بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8191

فشار قبربازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده 1-آیا در قیامت و سرنوشت نهایی انسانها جایی بین بهشت و جهنم وجود دارد ؟ 2-همانطور که در کتاب معاد فرمودید تعلقات دنیایی فشار قبر دارد ولی اگر ما در دنیا به وسیله ای (مثلا دوچرخه) تعلق داشته باشیم از این جهت که از آن در جهت بندگی خدا استفاده می کنیم باز هم فشار قبر دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- نه، چون بعد از موقف حساب هرکس میهمان سفره‌ی خودش، یا در بهشت است و یا در آتش، هرچند بعضی از اهل آتش جاودانه در آتش نیستند 2- دیگر تعلق به دوچرخه ندارید به خدا دارید و لذا «سوار چون که به منزل رسد پیاده شود» چون از آن وسیله نتیجه‌ی لازم را گرفتید دیگر تعلقی به آن نخواهید داشت. موفق باشید
6834
متن پرسش
با سلام چرا عده ای در جامعه اسلامی ما به دنبال تمدن سازی و عبور از غرب و فرهنگ غربی نیستند در حالی که انقلابی هم هستند؟ در حالی که با توجه به تقابل صد در صد غرب و انقلاب سرانجام یکی باید باقی بماند و جز این هم قابل تصور نیست و حضرت مهدی هم که اوج اسلام را قرار است به اجرا بگذارند؛با تمدن غرب سازگاری نخواهند داشت و آنرا نابود خواهند کرد چون مبانی فرهنگ غربی در تضاد کامل با مبانی فرهنگ و تمدن اسلامی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ده‌ها سال است تکنوکرات‌ها تحت تأثیر غرب گمان می‌کنند انقلاب اسلامی یعنی یک زندگی غربی با ادب اسلامی. سال‌ها طول می‌کشد تا ذهنیت این افراد درست شود. شاید دولت یازدهم وسیله‌ای باشد تا برای ملت روشن شود با تکنوکرات‌ها ملت به اهدافی که در انقلاب دنبال می‌کنند، نمی‌رسند. موفق باشید
6702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
لطفا مسئول سایت پاسخ دهند که تاریخ سخنرانی استاد در مشهد راجع به زن که در سمت راست صفحه ی اصلی گذاشته اید کی بوده است ؟ به دلایلی تاریخ آن سخنرانی برایم مهم است. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اواسط مهرماه 1392. موفق باشید
25165
متن پرسش
با سلام: اینجانب متولد اصفهان و جزء اتباع خارجه عراقی می باشم و اکثر بستگانم طرفدار فرقه شیرازی (شیعه انگلیسی) می باشند. وظیفه اینجانب چیست و چگونه اطلاعات جامعی درباره این فرقه کسب کنم؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سایت‌ها مطالب خوبی در نقد جریان شیرازی‌ها هست. منتها نظر بنده آن است که خیلی نباید وقت‌مان را صرف مشاجره با این جریان‌ها کرد. تاریخِ آن‌ها گذشته است، خود به خود در حالِ به حاشیه‌رفتن و بی‌رنگ‌شدن‌اند. به همین جهت روز به روز جسارت های خود را برای بیشتر ماندن، شدت می‌بخشند. موفق باشید

23719
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ۱. در فایل حرکت جوهری فرمودید قوه همان عدم است، عدم جهتمند، در بدایه علامه قوه و فعل را از اقسام وجود می دانند و حتی قوه یا همان امکان استعدادی را تشکیکی می دانند، چگونه قابل جمع است؟ ۲. در بحث برهان صدیقین فرمودید که هرجا پای نقص در میان باشد پای عدم هم هست و بالعکس پس در واقع جنود جهل عدمی هستند در مقابل در حدیث جنود عقل و جهل خداوند می فرماید به جهل گفتم برو رفت گفتم برگرد برنگشت، این ظاهرا دلالت بر وجودی بودن جهل دارد نه عدمی بودن آن، چگونه قابل جمع است؟ دوستتون دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «عدمٌ مّا» که علامه در «بدایه» می‌فرمایند همان عدمِ جهت‌مند است و تشکیکی‌بودن آن به معنای ظرفیت‌های مختلفی است که نسبت به پذیرش وجود دارند. ۲. همان‌طور که حضرت امام در شرح کتاب «جنود عقل و جهل» می‌فرمایند به هر حال «جهل» به تبعِ «عدم» معنا دارد. آری! بحث عدمِ ملکه را می توان در مورد جهل به میان آورد. لذا هر انسانی به اعتبار عدمِ کمالی که باید داشته باشد، جهل دارد و همین امر موجب تمرّد او می‌گردد. موفق باشید

