باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اولیاء معصوم بالاخره در زمین نیز حاضرند، به نظر میآید باید بین مقام نور عظمت آنها که مقامِ هدایتگری آنها میباشد، و وَجهِ طبیعی و زمینی آنها تفاوت قائل شد. مقام نور عظمت آنها، فوقِ بهشت و زمین است تا بحثِ هبوط بخواهد مطرح باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در قسمت اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» عرض شد موضوعِ ضرورت ولایت فقیه به صورتی که در صدسالهی اخیر مطرح شد و امثال ملا احمد نراقی در کتاب «خزائن» متذکر آن شدند؛ مربوط به شرایطی است که در موضوع اجتماع پیش آمده که حاکمیتِ جامعه به صورت خاصی در همهی امور جامعه حتی در تحصیلات افراد نقش دارد و این غیر از شرایطی بود که مکتبخانههای گذشته داشتهاند. آری! ولایت فقیه در چنین شرایطی، چنین نحوه ضرورتی را پیدا کرد وگرنه همواره ولایت دینی در جامعهی ما جاری بوده است و حال که باید حاکمیت به صورت خاصی به صحنه آید ولایت دینی نیز به صورت خاصی که عنوان آن ولایت فقیه به صورت امروزی است، به صحنه آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیال، یکی از ابعاد وجودی انسان است و باید آن را تربیت کرد 2- روح با تقیّد بر شرع الهی، محل تجلیات انوار معنوی میشود و عملاً خیالش عکس انوار بستان الهی میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آلزایمر یک بیماری است که موارد جزئی مورد نیاز زندگی را از صحنهی حافظه میبرد. ولی در پیری انسان موارد جزئی زندگی را که چندان مورد نیاز نیست با نظر به امور کلی، از آنها عبور میکند. و به همین جهت ملکات انسان در پیری از دست نمیرود همانطور که آن ملکات در قیامت برای او باقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان آن جمله را توجیه دینی کرد از آن جهت که نظر به تعالی حضرت حق مطرح است و به آسمان نظرانداختن در این رابطه قابل توجیه است بهخصوص برای افرادی که فطرتاً متذکر خدا هستند، میتواند تذکر خوبی باشد و لازم نیست این نوع نظرانداختن به آسمان به معنای غفلت از حضور خدا در همهجا و در همهی زمانها باشد زیرا توجه به خدا شدت و ضعف دارد و یک حالت در آن حاکم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی» از آیت اللّه خامنهای سعی کرده مبانیِ اصلی دین را مطرح کند تا هرکدام از آن مبانی به خودیِ خود به عنوان یک بستری برای تحقیق محققان قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در آیهی مذکور نظر به کتاب خدا و جایگاه آن دارد، و عدمِ کتمان کتاب را با تبیین آن مدّ نظر قرار میدهد؛ به نظر میرسد آیهی مذکور به هویت وحی و جایگاه کلی آن نظر داشته باشد که مسلّم یکی از فروعات آن طرح وظایفِ عملی هرکس نیز هست و این فرعِ بر توجهدادن به معارف الهی و بصیرت تاریخی است که هرکس میتواند از قرآن بگیرد. موفق باشید
با سلام: نظردون در مورد سخنان آقای مهدی نصیری در مورد پیامد های مقدس سازی یک نظام سیاسی، چیست؟ پیشتر در پی سخنان آقای رییسی در مورد قدسی بودن جمهوری اسلامی، نوشتم (اینجا) که هیچ نظام سیاسی ای حتی حاکمیت معصوم، به دلیل خطاهایی که ممکن است از سوی کارگزاران غیر معصوم رخ دهد، قدسی نیست و هیچ حاکمی نمی تواند با مقدس دانستن حاکمیتش، باب انتقاد و اعتراض را بر مردم ببندد. در زمان حاکمیت امیرمومنان علیه السلام - که شخصا تجسم عصمت و عدالت و تقدس بود - فردی یهودی (یا مسیحی) از آن حضرت به قاضی شکایت می برد و زرهِ حضرت را از آن خود می داند و از آنجایی که حضرت برای اثبات مالکیت خود شاهدی نداشت، قاضی حکم به مالکیت یهودی می دهد و علی (ع) می پذیرد. (احقاق الحق و ازهاق الباطل، ص ۵۳۴) مقدس دانستن نظام سیاسی، پیامدهای سنگینی برای مردم و امر مقدس (خداوند و دین او) دارد و از این رو جامعه اسلامی باید در برابر قدسی سازی حکومت و حاکمان حسّاس باشد. از جمله این پیامدها عبارت است از: 🔻۱. حکومت مقدس، خویش را معیار حق و باطل قرار می دهد و اگر سخن از دین و شرع هم بگوید، قرائت خویش را ناب و غیرقابل چون و چرا می انگارد. 