به یک مورد زحمت کشیده بودید پاسخ داده بودید و آن چرایی خواندن رمانهای غربی است اما استاد میخواستم بدانم 1. به عنوان یک بچه مسلمان که دغدغه سلوک دینی را دارد و مایل است که به خدا برسد چه رمانهایی ما را از هدف دور نمی کند؟در واقع با چه نگاه و زاویه ای رمان را بخوانیم. استاد یک نگاه هست که خیلی از دوستان پیشنهاد می کنند بروید خودتان رمان بخوانید و هرچه پیش آمد بخوانید و ...که این روش به حال ما مفید نیست2. استاد در سایتها میخواندم مقام معظم رهبری بر رمانهای بینوایان، دن آرام، جان شیفته، لذات فلسفه و ...تاکید داشتند، به نظر شما امثال ما هم باید اینها را بخوانیم؟باچه نگاهی؟3. استاد اگر صرفا به همان مطالعات مذهبی مان مانند خواندن سیره ائمه، تحفل العقول، نهج البلاغه، اصول کافی و تشریحات اینها بپردازیم و رمان اصلا نخوانیم ضرر کرده ایم؟در واقع استاد بنده نوعی می دانم کلام و مرام ائمه حق است ولی از کجا بدانم تراوش فکر یک نویسنده الهامی الهی بوده است نه شیطانی؟ سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- مسلّم نباید هر رمانی را مطالعه کرد 2- با نگاه بررسی مسائلی که در جامعه‌ی غربی می‌گذرد یا می‌گذشته 3- فکر نمی‌کنم ضرر کرده باشیم. مگر آن‌که بخواهید مطالعاتی حول مسائل اجتماعی و سیاسی دنیا داشته باشید و از این جهت مسئولیتی در حوزه‌ی کاری خودتان احساس کنید.
28650
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسشها فرمودید که اصلی‌ترین مشکل ما، نداشتن گشودگی به هم در عین حفظ اصول است. جداً امروز در سطح نیروهای فرهنگی، مشکل اساسی پیش آمده است. یکی اینکه بسیاری اوقات برای جذب افراد، چنان از اصول فاصله می‌گیرند و یا برای اینکه بین افراد مختلف مطرح شوند که اینها دغدغه‌مند هستند، رسماً با ریشه‌ها و مبانی، به صورت عجیبی برخورد دارند و حتی گاهی چنان سیاه نمایی و فضاسازی در برابر انقلاب و نظام می‌کنند که بسیار تعجب آورست و حتی در مباحث معرفت دینی هم با رویکرد عجیبی کار خود را پیش می‌برند و چنان برخورد می‌کنند که انگار بله ما خودمان مخالف این ساختارها هستیم و انقلاب از ریشه‌ها فاصله گرفته و منحرف شده و ما در یک انحطاط بسر می‌بریم و برای تصدیقش هم متأسفانه دست به فضا سازی می‌زنند. این‌که شخصیتی و معممی مثل آقای زائری چنین با مبانی دینی و انقلاب و نظام برخورد کنند جداً تعجب آورست و حتی گاهی به نظر می‌رسد رسماً دارند دست از مبانی و ریشه‌ها می‌کشند. آقای مهدی نصیری که بسیار تعجب آورتر کار می‌کنند و با تمدن اسلامی مخالفت کرده و استفاده از تجارب همین نظام‌های سکولار برای مدیریت و رفع مشکلات در عین اعتقاد به مهدویت را راهگشای عصر غیبت می‌دانند و حتی درباره‌ی حجاب هم مواضع عجیبی گرفته و روندی مانند مباحث شریعت سهله که در اواخر دهه هفتاد مطرح می‌شد را پیش گرفته‌اند. از طرفی قبول دارم برخی با کمترین مبحثی افراد را از قطار انقلاب و نظام پیاده می‌کنند و یا تاب و تحمل کار فرهنگی در کنار آنان را ندارند و یا حتی افرادی‌که در مبانی و ریشه‌های اسلامی و انقلاب معتقدند ولی در یکی دو مسئله مواضع دیگری ممکن است پیدا کنند را غیر انقلابی می‌خوانند و به قصد عدم انحراف در مسیر، از ارتباط درست و متقن هم نارسایی و کاستی قابل تامل دارند. حضرت آقا هم در همین مباحث فرموده اند دایره انقلاب را گسترده و هدایت و بصیرت‌افزایی و گفتمان سازی کنید و از طرفی سخت بر روی مبانی پافشاری کنید و از مبانی کوتاه نیایید و مراقب باشید به طرف افراد منافق یا بی‌اعتقاد هم نروید و در آن راستا قرار نگیرید. و جداً مشکل در همین دو بحث است که جمع کثیری هدفشان به جای هدایت و بصیرت افزایی و تربیت نیروهای انقلابی صاحب فکر و توانمند و در عین حال نشان‌دادن مبانی اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی در قالب گفتمان ویژه گفتمان هنری رسانه‌ای و تولیدات فرهنگی _ هنری، جذب افراد حتی در ازای سیاه نمایی و فضاسازی‌های حیرت‌آور و مخالفت یا کاستی و اصلاحگری مبانی و پرداختن به مسائلی تعدد قرائت‌ها در دین و تساهل و تسامح و تحریف شرایط تاریخی که حتی موجب گلایه و ناخشنودی حضرت آقا در سخنان عید قربان شد؛ است و از طرفی عدم آشنایی با مقتضیات کار قوی فرهنگی من جمله تولید آثار فاخر جذاب و عدم تخاطب مستحکم و حکیمانه در راستای گشودن افق متعالی انقلاب مقابل افراد و عدم دست گشاده و روی مهربان در برابر افراد و بیرون کردن آنها از دایره انقلاب حتی بخاطر چند مسئله یا موردی اختلافی و عدم اعتقاد به ارتباط درست با مردم ویژه نسل پس از پیروزی انقلاب، هم یک مورد و مسئله و امر ناصواب دیگر است. ببخشید اطاله کلام کردم خواستم کمی بحث از اجمال در بیاید تا فرصت و مجال شود در این‌باره، باب بیانات حضرتعالی هم مفتوح شود و در این‌باره بیانات خودتان را بفرمایید. به جهت تجارب کار فرهنگی و مشغول بودن به آن، آنچه به نظرم رسید این بود و به نظرم رسید عرض کردم و امید دارم ان شاء الله مبنا و منظومه فکری_عملی ما در کار فرهنگی جداً همان مبنای بیانیه‌ی گام دوم انقلاب و هدایتگری و بصیرت‌افزایی و تولید محتوا و اثر و کرسی‌های آزاد اندیشی و تعمق در حدّ جذاب و فاخر و مهم‌تر توانمند سازی و تعلیم نیروهای فرهنگی دغدغه‌مند به انقلاب و تلاش در راستای صاحب فکرشدن آنها بر اساس مبادی مشخص مثل نظام فکری امامین انقلاب، علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید آوینی و علامه مصباح باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صد سینه سخن در میان است. وقتی توحید به صحنه‌ی تاریخی ما در میان آید، از آن‌جایی که توحید نافذ است و هرچه جلو بیاید گستره‌ی خود را بیشتر می‌کند و همچون ذاتش، جهان بیشتری را در برمی‌گیرد. دیروز یعنی در ابتدای انقلاب اسلامی باید مواظب بودیم که در دریاچه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی رودی گِل‌آلود ورود نکند تا کلّیّتِ دریاچه را گل‌آلود کند، ولی توحید انقلاب همچنان گسترده و گسترده شد در آن حدّ که امروز اقیانوسی شده است که هزاران رود گل‌آلود را در آغوش می‌گیرد، آلودگی‌های آن‌ها را فرو می‌نشاند و آن‌ها را از آنِ خود می‌کند.

