بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13598
متن پرسش
با سلام: كتاب گزینش تکنولوژی استاد را خوانده ام. درباره برخی فوائد تکنولوژی مثلا ساخت موشک و تجهیزات نظامی و امنیتی مثل دوربین مداربسته برای وزارت اطلاعات و ... که چاره ای از استفاده آنها نداریم پاسخ استاد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «گزینش تکنولوژی» روشن می‌شود ما در این شرایط نمی‌توانیم بیرون از تکنولوژی و به صورت انزوا زندگی کنیم. بحث بر سر آن است که هر تکنولوژی فرهنگ خود را دارد. اگر ما خواستیم از فرهنگ غربی که فرهنگ تجاوز به طبیعت است؛ آزاد شویم باید آرام‌آرام تکنولوژی مناسب آن نگاه را جایگزین کنیم، ولی نه آن‌که بتوانیم امروز از این تکنیک جدا گردیم. البته وقتی آثار منفی آن را بشناسیم در عین آن‌که از آن استفاده می‌کنیم، شیفته‌ی آن نمی‌گردیم. موفق باشید.

9580
متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر از پاسخگویی جنابعالی، در مورد پاسخ سوالم ابهامی برایم بود. سپاسگذار خواهم بود پاسخ دهید: فرمودید: «زبان؛ مقدِّر است به همان معنایی که می‌فرمایند» چون بنده مطالعه ای در این زمینه نداشتم منظور از به همان معنا که می فرمایند چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی گفته می‌شود زبان مقدِّر است یعنی اگر انسان بگوید امروز برای من روز بدی خواهد بود، همین امر تقدیر او را به همان صورتی که خود بر زبان رانده ورق می‌زند و یا بر عکس. البته این یک موضوع مطلقی نیست، بلکه شرایط را فراهم می‌کند. موفق باشید
8074
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز ایا نفس ما در ایجاد یا خلق بدن مادی ما دخالت دارد؟حتی واسطه ی این کار هم نیست؟یعنی به کلی علت معده است یا میتواند علت حقیقی هم باشد؟اگر جواب منفی ست چگونه یک عارف میتونه بدنش را حذف کند.مثل آقای قاضی که ده روز از ماه رمضان در هیچ کجا نبودند یا حضرت امام،یا حضرت عیسی علیه السلام که بدن مادی ندارند ولی زنده اند وبا ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با بدن مادی حاضرمیشوند.؟... آیا این نظر درسته که نفس در ایجاد بدن مادی نقش دارد به طور تکوینی،و اگر شخصی بتواند به مرحله ای از کمال برسد میتواند به این تکوین دست پیدا کندو به صورت اختیاری بدن خود را ایجاد کند؟با تشکر التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در بحث برهان صدیقین و حرکت جوهری باید جواب این سؤال را پیدا کنید. در هرحال اگر انسان به مبادی ایجاد بدن خود دست یابد می‌تواند تصرفاتی در آن بکند ولی این چیزی است ماوراء جنبه‌ی طبیعی نفس ناطقه، به تزکیه مربوط است. مثل آن‌که ائمه«علیهم‌السلام» ماوراء نفس ناطقه‌ی خود در عالم تصرف می‌کنند. موفق باشید
7775
متن پرسش
سلام علیکم آیا این جملات صحیح هستند؟ ۱- هدف حیات انسان ملافات خداوند است. ۲- کمال انسان در رسیدن به بالاترین لذت است و خداوند هم انسان را برای همین آفریده است و تقرب یعنی صعود از یک لذت سطحی تر به یک لذت عمیق تر. ۳- همه حرکتهای انسان در حقیقت تجلی میل لذت طلبی اوست حتی طلب رضای خداوتد و اخلاص و انسان هیچ کاری بیرون از دایره لذت طلبی اش نمی‌تواند بکند. ۴- کدام یک از این اهداف در حیات بشر غایی ترند: ملاقات خدا، لذت، بندگی؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: واژه‌ی لذت‌طلبی واژه‌ی لغزنده‌ای است و ناخودآگاه ذهن را از آنچه مقصد اصلی سیر إلی اللّه است منحرف می‌کند. در تجربه‌ی عارفان پس از سال‌ها نفی خودخواهی، احساس قرب الهی آنچنان آن‌ها را به شعف می‌آورد که با تمام وجود فریاد برمی‌آورند: «یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمین‏» ای کاش مردم می‌دانستند چگونه پروردگارم همه‌ی موانع اُنس با خودش را از میان برداشت و مرا در زمره‌ی مکرمین قرار داد. پس می‌توان گفت: از طرف ما بندگی مطرح است و از طرف او لقاء. و در این رابطه قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» هرکس می‌خواهد به لقاء خدا برسد باید عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش به هیچ‌چیزی غیر از حق نظر نکند. موفق باشید
6677
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم محضر استاد عزیز چه تفاوتی بین معجزه انبیائ و کارهای مرتاضیین وجود دارد؟ خواهشمند است در صورت امکان بصورت مکفی پاسخ داده شود و من الله توفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در قسمت معجزات انبیاء عرایضی داشته‌ام. إن‌شاءاللّه جواب سؤال خود را می‌گیرید. موفق باشید
26588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه همه مردم ذیل حکومت امام زمان قرار می گیرند و نهایتاً پایان تاریخ با ظهور حضرت است، نفی اختیار مردم نیست تا سرنوشت عالم را طور دیگر رقم بزنند و حتماً آنچه که ظهور نامیده می شود، رخ ندهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان هم همه‌ی مردم راضی به حاکمیّت حضرت نمی‌باشند بلکه «حقّ» در مناسبات بشر حاکم می‌شود ولی باز اختیار در میان است و بعضی در شقاوت هستند. موفق باشید

