بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8392
متن پرسش
با سلام در کتاب عالم درون،عالم برون نوشته شده که مخلوقات فعلیت علم الهی و به تعبیر بهتر علم فعلی الهی هستند،پس چرا فقط جبرائیل مظهر اسم علیم الهی است؟
متن پاسخ
- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مخلوقات مظهر علم الهی‌اند از آن جهت که ظرفیت تجلی علم الهی به تناسب امکان‌شان را داشته‌اند ولی حضرت جبرائیل مظهر تجلی تعلیم الهی است با جامعیتی که انسان‌ها به خصوص انسان کامل نیاز دارد. موفق باشید
7933
متن پرسش
سلام استاد ببخشید که مزاحم می شوم ولی مطلبی در مورد منتقدان دولت از شما مشاهده کردم که حقیقتا شگفت زده شدم. رویکرد کدام منتقدان دولت را انتخاباتی می دانید؟ کدام انتقاد را بر این اساس تلقی می کنید که منتقدان در پی اپوزیسیون نشان دادن تصویری از خود هستند؟ بنده در این صحنه سیاسی منتقدی با این ویژگی ها نمی بینیم. منتقدان دولت در مجلس که عمدتا جبهه پایداری هستند تا قبل از سخن رهبری که از دولت خواست سعه صدر نشان بدهد تحت فشار شدیدی بودند و الان نیز کمی فراغ بال برایشان حاصل شده است.انتخاباتی؟ به هر حال عده ای معتقدند توافق ژنو منجر به هولوکاست هسته ای شد و ترکمنچای است؛ حال شما معتقد نیستید و در عین حال آن را فتح الفتوح هم نمی دانید، سلمنا؛ هر کسی این نظر را قبول نداشته باشد رویکردش انتخاباتی است؟ بی شک نظر شما این نیست. بنده به نوبه خود معتقدم که توافق ژنو نه تنها هیچ دستاوردی نداشته است ( چندر غازی که قرار بود از پول های خودمان به ما بدهند هم قابل وصول نیست) بلکه عزت و شرف ملی را لگد کوب 8 شرطی قرار داده است که بر حق هسته ای ما در این توافق چیده شده است. اگر این توافق به مرحله آخر برسد - که به لطف الهی نخواهد رسید – کشور ما تبدیل به یک استثنا در زمینه انرژی هسته ای می شود و ما جدای از NPT باید به دنبال آمریکا بدویم تا قبول کند فلان تعداد سانتریفوژ نیاز ماست و اگر آنها قبول نکردند باید بگوییم چشم. مستحضر هستید که نمی توان در چنین شرایطی تمام حق را مستفاد نمود؛ مثلا اگر ما به این نتیجه برسیم که نیاز داریم 3000 سانتریفوژ اضافه کنیم و آمریکایی ها بگویند نیاز شما 30 عدد است نهایتا خیلی دیپلمات ها زرنگ باشند بتوانند 100 عدد را تصویب کنند. حال شما می گویید اگر قراردادی ما را تحت چنین حقارتی قرار دهد خیلی هم بد نیست ، و یا صلاح نیست که بگوییم بد است چرا رویکرد بقیه را انتخاباتی می دانید؟ما از شما یاد گرفته ایم که برخورد ما با غرب نبرد تمدنی است و بین دو طرف مخاصمه یا باید زمینه های تمدن اسلامی نابود شود یا تمدن وحشی غرب؛ با چنین دشمنی باید این گونه قرارداد بست؟ طیف لاریجانی که کاملا در قبال رفتار دولت سکوت کرده است، لاریجانی خود را موظف می داند که از علی مطهری در مقابل قوه قضاییه دفاع کند و خود را در حال دفاع از شان نمایندگی می داند ولی در مورد شکایت دولت در پوشش شورای عالی امنیت ملی از برخی نمایندگان کاملا سکوت می کند. خدا وکیلی استاد اگر مشایی گفته بود آمریکا با یک بمب تمام تاسیسات نظامی ما را از کار می اندازد همین طور با او برخورد می کردند یا کار به استیضاح احمدی نژاد می کشید؟ بله رفتار آقای احمدی نژاد در آن یکشنبه سیاه غیر شرعی و غیر قانونی ، ولی انتظار نداشته باشیم از تریبون نماز جمعه مشهد ، داد بزنیم که « یک نفر دم مشایی را بگیرد از کابینه بیاندازد بیرون » و بعد با سخنان احمدی نژاد بگوییم اخلاق در جامعه از دست رفت. چرا سکوت کرده اند ؟ غیر از این است که وزیر کشور از دار و دسته لاریجانی است؟ احمدی نژاد تمامیت خواه نبود؛ لطف الله فروزنده ، کردان ، حاجی بابایی ، متکی، پور محمدی ( رئیس بخش روحانیون ستاد هاشمی 84) و ... همه در گروه سیاسی این آقایان بود ولی قانع نبودند، نوع رفتار احمدی نژاد با وزرا به گونه ای بود که هرکس در کابینه می رفت ، دیگر مدیریت احمدی نژادی پیدا می کرد و اهل ساخت و پاخت و امتیاز دادن نبود.برای همین کردان را با آن فجاعت استیضاح می کنند و حاجی بابایی یک ماه به وزارت می رود و در مجلس امضا برای استیضاحش جمع می شود. اگر احمدی نژاد این کارها را نمی کرد ، دولت ائتلافی می شد و برای همین رهبر انقلاب می فرمایند عدم شایسته سالاری عدالت نیست.دولت ائتلافی یعنی افتضاح سبد کالا؛ افتضاح برف شمال ؛ حالا شما ببینید چنین کابینه ای چگونه می خواهد هدفمندی یارانه ها را مدیریت کند.نشان دادن سختی مردم در گرفتن سبد کالاکه منجر به عذرخواهی روحانی و بهتر شدن ادامه روند شد کمک به دولت نبود؟ انتخاباتی ؟ منتقدان از رویکرد فرهنگی دولت هم ابراز نگرانی کردند و کار به کارت زرد به وزیر کشید و در نهایت رهبر انقلاب هم تایید کردند .ما که استاد بچه نیستیم ، می فهمیم که وقتی هاشمی خاطره می گوید و خواب امام را می بیند که نگویید مرگ بر آمریکا و آقای طباطبایی می گوید « مرگ بر آمریکا وحی منزل نیست» یعنی چه. کدام منتقد را می گویید ؟ قالیباف که این قدر توان خود را برای کوفتن احمدی نژاد و دولتهایش به کار برد که حالا رمقی برای او نمانده و با کوچترین فشاری پوسترهای صداقت آمریکایی را از سطح شهر جمع کرد. هاشمی هم که می گوید هم خوشحالم هم راضی. جلیلی هم که گاهی وقتها طبق عادتش یه سری حرف کلی و انتزاعی می زند. کدام منتقد؟ کدام رویکرد؟چکار باید می کردند که حمایت کرده باشند؟ ای کاش هیچ گاه یکشنبه سیاه اتفاق نمی افتاد، ای کاش مشایی چوب حراج بر میراث حزب الله نمی زد.ای کاش امکان داشت که فهم و شعور سیاسی 10 تا حزب اللهی طیف هفته نامه یالثاراث را داد و یک فتنه گر 88 را گرفت که آنها در باطل خود راسخ و این ها در حق خود فقط لمپنیسم را آموخته اند.ای کاش همه می فهمیدند که امام خامنه ای برای روی کار آمدن دولت نهم چه خون دل ها که نخورد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً در این نکته با بنده هم نظر هستید که در انتخابات چهار کاندیدایی که بنا را در انتقاد به دولت آقای احمدی نژاد گذاشتند عملاً سبد رأی آقای روحانی را پر کردند، زیرا عده‌ای از مردم را به این نتیجه رساندند که اگر آقای احمدی نژاد این اشکالات را دارد که این‌ها می‌گویند پس باید به کسی رأی بدهیم که تقابل جدّی با آقای احمدی‌نژاد دارد آن‌هم در حدّ دشمنی تمام عیار. و باز حتماً این سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را شنیده‌اید که می‌فرمایند گاهی پشت موضوعات سیاسی و فرهنگی یک نفر یا دو نفر هستند که بعضی موضوعات را نادیده می‌گیرند و بعضی مسائل را بیش از حدّ بزرگ می‌کنند. حال عرض بنده آن است که مواظب باشید به دولت آقای روحانی بر اساس اهداف انقلاب نقد فرهنگی کنید و رهنمود اول فروردین رهبری را در مشهد در این رابطه فراموش نکنید. زیرا ما در فعالیت‌های فرهنگی باید ماوراء جناح‌بندی‌های موجود حرکات و سکنات دولت را ارزیابی کنیم و در آن دستگاه انتقاد می‌کنیم. ولی اگر مواظب نباشیم یک نفر یا دو نفر انتقادهای ما را طوری مدیریت می‌کنند که عملاً یک جریان از همان جریان‌هایی که شما از دستشان ناراحت هستید – و به حق هم باید ناراحت بود – به نفع خود مصادره می‌نمایند. نمی‌دانم چرا نسبت به آن عرض بنده سوء تفاهم شده؟ در حالی‌که این یک موضوع کاملاً روشنی است و شرایط تاریخی ما نیز طوری است که شدیداً باید متوجه این موضوع بود و با نظر به اشارات و رهنمودهای مقام معظم رهبری حرکت کرد و نه با تحلیل‌های جزئی‌نگر و موسمی که نگاه ما را از اهداف بلند تمدن اسلامی به جایی دیگر می‌اندازد. به عنوان مثال با این‌که بنده هم مثل جنابعالی متوجه نکات ریز قرارداد ژنو هستم، ولی وقتی می‌بینم رهبری عزیز با همه‌ی آن ضعف ها می‌فرمایند: مثلاً در مورد همین موضوع هسته‌ای هم ما قطعاً پیرور خواهیم بود؛ سعی می‌کنم در اندازه‌ای به قرارداد ژنو حساسیت نشان دهم که گرفتار جریانی نشوم که می‌خواهد از ضعف‌های این قرارداد بهره‌برداری جناحی به نفع خود بکند. موفق باشید
7579
متن پرسش
با سلام با توجه به پاسخی که به سوال7549 داده اید،این اشکال به وجود می آید که به نظر می آید که قبل و بعد بودن در قیامت با جمع همه حالات ممکن نیست.به عنوان مثال پیش از ورود به بهشت طی مراحلی مطرح میشود که نمیشود گفت هم در بهشتند و هم دارند مراحلی را میگذرانند که آنها را برای ورود به بهشت آماده میکند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هراندازه به عالم ماده نزدیک شویم قبل و بعد شدید می‌شود و هراندازه به قیامت نزدیک شویم قبل و بعد ضعیف می‌شود تا در قیامت که اولین و آخرین همه جمع شوند و یوم التلاق یعنی روز ملاقات ظهور می‌نماید. موفق باشید
6846
متن پرسش
باسمه تعالی. باسلام حضور استاد معزز. انشاءالله در کنف حمایت امام زمان موید باشید. استاد سوالی از حضورتان داشت: بنده فردی هستم به لطف خداوند متعال علاقمند به شریعت؛ از این رو در هر مکانی که قرار می گیرم ناخودآگاه دلم میخواهد نام خدا و ائمه معصومین علیهم السلام مطرح باشد از این رو با توجه به ظرفیت و رویکرد افراد(اینکه آیا اصلا پذیرای مباحث دینی هستند یا نه) دیدگاههای ائمه را در موارد مختلف، با توجه به موضوع بحث ذکر می کنم. استاد معمولا فضاهایی که در آن قرار می گیرم یک فضای سبک و آرامش بخش می شود و افراد به آرامش می رسند. حال مسئله ای که هست آن است که عموما دیگران بنده را یک فرد دیندار می دانند (هرچند من نمیخواستم اینگونه شود؛ (من حقیقتا دوست دارم نام و یاد ائمه تسری یابد و آنها اصل باشند و در هر موضوعی دیدگاه آنها لحاظ شود).در یکی از سخنرانیهای حضرتعالی حدیثی با این مضمون شنیدم که: وای به حال کسی که به واسطه لباسش یا دینش شناخته شود؛ استاد من چه کنم؟ یعنی دیگر نباید در جلسات و محافل یاد خدا و ائمه را زنده کرد؟واقعا گیج شده ام چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما همین کاری که می‌کنید به نور اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ادامه دهید، چون شما اراده نکرده‌اید که با این عناوین شناخته شوید. موفق باشید
4884
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید سایت مشکل داره فقط بخش پرسش پاسخ باز می شه
متن پاسخ
سلام علیکم: مسئول محترم سایت
34506
متن پرسش

