بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15761
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مناجات خمسه عشر آیا مناجات ها به ترتیب مراتب معنوی و سلوکی است؟ روی هر دعا چقدر باید ماند و از نور آن استفاده کرد و سیر کرد؟ (دو دعا را می توآن با هم خواند؟) به چه روشی و با چه کیفیتی می توان حداکثر استفاده از این مناجات ها کرد؟ لطفا کمی شرح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم آن ادعیه و مناجات‌های گران‌قدر بر اساس یک ترتیب سلوکی تنظیم شده باشد. هرکس بنا است بر اساس حال خود به هر کدام از مناجات‌ها رجوع کند. پیشنهاد بنده آن است که یک مناجات در یک‌سال مدّ نظر قرار دهد و از آن طریق با حضرت حق مأنوس گردد و سپس به مناجات دیگری رجوع نماید. موفق باشید  

9161
متن پرسش
سلام علیکم: در جایی فرمودید: «علت غم عصر جمعه این است که روح دلش در حال و هوای عالم غیب است ولی ما آن را مشغول بازی های دنیایی کرده ایم.» اگر ما روح را مشغول بازی دنیایی کرده بشیم، مسلما روح دیگر نباید حواسش به آن عالم باشد که ناراحت شود، چون اصل را بدن مادی و دنیا گرفته است. و از طرفی این من هست که با اراده و اختیار سمت کارهای دنیایی میرود. مسلما انسان با رضایت خاطر و از روی اراده این کار را انجام میدهد، و از طرفی هم اراده مربوط به روح است، پس چطور ممکن است روح ناراحت شود در حالی که اراده کننده و تصمیم گیرنده خود اوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح یا نفس ناطقه‌ی انسان دارای طیف گسترده‌ای است، از فطرت تا غریزه. درست در همان موقعی که مطابق غریزه عمل می‌کند فطرت، اظهار نارضایتی می‌نماید. موفق باشید
8272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وخداقوت می خواستم بدونم امسال نمایشگاه کتاب غرفه دارید وخود استاد قصد ندارند یک روز مهمان تهرانی ها باشند؟ (فکر کنم پارسال فقط نمایشگاه قرآن غرفه داشتید.) باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در سال جاری در جریان نمایشگاه نیستم که هست یا نه، ولی شرمنده هستم که نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
7904
متن پرسش
باسلام وخسته نباشید ...سه سوال داشتم خواهشمندم راهنمایی کنید.1-آیا هرانسانی قدرت این را دارد که بتواند به جایگاه وجودی حضرت ختمی مرتبت برسد؟2-مسئله ضرورت و وجوب وجود به چه مسئله ای رجوع دارد ؟توضیح بفرمایید؟3-آیا این که شاعر می گوید :ای برادر عقل یک دم با خود آر ......دم به دم در تو خزان است وبهار ...این موضوع برای حیوانات هم صدق می کند ؟اگر نه .چرا؟در ضمن در موضوعاتی که مطرح شد در چه کتابهایی می توانم برای پیگیری بیشتر دنبال کنم ؟ ممنون ...یاعلی..
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- نبوت ختم شده ولی راه ولایت و قرب الهی بسته نیست 2- به خود وجود رجوع دارد ، جون وجود عین وجود است و از این لحاظ وجوب دارد بدین‌معنی که به غیری وابسته نیست 3- آری؛ جان حیوانات عین بهار است چون قرآن می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» همه‌ی آن‌ها صلات و تسبیح خود را می‌دانند، مثل عرفا. در حالی‌که ما در صلات و تسبیح خود حضور لازم را نداریم. وقت بگذارید و یک دور تفسیر قیّم المیزان را با حوصله مطالعه کنید. موفق باشید
27088
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری در صورتیکه مقدمه بحث این باشد که حرکت در اعراض ناشی از حرکت در ذات است و اگر حرکت جهت نداشته باشد و به کمالی منتهی نشود حرکت نیست. سوال اینکه حرکت در اجزای اصلی جهان نظیر آب طی میلیونها سال علیرغم تغییرات در اعراض (جامد مایع گاز) دارای حرکت سیکلیک هستند که قاعدتاً نمی توان جهتی برای این نوع حرکت قایل بود. با این فرض که جهتی برای حرکت سیکلیک نمی توان قائل بود حرکت در اعراض در آب را قاعدتا نمی توان به تغییر در جوهر نسبت داد. آیا این عبارت صحیح است؟ به نظر دیگر اجزا تشکیل دهنده جهان مادی نظیر عناصر آهن و ... نیز پس از مدتی کوتاه یا بلند و رسیدن به حداقل سطح انرژی خود دیگر از حرکت متوقف می شوند و تغییر در اعراض نیز متوقف می شود. البته ممکن است از ماده ای به ماده ی دیگری منتقل شوند ولی تغییرات دارای جهتی خاص در مقیاس کلان نیست و صرفا دچار تغییر شکلهای تکراری می شوند. پس حرکت در این مواد نیز یا سیکلیک است یا در نهایت متوقف خواهد شد. پس حرکت ذات کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا حرکت اعراض، در نسبت‌ها ظهور می‌کند مثل حرکت رنگ سیب در سبزبودنش نسبت به رنگ زرد یا سرخ. ولی حرکت جوهری به ذات خودش و در ذات خودش محقق می‌شود. آری! ظهور آن حرکت در اعراض نمایان می‌گردد ولی ذات آن حرکت در خودش می‌باشد. باید به کمک شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» به معنای حرکت در جوهر فکر کرد. موفق باشید

