بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23449
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: حضوری فعال در عرصه های اجتماعی در انقلاب اسلامی برای رسیدن به نهایت قرب الهی که محور تفکر جنابعالی است، تا اندازه ی آن را درک کردم، اما میخوام این مسئله را از یک زاویه ببینید و نظر مبارک رابفرمایید. ازاین زاویه که سلوک فردی در قیاس با سلوک اجتماعی بسیار مشکل و چالش برانگیز است، چرا که در سلوک فردی، تفکر و تصمیم شما فردمحور است و اساسا به حضور اجتماعی خود درحد یک صله رحم و خدمت جزئی به مردم می بینید، اما در سلوک اجتماعی چالش مهم اینجاست که وقتی بنا دارید، در عرصه های اجتماعی حضوری فعال داشته باشید، ناخوداگاه با توهمات و تعلقاتی هم چون «شهرت طلبی»، «قدرت طلبی»، «ریاست طلبی» و «فخرفروشی» در روح و روان انسان ظهور می کند، در واقع فعالیت خالصانه فرد را مخدوش می کند. بنظرم خالی از لطف نیست که یادداشتی پیرامون این مقوله بنویسید، و بفرمایید که مواجه با چنین احوالاتی چگونه است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی مبنی بر این‌که «انسان به انسان، انسان می‌شود» شده است. در هر حال آن‌چه سلوک را حقیقی می‌کند، حضور فعّال در اجتماع است با این هدف که خدا را در مناسبات خود حاضر کنیم. پیامبر ما «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «لا رهبانیة فی الاسلام» رهبانیت ما جهاد با استکبار است که مانع حضور خدا در مناسبات انسانی است. فرارکردن از کفر، راهِ چاره نیست باید کفر را فراری دهیم چیزی که با انقلاب اسلامی محقق شد و جناب آقای دکتر سعداللّه زارعی در شماره‌ی اخیر روزنامه‌ی کیهان در روز شنبه ۶ بهمن‌ماه تحت عنوان «اخراج آمریکا از دایره قدرت» متذکر آن شدند. موفق باشید

23134
متن پرسش
سلام: استاد سوالی در زمینه مباحث معرفت النفس دارم، علت وجود برخی ترس های مشترک بین انسان ها چیست؟ مثلا چرا اکثر خانم ها از موش یا سوسک می ترسند یا بیشتر افراد حتی از تصور تنها ماندن با یک جسد وحشت دارند، چنین ترس هایی دلیل منطقی و مشخصی ندارند و در این موارد خطر خاصی شخص را تهدید نمی کند، مطابق با مبانی معرفت النفس در حکمت متعالیه آیا برای این مسئله توجیهی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با قوه‌ی واهمه از صورت‌ها معنایی را کسب می‌کنند. بعضاً در ایجاد معنا شدت به خرج می‌دهند و معنایی که مطابق واقع نیست را در ذهن خود می‌آورند. از این جهت بعضی‌ها از صورت‌هایی مثل موش یا سوسک، معناهایی در ذهن خود می‌آورند که سختْ آزاردهنده است که البته با تقویت وجهِ عقلانی، قدرت آن صورت‌های ذهنی که واهمه ایجاد کرده است، ضعیف می‌گردد وگرنه بسیاری از انکشافات عرفا در إزاء همین قوه‌ی خوب واهمه است. موفق باشید 

22515
متن پرسش
سلام: با همکاران و مراجعه کنندگانی که فقط بعد مادی برایشان در اولویت است و می گویند: این چه انقلابی هست، همه چیز گران، مردم نون شب ندارند، پول نداریم دارو بخریم، پولها در سوریه خرج می شود، فساد کشور را گرفته، کی می خواهد درست شود ما که پیر شدیم و درست نشد و....» چگونه برخورد کنم و چه جوابی بدهم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در راستای یک حرکت الهی که بنا دارد از گردونه‌ی جاهلیت دوران خود عبور کند این مشکلات هست و مردم عادی این سخنان را به زبان می‌آورند. مگر بنی‌اسرائیل به حضرت موسی«علیه‌السلام» نگفتند قبل از تو این مشکلات بود، بعد از تو هم آن مشکلات هست. غافل بودند که تفاوت در سلطه‌ی فرعون بر آن‌ها بود و تحقیری که بر آن‌ها می‌شد. موفق باشید

