بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27820
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به روایت حضرت صادق (ع) در این باب که باطن شب قدر، حضرت صدیقه طاهره است و منظور از لیله همان وجود مقدس این بانوی بزرگوار است، این مطلب چه جایگاهی دارد که بیان می‌شود به این علت مقام حضرت زهرا مقام لیله القدری و نام ایشان فاطمه است که مردم از معرفت ایشان بریده اند کما اینکه در باب لیله القدر هم داریم «و ما ادراک ما لیله القدر»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در کتاب «مقام لیلة القدری حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» شده و اخیراً بحثی تحت عنوان «معنای درک شب قدر» شده است که رفقا بنا دارند در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار دهند. إن‌شاءاللّه بحث اخیر، جهت بازکردن باب تفکر در رابطه با «لیلة القدر» کمکی خواهد کرد. موفق باشید

26652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه ماه رجب ماه ولایت است و رجب نهری است از شیر سفید تر به این معناست پاک شده از هر شرکی و مقام توحیدی را نشان می دهد و نکته دیگر اینکه آیه ۶ سوره انسان را تعبیر به چشمه ولایت می کنند. یعنی چشمه ای که انسان را از همه غیر ها پاک می کند. چه ارتباطی بین آن نهر و چشمه وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی صفاها و کمالات از چشمه‌ی «وجود» است در مقابلِ توهّماتی که منجر به کبر می‌شود. در ضمن بد نیست به بحث «علی «علیه‌السلام» و تعیّن تاریخیِ نبأ عظیم» که احتمالاً این روزها در فایل سوره‌ی نبأ گذاشته می‌شود، سری بزنید. موفق باشید

24616

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید من یه مقداری نماز قضا دارم و دارم شروع می کنم روزی چند تا از قضاهایم را بخونم ولی متاسفانه در این نمازها حضور قلب ندارم. در نمازهای یومیه تا حدی حضور قلب دارم ولی برا نمازهای قضا اینطور نیستم. به احتمال زیاد بخاطر دیدگاه غلط من به نماز های قضا هست. احساس می کنم نمازهای قضایی رو فقط باید خوند و تاثیری در معنویت ما ندارن جز اینکه مانع هستن و باید خواندشون تا تموم بشن. خواهش می کنم استاد یکم درباره نماز قضا توضیح بفرمایید. اصلا نماز قضا با نماز ادا فرق داره از جهت تکمیل کردن نشئه عبودی و اخروی و انسویی انسان؟ و اینکه چیکار کنم این دیدگاهم نسبت به نمازهای قضا عوش بشه. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران نباشید. همین‌که به رسم عبودیت برای جبران مافات اقدام می‌کنید، اثر خود را به مرور می‌گذارد. موفق باشید

23351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در آیات مربوط به قیامت آیه ۲۲ سوره مبارکه فجر می فرماید: در آن روز خدا (امر خدا) خواهد آمد و همه ملائکه به صف خواهند ایستاد و همچنین آیه ۳۸ از سوره مبارکه نباء می فرماید: آن روز روزی است که فرشته روح و همه ملائکه در حضور خداوند به صف قیام خواهند کرد و کسی صحبت نتواند کرد مگر به اذن خداوند و به گفتار صواب. لطفا بفرمائید از لحاظ تقدم و تاخر کدام یک اول و کدام یک در مرتبه بعدی رخ خواهد داد البته به نظر این حقیر ابتدا آیه ۳۸ و سپس آیه ۲۲ محقق خواهد شد چون از لحاظ بروز و ظهور قدرت خداوند ابتدا باید گارد تشریفات و سپس آن مقام بزرگ در عرف پذیرفته شده بشری به نمایش بایستند چون قطعا ظهور امر خود خداوند دیگر جایی برای دیگر مخلوقات نخواهد گذاشت. لطفا در این خصوص راهنمائی بفرمائید با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور ربوبیت حق و فرشتگان، شرایط طوری غالب می‌شود که هیچ موجودی دیگر احساس موجودیت نمی‌کند مگر آن‌که خداوند به او اذن بدهد. موفق باشید.

