باسمه تعالی: سلام علیکم: چلهگرفتن کار بسیار خوبی است و روایت «مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ؛» هر بنده ای که چهل روز خود را برای خداوند متعال خالص گرداند چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می گردد ؛ پشتوانهی آن است که البته مربوط به هرکس است با خودش. به نظر بنده برای جایگزینی آنچه تحت عنوان چلهی قرن مطرح شد، پیشنهاد آقای حجتالاسلام مهدوی ارفع پیشنهاد خوبی است که در جواب سؤال شمارهی ۲۷۱۸۸ عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تدبّر در قرآن و یا تدبّر در ادعیه، بهخصوص دعای «صباح»، نوعی تفکر است. ۲. در ذکر «لا اله الا هو» نظر به مقام احدیتِ حضرت ربّ العالمین میشود و در ذکر «لا إله إلا اللّه» نظر به مقام واحدیتِ حضرت ربّ العالمین میشود و هرکس بنا به ذوق و احوال خود میتواند به هر کدام از اذکار مذکور رجوع فرماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای آنکه «جسم، همان روح است» غیر از آن است که «روح، علتِ جسم باشد». فلاسفه در تعريف نفس ناطقه مى گويند: «النفس كمال الأول لجسم طبيعي آلي ذي حيوة»[1] يعنى نفس، كمال اول براى جسمِ زنده اى است كه با آلات و ابزار- مثل دست و چشم- فعاليت مى كند. در اين تعريف نظر به جسم دارند از آن جهت كه داراى حيات است، يعنى نفس را بايد در همين جسمِ زنده ملاحظه كرد وگرنه در يك انتزاع ذهنى با مفهوم نفس سر و كار داريم و نه با وجود آن. يعنى همين بدنِ زنده ى شما نفس است، اشكال مرحوم شهيد مطهرى به افلاطون اشكال به جايى است. چون افلاطون مى گويد حضور نفس در بدن مثل حضور روغن در كنجد است. اشكال مرحوم مطهرى اين است كه سخن افلاطون يك نوع دوگانگى بين نفس و بدن را در عالم خارج القاء مى كند در حالى كه چنين نيست، همينطور كه بين حضرت حق و مخلوقات، جدايى و دوگانگى نيست، مگر در انتزاع ذهنى. نفس ناطقه همان جسم آلى ذى حياتى است كه شما با آن روبه روئيد. جسم آلى يعنى دست من كه شما مى بينيد در حركت است، اين جسم آلى، «نفس است در اين موطن». درست است كه در تحليل ذهنى مى گوئيد كه نفس است كه اين دست را به حركت مى آورد، اما اين در تحليل ذهن است، در خارج اينطور نيست. همينطور كه در خارج اينطور نيست كه يك خدا داشته باشيم و يك مجموعه آيات الهى در كنار خدا. خداوند در اين موطن به اين آيات ظهور مى كند هرچند خداوند محدود به موطن عالم ماده نيست. اميرالمؤمنين (ع) مى فرمايند: «مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ»[2] هركس بگويد خدا در كجاست، خدا را در ضمنِ مخلوق قرار داده و اگر كسى بگويد خدا بر كجاست، درون آن شيئ را خالى از خدا پنداشته است. در حالى كه خداى بى نهايت نه در ضمن مخلوقات است و نه درون مخلوقات از حضور خداوند خالى است. حضرت حق وجود مطلقى است كه تمام اين عالم، مظاهر او است. مواظب باشيد افلاطونى فكر نكنيد. متوجه باشيد عالَم مظاهر و آيات خدا است به اين معنا كه حق با اسماءاش به جمال مخلوقات در صحنه است، نه اينكه كنار مخلوقات باشد، به تعبير حضرت امام خمينى «رضوان الله تعالى عليه»: نفس تمام منازل وجود را سير نموده و در مرتبه ى ادنى با دانى است و در مرتبه ى فوق و غيب با آنچه غيب است، غيب است و در نهايت دنائت و در نهايت اعلائيت است؛ چون نمونه اى از توحيد «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ كُلَّهَا» است و متعلم به تمام اسماء حق؛ اعم از تنزيهيه و تشبيهيه است. پس چنانكه او عالم غيب الغيوب است، هكذا نفس هم چنين است و چنانكه او «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأعْيُنِ»،[3] هكذا نفس چنين است و چنانكه او به مخلوقاتش عالم بالرضاست، هكذا نفس چنين است و چنانكه لا يعزب عنه شىء، نفس نيز چنين است و چنانكه يكى از اسماء حق اين است كه: «يا مَن عَلا في دُنوّه و يا مَن دنا في عُلوّه» هكذا النفس عالٍ في دُنوّه و دانٍ في عُلوّه، و اصل محفوظ در سير اين سلسله قوا و عمود جميع مراتب وجود، نفس است.[4] موفق باشید
[1] ( 1)- محمد على التهانو، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1716.