25756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از منازل سلوک را سماع گفته اند و عرفایی مانند مولوی هم آن را انجام می دادند. با توجه که این مورد را در قران و فرهنگ اهل بیت نیافتم برایم جای سوال است: ۱. رقص سماع چیست و چه نقشی در سلوک دارد؟ ۲. اگر نقشی دارد چرا در دین نیست؟ اگر نقشی ندارد چرا منزلی از منازل سائرین است و عرفایی به آن اشتغال داشته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون چنین احوالاتی را تجربه نکرده‌ام نمی‌توانم نظر دهم. ولی نمی‌توان هم مسئله را به راحتی مردود شمرد. واللّه اعلم! موفق باشید

25374
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامي: سوالي در باب قيامت داشتم و اينكه در نتايج حركت جوهري آنچه كه از بيانات شما متوجه شدم اين است كه عام ماده در جوهر خودش سير استكمالي را طي مي كند تا به نهايت خودش مي رسد كه قيامت است. از طرفي هم در حكمت متعاليه عوالم را رتبتي مي دانند بدين منظور كه عوالم در شدت ظهوراتشان، با هم اختلاف دارند، از طرف ديگر وقتي مي گوييم كه عالم مظهر فيض و فضل وجود است بر اساس همين هم بايد عوالم را قديم دانست هر چند كه در عالم ماده خلقت بدين شكل شايد نبوده باشد اما از قديم بوده است. از طرفي هم در احاديث داريم كه قيامت الان حاضر است (پس با توجه به فهم بنده از بيانات شما چند نتيجه به وجود مي آيد) ۱. قيامت به معني از بين رفتن عالم ماده و يا تغيير در جوهر نيست بلكه انسان ها در ذات خودشان توجه به باطن عالم مي كنند و وقتي قيامت شود عالم دنيا هم خواهد بود و از بين نمي رود. ۲. حركت جوهري مادام تا ابد در سير تكاملي به سر خواهد برد و تمامي ندارد. ۳. خاتمه اي براي خلقت انسان نبايد در نظر گرفت. ۴. در بيانات حضرت علامه در رساله رتق و فتق در نتيجه چهاردهم اينگونه برداشت مي شود كه حضرت آدم (ع) در زمين بوده اما وقتي از وحدت به كثرت توجه مي كند خودش را در عالم ماده و ماديات مي بيند و از آن قيامت و برزخ خودش خارج مي شود، براي مثال وقتي عارفي در قيامت خودش به سر مي برد نه بدين معني كه بدن مادي ندارد بلكه توجه تام به قيامت و جلوه احدي خداوند دارد و اگر توجه به قيامت داشته باشد و امورات مادي هم انجام دهد به معني تنزل و اگر توجه اش از قيامت منصرف شود و به ماده توجه كند هبوط رخ مي دهد. (آيا درست است؟) اگر اين معني درست باشد انسان وقتي مي ميرد و به خاك تبديل مي شود چگونه در عالم ماده مي تواند باشد؟ ۵. همانطور كه امر انسان از قديم بوده است خلقت انسان ها نيز از قديم بوده است (اگر اين مطلب درست است آيا در هر دوره كه رتق و فتق مي شود و دوباره دحو الارض پديد مي آيد انسان هاي آن دوره همين انبيا و اوليا اي كه براي ما آمده است مي آيند يا خير؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن روایت که می‌فرماید: «الف الف آدم ابوالبشر» داشته‌ایم و با توجه به حرکت جوهری عالم متوجه می‌شویم، عالم ماده با حرکت جوهری خود به قیامت تبدیل می‌شود و باز با نظر به تعطیل‌نشدنِ تجلی، عالم دیگری تجلی می‌کند با آدم ابوالبشرِ دیگری.

