باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که چرا رهبری انقلاب معتقدند مشروعیت نظام از جمهوریت آن جدا نیست. با توجه به این امر آیا باید مردم را به درجهای از آگاهی رساند که بهترینها را انتخاب کنند؟ یا باید مردم را حذف کرد؟ اسلام در این تاریخ باید با تعالیِ انتخاب مردم ادامه یابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- پنهان کردنِ کفر ابلیس همانطور که عرض شد مثل کفر بعضی از مقدسها است که با بعضی از اسمائ الهی مأنوسند ولی با اسم اللّه که جامع اسماء الهی است، مأنوس نیستند و ملائکة اللّه با سجده بر آدم که مظهر اسم اللّه بود نشان دادند که در دلِ تقدیس و تسبیح آن مقام، کافری به نام شیطان پنهان است 3- کفر شیطان موجب میشود که غیر خود را نفی کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عبادات باید سلوک خود را مطابق سیرهی امامان معصوم جلو برد و اعتناء به آن القائاتی که میگوید مثلاً 14 مرتبه باید آن ذکر را گفت؛ نباید کرد 2- به نظر میآید با مطالعهی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در مورد قسمت دوم سؤال، نکات خوبی برایتان روشن میشود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آنجا هم عرض شد این یک بحث مفصلی میباشد. جنابعالی اگر فرصت داشته باشید و شرح صوتی مقدمهی کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی» را دنبال بفرمایید و روشن شود معنای جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی چیست، عرض بنده روشن خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگاه که به جای اشاره به معانیِ قدسی کلمات الهی دقت نشود به همان اندازه از نتیجهای که باید بگیریم، محروم میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متن کار، خودتان متوجه میشوید در چه جاهایی حقی ضایع میشود و از انجام آن امور خودداری میکنید و طوری بی سر و صدا عمل مینمایید که حقی ضایع نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را در کتاب خویشتن پنهان مورد بررسی قرار داداه ایم که اساسا فکر و حافظه مربوط به نفس است و نفس آن شخص هر بدنی را که انتخاب کند حافظه ی آن بدن می شود که البته به احتمال زیاد چون هیچکدام از این بدنها دیگر مناسب آن روح نمی باشند روح از هر دو بدن منصرف می شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحی در جهان اسلام ظهور میکند که همه به سوی فرزند رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رجوع خواهند کرد. شاید بتوان گفت انقلاب اسلامی بیدارباشی جهت آن رجوع باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید این کار ممکن میباشد. زیرا پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «إنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکْمَةً، والْحِکْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ». آن شعر شعری است که بحق حکمت باشد و حکمت ضالّهٔ مؤمن بود. و از طرف دیگر قرآن کتاب حکمت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسانها باید در دو راهیِ گرایش به فطرت و نفس امّاره، خود را انتخاب کنند که در کجا قرار گیرند تا بهتر با «خود» کنار آیند. خداوند قاعدهی جهان را اینچنین خواسته و شکل داده، حال «إمّا شاکراً و إمّا کفورا».
قرآن در آيات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا ميدهد كه انسان ذاتاً حق را ميشناسد و ربوبيت او را پذيرفته، ميفرمايد: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسلهايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت ميدهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك ميكني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
نتايج آيه:
الف – ذات همة انسانها با پروردگار خود روبرو شدهاست.
ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت دادهاند.
ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را ميشناسند.
د – در قيامت بدكاران نميتوانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بياطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نميتوانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانهاي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همهشان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسانهايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسانها نگذاشتند صداي فطرت در جانشان خاموش شود.
و - اين نوع رويارويي با پروردگار كه از طريق علم حضوري و شهود قلبي انجام ميگيرد، جاي انكار و عذري باقي نميگذارد.
ز - چون انسان فطرت و ذاتي دارد كه آن ذات و فطرت، خدا را ميشناسد، انسان ميتواند با فعّال نگهداشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخيص دهد.
ح – كار مربي در اصلاح انسانها «ذكر و تذكر» به حقايق است تا انسان براساس فطرتش به خود آيد و به خود حقيقياش كه از رسيدن به آن راضي است، دست يابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلي را در پذيرفتن نداي فطرت و يا پشتكردن به آن، خود فرد بهعهده دارد و به همين جهت هم ميشود از يك پدر و مادر در شرايط مساوي دو فرزند بهوجود آيد كه يكي كاملاً به فطرت خود پشت كردهباشد و لذا نبايد نقش محيط و خانواده و امثال اينها را عمده كرد و بدي بدكاران را از دوش آنها برداشت، و يا والدين علت اصلي انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» با فلسفه و عرفان نهتنها مشکلی نداشتند، بلکه در این اواخر، گورباچف را دعوت به آنها نمودند. آری! خود عرفان و حکمت، کاری میکند که انسان متوجه میشود نباید مشغول این علوم شود بلکه باید با بصیرتی که از حکمت و عرفان میگیرد، به بالاتر از آنها سیر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است مجرد در ذات خود از حضور در بقیهی عوالم محروم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست با حوصله و پشتکار، به کتاب «اسماء حسنی؛ دریچههای نظر به حق» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن میتواند شروع خوبی باشد. سعی بفرمایید مطالبی که در بحثها دنبال میکنید را بچشید تا این سؤالها برایتان پیش نیاید. نظری هم به جواب سؤال شمارهی ۲۴۱۹۸ بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً سورههای مربوط به معاد مثل سورهی واقعه و الرّحمن را به کمک کتاب جناب عبدالرزاق کاشانی مشهور به تفسیر ابنعربی انجام میدهم. زیرا همانطور که مطلع هستید علامهی طباطبایی معتقد بودند تا آن زمان هنوز حوزهها آمادگی ورود به بحث معاد را آنطور که باید ندارند. البته فعلاً شرایط تغییر کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایجاد کردن به معنای وجوددادن و تجلینمودن برای بدن بدین معنا که نفس بدن را متجلی کند، نیست. ولی ساختن به معنای آنکه از موادِ مادی استفاده کند و بدن خود را بسازد مثل آنکه استاد بنّایی ساختمان را بسازد، برای نفس هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه به ما توصیه شده است حرم ائمه با شکوه باشد و به همین جهت هم باید مساجد و حرمها از سایر خانهها بلندتر باشد و در چشمانداز قرار گیرد، شاید بتوان حرف استاد را توجیه کرد. البته باید بین «تجمل» و «جمال» دقت کرد، و این کار آسانی نیست. مثلاً در مسجد شیخ لطفاللّه اصفهان «جمال» و «هنر» و «شکوه» با هنرمندیِ تمام به میان آمده است؛ ولی نه مثل عالیقاپو که «تجمل» در آن به ظهور آمده است. به نظر بنده در حرم شریف حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» جمال و شکوه، کمی به تجمل نزدیک شده است. در هر صورت ما در زیارت آن مضجعِ شریف، به شکوه و جمالِ آن مرد الهی نظر داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توبه آنچنان انسان زمینهی برگشت نور خدا را بر جان خود و در جامعه فراهم میکند که خداوند در مورد «توّابین» فرموده است: «ان اللّه یحبّ التّوابین» مسلّم کسانی را که خداوند دوست دارد، تنها نمیگذارد که بعد از گناه، گرفتار خیالاتی که بر اثر گناه فراهم آمده است، باشد و این است معنایِ محبت خدا به توبهکنندگان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه توحیدی، به آن معنا که آنچه در عالم جریان دارد مشیت الهی است، تنها وظیفهی ما نسبت به افراد در میان است، و نه نظر به خودمان و نه نظر به دیگران. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی به نظر میآید باید به خواستگاهِ سؤال عزیزان توجه کرد و جواب داد و نه به ظاهرِ سؤالات. مثل آنکه در قرآن هست که طرف میپرسد چه چیزی انفاق کنیم؟ ولی خداوند مسئله را میبرد در جایگاه اصلی سؤال، و آن اینکه به چه کسانی باید انفاق کرد. ملاحظه کنید: «يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ» (215/بقره) بنابراین اگر به قول شما سؤالات را ذبح میکنیم، ذبح شرعی انجام میگیرد 2- در مورد شکی که به میان میاورید، بحث در محلبودن و محلنبودنِ شک در میان نیست، بحث در این که دکارت میرسد به اینکه در شکبودن، کسی دارد شک میکند که در شکبودنِ خود، شک ندارد و از این طریق بحث را تا یقینِ به وجود انسانی که شک میکند، جلو میبرد با همان جملهی مشهورِ «من شک میکنم، پس هستم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جوهر پدیدهی مادی عین حرکت است و آن پدیده همان جسم میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان، همان بُعد است. وقتی حرکت جوهری در صحنه است، لازمهی حرکت، مکان میباشد و از این جهت، زمان و مکان، وصفِ عالَم ماده است که ذات آن عین حرکت میباشد. موفق باشید