اعتکاف و طلب وارستگی برای حضور تاریخی انقلاب اسلامی

در زمانه‌ای که امور و پیشامدها از اراده انسان پیشی گرفته این نه انسان است که در تاریخ سکنی می‌گزیند بلکه تاریخ است که بر انسان غلبه یافته. تاریخ بر آدمیان ساکن شده شاید انتظار سکنی گزیدن در عین طلب وارستگی برای انسان راه نجاتی باشد برای یافتنِ بودنی بس متعالی در حضور تاریخی انقلاب اسلامی و تاریخ سازی ما سکنی گزیدن و خانه خدا، شاید در این برهه از تاریخ انقلاب که سال‌ها از سرچشمه وجودیش که همان امام رحمت الله علیه است و عالم دینی که با خود به پا کرد فاصله گرفته و غلبه بیش و بیش تر غرب زدگی و بی سامان شدن کارها و ارزش‌ها و بنیان‌های زندگی و تاریخ بر زندگی مردمان و دور شدن ما از آن خودهای اصیلی که در پیشامد دفاع مقدس و مادرانگی مادرانی که در آغوششان حاج حسین‌ها و حاج قاسم‌ها و حسن باقری‌ها و مهدی باکری به وجود آمد، شاید معتکف‌شدن خلوت گزیدن با جلوات حق همان انتظار وارستگی است برای پیدا کردن حضور تاریخی انقلاب اسلامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همراهی با نوشته حکیمانه سؤال شماره 34505 کاربر محترمی که عنوان آن «ماه رجب و عبور از سکرات نیهیلیسم» نهاده شد؛ عرض شد حقیقتاً ماه رجب نسیمی است که گویا از یک طرف خود ما را به خودمان برمی‌گرداند و از طرف دیگر، ما را با خدایِ گمشده‌مان آشنا می‌کند و این از جهتی همان مطلبی است که به گفته شما اعتکاف نوعی طلب وارستگی برای حضور تاریخی انقلاب اسلامی خواهد بود زیرا آن‌گاه که حضرت حق در ماهی که آن را به خود نسبت داد، به سوی بندگانش رُخ بنمایاند؛ عملاً ما را در تاریخی که اراده کرده است تا تاریخِ نفیِ استکبار باشد، مستقر می‌کند و از ظلماتِ بی‌تاریخی رهایی‌مان می‌بخشد. این‌جا است که با تمام استقرار نسبت به هر آنچه پیش آید، وارستگی پیشه خواهیم کرد، امری که در شخصیت مقام معظم رهبری «حفظه‌الله‌تعالی» احساس می‌کنید. حال مائیم و اعتکافی که در پیش است یعنی حضور در آغوش خدایی که تا آن‌جا بر سر غیرت آمده است که این‌همه اراده به بی‌آبروکردنِ دشمنان انقلاب کرده است و ما را دعوت کرده است تا این بصیرت را که اصیل‌ترین بصیرت است، عطایمان کند. و در این تاریخ و در این زمانه، این بزرگ‌ترین نتیجه اعتکاف امروزین است. موفق باشید       