21727
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و توفیقات روز افزون: با توجه به بحثی که در برهان صدیقین داشتید. می شود گفت با توجه به اینکه هستی ما از هست مطلق است و هستی بر ما عارض شده است و اگر از هستی خود استفاده کنیم و بخواهیم هستیمان تمام نشود ناچارا باید به هست مطلق وصل باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است. به هر اندازه که ما به حضرت حق متصل باشیم بقایِ حقیقی داریم وگرنه بقای ما وَهمی خواهد بود. موفق باشید

20240
متن پرسش
سلام جناب استاد زیارتتان قبول درگاه خدا باشه: من سالهاست که نوعی پوچی و هیچی بودن رو توی غرب می دیدم اما این رو بلد نبودم به زبون بیارم یا بیان کنم. اما با نوشته های شما نکات خیلی ارزشمندی برام روشن شد. جناب استاد همیشه وقتی فیلم برخورد امام خمینی رو با فرستاده ی گورباچف می دیدم که امام بلند شد و گفت ما می خواستیم دریچه جدید از عالم برای شما باز کنیم (نقل به مضمون) همیشه این چند دقیقه فیلم واسم تداعی کننده ی تمام حرف انقلاب و اسلام و تمام پیامبران در مقابل تمامی شرک و فراعنه ی تاریخ بوده. جناب استاد عظمت تفکر امام و انقلاب و اسلام به نمایش درمیاد، این عظمت رو هر کسی نمیفهمه حتی خیلی از به ظاهر انقلابی ها هم نمی فهمند. امام خدا رو پشتوانه ی خودش میبینه، امام خداوند رو واقعی ترین و موجود ترین حقیقت عالم میبینه موجودی که همه ی عالم نشان از اوست اما شوروی کافر و بهتر بگم تفکر غرب کافر اصلا پیام امام رو متوجه نمیشه اصلا عظمت وحی و واقعی بودن وحی و شیرینی زندگی در تفکر وحی رو نمیفهمه واسه همین امام در کمال صلابت هست، اما نوعی دلسوزی از جنس دلسوزی پیامبران برای مشرکان هم در پیام و بیان امام موج میزنه، این عظمت چشیدنی هست این فهم رو نمیدونم چی بیان کنم اما دلم میسوزه وقتی خیلی ها این مسائل رو سیاسی و کم عمق نگاه می کنند یا به خودشون حق میدن شبهه وارد بکنند. استاد دلم میخواد خدا این فهم و شیرینی رو برام بیشتر کنه و دلم میخواد این رو همه ی آدمها بچشن دلم میخواد همه ی بی دینا و کم دینا بی حجابا و بدحجابا انقلابیا و ضد انقلاب همشون این لذت درک خدا داشتن رو بفهمن چرا خیلی ها نمیفهمن که ما لجبازی سیاسی نداریم چجوری این فضای باز حیاتبخش رو بهشون نشون بدیم؟ عجب حیاتی رو امام خمینی واسه دوران ما شروع کرده، چقدر این انقلاب عجیبه چقدر بزرگه، چرا خیلی ها نمیفهمن انقلاب در دنیای سراسر کفر الان مسیر انبیا و پیامبران رو نشون میده؟ چقدر این مسیر روشنه. نمیدونم توی کدوم جنگهای پیامبر مشرکین یه شعری میخونند پیامبر به مسلونا یاد داد که در مقابله با اونا بخونن، الله مولانا و لا مولی لکم. جناب استاد چقدر این مولا داشتن بزرگه چقدر شیرینه چقدر تفاوت داره با کسانی که خدا پشت و پناهشون نیست اونایی که خدا ندارن چی دارن استاد؟ غرب چی داره؟ جهان بدون معاد چی داره؟! امام خمینی این زندگی بسیجی وار و خدایی رو برای ما به ارمغان آورد، چقدر شعارهای امام خمینی شبیه حرفای پیامبر خداست چقدر امام خمینی عظمت داره خدا میدونه. وقتی امام خمینی با این لطافت و بزرگی و عظمت و فهم و علم و حکمت خودش رو خاک پای امام زمان میدونه، در مورد بزرگی و عظمت و لطافت و شجاعت امام زمان چی باید بگیم؟ واقعا جایگاه اهل بیت چقدر بزرگه. وقتی انسان نگاه به امام خمینی میکنه ناخوداگاه حس میکنه یه شعاع نور از اهل بیت روبروی ما قرار داره، چقدر شیرینه این فهم. این ها چجور شکرش رو بجا بیاریم؟ چجوری نعمت انقلاب رو شکر کنیم؟ چجوری خدا رو شکر کنیم که امام خمینی توی عصر ما هستش یا بهتره بگم ما توی عصر خمینی هستیم. استاد دلم پر از نشاط و حرفه دلم سراسر روشنی و شیرینی طعم دلپذیر انقلابه، نمیدونم چی بگم و به کی بگم، من حرفامو و احساسمو به کسی زیاد نمیگم اینجام چون کسی منو نمیشناسه اینا رو میگم. ببخشید خیلی حرف زدم خیلی ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درکِ روحی که تاریخ را جلو می‌برد یعنی روح حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بسیار مهم است و زندگی، تنها از این طریق معنا می‌یابد و در نتیجه مجبور نیستیم با مشغول‌کردنِ خود به امور دنیایی از تنهایی و افسردگی آزاد شویم. حیاتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما قرار داده است، عین معناداری و نشاط و هدف‌داری است. موفق باشید

