باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که جناب رنه گنون میفرماید روی هم رفته نکات قابل توجه و تفکر است. ولی وجهِ حضور تاریخی انقلاب اسلامی را همانطور که خودتان نیز متذکر هستید نباید نادیده گرفت از آن جهت که در هر حال، ذات انقلاب اسلامی راهِ دیگری است. شواهد حکایت از آن دارد که جهانِ در حال طلوع و آیندهی پیشِ رو، طوری در حال شکلگرفتن است که آنچه ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان میآورد تا هرکس در آن فضای گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشودهای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیرههای منقطع.[1] با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور تواناییهای بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن میتوانیم از عرصهی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آیندهی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» میفرمایند: «من این را از روی اطلاع عرض میکنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانهای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت میکند... ما داریم پیش میرویم. ما در ماده و معنا پیش میرویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.» (در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97). موفق باشید
[1] - اخیراً رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در حکم خود به امام جمعهی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیهی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت میکنم. سیّد علی خامنهای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر خدا کمال مطلق است، به اقتضای حکمتش عالَم و مخلوقات را هدفدار خلق میکند، ولی خودش هدف است نه آنکه خودش هم هدفی ماوراء خود داشته باشد، در آن صورت محتاج آن هدف خواهد بود. ۲. در جزوهی «معارف ۲» در قسمت «عدل الهی» عرض شده است از این راه باید وارد شد که خداوند نه ناقص است و نه ناتوان، پس مسلماً در خلقت او و در تدبیر عالَم توسط او مشکلی نیست. لذا با توجه به این امر باید تلاش کنیم علت مصائب را پیدا نماییم که یا ریشهی آن مصائب مربوط به بشر است که باید خودش در کارش تجدید نظر کند و یا حکمت خاصی از طرف پروردگار در میان است، که ما نمیدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیایید و خیلی سخت نگیرید. بگذارید بنده (بسم اللّه) را فارسی بگویم!! فکر میکنم خداوند فارسی هم بلد باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر بحث «حرکت جوهری» را با دقت دنبال بفرمایید جواب خود را میگیرید. بالاخره ماده، بستری خواهد بود تا فیض الهی آن را به جنینی زنده تبدیل کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: استفادهنکردن از چادر در صورتیکه حجاب کامل باشد گناه نیست و مرد هم نباید چنین حقی را برای خود تصور کند که همسرش را مکلّف کند به استفاده از چادر، هرچند بهتر است با هم کنار بیایند. دوستداشتنِ همدیگر یعنی در اموری که شرع اجازه داده است؛ به انتخاب همدیگر احترام بگذاریم و نظرات خود را بر همدیگر تحمیل نکنیم و اگر طرفِ مقابل را برای خود دوست داشته باشیم، عملاً تنها خود را دوست داشتهایم. ولی اگر به انتخابهای شرعی همدیگر احترام بگذاریم، عملاً همدیگر را دوست داشتهایم. زیرا به خاطر خودمان، آزادیِ طرف مقابل را از او سلب نکردهایم. ما در اسلام امرِ به معروف داریم یعنی امری که شرع، آن را واجب و شایسته میداند و نهی از منکر یعنی آنچه شرع، آن را بد میداند. البته زن و شوهر مطابق شرع، وظایف و حقوقی نسبت به همدیگر دارند که آن باید در جای خود محفوظ باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم احکام فقهی در کلّیّتِ خود ریشه در حقایق دارند ولی با رویکرد کشف حکم خدا فقیه در آیات و روایات نظر میکند و این غیر از رویکردی است که برای کشف حقایق از طریق عقل و قلب انجام میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان بر روی این سخن قسم خورد. یک نکتهی ذوقی است که نباید ذهن خود را مشغول آن کرد. بنده این سخن را از افراد متفاوتی شنیدهام و ربطی به آیت اللّه حسنزاده ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده معرفت نفس راهی است که اگر انسان فلسفه را هم دنبال نکند، به خودی خود معرفتبخش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز کمتر سخن بیجاگفتن، و زودخوابیدن، و در شام غذای سنگیننخوردن زمینه میشود تا رحمت الهی تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینکه ما به غذا و لباس یهود و نصاری علاقهمند هستیم، نشانهی آن است که آنها را الگوی خود گرفتهایم و محبتی باید در میان باشد تا آنها شخصیت الگویی انسان بشوند. ۲. بنده به این نتیجه رسیدهام، ولی برای بقیهی اعاظم نیز احترام قائلام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین عزمی که دارید نشانهی لطف خداست به شما. و بالاخره شیطان تلاش میکند عزم شما را بشکند و شما با توبهی خود، پوزهی شیطان را به خاک می مالید. عمده عزمِ گناهنکردن است و توبهکردن بعد از مرتکبشدن به گناه. این امر، آرامآرام قدرتِ جذاببودنِ گناه را در شما از بین میبرد. از معجزهی توبه غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت حقیقی اگر به عدالت منجر نشود، که ولایت نیست. آری! انسانها به اندازهای که صادقانه به سوی ولایت الهی و مظهر آن ولایت که در این زمانه ولایت فقیه است، رجوع نکنند چوب آن را خواهند خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. پوچی از بیمعناییِ زندگی سر بر میآورد و امروز، زندگی با وفایِ به انقلاب اسلامی و قرارگرفتن در بستر مقابله با استکبار در متن سنت توحیدی، معنا پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه با خوشخُلقی و صداقت و تواضع مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این شعر را دیدهام ولی به هرحال نمیتوان با این حرفها زندگی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است. به هر اندازه که ما به حضرت حق متصل باشیم بقایِ حقیقی داریم وگرنه بقای ما وَهمی خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید با همین انگیزه، یک دور تفسیر المیزان را مطالعه کنید، کار خوبی بهدست میآید. ولی کوتاهمدت، بد نیست سری به سورهی حجرات بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درکِ روحی که تاریخ را جلو میبرد یعنی روح حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» بسیار مهم است و زندگی، تنها از این طریق معنا مییابد و در نتیجه مجبور نیستیم با مشغولکردنِ خود به امور دنیایی از تنهایی و افسردگی آزاد شویم. حیاتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما قرار داده است، عین معناداری و نشاط و هدفداری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان هر فرهنگ اشارات خاصی را با خود به همراه دارد. اگر فرهنگی سختْ سطحی و تحریفشده باشد، زبان آن فرهنگ نیز پوچ و بیمحتوا است، مثل زبان روزنامهها در این تاریخ. و چون زبان عربی در زمان حضرت علی«علیهالسلام» دارای اشارات بسیار متعالی بوده است و از محدودهی عبارات قالبی بالاتر آمده، آن زبان را مدّ نظر سؤالکننده قرار دادهاند و اگر امروز از آن حضرت آن سؤال میشد، ایشان زبان فارسی و زبان آلمانی را نیز در کنار زبان عربی قرار میدادند و زبان انگلیسی را در زمرهی زبانهای بیمحتوا که به سختی میتواند به حقایق الهی اشاره داشته باشد، متذکر میشدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز گواه است که خداوند اراده کرده تا بشریت در تاریخی بیرون از تاریخ مدرن حاضر شوند و معلوم است همانطور که انسانها نمیتوانند از روی سایهی خود بپرند، غربزدههای ما هم نمیتوانند این را بفهمند که باید خود را برای حضور در تاریخی قدسی و معنوی که تاریخ دیگری است، آماده کنند و به همین دلیل برای حفظ خود در نظام سرمایهداری به دنبال سکه و دلار و خانههای آنچنانی هستند. ولی بخواهند یا نخواهند، راه دیگری در پیش است و او که فرمود: «من انقلابیام، من دیپلمات نیستم»؛ راه دیگری در مقابل ما گشوده است. مقالهای در این رابطه تنظیم شده که بعداً روی سایت قرار میگیرد که خدمتتان میفرستم تا در جریان آن باشید. موفق باشید
او که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
راستی را! چرا رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؟ مسلّم نخواستند با این جمله جایگاه دیپلماسی را نفی و یا تضعیف نمایند، بلکه خواستند جایگاه مسئولیتها را مشخص نمایند و روشن کنند خودشان به عنوان رهبر انقلاب چه جایگاه و مسئولیتی به عهده دارند.در این رابطه خوب است عزیزان به موارد زیر فکر کنند:
1- مسئولان اجرایی در قوای سهگانه، هرکدام وظیفه و جایگاهی دارند که باید طبق قانون به آن وظایف بپردازند ولی وظیفهی رهبر انقلاب، حفظ هویت انقلاب اسلامی است، به عنوان حرکتی که کلّیت نظام را در مقابل خطر استحاله در فرهنگ استکباری حفظ مینماید و سعی در تربیت انسانِ تراز انقلاب اسلامی دارد، تا انسانها بهخصوص ملت ایران، هویت از دسترفتهی خود را باز یابند.