🔻۲. نظام مقدس به نحوی خودمعیار، تولید معرفت و حقیقت می کند و مرز حق و باطل و علم و شبه علم را به هم می ریزد. 🔻۳. حاکمیت مقدس در هر چالش و اختلافی، خود را محق می داند و طرف مقابلش را و لو اکثریت مردم و جامعه جهانی باشند، گمراه، فریب خورده و فاقد بصیرت اعلام می کند. 🔻۴. تقدس یک نظام با جمهوریت و دموکراسی ـ که امری زمینی و البته مورد توصیه دین است ـ قابل جمع نیست و اگر بین تمایل و خواست مردم با خواست نظام تعارضی پیش بیاید، حق با نظام است. 🔻۵. در نظامهای مقدس، تک صدایی، تک خوانشی، تک حزبی و انواع تکها، ارجحیت و سیطره پیدا می کنند. 🔻۶. نظام مقدس برای حفظ هژمونی خود، توجه ویژه به مظاهر، مناسک و پوسته های دینی دارد و بعضا از تحریف و دستکاری مناسک به نفع خویش ابائی ندارد و تا آنجا که بتواند افراد و آثار مقدس جعل و خلق می کند. 🔻۷. انسانها یا نظامها به میزانی که خود را زمینی و در معرض خطا و اشتباه بدانند، به همان میزان به استفاده از خرد جمعی احساس نیاز می کنند اما اگر خویش را در هاله ای از تقدس بدانند، نیازی به استفاده از تجربه و اندیشه دیگران نمی بینند. 🔻۸. نظام مقدس میل وافری به تولید دشمن دارد، چرا که وجود دشمن حقیقی یا فرضی، برای او در دوگانه حق و باطلی که او در آن نمایندگی تام الاختیار جبهه حق را دارد، مشروعیت آفرینی مداوم می کند. 🔻۹. در نظامهای مقدس، نظارت و حسابرسی از افراد و نهادهایی که در کانون تقدس قرار دارند و یا به آن وابسته اند، غیرضروری و بعضا جسارت به امر مقدس اعلام می شود. 🔻۱۰. حکومت مقدس، کنترل، مداخله و صیانت اجتماعی حداکثری را برای خود قائل است، چرا که نگاهی از بالا به پایین داشته و طبیعتا هر گونه کنترلی را موهبتی الهی در حق مردم می داند. 🔻۱۱. در نظامهای مقدس، نهادها و شیوه های امنیتی و مسائل را امنیتی کردن، جایگاه ویژه ای می یابد، چرا که هر حرف و حرکت مخالف، تعرض به امر مقدس محسوب شده و مستوجب سرکوب و مجازات دنیوی و اخروی است. 🔻۱۲. در نظامهای مقدس چون حاکمان خود را از خطا و فساد منزه می دانند، مساله موقت بودن قدرت، ضرورت خود را از دست می دهد و میل شدیدی به دائمی بودن ریاستها وجود دارد. 🔻۱۳. نظام مقدس می تواند بدترین فسادها و ناکارآمدیها را به استناد قدسی بودن خود کم رنگ و غیر مهم جلوه دهد و با پمپاژ تقدس بر آنها رنگ بپاشد . 🔻۱۴. آنان که منتقد و یا مخالف نظام مقدس می شوند در اذهان حامیان نظام، دشمن خدا و دین قلمداد می شوند و گاه در معرض بدترین قضاوتها قرار می گیرند. 🔻۱۵. تظاهر و ریاکاری در نظامهای مقدس و جامعه تحت حاکمیت آن، سکه ای رایج می شود. 🔻۱۶. استبداد دینی ـ که به تعبیر فقیه والا مقام نایینی (متوفی 1355 ق) در رساله سیاسی شاهکارش «تنبیه الامه و تنزیه الملة»، بدترین نوع استبداد و از مصادیق الحاد و زندقه است ـ محصول نظامهای سیاسی مقدس است که خود را از تقید به موازین عقلی، شرعی و عرفی آزاد و مالک الرقاب مردم می دانند. 🔻۱۷. تن ندادن و یا سخت تن در دادن به تغییر و بازنگری، از دیگر ویژگیهای نظام سیاسی مقدس است، چه آن که بازنگری و تغییر به معنای پذیرش اشتباه است؛ و مگر نظامهای مقدس اشتباه می کنند که تن به تغییر بدهند؟! 🔻۱۸. و بالاخره، یک نظام مقدس می تواند موثرتر از هر نظام عرفی، سکولار و لاییک، مقدسات حقیقی مانند خداوند، دین، پیامبران و رهبران معصوم را بی اعتبار کند و جامعه را برای شورش علیه هر امر مقدس واقعی و غیر واقعی آماده سازد، نظیر آنچه در غرب و اروپا در واکنش به حاکمیت و مرجعیت مقدس کلیسا و پاپها در قرون وسطی رخ داد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این عین مشکلی است که آقای دکتر سروش نیز به میان آوردهاند که چون مثلاً المیزان، قرائت بشر است از یک متن مقدس، پس المیزان و امثال المیزان مقدس نیست. در صورتی که به قول صاحبنظران آیا جملات علامه طباطبایی و نسبتی که با قرآن دارد، با جملهای که مثلاً شخصی بگوید: «آنکه در جوی میرود آب است»؛ در یک حدّ و اندازه میباشد؟ یا با اینکه جملات علامه قرائت ایشان است از قرآن، نسبتی با قداست متن قرآنی دارد که آن جمله آن قداست را ندارد. در موضوع نظام مقدس جمهوری اسلامی بحث در نسبتی است که آن نظام با قرآن و توحید و سیره اولیای الهی دارد در مقایسه با نظامهای سکولارِ دنیا. و اتفاقاً در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» در صحبتی که با شرکتکنندگان کنفرانس اسلامی داشتند به صورت عالمانهای در نقد چنین نگاههایی فرمودند: «از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصههای مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّنسازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفهای ندارد، امکانی ندارد؛ در مدیریّت جامعه نقش ندارد، در تقسیم قدرت و ثروت در جامعه، اسلام نقشی ندارد؛ اقتصاد جامعه، مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست؛ یا مسئلهی جنگ، مسئلهی صلح، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل بینالمللی. گاهی میشنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئلهی سیاست خارجی و مسائل بینالمللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئلهی اشاعهی خیر، اقامهی عدل، مقابلهی با شُرور، مقابلهی با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینهها، اسلام کارهای نیست. در این عرصههای مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده، اینها دیگر بحثهای مربوط به صحبت امروز من نیست».
و سپس با مطرح کردن آیات قرآن به صورت بسی عالمانه روشن نمودند که اگر کسی معتقد به قرآن باشد نمیتواند از حضور نظامی که بر دستورات الهی تأکید دارد، منصرف گردد. در جلسه اخیر مربوط به سوره «دهر» در این مورد عرایضی شده است که إنشاءالله میتواند مفید باشد[1] از آن جهت که این مسئله مهمی است و به نظر میآید بعضیها به جهت ضعف فکری که منجر به بریدن آنها از نظام اسلامی شده است، هم اکنون به جای آنکه خود را ملامت کنند، نظام اسلامی را بدهکار میدانند. موفق باشید
[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/8392
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک عرفانی، سالک نظر به توحید حضرت حق دارد و سعی میکند خود را نفی کند تا حضرت حق در همهی ابعاد وجودی او به ظهور آید. به همان معنایی که در حدیث شریف قرب نوافل مطرح است. ولی در روش مرتاضها نظر به نفس و قوای نفس میشود و این امری نیست که در عرفان جاری میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت سلیمان، اطلاعات بنده در همان حدّی بود که شایع است باید آن کاخ و بنا در اورشلیم باشد که به یک معنا مسجدالاقصی مدّ نظر است و چیز بیشتری نمیدانم. و این در استقبال از سؤال جنابعالی بود که چرا از سایر پیامبران آثاری نمانده که عرض شد نقش انبیاء تربیت نفوس بود و اینکه امروز مردم جهان بیگانه از تأثیر انبیاء نیستند، حتی در همان کشورهایی که به ظاهر متجددند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بهتر است به آن دانشآموز گفته شود به خاطر احترام به پدرش، پیشنهاد پدر را بپذیرد زیرا موجب پاداش چند برابر برایش میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باطنش همان صورت ذهنی است؛ ربطی به حلال و حرام بودن ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که چرا در عین حضور در جامعه، پایبند به عفاف و حیای خود نباشید. چارهی کار، فرار از فعالیتهای