26071

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ارادت خدمت استاد: سه سوال خدمتتان داشتم که ممنون می شوم پاسخ بنده را بدهید. اول اینکه بحث اصل جمهوریت غربی است؟ یا در بینش امام معصوم هم هست؟ یعنی حضرت امیر و یا امام زمان هم جمهوریت را قبول می کند یا حاکمیت مطلق را؟ دوم اینکه امیر المومنین بخاطر اینکه مقبولیت نداشت به رای مردم احترام گذاشت و کنار رفت و یا چون مصلحت بود بر شورای سقیفه نشورید؟ سوم آیا امام حسین چون بهش نامه زده بودن قیام کرد؟ یعنی چون نظر مردم بود قیام کرد؟ یا خواه یا ناخواه قیام می کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حاکمیت مطلق، با جمهوریت منافات ندارد. آری! حکم خدا مطلق است و ولیّ فقیه متذکر آن حکم است و نه طرحِ نظر خود. و مردم در جامعه‌ی خود برای امور زندگی‌شان می‌توانند تصمیم بگیرند و یکی از انواع تصمیم‌گیری در این رابطه، جمهوریت است. ۲. حضرت از صحنه کنار نرفتند و رأی مردم نیز در آن شرایط در کار نبود. ۳. حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» حاکمیت یزید را نپذیرفتند و در نتیجه، مورد تهدید قرار گرفتند. لذا به این نتیجه رسیدند شاید در کوفه بشود جریانی بیرون از حاکمیتِ یزید شکل بدهند و وقتی از نظر ظاهر، این کار نیز عملی نشد به گفته‌ی شهید مطهری، ترور را تبدیل به شهادت کردند. در این مورد خوب است به کتاب «حماسه‌ی حسینی» مرحوم شهید مطهری رجوع گردد. موفق باشید

