بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15046
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد با توجه به این که در مصاحبه تان شعار مرگ بر آمریکا را نوشته بودید و چند وقتی است ذهن بنده را مشغول ساخته و سخنان دیگران را هم می شنوم مبنی بر اینکه چرا با وجود ارتباط با آمریکا ما مرگ بر آمریکا می گوییم از شما خواهش می کنم نظرتان را راجع به این شعار برای بنده ارسال فرمایید البته بنده به این افراد متذکر شدم آمریکا شخصی نیست بلکه یک فرهنگ است که مقابل فرهنگ دینی است و ما این فرهنگ را محکوم می کنیم البته این به عقل ناقص بنده خطور کرده است. با تشکر اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش مقام معظم رهبری؛ «ما نمی‌خواهیم برای خودمان دردسر بیخودی درست کنیم، بعضی‌ها نگویند شما مدام آمریکا را وادار می‌کنید و تحریک می‌کنید، نه! آمریکا تحریک نمی‌خواهد، آمریکا دشمن است». با توجه به این سخنان است که باید تلاش کنیم دشمن، گم نشود وگرنه غافل‌گیرانه ضربه‌ای می‌خوریم که به‌راحتی به تعادل اولیه‌ی خود برنمی‌گردیم. مذاکره تنها برای آن بود که بهانه را از دست دشمن در رابطه با تسلیحات هسته‌ای بگیریم، وگرنه فرهنگ مقابله با استکبار برای ما همیشه باید پا برجا باشد. موفق باشید

11697
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و خدا قوت: درخواست کمکی که دارم شاید خسته کننده و وقت گیر باشه می دانم لحظاتتان چقدر گرانقدر است اما تنها کسی که امید دارم واسطه ای از خدا برای راهنماییم باشد شما هستید. همیشه برایتان دعا می کنم. من در خانواده درشرایط سخت روانی بزرگ شدم پر از تعارض و درگیری مادر پدر که همیشه در وحشت و ناامنی و استرس بودم حتی الان هم بدتر و بدتر می شود. سالهاست آنها در یک خانه با هم حرف هم نمی زنند جز بعضی اوقات ابراز نفرتها و تهدیدهای مادر.. ما بچه ها همه از هم دور و خسته از دعواهای بی خودمان هستیم. نمی توانم با آنها مهربان باشم و بیشتر فاصله می گیرم. می خوام هیچ رابطه ای نداشته باشم و تا حدی اینطور شده نباید با من کار داشته باشند من هم کاری به آنها ندارم چون خیلی زود عصبانی و پرخاش می کنم و پشیمانی. پدرم روحانی و غرق در لذت عبادت با خدا و از همه ما کناره می گیرد و اجازه ارتباط خانوادگی عملا با کسی نداده که تا این حد تنها نباشیم. از هیچ کس حرف نمی پذیرد.. در تمام دنیا کسی جز خدا ندارم حتی مادر پدر را و کسی را هم جز او نمی خواهم. خودم هیچ وقت میل به ازدواج ندارم اما در مورد خواهرانم اصلا احساس مسئولیت نمی کند. مادرم هم خیلی خدایی است و من همیشه از مذهبی بودن خانه مان متعجبم چرا که معنای خدا و مذهب چیزی جز خشم و تهدید و طرد نبوده که بعضی کلا خدا و نماز را کنار گذاشتند. به هر حال من خیلی با وسواس و استرس ارتباطم با خدا رو میخام اصلاح کنم نه از لحاظ شریعتی و احکام بلکه طرز نگاهم به خدا. در ظاهر از کتابهای معرفتی و حوزوی و روانشناسی و در حد امکان اساتیدی مانند جنابعالی استفاده می کنم در دانشگاه علوم آزمایشگاهی را تمام کردم و هم زمان غیرحضوری در حوزه قم میخانم که می دانم به درد نمی خورد ولی از درون می سوزم که خدای ذهنی و فکری در من رسوخ کرده و با هیچ چیز از بین نمی رود خدایی که از تک تک کارها و لحظات زندگیم گناه می سازد. من قبلا اشاره ای کردم اما جوابم رو نفهمیدم بیماری ها و مشکلات شدید روانی پیدا کردم که دیگه از خودم ناامید می شدم اما خدا نجاتم می داد. شب و روز علاوه بر نا آرامی های ذهنی این فکر مثل خوره جانم را آب می کند که عملا نمی توانم با محبت و عشق خدا زندگی کنم انگار محبت برای من فقط ترس و احساس گناه معنی می دهد به همین خاطر زندگیم خشک و خشن می شود و خسته می شوم می بُرم. آشتی با خدا و معرفت نفس رو می فهمم اما قلبم مشکل دارد. می شود مدتی حضور خدا رو حس کنم و لذت عبادت و عشقش را حس کنم اما همان خود شکنجه ای سخت تر می شود وقتی ناگهان قلبم سنگ می شود و حال هیچ چیز را ندارم و دیگر نمی شود. می گویند خُلقت ناپایدار است و از نظر روانپزشک که دارو می خورم درمان مشکل شخصیتی سخت است یا ناممکن. اما من زحمت می کشم و منفعل نیستم ولی در خانه تنها و افسرده و شهری غریب که حتی به زیارتگاهی دسترسی ندارم که شاید روحم آزادتر شود چه کنم؟ ای کاش هیچکدام از حرفهایم ناشکری و شکایت از خدا نباشد چون می دانم کار خدا جز حکمت و صلاح و نعمت برای رشد من نبوده و نیست. عذاب من از خودمه که صاف نمیشم، یکی از مشکلات بزرگم که همیشه آزارم می دهد مساله خواب است. خوابهای من همیشه کابوس و وحشت و آزاره، نمیتونم بیدار شم وقت بیداری هم سردرد و بدنم کوفته هست تا شب که این خودش نشان میده که روحم در چه مرحله پستی گیر کرده و بالاتر از وهم و خیال و این دنیای بی ارزش نمی رود. هرکاری به ذهنم رسیده کردم: وضو و دعا و خوراک کم و... ولی فایده ندارد به خودش التماس می کنم نجاتم بدهد از دنیا چیزی ازش نمی خوام فقط به خودش وصلم کند. کابوسم در واقعیت اینست که آن دنیا بگویند بیمار بودی و ظرفیت بیشتر از این نداشتی. التماس می کنم کمکم کنید و بعد دعایم کنید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی مثل مولوی در چنین تنگنایی قرار داشتند که یک‌مرتبه هدایت الهی کارشان را به جایی رساند که در اُنس با خدا، مثنوی معنوی را پدید آوردند که قصه‌ی رهایی از همه‌ی این فشارها و کابوس‌ها است. به قول خودش: «به طریق ترجمانی به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم» کاری کنید با مثنوی مولوی مرتبط شوید. موفق باشید