2- مسلّم است آنجایی که دولت یا مجلس و یا قوهی قضائیه از جهتگیری کلّی خود غفلت کنند، این رهبر انقلاباند که وظیفه دارند متذکر آن امر شوند، ولی رویهمرفته سعی رهبر انقلاب عدم دخالت در امور سه قوه است و آنها هستند که باید مسئول کار خود و مسئول کوتاهیهای خود باشند و هرگز نمیتوانند به بهانهی آنکه رهبر انقلاب مانع انحراف آنها از اصول انقلاب شدهاند، نتایج کوتاهیهای خود را به دوش رهبر انقلاب بیندازند.
3- بصیرت رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» با نظر به جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» آن است که متوجهاند آن چیزی که سرنوشت یک ملت را به صورتی متعالی به ظهور میآورد، روحیهی مجاهده و سلحشوری در مقابل جهان کفر و شرک و استکبار و جهالت است و بدین لحاظ است که حضرت حق، نهتنها به روح و روحیهی مجاهدان قسم میخورد، حتی به نَفَس، نَفَسزنانِ اسبان آنها و به جرقههایی که در اثر برخورد نعل اسبانشان به سنگها پیدا میشود، قسم یاد میکند و میفرماید: «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً& فَالْمُورِياتِ قَدْحاً»(عادیات/1 و2).
4- خدایی به نَفَس، نَفَس اسبانِ مجاهدان و جرقههای حاصل از نعل اسبان آنها قسم میخورد که کمال مطلق است و کمال مطلق جز به کمال مطلق به چیز دیگر نظر ندارد و این نشان میدهد خداوند در حرکت مجاهدان، خود را در آن صحنهها به نظاره مینشیند، زیرا حرکت مجاهدان، حرکتی است در راستای به ظهورآوردن خداوند در تاریخ و حضرت حق در ادامهی آیات سورهی مبارکهی عادیات پس از قسمهایی که با نظر به صحنههای فعالیت مجاهدان یاد میکند، متذکر میشود که چگونه میشود انسان از چنین نقشی در زندگی خود غفلت میکند و به شدت گرفتار حبّ دنیا و حبّ مال میشود. میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ& وَ إِنَّهُ عَلى ذلِكَ لَشَهيدٌ& وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ»(آیات 6 تا8).
5- آنچه سرنوشت یک ملت را به سوی سعادت تغییر میدهد، برگرداندنِ خداوند به مناسبات اجتماع است و این با انقلابیبودن و با مجاهده و جهاد در مقابل دشمنان خدا و دشمنان انسانیت محقق میشود و نه با دوستی نسبت به آنها و لذا خداوند در خطاب به مؤمنین میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ...» (ممتحنه/1).
6- رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» برای حفظ حرکت توحیدی که از طریق انقلاب اسلامی و جانفشانی شهدا به ظهور آمد، با جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؛ به سیرهی حضرت ابراهیم«علیهالسلام» و یاران آن حضرت عمل نمودند. آنجا که حضرت حق به مسلمانان میفرماید: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ» (ممتحنه/4) رهبر انقلاب نهتنها ابراهیموار برائت خود را از دشمنان خدا و دشمنان انسانیت اعلام میکنند، بلکه اظهار میدارند که بین ما و شما دشمنی و کینه برای همیشه برقرار است به همان معنایی که دائماً متذکر میشوند دشمنی با آمریکا را فراموش نکنید.
7- ملتی که بخواهد آزادانه خودش سرنوشت خود را بهدست گیرد، باید با روحیهی حماسی در صحنه باشد، تا مردم خودشان برای خود تصمیم بگیرند و نه دشمنان آنها در امورات آنها دخالت کنند.
نقش تربیتی رهبر انقلاب در آنجا است که ملتی سلحشور و حاکم بر سرنوشت خود تربیت کنند و این کاری است ماورای آنچه در مدارس و دانشگاههای ما شکل میگیرد. در مراکر آموزشی عموماً افراد جهت کارهایی که جامعهی جدید نیاز دارد، تربیت میشوند که متأسفانه مراکز آموزشیِ استعمارزده از همین کار هم باز ماندهاند. ولی رهبر انقلاب، یک ملت را در ابعادی بس متعالی مورد خطاب قرار میدهند تا آنجا که یک ملت است که جلو میرود و در انواع توطئهها میتواند پایدار بماند و نقشههای دشمن را خنثی کند به طوری که إنشاءالله نهتنها دشمنان از ادامهی توطئه مأیوس میشوند، بلکه با ظهور ناتوانی استکبار، افول ابر قدرتی آن به ظهور آید.