اگر به هر دلیلی نسبت به انقلاب با روحیه‌ی مقدس‌مآبانه گرفتار تحجر شدیم، انقلاب را دفن کرده‌ایم. رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مثل یک موجود زنده است، همواره در حیات جدیدی باید خود را تجربه کند، ایشان در ۲۶ تیرماه سال ۹۸ حکمی به امام جمعه بندرعباس دادند. بنده خواهش می‌کنم به جملاتی که در آن حکم هست دقت فرمایید. می‌‌فرمایند: «تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد من است.» عموم مردم در این پیام چه کسانی‌اند؟ در حالی‌که قبل از آن فرموده‌اند تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن. آیا عموم مردم جز مردمی خواهند بود که نه در راستای تقویت جریان انقلابی قرار دارند و نه در راستای جوانان مؤمن؟ بنده همان زمان که این پیام را دیدم به رفقا عرض کردم این پیام نشان می‌دهد انقلاب وارد مرحله‌ی دیگری شده که می‌تواند مردم معمولی را که به ظاهر نسبتی با انقلاب و حتی اسلام ندارند در بر بگیرد و آن‌ها را از آنِ خود بداند، همان آدم‌هایی که نه انقلابی هستند و نه کاری به انقلاب دارند و نه مؤمن می‌باشند. شما باید نسبت‌تان را با این‌ها تغییر دهید، آن‌هم با رویی گشاده و دستی مهربان. آیا این پیام خبر از آن نمی‌دهد که این انسان‌ها که به ظاهر ربطی به انقلاب ندارند، دیگر خود را در تاریخ مدرن معنا نمی‌کنند، هرچند ظاهرشان مدرن است؟ و باید آن‌ها را از خود بدانیم و ما این را در تشییع پیکر شهدایی مثل شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی دیدیم که چه کسانی خود را وابسته به آن شهدا احساس می‌کردند که از نظر ظاهر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند.

