بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23205
متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل و گرامی: احتراما، یکی از دوستانم در آلمان یک کانال مذهبی در تلگرام برای اعضای مسجدی در آلمان تاسیس کرده، با توجه به نزدیک بودن میلاد حضرت عیسی (ع) می خواهد مطالبی از عیسی (ع) در کانالش بگذارد. لذا لطفا مطالبی بفرمایید تا در این کانال و سایت خودم گذاشته شود. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت عیسی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «يا بَني إسرائيلَ قَلْبُ كُلِّ إنسانٍ حَيثُ مالُهُ، فَاجْعَلُوا أمْوالَكُم فِي السَّماءِ تَكُنْ قُلُوبُكُم فِي السَّماءِ» اى بنى‌اسرائيل! قلب هر انسان آن جاست كه مال او در آن جاست، پس اموال‌تان را در آسمان قرار دهيد تا دل‌هاى شما در آسمان باشد. - که البته مراد اموالِ سماوى علوم و معارف و اعمال صالحه است كه عامل تجليات الهيه و سعادت ابديه مى ‏باشد - و مال، مال ناميده نشد مگر بدين جهت كه دل‌ها بالذّات به سوى آن ميل مى‏ كند و آن را مى‏ پرستد. پس مال، مقصود اعظمِ معظم در دل‌هاست، زیرا به آن احتیاج هست ولی مالِ حقیقی که همان علوم و معارف الهی و اعمال صالح است. موفق باشید

23037
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: استاد می خواستم مطلبی را که با گوش دادن شرح نکته 7 فهمیدم را عرض کنم ببینید درست فهم شده است یا خیر. همانطور که نفس در موطن بدن ظهورهای متعددی دارد مثلا یک ظهور می شود بینایی یک ظهور میشود شنوایی و... خداوند هم در موطن های مختلف عالم (عالم ماده و ملکوت و ...) ظهورهای متعددی دارد که به عنوان مثال در عالم ماده هر مخلوقی ظهوری از خداوند می باشد که در واقع اسمی از خداوند ظهور کرده است و آن مخلوق ایجاد شده است. سوالی هم در انتها دارم که اگر این بیان صحیح باشد یعنی در هریک از مخلوقات خداوند که دقت کنیم به اسمی از اسامی خداوند خواهیم رسید درسته؟ و اینکه منظور از مخلوق، مخلوقات بی واسطه خداوند یعنی درخت و حیوان و ...می باشد یا مخلوقاتی مثل دیوار و کتاب و قلم هم شامل می شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن درست و خوبی است. البته متوجه‌اید که موجودات اعتباری، هویت و شخصیت مستقلی ندارند که مخلوقیت برای آن‌ها معنا داشته باشد. دیوار و قلم، نسبت به ما دیوار و قلم‌اند. موفق باشید

22770
متن پرسش
سلام حضرت استاد: یکی از دوستان پس از مطالعه زیاد در این مورد مطلب زیر را ارسال کرده است. ممنون میشم اگر نظر حضرتعالی در مورد تعریف زیر از انقلاب اسلامی را ارسال بفرمایید. بات شکر بابت وقتی که می گذارید. «انقلاب از نظر من یک حقیقته...حقیقتی که انسان جهانی شده را در ذیل دین بتواند تعریف کند. حقیقتی که انسان بی هویت عصر جدید را هویت بخشد و آرام کند که آهای خدا نمرده است. انقلاب اسلامی یک حکومت نیست، یک مکتب نیست، یک شخص نیست، یک جریان اجتماعی سیاسی نیست، و چه بسا در این تعریف ما انقلاب را از دست بدهیم و دیگرانی در جغرافیا و تاریخی دگر آن را به ظهور رسانند. هیچ عقد اخوتی بین تقدس انقلاب اسلامی و آینده ی خودمان را به یقین نمی توان پذیرفت چراکه کوفیان نیز شاید خود را در نزدیکی فتح بزرگ می پنداشتند و دیگرانی جام شراب امام حسین را نوشیدند که از نظر مدعیان پیام مهم آن است که چنین ظهوری لاجرم اتفاق خواهد افتاد اگر به وجود حق معتقد باشیم. و اینست ندای بی صدای انقلاب اسلامی»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی حقیقتی است از جنس اراده‌ی خدا در این تاریخ، ولی در عین حال، شئوناتی دارد که یکی از شئونات آن موضوعِ حکومت اسلامی است تا بشریت از طریق آن از حاکمیت‌های سکولار آزاد شود. موفق باشید