22120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: در مورد جریان سعد معاذ که با وجود قربی که به ساحت مقدس رسول خدا صل الله علیه و آله پیدا کرده بود دچار عذاب قبر در اثر بدخلقی با خانواده شد سوالم این است که چرا اولا پیامبر گرامی به ایشان تذکر ندادند تا اخلاق رذیله خود را اصلاح کند و اهل نجات شود چون قطعا ایشان به تذکری که رسول خدا شخصا و مخصوص خود ایشان به ایشان می دادند جامه عمل می پوشاندند و دوم اینکه آیا غفلت و ارتکاب یک گناه به طور مداوم مگر انسان را کم کم به ورطه هلاکت و ظلمت نمی کشاند؟ لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً هم به جهت آموزه‌های دینی و هم به جهت آن‌که سیره‌ی پیامبر، سعدبن‌معاض مورد تذکر جهت آن رذیله‌ی اخلاقی قرار گرفته است 2- گاهی انسان‌ها در عین آن‌که در بستر حیات دینی خود تلاش می‌کنند، از یک رذیله نمی‌توانند به راحتی آزاد شوند. این فرق می‌کند که انسان‌ها به رذیله یا رذایلی میدان دهند تا بر انسان به طور کلی غلبه کند. موفق باشید

21878
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا مشابه مباحثی که در مورد رزق مادی انسان داشته اید آیات قرآن و احادیثی در خصوص رزق معنوی انسان وجود دارد؟ آیا می توان گفت رزق معنوی دارای سلسله مراتب است به اینصورت که در مسیر زندگی خداوند به بهانه های مختلف آن را در مسیر انسان قرار می دهد و در صورتی که انسان آن را ببیند و از آن استفاده کند و خود را ارتقا دهد وارد گام بعدی می شود و دوباره در آن مرحله خداوند رزق معنوی دیگری برای او قرار می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. به همین جهت باید با رعایت اخلاق و تواضع، شرایط بسطِ رزق معنوی خود را فراهم نمود. موفق باشید

19549
متن پرسش
با سلام‌ استاد عزیز: گاهی در آیات قرآن کریم می خوانیم که خداوند می بفرمایند که مثلا، آنها آیات مرا تکذیب کردند می خواستم بفرمائید که آیا منظور از این آیات یک شخص است؟ من کتابهای زیبای شما را خوانده ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی به جهت روح استکباری در مقابل حق از چشم ایمانی محروم گردد، در هیچ منظری او را نمی‌تواند ببیند، چه در آیات تکوینی و چه در آیات تدوینی. موفق باشید

19133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده با دوست صمیمی ام از امروز قرار گذاشتیم تا ۴۰ روز محاسبه نفس کنیم به خاطر یک علت خاص و الهی، من یک روز رو لیست کردم اما نمیدونم چه طوری تنبیه این گناهانی رو که کردم رو حساب کنم لطفا راهنمایی بفرمایید. اینم لیست یاد مرگ فقط ۲ بار نماز ظهر در بیرون، لغزیدن دل با دیدن صحنه های خیابانی حداقل ۲۵ بار لغزیدن دل در مکان آموزشی حداقل ۲۰ بار نماز مسجد، لغزیدن دل حداقل ۲۰ دفعه حرف لغو های امروز حداقل ۲ ساعت عدم حضور قلب در نمازها و عبادات حداقل نود درصد ریا در نماز حداقل پنجاه در صد در ضمن من حتما باید این نماز های ظهر و عصر و مغرب و عشا را در مکان های مد نظر بخونم چون شغلم اقتضا میکنه. خدا شما رو خیلی حفظ کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با کشیکِ نفس‌کشیدن متذکر لغزش‌ها هستید، و با مأیوس‌نشدن و انتظاراتِ زیاد از خودنداشتن، إن‌شاءاللّه پس از مدتی نتایج بسیار خوبی را می‌یابید. موفق باشید

18969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من واقعا شرمنده ام از خاطره ای که اینجا از شما خواستم ولی اول تماس گرفتم و گفتند که با استاد نه تلفنی و نه حضوری نمی توانید صحبت کنید، فقط از طریق سایت بپرسید. بخاطر همین من اینجا از شما راجع به خاطره سوال کردم. کسانی مثل شما موضوع ها وخاطرات خیلی خوبی از آن سالها دارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «با سرود خوان جنگ در خطه‌ی نام و ننگ» از آقای «نادر ابراهیمی» را دنبال کنید تا نه تنها خاطره‌ها بلکه تحلیل فرهنگی عمیقی نسبت به آن خاطره‌ها را برای شما به ظهور برساند. موفق باشید