باز عرض می‌کنم بحث بسیار است. اگر تا دیروز باید از «دیگری» بترسیم، امروز در فضای توحیدیِ انقلاب اسلامی بسیاری از ان‌هایی که «دیگری» بودند در درون خود نوعی احساس یگانگی با ما دارند مشروط بر آن‌که از ترس آن‌که دریاچه‌ی ما گل‌آلوده نشود، از اقیانوس‌بودنِ خود غفلت نکنیم. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» شده است. شاید موجب گشودگی راهی باشد که فراموشش کرده‌ایم. موفق باشید    

26606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: این درسته که ما انسان ها از بهشت اومدیم و توی اون عالم هر کس برای خودش نقش هایی رو انتخاب کرده و حالا با توجه به این انتخاب و این نقشی که پیش رو داریم باید ماموریتی رو که توی اون عالم، برای زمین انتخاب کردیم رو به انجام برسونیم و برگردیم؟ و همچنین همه ی خاطره ها و اتفاقات اون عالم دیگه رو به طور موقت تا وقتی که روی زمینیم فراموش کردیم و هنگامی که برگردیم یعنی بمیریم دوباره همه چی یادمون میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی هم رفته حرف درستی است ولی ظرایفی دارد که در مباحث فطرت از یک طرف و در مباحث عرفانی از طرف دیگر می‌توانید آن را دنبال نمایید. موفق باشید

26349
متن پرسش
سلام: شخصی اصفهانی به نام محمد زمانی در مورد تجربیات قبل از مرگ خود سخنرانی‌های زیادی داشته. می خواستم نظرتان رو در مورد حرفهای ایشون بدونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم فرمایشات ایشان را شنیده‌ام. چیز خلافی در آن نبود. جالب است ظرایفی در تجربیات ایشان پیش آمده که فلاسفه‌ی اسلامی با دلایل و براهینِ دقیقی آن‌ها را اثبات و تبیین کرده‌اند مثل جلد ۸ و ۹ اسفار که تحت عنوان معرفت نفس و حشر ترجمه شده و بر روی سایت هست.موفق باشید