33306
متن پرسش

سلام جناب استاد گرامی: اوقات بخیر. بنده محقق فلسفه الهیات هستم و از امسال در عالی ترین مقطع و دانشگاه مشغول خواهم بود. با مباحث شما از چند سال پیش آشنا شدم و به انقلاب اسلامی تعلق خاطر داشته و دارم. مسئله ای که روز بروز برایم عجیبتر شده و اخیرا با رسوایی فولاد مبارکه زنده شده تحلیل سونامی فساد اقتصادی در ج ا است. ریشه یابی این حجم عظیم فساد مهم است و در نگاه اول خیلی دشوار که چه طور از دل یک انقلاب قدسی چنین سونامی از فساد بیرون می آید. با ردگیری تاریخ سیاستگذاری بعد از جنگ و برخی حوادث امنیتی من احساس می‌کنم بخشی از این جریان فساد عمدی و حاصل طراحی های خاموش شبکه نفوذ از بدو پیروزی انقلاب بوده اما با آغاز سیاستهای لیبرالی دولت سازندگی اینها آزادی عمل بیشتری یافتند و در پشت نقاب نفاق آن قدر پیش رفتند که آبرویی برای ج ا نمانده. احساس می‌کنم هدف شیاطین این بوده و هست که در لوای یک انقلاب و نظام مقدس آنچنان دست به فساد و شرارت بزنند که اسلام و دین را برای ابد بی آبرو کنند. اگر این طور باشد باید بگوییم تا حد زیادی موفق شدند. عجیب است در روایات داریم وقتی حضرت حجت (ع) می آیند همه مردم از او متنفرند به خاطر کارهایی که به اسم او کرده اند. واقعا من نمی‌دانم این بلا و بی آبرویی به کجا می‌رسد ولی از روزی می‌ترسم در همین کشور متدینین و حزب اللهی ها را به جرم دفاع از انقلابی که بزعم آنها منشا فتنه در عالم و چپاول در ایران شد به دار بکشند. یقین دارم که اگه ظهور حضرت حجت (ع) نبود این اتفاق میافتد، چون از جهل مردم و خباثت شیطان واقعا چنین چیزی برمیاد. ماجرا چنان دشوار و پیچیده شده که وقتی با دقت و جزئیات هم آن را برای عامه تبیین می‌کنیم یا باور نمی‌کنند یا از شدت پیچیدگی این فتنه دلشان خالی می‌شود. نمی‌دانم چه طور می‌شود به اینها فهماند قتل های زنجیره ای فتنه موساد به دست حزب اللهی نماهایی بود که با بیت رهبری هم رفت و آمد داشتند و ایضا شاید حتی مرگ مشکوک حاج احمد. چه طور آنها را توجیه کنیم که بزرگترین بلاها در کشور به اسم کنترل جمعیت و خصوصی سازی های فاسد، رسما یا ظاهرا با تایید رهبری انجام شده. چه طور به اینها بفهمانیم که ج ا با دست خودش با سیاست های جمعیتی و فمینیستی و توسعه افسارگسیخته ی دانشگاه و مدرک گرایی، بنیان های انقراض نسلی و انقلاب جنسی و فرار مغزها را پایه گذاشته و بعد از آنها گلایه هم می‌کند. چه طور انتظار داشته باشیم که هضم کنند که فتنه برجام ادامه فتنه ۸۸ بود و اکثریت دانشگاهیان و روشنفکران با آن همراهی کردند. اصلا وقتی نخبگان با انقلاب همراه نباشند و در معرض اتهام هم باشند این نظام با کی می‌خواهد ادامه دهد، نظامی که خودش با سیاست های اصل ۴۴ و کنترل جمعیت آتش به معیشت و مملکت خود زده است و بیشتر نخبگان و جوانانش یا دیگر کاری با او ندارند یا دنبال فرار هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید موضوع را می‌توان از زاویه دیگری مدّ نظر قرار داد و آن این که جهان مدرن در عین نظم ظاهری، در پنهان خود همین مافیاها را به رسمیت می‌شناسد و قوام نظام مدرن به همین رانت‌خوارها می‌باشد و جریان کارگزاران به امید آن‌که می‌تواند در درون انقلاب اسلامی با شکل‌دادن این لانه‌های فساد، نظام اسلامی را از آنِ خود کند و فساد را در قالب قانون رسمیت بخشد، به صحنه آمد. عظمت انقلاب اسلامی در این است که توانست مسیر را تغییر دهد و روبه‌روشدن با فسادهایی که ملاحظه می کنید حکایت هوشیاری و زنده‌ماندنِ معده انقلاب است که این غذاهای مسموم را به بیرون استفراغ می‌کند. در حالی‌که جریان‌های وابسته به غرب بنا داشتند با مسمومیت معده نظام اسلامی، کار و بار خود را شکل دهند و حقیقتاً به ظاهر حساب همه‌چیز را کرده بودند إلاّ حساب روحانیتی که در باطن انقلاب نهفته بود و ولایت فقیه توانست مسیر را تغییر دهد. اجازه دهید مطلب را با مقاله حکیمانه جناب آقای محسن مهدیان تحت عنوان «فسادآمیزتر از فساد اقتصادی» تمام کنم که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

فسادآمیزتر از فساد اقتصادی

عجیب نیست؟ مجلس انقلابی، فساد یک بنگاه اقتصادی را بررسی و افشا کرده و آنوقت همین اقدام ضدفساد شده است نشانه فساد تودرتو و فساد سیستمی و چماقی علیه جمهوری اسلامی. 

در هیچ جای عالم چنین وضعیتی پیدا نمی کنید که قوت یک نظام را به نقطه ضعفش تبدیل کنند. اینکه ضدانقلاب و مزدورها و مواجب بگیرانش چنین پروژه موهومی را جلو ببرند عجیب نیست؛ عجیب اینست که چرا این رفتار مشمئز کننده برای برخی در داخل یک عادت رسانه ای شده است.

مبارزه با فساد همه جای دنیا منشا امید است و در کشور ما به واسطه بازارمکاره ممبر و معرکه گیری لایک، شده است عامل کسری.

با کدام استدلال از برخورد نظام با فساد به فساد نظام رسیدیم؟ کسی مدعی نیست که نظام اسلامی، نظام عصمت است؛ اما حتما نظام اسلامی، نظام مقابله با فساد است. خطا در سیستم هست اما خطای سیستمی نیست. روشن نیست؟

فاصله ادراک فساد از واقعیت فساد در جمهوری اسلامی بر مبنای پیمایش های معتبر که نمونه ای از آنرا دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد بیش از ۷۰ درصد است. یعنی تنها کشوری هستیم که در آن مبارزه با فساد با خودنمایی جاهلانه و هنرنمایی مغرضانه رسانه ای، منجر به احساس فساد بیشتر می شود. مضحک نیست؟

ضرر کدام بیشتر است؟ ضرر فساد در سیستم یا ضرر کسی که جمهوری اسلامی را دارای فساد سیستمی می داند؟ اولی یک مصداق است و دومی همان یک مصداق را "نشانه" ای بر همه گیری فساد. اولی نقص نظام است و دومی نعل وارونه ای بر دارایی نظام. و اما یک قاعده ساده؛ هرنوع کنشگری و با هرعنوانی و تحت هر لوایی که منجر به ناامیدی مردم از اصلاح و آینده شود، سراسر فساد اکبر است و ظلمی است بسیار فراتر از فساد اقتصادی این و آن. محسن مهدیان https://t.me/mahdian_mohsen  

اخیراً عرایضی تحت عنوان «راز آینده‌داریِ انقلاب اسلامی» در شهرستان گلپایگان و خمین شده است که خوب است اگر فرصت برای جنابعالی پیش آمد، نظری به آن بیندازید.

