باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهمالسلام» که مقامشان مقام خلیفةاللّه است به حکم آیهی «علّم آدم الأسماء کلها» حامل همهی اسماء الهیاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم سیر مطالعاتی بر روی سایت به عنوان محور فکری رفقا کارساز باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امید است که طلاب به اینجاها برسند که در عین جدّیت در دروس رسمی حوزه متوجهی حضور در معارف عرفانی نیز باشند. توصیه میشود بعد از دنبالکردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» به مباحث کتاب «معاد» بپردازید. هر سه کتاب و شرح صوتی آن در سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با حاکمیت فقیه آری! بحث مقبولیت در میان است و به همین جهت حضرت امام موضوعِ جمهوری اسلامی را که ولایت فقیه نیز در متن آن گنجانده شده بود، به رأی گذاشتند و سال گذشته هم که دانشگاه مریلند نظرخواهی کرده بود، بیش از ۹۰ در صد از مردم ایران در باقیبودن این نظام نظر مثبت داشتند، هرچند درصد زیادی تقاضای تغییرات اساسی را به میان آورده بودند و رهبر معظم انقلاب نیز در بحث ۱۴ خرداد و موضوع «امامِ تحول» بر همین مسئله تأکید دارند و در همین رابطه امیدشان به جوانان است و روحیهی تحولزاییِ آنها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسانها باید در دو راهیِ گرایش به فطرت و نفس امّاره، خود را انتخاب کنند که در کجا قرار گیرند تا بهتر با «خود» کنار آیند. خداوند قاعدهی جهان را اینچنین خواسته و شکل داده، حال «إمّا شاکراً و إمّا کفورا».
قرآن در آيات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا ميدهد كه انسان ذاتاً حق را ميشناسد و ربوبيت او را پذيرفته، ميفرمايد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسلهايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت ميدهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك ميكني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
نتايج آيه:
الف – ذات همة انسانها با پروردگار خود روبرو شدهاست.
ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت دادهاند.
ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را ميشناسند.
د – در قيامت بدكاران نميتوانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بياطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نميتوانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانهاي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همهشان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسانهايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسانها نگذاشتند صداي فطرت در جانشان خاموش شود.
و - اين نوع رويارويي با پروردگار كه از طريق علم حضوري و شهود قلبي انجام ميگيرد، جاي انكار و عذري باقي نميگذارد.
ز - چون انسان فطرت و ذاتي دارد كه آن ذات و فطرت، خدا را ميشناسد، انسان ميتواند با فعّال نگهداشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخيص دهد.
ح – كار مربي در اصلاح انسانها «ذكر و تذكر» به حقايق است تا انسان براساس فطرتش به خود آيد و به خود حقيقياش كه از رسيدن به آن راضي است، دست يابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلي را در پذيرفتن نداي فطرت و يا پشتكردن به آن، خود فرد بهعهده دارد و به همين جهت هم ميشود از يك پدر و مادر در شرايط مساوي دو فرزند بهوجود آيد كه يكي كاملاً به فطرت خود پشت كردهباشد و لذا نبايد نقش محيط و خانواده و امثال اينها را عمده كرد و بدي بدكاران را از دوش آنها برداشت، و يا والدين علت اصلي انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی که بنده خدمت رفقا در جواب به سؤالات عرض میکنم با فرض این نکته است که اصل مباحث را در متون اصلی دنبال کردهاند وگرنه با سؤال و جواب نمیتوان به موضوعات علمی دست پیدا کرد. در کتب فلسفه همیشه این نکته مورد بحث هست که چرا انسان در تطبیق یک موضوع به اشتباه میافتد. مثلاً چرا سراب را آب تلقی میکند، در آنجا گفته میشود که حسّ انسان اشتباه نکرد، ولی تطبیق آنچه حسّ به ما داد، با خارج که به این عمل «حکم» میگویند، خطا پیش آمده. که البته باید مطلب را در کتب فلسفی دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور که میفرمایید کار خوبی است و باید از ایشان به خاطر اینکار تشکر کرد. اما اجازه دهید بنده کارهایی که فکر میکنم در اولویت هست، دنبال نمایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط، گذشت و خُلق نکو. مگر به ما نگفتهاند: «من ندیدم در جهانِ جستجو / هیچ اهلیت بهجز خُلق نکو». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره روح دارای بدن است منتها با بودن بدن عنصری، در خفاست و با عبور از بدن عنصری، ظهور می کند همچنانکه با عبور از بدن برزخیف بدن قیامتی ظهور می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مستحضر هستید که این نکات از محدودهی سؤال و جواب بیرون است. با اینهمه بنده فلسفهی تحلیلی را در آن حدّ میدانم که به قول معروف، فکر کنیم و سخن بگوییم و سخن یاوه نگوییم. ولی عمقی در آن ندیدم. در فلسفهی قارهای بهخصوص در هایدگر و گادامر، نحوهای از تفکری که در این دوران بدان نیازمندیم را یافتم به همان معنای عبور از متافیزیک. به نظر بنده برای تفکر نسبت به انقلاب اسلامی، میتوانیم از هایدگر و گادامر استفاده کرد بهخصوص از هایدگرِ متأخر. و عدم موفقیت انقلاب اسلامی را در مورد بهفهمآوردنِ جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خوبفکرنکردن میدانم به همان معنایی که هایدگر در کتاب «چه باشد آنچه خوانندش تفکر» متذکر میشود. ما با فهم انقلاب اسلامی به عنوان حقیقت دوران که به قلب حضرت امام إشراق شد، از ذیل تاریخ رنسانس رها خواهیم شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی به نظر میآید باید به خواستگاهِ سؤال عزیزان توجه کرد و جواب داد و نه به ظاهرِ سؤالات. مثل آنکه در قرآن هست که طرف میپرسد چه چیزی انفاق کنیم؟ ولی خداوند مسئله را میبرد در جایگاه اصلی سؤال، و آن اینکه به چه کسانی باید انفاق کرد. ملاحظه کنید: «يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ» (215/بقره) بنابراین اگر به قول شما سؤالات را ذبح میکنیم، ذبح شرعی انجام میگیرد 2- در مورد شکی که به میان میاورید، بحث در محلبودن و محلنبودنِ شک در میان نیست، بحث در این که دکارت میرسد به اینکه در شکبودن، کسی دارد شک میکند که در شکبودنِ خود، شک ندارد و از این طریق بحث را تا یقینِ به وجود انسانی که شک میکند، جلو میبرد با همان جملهی مشهورِ «من شک میکنم، پس هستم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین روشن میشود واجبالوجود عین وجود است و از آنجایی که عین وجود، عین کمال است پس واجبالوجود هیچ نقصی و نیازی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبل از مباحث «حرکت جوهری» باید «برهان صدیقین» مطالعه شود و با نظر به این نکته عرض شد که همهی مخلوقات در فیضِ بقاء هستند به این معنا که وجودشان از حق است و عین ربط به حضرت حق میباشند و از این جهت دائماً با تجلیاتِ وجودیِ حضرت حق، باقی هستند و اگر آن تجلی و آن ربط، نباشد بقائی نخواهند داشت و این غیر از فیضی است که موجود مادی را از قوه به فعل میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آنجا هم عرض شد این یک بحث مفصلی میباشد. جنابعالی اگر فرصت داشته باشید و شرح صوتی مقدمهی کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی» را دنبال بفرمایید و روشن شود معنای جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی چیست، عرض بنده روشن خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه اُنس با حضرت حق و شوق عبادت را در خود بیشتر کنیم، بیشتر قلب به اصلاح، گرایش مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که ما کثرات را چگونه بنگریم. آری! اگر آنها را دهانههای بازِ جهنم ببینیم که همهی فرصتها و عمر ما را به آتش میکشد، حقیقتاً از طریق کثرات، جهنم را دیدهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید توبه کند و با نور خدا شدت آن گناه را که جایگاهی در فطرت انسان ندارد، ضعیف و ضعیفتر گرداند تا افق نفس مطمئنه در مقابل او گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایتی که میفرماید: « الطرق إلى اللّه الخالق، بعدد أنفاس الخلائق» نظر به سیر الی اللّه در متن شریعت دارد. به این معنا که هرکس در شریعت الهی قصد رجوع به حضرت حق دارد تفاوت در برداشتهای از دین و عمل به آن متفاوت است، به تفاوت کثرت انسانها. و در این مورد نباید انتظار داشته باشیم هرکس مثل ما سیر إلی اللّه داشته باشد. به خود إلی اللّه در روایات توجه کنید یعنی مسیری که به سوی خدا است، مگر انسانهای بد مسیر به سوی خدا دارند؟ البته موضوع سیر تکوینی، موضوع دیگری است که این روایت به آن نظر ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر با خرید جنس ایرانی ضرر هم بکنید، آن ضرر در حکم صدقه خواهد بود و صدقه موجب رفع بلا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با «بدایه» شروع کنید برای جوابگویی به تفکراتی که در این زمان مطرح است، خوب باشد. چیزی که در جواب و سؤال شمارهی ۲۴۸۲۵ مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید این یک روح تاریخی است که بر ملتی شکستخورده در دنیای مدرن سیطره پیدا کرده است، ملتی که از اینجا مانده و از آنجا رانده، نه توانست خِردِ قومی خود را در مواجهه با فرهنگِ غربی حفظ کند و نه توانست غربی شود. راه صحیح آن است که با جدیّت و با حضور در تاریخی که انقلاب اسلامی به میان آورده است، خود را بیابد. عرایضی تحت عنوان «عقل تکنیکی» در ۹ جلسه شد، شاید به کار آید. کتاب «خِرد سیاسی در زمانِ توسعهنیافتگی» از آقای دکتر داوری مطالب خوبی را با در میان میگذارد. موفق باشید