22730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار وقتتون بخیر: ان شاءالله در کمال صحت و سلامتی هستین، استاد بنده ۴ تا از فایلهای صوتی، چگونگی به فعلیت یافتن باورهای دینی رو از طریق سایت گوش دادم، و برای فهم بهتر از اول دوباره شروع کردم و یادداشت برداری کردم، فایل صوتی اول حدودا ۱۸ صفحه ای شد، استاد بنده جزوه این مبحث رو ندارم، می خواستم بدونم آیا همه مطالبی که در فایلهای صوتی می فرمایید در جزوه ذکر شده و بنده حزوه رو تهیه کنم و فایلها رو فقط گوش بدم یا نه ممکنه با جزوه تفاوت داشته باشه و بنده به یادداشت برداری ادامه بدم؟ چون حیفم میاد که مطلبی از این معارف مفید که واقعا احساس می کنم برای بنده حیاتی است از دستش بدم. تشکر از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث‌های «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» کتاب شده است و کتاب آن به آدرس زیر بر روی سایت هست. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/book/1376/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C

22158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام: در رابطه با فقه الحکومه چرا هیچ کدام از مراجع درس فقه الحکمومه ندارند و شاید خود حضرت آقا بهترین گزینه برای تشکیل این کرسی هستند چرا خودشان چنین درسی را تشکیل نمی دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً توسط بعضی از فضلا، کارهایی شده است. در سمیناری که در تهران تشکیل شد بنده فعالیت‌های آقایان را از نزدیک ملاحظه کردم. موفق باشید

20676
متن پرسش

سلام علیکم: رسیدن شما از این سفر پر از برکت به خیر ان شاءالله. استاد بزرگوار برای ما که جا ماندیم از این راه عزیز بگویید؛ بگویید در پیاده روی امسال چه دیدید؟ از کربلا چه خبر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بهترین جواب را که به نظر بنده رسیده است در جزوه‌ی «مسئولیت فهم اربعین» باید جستجو بفرمایید. آن‌جایی که تأکید می‌شود تاریخی شروع شده است که روح آن ایثار و تواضع است و در این رابطه مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در سخن اخیر خود نسبت به اربعین می‌فرمایند این یک لطف الهی است به ما. آری! مایی که فراموش کرده بودیم برای ادامه‌ی انقلاب باید ایثار و تواضع را پیشه نماییم. و امروز خدام زائرانِ حسین «علیه‌السلام» انعکاس آن چیزی‌اند که ما فراموش کرده بودیم ولی شرطِ بقای ما در همین چیز است. موفق باشید 

20632
متن پرسش
سلام استاد: اینکه در کارها، کار را به ولیّ بسپارید خودش کارها را ردیف می کند یعنی چه؟ وقتی توی دو راهی انتخاب می مانیم چطور بفهمیم که ولی ّ سرپرستی می کند؟ و کارمان ردیف می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور کلی هر جامعه‌ای باید مبتنی بر احکام الهی باشد و ولیّ فقیه کارشناسِ کشف آن احکام است و در امور جزئی باید خود مردم تصمیم بگیرند. به همین جهت در روایات از ائمه داریم: ««عَلَيْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ‏ إِلَيْكُمْ وَ عَلَيْكُمُ التَّفَرُّع»؛[1] يعنى وظيفه ‏ى ما است كه اصول را به شما بگوئيم و بر شما است كه در حواشى آن سير كنيد و تدبّر نمائيد. موفق باشید


[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 2، ص 245.