8459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز بهترین ساعات شبانه روز برای گفتن ذکر یونسی چه موقع است؟وآیا می شود در مسجد که عموم مردم رفت و آمد دارند انجام داد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ساعاتی که شرایط روحی شما مناسب باشد. بهتر است در جای خلوت باشد. موفق باشید
8002
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز چند سوال داشتم در چند موضوع مختلف که یک جا از خدمتتان می پرسم. از پاسخگویی تان متشکرم و دعای خیر خودم را تنها کاری می دانم که در قبال زحمات شما انجام می دهم. 1- در آیه 124 سوره بقره جعل مقام امامت برای حضرت ابراهیم را بیان می کنند. در المیزان نوشته اند تفاوت امامت با رسالت در این است که رسالت فقط آدرس را می دهد اما امامت فرد را تا مقصد همراهی می کند. سوالم این است آیا این مقام امامت حضرت ابراهیم با خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و ائمه سلام الله علیهم تفاوتی دارد؟ امامت همان ولایت است؟ اینکه گفته می شود زمانی که ولی خدا در زمین نباشد آسمان ها و زمین نابود می شود و قیامت می شود منظور حضور فیزیکی است؟ پس قبل از تولد پیامبر چه معنایی دارد؟ 2- استاد این همه مطالب قرآن و روایات و علوم دینی که تحصیل می کنیم گاهی حفظ گاهی هم نه تا چند روز یا شاید فردا هم به خاطرمان نباشد، وقتی گفته می شود هر چه آن دنیا دست ما را می گیرد علم حضوری است و حتی ممکن است نتوانی بگویی خدا را می پرستم... باید چه کار کرد که فایده ای ابدی برای ما داشته باشند؟ گاهی فکر می کنم این میل زیاد به دانستن موجب ضرر خواهد شد. وقتی میل به عمل و طاعت کم است. 3- استاد به نظر شما اگر برای خانمی شرایطی فراهم باشد که در صنعت کار کند با توجه به تحصیلات مهندسی، و تمام شرایط ایده آل اسلامی فراهم باشد از جهت سلامت محیط کاری و حفظ کرامت زن، و موجب خدمت رسانی شود، اگر در کنار تحصیل علوم دینی به کار هم مشغول باشد ایرادی دارد؟ یا ترجیح بر این است که تمام وقت صرف علوم دینی شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- از آن‌جایی که حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرزند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» هستند و ذریه‌های معصوم حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» امام هستند از همان نوع امامتی که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» جعل شد، پس نباید تفاوتی بین امامت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» باشد 2- ولایت عموماً به معنای مقام قرب است و امامت یک مأموریت الهی است ولی بعضاً امامت را به معنای ولایت به‌کار می‌برند از آن‌جهت که امام ولیّ جامعه است 3- لازم نیست حضور فیزیکی ولیّ اللّه مطرح باشد. ولیّ اللّه به عنوان واسطه‌ی فیض الهی مطرح است که اگر آن واسطه‌ی فیض نباشد عالمی نمی‌ماند تا فیض به او برسد 4- بالاخره باید عقاید ما قلبی شود و عمل به عقاید آن را قلبی می‌کند. پس نباید از عملِ مطابق عقیده غفلت کرد 5- امروزه اگر زمینه‌ی کار در اجتماع برای خواهران فراهم است در حدّی که به بقیه‌ی وظایف‌شان لطمه نزند، مشکلی ایجاد نمی‌کند. موفق باشید
31787

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به سوال قبل معلوم نشد موافق اخراجید یا موافق. ابتدا فرمودید ابتدا باید عرض کنم بنده نیز با اخراج ایشان از دانشگاه مخالف هستم ولی در انتها فرمودید با این همه همچنان معتقدم ایشان و امثال ایشان باید در مراکز علمی، کرسی آزاد اندیشی جهت ارائه اندیشه‌های خود داشته باشند و آن اندیشه‌ها در معرض نقد و بررسی قرار گیرد ولی به عنوان استاد با چنین اعتقادی ظلم به دانشجویان می باشد به دلایلی که عرض شد. خوب اگر قرارست استاد نباشند باید اخراج شوند و نمی‌دانم چنین چیزی داریم که فرد صرفا کرسی آزاداندیشی داشته باشد و اصلا آزاداندیشی درین مملکت کجا بوده است که بخواهد کرسی داشته باشد. بسم الله من میخواهم آزاداندیش باشم و در مورد ولایت فقیه که روایات چندان و مستحکمی ندارد آزاد اندیشی کنم بر روی کرسی خواهم نشست یا خواهم ایستاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به عنوان یک استاد در امور پژوهشی و یا کنفرانس علمی می‌توان از ایشان استفاده کرد و دانشگاه ظرفیت حضور چنین افرادی را دارد و پژوهشگاه‌هایی در دل دانشگاه هست که افراد می‌توانند در آن‌جا حاضر شوند و از نظریات ایشان استفاده کنند ولی این‌که مستقیماً دانشجویان در اختیار ایشان قرار بگیرد به عنوان کلاس درس، باید به نظامی که بر انقلاب اسلامی قوام دارد، حق بدهیم که نسبت به حضور ایشان در کلاس  حساس باشد. موفق باشید