 https://eitaa.com/matalebevijeh/11302

https://eitaa.com/matalebevijeh/11293

30607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام، وقت شما بخیر. ان شاءلله که در سال جدید برکات بیشتری نصیبتان شود. استاد گرانقدر نظرتان راجع به این سیر مطالعاتی جهت فلسفه غرب چیست؟ آیا کامل و جامع است و یا بعضی جاهای آن نیاز نیست؟ اگر مفید نیست اگه ممکنه سیر مطالعاتی فلسفه غرب را معرفی بفرمایید. ممنون و سپاسگزارم از اینکه وقت می‌گذارید. سیر مطالعاتی پیشنهادی برای آشنایی با فلسفۀ غرب (۱۲۱ عنوان – ۵ سطح) سطح اول: (۱۵ عنوان) منابع اصلی: تسلّی‌بخشی‌های فلسفه، آلن دوباتن، ترجمه‌ی عرفان ثابتی، ققنوس. (تاریخی – فایده و ضرورتِ فلسفه) دنیای سوفی، یوستین گوردر، ترجمه‌ی مهرداد بازیاری، هرمس. (تاریخی) ♦ ~، حسن کامشاد، نیلوفر. ♦ – ~، کوروش صفوی٬ دفتر پژوهش‌های فرهنگی. ♦ – ~، لیلا علی‌مددی زنوزی، نگارستان کتاب. ♦ – ~، مهدی سمسار، جامی. ♦ – ~، محمود معلم، مصطفوی. محفل فیلسوفان خاموش٬ نورا ک. و ویتوریو هوسله، ترجمه‌ی کوروش صفوی، هرمس. (تلفیقی) فلسفه برای کوچکترها (چهل سوال که شما را به حیرت می‌اندازد)، دیوید وایت، ترجمه‌ی تینا حمیدی، قطره و هنوز. (تلفیقی) فلسفه برای نوآموزان، شارون ام. کای و پل تامسون، ترجمه‌ی حوریه هوشیدری‌فراهانی، آفرینگان. (موضوعی) تاریخچه‌ی کوتاهی از فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس (تاریخی). ♦ تاریخ فلسفه، ~، ترجمه‌ی ساناز توتونچی، زرین‌کلک آفتاب. توجیه فلسفه برای دخترم، روژه پل دروا، ترجمه‌ی ترانه وفایی، قطره و ایرانیان. (موضوعی) ♦ گفتگو با دخترم درباره‌ی فلسفه، ترجمه‌ی مهدی ضرغامیان، آفرینگان. فلسفه در ۳۰روز، دومینیک ژانیکو، ترجمه‌ی علیرضا حسن‌پور و نرگس سردابی، مؤسسه انتشارات فلسفه. (تلفیقی) بازی اندیشه (فلسفه به زبان ساده) ، لیزا هاگلوند، ترجمه‌ی مهوش خرمی‌پور٬ کتابسرای تندیس. (موضوعی) ۱۰۱مسئله‌ی فلسفی، مارتین کوهن، ترجمه‌ی امیر غلامی، مرکز. (موضوعی) ماجراهای جاودان در فلسفه، هنری توماس و دانلی توماس، ترجمه‌ی احمد شهسا، ققنوس (تاریخی) پرسش‌های نخستین پاسخ‌های بی‌پایان، ۸مجلّد، هیأت نویسندگان: حسین شیخ‌الاسلامی و مهدی یوسفی و نادر شهریوری (صدقی) و مازیار سمیعی، افق. (موضوعی) منابع فرعی: صد و یک فیلسوف بزرگ، مدسن پیری، ترجمه‌ی کامبیز خندابی، شورآفرین. (تاریخی) چه کسی فیل مرا سوسک کرد؟ (گزارشی جذاب از مفاهیم فلسفی و زندگی فیلسوف‌‌ها)، ج. هانکینسون، ترجمه‌ی الهام حاجی‌باقری و کاظم عابدینی، فراگفت. (تلفیقی) سوال‌های چندهزارساله، استیون لو، ترجمه‌ی منصوره حسینی، افق. (موضوعی) سطح دوم: (۳۵ عنوان) منابع اصلی: سرگذشت فلسفه، برایان مگی، ترجمه‌ی حسن کامشاد، نی. (تاریخی) ♦️ داستان فلسفه، مانی صالحی‌علامه، آمه. فیلسوفان بزرگ از سقراط تا فوکو، جریمی استنگروم و جیمز گاروی، ابوالفضل توکلی‌شاندیز، پارسه. (تاریخی) الفبای فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مسعود علیا، ققنوس. (تلفیقی: شاخه‌ای – موضوعی) ♦ بنیان‌های فلسفه، ~، ترجمه‌ی علی حقی، اهل قلم. ♦ فلسفه پایه، ~، ترجمه‌ی پرویز بابایی، آزادمهر. ♦ مقدمات فلسفه، ~، ترجمه‌ی بهجت عبّاسی و علیرضا عبّاسی ، جوانه‌ی رشد. درآمدی به فلسفه، بوخنسکی، ترجمه‌ی محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر. ( موضوعی) ♦ راه‌هایی به تفکّر فلسفی (درآمدی به مفاهیم بنیادین)، ترجمه‌ی منوچهر ضیاء‌شهابی، پرسش. فلسفه به روایت سینما، کریستوفر فالزن، ترجمه‌ی ناصر تقویان، قصیده‌سرا. (شاخه‌‌ای) رویای خرد، آنتونی گاتلیپ، ترجمه‌ی لی‌لی سازگار، ققنوس. (تاریخی – تا قبل از عصر جدید) نگاهی اجمالی به فلسفه از روشنگری تا امروز، ربرت تسیمر، ترجمه‌ی رحمان افشاری، مهراندیش. ( تاریخی – فلسفه‌ی عصر جدید) شور خرد، سالمون و هیگیز، ترجمه‌ی کیوان قبادیان، اختران. (تاریخی) از سقراط تا سارتر (فلسفه برای