19233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: تجرد در برزخ با تجرد در قیامت چه تفاوتی دارد؟ هر دو تجرد محض محسوب می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! شدتِ تجرد در قیامت بیشتر است. موفق باشید

8060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام با توجه به احد بودن حق تعالی وسوسه های شیطان لعین و واقعه کربلا چگونه توجیح میشود؟(منظور اینست که با توجه به اینکه اراده ای جز اراده خدا حاکم نیست این مسایل چگونه توجیح میشوند؟)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مگر جز این است که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در خواب به حضرت امام حسین«علیه‌السلام» فرمودند: حرکت کن خدا می‌خواهد تو را کشته ببیند؟ پس همه‌چیز با مدیریت حضرت احد بوده. موفق باشید
29893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در سوال 17502 آمده است: ايشان به من مى‏ فرمودند ما در محضر آقا شيخ مجتبى دو تا درس مى‏ خوانديم. ساعت اول ايشان فلسفه و منطق به ما درس مى‏ داد؛ خيلى دقيق، درست و فنى. ساعت بعد همان حرفها را مطابق نظريه‏ ى مكتب تفكيك رد مي كرد. با توجه به این مطلب که جناب حداد از قول رهبری نقل کردند مشخص می‌شود که اینگونه نیست که همه تفکیکی ها به فهم فلسفه نائل نشده باشند و صرفا بر اساس برداشتهای نادرست خود از فلسفه به نقد آن پرداخته باشند بلکه جناب قزوینی علی رغم تسلط کامل و بتعبیر رهبری خیلی دقیق خود بر فلسفه باز آن را مردود می‌دانستند و حقیقت را در مکتب تفکیک یافتند نظر حضرتعالی چیست و اگر مکتب تفکیک برحق است چگونه آشنا شویم و چه سیری را توصیه می‌کنید تا بتوفیق حق به آموزه های ناب اسلام بدور از پیرایه های یونانی و هندی و .. دست یابم نظر خودم اینست که از علامه حکیمی چون مطالبش سهل الوصول‌ترست شروع کنم اما بنظر می‌رسد آن تسلط علامه قزوینی بر فلسفه را نداشته باشند به هر حال خودتان هر کدام را صلاح می‌دانید بیان فرمایید تا آمادگی برای ادراک اندیشه های گهربار علامه میرزامهدی اصفهانی اعلی الله مقامه الشریف برایم فراهم شود و با سلوک ذیل شخصیت ایشان به چشمه زلال قرآن و عترت بدور از تمام ناخالصی ها دست یابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته ی استاد حکیمی، علامه‌ی طباطبایی هم اهل تفکیک بوده‌اند زیرا به خوبی متوجه‌ی جایگاه فلسفه و دین می‌شدند و هرگز این دو را مخلوط نمی‌کردند. بحمدالله بنده هم خود را اهل تفکیک می‌دانم. ولی تفکیکی‌های رسمی انکارِ عقل فلسفی می‌کنند و با امثال جناب ملاصدرا، دشمنی می‌نمایند. مگر بنا بود عقل فلسفی را همطراز وحی بدانیم؟! که این‌همه وقت صرف می‌کنند که یک طوری آبروی فیلسوفان را ببرند، زیرا چیزی جز این کارها بلد نیستند. موفق باشید

28704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اقوال زیادی در خصوص زمان بین الطلوعین مطرح شده و بیشتر بر فاصله ی بین فجر صادق و طلوع خورشید تاکید دارند، از آنجا که بر نماز شب تاکیدات زیادی داریم و همچنین خواب در زمان بین الطلوعین نیز جزو خواب غافلان نامیده شده چطور می‌توان این دو را جمع کرد و اگر انتخاب بر یکی باشد کدام افضل است که صد البته از دست دادن هرکدام تاسف زیادی در بردارد. از طرفی در یکی از سخنرانیهای شما شنیدم که بین فجر کاذب و صادق را شما بین الطلوعین می‌دانید که به دل می نشیند، خواستم بفرمایید کدام قول صحیح می باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اساتید محترم فرموده اند بهترین زمان نماز شب زمانی است که نماز شب به نماز صبح متصل گردد. به همین جهت می‌توان طوری بیدار شد که نماز صبح از دست نرود. موفق باشید
 