27442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شهید مطهری در جمله ای در کتاب وحی و نبوت می نویسند که خداى قرآن برخلاف خداى فلاسفه يک موجود خشک و بى‌‏روح و بيگانه با بشر نيست. خداى قرآن از رگ گردن انسان به انسان نزديكتر است، با انسان در داد و ستد است، با او خشنودى متقابل دارد، او را به خود جذب مى‏‌كند و مايه آرامش دل اوست. بشر با او انس و الفت دارد، بلكه همه اشياء او را مى‌‌خواهند و او را می‌خوانند. تمام موجودات از عمق و ژرفاى وجود خود با او سر و سرّ دارند، او را ثنا می‌گويند و تسبيح می‌‏كنند. منظور ایشان از این تفاوت خدای قرآن و خدای فلاسفه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان همان‌هایی است که خود آن شهید بزرگوار به‌خوبی روشن کردند. آری! با نظر به قرآن این حالت را انسان تجربه می‌کند. در این مورد خوب است سری به جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۴۰۵ بزنید. موفق باشید

25369
متن پرسش
استاد گرامی سلام: شمر در جنگ صفین امام علی علیه‌السلام را همراهی کرد و معتقد به اسلام بوده و عمر سعد هم معتقد بوده و.... ، حال چه چیزی باعث شد که شمر شمر شد و عمر سعد آن عمر سعد شد؟ لطفا یک جلسه بگذارید و در آن مبحث شمر شناسی را بررسی کنید تا روشن شود چه چیزهایی باعث شد شمر شمر شود. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس بر اساس تعریفی که از خود در نزد خود دارد زندگیِ خود را انتخاب می‌کند. وقتی تعریف شمر از خودش ناقص شد، در راستای همراهی با امام حسین «علیه‌السلام» کم می‌آورد. زیرا آن نوع تعریفی که در همه‌ی ابعاد به عبودیت خود فکر کند را برای خود شکل نداده بود. موفق باشید