24982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: چرا نماز اول وقت برای خیلی ها مهم نیست، چرا با اینکه کاری نداریم و می توانیم نماز اول وقت بخوانیم، نماز را اول وقت نمی خوانیم؟ چه چیزی را نمی‌دانیم و نمی فهمیم که اگر بدانیم و بفهمیم بدون معطلی نماز را اول وقت به پا می داریم؟ چه کنیم؟ راهش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان عاقل هر حرکتی را اگر محذوری نداشته باشد در زمان خود انجام می‌دهد. موفق باشید

23877
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ۱. اینکه در برخی روایات گفته می شود که جسم امامان تنها سه روز در قبرشان باقی می ماند و بعد به عالم بالاتر می رود تا چه حد صحت دارد؟ ۲. جسم خاکی حضرت عیسی الان کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جسم مبارک امامان همیشه در مضجع و حرم مبارک‌شان موجود است و روح آن‌ها در عوالمِ مختلف وجود دارد و چون نظر به جسم خود دارند با زیارتگاهِ حرم آن‌ها روح آ‌نان ما را مدد می‌کند. 2- با توجه به این‌که قرآن می‌فرماید حضرت عیسی «علیه‌السلام» را خداوند به آسمان برده، همین‌که جسم از مرتبه‌ی عالَم ماده بالاتر برود، به حالت مجرد در می‌اید و دیگر لازم نیست در جای خاصی باشد. این مطلب را می‌توانید در مباحث «برهان صدیقین» که بر روی سایت هست، دنبال کنید. موفق باشید

23534
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد ببخشید کسی که زیاد می خوابد و نمی تواند این خواب زیاد را کنترل کند باید چه کند؟ شما راه حلی برای این مسئله سراغ دارید؟ ببخشید یک سوال دیگه ام دارم اینکه چطور یک خواب با آرامش داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به خودتان برنامه بدهید و غذای خود را کنترل کنید و ورزش را فراموش ننمایید. ۲. اساتید می‌فرمایند روزتان را درست کنید تا خواب‌تان درست باشد. یعنی سعی کنید در روز از پرحرفی و کینه و رقابت، ذهن‌تان را آزاد نگه دارید. موفق باشید

21914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ما باید به چه فکری یا فردی یا گروهی یا .... دشمن باشیم و با چه گروهی دوست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن واقعی انسانیت کسی است که صد عن سبیل اللّه بکند. یعنی نه‌تنها منکر حق است، بلکه مانع رسیدن حق به مردم می‌شود و بقیه را اعم از کسی که مستضعف فکری است یا مؤمن راستین، یا باید برایش دلسوزی کرد و یا باید او را دوست داشت. موفق باشید

21709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده طلبه هستم و بسیار به طلبگی و دروس آن علاقه دارم. اما سوالی که در ذهن من است و آن اینکه آیا من می توانستم این دروس را بیرون از حوزه هم بخوانم چرا به حوزه آمدم؟ (گرچه کارم مشکل تر می شد اما روایت هم داریم که هرکس بیشتر تلاش کند خدا بیشتر یاری اش می کند. اگر از نظر اخلاقی هم باز بستگی به خود فرد دارد چه بسا برخی از افراد بیرون از حوزه از طلاب بهتر باشند (کما اینکه بسیاری از حوزه ها استاد اخلاف خوب ندارند) با این وجود بهترین دلیل برای حوزه آمدن چیست؟ فردی می تواند دروس دانشگاه را هم بخواند و صوت دروس حوزوی را هم از سایت ها گوش دهد و هم در رشته دیگر تخصص پیدا کند چه بسا اگر معلم شود می تواند افراد بیشتری را تربیت کند. پس لطفا بفرمایید بهر دلیل بذای حوزه آمدن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن به ما می‌فرماید «ابتغوا الیه الوسیله»،‌ ما باید در امورات خود به وسیله‌ی مورد اعتماد رجوع کنیم، حوزه مطمئن ترین جایی است برای این‌که انسان به معارف اصیل اسلامی دست بیابد مشروط به آن‌که آن‌ معارفی که دروس رسمی حوزه به شما نمی‌دهد را با مشورت اساتید و با مطالعه‌ی موضوعات مورد نیاز به دست آورید. به خصوص که فضای حوزه، برای یک طلبه‌ی جدی بسیار کمک کننده‌است و در همین رابطه می‌توان استاد اخلاق مورد نظر را نیز پیدا کرد. موفق باشید