در مورد فرمایش علامه، آری! آن آدم که در ابتدای خلقت، خود را در آغوش حضرت حق در برزخ نزولی یافت با نظر به شجره‌ی ممنوعه یعنی عالم کثرت، هبوط خود را که احساسِ حضور در عالم کثرات است شروع کرد. عرایضی در این مورد در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» شده است. موفق باشید

23924
متن پرسش
سلام معلم عزیزم: سخنی با مخاطبین داشتم اگر اجازه بفرمایید. راستش بنده یکی از چیز هایی که بر خودم فرض می دانم، رجوع به قسمت پرسش و پاسخ های سایت هست و واقعا برایم مانند سفره ی پر برکتی هست و بابت آن از شما و تمامی زحمت کشان سایت لب المیزان تشکر و قدردانی می کنم. و از همین جا به همه حقیقت جویان و تشنگان دوست پیشنهاد می کنم از این پرسش و پاسخ ها غافل نشوند، در ضمن از افرادی هم که سوال میپرسن تقاضا دارم بیشتر با مبانی حضرت استاد طاهرزاده مأنوس باشن که برکات فوق تصوری دارد از جمله اینکه به جواب خیلی از سوالاتشان خواهند رسید و همچنین این پرسش و پاسخ های سایت رو هم زیاد مطالعه کنند تا دریچه هایی در عقل و قلبشان به لطف الهی گشوده شود و حتی نیازی خیلی به پرسش پیدا نکنند ان‌شاءالله. چون انصافا برای بنده که مطالعه می کنم خیلی سخت هست و بهم فشار میاد وقتی می بینم از استاد بزرگوار سوالات تکراری می پرسند، گرچه استاد با صبوری صد باره جواب می دهند ولی خواهشا حساب وقت استاد و مسائل دیگر را هم باید کرد. یکی از برکات فوق العاده مباحث جناب استاد طاهرزاده حقیقتا درک مبانی فلسفی و عرفانی و زمینه فهم عمیق معارف دین می باشد برای پیر و جوان، بخصوص جوانانی که از الان می خواهند پای در راه عبودیت و صراط مستقیم بگذارند و نه تخصص کافی دارند و نه استاد خاص و مطمئن. و باز از دیگر برکاتی که انس با آثار جناب استاد بزرگوار دارد، بخصوص سه بحث خودشناسی و خداشناسی و معادشناسی با شرح های صوتی ایشان، پیدا شدن قوه درک مبانی بزرگانی همچون حضرت امام و حضرت علامه طباطبایی و شاگردان این دو اسطوره علم و معنا رحمت الله علیهما هست. خداوند به همگان توفیق عنایت کند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌ی کاربری اندیشمند به کاربران عزیز سایت «لبّ المیزان». به‌خصوص اگر رفقا از قسمت آرشیو سؤالات که موضوعات مختلف را دسته‌بندی کرده است و هرکس بنا به ذوق و مسائل خود می‌تواند به آن قسمت رجوع فرماید؛ غفلت نکنند. موفق باشید