28432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا جوانان در دوره ای ویژه با ظهور و بروز مارکسیسم، به این نتیجه رسیده اند که یا باید خداپرست بود و ساکت و بی تفاوت، یا باید ماتریالیست بود و دشمن استعمار و استبداد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در آن زمان آخوندهای درباری کاری کرده بودند که این تصور پیش می‌آمد و حقیقتاً امثال شهید مطهری در عبور از این مشکل نقش بسیاری داشتند. موفق باشید

26571

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: آیت الکرسی را دقیقاً تا کجا باید بخوانیم تا هوالعلی العظیم یا هم فیها خالدون؟ در نمازهایی مثل نماز لیلة الدفن و یا نمازهای مستحبی دیگر که در آن تلاوت آیت الکرسی هست تا کجا خوانده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نفرموده باشند تا «هم فیها خالدون» بخوانید؛ تنها باید به همان آیه‌ی اول بسنده نمایید. موفق باشید

25998
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جناب استاد طبق فرمایشی که داشتید کتاب انسان عالم دینی را مطالعه نمودم در همه کتاب قصد القاء یک مطلب خاصی دارید که احیانا آن را تجربه نمودید یا بزرگان و واصلان آن را تجربه نمودند. نکته ای که هست و جواب گمشده ام را شاید در این کتاب پیدا نکردم یک جای کاری دارد می لنگد مشکلی که من بیان کردم با جواب حس می کنم تناسب تامی ندارد. توان علمی ام نمی کشه، چرا حس بیهودگی و پوچی به ما دست می دهد و سیری و وحشت از زندگی و تصور زائد بودن هستی و سنگینی آن سوای خوبی یا بدی احوال و حوادث چرا وقتی که اعصابم سالم بود اینها سراغم نمی آید یا خیلی بندرت با شدت کم می آید این وسط یک چیزی هست. خداوند با رحمت واسعه اش نمی تواند با ما گرفتاران، بیسوادها (بمعنی در مقابل عارفان) اینگونه معامله کند که یا در عالم دینی باشیم یا زندگی ما پوچ اندر پوچ است. «یرید الله بکم الیسر ولایرید بکم العسر» چرا دقیقا در سن چهل و دو دنبال معنا می گردم؟ چرا بعد از این همه مدت چرا اوائل جوانی یعنی بیست سالگی دنبال چنین معنایی بودم یه رابطه ی معناداری وجود داره، که سن من و شاید سن انسانها بازی می کند من تفکرات بسیار عمیق و عمیق می کنم. احساس پوچی و وحشت از هستی ناشی از فقدان اعتقاد به خدا نیست، ناشی از هدفدار نبودن زندگی نیست، نه یک جای کار می لنگه همه چی مرتب هست، این وسط یک چیزی هست، سن من داره بازی درمیاره یا سیستم فکر و ذهنم یا هر چیزی که نمی دونم چیه، من سلامتی ذهنم را با همه وجود دیدم در حالی که این بیماری است. وجود سالم هدفمند ست اصلا به این مساله بیمارگونه غور نمی کند غور کردن یک بازی است این نوع غور با آن نوع غوری که برای جستجوی حقیقت می کنیم فرق دارد غور در حال عسر و مرض با غور همراه یسر و سلامتی دو چیز است. حتی ملحدان هم باید در سلامتی انتخاب کنند بیماری آن چیزی نیست که مدنظر پروردگار باشد. ظرف مریض است سیستم مختل است این اختلال منبعش مرموز هست. آیا در این زمینه نظری ندارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث نیهیلیسم یا احساس پوچی، مشکلِ این قرن است. متفکران معتقدند اگر کسی به‌خوبی متوجه‌ی این امر بشود، نوع رویکردش به دین، رویکردی اساسی برای معنابخشی به زندگی می‌گردد و دینِ الهی چنین توانایی را دارد، اگر ما رویکردمان برای معنابخشی به احکام و دستورات دین باشد. موفق باشید

25681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: ۱. اگر کسی هر روز مرتکب گناه کبیره شود و هر روز توبه کند و هیچگاه تا کنون از گناه خود به گونه ای که دیگر مرتکب آن نشود فاصله نگرفته، عقوبتش چیست؟ به چه نوع بلای مادی و معنوی گرفتار می شود؟ ۲. آیا ممکن است خداوند فرزند صالحی که قرار بوده به او عطا کند را به واسطه گناه کبیره اش دیگر به او آن فرزند صالح را عطا نکند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه باشد آن کار گناه است و قلبش آن عمل را نپذیرد، إن‌شاءاللّه غلبه‌ی آن گناه کم می‌شود و دیگر مرتکب آن گناهان نمی‌گردد و فرزند صالح نصیبش می‌شود. موفق باشید.