همه) ، لاوین، ترجمه‌ی پرویز بابایی، نگاه. (تاریخی) پرسشهای زندگی، سوتر، ترجمه‌ی عباس مخبر، طرح‌نو. (موضوعی) ♦ معمّای زندگی، ~، مینا اعظامی، نقش‌ونگار. مبانی و تاریخ فلسفه غرب، هالینگ دیل، ترجمه‌ی عبد الحسین آذرنگ، ققنوس. (شاخه‌‌ای – تاریخی – آشنایی با اصطلاحات فلسفی) فلسفه (از مجموعه‌ی قدم اول) ، دیو رابینسون و جودی گراوز، ترجمه‌ی امیر نصری، شیرازه (تاریخی) ♦ تاریخ فلسفه‌ی غرب، ~، ترجمه‌ی شهاب‌الدین عباسی، علم. مجموعه آشنایی با فیلسوفان در ۹۰دقیقه، پل استراترن، ترجمه‌ی هیأت مترجمان، نشر مرکز. (تاریخی) راهنمای فلسفی زیستن (تاریخ مختصر اندیشه) ، لوک فری، ترجمه‌ی افشین خاکباز، نو. (تاریخی) ♦ ~، ترجمه‌ی محمدحسین وقار، اطلاعات. نگاهی به فلسفه (سبک‌کردن بار سنگین فلسفه) ، دونالد پامر، ترجمه‌ی عباس مخبر‌. (تاریخی) درآمدی بر فلسفه، ادوارد کریج، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری زنجانی، کتاب‌های جیبی وابسته به امیرکبیر. (تلفیقی) ۵۰فیلسوف بزرگ: ازطالس تا سارتر، دایانه کالینسون، ترجمه‌ی محمد رفیعی مهرآبادی، عطایی. (تاریخی) ۵۰ایده‌ی فلسفه که باید بدانید، بن دوپره، مهرداد پورعلم، ایران‌بان. (موضوعی) فلسفه در چند دقیقه (توضیح ۲۰۰ مفهوم کلیدی به زبان ساده)، مارکوس ویکس، ترجمه‌ی نوید اصلانی، علم. (تاریخی) فلسفه به زبان ساده، جنی تیچمن و کاترین اوانز، ترجمه‌ی اسماعیل سعادتی، پژوهش و نشر سهروردی. (شاخه‌ای) ویل دورانت، تاریخ [داستان] فلسفه، ترجمه‌ی عباس زریاب خویی، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) ویل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه‌ی عباس زریاب خویی، علمی‌وفرهنگی. (موضوعی) ویل دورانت، ماجراهای فلسفه، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری قزوینی، علم. (موضوعی) ویل دورانت، دعوت به فلسفه، ترجمه‌ی ابوالفضل حقیری‌ قزوینی، علم. (موضوعی) پرسه‌زنی در تالار فلسفه، علی زاهد، نگاه معاصر. (تلفیقی) چگونه فیلسوف شویم؟ (راهنمای عملی موفقیت در رشته‌ی فلسفه)، نایگل واربرتون، ترجمه‌ی علیرضا حسن‌پور، رویش نو. (آشنایی با فلسفه‌ی دانشگاهی) منابع تکمیلی: کتاب کوچک فلسفه، گریگوری برگمن، ترجمه‌ی کیوان قبادیان، اختران (تاریخی) ♦ حمّام فلسفه، ~، ترجمه‌ی علی غفّاری٬ کویر. فلسفه در شش ساعت و پانزده دقیقه، ویتولد گومبروویچ، ترجمه‌ی مجید پروانه‌پور، ققنوس. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) فلسفه‌های بزرگ، پیر دو کاسه، ترجمه‌ی احمد آرام، پرواز / اخیراً علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) بزرگان فلسفه، هنری توماس، ترجمه‌ی فریدون بدره‌ای، کیهان. (تاریخی) سیر فلسفه در اروپا، آلبرت آدی، ترجمه علی‌اصغر حلبی، زوّار. (تاریخی) طرحی کوتاه از تاریخ فلسفه، جان ادوارد بنتلی، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی، جهان نو. (تاریخی) آشنایی با فلسفه‌ی غرب، جیمز کرن فیبلمن، ترجمه‌ی محمد بقایی ماکان، حکمت. (تاریخی) افکار فلاسفه‌ی بزرگ، ویلیام ساهاکیان و می‌بل لئو ساهاکیان، ترجمه‌ی گل‌بابا سعیدی، بحر دانش. (شاخه‌ای) ستون‌های فلسفه، جیمز مانیون، ترجمه‌ی علی یزدی‌زاده، روشنگران و مطالعات زنان. (تاریخی) سطح سوم: (۳۷ عنوان) منابع اصلی: تاریخ فلسفه‌ی غرب، برتراند راسل، ترجمه‌ی نجف دریابندری، پرواز. (تاریخی) فلاسفه‌ی بزرگ، برایان مگی، ترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند، خوارزمی. (تاریخی) مردان اندیشه، برایان مگی، ترجمه عزت‌الله فولادوند، طرح نو. (تلفیقی – فلسفه معاصر) فلسفه‌ی نوین بریتانیا، برایان مگی، ترجمه‌ی ابوالفضل رجبی، نقش جهان. (تلفیقی – فلسفه تحلیلی معاصر) تاریخ فلسفه در جهان، رابرت سولومون [سالمون] و کاتلین هیگینز، ترجمه‌ی منوچهر شادان، بهجت. (تاریخی) فهم فلسفه، ۳مجلّد، جون ا. پرایس، ترجمه‌ی رضا علیزاده، روزنه. (تاریخی) آثار کلاسیک‌ فلسفه، نایجل واربرتون، ترجمه‌ی مسعود علیا، ققنوس. (تاریخی – آشنایی با آثار و اصلاحات فلسفی) بیایید فلسفه بورزیم، ریچارد گریل، ترجمه‌ی محمد کیوانفر، دانشگاه مفید. (شاخه‌ای – آشنایی با چیستی فلسفه) فلسفه (For Dummies) ، مارتین کوهن، مهدی شفقتی، آوند دانش. (تلفیقی) درآمدی بر تحلیل فلسفی، جان هاسپرس، ترجمه‌ی موسی اکرمی، طرح نو. (موضوعی) ♦ ~، سهراب علوی‌نیا، نگاه. تفکّر، سایمون بلک‌برن، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی) پرسش‌های اساسی فلسفه (واقعاً چه می‌دانیم؟)