9754
متن پرسش
سلام حضرت استاد. وقتتان بخیر. 1- حضرت امام یا شیخ انصاری (ره) در مصیبت فرزندشان برخلاف بقیه مردم، آرامش داشتند و مطالعه آن شبشان هم تعطیل نشد ولی مادر از دست دادن یا مرگ عزیزان ماه ها به سوگ می نشینیم. شما در کتاب «فرزندم این چنین باید بود» فرموده اید این انس خیالی است. می شود بیشتر توضیح بفرمایید؟ انس ما با اولیا انس قلبی است ولی عزیزان نه! 2- کتاب حافظ معنوی که با روایت آقای دکتر دینانی است برای فهم حافظ در کنار سیر شما خوب است مطالعه شود استاد؟ با سپاس بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان‌های متعالی در عین آن‌که در مقام خیال از خیالِ پاک بهره‌مندند و نه خیال آلوده به وَهم، از قلب و عقل منوّر به حقایق نیز بهره‌مندند و لذا از یک جهت در مقام خیال برای فرزندان‌شان اشک می‌ریزند و از آن جهت که متوجه حقانی‌بودن هر حادثه‌ای هستند درآن مصیبت‌ها جزع نمی‌کنند 2- کتاب حافظ معنوی در هر حال کتاب خوبی است. موفق باشید
9430
متن پرسش
جایگاه عقل و ایمان در شکل گیری عقاید بشری چیست؟ عده ای معتقدند عقل توان اثبات خدا و خیلی از اعتقادات دیگر من جمله جبر و اختیار را ندارد و بایستی به اینها ایمان آورد، آنها می گویند به عنوان مثال بر علیه تمام براهین اثبات خدا تاکنون نقضیات فراوان وارد شده است و عقل بشری کوچک تر از آن است که بتواند به چنین پیچیدگی هایی دست یابد، اسلام، دین تسلیم است و باید تسلیم شد و به آن فقط ایمان آورد. سوال بنده این است که اولا اصول عقاید را چگونه بایستی تحقیق کرد و بدان ذست یافت؟ با عقل یا ایمان؟ و اگر پاسخ ایمان است، این ایمان چیست؟ و به چه معناست؟ و یعنی آن مسلمان تازه به تکلیف رسیده، چه باید بکند برای تثبیت اصول عقایدش؟ و اینکه آیا مواردی در اسلام هستند که نتوان با عقل بدانها دست یافت و آنها را باید جز ایمانیات پنداشت؟ (همانطور که ابن سینا معاد جسمانی را اثبات نتوانست بکند و چون در شرع آمده تسلیم آن شد و آن را جزو ایمانیات دانست.) برای دریافت پاسخ تفصیلی اگر منابعی هم معرفی بفرمایید، ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع نگاه ریشه در کلام مسیحی دارد که معتقد به موضوعاتی هستند که عقلانی نیست. ولی در مورد اسلام درست عکس آن مطرح است، حتی رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» به حضرت علی«علیه‌السلام» تذکر می‌دهند: «یَا عَلِیُ‏ إِذَا تَقَرَّبَ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَیْهِ بِالْعَقْلِ‏ تَسْبِقْهُم» اى على! وقتى مردم به انواع نیکى‏ها مى‏خواهند به خدا نزدیک شوند تو با عقل، به خدا نزدیک شو، که از آن‏ها سبقت خواهى گرفت‏. عقل، متوجه حقایقی که دین می‌گوید می‌شود و با تبعیت از دین در حالی که عقل قانع شده باشد، قلب به صحنه می‌اید و انسان به آنچه عقل پذیرفته، ایمان خواهد آورد. در مورد معاد جسمانی که فلسفه‌ی مشاء در آن زمان نتوانست آن را اثبات کند، فلسفه‌ی حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا در زمان خودش آن را به صورتی عقلی و استدلالی ثابت کرد. قرآن در آیه‌ی 46 سوره‌ی حج موضوع عقل و قلب را کنار هم می‌آورد و می فرماید، «أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی‏ فِی الصُّدُورِ» به این معنا که انسان نباید باوری داشته باشد که عقل آن را نپذیرد وگرنه آن باور الهی نیست، بلکه خرافی است. آری بعد از آن‌که انسان از طریق عقل متوجه حقانیت شریعت شد و مبانی آن را عاقلانه دانست، در احکام می‌توان از دستورات شرع تبعیت کرد مثل آن‌که می‌پذیریم نماز صبح دو رکعت است. موفق باشید
4845
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد عزیز؛ در میان نامزدهای ریاست جمهوری باز ما یک دکتر جلیلی می شناسیم که رأی بدهیم اما در مورد شورای اسلامی شهر اصفهان در میان این همه کاندیدا بنده که یک نفر را هم سراغ ندارم چه برسد به 21 نفر لذا خواهشمندم اگر افراد متعهد و مورد وثوقی می شناسید معرفی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم خیلی وارد نبودم تا این‌که از مسئولان طراز اول شهرداری سؤال کردم و عرض کردم با این‌که شما کارهای بسیار بزرگی در این شهر شروع کرده‌اید فکر می‌کنید کدام‌یک از ائتلاف‌ها می‌توانند در شورای شهر به شما کمک کنند تا کارها زمین نماند؟ ایشان در عین احترام به همه‌ی نامزدهای شورای شهر فرمودند: امید است ائتلاف خادمین شهر بهتر کمک کنند. و لذا بنده همان ائتلاف را پذیرفتم با این تفاوت که برای خانم‌ها شخصیت برتری قائل هستم و تنها به جای آن دو خانم محترم دونفر دیگر را قرار دادم. موفق باشید