24454
متن پرسش
سلام: شهید آوینی در مجموعه مقالات حکومت فرزانگان می نویسد: این نكته بسیار دقیقى است كه هر كسى را توفیق ادراك آن حاصل نمى‏ شود، چرا كه در نظر سطحى این دو رأى با یكدیگر قابل جمع نیست در روش سیاسى اسلام، این یك اصل است كه ۱. حتى براى آنكه امام مفترض الطّاعه و معصوم و وصىّ بلافصلِ رسول خدا (ص) مسندِ خلافت ظاهرى را نیز صاحب شود، بیعت مردم ضرورى است. ۲. و از آن سو قرآن نظرش درباره اكثریت مردم این باشد: { جملات شهید آوینی در همان مقالات: قرآن مجید با تعبیراتى بسیار عجیب و حتّى در اكثر موارد بسیار شدیداللّحن، نه تنها «رأى اكثریت» را «معیار مطلق حقّ» نمى‏ داند، بلكه برخلاف آن، «رأى اكثریت» را غالباً باطل مى ‏شمارد. نمونه آیاتى كه در این زمینه وجود دارد آن همه است كه به ناچار باید تنها به منتخبى از آنان بسنده كرد. در بعضى از این مجموعه آیات آن همه صراحت همراه با شدّت لحن موجود است كه ما را از هر گونه تأویل و تفسیرى بى‏ نیاز مى‏ كند. مثلاً آیه مباركه ۱۱۶ از سوره «انعام» كه مى‏ فرماید:«وَ اِن تُطِعْ اَكْثَرَ مَنْ فِى اْلاَرْضِ یضِلّوكَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اِنْ یتَّبِعونَ الاَّ الظَّنَّ وَ اِنْ هُم الاّ یخْرُصونَ» [و اگر از اكثریت مردم كره زمین اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه خواهند كرد، كه آنان جز از «ظنّ» تبعیت نمى‏ كنند و جز «دروغ» نمى ‏ورزند]. و یا در آیه مباركه ۷۸ از سوره «زخرف» مى‏ فرماید: «لَقَدْ جِئْناكُم بِالْحقّ ولكِنَّ اَكْثَرَكُمْ لِلْحقّ كارِهونَ»(1) [ما حقّ را براى شما آوردیم، امّا اكثریت شما مردم از حقّ كراهت داشتید]. «كراهت از حقّ» در اینجا صفتى است كه قرآن براى اكثریت ذكر مى ‏كند. و یا در آیه مباركه ۱۰۶ از سوره «یوسف» مى‏ فرماید: وَ ما یؤْمِنُ اَكْثَرُهم بَاللّهِ اِلاّ وَ هُم مُشْرِكونَ» [و اكثریت مردم به‏ خدا ایمان نمى‏ آورند مگر آنكه مشرك هستند]. این آیه مباركه ناطق بدین معناست كه ایمان اكثریت مردم درآمیخته با شرك است. و در آیات دیگر اجمالاً اكثریت خلق را به صفاتى از این قبیل متّصف مى ‏دارد: «اَكْثَرَ النّاسِ لا یشْكُرونَ» (۲۴۳ بقره)؛ «اَكْثَرَ النّاسِ لا یعلَمونَ» (۱۸۷ اعراف)؛ «اَكْثَرَ النّاسِ لا یؤمِنونَ» (۱۷ هود)؛ (اَكْثَركُمْ فاسِقونَ) (۵۹ مائده) ؛ «اَكْثَرُهُم لا یعْقِلونَ» (۱۰۳ مائده) ؛ «اَكْثَرَهُم یجْهَلُونَ» (۱۱۱ انعام) ؛ «وَ ما یتَّبعُ اَكثَرُهُم اِلاّ ظَنّاً» (۳۶ یونس) ؛ «اَكثَرُهُمُ الْكافِرونَ» (۸۳ نحل)... و بالاخره مجموعه آیات قرآن درباره «اكثریت» حكایت از این دارد كه تمایلات اكثریت نه تنها با حقّ سازش ندارد، بلكه غالباً متناقض آن است.} این به ظاهر تناقض را چگونه می توان رفع کرد و جواب داد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با طلوع حرکتی توحیدی توسط پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باید در مقابل فرهنگ شرک بر توحید تأکید کرد و در این‌جا رأی اکثریت هیچ جایگاهی ندارد تا این‌که آرام‌آرام انسان‌ها متوجه‌ی حقّانیت و زیبایی توحید شوند و در بستر نگاه توحیدی فکر کنند و تصمیم بگیرند. در این فضا است که خداوند به پیامبر خود توصیه می‌فرماید: «وشاورهم فی‌الامر» یعنی نگاه و نظر آن‌ها را نیز در میان آور. در همین رابطه بعد از تحقق نظام جمهوری اسلامی و گرایش مردم به عبور از فرهنگ غیر الهی است که رأی مردم ارزشمند است. موفق باشید

23700

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: استاد چه می شود که نماز صبح آدم قضا می شود؟ آن هم در شرایطی که تو عزم خود را جزم کرده ای تا در این ماه مبارک رجب تزکیه کنی و تا جایی که می توانی رعایتت را بیشتر کنی! و اینکه آیه آخر کهف رو هم خواندم و از خداوند منان تقاضا کردم که حتی قبل از نماز صبح بیدار شوم و ساعت هم گذاشتم. اما متاستفانه بیدار میشی و می بینی ۱۰ دقیقه هست که نماز قضا شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز کم‌تر سخن بی‌جاگفتن، و زودخوابیدن، و در شام غذای سنگین‌نخوردن زمینه می‌شود تا رحمت الهی تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید

22891
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده از اواسط سال ۹۳ تصمیم گرفتم در مسیر الهی حرکت کنم. از مدتی بعد از شروع برنامه ها با معضلی مواجه شدم. بنده هر دفعه بعد از شکست و قبل از شروع جدید تصمیم می گیرم نمره ۲۰ باشم. اما بعد از اینکه ۱۹ می شوم کل برنامه را کنار می گزارم و نا امید می شوم. مثلا وقتی بعد از شروع در ترک سیگار شکست می خورم یا بعضی وقت ها که دلم می گیرد با دوستان گذشته خود دیدار می کنم و یا در محل کارم که معمولا دوسه روز پشت سر هم کاملا تنها هستم فیلم های خارجی نگاه می کنم کلا نا امید می شوم و نماز شب و قرآن و نماز اول وقت و بقیه عبادات تعطیل می‌شود چه بسا نماز صبح قضا می شود و... و دلسرد و نا امید می شوم. ۴ سال است در حال تلاشم ولی وقتی شکست می خورم مانند روز اول می شوم. گویی هیچ دست آوردی ندارم. اخیرا گفتم روشی دیگر پیش بگیرم شاید نتیجه بگیرم و خواستم با جنابعالی مشورت کنم. گفتم این دفعه هدف خود را ۱۵ بگزارم. و وقتی توانستم یکی دو سال ۱۵ باشم کم کم سیگار را ترک کنم دوستان غیر هم فکر را کنار بگذارم فیلم های خارجی نگاه نکنم و به تدریج ۲۰ شوم. حداقلش این است که یکی دو سال عبادات مستمری خواهم داشت. نظر شما چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین عزمی که دارید نشانه‌ی لطف خداست به شما. و بالاخره شیطان تلاش می‌کند عزم شما را بشکند و شما با توبه‌ی خود، پوزه‌ی شیطان را به خاک می مالید. عمده عزمِ گناه‌نکردن است و توبه‌کردن بعد از مرتکب‌شدن به گناه. این امر، آرام‌آرام قدرتِ جذاب‌بودنِ گناه را در شما از بین می‌برد. از معجزه‌ی توبه غافل نباشید. موفق باشید