23660
متن پرسش
با سلام و احترام: مولانا مي فرمايد: کف به حس بيني و دريا از دليل / فکر پنهان آشکارا قال و قيل آيا همانطور که با ديد ظاهري که به قله کوه نگاه مي کنيم و راه صعب العبور آن را مي بينيم و به اين نتيجه مي رسيم که فتح قله از توان ما خارج است، با ديده عقل هم مي توان انتهاي جايگاه عقل را ديد هر چند امکان دسترسي به آن نقطه براي ما وجود نداشته باشد؟ آيا کودک دبستاني مي تواند عقل يک فيلسوف دانشگاهي را درک کند؟ اگر نه چگونه است که ما خود را صاحب عقل جزئي مي دانيم و صحبت از عقل کلي مي کنيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف درستی است. آری! انسان باید تصوراتی از کمالات در نزد خود داشته باشد تا معنای سیر به سوی آن کمالات را درک کند. به گفته‌ی ارسطو: «نمی‌شود غایت، مفقود باشد». موفق باشید

23148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این بیت رو یکی از دوستان سوال پرسیده بودند که تفسیرش چیه و اینکه یکی از غزلیات جناب حافظ است. من خیلی جستجو کردم و چیزی پیدا نکردم و نمیدونم جز کدوم اشعارش و غزل شماره چند هست. ممنون میشم‌ که پاسخ بدید. صنوبر دختر غمخوار چشمی سحر برده ز خورشید جهونگیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید معنا و اشاراتِ این نوع اشعار را در دل غزل مربوطه جستجو کرد. شاید شرح غزلی که این‌طور شروع می‌شود:  «زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست» در فایل «ما و حافظ» کمی در فهم این غزل کمک‌تان کند. موفق باشید

22627
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد از جان عزیزترم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: جانانم قصد اطاله کلام و تصدع اوقات ندارم. این روزها حس و حال عجیبی دارم، طوری که بعضی وقت ها احساس می کنم خیلی زود است که سکته کنم، موهایم به طرز عجیبی و بسرعت در حال سپید شدن می باشد و خواب و خوراک ندارم. تمام این موارد علتی جز وضعیت این روزهای اقتصاد مملکت اسلامی ندارد، در حالی که خدا شاهد است که ذره ای نگران این نیستم که مخارج زندگیم کفاف ندهد یا اینکه تجارتی که ندارم به ضرر و زیان مبتلا شود و ذره ای نگران این قبیل موارد و گرفتاری ها نیستم اصلا نمی‌دانم نگران چه هستم و نمی دانم از چه این چنین برآشفته و مشوش هستم؟! سوالم این است که حقیر می دانم که باید آرامش داشت این روزها و باید با توکل به خدا و نگاه به افق روشن انقلاب اسلامی این روزها را پشت سر گذاشت! حتی دیگران را به این موضوع سفارش و توصیه می کنم. اما احساس نفاق و مظلوم نمایی می کنم از عنوان کردن این موضوعات این حس و حالات را چگونه باید تفسیر و حلاجی کنم و برای رهایی از آنها و این احساس نفاق چه باید بکنم. استاد عزیز حقیقتاً قلب من درون سینه شما می‌تپد و این ها حوالی یک جسم بی جان و یک روح پریشان در جریان است. شما را به حقیقت لبخند آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام در کنج گودال قتلگاه قسم میدم نظر لطفی به حقیر داشته باشید و در دعاهای گاه و بیگاه تان بی نصیبم نگذارید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. بگذارید تجربه‌ی این دلهره نیز برای شما پیش آید. مثل دلهره‌ی حمله‌ی صدام که برای نسل آن دوره پیش آمد و معلوم شد عطیه‌ی انقلاب اسلامی آغازی است که همچنان پایدار خواهد ماند. موفق باشید

22615
متن پرسش
سلام علیکم: بنده در بیداری جلوی آینه با خواندن سوره حمد و قل هو الله سپس از خداوند خواستم که این من خودم را یا همان نفس مرا به من نشان دهند پس از 4 دقیقه که محو تماشای خودم در آینه شدم خودم را بشکل حیوانی شبیه گوسفند یا الاغ کوچک تا گردن مشاهده کردم که از جنس ابر بخار مانند برنگ سرمه ای روشن مانند اول شب که آسمان نیمه روش است را به مدت 20 ثانیه ملاحظه کردم که نه چشم داشتم نه گوش ولی دهانم باز بود مانند پوز گوسفند اما دندان هم نداشت ولی تصویر نبود چون تقریبا سه بعدی ولی از نیم رخ خودم را دیدم. لطفا می شود برایم تفسیر نمایید، خدا خیر به شما عنایت نمایند. یا علی الا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها توهّمات است. بنا نبوده است کسی صورتِ باطن خود را در آینه ببیند!!! به کارِ خودتان برسید، این‌ها که کار نیست. موفق باشید