25205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: دانشجو هستم و ملول، فضای رشته ام مرا درمانده کرده حس می کنم که جوانیم را بر سر هدفی نفسانی گذاشته ام نمی توانم خودم را قانع کنم که قرار است اینگونه بمیرم. نایی برای فریاد زدن هم نمانده در این فضا و رشته حبس شده ام و ظاهرا عیسا دمی هم برای احیا نیست. به فکرم که برای خودم به حوزه بروم، نیتم را خودم هم نمی دانم، فرار است یا قرار، ترس است یا چهل، حتی شاید مصداق علو فی الارض باشد اما از نوعی که نفس من می پسندد. از طرفی یک جوان بیست و چند ساله ی خسته چگونه دل به صرف و نحو حوزه ببندد و سالها بر سر قواعد عربی بحث کند یا کتاب هایی بخواند که می داند نه دیگر پاسخ گوی خودش است و نه اجتماعش. استاد ما بگو چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید با مشاوری که روح و روحیه‌ی شما را می‌شناسد مشورت کنید. موفق باشید

23714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: و اما سوال متأسفانه من تا حالا تصاویر و فیلم هایی دیدم که نباید می‌دیدم. و این تصاویر که واقعا از دیدن شون پشیمونم یادآوری میشن گاهی دارم نماز می‌خونم گاهی کار دیگه ای دارم انجام میدم و یادآوری میشن. حقیقتاً آزار می‌بینم از این یادآوری. سوالم اینه که چی کار کنم دیگه یادآوری نشه؟ آیا اصلاً امکان پذیره؟ اگه فراموش نمی‌شه پس من چیکار کنم؟ (دارم عذاب میشم به خاطر این مسئله اگه جوابم رو بدید کمک خیلی زیادی بهم کردید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که بر اطاعت خدا پایداری کنید، نه‌تنها آن تصاویر می‌رود، حتی طوری می‌گردد که هر چه تلاش کنید تا آن‌ها را در صفحه‌ی ذهن‌تان بیاورید، نمی‌آید، فقط از آن خاطره‌ای می‌ماند و بس. موفق باشید

22785
متن پرسش
سلام: چند روز پیش، بنده از شما بعنوان یک معلم که لطف کرده و وقتی به دوستان اختصاص می دهید یک درخواست داشتم. خواستم منت گذاشته و وقتی را به مطالعه کتاب توحید، نوشته مدعی اهل بصره اختصاص داده و نظرتان را بنویسید. من چکار به محمد علی باب و بهائیان دارم؟ اصلا چکار به احمد الحسن دارم؟ بنده می خواستم از شما بزرگوار بشنوم آیا اشکالی به مطالب وارد است؟ آیا گزیده ای از مطالب علمای پیشین را جمع آوری کرده یا ادعایی تازه است؟ اگر جمع آوری است سندش کجاست و اگر ادعای تازه است نقدش چیست؟ شما دیگر چرا مانند اصولگرایان حزبی و اصلاح طلبان غربی به وادی برچسب زدن وارد شده اید؟ مگر با سمپات احمد الحسن طرف شده آید؟ و حتی اگر با چنین کسی هم طرف شده بودید شیوه ائمه مانند امام صادق علیه السلام حکم می کرد اشکالات کلام را به او یادآور می شدید! درست می بینم؟ استاد طاهرزاده و برچسب زدن بجای بحث منطقی؟! اصلا این مدعی رئیس همه شیاطین! اصلا آن زندیقی که خدمت امام صادق رسید! اگر فرصت ندارید بحثش جدا، ولی خواهش می کنم اگر فرصت کردید نقدی به افکار مطرح شده در کتاب بنویسید. با توجه به اینکه همه پرسشهای قبلی در مورد احمد الحسن را خوانده ام، خواهش می کنم اگر قصد ادامه ادبیات قبلی را دارید وقت شریفتان را ضایع نفرموده و به همانها ارجاع دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در جزئیات سخنان این افراد نیست، بصیرت اقتضاء می‌کند که انسان مشغول جزئیات سخن این افراد نشود وقتی در جایگاهی قرار دارند که عملاً به نفع دشمنان اسلام است و وسیله‌ای هستند تا انقلاب اسلامی که راهِ نجات اسلام از دست استکبارِ جهانی است؛ به حاشیه و حجاب رود. از این جهت نباید در دام چنین سؤالاتی که امثال شما مطرح می‌کنند قرار گرفت وگرنه علی محمد باب هم از این سخنان به ظاهر دل‌فریب دارد و نباید مشغول این سخنان شد و از جایگاه او که مستر همفر مأمور شکل‌دادنِ به آن است، غفلت کرد! امید است توانسته باشم حجت را بر شما تمام کنم. حال خود دانید و آینده‌ای که در پیش دارید. موفق باشید