22665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: یک فکری مدتی است ذهن بنده رو مشغول کرده است و آن اینکه خدای تعالی فقط از سادات برای کار های بزرگ استفاده می کند، مثلا حضرت امام و رهبری و آیت الله قاضی و علامه رضوان الله علیهم سید هستند نه اینکه شیخ در میان عرفا نیست، بله هست ولی خداوند برای کارهای بزرگ سادات رو می پرورد و... استفاده می کند چه کنیم حالا ما که سید نیستیم نظر شما چیست؟ نمی شود به مقام زعامت امام خمینی رسید چون سید نیستیم؟ ممنون ببخشید سوال رو روی سایت قرار دهید ممکنه به ایمیل نرسه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نمی‌توان چنین قاعده‌ای را به پای خدا گذاشت که حتماً حضرت حق سادات را پرورشی خاص داده باشد. خود خداوند می‌فرماید بنی آدم را تکریم کرده است. موفق باشید

22241
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: اگه انسان بخواهد نسبت خودش را با حقایق که در حد اسلام است به مرحله یقین برساند و در زمان کوچ کردن قلبش آرام باشد و شاد چه بکنه؟ می دانم سوالم کلی است و هزاران هزار مطلب در آن نهفته ولی چه کنم مدام و از زمانهای قدیم دغدغه ام بوده و می ترسم که ناگهان بانگی براید و کام برنداشته و وقت از دست رفته باشد و کوله بارم خالی. ترسم آخر ز در میکده بازم دارند / وه چه سوزیست خدایا به خماری نرسم من چکنم
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم: بحث در عزم کلی انسان است که سعی باید کرد رجوع ما به حقایق از طریق رجوع قلبی باشد و معلوم است که قلب همواره در تقلّب احوال است ولی جهت کلی قلب مهم است و نباید از این که بعضاً قلب در موقعیت ادبار قرار می‌گیرد ما را مأیوس نماید. بنا را باید بر آن گذاشت که در هر حرکتی رجوع ما به حضرت رب العالمین باشد که چون نوری گشوده همواره رو به سوی ما دارد. موفق باشید

22149
متن پرسش
عرض سلام و ادب و آرزوی قبولی طاعات: استاد بزرگوار این حدیث شریف امام صادق سلام الله علیه که در مورد تمنا و شیون چهل روزه قوم بنی اسرائیل و رسیدن فرج آنها و توصیه امام صادق سلام الله علیه به شیعیان برای دعای دسته جمعی دل انسان را آتش می زند چرا علما دستوری، توصیه ای، ایجاد جوی نمی کنند تا لااقل علاقه مندان حضرت مهدی سلام الله علیه و اسلام در یک جایی چند روز ندبه و ناله کنند تا در تسریع امر فرج ان شاءالله موثر باشد. می دانم که باید دلها به اضطرار و طلب برسد ولی شاید دلهایی باشد که تا حدی به این حالت رسیده و فردی دعا می کنند. عرضم این است که کسانی که می توانند اقدامی بکنند تا جمعی و چند روزه این ضجه و ندبه انجام شود امام صادق سلام الله علیه نسخه را دادند آیا نباید قدمی برداریم شاید افرادی مثل من که غافل اند و هنوز مضطر نشدند بیدار شوند لااقل به اندازه طلب باران و نماز و دعای باران طلب آب حیات واقعی را هم جمعی و علنی و برنامه ریزی شده کنیم. نمی دانم. نظر شما چیست؟ ممنونم.
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً مردم ما بنا به توصیه‌ی حضرت صادق«علیه‌السلام» در هر محفل مذهبی خود تقاضای فرج مولای‌شان را دارند. مگر شب‌های قدر همین کار را مردم نمی‌کنند؟ نیاز به کار دیگری نیست! بحمداللّه در همین بسترِ تعرف‌شده کارها دارد انجام می‌شود، نیاز به یک کار جدای از این کارها نیست. موفق باشید