18451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بزرگوار، لطفأ در مورد چانه زدن در معاملات، نظر قرآن و روایات چیست؟ با تشکر. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نباید مسلمان از کاسب مسلمان تخفیف آزاردهنده بخواهد مگر آن‌که متوجه باشد که از طرف فروشنده به نحوی از قیمت معمول کالای خود را بیشتر قیمت‌گذاری کرده است. در این مورد است که روایت مربوطه توصیه به چانه‌زنی می‌کنند بدین معنا که کالا را در حدّ قیمت عرفی بخرند. موفق باشید

13554
متن پرسش
سلام: گفته می شود به تعداد انفاس راه وجود دارد برای رسیدن به خدا آیا این حرف درست است به نظر اینجانب؟ راه دین فقط می تواند انسان را به کمال برساند از طرفی گفنه می شود «سبح لله ما فی السموات و ما فی الارض» همه موجودات دارند به سمت خدا می روند «انا لله و انا الیه راجعون» آیا انسانهای بد هم دارند به سمت خدا می روند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایتی که می‌فرماید: « الطرق‏ إلى‏ اللّه‏ الخالق، بعدد أنفاس الخلائق» نظر به سیر الی اللّه در متن شریعت دارد. به این معنا که هرکس در شریعت الهی قصد رجوع به حضرت حق دارد تفاوت در برداشت‌های از دین و عمل به آن متفاوت است، به تفاوت کثرت انسان‌ها. و در این مورد نباید انتظار داشته باشیم هرکس مثل ما سیر إلی اللّه داشته باشد. به خود إلی اللّه در روایات توجه کنید یعنی مسیری که به سوی خدا است، مگر انسان‌های بد مسیر به سوی خدا دارند؟ البته موضوع سیر تکوینی، موضوع دیگری است که این روایت به آن نظر ندارد. موفق باشید

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

28367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده جزوه های شما در مورد زن رو مطالعه کردم درست است که شما فرمودید در مورد حضور نرم زنان مسئله وجودی است پرسش نکنید اما من واقعا به راهنمایی شما محتاج ام واقعا مصادیق این حضور نرم چیه؟ دریافت بنده از صحبت های شما بیشتر کارهای فرهنگی و معلمی برای زنان است چون واقعا بعصی مشاعل مردانه هستند نمیشه نرم بود و زن اخلاق مردانه پیدا می کند مثل وکالت و پلیس برای زن، به نظر شما یه شغلی چون کارمند بانک یا ادارات دیگر چه رسالت تاریخی و فایدهای برای زن دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که با چه انگیزه‌ای وارد آن امور شوید. بالاخره در همان شغل‌هایی هم که می‌فرمایید اگر با همان روحیه‌ی نرم زنانه وارد شوید، و نه با روحیه‌ی مردانه؛ بعضی از نقیصه‌ها را که نیاز به روح زنانه دارد، مرتفع می‌کنید. موفق باشید

26567
متن پرسش
سلام علیکم: آیا همچنان با وجود رویکردهای دیگری که برای نفوذ و تهاجم علیه انقلاب برای نظام سلطه وجود دارد، همچنان تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و نفوذ فرهنگی اولویت و اهمیت دارد و افرادی که خود آماج نفوذ و تحت تاثیر جنگ فرهنگی اند و مغلوب این نبرد شده اند، تاثیر گذار و موثرند همانند اویل دوره جنگ نرم علی الخصوص دهه هفتاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال جنگ و نبردی در میان است با همان ابزارهایی که می‌فرمایید. ولی بحمداللّه در این طرف هم نوعی خودآگاهی در مردمِ ما کم و بیش به‌وجود آمده که طی فرآیندی مسیر کشور از گردونه‌ی تهاجم فرهنگی در حال عبور است هرچند در این جنگ، تلفاتی بس سهمگین در میان داریم، تلفاتی که از گرفتارشدنِ جوانان‌مان در دام آن تهاجم خبر می‌دهد. تلفاتی از دختران و پسرانِ آلوده به فرهنگ غربی که می‌توانند جهت احیای خود از آن پوچی افسرانِ جنگ نرم در مقابل فرهنگ غربی باشند، ولی هنوز می‌ترسند وارد این جبهه شوند. در حالی‌که تنها راه برای نجات از روزمرّگی، ورود به روحیه‌ی انقلابی‌‌بودن است. موفق باشید