21267
متن پرسش
ببخشید استاد کتابی در زمینه شرح و تفسیر مناجات خمس عشر معرفی بکنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح مناجات اول را تحت عنوان «مناجات التّوابین» در جزوات سایت می‌توانید بیابید. اطلاع از شرح سایر مناجات‌ها در ذهن ندارم. موفق باشید  آدرس جزوه‌ی مذکور در سایت چنین است: http://lobolmizan.ir/leaflet/1311/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A7%D8%A6%D8%A8%DB%8C%D9%86

20811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: اگر ما اهل کتابی که برایش یقین حاصل شد که اسلام حق است و آخرین دین آسمانی است و با این بهانه که من توحید بیشتر نمی خواهم از مسلمان شدن سر باز زد را سعادتمند بدانیم با بعضی آیات قرآن ناسازگار است. مثلا در آیه 89 سوره بقره فرمود «فلما جاءهم ما عرفوا کفروابه فلعنه الله علی الکافرین» در این آیه خداوند یهودی که حقانیت قرآن را شناختند ولی باز هم به آن کفر ورزید را کافر و مستحق لعن می داند. از طرف دیگر هر مسلمانی هم می تواند با این دلیل که توحید موجود در مسیحت مرا کافیست از دین اسلام خارج و مسیحی شود چرا که فرمودید خداوند هر که توحید بیشتر را می خواهد به اسلام دعوت کرده است و اگر کسی به توحید کم اهل کتاب هم راضی باشد بر او حرجی نیست. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی متوجه‌ی توحید برتر اسلام شود و عملاً به آن پشت کند، به حق پشت کرده است. ولی قرآن موضوع را از آن طرف مطرح می‌کند که همه بیایید به توحیدی که دارید مقید باشید، و این وجه دیگری است. موفق باشید

18989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید وقت گرانبهایتان را می گیرم، شبهه ای در ذهنم افتاده و آن اینکه: ما علما و بزرگان زیادی داشتیم که اهل مبارزه با هوای نفس و اهل مکاشفات بوده اند ولی با این حال یک وابستگی هایی داشتند. مثلا بعضی هایشان وابستگی شدیدی به سیگار و قلیان داشتند. مگر این دنبال هوای نفس رفتن نیست؟ اصلا چرا از اول سراغ این چیزها بروند که بعد عادت بکنند؟ استاد بحث من سر ضرر سیگار و قلیان نیست، سر وابستگی و تعلقی است که به این چیز ها داشته اند ولی با این وجود انسان های عارفی بودند و بعصا به عوالم دیگر هم ورود پیدا کرده اند. این تناقص چگونه جواب داده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بزرگان در فضای دیگری به چنین موضوعاتی می‌نگرند و بیشتر جنبه‌ی تفریحی برای کم‌کردنِ فشار روح در آن زمان داشته است و نه جنبه‌ی اعتیاد که امروز مورد بحث است. موفق باشید