22120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: در مورد جریان سعد معاذ که با وجود قربی که به ساحت مقدس رسول خدا صل الله علیه و آله پیدا کرده بود دچار عذاب قبر در اثر بدخلقی با خانواده شد سوالم این است که چرا اولا پیامبر گرامی به ایشان تذکر ندادند تا اخلاق رذیله خود را اصلاح کند و اهل نجات شود چون قطعا ایشان به تذکری که رسول خدا شخصا و مخصوص خود ایشان به ایشان می دادند جامه عمل می پوشاندند و دوم اینکه آیا غفلت و ارتکاب یک گناه به طور مداوم مگر انسان را کم کم به ورطه هلاکت و ظلمت نمی کشاند؟ لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً هم به جهت آموزه‌های دینی و هم به جهت آن‌که سیره‌ی پیامبر، سعدبن‌معاض مورد تذکر جهت آن رذیله‌ی اخلاقی قرار گرفته است 2- گاهی انسان‌ها در عین آن‌که در بستر حیات دینی خود تلاش می‌کنند، از یک رذیله نمی‌توانند به راحتی آزاد شوند. این فرق می‌کند که انسان‌ها به رذیله یا رذایلی میدان دهند تا بر انسان به طور کلی غلبه کند. موفق باشید

20663
متن پرسش
استاد عزیز سلام: همه می دانیم هنگام خواب نفس ما یا در اصل خود ما به عالم دیگر می رویم و در موقع بیداری به اذن خدا به همین عالم باز می گردیم، که این موضوع را با علم حضوری درک می کنیم، اما سوال بنده این است که نفس ما که نمی خوابد و همیشه بیدار است و این جسم است که خواب می رود، چرا با وجود بیداری نفس اما هنگام بیداری از خواب در اکثر مواقع چیزی از عالم دیگر و جاهایی که نفس بود در خاطرمان نیست، نفس که خواب نبوده، پس باید تمام خاطرات موقع خواب بدن را در عالم دیگر به یاد داشته باشیم؟ چرا به یاد نداریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد آن‌چه در حافظه می‌ماند، چیزهایی است که به صورت علم حصولی و با اراده‌های جزئی ما انجام می‌شود، وگرنه چه در حالت بیداری و چه در حالتِ خواب، آن‌چیزی که صرفاً حضوری باشد در یاد و خاطره نمی‌ماند. آری! تنها انسان به جهت جنبه‌ی وجودی‌اش احساسی نسبت به آن امر در خود دارد. موفق باشید

20379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده کنکور دارم ولی متاسفانه رغبتی به درس خواندن ندارم! با اینکه علاقه دارم!! چه راهکاری یا دعا یا پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولیت تاریخیِ حفظ و رشد انقلاب اسلامی باید با زبانِ علمِ زمانه همراه باشد تا بشود انقلاب را از فرهنگ سکولاریته‌ی غرب و نیاز به آن عبور داد و بدین لحاظ یک فرد انقلابی مثل شهید شهریاری وارد فضای علمی شد، آیا نمی‌توان با این انگیزه مطالعه کرد و درس خواند؟! موفق باشید

20167
متن پرسش
سلام: استاد با توجه به گسترش کانال های تلگرامی در خصوص موجودات فضایی و سفر در زمان به آینده یا گذشته، آیا شما با وجود داشتن موجودات فضایی و سفر در زمان و... موافقید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان وجود موجوداتِ دیگر در فضا نامعقول نیست، ولی سفر در زمان، یک امر غیر عقلی است که استدلال‌های مطرح در حرکت جوهری روشن می‌کند حرکت، عین ماده و عین زمان است و چیزی به نام حرکت در زمان که انسان از هویت مادی خارج شود، معنا ندارد و بدین لحاظ تنها با سرعتی می‌توان حرکت کرد که ماده ظرفیت آن را دارد. مثل این‌که اگر بخواهیم به سرعت نور حرکت کنیم، باید نور باشیم. موفق باشید

19676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد و قبولی طاعات و عبادت جنابعالی: در حدیث ذیل مفضل در قول امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه ای امام را رب زمین معرفی کرده اند. آیا این روایت صحیح است و اگر صحیح است آیا می شود به استناد این آیه ما امام را رب بخوانیم چون رب زمین است؟ قال الصادق عليه السلام في قوله: و اشرقت الارض بنور ربها. قال: رب الارض يعني امام الارض قلت: فاذا خرج يکون ماذا؟ قال: اذا يستغني الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و يجتزون بنور الامام. مفضل بن عمر مي گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم که در تفسير اين آيه مي فرمود: پروردگار زمين، يعني امام زمين. راوي مي گويد: عرض کردم هر گاه ظهور کند چه مي شود؟ امام عليه السلام فرمود: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بي نياز مي شوند و به نور امام اکتفا مي کنند. [3] .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» مظهر ربوبیت حق‌اند و واسطه‌ی فیض الهی می‌باشند. هرگز نباید آن‌ها را به اسم ربّ که یکی از اسماء مختص حضرت حق است، مورد خطاب قرار داد. موفق باشید