22731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جلسه دوشنبه بین دو نماز کلیپی پخش شد که از ترک عادت به عنوان افضل اعمال نام برده شد چه خوب و چه بد. حال تکلیف اینکه می گویند مداومت بر عمل است که راه می گشاید چه می شود؟ مثلا نماز شب رو باید بعد یه مدت ترک کرد و دوباره خواند؟!! یا مثلا نباید بر خواندن مناجات تائبین مداومت داشت؟ یا نماز شب جمعه را نباید همیشگی خواند؟ یا نماز غفیله یا....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، عباداتی است که عادت می‌شود. وگرنه عباداتی که انسان با حضور قلب پیگیری می‌نماید که همواره باید آن را دنبال کرد. موفق باشید

19761

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام 1- آیا مبارزه با استکبار در حالی که این همه فشار بر مردم وارد شود ، به مصلحت مملکت و مردم است؟ واقعا چه توجیهی دارد؟ رهبری در 14 خرداد 82 فرمودند : بزرگترین مبارزه با آمریکا ، خدمت به این مردم است. هركه مى خواهد با امريكا مبارزه اساسى كند، بايد به اين مردم خدمت كند. هر كه مى خواهد با دشمنان اين ملت مبارزه عملىِ كارآمد كند، با فساد مبارزه كند. 2- پس کو ؟ فقط تحریم هایش برای مردم آمد؟ مسئولین که فشارش را تحمل نمی کنند. حداقل مدیریت هم ندارید که تحریم ها کم اثر باشد، کشوری با این همه ثروت ملی و خدادادی طبق نقل هایی این است وضع ممکلت : 14 میلیون فقیر 6 میلیون بیکار 3 میلیون معتاد 14/5 میلیون مجرد و ......................... در فساد و اختلاس و آمارهای بد دیگر هم که در دنیا سرآمد هستیم. بانک تاسیس می کنند با شعبه های فراوان بعد از 25 سال لو می رود که مجوز ندارد . کدام قانون؟ قانون برای اقشار ضعیف و عامه مردم است که اقدام قاطع می کنند و در سوراخ موش هم که باشی مالیات و بدهی را از حلقومت می کشند بیرون. اما آن کله گنده ی فساد از کشور فرار می کند یا اصلا معلوم نیست آخرش با او چه کنند!؟ . اما حالا کسی کار سیاسی خلافی انجام دهد پدر او را بهترین شکل در می آورند ولو مرجع تقلید باشد. 3- چرا در زمینه های اقتصادی اینطور نیست؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جانا سخن از زبان ما می‌گویی. ولی متذکر باشید که همه‌ی این ضعف‌ها ریشه در کسانی دارد که مستقیم یا غیر مستقیم شیفته‌ی غرب و استکبارند و راهِ نجات ملت ما تنها با حفظ روحیه‌ی انقلابی و مبارزه با استکبار می‌باشد. موفق باشید

17839
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: از آن جایی که یک انسان موحد وقتی که درخت یا کوه را می بیند در واقع حضرت حق را می بیند اولا آیا انسان موحد وقتی که بالفرض فرش یا اتومبیل را هم که می بیند باز حضرت حق را می بیند؟ ثانیا انسان موحد سایر مردم را می بیند به اعتبار جسم و فیزیک بدنی آنها حضرت حق را می بیند یا به اعتبار نفس یا روح آنها خدا را می بیند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات عالم را از آن جهت که خداوند خلق کرده همه آینه‌ی نمایش خالق‌شان می‌باشند، ولی واقعیت امور اعتباری مثل فرش و ماشین، صورت ذهنیات بشرند. موفق باشید