22145
متن پرسش
با سلام و آرزوي طاعاتتون: سلام استاد! در بحث استعانت در مسير سير و سلوک يا توسل به ائمه اطهار (عليهم السلام) فهم آنچه در حقيقت اتفاق مي افتد برايم دشوار است. «شخص رو فرض مي کنيم که ته چاهي تقلا براي خروج از چاه دارد. او نيرومند است و مي تواند تا نيمه هاي چاه بيايد، اما براي خروج کامل و رسيدن به ابتداي چاه ناگزير از کمک نيست.» حال سوال اين است که در حقيقت یا واقعيت ائمه ي ما چگونه ما را از اين چاه رهايي مي دهند؟1. آنها طنابي به ما مي دهند که با استفاده از اين طناب نيروي دروني خود را شکوفا مي کنيم و از چاه خارج مي شويم؟ 2. ائمه در بالاي چاه ايستاده و انتهاي طناب را در دست گرفته اند؟ 3. يا اينکه استعانت در مورد اول آنقدر شدت دارد که گويي مورد دوم است؟ (درکش برايم دشوار است استاد، اين سوال در پي فکر در مورد شفايافتن ايجاد شده. چه اينکه در اديان ديگر هم اين اتفاق مي افتد. آيا همه آنها القائات است؟ اگر همه القا نيست، آيا ارتباط برقرار کردن با همان دنياي وجودي ست که مولا (ع) مي فرمايند؟ اگر اينطور هست؟ کمک ائمه در آن سپردن طناب (يا مورد سوم) تعريف مي شود؟ داستان شاه حسين ولي و علامه ناقض مورد اول است؟) تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ربّ‌العالمین منشأ رحمت به بندگان هستند و مظاهر آن رحمت، اولیای الهی می‌باشند. صورت کامل اولیای الهی، ائمه‌اند و ذیل آن‌ها امثال شاه‌حسین ولی‌ها قرار می‌گیرند. رحمت الهی از یک طرف، خود انسان را متوجه‌ی به‌کاربردن همت در امور می‌کند و از طرف دیگر، شرایط را جهت صعود انسان و محقق‌شدنِ همت فراهم می‌نماید. موفق باشید  

19037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مطالعات همون طور که در برنامه سایت هست ابعاد مختلفی داره، من توی بعد معرفت نفس پیش رفتم، حالا میخوام در کنارش ابعاد مختلف دیگه من جمله امام شناسی، مهدویت و انقلاب رو هم پیش برم. آیا میشه همه رو در عرض هم پیش رفت، اگه بله برای بحث امام شناسی و مهدویت از کجا شروع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بعد از «معاد» به «امام‌شناسی» و «مهدویت» بپردازید بهتر است ولی مباحث «انقلاب» را در هر موقعی می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

17221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: برای اینکه کسی به غیب یا رویای صادقه ایمان پیدا کند آیا می توان به دروغ، داستانی یا خوابی از خود یا از دیگران برایش نقل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! مگر با صدق و راستگویی نمی‌شود غیب را برای افراد روشن کرد؟!!! موفق باشید

14054
متن پرسش
میگن: اقای حسنزاده گفته گاو پرستی قوم موسی و سامری عین خدا پرستیه؟ واقعیته استاد؟ کنار من پر از تفکیکیه که اونا بهم میگن اینارو.... یارو میگفت : اقای حسنزاده اینو تو کتابش نوشته. امام هم گفته این رو. لطفا بزارید رو سایت ایمیل ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عرفان زبان خاص خودش است و وقتی عارف با آن زبان حرف می‌زند، عملاً نظر به جنبه‌ی وجودی عالم دارد و از این جهت همه را خدا وجود داده است و همه مظهر حق‌اند، تفاوت‌ها در نسبت‌هایی است که مخلوقات نسبت به هم دارند. موفق باشید

28126
متن پرسش
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت استاد گرامی سلام و عرض ادب: بنده روحیه ای دارم که نمی دانم خوب است یا بد و آن اینکه از کثرات گریزانم دوست دارم در نهایت سادگی زندگی کنم اگه خانمم اجازه می داد مبل و فرش و ... منزل را با یه موکت ساده جایگزین می کردم در مورد مباحث شما هم هرچند همه ارزشمند هستند ولی من تحمل این همه مطلب را ندارم به قول حافظ رحمت ا... علیه از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت. استاد گرامی می توانید این همه مطلب را در یک جمله خلاصه بفرمایید؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته‌ی حضرت آیت الحقّ، جناب بهاءالدینی «رحمة‌اللّه‌علیه» پیامبر خدا هم خیلی دوست داشتند که تنهای تنها خودشان باشند و خدای‌شان. و در آن صورت ندایِ «إنّک لعلی خُلُق عظیم» به گوششان‌ نمی‌رسید زیرا با تحمل و مدارا با بقیه است که خلق عظیم ظهور می‌کند. موفق باشید