22596
متن پرسش
سلام علیکم استاد: در کتاب خویشتن پنهان فرموده اید ظهور جزئی امام زمان که برای افراد اتفاق می افتد، غالبا ظهوری است از باطن عالم به باطن آن افراد. بنده متوجه این جمله نشدم و سوالم این است که آیا ملاقاتی که حضرت با بعضی از افراد دارند، در عالم ملکوت بوده یا عالم ماده؟ و اینکه می گویند حضرت بین ما است ولی او را نمی شناسیم، به این معنی است که حضرت جسم مادی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که حضرت جسم مادی دارند حرفی نیست، ولی بیشتر با ملکوت انسان‌ها ارتباط دارند. زیرا: «هرکه را روي به بهبود نداشت / ديدن روي نبي سود نداشت». موفق باشید

21923
متن پرسش
با سلام: استاد بی مقدمه میرم سر اصل مطلب. استاد گرامی به نظر میرسه اجتماع امروز دنبال شکوفایی استعدادهاست ضمن اینکه چند سال پیش در روزنامه ای مطلبی خواندم مبنی بر اینکه امروز را غرب جنگ بر سر بروز استعدادها معرفی کرده بودن که به نظرم جمله جالبی بود و قابل استفاده اما به نظرم شکوفایی استعداد برای مردم ما و در مکتب ما برای مردم جا نیافتاده ضمن اینکه خود بنده هم نیاز به مطالعه بیشتر دارم، لطفا ضمن راهنمایی بیشتر بنده فکر می کنم نکته خوبیه اگه روش انگشت گذاشته بشه. نکته دوم راجع به بحث هویت در زنان هست. اگر شما دسترسی دارید و میتونید و زحمتی نیست فکر کنم اگر نرم افزاری شبیه همون که به نام حیات طیبه در بازار اینترنت از مجموعه کتب شما ساخته شده پیرامون بحث زن کسی بتونه درست کنه و مجموعه کتب و مطالب که پیرامون زن هست از جمله کتب با عناوین کتاب شخص شما و امثال اون را یه جا جمع کنه به نظرم تو بحث زن کار جالبی بشه ممنون و متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً شرایط برای بروز استعدادها در میان بوده است. منتهی پیامبران آمدند تا شرایط بروز استعدادها را به سوی درستی جهت دهند، وگرنه از انرژی هسته‌ای، بم اتم ساخته می‌شود. 2- همین‌طور است که می‌فرمایید، إ‌نشاءاللّه رفقا باید دست به کار شوند. موفق باشید

21334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: فرق مراقبه و تقوا چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر تقوا و نگهبانی از خود، برای آلوده‌نشدن به گناه مراقبه پیش می‌اید. موفق باشید