25374
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامي: سوالي در باب قيامت داشتم و اينكه در نتايج حركت جوهري آنچه كه از بيانات شما متوجه شدم اين است كه عام ماده در جوهر خودش سير استكمالي را طي مي كند تا به نهايت خودش مي رسد كه قيامت است. از طرفي هم در حكمت متعاليه عوالم را رتبتي مي دانند بدين منظور كه عوالم در شدت ظهوراتشان، با هم اختلاف دارند، از طرف ديگر وقتي مي گوييم كه عالم مظهر فيض و فضل وجود است بر اساس همين هم بايد عوالم را قديم دانست هر چند كه در عالم ماده خلقت بدين شكل شايد نبوده باشد اما از قديم بوده است. از طرفي هم در احاديث داريم كه قيامت الان حاضر است (پس با توجه به فهم بنده از بيانات شما چند نتيجه به وجود مي آيد) ۱. قيامت به معني از بين رفتن عالم ماده و يا تغيير در جوهر نيست بلكه انسان ها در ذات خودشان توجه به باطن عالم مي كنند و وقتي قيامت شود عالم دنيا هم خواهد بود و از بين نمي رود. ۲. حركت جوهري مادام تا ابد در سير تكاملي به سر خواهد برد و تمامي ندارد. ۳. خاتمه اي براي خلقت انسان نبايد در نظر گرفت. ۴. در بيانات حضرت علامه در رساله رتق و فتق در نتيجه چهاردهم اينگونه برداشت مي شود كه حضرت آدم (ع) در زمين بوده اما وقتي از وحدت به كثرت توجه مي كند خودش را در عالم ماده و ماديات مي بيند و از آن قيامت و برزخ خودش خارج مي شود، براي مثال وقتي عارفي در قيامت خودش به سر مي برد نه بدين معني كه بدن مادي ندارد بلكه توجه تام به قيامت و جلوه احدي خداوند دارد و اگر توجه به قيامت داشته باشد و امورات مادي هم انجام دهد به معني تنزل و اگر توجه اش از قيامت منصرف شود و به ماده توجه كند هبوط رخ مي دهد. (آيا درست است؟) اگر اين معني درست باشد انسان وقتي مي ميرد و به خاك تبديل مي شود چگونه در عالم ماده مي تواند باشد؟ ۵. همانطور كه امر انسان از قديم بوده است خلقت انسان ها نيز از قديم بوده است (اگر اين مطلب درست است آيا در هر دوره كه رتق و فتق مي شود و دوباره دحو الارض پديد مي آيد انسان هاي آن دوره همين انبيا و اوليا اي كه براي ما آمده است مي آيند يا خير؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن روایت که می‌فرماید: «الف الف آدم ابوالبشر» داشته‌ایم و با توجه به حرکت جوهری عالم متوجه می‌شویم، عالم ماده با حرکت جوهری خود به قیامت تبدیل می‌شود و باز با نظر به تعطیل‌نشدنِ تجلی، عالم دیگری تجلی می‌کند با آدم ابوالبشرِ دیگری.

در مورد فرمایش علامه، آری! آن آدم که در ابتدای خلقت، خود را در آغوش حضرت حق در برزخ نزولی یافت با نظر به شجره‌ی ممنوعه یعنی عالم کثرت، هبوط خود را که احساسِ حضور در عالم کثرات است شروع کرد. عرایضی در این مورد در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» شده است. موفق باشید