28082
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ اخیرتان به یکی از سوالات نوشتید به شرطی که سیاسیون ما فکر نکنند ما از آن به بعد می‌خواهیم این چنین شویم و جای آنها را بگیریم. به یاد دارم خودتان زیبا در کتاب مبانی معرفتی مهدویت می فرمودید که اگر انقلاب اسلامی را در مقیاس عصر ظهور و در راستای ظهور که اوج سلوک و تجلی اسماء الهیه در زندگانی بشریت است، نبینیم و فکر کنیم می‌خواهیم هلند یا ژاپن یا سوئیس شویم، به انقلاب اسلامی و مهدویت رنگ و بوی غیر اصیل و حتی در جهت لیبرال دموکراسی داده ایم. واقعا امروز اگر بخواهیم مانند بعضی کشورها مثلا چین، فکر کنیم که دوره آمریکا و پرچمداری و محوریت آن در نظم عالم و طراحی نظم نوین جهانی که خود را مدعی آن می‌داند، معلوم است روح انقلاب را نفهمیده ایم و بسیار غافلیم که حضرت امام فرمود ما بر آنیم تا پرچم لا اله الا الله که اصل وجودی بشریت و خلاصه جمیع حکمت های عالم است و سعه وجودی عالم را عظیم می‌کند، را بر قلل عزت و کرامت انسانها ببینیم. اگر قرار بود ما هم به همان شیوه و استعمار نوین برویم و فکر بشود که چنین باید بکنیم و خود یک ابرقدرت تصمیم ساز شویم، معلوم است که صدای تاریخی انقلاب و عطیه الهی بودن آن و اینکه اشراقی ناشی از عبودیت و تولی به اولیاء الله برای امت و امام هست را نفهمیده ایم. حتی کسینجر که کهنه استراتژیست و طراح برنامه های استحاله انقلاب در طول سالیان بوده است، در کتاب اخیر خود می‌نویسد که انقلاب اسلامی و رهبری آن، سیطره نظم وستفالی و توسعه دموکراسی در نظم نوین را به چالش کشید و عصر و افقی را مقابل آن و در برابر آن گشود و اساسا نظم وستفالی و توسعه دموکراسی در مواجهه جدی با انقلاب قرار گرفت. تمدن نوین اسلامی و راه مقاومت آن نیست که مانند لیبرال دموکراسی و نظم وستفالی رقم بخورد و عمده همان چیزیست که حضرت آقا سال گذشته در سخنرانی ۱۴ خرداد فرمودند مقاومت چیزی نیست که ما صادر کنیم و بفرستیم به جاهای دیگر و بخواهیم به شیوه تغلب ببریم، خیر؛ مقاومت یک راه است و فکر اگر ملتی رفت و سایر مردم و جوامع دیدند آن را می پسندند و انتخاب می‌کنند. ولی من بشخصه استاد، با وجود رهبری عزیز و بصیرت ایشان معتقدم حتی اگر متولیان و مسئولینی چنین باشند و چنین افکاری در ذهننشان نقش ببندد، انقلاب چنین مسیری را نخواهد رفت و مسیر گام دوم همانیست که ان شاء الله آقا در بیانیه گام دوم ذکر کرده اند و این گونه مسائل جایی و اصالتی نخواهد داشت و ما بحمدالله از آنها در گذاریم و بشریت بتدریج دارد می فهمد باید خود را از اسارت و ولایت غیر الهیه عبور کند و راه در العبودیه کنه ها الربوبیه و مسیر شهدا و آزادگانی مثل ابومهدی المهندس و شیخ زکزاکی است که گوهر تابناکی را در دل این نهضت یافته اند. من یکی بسیار امیدوارم و ان شاء الله این انقلاب مسیری را که باید باز کند باز می‌کند ورای این بحثها و نکات و اتفاقا ما خیل مشکلات و بحرانهای تمدنی مان ناشی از اینست که خواسته ایم بستر توسعه و نظم مدرن و زیر نظام های موجود را بیاوریم تا حدی که با مبانی اسلام و ظواهر احکام شرع مخالفت و تعارض نداشته باشد و گزینشی بکنیم و با مبانی اسلامی همراه کنیم که یک وضع آشفته را برای ما ساخته است و فکر می‌کنیم با همین گزینش‌گری کار حل می‌شود ولی عبور انقلاب از این دیدگاه ها و بحرانها بحول و قوه الهی نزدیک است و آینده، طلوع دیگری است. ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واقعی‌ترین واقعیات این است که در توحیدِ انقلاب اسلامی خود را جای دهیم و در معرض عطایی قرار گیریم که هویت قدسی ما را به ما برمی‌گرداند. مطمئناً امیدواریِ شما در ادامه‌ی انقلاب و حضور جهانیِ آن، واقع‌بینی کاملی است. عرایضی در مرکز «سرای هنر و اندیشه» در رابطه با شخصیت امام به مناسبت رحلت آن بزرگوار تحت عنوان «در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد» شد که متن مورد بحث ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد

باسمه تعالی

۱. «تفکر»، راهي است به سوي حقيقت، بدون آن‌که گمان کنيم حقيقت در دست ما قرار دارد. زيرا تفکر از جايي آغاز مي‌شود که ندايي ما را به سوي خود فرا خواند و آن «ندا» به عنوان اراده‌ي الهي در جلوه‌ي شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و انقلاب اسلامي به صدا در آمده و همان‌طور که شهداء را به خود دعوت کرد و آن‌ها پذيرفتند؛ ما را نيز به خود دعوت مي‌کند تا پس از دفاع مقدس از نقشي که بايد ايفاء کنيم، غافل نمانيم.

۲. با تفکر نسبت به شخصیت اشراقی امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رخصت مي‌يابيم تا وارد ساحتي شويم که انقلاب اسلامي مجال نماياندن خود را مي‌يابد. بايد بياموزيم که چگونه به حقيقت، مجالِ به ظهورآمدن بدهيم.

۳. باید در جستجوي انديشه‌اي باشيم که متذکر عطاي الهي است و عطاي الهي را براي ما قابل فهم مي‌کند، آن‌چه در اين زمانه عطاي الهي را به صورتي اصيل و نه انتزاعي به ما مي‌دهد، تفکري است که ما را متوجه‌ي راز تاریخی حضور امام در این زمانه می‌نماید.

۴. ولي به نظر مي‌آيد بسي اندک تفکر کرده‌ايم زيرا آن‌چه خداوند براي انديشيدن به ما عطا کرده - يعني حقيقت، در مظهري به نام امام و انقلاب اسلامي- طوري است که در عين «ظهور»، به «خفا» مي‌رود، در نتيجه نمي‌توان به راحتي با آن ارتباط برقرار کرد مگر با انديشه‌اي که حقيقت را در تشکيکي‌بودنِ آن چشيده باشد.

۵. با شناخت اراده‌ي الهي در اين عصر با جهانی روبه‌رو می‌شویم که همه‌چیز در آن معنای دیگری پیدا می‌کند، زیرا بودن انسان معنای دیگری به خود می‌گیرد.

۶. نظر به شخصيت قدسي حضرت امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و تفکر در بسترِ تاريخي انقلاب، آيا روحِ تازه‌ای نخواهد بود که در مواجهه با غرب، ولي در بستر اسلام شيعي، در حال تولد است؟

۷. مي‌توان گفت انقلاب اسلامي رخدادي است که مي‌خواهد گذشته‌ي توحيدي بشر را در تاريخي بين دو جهان به ظهور آورد، جهاني بين جهان توحيدي و جهان مدرن. و شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز چنین جایگاهی داشت و سبب نگه‌داري ما در این تاریخ شد.

در مواجهه با شخصیت امام سه نوع رویکرد پیش آمد: ۱. رویکرد استادهای اخلاق ۲. رویکرد آقای هاشمی و آقای سید حسن خمینی ۳. رویکرد رهبر معظم انقلاب که در عین توجه به دو رویکرد قبلی سبب نگه داری ما نیز خواهد بود.

 

۸. با حضور امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ چيزي براي انديشيدن به انسان داده شده تا نسبت به زمانه‌ي خود فکر کند و از بن‌بست‌هايي که روبه‌روي خود مي‌شناسد عبور نمايد، تنها از طريق انديشه‌اي که در مواجهه با شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیش آمد مي‌توانيم از تنگناهاي تاريخي، چه در امور اخلاقي و چه در امور اقتصادي و اجتماعي، عبور کنيم. مشکل آن است که ما هنوز به امام و انقلاب اسلامي آن‌طور که لازم است نمي‌انديشيم و براي گوش‌سپردن به نداي تاريخي آن -که عين تفکر است- تلاش نمي‌کنيم.

۹. تا زماني که ما نسبت به آن‌چه از طرف خداوند در اين تاريخ به ما روي آورده، نينديشيم؛ ياراي عبور از تنگناهاي موجود را نداريم مگر آن‌که بتوانيم تعلقِ ذاتي خود را در اين زمانه متوجه‌ي انقلاب اسلامي و حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و اهداف اصيل آن قرار دهيم و اجازه ندهيم با انواع کاهلي‌ها، اين عطاي الهي از ما روي برگرداند، در حالي‌که همه‌ي ما متوجه هستيم ذات ما کششي دروني نسبت به آن دارد و به همين جهت راه شهدايي که براي تحقق و بقاي انقلاب اسلامي آن‌طور فداکاري کردند را پاس مي‌داريم و حاج قاسم را می‌فهمیم.