14890
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر برخی از آشنایانم که در اروپا زندگی می کنند می گویند: در اروپا صمیمیت و دلسوزی مردم نسبت به یکدیگر و ما بالا است و در اروپا نظم بالایی است در جواب چه بگویم. سپاس فراوان پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً همین‌طور است. ولی فراموش نکنید که این نوع نظم و دلسوزی در مسیر ارضای نفس امّاره است و در این رابطه شیطان هیچ مشکلی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند. شیطان قسم خورده است هرکس در صراط مستقیم قرار دارد، او را وسوسه کند و به همین جهت حضرت صادق«علیه‌السلام» در خطاب به ابن‌جندب می‌فرمایند که بیشترین تلاش شیطان در مقابل شیعیان ما است. موفق باشید. سلام و درود: استاد فاضل و ارجمند با توجه به مطالب فوق همانطور که مستحضرید عدم آشتی با خود راستین و خدا باعث اضطراب می شود و کسی که اضطراب دارد در ارتباط با خود و دیگران دچار اختلال روحی می شود. پس چطوری اروپایی ها در ارتباط با دیگران نه تنها دچار اختلال روحی نمی شود بلکه صمیمت هم دارند. کسی که اضطراب دارد حوصله خودش را ندارد چه برسد دیگران. پس بنابر این چطوری مردم اروپا صمیمی هستند و نظم دارند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد شیطان در مورد عقل دنیایی اهل دنیا، مشکلی برای آن‌ها ایجاد نکند و بتواند در امور دنیایی در کنار هم باشند ولی چون این نوع رعایت‌ها ذیل اراده‌ی الهی و در راستای آبادانی قیامت نیست، از آرامش بنیادین محرومند به طوری که به قول اریک‌فروم، معضل غربْ امروز روان‌های مضطرب است که برای دوری از آن به هر کاری دست می‌زند. موفق باشید

9281
متن پرسش
بنام خدای متعال و با سلام به استاد عزیز: 1- علامه در المیزان ذیل کدام آیه به طور مفصل بحث نبوت و رسالت و تفاوتهای آن دو را آورده اند؟ 2- قبل از نوح علیه السلام که رسالت و دینی نبوده انبیاء چه دستوراتی را برای مردم می آوردند؟ فرق دستوراتشان و اخبار غیبی که می آوردند و به مردم ابلاغ می کردند با اخبار و دستوراتی که رسولان مانند ابراهیم علیه السلام تحت عنوان شریعت می آوردند چیست؟ 3- انبیائی که بعد از رسولان می آمدند؛ انبائاتی که می گرفتند و به مردم ابلاغ می کردند همان شریعت رسول قبل از خودشان بوده یا چیز دیگری می گرفتند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم به طور مشخص علامه یک سر فصلی تحت عنوان تفاوت بین نبوت و رسالت در المیزان داشته باشند. اگر هم باشد بنده حضور ذهن ندارم، به‌خصوص که در قرآن آیات زیادی داریم که این دو واژه به جای هم به‌کار رفته‌اند و به اصطلاح متصادق‌اند. 2- شاید حالت اخلاقی داشته است که عدم رعایت آن عصیان محسوب نمی‌شده چون در آیه‌ی 17 سوره‌ی إسراء می‌فرماید: «وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَ کَفى‏ بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبیراً بَصیراً» یعنی بعد از نوح است که هلاکت اقوام به جهت عصیان در مقابل حکم خدا مطرح است. 3- حتماً مطابق روحیه‌ی قوم و شرایط تاریخی هر پیامبری، انبائات متفاوت بوده. موفق باشید
4149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر «شناخت روح حاکم بر غرب» به معنای شناخت قلبیِ بطلان مبادی غرب است، پس به اندازه‌ای غرب‌شناس می‌شویم که به خدا نزدیک شویم و غیب این عالم و زشتیِ گناهان و تلخیِ بُعد از حق را درک کنیم. آیا این نتیجه‌گیری درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب شماره 4086 نظر خود را عرض کردم.
1373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام می خواستم ببینم اینکه در کتاب از برهان تا عرفان در صفحه 35 از لفظ سقوط استفاده کرده اید دلیل خاصی داشته است یا نه؟ مثلا چرا از لفظ فرود استفاده نکردید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: «فلسفی را کار با الفاظ نیست». عمده دقت در مفهوم موضوع است موفق باشید
29895
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 29893 عظمت و حقانیت مکتب تفکیک برایم ثابت شد. همین که شما که فرسنگها از مکتب تفکیک فاصله دارید بیان می‌کنید اهل تفکیک اید نشان از عظمت این مکتب است گرچه مقصودتان چیز دیگری باشد به هر حال گفتم که بنظرم می‌رسد استاد حکیمی هم تسلط کامل بر فلسفه ندارند بنده در افق فکری خود کسانی چون علامه قزوینی را مدنظر دارم که در عین تسلط کامل بر فلسفه بتوانند آن را زمین زنند بنابرین مرا چه به کسانی که خود را به این مکتب بستند و بدون درک درست از فلسفه با نقدهای نامربوطشان موجبات تضعیف مکتب را فراهم می‌کنند قزوینی های این عصر چه کسانی اند و اگر حکیمی را تایید می‌کنید و معتقدید به فهم فلسفه و عرفان نائل آمدند و بعد پی به بطلانش برده اند با ایشان کار را شروع کنم والا هرکدام مدنظرتان است که در عین تسلط بر فلسفه ضد فلسفه باشند را نام ببرید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از عجایب روزگار این‌که کسی بخواهد به دنبال بطلان فلسفه باشد. این حکایت از آن دارد که در رجوع به دین، قصد رجوع به حقیقت ندارد بلکه گرفتار محدودیت‌های مفاهیم و آداب دینی است. وگرنه: «شاخ گل هر جا که می‌روید گل است». تفکیکِ مطرح در محافل مذکور، حکایت از بی‌تاریخی افراد دارد. موفق باشید