18945
متن پرسش
پیشگفتار و خلاصه ی کل مباحث: مسئله‌ی ولایت در اسلام موضوعی است که در اصل مزبوط به خداوند متعاله و هیچ یک از بندگان بر دیگران ولایتی ندارند مگر به اجازه و دستور خداوند. بنابر این اگر برای پیامبر و امام و فقیه ولایتی تعریف میشه ذیل همین ولایت هست و لاغیر. و ولایت خداوند بصورت تکوینی است، یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم تحت ولایت الهی هستیم. این موضوعی است اساسی که وقتی در باره‌ی ولایت مخلوقات بر دیگر مخلوقات سخن می گوییم حواسمان باشد که این ولایت مطلقه نیست! بلگه مشروط است و شرطش هم احکام الهی است. درباره‌ی معصوم علیه السلام چون این قابلیت کامل است و به صورت کامل و دقیق و بدون خدشه قادر به استنباط احکام الهی در مرحله‌ی فهم و عمل هست، ولایت معصوم ولایت الهی است که معصوم علیه اسلام در کنار قرآن، تنها وسیله‌ی ارتباطی ما مخلوقات محجوب با خداوند متعال است. اما درباره‌ی دیگر انسان‌ها مطمئناً بر اساس تقربشان به معصوم این موضوع قابل دقت و بازنگری و کنترل بیشتری است و مهمترین عامل کنترلی همین رفتار و کلام معصوم و قرآن کریم است، در واقع معصوم علیه السلام در نقش پدر برای جامعه است و وقتی که در غیبت به سر می‌برد، جامعه موظف به انتصاب و انتخاب شخصی است که نقش ولایت معصوم را در حد مقدورات خودش برای جامعه بازی کند و این شخص نقش برادر بزرگ را بازی می‌کند و نه پدر، بنابر این باید با روش‌های مختلف دائماً این شخص و رفتارش و تصمیماتش توسط دیگر برادران تحت نظارت باشد. این مطلب در مورد ولایت فقیه درست است؟ استاد بزرگوار لطفا راهنمایی بفرمایید. با سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است فقیهی که در جایگاه ولایت فقیه قرار می‌گیرد به جهت خلوص خاص خود منوّر به ولایت تکوینی ذیل ولایت تکوینیِ امامان باشد، ولی ولایت فقیه یک موضوعِ تشریعی است از آن جهت که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم تشریعی خداوند است. موفق باشید

18873
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: حضرت استاد جوانان نسل نو بسیار تن پرور و راحت طلب شده اند. حال پرسش اینجا مطرح می شود که حضرت حجت (عج) در این وضع با تکیه بر چه کسانی می خواهند ریشه ظلم را برکنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نسلی متوجه رسالت تاریخی خود شود و انگیزه‌ی تاریخ‌سازی در مقابل تمدن استکباری در او شکل بگیرد؛ آن نسل همه خرازی و باکری خواهند شد. موفق باشید

18451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بزرگوار، لطفأ در مورد چانه زدن در معاملات، نظر قرآن و روایات چیست؟ با تشکر. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نباید مسلمان از کاسب مسلمان تخفیف آزاردهنده بخواهد مگر آن‌که متوجه باشد که از طرف فروشنده به نحوی از قیمت معمول کالای خود را بیشتر قیمت‌گذاری کرده است. در این مورد است که روایت مربوطه توصیه به چانه‌زنی می‌کنند بدین معنا که کالا را در حدّ قیمت عرفی بخرند. موفق باشید

18188
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد عزیزتر از جانم سلام علیکم: نمی دانم چطور سوالم را تقدیم کنم؟ ببینید استاد نسبت یگانگی در عالم با درک آن و با احساس آن و با حقیقت آن متفاوت هست؟ چیزی که حقیر درک نموده ام این است که جز من چیزی در عالم وجود ندارد، یعنی من نیستم و خدا باشد و عالم هم باشد، این همه را یکی می بینم، من دم دستی ترین نامی است که می توانم به آن نسبت دهم، البته توجه به این دارم که حضرت حق بصورت من تجلی نموده است و در محل من، اما من احساس دوگانگی بین خودم و او نمی کنم، اینها همه هست اما اتفاق خارق العاده ای دردرون من نیوفتاده است، مثلا وسعت نفسی یا نماز با حضور تری یا درک عمیق تری از حقایق. اگر اینها وحدت هست پس اثرات و تجلیاتش کجاست؟ و یا اگر نیست پس این احساس یگانگی چیست؟ ممنونم بابت حوصله ای که به خرج می دهید. خدا پدر و مادر شما را بیامرزد. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفتک «صد هزاران خلق در زُنّار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد. صد هزاران جان و دل تاراج یافت / تا محمد یک شبی معراج یافت». این حالت را همچنان نگه دارید و باز با رجوع به حق به‌خصوص در عبادات خود را آماده‌ی یافتنی کنید که در جهان‌بودگیِ شما، شما را تا فنایی جلو ببرد که گفت: «در خدا گم شو وصال این است و بس / گمشدن گم کن کمال این است و بس. پیش شیری آهوئی بی‌هوش شد / هستیش در هست او روپوش شد» موفق باشید