24969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: در موضوع معرفت النفس ۱. وقتی ما عالم خارج را درک می‌کنیم و احساس می‌کنیم به صورت بدیهی وجدانی و بدون تفکر و توجه درک و احساس خارج بودن اشیا را داریم، اما موقعی که ناخودآگاه و بدون اختیار و اراده قبلی تخیل می کنیم و خطوراتی سراغ ما می آید به صورت بدیهی وجدانی درک و احساس درونی بودن تخیل را نداریم به جز اینکه توجه کنیم و به خود بیاییم که متوجه می‌شویم در خیالات بودیم، در صورتی که تنها وقتی که اختیارا و به خواست خودمان خیال کنیم، در همان لحظه تخیل، می دانیم در حال خیال کردنیم، چرا این علم به درونی بودن تخیل و خطورات را در زمانی که تخیل و خطورات ارادی وآگاهانه و اختیاری نیست نداریم؟ آیا این به این دلیل است که آن خطورات و خیالات غیر ارادی و دفعتا و جبری حقیقتا از خارج از نفس من است، که یا القا شیطان است یا الهام ملک، و به خاطر همین ما آن خطورات و خیالات را درونی احساس نمی‌کنیم چون حقیقتا درونی نیست و نجوا و القا یا الهام است؟ ۲. حال اگر این خطورات و خیالات غیر ارادی و خارج از اختیار از جانب شیطان و ملک می باشد، چگونه می توان خطورات و خیالات و الهام های ملکی را بیشتر کرد و خطورات و خیالات و القائات شیطانی را به حداقل و حتی صفر رساند؟ متشکرم از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. همین‌طور که در روایت از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «إنّ فی ایام دهرکم نفحات»، آری! الهاماتی از مَلَک به ما می‌رسد همچنان که وسوسه‌ها و القائاتی از شیطان در «عُقَد» و اندیشه‌های ما در میان است ولی در هر حال آن‌چه مورد پذیرش و نپذیرفتن آن‌ها می‌شود در درون ما است و زمینه‌هایش را ما فراهم می‌کنیم و از این جهت از اختیار ما بیرون نیست. موفق باشید

24875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد و تمامی دست اندرکاران گروه فرهنگی المیزان. عرض معذرت به جهت مزاحمتم. استاد چون جستجو کردم و نیافتم در بخش سوالات می پرسم. استاد به شخصی توصیه فرمودید که دستگاه فکریش رو بر اساس آرا و اندیشه های امام خمینی (ره) و علامه طیاطبایی (ره) بنا کند. دو بزرگواری که فرمودید هر دو ایشان از علمای عالم دار هستند. استاد من اهل شوشتر هستم و آثار علامه محقق و صاحب قاموس الرجال شیخ محمد تقی شیخ شوشتری (ره) (که متاسفانه بسیار در حق ایشان و شناختن ایشان و وسعت علمی پهناور ایشان به جامعه تشیع و بخصوص نسل جوان کوتاهی شده است) دسترسی دارم. کتب ایشان به غیر از علم رجال دو جلد در تفسیر قرآن (باعنوان حواشی مصحف) مواعظ (۴ جلد) در اخلاق، قضاوتهای امیرالمومنین (ع) و کتب دیگر ایشان از ارزش بالایی برخوردارند و آیت الله شبیری زنجانی ایشان را با عنوان حسنات دهر خطاب می کنند و مرحوم شریعتی ایشان را کوهی از علم می دانند. و کاری که متاسفانه موفق به انجامش نشدند، تهیه یک دور تفسیر در قرآن بود. استاد عرض بنده طولانی شد. حال پرسش بنده این هست که مطالعه آثار ایشون می تواند یک خط فکری برای بنده ایجاد کند و امثال بنده را از ظلمات جهل به روشنایی علم برساند یا خیر؟ استاد بنده قصد ارسال یک نسخه از کتاب جلوه فضل و فضیلت نوشته ابوالقاسم اعتبار از نزدیکان مرحوم علامه شیخ که شرح احوالات آن بزرگوار هست رو خدمتتان ارسال کنم، ولی نمی دانم می شود یا خیر. ۲. استاد کتب مرحوم آقا مجتبی تهرانی (ره) برای پیدا کردن خط فکری مذکور چگونه است؟ شرمنده به جهت طولانی شدن عرایضم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که متوجه‌اید حقیقتاً در فرهنگ تشیع اقیانوس‌هایی از علم و معرفت هست که بسیاری از آن‌ها گمنام‌اند و متأسفانه دسترسی به آن‌ها مشکل می‌باشد. اگر بدانم چگونه می‌توان به تفسیر آن استاد عزیز دست پیدا کرد، خودم اقدام می‌کنم. ۲. نوشته‌ها و سخنان مرحوم آقامجتبی تهرانی در امر اخلاق، بسیار کارساز است. موفق باشید

23998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی: انس با قرآن و آشنایی با مفاهیم عمیق آن همواره یکی از بزرگترین آرزوهای من بوده که متاسفانه تا الان محقق نشده است. قصد داشتم از نمایشگاه کتاب تفسیر المیزان را تهیه کنم بلکه بتوانم روزی چند خط بخوانم و با وجود مشغله شدیدی که بخاطر شغلم (هیات علمی پژوهشی دانشگاه در رشته داروسازی) دارم، مصمم هستم که این وقت را فراهم سازم ولی نمی دانم از کجا شروع کنم. سوره خاصی را توصیه می فرمائید و اصلا این راه را صحیح می دانید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

23901
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. سعید هستم از گرگان. مدت کوتاهیه با کانال استاد آشنا شدم. امشب که سری زدم به کانال به سوال و جواب ۲۳۸۸۹ برخوردم که استاد جواب رو در قالب شعری دادند. خیلی دلنشین بود. با خوندن این شعر طوری منقلب شدم که صدای گریه ام تا آخر شعر بلند بود. این شعر از کیست؟ عزیزان کاش میشد صوت خوندن این شعر رو با صدای استاد در کانال داشته باشیم. علت چیست که بعضی شعرها اینطورند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شعر از جناب مولوی است در دیوان شمس تبریزی. واقعاً مولوی در دیوان شمس، روی زمین نیست، همواره در حالِ پرواز است. موفق باشید

23632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده به این نتیجه رسیدم سکوت خیلی کار راه اندازه طوری که اکثر مواقع مایل به حرف زدن نیستم امکان خطای این امر کجا و چطور میتونه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. انسان تنها در جایی که احساس وظیفه بکند باید سخن بگوید. موفق باشید

23539
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: استاد جان در مورد سوال ۲۳۵۳۲ می خواستم عرض کنم که قصد بنده این بود که ثابت کنم این سنن الهی علل فاعلی هستند و از میان اقسام علل فاعلی، فاعل طبیعی (غیر علمی) هستند مثل قانون جاذبه زمین تا به این نتیجه برسم که این قوانین تکوینی بوده و در بافت عالم تعبیه شده اند و فرقی میان مومن و کافر نیست و هرکس به این سنن عمل کند، چه به این سنن علم و اعتقاد داشته باشد چه نداشته باشد، به نتیجه آن خواهد رسید. به نظر شما اصلا این نتیجه در مورد سنن الهی درست است یا خیر؟ و در صورت درست بودن به نظرتان از چه راهی غیر از علل اربعه قابل اثبات است؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. ولی بعضی موارد موضوعاتی داریم که به راحتی در تقسیم‌بندیِ علل اربعه نمی‌گنجد. مثلاً آیا باید بگوییم خداوند علل فاعلی است یا علل غائی؟ و آیا تجلیاتِ اسماء الهی را در کجای این علل چهارگانه قرار دهیم؟ سنن الهی انوار اسماء الهی هستند که همه‌ی عالم را در برمی‌گیرند. پیشنهاد بنده در آن حدّ بود که مواظب باشیم همه‌چیز را در این تقسیم‌بندی‌ها دنبال نکنیم. زیرا حقیقت، لزوماً در این تقسیم‌بندی‌ها و روش‌های منطقی نمی‌گنجد. موفق باشید

22935
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام، زیارتتون قبول درگاه حق. استاد گرامی اینکه در مورد بعضی اعمال می‌فرمایید در منظر امام (ع) یا استاد انجام دهید دقیقا منظورتان چیست؟ و چه اعمالی را توصیه می فرمایید به این صورت انجام دهیم؟ آیا کل زندگی را هم می شود به این صورت پیش برد؟ ضمنا می خواستم خواهش کنم لطف نموده و سوال ۲۲۸۳۲ را هم پاسخ بفرمایید. با تشکر و آرزوی عمر با عزت برای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است انسان در هر کاری صورت ایده‌آل و آرمانی آن را در نظر بگیرد. در عبادات، صورتِ آرمانی عبادات امامان هستند. آری! سیره‌ی امامان نیز صورت ایده‌آل زندگی است. سؤال مذکور این‌طور جواب داده شده: ۲۲۸۳۲- باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید جسم فرزند قوی باشد ولی بدونه افراط و تفریط و بدون تشویق به پرخوری باید این امر انجام گیرد. موفق باشید

22572
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: استاد شما در کتاب «انقلاب اسلامی برون رفت از عالم غربی» ذکر کرده اید که اگر شرایط جامعه به نحوی باشد که در آن حیات دینی وجود داشته باشد و زمامداران جامعه کاری در امور مردم نداشته باشند و امور در دست روحانیت باشد، مسئله ولایت فقیه حس نمی شد. اینکه در این زمانه چون تمام شئونات جامعه در دست زمامداران قرار می گیرد برای این که حیات دینی در تمام شئون جاری شود نیاز به ولایت فقیه داریم. حال سوال بنده این است که اگر در آن زمان مسئله ولایت فقیه مطرح نبود چون امور در دست روحانیت بود نه زمامداران آیا به تمام شئون حیات دینی وجود داشت و ما دیگر به انقلاب اسلامی نیاز نداشتیم؟ آیا برای ایجاد جامعه اسلامی همین که دولتمردان و حاکمان نقشی در امور جامعه نداشته باشند و امور در دست عالمان دینی باشد می شود تمدن اسلامی ایجاد کرد؟ دیگر نیازی به حاکمیت اسلامی نداریم؟ این سوالات برای بنده در حین مطالعه کتاب «انقلاب اسلامی برون رفت از عالم غربی» ایجاد شده. شاید بنده فهم درست از این موضوع نکرده باشم. ممنون استاد. بنده را راهنمایی کنید که مطلب کتاب را درست درک کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم‌چنانکه در قسمت اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شد موضوعِ ضرورت ولایت فقیه به صورتی که در صدساله‌ی اخیر مطرح شد و امثال ملا احمد نراقی در کتاب «خزائن» متذکر آن شدند؛ مربوط به شرایطی است که در موضوع اجتماع پیش آمده که حاکمیتِ جامعه به صورت خاصی در همه‌ی امور جامعه حتی در تحصیلات افراد نقش دارد و این غیر از شرایطی بود که مکتب‌خانه‌های گذشته داشته‌اند. آری! ولایت فقیه در چنین شرایطی، چنین نحوه ضرورتی را پیدا کرد وگرنه همواره ولایت دینی در جامعه‌ی ما جاری بوده است و حال که باید حاکمیت به صورت خاصی به صحنه آید ولایت دینی نیز به صورت خاصی که عنوان آن ولایت فقیه به صورت امروزی است، به صحنه آید. موفق باشید

21914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ما باید به چه فکری یا فردی یا گروهی یا .... دشمن باشیم و با چه گروهی دوست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن واقعی انسانیت کسی است که صد عن سبیل اللّه بکند. یعنی نه‌تنها منکر حق است، بلکه مانع رسیدن حق به مردم می‌شود و بقیه را اعم از کسی که مستضعف فکری است یا مؤمن راستین، یا باید برایش دلسوزی کرد و یا باید او را دوست داشت. موفق باشید

21817
متن پرسش
سلام استاد: در گفتن اذکاری که ائمه عددی برای ما مشخص ننموده اند باید چه تعداد آن ذکر را گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه قلب همراهی کند می‌توان با آن اذکار مأنوس بود. در روایت داریم: «سیّد الکلام، ذکر لا إله إلا اللّه» است. موفق باشید

21693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: لطفا نظرتان را درباره این جمله علامه مجلسی که درباره حکما و فلاسفه در خصوص اعتقاد به بهشت دنیایی گفته بفرمایید «از دیگر اعتقادات فلاسفه در مساله معاد این است که آنان برای بهشت و جهنم و ثواب و عقاب عینیت خارجی قائل نبوده و آنها را امری ذهنی و عقلی و از مقوله ادراک می دانند. به این معنا که می گویند بهشت و جهنم عبارت است از ادراک امور خیر و لذیذ و یا ادراک امور شرّ و آزار دهنده، نه آن که واقعا در عینیت خارجی ما چیزی به نام بهشت و حور و قصور و فواکه و یا چیزی به نام جهنم و آتش و انواع عذابهای مادی و عینی داشته باشیم.» یا این عبارت «زیرا که اعظم اسباب الحاد و تضلیل، فتح باب ایراد و تأویل است و عمده اسباب ایمان و یقین، انقیاد و تسلیم است» ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات اخروی بدن» شده است؛ با  تأمّل در آن جزوه معلوم می‌شود که جناب صدرالمتألهین روشن می‌کند که برداشت بعضی‌ها از آن نوع معاد جسمانی که حکما می‌گویند درست نبوده‌است. موفق باشید

نمایش چاپی