6972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد بزرگوار 1-توضیحاتی پیرامون علوم الهی و علم نافع میخواستم 2- زندگی چیست و مفهوم زندگی چیست؟ 3- توضیحاتی پیرامون عقل معاش و معاد میخواستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید جلد اول کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مطالعه فرمایید، إن‌شاءاللّه جواب هر سه سؤال‌تان را خواهید یافت. در آن صورت اگر سؤالی پیش آمد من در خدمتتان هستم. موفق باشید
30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

30546
متن پرسش
سلام بر استاد: اخیرا مصباح الانس مرحوم فناری را بدون طی مقدمات و بدون استاد زیر مطالعه گرفتم چه توان کرد من رندم و بی پروا با توجه به پاره ای از مطالعات پراکنده که دارم می شناسم من عجب بوی تو را ای فلسفه از هزاران فرسخ و خواهم تو را سازم خفه. بنظر رسید اندکی بوی فلسفه می‌داد ترجیح دادم فعلا با دو مولای خویش محمدین عربی و پارسی به سر برم. فلسفی خود را از اندیشه بکشت / گو بدو کو راست سوی گنج پشت. سوالاتی از استاد: ۱. این لعاب آمیزی فلسفی مرحوم فناری را تایید می‌کنید و تشخیص شامه حقیر را صائب می پندارید و درین صورت این انحراف پس از علامه محی الدین رضوان الله تعالی علیه رخ داده است یا خود علامه هم بنا به مصالحی چون تفهیم و تفاهم با در عقال عقل ماندگان مجبور شدند مرتکب فلسفه شوند؟ ۲. احساس می‌کنم مولانا کمتر به ساحت منحوس فلسفه نزدیک شده اند تا علامه تایید می فرمایید؟ البته «و ان منکم الا واردها» و جناب استاد اکبر العرفا بخوبی از آن جهنم ظلمات به «جنات تجری تحتها الانوار» رهنمون می سازند با عقل گشتم همسفر، یک کوچه راه از بیکسی شد ریشه ریشه دامنم، از خار استدلالها رحمت حق بر مرحوم صائب و این قول صائبش ۳. فقیر به رفقا هم گفته ام که چون مولانا و محی الدین مومن به رسولند من هم به ایشان ایمان دارم و الا بشخصه برایم اعجاز قرآن کریم و سایر معجزات حضرت ثابت نیست و لکن چون دو فحل نحریر فضل رسول را برایمان تحریر کردند فعلشان برایم حجت است و عظمت رسول برایم ثابت می‌شود این نحوه ایمان مقبول است؟ ۴. با توجه به کتاب های عالم انسان دینی و ادب عقل (حقیقتا عقل را میبایست ادب کرد) من عالم این دو سترگ مرد را پذیرفتم لکن چون این دو بزرگ اهل سنت رسول الله هستند اندک تضادی در اندیشه ام رخ نموده است مثلا در فصوص و مثنوی این دو وحی الهی لا ریب فیه در مورد عدم ایمان ابی طالب مطالبی آمده است شما در عالمی که برای خویش دارید به راحتی از این دو کتاب الله استفاده می فرمایید و مطالبی که با عالم شیعیتان سازگاری نداشته باشد یکسو می نهید لکن من که در جهان مولوین می زیم و به ارشاد آن دو، یک روح در دو کالبد، به عظمت مصطفی (ره) یافتم اندکی برایم دشوارست درین عالم، اهل سنت رسول نشوم می‌خواهم جلیس محی الدین و مولانا در جنت باشم و آندو با اعمال اهل سنت اهل جنت شدند بنظرتان چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب ابن‌عربی با روح عرفانی خود سخن می‌گوید هرچند بعضاً در گزارش کشف خود، واژه‌های فلسفی به‌کار می‌برد ولی امثال فناری و قیصری اساساً در تبیین نظرات ابن‌عربی یا قونوی با مبانی حکمت مشاء سخن می‌گویند. ۲. تفکر فلسفی در جای خود، بُعدی از ابعاد انسان است ولی اشتباه آن‌جا رخ می‌دهد که تفکر فلسفی بخواهد در عرفان هم خودنمایی کند و خرد عرفانی را نیز در افق تفکر فلسفی محدود نماید. ۳. فعلاً خوب است. ۴. به گفته‌ی محققانه‌ی استاد یزدان‌پناه، فراموش نکنیم جناب ابن‌عربی و جناب مولوی در بستر فرهنگیِ اهل سنت حضور داشته‌اند و تاریخ خاصی که اهل سنت شکل داده‌اند، ما که نسبت به آن ضعف‌ها آگاه هستیم نمی‌توانیم آگاهی خود را نادیده بگیریم. موفق باشید

نمایش چاپی