19549
متن پرسش
با سلام‌ استاد عزیز: گاهی در آیات قرآن کریم می خوانیم که خداوند می بفرمایند که مثلا، آنها آیات مرا تکذیب کردند می خواستم بفرمائید که آیا منظور از این آیات یک شخص است؟ من کتابهای زیبای شما را خوانده ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی کسی به جهت روح استکباری در مقابل حق از چشم ایمانی محروم گردد، در هیچ منظری او را نمی‌تواند ببیند، چه در آیات تکوینی و چه در آیات تدوینی. موفق باشید

19254
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم وقتتون بخیر: ان شاالله همونجوری که آرزو کردین شهادت در راه خداوند نصیبتون شه و جز به شهادت به ملاقات محبوب نرین و به آخرین درجه قرب الهی بعد از درجه قرب انبیاء و ائمه معصومین برسین قبل از لقاء یار. استاد خیلی دوس دارم بشم همون بنده ای که خدا میخواد اما رذایل اخلاقی نمیذارن و منم عاجز شدم از تهذیب نفسم. که مهمترینش زودرنجی و عصبانیته، تحمل انتقاد و کاری خلاف میلم و ندارم، اصلا این صفت و باقی صفات بدم رو دوس ندارم اما هر چی مقابله و مراقبه می کنم باز گناه از دستم میره، استاد من در این زمینه مطالعه کردم، احادیثی که بر قبح و عذاب این گناه اومده و راهکارای تسلط بر اونو، اما اینا فقط توی ذهن و فکر هستن و موقع عمل کم میارم و همه این تعلیمات یادم میره انگار یه آدم دیگه ام و بعد که آروم میشم یادم میان و وحشتناک ناراحت و پشینون میشم. اما آخه این ندامت که دردی رو دوا نمیکنه، من نمیخوام اصلا عصبانیت و خشم غضبی پیش بیاد اما از توان من خارج و عاجزم به خدا هم التماس کردم که خدا کم آوردم خودت کمکم کن و تهذیب و تزکیه نفسم کن، اما نشده. استاد خواهش می کنم بفرمایید چیکار کنم که از این رذیله رها شم. من جز رضایت خداوند چیزی نمیخوام، می ترسم بمیرم و بنده شایسته ای براش نشده باشم و این بزرگترین ترس منه، از شروع روز می ترسم از اینکه بازم این گناه ازم سرم بزنه وحشت دارم میگم ای خدا بازم یه روز دیگه، اگر باز گناه کردم چی، این ترس امونمو بریده. استاد ببخشید طولانی شد. منتظر راهنماییتون هستم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً مأیوس نشوید. اگر صد بار هم از دستتان در رفت مأیوس نشوید. غلبه بر چنین رذایلی مسئله‌ی مهمی است و طول می‌کشد تا آرام‌آرام روحیه‌ی تسلط بر خودتان ظهور کند. موفق باشید

18263
متن پرسش
سلام استاد: بعد از نکته آخر ده نکته مبحثی درباره روح فرمودین که چند تا سوال برام پیش اومد: آیا روح من از همان روح که مخلوق خداست، است؟ و آیا همه ارواح انسان ها از یک روح واحدند؟ یه جایی بین روح و نفس فاصله انداختین و فرمودین که نفس واسطه بین روح و جسمه، اینجا یک دوگانگی به وجود اومده برام، اگه من همون نفس خودمم پس روح جایگاهش کجاست؟ خواهشا توضیح بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث شد که «روح» بالاترین مخلوق است و ما «مِن روحی» هستیم که همان نفس ناطقه‌ی ما محسوب می‌شود. موفق باشید

14391
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده با پیگیری مباحث شما به این نتیجه رسیدم که حضرتعالی همه چیز را با در نظر داشتن حقیقت آن در عالم و از حیث وجودی بررسی می کنید. برداشت بنده این است که برای ریشه کن نمودن چند رذیله اخلاقی مثل بخل، ترس، بی تحملی و... نیز باید با تغییر نگاه به جهان هستی و رب آن اقدام نمود. لطفا بفرمایید برای تقویت این شناخت چه راهی و چه منبعی را انتخاب نمایم؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره هر دستوری را باید در نسبت خود با حق معنا کنیم و این‌که از آن طریق چه اندازه حجاب بین ما و تجلیات الهی کاسته می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی