باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر بخواهیم به عمق هر علمی برسیم باید رویکردمان رویکرد تعمّق در آن علم باشد و هنر علامه حسن زاده تعمّق در آن چیزی است که خواستهاند بدانند. حال هر چه شرایط آمادهتر باشد بهتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چیز خوبی است که انسان با دیدن مظاهر تجمل متوجهی حجاببودنِ آنها شود و آن غم و اندوه از این جهت قابل تحلیل است 2- شاید ازواج فرموده است تا نحوهی در کنار هم قرارگرفتنشان را که جلوهی بیشتری از تجملات خواهد بود، متذکر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «آشتی با خدا» و تا حدی «فرزندم؛ اینچنین باید بود» إنشاءاللّه مفید هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» بنا دارند چند قدم تاریخ ملت ما را جلو ببرند و در عین به رسمیتشناختن جریانهای فکری معتقد به اصل انقلاب با سلایق مختلف هرکدام از این جریانهای فکری متوجه جایگاه جریان مقابلِ خود در انقلاب بشوند. امثال بنده انقلاب را طوری تعریف کرده و اهدافی را برای انقلاب مدّ نظر دارد که با تعریفی که امثال آقای دکتر روحانی و دکتر نوبخت و دکتر جهانگیری کردهاند یکسان نیست و از نظر امثال بنده آنچه که این افراد برای انقلاب اسلامی در نظر گرفتهاند و سعی میکنند آن را به فعلیت برسانند، انقلاب اسلامی را از شور انقلابیِ مقابله با استکبار فرو مینشاند و رسالت انقلاب اسلامی را که به نظر بنده «نفی استکبار» است تا حدّی به حاشیه میبرد و عملاً انقلاب اسلامی یک نوع هویت سیاسی فکری فرهنگی میشود در کنار فرهنگ غربی و فرهنگ سکولار کشورهایی مثل ترکیه. و لذا این آقایان قبول ندارند اهداف انقلاب آن چیزی است که ما برای انقلاب اسلامی تعریف کردهایم. عمده آن است که ما حرف آقایان را اولاً: بفهمیم و متوجه باشیم این افراد نیز به یک معنا خود را فرزند انقلاب میدانند و مطابق تعریفی که از انقلاب اسلامی دارند تلاش میکنند به انقلاب و مردم خدمت کنند و از این جهت میتوان با آنها همدلی داشت و خدمت آنها را نادیده نگرفت. ثانیاً: از آن جهت که برای انقلاب اسلامی یک هویت مستقل قائلاند و بنا ندارند هویت اسلامی انقلابی ما را در ذیل غرب قرار دهند - هرچند ما را در کنار آنها تعریف کردهاند – میتوان با آنها همزبانی داشت و در عین حال دلایل خود را در ضعف این تعریف نسبت به انقلاب به صورت علمی به مردم عرضه داشت و یکی از موضوعات محافل علمی ما باید نقد علمی و عقلی نگاهی باشد که افراد فوقالذکر بدان معتقدند، در عین فهم اندیشهی آنان. این آن «آزاداندیشی» مهمی است که ما در این تاریخ بسیار به آن نیاز داریم تا چند قدمی در تاریخ خود جلوتر بیابیم. چرا ما اندیشهی این افراد را جدّی نمیگیریم و بر روی آن فکر نمیکنیم و انگیزههای آنها را که میخواهند در راستای انقلاب باشند، درک نمیکنیم. با اندک ضعفی که از آنها میبینیم بهکلّی آنها را نفی میکنیم. باید جای «نفی» را با «نقد» عوض کرد و خود را مجهز به معارف عالیهای نمود که معلوم شود نگاه آقایان فوقالذکر ما را به اهداف مقدس نظام اسلامی نمیرساند تا از این طریق آنها در نگاه خود بازاندیشی کنند و از آن مهمتر جداً در نوع برخورد خود با منتقدین خود تجدید نظر نمایند. اینها گمان میکنند منتقدینشان هیچ طرحی برای مدیریت نظام ندارند و فکر میکنند تنها روش مقابله با استکبار همین روشی است که آقایان پیشه کردهاند. آری! ما با همدلی و همزبانی نشان میدهیم میتوان به افکار همدیگر نظر داشت و لااقل همدیگر را بفهمیم و نه اینکه حتماً باید مثل هم فکر کنیم و مثل هم عمل نمائیم و سالهای سال طول میکشد تا این شعور تاریخی در جامعهی ما نهادینه شود. آری اگر چنین فضایی در تاریخ ما بهوجود آید دیگر نقد دیدگاهها به میان میآید به جای نقد اشخاص. در آن فضا ما میتوانیم دیدگاه دولت آقای روحانی را که در فضای امیدواری به فرهنگ غربی ، نقد نماییم و آرامآرام جامعهی خود را به این غنای فرهنگی برسانیم که برای ادامهی حیات انقلاب اسلامی باید آزاد از آنچه که غرب برای بشر پیشنهاد میکند تصمیم بگیرد و معنای همدلی و همزبانی برای ایجاد چنین فضایی است که اولاً بفهمیم انگیزهی دولت در رابطه با تعامل با غرب به چه معنا است و چرا تصور میکند ما مجبوریم برای ادامهی انقلاب ، غرب را نیز در نظر بگیریم؟ و ثانیاً با انتقادهای دلسوزانه عزمِ جریانی که تصور میکند دنیای مدرن دارای اصالت و آینده است، به امیدواری نسبت به آیندهی انقلاب توحیدی خود معطوف داریم و با همدلی و همزبانی سعی کنیم خطر دوقطبیشدن بین نیروهای وفادار به انقلاب را از سر انقلاب رد نماییم کاری که مقام معظم رهبری با تذکرات دلسوزانه پیشه کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در ازای سلوک خود وسعتی مییابد که در عین حضورِ دنیاییاش حتی تا برزخ و قیامت، حضور و درک دارد. لذا رسول خدا «صلواتاللهعلیهواله» میفرمایندکه «الآن قیامتی قائم». ولی در موضوع مورد بحث، روحِ آن شخص است که در اثر مشکلی که برای بدنش پیش میآید، از ارتباط با آن بدن تا حدّی آزاد میشود و نحوه تجردش، بیستر برایش حاضر میگردد. و این غیر از حضور در عالم برزخ و قیامت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «شرح زیارت عاشورا» عرض شد اذکار صد لعن و صد سلام از نظر سلوکی جای خود را دارد ولی همچنانکه در مقدمهی کتاب عرض شده است آن نظراتی هم که پیشنهادهای دیگری دارند؛ قابل تأمّل است. در این مورد خوب است به مقدمهی کتاب رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به هر حال انسانها در هر سنی زمینهی پذیرش تذکرات تربیتی را دارا هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جریانی در پیش است. خداوند برای به ظهورآوردنِ تاریخِ عبور از استکبار، به قلب انسانهایی که آمادهی آن عبور هستند، نفحاتی القاء میفرماید به همان معنایی که رسول خدا «صلواتعلیهوآله» فرمودند: «الا انَّ فى ايّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحاتٌ الا فَتَعَرَّضُوا لَها» در زندگى شما گاهى يك نفحه هايى به قلبتان مىرسد خودتان را در معرض اين نفحههاى غيبى قرار دهيد تا بشنويد. به گفتهی جناب مولوی:
گفت پيامبر (ص) كه نَفْحَتْ هاى حق
اندر اين ايام مى آرد سبق
گوش و هوش داريد اين اوقات را
در رباييد اين چنين نفحات را
نفحه اى آمد شما را ديد و رفت
هر كه را مى خواست جان بخشيد و رفت
حتما تجربه كرده ايد. گاهى شده است كه وقتى طرف را نگاه مى كنيد فكر مى كنيد او هيچ معرفتى از معارف الهى و هيچ توانى از توان هاى سلوكى را هم ندارد. امّا خداوند برايتان روشن مى كند كه همه آن چيزهايى كه ما آرزويش را داريم، او با همّتش به دست آورده است، چون خود را در معرض نفحات تاریخیِ خود قرار داده و از بركات آن سرسرى نگذشته است. لذا:
نفحه اي ديگر رسيد آگاه باش
تا از اين هم وانماني خواجه! تاش
موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «چهل حدیث» از حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» برعکسِ آنکه به عنوان یک کتاب اخلاقی در ذهنها رفته است؛ یک کتابِ عرفانیِ فنی است و کسانی می توانند به آن رجوع کنند که رویهمرفته با عرفان آشنا باشند. ولی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» همانطور که در ابتدای آن میفرمایند یک کتاب اخلاقیِ عملی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سه جزوهی اخیر در مورد «زن» شده، به آن نظر کنید. به نظرم حضور اجتماعی و وکالت برای احقاق حقوق افراد، خودش نوعی گستردگی میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر، غلبهی واهمه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر، تذکرات بود و گشودن افقهای عرفانی و اُنس با شخصیت ملکوتیِ ایشان و نظر به سیرهی عالمان و عارفان بزرگ. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه را از مرجع تقلیدتان بپرسید. همین اندازه بدانید که نمیتوانیم به راحتی قطع رحم کنیم. آری! بعضی همین پیشنهاد را دارند که خودمان خمس آن مقدار غذایی را که مصرف کردهایم، بدهیم. ولی باز باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جملات ملاصدرا اگر از بدن دنیایی نام برده میشود منظور آن بدنی است که طی دنیا میسازیم و آن غیر از بدن مادی است که ابزاری بیش نیست و به گفتهی جناب صدرا، اتحادش با نفس، انضمامی است و نه حقیقی. در بحث «حرکت جوهری» در مورد آن بدن عرایضی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوب و ارزشمندی را دنبال میکنید. إنشاءاللّه در این مسیر به جایی میرسید که متوجه خواهید شد لغات، در هر فرهنگ و قومی روحِ مخصوصی را در تاریخ خود دارد که علمِ إتیمولوژی آن را متذکر میشود. خوب است در این مورد مباحثی از اتیمولوژی را نیز دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که بعد از «برهان صدیقین» بحث «معاد» را دنبال کنید و در کنار آن کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» را مدّ نظرها قرار دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشد مرگ و زندگی در دست خدا است. ما زندگی خود را با اُنس با حضرت حق باید شکل دهیم و هروقت حضرت عزرائیل«علیهالسلام» آمدند، خیلی خیلی خوشآمدند. امیدوار رحمت حضرت حق هستیم زیرا امت پیامبری میباشیم که فرمود: «ربّی احسنُ ربّی» پروردگارم چه پروردگار خوبی است. موفق باشید
سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکارانتان: متأسفانه عدهای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار میورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعفهای اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاحطلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد. جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، میخواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عدهای به جای پشتکردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاحطلبیِ آنها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمیدانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، همزبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمیدهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد. جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعفهایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و اینکه مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟
31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که بهخوبی و حکیمانه فرمودهاید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنانمان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در اینکه آقای روحانی با برجستهکردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّینگرفتن تواناییهای مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمتآمیز، آن عدهای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آنها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهمتر است به رخداد عجیب حضور چشمگیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی بهوجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ میفهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کمتر از فتح خرمشهر نیست.
به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشمگیرِ مردم در چنین شرایطی جلوهای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که میرفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آیندهای بزرگ گشوده شد.
بحث در اینجا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جانها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارجشدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غربگرایی و غربزدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).
صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاریمان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.
اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را میتوان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهلساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن میفرماید: «يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آلعمران/۱۴۰) اگر به شما ضربهای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالیکه دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی میبینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان میدرخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن میگیرند، نه به خاطر آنکه بهرهای از دنیا نصیب آنها شد، شادی آنها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غربزدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمیشود، مگر آنهایی که مزه رأیدادن خود را برای بسطِ انسانیتشان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.
مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را میشناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلبهای این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنهای پیش نمیآمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بیسوادی که از ما میخواستند روی تعرفهشان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه میدانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلبها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟
آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جانها را متذکر آینده الهیشان بکند همچنانکه ملاحظه کردید قلبها همواره به سوی آن افق برمیگردند، مگر آنکه دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهلالبیت «علیهمالسلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درستنشاندادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمیماند و دشمنِ بیتدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دلها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان میدهد.
ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بیخاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأیدهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جانها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ فرقی نمیکند چه انسان ثروتمند باشد و چه فقیر باشد؛ آنچه موجب نجات است، سادگی است. لذا به ما فرمودهاند: «نَجَی الْمخففون» تنها سبکباران نجات مییابند. مگر امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فقیر بودند که آنچنان ساده زندگی میکردند؟ گفت: «دلا راه تو پر پیچ و خطر بی / گذرگاه تو بر اوج فلک بی. گر از دستت برآید پوست از تن / برآور تا که بارت کمترکبی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون چنین احوالاتی را تجربه نکردهام نمیتوانم نظر دهم. ولی نمیتوان هم مسئله را به راحتی مردود شمرد. واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم در فضایی که حضرت امام گشودند به نحو معجزه آسایی زنان معنای خاصی از زندگی را برای خود یافتند که نه معنای گذشتهی ما بود و نه معنای دنیای مدرن البته هنوز ما اول کار هستیم و زنان ما آنچه باید برای خود تعریف کنند را به اجمال دارند. به یاد آر فیلم «یتیم خانهی ایران» را که آن خانم چگونه با نگهبانی خود، بالاخره به سالار کمک کرد که داروها را از قافلهی انگلیس مصادره کند و کودکان گرفتار وبا را نجات دهد. کار آن زن به ظاهر فقط نگهبانی بود ولی همین نگهبانی که عملاً حرکتی نرم است نقش آفرین بود. نگهبانی زنان ما در حفظ و حراست حیات دینی در این تاریخ هنوز به ظهور نیامدهاست. ۲. جوانان ما در شرایط بسیار سختی به سر میبرند از یک طرف فضای باز دنیای بی بند و باری مدرن و از طرف دیگر علاقهی قلبی آنها به معنویت آنها را در فشار قرار دادهاست امید است با افول دنیای غرب تکلیف آن جوانان نیز روشن شود و نه در نسبت با ازدواج این همه تنگنا در میان باشد و نه در حفظ ایمان چنین در زحمت باشند. موفق باشید