۱۰. ما از طريق انقلاب اسلامي در شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و نه در شخصیت سیاسیون طرفدار انقلاب، به حکم تقدير الهي به راهي کشيده شده‌ايم که هرچند آن راه چندان روشن نيست، ولي شواهد فراواني حکايت از آن دارد که آن راه، راهِ آينده‌ي ما است، هرچند هنوز اهداف اصيل آن از ما دور است. ولي اگر بخواهيم به خالص‌ترين تفکر رجوع کنيم، نمي‌توان خود را در معرض تندبادِ آن قرار نداد، زيرا هر ملتي که بخواهد آن تقدير بلند را براي خود محقق کند گريزي ندارد که خود را در پناه تندبادهاي شديدِ دوران خود قرار دهد. گويا ما در اين تاريخ خودمان نشانه‌ي آن تندباد هستيم.

۱۱. اين يک سؤال اساسي است که در فهم انقلاب اسلامي و شخصیت تاریخی حضرت امام، چه ابعادي از آن ناانديشيده مانده است و ما هنوز نتوانسته‌ايم به اهدافی که آن بزرگوار مدّ نظر داشت، دست يابيم؟ جز اين است که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»، حقيقي‌ترين انديشه در اين تاريخ را در افق جان ما قرار داد تا ما انساني شويم که آن انديشه براي او آرامش‌بخش باشد؟ هرچند ممکن است در برهه‌اي از زمان، افقِ روبه‌روي ما تيره و تار گردد و «وقت» گم شود. ولي در هر حال، «وقتِ» ما در اين زمانه، با حضرت امام متولد می‌شود که بودنِ اصیل ما است.

۱۲. زباني نیاز است تا به بودنی متذکر باشد. زبانی که از هر امر حاضر ديگري، رساتر باشد و بر انسان وارد ‌شود.

۱۳. بگذاريم انوار الهي از طريق جمال امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به سوي‌مان ظاهر شود تا تفکری به ما عطا شود که بر روح حضرت امام عطا شد و آغازي شد براي تاريخ ما.

۱۴. پيام آن مردي که در وصيت‌نامه‌ي خود فرمود: «با دلي‌آرام ‌و قلبي‌مطمئن‌ و روحي‌شاد و ضميري ‌اميدوار به ‌فضل ‌خدا از خدمت ‌خواهران ‌و برادران ‌مرخص‌، و به‌سوي ‌جايگاه ‌ابدي ‌سفر مي‌كنم‌...» این پیام خبر از آن مي‌دهد که او راهِ آرامش در اين تاريخ را در سُکني‌گزيدن در سايه‌ي انقلاب اسلامي و صيانت از آن در مقابل ما قرار داد.

۱۵. امید است سلوک ذیل شخصیت إشراقیِ حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» راهی باشد که در آن راه بتوانیم با عطایایی روبه‌رو شویم که هرگز با فکر به دست نمی‌آید و تنها باید خود را در معرض آن قرار داد. آری! در معرض «جمالی» که «جلال» الهی را نمایان می‌کند.      

26657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: حالا که به خاطر وضعیت پیش آمده، مراسم های اعتکاف تعطیل شده، پیشنهاد شما به جای سه روز اعتکاف چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره روزه‌ی آن سه روز جهت اعمال «امّ داود» و رویهمرفته ماندنِ طولانی در مسجد را می‌توان به نحوی جایگزین کرد. موفق باشید

26653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقت شما بخیر. از ارتباط نزدیک شما با آحاد جامعه و پاسخگویی به سوالات صمیمانه تشکر می کنم. من معمولا برای هیچ امری زیاد دعا نمی کنم، یک وقت فکر می کنم از خدا با اصرار چیزی بگیرم، ممکن چیزی بهتر از دست بدم. یا فکر می کنم دعای زیاد یا ذکر برای هدف خاص، با توکل منافات داره. این تفکر درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا باید بیشتر شبیه دعاهایی باشد که از ائمه «علیهم‌السلام» وارد شده است. مثل مناجات «خمسه عشرة» که موجب رفع حجاب‌های أنانیت می‌شود. موفق باشید