26842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من تازه با شما آشنا شدم سوالی دارم منظور این حدیث چیه: امام صادق عليه السلام: ما مِنْ عَبْدٍ اَسَرَّ خَيْرا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ اَبَدا حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ خَيْرا وَ ما مِنْ عَبْدٍ يُسِرُّ شَرّا فَذَهَبَتِ الاَْيّامُ حَتّى يُظْهِرَ اللّه ُ لَهُ شَرّا؛ [بحار الأنوار، ج 72، ص 282، ح 4.] هر بنده اى كه خيرى را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند خيرى را از او آشكار مى سازد و هر بنده اى كه شرّى را پنهان كند، با گذشت زمان خداوند شرى را از او آشكار مى گرداند. در خصوص نیات بدی که در دل ماست و پنهان هست و طبق این حدیث یه روز آشکار میشه چه کنیم؟ بالاخره افکار و نیات بد هم داریم دیگه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که تا می‌‌توانید خوبی‌های خود را به رُخِ بقیه نکشید. خداوند خودش آن کار را می‌کند و از آن طرف تا می‌توانید بدیِ کارهای بد و گناه را انکار ننمایید، وگرنه خداوند خودتان را گرفتارِ آن بدی‌ها می‌کند. موفق باشید

24477

شوپنهاوربازدید:

متن پرسش
سلام: الحمدلله به همراه تعدادی از دوستان داریم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه رو می خونیم. رسیدیم به جایی که درباره برکلی و شوپنهاور صحبت میکنه. از اونجایی که توی سخنرانی هاتون دیدم شوپنهاور رو نقد می کنید و الان یادم نیست که چه نقدهایی داشتید و توی چه سخنرانی هایی بوده: لطفا راهنمایی بفرمایید برای نقد نظریات و آرای شوپنهاور آیا کتاب یا مقاله ای از شما یا دیگران هست که بتونم مطالعه کنم؟ از برکلی چطور؟ با تشکر فراوان. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فهم نگاه شوپن‌هاور ابتدا باید کانت را مطالعه کرد و دوگانگی که بین نومن و فنومن و بحث مفاهیمِ استعلایی به میان می‌آورد و عملا اندیشه‌ای را در مقابل ما قرار می‌دهد که ما هرگز نمی‌توانیم به واقعیت‌های خارجی دست بیابیم. در این راستا شوپن‌هاور معتقد‌ است که کل جهان، همان اراده‌ی ما است و اراده‌ی ما جهان است نه آن‌که جهانی در خارج محقق باشد. می‌ماند که این اشکال بر او وارد است که اولا چه تفاوتی این نگاه با سوفسطائی گری دارد و ثانیا به هر حال این احساس بدیهی که هر کس مبتنی بر آن با عالم خارج ارتباط پیدا می‌کند چه می‌شود. موفق باشید