11232

در موضوع شکبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر کسی دچار شک نسبت به عالم خارج از ذهن شد و این فکر که نکند چیزهایی که می بیندخیال باشد به ذهنش خطور کرد، به خود چه بگوید و چگونه استدلال کند تا از این شک رها شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این فرد باید خود را متوجه این امر کند که دلیلی ندارد خود را گرفتار چنین شک بنماید، در حالی‌که به طور طبیعی متوجه است عالم خارج واقع است و او احساس می‌کند. کسی که آب می‌خورد و سیراب می‌شود هرگز نمی‌گوید نکند من آب نخورده‌ام. بهترین دلیل بر وجود عالم خارج از ذهن همین‌که انسان این پدیده‌های خارجی را احساس می‌کند به همین جهت در سخنان قبلی عرض کردم این یک امر بدیهی است و بنا نیست ما به ادراکات بدیهی خود شک کنیم و یا به شکی که در این مورد پیدا می‌کنیم توجه نماییم. موفق باشید
8469
متن پرسش
با سلام .عشق را چگونه تعریف می کنید؟ماه رجب چکونه پرده از آن رخ گران می گشاید؟
متن پاسخ
8469- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مگر عشق تعریف‌کردنی است؟ به گفته مولوی: هرچه گویم عشق را شرح و بیان.......چون به عشق آیم خجل باشم از آن. گرچه تفسیر زبان روشنگرست.........لیک عشق بی‌زبان روشنترست. چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت.......چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت. او خود هر وقت صلاح دید نفحه‌ای بر جان طالبان حقیقت می‌وزاند، از ما عبودیت می‌خواهد و بس. موفق باشید
8044
متن پرسش
شما در جواب سوال "وقتی دلتون میگیره چکار میکنید؟"فرموده اید:"هزار تا کار هست؛ یکی را باید انتخاب کرد تا پیام فرشته‌ای که آمده ما را متوجه راه نورانی اُنس با خدا کند، با جایگزینی‌های پوچ زیر پا نگذاریم."یعنی هروقت دلمون میگیره و یا حتا افسره شدیم کار یه فرشته است؟یعنی من که اغلب اوقات دلم گرفته کار یه فرشته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. آن فرشته مأمور است که شما را متذکر کند تا راهی دیگر را انتخاب کنید و راه‌های آسمان را به قلب خود بگشایید زیرا «إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ». موفق باشید
29959
متن پرسش