8- مسئولانی بودند که متوجهی جایگاه حضور تاریخی انقلاب اسلامی نبودند و معنای حضور ما در لبنان و سوریه را متوجه نمیشدند و گمان میکردند ما اگر به خود بپردازیم و کاری به کار نظام استکباری نداشته باشیم، میتوانیم سر به سلامت ببریم. غافل از آنکه اگر ما هم کاری به کار استکبار نداشته باشیم-که این با هویت انقلاب اسلامی ناسازگار است- استکبار با روحیهی تمامیتخواهِ خود اجازه نمیدهد ما سرنوشت خود را بهدست گیریم. آری! بر فرض هم که چنین میشد و رهبر انقلاب به توصیهی آنهایی که معتقد بودند ما در مقابل استکبار کوتاه بیاییم، عمل میکردند، نهایتاً ما کشوری میشدیم مانند ترکیه، که مشکلات امروزین را نداشتیم ولی مسلّم چیزی به نام انقلاب اسلامی در میان نبود و آن معنایی که امروز ما از خود در جهان داریم و عامل احساس هویتی متعالی برای ما است؛ شکل نمیگرفت و هرگز از آن احساسِ غرور و سرافرازی که با حاج قاسمها برای ما پیش آمد، خبری نمیشد و این یقیناً با خِرد اسلامی- ایرانیِ ما نمیخواند و رهبر انقلاب حافظ چنین هویتی برای این ملت بودند تا ما در این جهان گرفتار بیمعنایی که ملتها امروزه به جهت سرافکندگیِ حاکمانشان در مقابل استکبار، در آن گرفتارند؛ نباشیم.
9- چه اندازه حکیمانه رهبر انقلاب در مقابل آنهایی که با روحیهی حق به جانب، اصرار بر نظرات خود داشتند تا ما را به غرب و آمریکا نزدیک کنند و گمان میکردند مشکلات را به کمک غربیان میتوانند حل کنند، با مدارا برخورد کردند، تا معلوم شود جریان استکبار هرگز تا ما تماماً در اختیارش قرار نگیریم، از ما راضی نمیشود. آری! آموزگار واقعی کمک میکند تا ملت بتواند از خودبیگانگی رهایی یابد. آموزگار واقعی، ما را از خود نمیستاند بلکه ما را از «خودِ کاذب» میرهاند تا به «خودِ راستین» برساند و این با دشمنشناسی و تأکیدات سالهای متمادی رهبر معظم انقلاب در این امر ممکن شد. آیا جز این است که مربیان واقعی کسانیاند که ما را از توهّماتِ امید به دشمن آزاد میکنند تا به سوی خودمان باز گردیم؟ به همان صورتی که رهبر انقلابی ما با جدّیت تمام در این امر به ما کمک کردند. آیا او بهترین دونده در این میدان به سوی حقیقت نبود؟ چه بیانصافاند سیاسیزدگان که کوتاهیها و علت بیثمریِ برنامهها و تئوریهای خود را از رهبر انقلاب مطالبه میکنند.
10- آری! ما با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی بنا نیست «دیگری» را به خودمان تبدیل کنیم و یا «دیگری» را به خودمان فرو بکاهیم. در این کار، در عین آنکه به نوعی خودمرکزبینیِ غیر اخلاقی وارد میشویم، عملاً از حضورِ «وجود» در مظاهر مختلف انسانی غفلت میشود. در حضور تاریخی انقلاب اسلامی، ما به دنبال فهم غیر خود هستیم بدون آنکه بخواهیم همه مانند ما فکر کنند، بلکه به دنبال تذکر به چشماندازی هستیم که انقلاب اسلامی برای آیندهی ما و بشریت متذکر خواهد بود و رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» بهخوبی متوجهی این نقش برای خود هستند.
11- حضور در تاریخ انقلاب اسلامی، یعنی ایمان به ایمانی که تا حال با آن بهسر میبردیم، به همان معنایی که حضرت حق میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا»(نساء/136). سنگینی این ایمان از آن جهت است که باید در گذشتهی خود نمانیم و از شرایطی که همهچیز معنای دیگری به خود گرفته، هراس به خود راه ندهیم. گشودهشدن در عالمی که هرچیز در معنای این ایمان تازه، معنای اصیلتری به خود میگیرد، ایمانی است که مؤمنین آخرالزمانی بدان منوّر هستند و با به ظهورآمدن انقلاب اسلامی، حقیقت در چشماندازی که توحید در مقابل انسان میگشاید، خود را ظاهر میکند و رهبر معظم انقلاب با توجه به این امر متوجهی چنین حضوری برای آیندهی انقلاب اسلامی هستند.