26611
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، امروز ویژه با رویکرد دولت و مجلس کنونی نوعی بی هویتی و بی گفتمانی یا حتی به تعبیر من بی شخصیتی در جامعه ما در حال شکل گیری است. همان دولتها و مجالس قبلی گفتمان مشخصی را دنبال می کردند و مشخص بود در چه مسیری گام می زنند، دولت آقای هاشمی آرمان امیرکبیری مستحل در عقاید تکنوکراتی را داشت و رویکردش واضح بود، دولت اصلاحات با گفتمان پلورالیستی و اندیشه های اصلاحات و توسعه سیاسی با مدل غربی در صحنه بود و دهه هفتاد، نیروهای انقلابی با محوریت آیت الله مصباح یزدی و طرفداران لیبرالیسم و توسعه غربی به محوریت آقای خاتمی گفتمان های روشنی را پیگیری می کردند. دولت آقای احمدی نژاد هم باز شعائرش معلوم بود و حتی حوادث ۸۸ با هدفمندی و رهبری معیّن و صف آرایی قابل مشاهده ای در صحنه بود. اما گویی بی هویتی و بی گفتمانی جریان تدبیر و امید در دولت و مجلس فعلی، وضعیت را بجایی برده که حوادث اعتراضی آبان ۹۸ و زمستان ۹۶، آشوب های کوری شدند که دغدغه و وضعیت مشخصی نداشتند و بیشتر رویکردی تخریبی بی حد و حصر بدون سناریو و رهبری سازمان یافته بودند. امروز انقلابیون هم حتی گفتمان مشخص با محوریت واضحی را دنبال نمی کنند و ظرفیت های انقلابی ها رسماً در راه مفروضی قرار نگرفته است و جامعه در حال مشغول شدن به همین زندگی روزمره و درک بسیط و غیر کارآمد از سیاست است در حالیکه حضرت آقا به کرات فرمودند جامعه باید سیاسی و مطالبه گر آرمان های انقلاب بماند. به نظرم ما گفتمانی رفتار نمی کنیم و مرز خود را گفتمان نمی دانیم و بر اساس گفتمان انقلاب مشغول گفتگو نشده ایم. خیلی جوانان و افراد علی الظاهر مختلف و منتقد در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی و شهید حججی می آیند اما همچنان متحیر و مبهوت اند که این گفتمان انقلاب به کجا می خواهد ما را برد و این انقلابیون چرا علاقه ای به گفتگو و صحبت از منظومه فکری این نهضت با ما ندارند. ما در همین انتخابات هم برخی ها را واقعاً بر معیار گفتمانی و مبانی انقلابیگری گزینش نکردیم و ثمرش عدم رای آوری چند جوان مومن و انقلابی در تهران شد که در لیست ائتلاف نبودند و فقط بخاطر اینکه مبادا جریان اصلاحات و اعتدال صاحب رای شود، به تمام لیست وحدت رای دادیم و تعریف دقیقی از هویت انقلابی برای فعالیت سیاسی در مجلس ارائه نشد. خب اگر افراد را بخواهیم از این بی شخصیتی و سردرگمی خارج کنیم واقعاً نیاز داریم گفتمان خود را اعتلا ببخشیم تا مردم ببینند گفتمان انقلابی، حدود مشخصی دارد و اسلام انقلابی بشارت دهنده چه افقی مقابل بشریت است تا خود را با نظر به عالم قدس تعریف کنند و ببینند ما در حال گذار از دسته بندی های مرسوم گروهی در کشور که برخاسته از جایگاه احزاب در فرهنگ غربی هستند، می باشیم و دقیقاً بدنبال احیاء تفکر ناب شیعی ایرانی هستیم و مشکلات و اعتراضات اگر در پرتو تفکر انقلابی قرار گیرد، می تواند مایه نجات و صلاح شود. عذر می خواهم سرتون رو درد آوردم امیدوارم موفق و موید باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز مطلب همین‌طور است که می‌فرمایید؛ ما هنوز در تراز حضور تاریخی خود اهداف‌مان را نمی‌شناسیم تا آدم‌هایی مناسب آن اهداف را به صحنه آوریم؛ هنوز می‌خواهیم با برادری مثل آقای میرسلیم مسائل خود را حل کنیم در حالی که در حال حاضر انقلاب در حد فهمی است که امثال آقای یامین پور ها می‌توانند تصمیمات اصلی را برای آن بگیرند «ان وعد الله حق» مطمئناً قدم‌های بعدی انقلاب به سوی مردان دیگری است. موفق باشید

23381
متن پرسش
سلام علیکم: استاد! من سطح 4 تفسیر را امسال شروع کردم اما با سیستم درسی حوزه که آشنایید فقه و اصول رو به هیچ وجه کنار نمی گذارند یعنی شما فکر کنید تخصصی تفسیر میخونی اما فقه و اصول واحداش از واحدای تفسیر بیشتره و اساتید هم هنوز آن نگاهی که به فقه و اصول داشتند را دارند (همان نگاهی که وقتی علامه رفت سراغ تفسیر قرآن گفتند خودشو ذبح کرده) و استادای این رشته عموما فقه و اصول خوانده اند و حتی بعضی مواقع با تفاسیر آیت الله جوادی آملی آشنایی کافی ندارند، میخوم انصراف بدم و برم دانشگاه دکترامو بخونم ولی مرددم نمیدونم چه باید کرد؟ حافظ رو باز کردم این شعر اومد یعنی چی؟ اصلا تفأل زدن به حافظ تو اینجور مواقع درسته؟ شد آنکه اهل نظر بر کناره می رفتند / هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش بیت پنجمش میگه: دلا دلالت خیرت کنم براه نجات / مکن بفسق مباهات و زهد هم نفروش // محل نور تجلی رأی انور شاه / چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش. و بیت آخر: رموز مصلحت ملک خسروان دانند / گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش یعنی چی؟ استاد من از ابتدای ورود به حوزه نیتم آموختن مسائل دینی و عمل به آن و آموختن آن به دیگران است. نه برای اسم و رسم خودم برای اینکه خدمتی کرده باشم به اسلام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حضور در حوزه، حضور در صحنه‌ای است با وسعتی زیاد که به هیچ‌وجه نباید در عین در حوزه‌بودن، از فقه و اصول در آن غافل بود. با این وصف و در این بستر، به قرآن به صورت تخصصی رجوع کنید می‌ارزد که مدتی فقه و اصول نیز بخوانید، اگر می‌خواهید حوزوی باشید. موفق باشید