اجتماعی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در ابتدا چند سوره را با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید و سپس به متن تفسیر «المیزان» رجوع کنید تا با آمادگی بیشتر، رابطه برقرار شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح این غزلیات، خودش یک کاری است جدا از جوابدادن به سؤالات کاربران. و بنده چنین فرصتی برایم نیست که بر اساس نظر کاربرانِ محترم وارد این نوع کارها شوم، مگر همان تعریفی که در مورد شرح غزلیات حافظ برای خود وظیفه کردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مودّت و رحمتی که بین زن و مرد در اثر ازدواج پیش میاید به خودی خود میتواند مسیر گشودهشدن دلدادگیِ به حق شود. اگر با موضوع درست برخورد شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را که به صورت کلّی سؤال میشود باید در کتابهایی مثل کتابهای شهید مطهری و مرحوم صفائیحائری دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شعر از جناب مولوی است در دیوان شمس تبریزی. واقعاً مولوی در دیوان شمس، روی زمین نیست، همواره در حالِ پرواز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. ولی بعضی موارد موضوعاتی داریم که به راحتی در تقسیمبندیِ علل اربعه نمیگنجد. مثلاً آیا باید بگوییم خداوند علل فاعلی است یا علل غائی؟ و آیا تجلیاتِ اسماء الهی را در کجای این علل چهارگانه قرار دهیم؟ سنن الهی انوار اسماء الهی هستند که همهی عالم را در برمیگیرند. پیشنهاد بنده در آن حدّ بود که مواظب باشیم همهچیز را در این تقسیمبندیها دنبال نکنیم. زیرا حقیقت، لزوماً در این تقسیمبندیها و روشهای منطقی نمیگنجد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی مبنی بر اینکه «انسان به انسان، انسان میشود» شده است. در هر حال آنچه سلوک را حقیقی میکند، حضور فعّال در اجتماع است با این هدف که خدا را در مناسبات خود حاضر کنیم. پیامبر ما «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «لا رهبانیة فی الاسلام» رهبانیت ما جهاد با استکبار است که مانع حضور خدا در مناسبات انسانی است. فرارکردن از کفر، راهِ چاره نیست باید کفر را فراری دهیم چیزی که با انقلاب اسلامی محقق شد و جناب آقای دکتر سعداللّه زارعی در شمارهی اخیر روزنامهی کیهان در روز شنبه ۶ بهمنماه تحت عنوان «اخراج آمریکا از دایره قدرت» متذکر آن شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینطور جواب دادم:
23379- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً شواهد، حاکی از چیز دیگری است. به نظرم مطالب را در جای خود مطرح نمیکنند. بد نیست در این مورد به جلد دوم کتاب «خاطرات آقای رفیقدوست» که در بارهی بنیاد مستضعفین سخن گفتهاند، رجوع فرمایید. در هرحال برای خود بنده حقوق آقای سعیدی کیا نیز مسئله است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آنکه انسانها با داشتن فطرت الهی، این امکان در مقابلشان هست که از آن وجهِ تکوینی خود یعنی فطرت الهی دور شوند و قوهی واهمهی آن ها بر آنها حکومت کند، میتوان گفت اکثر مواردی که میفرمایید از این جنس است مگر آنکه عامل خارجی موجب شده باشد که در دورهی جنینی، روح نتواند بدن مناسب خود را تنظیم کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی خودش در هر مرحلهای خود را به صورت مناسب آن مرحله مینمایاند تا انسانها را از روزمرّهگیها نجات دهد. میماند که ما سعی کنیم پا به پای انقلاب جلو برویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش من نمیدانم خدا تعجب میکند یا نه؟! ! ولی تعجب میکنم که چرا شما دنبال این هستید که خدا تعجب میکند یا نه؟!!! بجای این حرفها باید با خدا به عنوان معبود خودمان رابطهی عبادیمان را دنبال کنیم. خدا تعجب میکند که چرا بندههای او دنبال آنند که او تعجب میکند یا تعجب نمیکند. موفق باشید