24478
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و تشکر: استاد عزیز در کتاب شریف تحف العقول از امام صادق سلام الله علیه نقل شده است که «فو الله لاتنال ولایتنا الا بالورع و الاجتهاد فی الدنیا و مواسات الاخوان فی الله» لطفا در صورت امکان توضیحی در مورد «ورع» و «مواسات» بفرمایید احساس می کنم ظرایفی دارد که زبان چون شمایی باید شنید. متشکرم خدا حفظتون فرماید و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصه بسیار روشن است؛ غیر ممکن است کسی نسبت صحیحی با اولیاء ‌معصوم بر قرار کند بدون آن‌که در راستای رعایت احکام الهی از یک طرف تحت عنوان ورع و تلاش برای تعالی بخشیدن به روح و روان خود و از همه مهم‌تر زیر پا گذاشتن خودخواهی‌های خود و برداشت‌های شخصی‌اش در مقابل برادران ایمانی. آری در یک کلمه کسی به ولایت اولیاء‌ معصوم نایل نمی‌شود مگر آن‌که از یک طرف حق الله و حق النفس و حق الناس را جدی بگیرد. امروز متأسفانه حقوق شهروندی به بهانه‌های مختلف نادیده گرفته‌می‌شود و همین منجر می‌شود که نتوانیم علاقه‌ی لازم به آن نوع زندگی که امامان معصوم در مقابل ما می‌گشایند داشته‌باشیم. موفق باشید

24417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده این روز ها مشغول درمانگری روانشناسی هستم. دانش آموخته ی کارشناسی ارشد هستم. از طرفی شاهد آنم که مراجع با مشکلات فراوانی مثل طلاق و افسردگی و اضطراب مواجه اند و از طرفی نسبت به درمان های غربی با توجه به مبانی اومانیستی آن رغبتی ندارم. در حوزه ی مبانی روانشناسی غربی که اومانیستی بودن آن کاملا مشخص است در حوزه ی روش هم که دین در آن جایی ندارد. با این حال آیا استفاده از تکنیک های درمانی غربی که مبتنی بر همان مبانی و روشمندی است اما به طور تنها ممکن است برای مراجع مفید باشد. ایرادی دارد!؟ یا بنا بر قاعده ی اکل میته در دوران گذار رسیدن به روانشناسی اسلامی می‌توان از تکنیک های غربی ها استفاده کرد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید از روش‌هایی که دنیای مدرن به جهت روبه‌روشدن با مسائل فرهنگ غربی ابداع کرده است، چشم‌پوشی کنیم. آری! باید همواره افقِ انسان‌شناسیِ معنوی و اسلامی را مدّ نظر داشت. موفق باشید

23810
متن پرسش
سلام آیا خدا می تواند خدایی مثل خودش خلق کند؟ خداوند آینده خودش را می داند؟ خداوند قبل از آفریدن ما چه کار می کرده؟ رابطه بین علم و خدا چیست؟ چگونه می توان توحید را در برابر مسیحیان اثبات کرد؟ خدا چگونه انسان را آفرید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند عین وجود است و وجودِ همه‌ی موجودات از اوست و چیزی مثل وجود خدا یعنی چیزی در کنارِ عین هستی، و این محال است. زیرا عین هستی جایی برای عین هستیِ دیگر نمی‌گذارد چون در آن حال هیچ‌کدام عین هستی نخواهند بود و باید به سراغ عین هستی رفت. به همین جهت گفته می‌شود اراده‌ی خدا به محال تعلق نمی‌گیرد. ۲. قبل و بعد برای خدا که عین هستی است، معنا ندارد. ۳. خدا، عینِ علم است 4- توصیه می‌شود در این مورد «برهان صدیقین» و جزوات «معارف ۱ و ۲» که بر روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

22703
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد با عرض تسلیت ایام سوگواری: سوالی است دو سه سالی دارم که فرصت مطرح شدن آن نبوده دنبال جواب طلبگی آن هستم سوال اینکه: ۱. در عرفان چه کسی صاحب نظر و مجتهد می شود؟ ۲. چه ملزوماتی برای صاحب نظری در عرفان هست؟ مثلا ما در عرفان چه تفاوتی به عنوان مثال بین علامه حسن زاده مجتهد اسلام شناس با سید هاشم حداد که مسلط به علوم اسلامی نیست قائل هستیم اصلا تفاوتی وجود دارد؟ تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عرفانِ اصیل انسان با عمق بیشتری متوجه‌ی معارف الهی می‌شود و با توجه به این‌که کمالِ عبادات به کمال معرفت است، عباداتِ عارف واقعی در جایگاه برتری قرار دارد و حقایق بالاتری را در مقابل جان او می‌گشاید. موفق باشید

22601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: بنده خانه دار و مشغول تحصیل غیر حضوری در جامعه الزهرا هستم، به شدت نیاز به مطالعه معرفتی را در درون احساس می کنم و از طرفی علاقه فراوان به حفظ قرآن و حفظ دعا و مطالعه تفسیر قرآن دارم و با برنامه ریزی که کردم می توانم هر روز به مقداری از این کارها برسم ولی چندین مساله ذهن مرا درگیر کرده که قادر به پاسخ گویی آنها نمی باشم: اولا آیا این کثرت گرایی نیست که من دارم؟ یعنی بهتر نیست فقط در یک زمینه فعالیت کنم؟ آیا کار من عاقلانه است یا بر گرفته از حرص در مسایل دینی است؟ دایما فکر می کنم وقت من کم است و اگر در این علاقه های خود حرکت نکنم پشیمان می شوم، ثانیا اگر من فقط خانه داری کنم و مطالعاتی معرفتی داشته باشم من را به مقصد می رساند و من بعد مرگ دچار حسرت نمی شوم که کارهای دیگر را رها کردم با توجه به اینکه دوست دارم نعمت هایی که شامل حال حافظان می شود برخوردار شوم و همچنین تحصیل علم و همینطور وقتی دعا ها را از حفط می خوانم بهتر با خداوند رابطه دارم. اما از آنجایی که از کودکی دچار صفت حرص بودم در مسایل مادی که البته به لطف خداوند و ائمه اطهار از آن حرص دنیایی کاملا خارج شدم الان هم می ترسم این حالت من هم حاکی از حرص در مسایل اخروی باشد و مرا هنگام مرگ دست خالی بگذارد، لطفآ مرا راهنمایی کنید؟ در ضمن ایمیل حقیر خراب است اگر جواب را در سایت قرار دهید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تقسیم وقت و الأهم و فَالأهم‌کردن بسیار مهم است. 2- سعی کنید در کنار کسب معرفت و اولویت‌دادن به آن‌ها، حفظ دعا را توفیق بدانید، و درک فهم مفاهیم قرآن از حفظ آن اولویت دارد، ولی اگر استعداد حفظ قرآن را دارید، جمع آن دو خوب است. در هرحال برنامه‌ریزی، کار را به‌خوبی جلو می‌برد. موفق باشید

22528

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: عقل شرع را می پذیرد یا شرع عقل را؟ ایمیل خرابه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، شرع را می‌پذیرد به همان معنایی که در علم کلام گفته می‌شود: حُسن و قبح، عقلی است. موفق باشید

22480
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: در کتاب شرح عنوان بصری آیت الله تحریری آورده شده که علامه طباطبایی در اوایل طلبگی با مشکل فهم مطالب مواجه بودند به نحوی که یک کتاب را 4 سال نزد یک استاد گذرانده و بعد از آن هم موفق به یادگیری نشدند. پس از آن چند روز در بیابان یک عملی را انجام دادند که خداوند فهم مطالب را به ایشان عنایت کرد. آن عمل چه بوده است؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن عزیز روشن نکرده‌اند که آن ذکر چه بوده است، احتمالاً ذکری بوده که مربوط به شخصیت خودشان می‌شده. هرچه بوده است آن ذکر، هدیه‌ای به همه‌ی بشریت بوده تا مردم از انوار حضرت علامه طباطبایی محروم نگردند، رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه. موفق باشید  

22459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مورد کانال جدال احسن، که در آن سخنرانیهای عباسی پخش می شود و نمی دانم بگویم افشاگری، آگاه سازی، درد و دل، و..... که در مورد اختلاس، مقامات مسئول، بیت المال، گرانی، معیشت مردم، رهبری، و.... که خوب حقیقتا حرفهایش بدل می نشیند و گویی حرف مردم است می خواستم بدانم نظر شما در مورد صحبتهای ایشان چیست؟ آیا چاره ساز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته وجود افرادی مثل آقای حسن عباسی لازم است ولی حکیمانه‌تر. موفق باشید

22253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد؛ در روایات گفته شده اگر حجت خدا بر روی زمین نباشد؛ زمین نابود می شود. پیش از خلقت انسان؛ کیفیت حضور حجت خدا بر روی زمین به چه شکلی بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم: شاید بتوان گفت در روایتی که می‌فرماید «لو لا الحجه لساخت الارض علی اهلها» به این معنا است که آن‌چنان نظام عالم به هم می‌ریزد که انسان‌ها بهره‌ی لازم را از زندگی زمینی خود نمی‌برند و گرنه از نظر وجود اولیه‌ی انسان کامل، که در روایت داریم که پیامبر می‌فرمایند «اول ما خلق الله نوری» یعنی عالم با نور پیامبر و آل پیامبر به وجود آمده‌است. موفق باشید
 

19634
متن پرسش
بسم الله و السلام خدمت استاد گرامی و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات در بحث با یکی از دوستان فاضل انقلابی در مورد تحریم های بی سابقه جدید امریکا علیه کشورمان ایشان نکات بسیار جالبی متذکر شدند بر اساس رویکردی بسیار شبیه نگاه صائب جناب عالی به سنت های الهی در انقلاب اسلامی، از همین جهت مناسب دیدم تحلیل ایشان را به نظر حضرت عالی و علاقه مندان شما برسانم. التماس دعا! ابتدا لینک گزارش وطن امروز از ابعاد خطرناک تحریم های جدید امریکا http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2186/1/177079/0 -------------------
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ الْمُنافِقينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً . وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً . وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَكيلاً (آیات 1 تا 3)/ احزاب) که به پیامبر خود می‌فرماید در مسیر رعایت احکام الهی به هیچ‌وجه از کافرین و منافقین پیروی نکن و تنها وحی الهی را برنامه‌ی راه خود قرار بده و بر خدا توکل کن و او کافی است که وکیل تو در همه‌ی صحنه‌ها باشد؛ دیگر گوش ما هرگز بدهکارِ این تحریم‌های به اصطلاح سیاهچاله نخواهد شد. آن‌چه می‌ماند وعده‌ی الهی است برای ایجاد بستری که در آن بستر، ضعف و ناتوانی و هلاکت جبهه‌ی استکبار بیش از پیش روشن می‌شود. چرا که می‌فرماید: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً (22)/احزاب) چون مؤمنین اتحادِ کفر جهانی را در مقابل خود دیدند، متوجه شدند آن وعده‌ی الهی که باید در متن قدرت‌نماییِ کفر ظهور کند، فرا رسیده است. لذا گفتند: این است وعده‌ی خداوند و رسول او، و خداوند و رسولش به وعده‌ی خود عمل کرده‌اند. به آن معنا که در تقابلی سختْ جهانی چهره‌ی حقانیت و قدرت‌نماییِ جبهه‌ی توحید روشن خواهد شد و لذا «ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان‌شان نسبت به خدا و تسلیم‌شان نسبت به دستورات دین بیشتر از پیش به صحنه آمد.

آری! قصه‌ی ما مبنی بر تأکید در نفی استکبار، باید به این‌جاها می‌کشید و بحمداللّه کشیده شد. و مطمئن باشید این بهترین شرایط است برای به ظهورآمدنِ گوهر ایمانیِ مردمی که در وفاداری به انقلاب و نفیِ استکبار، یگانه‌ی دوران خود هستند. اینان همان فئه‌ی قلیله‌اند که بر ازدهام پشه‌های این دوران پیروز خواهند شد. اینان همان‌هایی هستند که خداوند در موردشان فرمود: « لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً. وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنالُوا خَيْراً وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ الْقِتالَ وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزيزاً» (24 و (25)/ احزاب) خداوند می‌خواهد در این رویارویی پاداش صداقت صادقین را و عذاب منافقین را اگر توبه نکنند، بدهد و خداوند غفور و رحیم است. خداوند کافران را در حالی‌که هیچ بهره‌ای از این تقابل به‌دست نیاوردند با عصبانیت کامل برمی‌گرداند و خداوند برای مقابله با دشمنان حقیقت و حفظ مؤمنین بدون آن‌که مقاتله‌‌ی مستقیمی آن‌ها با کافران انجام بدهند، کافی است چرا که او قوی و شکست ناپذیر است. موفق باشید 

18902

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: عمده مسله در بیوگرافی علامه حسن زاده غور در کتب و علوم بودن هست و کمتر از مباحثه کتب است چه نکته ای دارد که هر جای زندگی علامه حسن زاده می خوانیم فقط از صبح تا شب زانو زدن پیش استاد تا شب، شب هم تا دیر وقت مطالعه دوباره فردا همینجوری، مسله اینه که آیا می توان گفت با استادی خوب کتب را فرا گرفتن و خوب عمق گرفتن در آن کتاب و با تفکر و توسل علامه مشربی بشویم آخه کسی مثل علامه استنباط می شود بخواهد دروسی که از صبح تا غروب می رفت مباحثه کند به همان نحوی که الان میگن می بایست یک در میان حداقل کلاس می رفت آیا درسته در نبود هم مباحثه ایی در این مسیر فراگیری علوم علامه مثل ایشان درس بخوانیم یعنی یک ساعت درس یک ساعت تفکرش بعد مطالعه و دوباره قبل کلاس بعدی پیش مطالعه و توسل، حضرت عالی چه توصیه ایی می‌فرماید که بنده در این زمان علامه مشربی درس بخوانم چون شنیدم از سید جلال آشتیانی که تا سی به فصوص الحکم در سیر رسیدید به فهم عمیقش میرسی وگرنه ممکن نیست، ثانیا آیا این نظر هم می شود توضیح دهید چه سری داره سی سالگی؟ خدا خیرتان دهد خیلی گیچ شدم با جوابتان ارومم کنید. ان شاالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اگر بخواهیم به عمق هر علمی برسیم باید رویکردمان رویکرد تعمّق در آن علم باشد و هنر علامه حسن زاده تعمّق در آن چیزی است که خواسته‌اند بدانند. حال هر چه شرایط آماده‌تر باشد بهتر است. موفق باشید

13124
متن پرسش
با عرض سلام: سوالی که ماه ها ذهن بنده را مشغول ساخته این است که چگونه می شود همچون اصحاب کربلا دردمند بی درد شد .(یعنی درد و دغدغه ی امام را داشت و از هر مانعی در این راه واهمه ای نداشته و درد ها را نه اینکه تحمل، اصلا احساس نکرد!) در صورتی که می دانیم کسانی از اصحاب ایشان بوده اند که لحظه ی آخر به ایشان پیوستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشخیص حقیقت در هر زمانی احتیاج به صفای روح دارد و این مربوط به دیروز و امروز نیست. مگر شهداء ما در دفاع مقدس همچون اصحاب کربلا عمل نکردند؟! زیرا با صفای روحانی خود، حقیقت حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» را درک کردند. صفای روح با کشیک نفس‌کشیدن پیش می‌آید که مواظب باشیم آن‌چه موجب تقوا است از دست ندهیم. موفق باشید

10769
متن پرسش
با سلام: من در سیر مطالعاتی مباحث استاد پرسش های بسیاری برایم ایجاد می شود که مرا متوقف می کند. آیا در شیراز مرکزی دارید که مباحث را کار یا رفع اشکال کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث حضوری طوری است که در عین آشکارشدن، پنهان است. مثل نور که در عین ظهور ولی مثل دیوار قابل اشاره نیست. لذا نگران ابهاماتی که در سیر مطالعاتی برایتان پیش می‌آید نباشید، همچنان راه را ادامه دهید به وقت‌اش نوری می‌تابد و آن ابهامات روشن می‌شود. شما در این مباحث خود را مطالعه می‌کنید و همواره در خود سیر می‌نمایید. موفق باشید
7719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. ببخشید شرح صوتی کتاب "شیعه ی ما" رو داخل سایت برای دانلود پیدا نکردم لطفاً کمکی به بنده بدهید. چون گفتند وجود داره
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم:میتوانیدآنرا ازطریق تماس با شماره 09136032342 تهیه فرمایید.
6658
متن پرسش
سلام استاد. فرق بین کلمه «آدم» و «انسان» در قرآن چیست؟آدم منظور حضرت آدم است؟ انسانیت و آدمیت چی؟تشکر
متن پاسخ
بسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی قرآن از یک مصداق به جهت صفات مختلف نام‌های مختلف ارائه می‌دهد. مثلاً به اعتبار آن‌که شخص فرزند حضرت آدم است به او آدم می‌گویند. به اعتبار آن‌که اهل اُنس است و مدنی‌الطبع است به آن انسان می‌گویند و بنا به به ظاهر او به آن بشر می‌گویند. از خود متن ها می‌فهمیم منظور حضرت آدم است یا حقیقت آدم و یا فرزند آدم. موفق باشید
29502
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال دارم : ۱. آیا ممکن است انسان به گذشته سفر کند؟ چون طبق نظریه انیشتین چنین چیزی امکان دارد. اخیرا یه جوانی کشف کرده میشه به گذشته سفر کرد ولی نمی‌توان فعالیتی در گذشته انجام داد البته چون میدونید علم روزانه در حال پیشرفت هست، چندان این مطلب صدا نکرده. خواستم نظر شما رو بدونم. ۲. آیا طی الارض با کشف مکانیزم های مادی طبیعت ممکن است؟ در جایی فرمودید قدیم ها بدون اینکه تلفن باشد دختر و مادر در دو شهر مختلف از حال هم باخبر بودند. میشه کمی این رو توضیح بدید به چه صورت هست و چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر تجرد نفس به خودی خود موجب حضور در گذشته نمی‌شود وقتی خود را در آن مسیر حضور در گذشته قرار دهیم؟ همان‌طور که علی «علیه‌السلام» در نامه‌ی ۳۱ می‌فرمایند: گویا با گذشتگان زندگی می‌کردم. ۲. هیچ‌وقت طیّ الارض به معنای حرکتی ماورای زمان با پدیده‌های مادی که اسیر زمانند، ممکن نیست ولی روح‌ها به نحوی در حوزه‌های حضور همدیگر حاضر می‌شوند. برای دوستی که نوشته بود کرونا ما را از هم دور کرد؛ نوشتم:

با سلام: به ما گفته بودند در بهشت، همه نزد یکدیگرند و ما را که گمان می‌کردیم قصه‌ی این نزدیکی، قصه‌ی نزدیکی جسم‌هاست، غافل از آن‌که بهشت، فوقِ جسم‌ها برای خود جهانی است که روح‌ها آن‌جا حاضرند بیش از آن‌که جسم‌ها کنار هم باشند که هر اندازه هم کنار هم باشند، پیشِ هم نیستند. و امروز فهمیدیم که قصه‌ی نزدیکی‌ها قصه‌ی پیشِ هم بودن‌هاست در جهانی واحد. گویا اگر هرکس جهانی دارد برای خود، ولی چنانچه جهانی به زیبایی جهان انقلاب اسلامی و جهان شهدا در مقابل ما گشوده شود، همه در جهان همدیگر با همدیگر و پیش همدیگر، با همدیگر یک فضا و یک هوا و یک نفحه که مربوط به نفحه‌ی قدسی این دوران است را تنفس می‌کنیم. آیا در چنین جهانی مگر می‌تواند دوری و جدایی و دوگانگی در میان باشد؟!!