استاد عزیزم سلام: خداوند شما رو برای جوانها حفظ کنه. استاد جان در جلسه ای بودیم یکی از مسئولین کشور استان داشتن مثالی میزدن در خصوص سرمایه اجتماعی، گفتن ببینید همین حاج قاسم سلیمانی، چرا بلند میشه پته میبره پیش آیت الله مصباح یزدی که امضاء کنه ایشون آدم خوبیه؟ چون فردا روز که کارش بهش گیر کرد به آقای مصباح، ایشون هواشو داشته باشه، وگرنه مگر خدا نمی دونه یک بنده خوبه یا بد؟ چرا آدم بره پته از علما بگیره. ما گفتیم آقای فلانی اینطور نیست، و ایشون میخواستن شهادت نامه علما رو در کفن بگذارند، چون بهرحال شهادت عالم اثربخشه. ولیکن اون آقا اصرار داشتن که نه، چرا باید حاج قاسم وقت بگذارد بره دونه به دونه با علما مذاکره کنه و پته بگیره در حالی که خداوند خودش عالم بالسر و الخفیاته و نیاز نیست کسی بنویسه که کسی چکاره اس، خودش می دونه.... و این بخاطر همراه کردن علما با اقدامات خود_ که البته همه، اقدامات خوبی بوده_ می باشد. خلاصه من نتونستم این رو بپذیرم. رفتم تحقیق کردم دیدم به جز همون حدیث شهادت ۴۰ مومن بالا سر جنازه، چیز دیگه ای نیومده. مایلم نظر حضرتعالی رو در خصوص اقدام شهید سلیمانی در امضاء و شهادت گرفتن از افراد در مورد خوب بودن خودشون رو بدونم. سپاسگزارم از لطف شما. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن آقای مسئول که می‌فرمایید متوجه‌ی ظرائف این نوع امور نیستند و نقش تعلق روح‌ها نسبت به همدیگر را که امثال شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با آن روح لطیف عرشی‌اش می‌فهمد؛ نمی‌فهمد. یکی از عظمت‌های روحی حاج قاسم را باید در درک چنین ظرایفی دانست که فردای قیامت چه بهره‌هایی از آن می‌برد که روح پاک چنین علمایی را با خود همراه دارد. در این مورد به مولای خود علی«علیه‌السلام» نزدیک است که آن حضرت هم چنین حساسیت‌هایی داشتند. موفق باشید  

26176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: حضرت استاد، ما در مجموعه ای رسانه ای، بنا داریم با تهیه مستندی در موضوع سقط جنین و با به تصویر کشیدن قباحت این عمل، آمار بالای سقط جنین را کاهش دهیم. خواستیم که در کنار نمایش جنبه پزشکی سقط جنین و جنبه احساسی این عمل شنیع، به موضوع رابطه روح با جنین نیز اشاره کنیم، چرا که معتقدیم یکی از علل جدی افراد برای سقط جنین، این است که می گویند جنین قبل از ۴ ماه، تکه گوشتی بیش نیست. با وجود اطلاع نسبی از مطالب حضرتعالی در خصوص موضوع جسمانیته الحدوث بودن نفس، خواستیم «گزاره» هایی مکتوب از حضرتعالی اختصاصا در خصوص قباحت سقط جنین داشته باشیم، از باب اینکه اینطور نیست که جنین قبل از چهار ماه روح نداشته باشد و فقط تکه ای گوشت باشد. باشد که ان شاءالله با ارائه این دلایل در کنار کار احساسی و پزشکی، باب ورود به قلب برخی از افرادی که اقدام به این گناه کبیره می نمایند، باز شود. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنین از ابتدا موجودِ زنده‌ای است و از روح برخوردار است و آن روح، همچنان شدت می‌یابد تا در ۴ ماهگی روحی بر آن جنین القاء می‌شود که از نظر استعداد، استعدادِ انسان‌شدن دارد و به همین جهت اگر قبل از ۴ ماهگی سقط شود، قتل نفس انسانی به حساب نمی‌آید، ولی البته گناه و معصیت خود را دارد. موفق باشید

25686
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، ساز و کار استفاده از رسانه ها مثل فضای مجازی یا صدا و سیما، در عصر حاضر با توجه به رشد تکنولوژی در راستای اهداف دین مبین و ارزشهای توحیدی، چگونه باید باشد و نیروهای انقلابی چه افقی را در کار رسانه ای مد نظر قرار دهند؟ آیا صرفاً امروز این رسانه ها وسیله ای برای تفریح و ارتباط جمعی و گذراندن اوقات هستند (که حتی در صدا و سیما هم چنین رویکردی مشاهده می شود) یا می توان اهداف متعالی را در بستر همین رسانه دنبال کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عده‌ای به میدان آیند و هنرِ ارائه‌ی آن‌چه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد. موفق باشید

نمایش چاپی