22874
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید سوالی که پیرامون اجنه شد و بحث انرژی شد را لطفاً برای درک بهتر راهنمایی بفرمایید. مثلا انرژی که فرمودید خب الان همه چیز ما در اثر انرژی شکل می‌گیرد و می توان به تفاسیر مختلف به انرژی ربط داد. آیا این جدا از بحث حرکت جوهریست که حتما هست و همین هم جلوه ای از آن حرکت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر انواع انرژی است. می‌توان حدس زد که نحوه‌ی بودنِ جنّ مثل یکی از انواع انرژی باشد، ولی با این حساب که یک موجود زنده است با شعور و درک و فهم خاص خود، که بدن او از جنس انرژی است و از جنس بدن ما نیست. در این مورد کتاب «سفینة الصادقین» و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» نکاتی را مطرح کرده است. موفق باشید

22756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: عطف به سوال 22741، ظلم یا ناکارآمدی برخی نهادها و مسوولان در ساختار سیاسی ایران، گاهی مربوط به ساختارهای دموکراتیک همچون قوه مقننه است که منتخب مردم هستد و طبیعتا رهبری به احترام آرای مردم دخالت نمی کنند. ولی برخی از این نهادها و مدیران مستقیما منصوب رهبری هستند و طبیعتا کم کاری یا ظلم آنان به پای رهبری نوشته خواهد شد. سوال اینجاست چرا رهبری برای فشار به آنان از ابزارهای موثری چون عزل استفاده نمی کنند؟ اساسا حد برخورد و عزل این مسوولان کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا یک‌بار همین مشکل را در مورد آقای ضرغامی و ضعف‌های صدا و سیما با مقام معظم رهبری در میان می‌گذارند و ایشان می‌فرمایند بالاخره بنده همین افراد را در اختیار دارم. باید سعی کرد جهت‌گیری‌ها درست تعریف شود وگرنه با تغییر افراد، مشکل هم‌چنان باقی خواهد ماند. موفق باشید

22642
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطف خدا شامل حال من شد و بنده از سال ۹۵ توفیق ورود به مباحث معرفت نفس رو پیدا کردم و چندتایی از کتابهای شما رو گذراندم و خداییش تحول جدی در زندگی من ایجاد شده و امیدوارم با دعای شما استاد عزیز در این مسیر بمانم و توفیق فهم مباحث رو پیدا کنم و در این مسیر موفق باشم. استاد عزیز هر چند خودم می دانم، بازم کم کاری می کنم و بیشتر از آنچه باید وقت بگذارم، نمی گذارم و سهل انگاری می کنم و با این غفلت و مشغله های بیخود، فرصت رو از دست می دهم و به قول معروف برای همه چیز برنامه داریم و وقت می گذاریم،. الا برای خدا و ابدیتمان. که بازم امیدوارم در دعاهایتان، این شاگرد دور رو دعا نمایید و از خدا بخواهید عاقبت بخیر شوم. طولانی شد ببخشید وقت شما گرانبهاست. استاد جان. بنده با گذراندن کتاب ده نکته از معرفت نفس و خواندن خویشتن پنهان واقعا وجودم تکانی جدید خورد و دیدم نسبت به اصل وجود آدمی تغییر کرد و در حد خودم فهمیدم و درک کردم که اصل وجود ما من است نه این تن و بجای توجه و دیدن تن باید من رو دید و... استاد بنده چون با این کتاب متحول شدم دوست دارم تا بتوانم دیگران را هم متوجه این مهم بکنم. این شد که به فکر افتادم کاری کنم که اول خواستم با شما مشورت کنم و راهنمایی بگیرم و اگر درست بود و صلاح دیدید انجام دهم و اما آن فکر: استاد فکر کردم یک یا چند جلد از کتاب خویشتن پنهان رو تهیه کنم و در صفحه اول آن بنویسم: «سلام بنده خدا می دانم که با دیدن این کتاب فکر کردی که صاحب آن کیست و چرا جا گذاشته و الان باید چکار کنم. من عمدا این کتاب رو اینجا جا گذاشتم تا شما ان رو بردارید و خواهان آنم که به خانه ببرید و با دقت مطالعه کنید و همان کار من رو انجام دهید و در جایی مثل مترو، ایستگاه اتوبوس، پارک و هر جایی که گمان کردید کسی شاید بردارد بگذارید تا نفر بعدی آن را بردارد و مطالعه کند و دوباره او هم همان کار را بکند و هر کسی کتاب رو خواند و خوشش امد و دید جدیدی احساس کرد، برود به دنبال این جور مباحث. حال ای بنده خدا اگر این شرط رو می پذیری کتاب رو بردار و برو، اگر نمی پذیری، کتاب رو سر جایش بگذار تا روزی هر کسی بود ببرد. با تشکر» حال ای استاد گرامی. نظر شما چیست چطور عمل کنم امیدوارم راهنمایی بفرمایید. خدا به شما توفیق بدهد و ان شاءالله دعای شما شامل حال ما هم بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده پیشنهاد خوبی می‌تواند باشد و موجب نوعی فرهنگ‌سازیِ نرم می‌شود و شاید تجربه‌ای باشد برای کارهای فرهنگی آینده. موفق باشید