12- بشرِ امروز نقابهایی که بعضی از انسانها به عنوان «ایمان» بر چهره میزنند را میشناسد و چون نمیتواند آن نوع ایمان را انتخاب کند، در دو راهیِ کفر و یا ایمان حقیقی قرار میگیرد و بین این دو نوع شخصیت سرگردان است، گاهی این است و گاهی آن، تا آنکه با نظر به انسان کاملی که حضوری جهانی دارد، احساس کند خود را پیدا کرده است و انقلاب اسلامی درست بستر ظهور انسان کاملی است که هرکس میتواند او را وجه برتر خود احساس کند. مهم نیست حضور چنین انسانی چه مدت طول بکشد، مهم آن است که فرهنگی ظهور کرده که انسان میتواند بدون نقابی از ایمان که بر چهره میزند، به ایمان خود ایمان داشته باشد و بفهمد:
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافظ این خرقهی پشمینه بینداز و برو
13- رهبری که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات، میداند افق آینده با حفظ هویت انقلابیِ ملت تا کجاها روشن است و این تنها با روحیهی سلحشوری و مجاهدت و شهادتطلبی ممکن است، راهی که توسط حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» گشوده شد و ایشان در وصف روحیهی شهادتطلبی فرمودند:
«ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ خون شهیدان و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.» و فرمودند: ما هنوز در آغاز راه مبارزهایم و نیازمند به مشعل شهادت.»
و این همان روحیهی انقلابی است که حاصل آن عبور از همهی تنگناهایی است که جهان استکباری بر ما تحمیل کرده و مسلّم راه دیگری پیش روی ما نیست، هرچند دیپلماتها باید کار خود را بکنند.
14- اگر متوجه شویم رفع مشکلات ما با روحیهی انقلابی ممکن است و نه به روشِ تئوری توسعه و به عقلانیتی فکر کنیم که ناشی از درک امکانات خودمان میباشد؛ جایگاه رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» را در این تاریخ و در تاریخی که در آن قرار داریم، میفهمیم و میفهمیم چرا میفرمایند با روحیهی انقلابی و سلحشوری و نترسیدن از مواجهه با تنگناهای استکبار غربی؛ میتوان به اصالتهای خود برگشت.
15- همین اندازه باید متوجهی عظمت رهبریِ رهبر انقلاب شد که بهخوبی مواظبت نمودند تا ما در نسبت با فرهنگ خودمان در جهان حاضر باشیم و در کلّیت نظام، گرفتار تجددزدگی که نوعی غربزدگی است، نشویم از آن جهت که انقلاب اسلامی نوعی بازگشت به خویشتن است و نجات از خودبیگانگی. هنرِ رهبریِ رهبر انقلاب آن بود تا گامهایی در این دنیای طوفانزده برداریم، گامهایی لازم است که اگر آن گامها در جای خود قرار گیرند، گامهایی است آزاد از تجددزدگی که بعضاً دولتها به آن تجددزدگی دامن میزدند.
به خوبی میبینیم که با رهبریِ رهبر انقلاب ما راه خود را میرویم و در عین حال در جهان حاضر میشویم و حضوری را دنبال میکنیم که آن حضور در گردونهی جهان استکبار نیست و این است که ما را شدیداً به آیندهی خود امیدوار میکند. رهبر معظم انقلاب در طول مدت رهبری خود مواظب بودند ما خود را در جایی صورتبندی نکنیم که متعلق به فرهنگ و ایمان ما نیست و عملاً ما را از انقلاب اسلامی که راز هویتبخشیِ ما است، جدا میکند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ایشان سلام برسانید و بگویید تا جایی که حرامی صورت نگیرد، امور خانه و مدیریت آن باید به دست خانم خانه باشد. در خبر داریم که جناب رباب، آنچنان خانهی خود را تنظیم کرده بود که بعضاً از حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» سؤال کردند و حضرت فرمودند به سلیقهی خودش در حدّ امکاناتی که در اختیار داشته، عمل کرده و حضرت امام خمینی نیز در همین اندازهها میدان عمل را به همسر خود میدادند. نکاتی در کانال https://eitaa.com/ololalbaabtarbeiat هست که میتوانید به آن رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در آن زمان آخوندهای درباری کاری کرده بودند که این تصور پیش میآمد و حقیقتاً امثال شهید مطهری در عبور از این مشکل نقش بسیاری داشتند. موفق باشید