20909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا ممکن است اجتماع متقابلین در وجود لا بشرط صورت پذیرد اگر آری تفضیل این بحث را در کجا می توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی وجود لا بشرط شد، ظرفیت لازم را جهت بسیاری از امور دارد مثل وجود لا بشرط مقسمی، که نَفَس رحمانی باشد که هم مظهر حیات و هم مظهر ممات. موفق باشید

20009
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. چه شروحی بر توحید صدوق را مناسب می دانید؟ 2. چه شروحی را بر کشف المراد مصلحت می دانید؟ 3. برای نزول قرآن ذوالقدر سالک باید تا عالم عقول بالا برود درست است جناب استاد؟ 3. آیات محکم علاوه بر نقش تبیین رابطه وجودی با آیات متشابه هم دارند؟ 4. اگر آیات مشابه و مثانیند پس تدبر در یک آیه منجر به فهم اجمالی سایر آیات می شود. 5. در خارج فرد کلی مادی به نام تری نداریم ماهیت و وجود اتحاد دارند و کثرت و تعین عین ذات وجود مادی است درست متوجه شده ام؟ 6. در مورد عین ثابته اول انتخاب کفر و ایمان می کنیم بعد سایر انتخابها مثل همسر، دوست، فرزند، شهر و روستا و فقر و ثروت تابع و معلول این انتخابند. کفر گاهی در لباس فقر و گاهی ثروت، گاهی گمنامی و گاهی شهرت و گاهی همسر گاهی رحم زناکار ظهور می کند درست است؟ عین ثابته جزئی چه تعین هایی را دارد اگر کفر و ایمان و رحم و خانواده ... را بعدا انتخاب می کند؟ لطفا منبع هم معرفی بفرمایید. سپاس بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- نمی‌دانم 3- از آن‌جایی که قرآن از عالم عقلِ منفصل نازل شده، هر اندازه انسان با تزکیه‌ی نفس به آن عالَم نزدیک شود، در فهمِ بواطنِ قرآن موفق‌تر خواهد بود. کتاب شریف «مصباح‌الهدایه» حضرت امام در این رابطه نکات خوبی نسبت به مراتبِ نبوات دارد 4- همین‌طور است 5- آن‌چه در خارج هست «وجود» است در جلواتِ عین ثابته‌ی مخلوقات و تعیّن به جهت عین ثابته‌ی مخلوقات است 6- حرف خوبی است 7- عین ثابته‌ی مخلوق، همان شخصیتِ مخلوق است از آن جهت که آن شخصیت را برای خود تعریف کرده است و از این جهت و پیرو آن هر انتخابی را انجام می‌دهد. موفق باشید

18955
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با عرض پوزش سوالی داشتم، برای کسی که تازه رحلت کرده چه کارهایی می توانیم انجام بدیم تا از فشار قبر «به دلیل تغییر ساحت» او کم شود!؟ آیا واقعا فشار قبر طرف کم می شود!؟ و لطفا اعمالی که باید برای کسی که رحلت کرد انجام داد را ذکر نمایید و اینکه طرف قبل از ورود به قبر خاکی سرگردان است و وارد برزخ نمی گردد!؟ یا اینکه با قبض روح حضرت عزراییل علیه السلام مستقیما به برزخ انتقال پیدا می کنند؟ خداوند شما را برای نظام و انقلاب حفظ کند. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان پس از آن‌که در قبر قرار گرفت وارد برزخ می‌شود. نماز و صدقه و حضور بر سر مزار و خواندن سه یا هفت مرتبه آیت الکرسی به آن‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

18903
متن پرسش
سلام علیکم: تکامل در برزخ با تکامل در قیامت چه فرقی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ و قیامت انسان با رفع حجاب‌ها روبرو می‌شود. می‌ماند که در قیامت رفع حجاب دقیق‌تر و عمیق‌تر است. موفق باشید

17750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر علت اسلامی شدن علوم انسانی را چه می دانید. می خواهم با استاد فلسفه علوم انسانی صحبت کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی»  شده است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید   

16653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمه الله: اگر بنده دانسته هایم را بکار ببندم امکان خطا وجود دارد چون جهل دارم و امکان گناه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همواره سیره‌ی امامان معصوم مدّ نظر باشد، خطا به شدت کاهش می‌یابد. موفق باشید

نمایش چاپی