[2] ( 2)- نهج البلاغه، خطبه ى 1.
[3] ( 1)- سوره ى غافر، آيه ى 19.
[4] ( 2)- ر. ك: تقريرات فلسفه، ج 1، صص 291- 292.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است مجرد در ذات خود از حضور در بقیهی عوالم محروم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست با حوصله و پشتکار، به کتاب «اسماء حسنی؛ دریچههای نظر به حق» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توحید و معارف توحیدی جلو بروید تا إنشاءاللّه افقهای معرفتی موجب رفع مشکلات شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صورتهای برزخیِ فرشتگان دارای بال است، نه آنکه وجود آنها در عالم ماده چنین شکل و شمایلی داشته باشد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با مطالعهی جزوهی «جبر و اختیار» و دقت بر روی تفاوت امر تکوینی با امر تشریعی، جواب سؤالتان داده خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در غرب پس از دویستسال مبتنی بر اهدافی که دارند، همهچیز تعریفشده است و ابهامات قانونی و خلأهای آن که عموماً افراد ناسالم از آن عبور میکنند در بسیاری موارد برطرف شده است ولی ما با اهدافی که داریم در ابتدایِ راه هستیم. تفاوت نمیکند چه کسی مسئول باشد حتی بعضی از رفقا که در جریان نظام قضائی ما هستند، معتقدند آیت اللّه دکتر صادق لاریجانی نهایت تلاش را برای اصلاح امور انجام میدهند و نسبت به سالهایی که ایشان وارد شدهاند کارهای اساسی شده است. ولی اولاً: تنگناهای فکری و فرهنگی ما هنوز در صحنه است و ثانیاً: نظام قضایی و استقلال قاضی، کارِ بسیار حساسی است و مقام معظم رهبری متوجهی این موضوع هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح، یک مقام است و به تعبیری، اعظمِ ملائکه میباشد که به طور کامل بر جان اهلالبیت تجلی کرده است و در بقیهی افراد هرکس بهرهای از آن دارد و لذا نمیتوان گفت هرکس بهرهای از اهلالبیت دارا میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «جسمانیت الحدوث»بودنِ نفس به آن معنا است که نفس ناطقه در بستر جسم انسان در دورهی جنینی با آمادهشدن جسم در اثر حرکت جوهری بر آن متجلی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع برای حضرت یعقوب«علیهالسلام» نظر به پیامبری است که از منظر ایشان، غایب شده است و پیامبر است که قدر پیامبر را میداند و اگر هم نام این نوع علاقه را عشق مجازی بگذاریم، حقیقتاً همان عشقی است که انسان در آینهی وجود او محبوب حقیقی را مینگرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین طور است سعی بفرمایید با مطالعات دینی و رشد اخلاقی خود را آماده ی سربازی اسلام و انقلاب اسلامی کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل یک کلمه بیشتر نیست و آن غفلت از وظیفهای است که مردم نسبت به هدیهی الهی یعنی انقلاب و رهبری دارند و عملاً تقاسِ این غفلت را به صورتهای مختلف در حال پسدادن هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حجاب زن غیر از این حرفهایی است که میزنند. حجاب مربوط به نعالی خود زنان است تا در مسیر عبودیت خود، آن را رعایت کنند تا موجب تعالی روح و روان آنها شود. موضوع نگاه مردان، فرعِ قضیه است. موفق باشید
با سلام: استاد حقیقتاً نمیدانم با چه انگیزهای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دلمان سردار دلها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصلهای آن را ذیلاً خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
اربعین حسینی و ادامهی راه توحیدی که شروع شده است
باسمه تعالی
۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع میشود. سپس عرضه میداریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آنهایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع میشود که ملاحظه خواهید کرد.
۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛
رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم میشود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.
۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) میاندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کردهایم، راهی پایدار و مبارک است.
۴. شیعه متوجه است جهان بزرگتر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.
۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطرهی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس میتواند در آنجا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بیسواد و باسواد همه میتوانند در آنجا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهرهمند گردند.
۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقبنشینی نکردن، ماورایی به ظهور میآید که تهدیدِ خطر، چون گَردی میشود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض میشود، چه آن شرایط تحریم و محاصرهی شعب ابیطالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا بهوجود آوردند. یعنی با عقبنشینینکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامهدادن خود را فراهم میکنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان میرود.
در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد دلیل آنکه طرف در حال خواب نیست، همان است که میپرسد نکند خواب هستم. زیرا کسی که در حال خواب است که نمیگوید نکند خواب باشم. گفت:
من آب شدم سراب دیدم خود را
دریا گشتم، حباب دیدم خود را
آگاه شدم غفلت خود را دیدم
بیدار شدم به خواب دیدم خود را
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکردی است که باید نسبت به شبهای قدر داشته باشیم، از آن جهت که: «درهای گلستان برایت گشودهاند / در خارزار چند روی ای برهنه پا». مگر نفرمودهاند آنچنان عالَم در مقابل شما گشوده میشود که فرشتگان الهی که هرکدام حاملِ نوری از انوار الهی هستند؛ به سوی شما میآیند. و از همه مهمتر «روح» به سوی شما نازل میشود که حامل همهی انوار الهی به صورت جامع میباشد. حال در این شرایط، جز آن است که باید به هر بهانهای چه با نماز و چه با دعا و مناجات، «جان» را در معرض چنین الطاف و انواری قرار داد؟! تعجب آن است که عدهای به جای اینکه به سوی دریایی از انوار الهی که در مقابلشان گشوده شده است، قدم بگذارند؛ همچنان در آبگیرِ مشکلات خود متوقفاند که چه کنند. در حالیکه به ما گفتهاند در این شبها: «سوی دریا عزم کن زین آبگیر / بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». کافی است «بودنِ» خود را در معرض الطاف الهی قرار دهیم و اتصالی که در ذات و تکوینِ خود داریم را در انتخاب و شخصیت خود به میان آوریم. در آن صورت إنشاءاللّه مییابید که به حضور خدا در عالَم در همهی عالَم و با همهی مخلوقات مأنوس و آشنا هستید، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حضرت هم تشریف داشتند، مثل نایبشان به همان دعا که دعای جدّشان است و بعضاً ائمه نیز به آن نظر دارند؛ توصیه میفرمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه رحمانی است. سعی کنید کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» را دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه عرض شد، تحت عنوان تفسیر انفسی مشهور است. تفسیری که در بازار تحت عنوان «تفسیر محیی الدین» از انتشارات «بیدار» هست، که البته مربوط به جناب عبدالرزارق کاشانی است، تفسیری انفسی است. نمیدانم به فارسی ترجمه شدهاست یا نه ولی تفسیر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ما باید برای خدا و اولیاء الهی تکلیف معلوم کنیم؟!! در حالیکه آنها مصالح ما را بهتر از ما میدانند. وقتی به هر بهانهای از جمله تشکیل جلسهی فاطمیّه، خود را به آن ذوات مقدس نزدیک کنیم، نسبت به آنچه تقدیر ما است در انجام وظیفه، سربلند خواهیم بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی آیت اللّه حسنزاده و ناتوانی جسمی ایشان، موجب شده است که کمتر بتوان از ایشان به صورت مرتب و رسمی استفاده کرد وگرنه همه مشتاق استفاده از ایشان هستند. موفق باشید