3645
متن پرسش
با سلام چند وقتی است که نوعی شک و تردید وجودم را فرا گرفته و مدام به این قضیه فکر میکنم که خدا چگونه ازلی و ابدی است با وجوداین که جواب این سوال را میدانم که خدا از زمان مبراست اما هر چه فکر میکنم درک نمیکنم لطفا راهنماییم کنید تا دلم آرام گیرد.و اینکه آیا این شک و تردید شیطانی است؟با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث «برهان صدیقین» جهت رفع این شبهه کمک کند. موفق باشید
2246
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی و با ارزوی قبولی طاعات شوهر من بسیار به شما علاقمند است و همواره کتابهاو سخنرانی های شما رو مطالعه میکند اما من در مسایل اخلاقی و رفتاری خیلی با ایشون مشکل دارم ایشونشام خونه فامیل مهمونی رفتن و امثال این را بطالت وقت میداند و چون الان وضعیا سفره ها کمی تجملی شده میگه نباید مهمونی بریم در صورتی که خود من سفره ساده ای برای مهمان میاندازم بخاط شوهرم اما بازهم وقتی مهمونی دعوت میشیم کلی بحث داریم باهم واگه هم راضی بشه بیاد با طعنه و بدرفتاری کاری میکنه که مهمونی برام تلخ بشه ایشون انتظار داره همش بشینه گوشه خونه پای کتابها میگه وقتی نمیتونم غیبت نکنم نمیام مهمونی میخام بدونم دیدگاه شرع چیه اگه واقعا درست باشه من خیلی کمتر اذیت میشم و اگر هم غلط باشه اگه شوهرم از زبون شما بشنوه حتما قانع میشه ممنونم یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری در عین این‌که وظیفه‌ی ما است در محیط‌هایی که گناه و معصیت می‌شود، حضور نیابیم ولی به همین اندازه وظیفه‌است که قطع رحم صورت نگیرد و ارتباط با ارحام در حدّ متعادل برقرار باشد و تا آن‌جا که ممکن است ‌ـ بدون افراط و تفریط‌ـ در مراسم میهمانی‌ها جهت صله‌ی رحم شرکت شود هر چند رعایت بعضی از امور به خوبی انجام نشود ولی فراموش نکنید ما در این دنیا نیامده‌ایم که عمرمان را در جلسات بدون نتیجه تمام کنیم. موفق باشید
457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
uرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرانقدر. می خواستم بدانم که شما در استان گیلان شاگردی دارید و یا اینکه کسی را در استان گیلان می شناسید که بتواند در جلسات هفتگی مجموعه مباحث معرفت النفس و یا از برهان تا عرفان را همانند شما، در جمع دانشجویان ارائه دهد؟ خواهشمند است در صورتی که می شناسید لطفا معرفی کنید. اگر هم نمی شناسید لطفا بشناسید (!) و معرفی کنید. با آرزوی توفیقات بسیار برای شما
متن پاسخ
بسمه تعالی سلام علیکم متاسفانه کسی را نمی شناسم.
14371
متن پرسش
سلام: استاد شما علم حضرت آقا را هم اشراقی می دانید؟ برای آن هم دلیل دارید؟ 2. کتب سید عباس معارف را هرچه می گردم پیدا نمی کنم. نیست یا کمیاب است؟ می شود یافت؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به جهت روحانیتی که حضرت آقا در مسیر اُنس با حضرت امام دارند، علاوه بر فقاهت، نحوه‌ای از إشراق و کشفِ اراده‌ی خاص الهی در این زمان، در ایشان قابل درک است. دلیل آن همان نحوه‌ی ورودشان به کشف روح تاریخِ زمانه است و نظراتی که در این مورد اظهار می‌دارند 2- شنیدم که کتاب «حکمت اُنسی» با مقدمه‌ی جناب آقای دکتر رجبی تجدید چاپ شده است إن‌شاءاللّه به‌دست می‌آورید. موفق باشید

10991
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب برهان صدقین فرموده اید اگر چیزی محسوس یا معقول نبود نباید قبول کرد. حال اگر کسی نعوذ بالله بگوید برای این سوالم از قرآن جواب نده بلکه یا معقول بگو یا محسوس. وجود خداوند و خودمان معقول است اما 1. وجود جن محسوس نیست چگونه می شود با عقل ثابت کرد؟ البته سوال کننده از باب مباحثه موضوع را مطرح کرده و خودش مقید به تلاوت قرآن است و متقی است و سوال دیگرش اینست . 2چرا باید سلسله واسطه در جریان باشد و چرا خداوند متعال مستقیما فیض نمی رساند؟ و وقتی بحث تشکیک را بیش کشیدم و گفتم به مرتبه بایین تر خودش فیض می رساند و ما مرتبه بایین تر از خداوند نیستیم بلکه پست ترین مرتبه از حیث ماده بودن هستیم می گویید حتی مثال نور را نمی توان تشکیک گفت چون فوتون ماده است و در مسیر ضعیف می شود؟ 3. چرا اذکار را باید به تعداد مشخصی گفت ارتباط ذکر با اعدد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر موجودی در حوزه‌ی خودش احساس می‌شود. جنّ در موطن عالم مثال موجود است و با حضور در عالم مثال می‌توان آن را احساس کرد، می‌ماند که بعضاً به کمک جنّ‌گیرها از طریق ماده، بدنی خاص به خود می‌گیرد و به صورت مادی ظاهر می‌شود 2- شدیت وجود حق اقتضا می‌کند که مرتبه‌ی اَشد در میان آید و مرتبه‌ی شدید و در مورد نور هم ما نظر به نورانیت پدیده داریم و نه نظر به فوتون‌ها، مثل آن‌که در آب نظر به رطوبت آن داریم و نه نظر به هیدروژن و اکسیژن 3- اعداد در جای خود باطنی دارند که اولیاء معصوم متوجه نسبت باطن اعداد با اذکار هستند. موفق باشید
8361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام ""عبدالرضا ثروتی، یکی از اعضا کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتگو با «فردا» ضمن تاکید بر جزئی دانستن افزایش قیمت بنزین گفت: ما انتظارمان این بود که حداقل قیمت بنزین لیتری 1500تومان شود. در حالیکه دولت نرخ 700 و 1000 تومان را اعلام کرده است. به نظر کارشناسان و مسئولان نیز‌این افزایش قیمت مناسب است و مردم توان پرداخت آن را خواهند داشت. وی افزود: این میزان افزایش قیمت بسیار جزئی است و چندان تاثیری گذاری بر قیمت کالاها و تورم نخواهد داشت زیرا گازوئیل در قیمت بار و حمل و نقل کالا موثر است و قیمت بنزین چندان اثرگذار نیست. هم اکنون در کشورهای همسایه مانند ترکیه بنزین لیتری 7 هزار تومان به دست مصرف کننده می رسد لیتری هزار تومان عدد چندان چشم گیری نیست و در تورم و افزایش قیمت کالا و حمل بار تاثیری نخواهد داشت. این نماینده مجلس در ادامه اظهار داشت: به نظر من دولت این توانایی را داشت که قیمت بنزین را بیشتر از این یعنی تا 1500 و یا حتی دو هزار تومان بالا ببرد یعنی به اعتقاد ما قیمت بنزین سهمیه‌ای 1000 و آزاد 1500 تومان باید اعلام می شد تا بتواند برای بالا بردن قیمت بنزین در فازهای بعدی هدفمندی یارانه بتواند تا مرحله 6 یا هفت هزار تومان افزایش قیمت داشته باشد و مشکلی برای دولت ایجاد نکند. در حال حاضر 7 هزار تومان نرخ فوب خلیج فارس است که به نظر می رسد قیمت خوب و مناسبی نیز می باشد"". آیا امثال این آقایان واقعا به فکر مردم هستند؟ یا نماینده ی دولتند؟2. آیا این گونه مقایسه ها که فقط قیمت یک کالا را از یک کشور بگیریم و با خودمان مقایسه کنیم بدون آنکه جوانب دیگر از جمله منابع و ذخایر و درآمدها و ...هر دو کشور را ببینیم سخیف نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عمده آن است که فکر کنیم آیا دولت آن تعهد و بصیرت را دارد که پولی را که در اثر اضافه‌کردن قیمت حامل‌های انرژی به‌دست می‌آورد به سمت زیرساخت‌های اساسی کشور ببرد؟ و یا ما را مشغول لوکس‌بازی می‌کند. موفق باشید
2475
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید همسرم انسان خوبی است و از بچگی طوری تربیت شده که به تمام حرفهای پدر و مادرش گوش میدهد و خواسته هایشان را انجام میدهد.همه ی مسئولیت خانواده شان را بر عهده دارند(کارهای داخل منزل(جز آشپزی) و بیرون منزل ) فقط کسب در آمد با ایشان نیست . و علت تمام دعواهایمان همین است و ایشان آیه های قرآن برای احترام به والدین را برای من یادآوری میکنند ولی من خیلی حساس شده ام و گوشم به این حرفها بدهکار نیست از جایی شندیم که چون همه بعد از ازدواج سرگرم خانواده میشوند و پدر و مادر را فراموش میکنند قرآن این همه تاکید کرده.آیا این حرف درست است؟ اصلا چرا به اندازه ای که به نیکی به پدر و مادر سفارش شده حرفی از همسر زده نشده؟ لطفا راهنمایی کنید شاید من اشتباه میکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به همان دلیل که فرمودید در اسلام بر رعایت حقوق والدین تأکید شده ولی اگر مرد حقوق همسر را جهت رعایت حقوق والدین زیر پا بگذارد همان اندازه معصیت کرده که حقوق والدین را به جهت رعایت حقوق همسر نادیده بگیرد. موفق باشید
2044
متن پرسش
سلام.من چند سال پیش با مباحث شما آشنا شدم و بعد از آن فکر میکنم زندگیم دچار تغییر شد ولی خانواده با من مخالفت کردند و دوست نداشتند من اینطور شوم. ولی قبل از این چون مثل خودشون بودم کاری با من نداشتند با وجود اینکه خانواده ام از لحاظ دینی صفر هستند و تمامی امکانات زندگی ما از قبیل آب و گاز و برق و نان از راههای غیرشرعی بدست می آید. من تحمل کردم و ادامه تحصیل دادم تا تحصیلات دانشگاهیم تمام شود و در تمامی این سالها همیشه به فکر زمان برگشت به خانه و زندگی کردن در میان آنها بودم حتی چند بار برای کمک و راهنمایی به شما زنگ زدم و در جلسات شما حاضر شدم اما نتوانسستم با شما صحبت کنم.الان که دوسالی میشود که فارغ التحصیل شدم و شاغل شدم به شهرم برگشتم و برای رهایی از این حرام خواری و شرایط بی دینی تصمیم به زندگی مستقل(ازدواج)گرفتم ولی خانواده برای ازدواج من در موارد متعددی که خودم شخصا پیگیری کردم سنگ اندازی کردند و مانع شدند و میخواهند با نظر خودشان ازدواج کنم حالا با این شرایط چند سوال خدمت استاد گرانقدر داشتم1-با این شرایط چگونه میشود زندگی دینی داشت؟2-آیا زندگی اجباری در کنار آنها بدون رعایت کردن حلال و حرام الزامی است/3-در این دوسال که به شهر خودم برگشتم خیلی نادر به خواهر و برادر خود رفت آمد داشتم به دلایل ذکر شده آیا این شامل قطع رحم میشود اگر بله با حرام خواری آنها چکار میشود کرد؟4-چگونه میتوانم تنهایی بدون راضی بودن خانواده با یک خانم مومنه ازدواج کنم؟5-با تعدادی از بچه های شهر و محیط کار در راستای آنگاه که مباحث فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود شروع به کار کردیم ولی وقتی خانواده خود را میبینم ناامید و بی انگیزه میشوم .و این شرایط بیش از اندازه در زندگی دینی من تاثیر گداشته به طوریکه زمان دانشجویی در اصفهان شرایط روحی مناسبی داشتم ولی اکنون همه چیز را از دست داده ام و نماز شب که هیچ.نماز صبحم هم قضا میشود چون فکر میکنم با این آب و گاز وضو گرفتن و در این خانه نماز خواندن مشکل دارد.خواهشا راهنماییم کنید و مرا از این عذاب نجات دهید.در پایان به خاطر اینکه خیلی خلاصه و دست و پا شکسته خواستم همه چیز را بیان کنم و وقت شریفتان را گرفتم عدرخواهی میکنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هنر شما آن باشد که در هر شرایطی نسبت به وظایف دینی کوتاه نیایید و راه‌کار آن را پیدا کنید. در هر حال باید در حدّ سهم خود حق دولت که حقوق ملت است از آب و برق و گاز که مثال زدید را بپردازید و در مورد قسمت دوم و سوم سؤال‌تان از مرجع تقلیدتان کسب تکلیف کنید. در مورد ازدواج با دختری مؤمن خداوند کمک می‌کند که إن‌شاءالله بدون درگیری با خانواده مسئله حل شود به آن‌ها بفهمانید که بالاخره بنده به دنبال دختری هستم که با عقیده‌ام هماهنگ باشد. بدون تندی و درگیری کار را دنبال کنید نتیجه می‌گیرید. در هر گوشه‌ای از زمین که هستید وقتی درست فکر کنید و از فعالیت‌های پوچ فاصله بگیرید خداوند راه‌های درست را جلو شما قرار می‌دهد و در آن صورت هرکجا که باشید با همه‌ی انسان‌های حقیقت‌شناس زندگی می‌کنید. ذهن خود را مشغول مشاجرات نکنید به فکر خودسازی باشید إن‌شاءالله کارها جلو می‌رود. متوجه این سخن حضرت علی«علیه‌السلام» باشید که فرمودند: «فَمَنْ صَحَّ دینُهُ و صَحَّ عَمَلُهُ اَشَدَّ بلائُه» هرکس دین او دین درستی باشد و عمل او نیز درست باشد بلای او شدیدتر است از آن‌چه به بقیه می‌رسد. موفق باشید
579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام بنده به این مشکل دچارم که هر گاه می خواهم مثلا درباره برزخ_قیامت_نظم هستی و... تفکر کنم سریع ذهنم منحرف میشود و به عبارتی نمیتوانم تفکر کنم لطفا مرا راهنمایی فرمایید. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر بتوانید چنین موضوعاتی را با کسی مباحثه کنید، ذهنتان بهتر تمرکز می‌یابد. موفق باشیدم
166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا باسلام خدمت استاد گرامی در بحث تفسیر قرآن شنبه شب (آیه 14سوره مبارکه روم) کلمه یتفرقون را شما تنهائی محض معنی فرمودید.وقتی که به تفسیرالمیزان مراجعه کردم دیدم حضرت علامه رحمت الله علیه این کلمه را با توجه به دو آیه بعدی به معنی جدائی آنهم جدائی مومنین وکفار شرح فرموده اند.سوالم از استاد عزیز وگرامی این است که اگرچه بحث تنهائی در قیامت باآن ظرافت ودقت ووسعتی که شما فرمودید مطلبی است حق ولی شاهد آن چه از نظر تطابق معنی لغوی وچه از نظرمجاورت با دو آیه بعدی درچیست؟ با تشکر وعرض پوزش
متن پاسخ
باسمه تعالی جواب: سلام علیکم : از نظر لغت یکی از معانی «تفرق» تنهایی و جدایی است، ولی از طرفی روح فرمایش علامه(ره) انسان را متوجه نکته‌ای که عرض کردم نیز می‌شود. چون در آیه‌ی مورد بحث موضوع تبیین چگونه موقعیت مشرکان در قیامت مورد بحث است و چون در آیه‌ی بعدی در تبیین جایگاه مؤمنین، اوج اتصال آن ها را به کامل‌ترین جنبه‌ی حقیقت می‌رساند، مقابل چنین حالتی برای مشرکان همان تنهایی و جدایی از هر حقیقتی است. موفق باشید
8504
متن پرسش
با سلام بنده در حال تدوین مقاله ای تحت عنوان فاطمه (س) و تربیت زن امروز هستم. تمام کتاب های جنابعالی در این رابطه را مطالعه کردم. چند سوال باقی مانده یک: داستانی که مربوط به ورود پیامبر ص به مدینه و ورود به خانه حضرت زهرا (س) دارد و دیدن پرده و گردنبند و الگو در نزد فاطمه (س) چگونه توجیح پذیر است و با مقام ایشان منافات ندارد. اگر مطلبی که برای معصوم حقانیت دارد و پیامبر آن را فهم میکنند، چگونه از ابتدا از عهده فهم فاطمه (س) خارج بوده است؟ دو: در کتاب استاد مطهری و نیز کتاب جنابعالی یکی از ضرورت های ازدواج چندگانه برای مردان، تکلیفی است که جامعه در مقابل میزان بالای زنان در مقابل مردان دارد. حال چرا حضرت علی (ع) این وظیفه را در زمان حیات حضرت فاطمه س انجام ندادند. گرچه در روایت امام باقر ع آمده چون فاطمه (س) زنی مطهر و عاری از آلودگی بود، ازدواج دوم بر علی (ع) نهی شده بود، اما این تنها یکی از حکمت های ازدواج دوم است و حکمت اول را که وظیفه اجتماعی است منتفی نمیکند. از این جهت ماجرای زندگی پیامبر (ص) در زمان حضرت خدیجه و علی (ع) با فاطمه (س) مانع از این میشود که به زنان امروز بتوان توصیه به انجام تکلیفی اجتماعی نمود. لطفا در این زمینه توضیح دهید؟ این سخن حضرت فاطمه (س) که فرموده اند بهترین چیز برای زنان ....با ضرورت های حضور اجتماعی زن در جامعه امروزی اینگونه توجیه پذیر هست که بگوییم منظور آن جمله اشاره به امری مستحب است (با توجه به وازه بهتر ) که وقتی در مقابل امر واجب یعنی حضور ضروری زن در جامعه قرار میگیرد، منتفی میشود؟ سوال آخر که مربوط به مقاله ام نیست اینست که شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد، فهمانده اید که نمیتوان از برتری مرد یا زن سخن گفت. خدا دو ابزار متفاوت خلقت در اختیاری روح های از جنس واحد قرار داده و بسته به این ابزار ها تکالیفی وضع کرده تا به کمال برسند. بنده پس از تحقیق در زمینه شبهاتم که در زمینه تکالیف مربوط به زن و مرد بود به این نتیجه رسیدم که بهترین تکالیف و راه حل ها را اسلام معرفی کرده اما هنوز در مورد این مطلب که در خلقت زن و مرد تبعیض صورت نگرفته قانع نشده ام. یعنی تفاوت تکلیف که اکثر زنان در مورد آن شبهه دارند، مرا به تفاوت خلقت رساند که عامل آن است به عبارتی چرا خدا زن را موجودی ضعیف، آسیب پذیر، همراه با آلودگی خلق کرد تا به سبب این عوامل اینقدر بر زنان در طول تاریخ ظلم شود. و اساسا اگر آلودگی زن نقص نیست چرا حضرت زهرا (س) از آن مبرا هستند. پس یک نوع نقص است؟ همان که خلقت سیاهان سبب ظلم به آن ها در طول تاریخ شده، خلقت اینچنینی زن هم سبب ظلم و اجحاف در حق او و برخی تکالیف شده. مثلا زنی اگر مورد بی مهری و عدم توجه همسرش در خانه باشد. یا باید راه طلاق را بپیماید یا به گناه بیفتد. ولی اگر مرد مورد بی مهری زن باشد بدون ارتکاب گناه میتواند مشکلش را جبران کند. حال که حتی شرایط طلاق برای زن سخت تر و دشوارتر است. سوالات بنده را اصلا ناشی از مشکل شخصی در خانه تلقی نکنید که به حمدالله زندگی خوش و خوبی دارم اما به حسب اینکه در حوزه تعلیم و تربیت فعال هستم، لازمه حضور و تربیت همجنسانم را این میدانم که بتوانم شبهات خود و زنان دیگر را پاسخگو باشم با تشکر منتظر پاسخ استاد عزیز هستم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همان‌طور که در یکی از کتاب‌ها عرض کردم زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به عنوان یک وظیفه که باید شرایط خانه را به زیبایی آراسته نمود و آن را هیچ مانعی جهت سلوک نمی‌دانستند ،به نصب آن پرده اقدام می‌کنند، ولی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» مأمورند جایگاه خاصی برای آن خانواده شکل دهند و از این جهت نخواستند کوچک‌ترین آثاری که مانع تجلی آن انوار خاص می‌شود در میان باشد. این همان قصه‌ی «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین‏» است که آنچه برای نیکان خوب است و باید انجام دهند برای مقربین که بنا است بین آن‌ها و خدا هیچ واسطه‌ای نباشد خطا محسوب می‌شود 2- این‌که قرآن اذن داده به چند همسری تا مشکل جامعه حل شود، غیر از آن است که تکلیفی برای همه باشد به‌خصوص که افرادی بودند که برایشان امکان چنین کاری هست و لذا وقتی کفایت کند دیگر تکلیف بقیه نیست 3- نمی‌دانم چرا داشتن این روحیه را برای زن حمل بر ضعف می‌کنید؟ مگر این‌طور نیست که همیشه حرکت‌های فرهنگی نافذ و پایدار است و این در شخصیت زنان رشد بیشتری دارد و اکثراً در شخصیت‌های فکری و فرهنگی خود وام‌دار مادران‌شان هستند؟ آن موضوع آلودگی و عدم آن برای حضرت، محل بحث است و اگر به تفسیر آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب که بحث طهارت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را می‌کند در المیزان رجوع فرمایید، ملاحظه می‌کنید موضوع طهارت، طهارت علمی و اخلاقی است و روایات این‌چنینی جای بحث دارد که علماء و فقهای عزیز ما باید با همان روش اجتهادی آن‌ها را بررسی کنند. آیا عدم تعادل تاریخ را باید به پای خدا گذاشت یا به پای تاریخ؟ یک روز به سیاهان ظلم می‌شود و یک روز همان غربی‌ها بیش از 50 میلیون از مردم خود را به قتل می‌رسانند. آری قبول دارم وقتی نظام ارزشی جامعه به‌هم بخورد بعضی دستورات الهی در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند. در این مورد از یک طرف باید به عنوان حکمی ثانوی با آن احکام برخورد کرد و از طرف دیگر باید با فعالیت‌های فرهنگی جامعه را به تعادل خود برگرداند تا احکام الهی امکان اجراء پیدا کنند. موفق باشید
8168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار و دیگر دوستان . مدتی است که جلسات شرح حدیث احسان (ای اباذر) را گرفته و گوش می کنم . ظاهرا جزوه ای در جلسات ارائه شده و یا متن حدیث و... که هرچه در سایت گشتم و خواستم استفاده کنم چیزی نیافتم . اگر در این مورد چیزی مکتوب دارید دریغ ننمایید. با تشکر . ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چند سال قبل انتشارات پیام آزاد، حدیث را به صورت کتابی جیبی چاپ کرد و گروه فرهنگی المیزان مقداری از آن را خرید، فکر می‌کنم هنوز هم دارند، از آقای توکلی بخواهید اگر دارند در اختیارتان بگذارند. موفق باشید
7493
متن پرسش
با سلام و عرض ادب ابتدا از استاد ارجمند تشکر می کنم بخاطر تحلیل های زیبایی که نسبت به مسائل زنان دارند و پیشنهادی را خدمت ایشان عرض می نمایم که بنده بعد از شنیدن جلسه سخنرانی مشهد در مورد زن و خانواده و با توجه به صحبتهای استاد در مورد جلد دوم کتاب زن آنگونه باشد و تشویق ایشان در مورد تفکر و تدبر زنان در مورد مسائل مربوط به خود، در خواست داریم و علاقه مندیم در صورت صلاحدید با یک گروه تحقیقی و علمی مناسب و قوی در جهت روشن شدن هر چه بیشتر مسائل زنان و حانواده و حتی نقش زن در جامعه از راهنمایی های استاد بهره مند شویم-تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از ضرورت‌های جامعه‌ی ما است تا زنان ما در تاریخی که در آن قرار داریم، حاضر شوند و آرمانی که زنان در آن نقش خود را دارند بشناسند. عمده آن است که بفهمیم هرکدام از ما در نظام‌سازی چه جایگاهی داریم و حقیقتاً آن‌طور که باید هنوز زنان، تعریف مناسبی از نظام‌سازی برای خود تعریف نکرده‌اند، نباید منتظر نقشی بود که مردان برای زنان در نظام‌سازی آینده پیشنهاد می‌کنند. روح زنان اقتضائات خود را دارد باید در این مورد خودشان احساس مسئولیت کنند که جایشان کجاست و خود را مسئول بدانند. همان‌طور که تنها خانواده‌هایی به نتیجه رسید که زنان، خودشان مطابق ساختار فکری خودشان در آن خانواده احساس مسئولیت کردند. این‌ها بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ بوده‌اند هرچند تاریخ را مردان نوشته باشند و مردانه هم نوشته باشند، توفیق نوشتن تاریخ را از زنان دارند. البته مواظب باشید در جاده‌ی فمینیسم نرویم. موفق باشید
2916
متن پرسش
با سلام. استاد گرانقدر مدتی پیش کتاب «خودمقدس شما» نوشته وین دایر را می خواندم برخی از مباحثش شبیه کتاب شما با عنوان آشتی با خدا... بود.-به هرحال به نظر می رسد او هم در حقایق عالم غور کرده و طعم حقایق را چشیده- به نظرم رسید به شما پیشنهاد دهم حیف است کتاب شما به زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی و امثالهم ترجمه نشود. چه خوب بود اگر شما کتابتان را با دید جهانی شدن ویرایش کرده و ترجمه نموده و از طریق سفارتهای ایران و یا.... به دست مردم جهان می رساندید. حیف است ایشان بی بهره باشند.موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از پیشنهاد جنابعالی تشکر می‌شود. گروه فرهنگی المیزان موضوع را تحت بررسی دارد. موفق باشید
11902
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهر زاده: در سوال قبل گفتم که یک سال است که دچار شکوک عدیده ای شدم و شما ده نکته با شرح صوتی تان را توصیه نمودید اگر خاطرتان باشد چند سال پیش شب قدر بعد از نماز صبح از مسجد تا منزلتان در خدمتتان بودم و گفتم که شما استدلالی در این کتاب بحث نمی کنید مثلا برای اثبات فرا زمان و مکان بودن نفس به رویای صادقه استناد می کنید لکن ما نه رویای صادقه را تجربه نمودم و نه به فرض داشتیم قانع کننده می بود. در این کتاب برهانی چندان بحث نکردید و ما در چند سال پیش که می خواستم بر آن کار کنم بسی اذیت شدم و به توصیه خودتان دست از ادامه کار کشیدم و هم اکنون نیز دست از سایر آثارتان کشیدم. اکنون درخواست داریم بگویید چه کنم یا شجاعانه بگویید دست از شریعت بکشم و تارک الصلاه شوم کما که بعضا شدم یا راهی پیش پای ما بنهید غزالی دو ماه در شک بود و چه دردناک بود برایش من مشابه شک او بلکه بسی بدتر از آن دچارم آن هم بیش از یکسال نه از عنایات الهی خبری شد بلکه روز بروز بدتر شدم و فساد اخلاقی امان فزون تر گردید. غزالی به تصوف پناه برد ما را اندیشه بر این است که به مواد مخدر پناه برم شرابی (موادی) تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش / که تا یکدم بیاسایم ز دنیا (عقبی) و شر و شورش
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شراب تلخ همان سلوک است و ریاضت و زیر پاگذاردن هوای نفس، و ماه رجب برای چنین سلوکی در پیش است. ماهی است که شما را از دنیا و عقبی آزاد می‌کند و إن‌شاءاللّه خدایی می‌شوید برای یافتن حق باید ناز خدا را بکشید نه این‌که ناز کنید زیرا: «گر جمله‌ی کائنات کافر گردند / بر دامن کبریای‌اش ننشیند گرد». موفق باشید

10100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بیشتر از یک سال پیش در کلاس ده نکته، برهان، مهدویت و... حاج آقا حسینی شرکت کردم، خیلی عوض شدم، واقعا خدا رو و همیشه بودنش رو عمیقا باور داشتم و در رفتارم با دیگران متوجه تغییراتی عجیب بودم تا این که به اصرار خانواده مجبور شدم در یک کافینت مشغول به کار بشم. اوایل خیلی برام دردناک بود اینکه نمازمو نمیتونم اول وقت بخونم، مجبورم به نامحرم نگاه کنم و... هر چقدرم دعا کردم درست نشد تا اینکه با خودم کنار اومدم، می ترسم خیلی از رفتارا برام عادی بشه. میدونم حتما یه خیری تو کارم هست که خدا تا حالا اونجوری که میخوام جواب نداده. لطفا کمکم کنین راهم رو پیدا کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید به عنوان یک رسالت‌ نشان دهید چگونه می‌شود در چنین محیط‌هایی فضای معنوی را نیز حفظ کرد و با احترام به مراجعین متذکر برخورد انسانی به آن‌ها بشوید. موفق باشید
9201
متن پرسش
با سلام: 1. از روایتی که فرمود فهم سوره‌ی توحید مخصوص مردم آخرالزمان هست، آیا این درست است که آخرالزمان را به معنای این بگیریم که یعنی در توحید به آخر رسیده‌اند نه زمانی که دنیا دارد پیش می رود؟ 2. یک شخصی می گفت جان انسان ارزش دارد و تنها باید در محضر استاد کامل بنشیند و یا آثار او را بخواند نه اینکه هر شخصی حرفی زد آن را گوش دهد، آقای صمدی و علامه طهرانی هم می‌گفتند انسان نباید پای منبر هرکسی بنشیند، ولی گویا سیر مقام معظم رهبری این را نمی‌گوید. ایشان پای منبرهای معمولی می‌نشینند، کتب مختلف حتی از خارجی‌ها را می‌خوانند. جمع این‌ها چگونه است؟ 3. علامه طهرانی می‌فرمودند کار بر روی صفات کار ناقصی است باید کار بر روی اصل ذات انسانی صورت گیرد، ملاصدرا هم در باب اخلاق همین را قبول دارد، اما سئوال این است که در روایات ما مثلا داریم اگر حسد دارید این کار را بکنید، این آیا کار بر روی صفات نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ منظور این روایت همان‌طور که تصریح دارد، مردم آخر الزمان است از آن‌جهت که در دین تعمّق می‌کنند. 2ـ بالاخره باید جای هر سخنی را در زیر سایه‌ی علمای دین تعیین کرد. مقام معظّم رهبری جای هر سخنی را نسبت به اصل اسلام می‌شناسند و با آن برخورد می‌کنند. 3ـ همه‌ی این دستورات اگر با نظر به معرفت نفس باشد نتیجه‌ی خوبی می‌دهد. موفق باشید
3246
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی سوالی دوستی پرسیده بود در مورد اقای مجتهدی و زن حائظ جوابی که فرموده بودید به نظرم ایراد بر ان وارد است فقه امده و حداقل های لازم جهت رعایت را بیان فرموده یعنی یک دیندار باید این امور را حتما انجام دهد یا ترک کند ولی اگر کسی بخواهد از مراتب ایمان بهرمند شود به همان میزان باید عمل خود را ارتقا دهد مثلا همه باید نماز بخوانند این یک تکلیف لازم الاجرا برای همه است اما اگر کسی بخواهد از معنویت بهره بیشتری ببرد حتما باید نماز شب بخواند تا جایی که همه بزرگان فرموده اند بدون ان نمیتوان به جایی رسید یا اینکه در مرتبه ای لازم میشود انسان به این شعر که حدیثی از حضرت علی است عمل کند پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم در مورد مسائل خوردنی هم همین است ابتدا باید از حرام قطعی احتراز کرد جایی هم تکلیف ان است که از دست پخت زن حائز اجتناب کرد و ربطی به اهل کرامت و عارف ندارد مثلا فرزند اقای بهجت نقل میکرد زمانی پدرم امد چایی بخورد در اتاق ما بعد بلند شد رفت علت را پرسیدم فرمود فرزندت وارد شد عروسکی در دست او بود که لخت بود نمیخواستم چشمم به ان بیفتد در صورتیکه از لحاظ فقهی مشکلی ندارد و تکلیف اور نیست درست است هر انچه گفتیم در دین هست خارج از دین نیست ولی فقه قسمتی از دین هست که حداقلهای لازم را بیان نموده است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ملاحظه کنید مثالی که زدید فقها مبنا دارند که مجسمه – اعم از عروسک یا غیر عروسک – مانع حضور انوار ملائکه در آن محل‌‌است ولی دوری از دست‌پخت زن حائض به خودی خود مبنایی ندارد که لازم باشد احتیاط کرد. به همین جهت باز تأکید می‌کنم اگر حرکتی مبنای فقهی ندارد – اعم از آن‌چه فقه به عنوان احتیاط مطرح می‌کند یا صریح نظر می‌دهد - نباید مدّ نظر سالک قرار گیرد در همین رابطه گفته می‌شود کسی باید وارد سلوک عرفانی شود که از فقه اطلاعات کافی داشته باشد و این فقه است که معلوم می‌کند چه‌چیزی واجب است و چه‌چیزی حرام و چه‌چیزی مستحب است و چه‌چیزی مکروه. سالکِ عارف سعی می‌کند در عین رعایت واجب و ترک حرام نسبت به امر مستحب کوشا باشد و حتی‌الإمکان از مکروه پرهیز کند و هرچیزی خارج از چنین محدوده‌ای یک کار من‌درآوری است و معلوم نیست برای سلوک بی‌خطر باشد. موفق باشید
2886
متن پرسش
اقای ابراهیم فیاض در مصاحبه ای در پاسخ به این سؤال که آیا سروش را به نوعی می‌توان ادامه مطهری دانست می‌گویند‌: «بله، ادامه کارهای آخر آقای مطهری است. من زمانی که قبض و بسط تئوریک یک شریعت را پیش خود آقای سروش می‌خواندم به این نتیجه رسیدم که مباحث آن ادامه همان «اسلام و مقتضیات زمان» آقای مطهری است» نظر جنابعالی چیست؟ با تشکر!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر نمی کنم حرف درستی باشد، زیرا تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت نظر به نتایج علم مدرن دارد و معتقد است شریعت باید خود را با داده‌های علم مدرن منطبق کند، در حالی‌که مرحوم شهید مطهری در کتاب «اسلام و مقتضیات زمانه» نظر به حقیقت دارند و معتقد اند در ذیل حقیقت باید شرایط زمانه را در نظر گرفت و این دو نگاه تفاوت اساسی دارند. موفق باشید
193

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
جناب آقای طاهرزاده سلام علیکم. 1- حدود دو روز مانده به عید سئوالاتی شخصی داشتم (12 سئوال ) ولی هنوز جوابی برای ایمیل من فرستاده نشده است .آیا منتظر جواب باشم؟ 2- در دو موضوع نیاز به منابع و راهنمایی دارم خواهشمند است در خصوص آثار نوشتاری و صوتی خودتان راهنمایی فرمایید: 1- زنان 2- شیاطین انسی و جنی
متن پاسخ

بسمه تعالی
علیک السلام
سوالات مذکور دریافت نشد
در مورد زن ؛کتاب «زن ،آنگونه که باید باشد» انشاء الله مفید است.در موردنکته دوم کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر در عالم» که زیر چاپ است انشاء الله مفید است

نمایش چاپی