موفق باشید  

28812
متن پرسش
سلام علیکم: ۲۸۸۰۱ اشاره کردید که باید متفکران غربی که متوجه نقصیه های فرهنگی خود هستند را از تمدن غربی جدا کرد. منظور از این متفکران، امثال هایدگر و کربن هستند که به ضعف های مدرنیته و خلاها و ضعف و انحرافات تمدن مدرن پرداختند یا تمام متفکران غرب؟ چون‌که خود امثال کانت و دکارت پدران مدرنیته و بنیان گذاران تفکر منقطع از عالم قدس و معرفت وحیانی و نگرش توحیدی به عالم هستند و نظری به عقل قدسی ندارند و در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام هم گفتید که در فضای تفکر کانتی و دکارتی تقابل با اندیشه حضرت امام قطعی و محتوم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر کانت و دکارت در مقایسه با فلسفه‌ی اسلامی مسلّم ضعف‌هایی دارد در آن حدّ که بعضاً کار را به شکاکیت می‌کشاند و این در نسبت با تفکری است که ما در حوزه‌ی اندیشه‌ورزی خود دنبال می‌کنیم. ولی اگر در جایگاه تاریخی خودشان و دغدغه‌هایی که نسبت به مسائل خودشان داشتند به تفکر آن‌ها بنگریم، به نظر بنده متفکران تاریخ خود بوده‌اند. زیرا آن‌ها متوجه بودند در تاریخی که شروع شده یعنی تاریخ مدرن، اگر به کمک بشر نیایند بشر بیش از پیش گرفتار خواهد شد و امروز اگر غرب از جهتی قوامی بس مختصر در بین مردم دارد به جهت متفکران آن‌ها می‌باشد که از طریق فلسفه و رُمان متذکر آسیب‌های جامعه‌ی خود شدند و دقت مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در دنبال‌کردن رمان‌ها به جهت آن است که متوجه شوند اندیشه‌ورزانِ آن دیار جهت رفع مشکلات جهان مدرن چه راه‌کارهایی را ابداع کرده‌اند و این در حالی است که ما نیز از تاریخ جهان مدرن بیرون نیستیم. به نظر بنده صحبت آقای دکتر حمیدطالب‌زاده از اساتید فلسفه‌ی اسلامی و آشنا به فلسفه‌ی غرب سخن خوبی است که معتقد است اگر بخواهیم فلسفه‌ی اسلامی را به صورتی زنده و فعّال در این زمانه مطرح کنیم، لازم است که فلسفه‌ی غرب را نیز خوب بدانیم. موفق باشید 

27321
متن پرسش
سلام علیکم: وقت شما بخیر. سپاس برای پاسخ به سوالاتی که پیدا کردن حوابشون برای من اصلا ساده نیست. بنده مشکل در زمان دارم. یعنی به اندازه‌ی نیازم زمان ندارم و به اکثر کارهایی که قبلاً براحتی انجام می دادم نمی رسم، در حالیکه تغییری در زندگیم اتفاق نیفتاده (جز رحلت مادرم) گفتند بین الطلوعین نخواب، بیدار ماندم؛ گفتند تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها بخوان، انجام دادم. اما همچنان کمبود وقت دارم و می ترسم ناشی از گناه یا خلق بدی باشه. ممنون میشم اگر بفرمایید علت و چاره‌‌ی این مسأله رو. ماجور و برقرار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خود را به وسعت تاریخی که در آن هستیم، بیابیم و با موضوعات، در حدّ و اندازه‌ی حضور تاریخی خود برخورد کنیم. مثلاً اگر به مطالعه‌ی قرآن می‌پردازیم، برای آن باشد که مسائل امروز خود را از آن بگیریم، نه آن‌که مشغول تفسیرهای مختلف و تجزیه و تحلیل‌های کلمات شویم و از هدف اصلی خود، که گرفتنِ هدایت از قرآن است باز بمانیم و عملاً شوق ادامه‌ی کار را از دست بدهیم. موفق باشید

26896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: چه ویژگی در منافقان وجود دارد که پیامبر خطر آنها برای جامعه اسلامی را بیشتر از کفار و مشرکان می داند و زهرآگین تر می دانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطلب بسیار روشن است. زیرا منافق در لباس اسلام، روحِ غیر اسلامی را بر جامعه می‌دمد و این غیر از جریان کفر است که مقابل اسلام می‌ایستد. موفق باشید

نمایش چاپی