22364
متن پرسش
استاد عزیز سلام: فسبح بحمده چگونه است؟ فرق تسبیحی که با حمد همراه است یا شاید در بستر حمد است با تسبیحی که به صورت مطلق در آیات قرآن به کار می رود چیست؟ بخصوص اگر با توجه به آیه ۱۳۰ سوره طه این مسئله را روشن بفرمایید بسیار لطف می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «تسبیح»، انسان متوجه جلال الهی می‌شود و در «تحمید»، نظر به جمال او دارد و زیباترین ارتباط، جمعِ بین جلال و جمال الهی یا تسبیح و تحمید اوست که آیه‌ی مذکور نیز به همین امر انسان‌ها را دعوت می‌کند. آری! بعضاً آیات می‌خواهد ما متوجه‌ی تنزیه و جلال او شویم آن‌جاست که بحث «سبحان اللّه» را به طور جداگانه به میان می‌آورد. مثل آن‌که می‌فرماید: «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (صافات/ 159). موفق باشید 

22109
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. با توجه به کتب حضرتعالی زیاد خواب دیدن نشانه از پراکندگی و گسستگی خیال انسان است؟ ۲. اینکه انسان کم خواب ببیند یا اصلا نبیند می تواند نشانه کنترل قوه خیال متمرکز بر آن باشد یا عمومیت ندارد؟ لطفاً کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قاعده‌ی کلی آن است که وقتی نفس ناطقه‌ی انسان تحت تأثیر واهمه باشد خواب‌های او آشفته و پراکنده است. مثل زندگی روزمرّه‌ی عوام که دائم در خیالات واهی به‌سر می‌برند. ولی اگر عقلانیت او قالب باشد به همان اندازه نه چندان خواب او پر از چنین خیالاتی است و نه خیلی اساساً خواب می‌بیند، مگر آن‌که نفس در سیر متعالی خود صورت‌های مناسب آن سیر را در قوه‌ی خیالش شکل دهد که به اصطلاح گفته می‌شود آن خیالات، صاحب جمال است. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع شود. موفق باشید  

19843
متن پرسش
با سلام خدمت شما: سوالی در مورد حرکت جوهری داشتم. کتاب از برهان تا عرفان شما را می خواندم. وقتی برای مثال یک انسان می میرد و نفس او از عالم ماده جدا می شود جوهر ماده بدن جسمی او چه می شود؟ آیا جوهر ماده که همان حرکت است هم به تجرد می رسد؟ در این فرایند چه بر سر هیولا می آید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیولای اولی همان ماده یا جوهری است که عین حرکت است و در اثر حرکت، قوه‌هایش به فعل تبدیل می‌شود و از حالت مادی‌بودن خارج می‌گردد. موفق باشید

نمایش چاپی