، سایمون بلک‌برن، ترجمه‌ی مریم تقدیسی، ققنوس. (موضوعی) پرسیدن مهم‌تر از پاسخ دادن است، دنیل کلاک، ترجمه‌ی حمیده بحرینی، هرمس. (موضوعی) اینها همه یعنی‌ چه؟ تامس نیگل، جواد حیدری، نگاه معاصر. (موضوعی) ♦ در پی معنا٬ ~، سعید ناجی و مهدی معین‌زاده، هرمس. ♦ معنای همه چیز، ~، احسان شفیعی زرگر، قطره. فلسفه در عمل (مدخلی بر پرسش‌های عمده)، اَدَم مورتون، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی، مازیار. (تلفیقی) خودآموز فلسفه، مل تامپسون، ترجمه‌ی بهروز حسینی، نشر نو. (شاخه‌ای) مسائل کلیدی فلسفه، جولیان باجینی، ترجمه‌ی حمیده بحرینی، نی. (شاخه‌ای) کلید فلسفه، پل کلاینمن، محمداسماعیل فلزی، مازیار. (تاریخی) بفرمایید فلسفه! (۱)، دیوید ادموندز و نایجل واربرتون، میثم محمدامینی، کرگدن. (تلفیقی) شگفتی فلسفه، ژان هرش، ترجمه‌ی عباس باقری، نی. (تاریخی) عناوین فلسفی از مجموعه‌ی قدم اوّل، هیأت نویسندگان، ترجمه‌ی هیأت مترجمان، شیرازه + پردیس دانش. (تاریخی) نگاهی نو به فلسفه، استیفان لو، ترجمه‌ی محمد احسان مصحفی، سبزان. (تلفیقی) ده اشتباه فلسفی، مورتیمر ی. آدلر، ترجمه‌ی انشاءالله رحمتی. انتشارات بین‌المللی الهدی. (موضوعی) عالَم در آیینه‌ی تفکر فلسفی، کارل یاسپرس، ترجمه‌ی محمود عبادیان، پرسش. (موضوعی) کوره راه خرد، کارل یاسپرس، ترجمه‌ی مهبد ایرانی طلب، قطره. (موضوعی – آشنایی با چیستی فلسفه) آندره کرسون، فلاسفه بزرگ، ترجمه‌ی کاظم عمادی، در ۳مجلد، صفی‌علیشاه. (تاریخی) سیر حکمت در اروپا، محمدعلی فروغی، تصحیح و تحشیه‌ی امیرجلال‌الدین اعلم، البرز. (تاریخی) مثل فیلسوف نوشتن (آموزش نگارش مقاله فلسفی)، اِی. پی. مارتینیک، ترجمه‌ی فاطمه مینایی و لیلا مینایی، هرمس. (آشنایی با فلسفه‌ی دانشگاهی) منابع تکمیلی: تاریخ مصوّر فلسفه‌ی غرب، آنتونی کنی، ترجمه‌ی افسون آذین، امیرکبیر. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی غرب (درس‌گفتارها) ، مصطفی ملکیان، ۴جلد، حوزه و دانشگاه. (تاریخی) جهان و انسان در فلسفه، شرف‌الدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی) از برونو تا هگل، شرف‌الدین خراسانی (شرف) ، دانشگاه بهشتی. (تاریخی) ♦ از برونو تا کانت، شرف‌الدین خراسانی (شرف)، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) تاریخ سیر فلسفه در اروپا، علی‌اصغر حلبی، ۲جلد، قطره. (تاریخی) مکتب‌های فلسفی از دوران باستان تا امروز، ترجمه‌ی پرویز بابایی، نگاه. (تلفیقی) کلیات فلسفه، اصغر دادبه، دانشگاه پیام‌نور. (تلفیقی) مبانی فلسفه، آصفه آصفی، آگاه. (فلسفه جهان) فلسفه‌ی ساده، زهره روحی، دنیای اقتصاد. (تاریخی) سطح چهارم: (۲۷ عنوان) منابع اصلی: پرسش‌های بزرگ (درآمدی مختصر به فلسفه) ، رابرت سالمُن [سالمون] ، ترجمه‌ی مریم گلاب‌بخش و زهره خانی، شور. (موضوعی) مهارت‌های فلسفی، آنتونی هاریسون باربت، ترجمه‌ی فرزاد حاجی‌میرزایی، فرزان روز. (تلفیقی) گفتگوهای فلسفی، رابرت ام. مارتین، ترجمه‌ی راضیه سلیم‌زاده، ققنوس. (شاخه‌ای) آموزش فلسفه، الیزابت برنز و استیفان لو، ترجمه‌ی وحید صفری، علمی‌وفرهنگی. (شاخه‌ای) نگرش‌های نوین در فلسفه، ۲مجلّد، هیأت نویسندگان، هیأت مترجمان، طه. (شاخه‌ای) کلیات فلسفه، ریچارد پاپکین و آوروم استرول ، ترجمه‌ی سید جلال‌الدین مجتبوی، حکمت. (شاخه‌ای) ♦ «متافیزیک و فلسفۀ معاصر» (منتخب)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. فلسفه یا پژوهش حقیقت، اندرو لوین (سر ویراستار)، ترجمه‌ی سید جلال‌الدین مجتبوی، جاویدان. (تاریخی) درآمدی به فلسفه، جان هرمن رندل و جاستوس باکلر، ترجمه‌ی امیر جلال‌الدین اعلم، سروش. (تلفیقی) تاریخ فلسفه‌ی شرق و غرب، جلد دوم: فلسفه‌ی غرب، سرویراستار انگلیسی: رادا کریشنان، ترجمه‌ی جواد یوسفیان، علمی‌وفرهنگی. (تاریخی) سنگ‌های روح (تاریخ مفهوم‌های فلسفی از دوران باستان تا عصر حاضر) ، سون اریک لیدمن، ترجمه‌ی سعید مقدم، پژواک. (تلفیقی) تاریخ انتقادی فلسفه‌ی غرب (ناتمام) ، سرویراستار: دی. جی. اوکانر، ترجمه‌ی خشایار دیهیمی، کوچک٬ ناتمام. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی غرب، ۳ مجلّد (ناتمام) ، هیأت نویسندگان (آکسفورد) ، ترجمه‌ی محمد‌سعید حنایی کاشانی، قصیده‌سرا. (تاریخی) درآمدی بر فلسفه‌ی مدرن اروپایی، گراهام وایت، ترجمه‌ی ناهید احمدیان، پرسش. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) مسائل فلسفه، برتراند راسل، ترجمه‌ی منوچهر بزرگمهر، خوارزمی. (موضوعی) پرسش‌های بنیادین فلسفه، ا. سی. یوینگ، ترجمه‌ی سیدمحمود یوسف‌ثانی، حکمت. (موضوعی) شناسایی و هستی، مینار، ترجمه‌ی علی‌مراد داوودی، دهخدا / اخیراً خوارزمی (موضوعی) آموزه‌های اساسی فیلسوفان بزرگ، اس. ئی. فراست، ترجمه‌ی غلام‌حسین توکلی، حکمت. (موضوعی) ♦ درس‌های اساسی فلاسفه‌ی بزرگ، ~، ترجمه‌ی منوچهر شادان. نقد تفکّر فلسفی غرب، اتین ژیلسون، ترجمه‌ی احمد احمدی، حکمت / اخیراً سمت. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید) مبانی فلسفه جدید: از دکارت تا کانت، ویلیام برنر، ترجمه‌ی حسین سلیمانی، حکمت. (تاریخی) تاریخ مختصر فسلفه جدید«از دکارت تا ویتگنشتاین»، راجر اسکروتن، ترجمه‌ی اسماعیل سعادتی خمسه، حکمت. (تاریخی) درآمدی به فلسفه، عبدالحسین نقیب‌زاده، طهوری. (تاریخی) نگاهی به نگرش‌های فلسفی سده‌ی بیستم، طهوری. (تاریخی) منابع تکمیلی: سیر اندیشه‌ی فلسفی در غرب، فاطمه زیبا کلام، دانشگاه تهران (تاریخی) فلسفه‌ی عمومی: مبانی اندیشه‌های فلسفی، منوچهر صانعی دره‌بیدی، امیرکبیر. (تلفیقی) تاریخ فلسفه، محمود هومن، ناتمام، طهوری. (تاریخی) درس‌گفتارهای فلسفی، محمود هومن، گزارش از عبدالعلی دستغیب، نوید شیراز. (تاریخی) فلسفه: مسائل فلسفی مکتب‌های فلسفی مبانی علوم، علی شریعتمداری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. (تلفیقی) سطح پنجم: (۷ عنوان) منابع اصلی: تاریخ فلسفه، ۹مجلّد، فردریک کاپلستون، هیأت مترجمان: سید جلال‌الدین مجتبوی، ابراهیم دادجو، غلامرضا اعوانی، امیر جلال‌الدین اعلم، منوچهر بزرگمهر، اسماعیل سعادت، داریوش آشوری، بهاء‌الدین خرمشاهی، عبدالحسین آذرنگ و محمود یوسف ثانی، سروش و علمی و فرهنگی. (تاریخی) فلسفه‌ی معاصر، فردریک کاپلستون، ترجمه‌ی علی‌اصغر حلبی، زوار (تاریخی – فلسفه‌ی معاصر) تاریخ فلسفه، ۲مجلّد، امیل بریه، ترجمه‌ی علیمراد داوودی، نشر دانشگاهی + بخشی دیگر ترجمه و تلخیص یحیی مهدوی با عنوان «فلسفه‌ی قرون وسطی و دوره تجدد»، خوارزمی + بخشی دیگر نیز با عناوین «تاریخ فلسفه‌ی قرن هفدهم» و «تاریخ فلسفه‌ی قرن هجدهم»، ۲ مجلّد، ترجمه‌ی اسماعیل سعادت، هرمس. (تاریخی) تاریخ فلسفه‌ی راتلج، تاکنون ۶مجلّد، ویراستار انگلیسی: استوارت براون، ترجمه‌ی حسن مرتضوی و علی معظمی، نشر چشمه. (تاریخی) ♦~، تاکنون ۶ مجلّد، هیأت مترجمان: حسن فتحی و بهنام اکبری و مصطفی شهرآیینی و سیدمسعود حسینی و ابوالفضل حقیری قزوینی و یاسر خوشنویس، حکمت. «فلسفه در اعصار مختلف» (از قرون وسطی تا قرن بیستم) ، ۶مجلّد هیأت نویسندگان: آن فرمانتل و جورجی دو سانتیلانا و استوارت همپشیر، آیزایا برلین و هنری ایکن و مورتون وایت، مترجمان مختلف: احمد کریمی و پرویز داریوش و احمد سعادت‌نژاد و ابوطالب صارمی، (فرانکلین – اخیراً علمی‌وفرهنگی) دکارت تا دریدا: مروری بر فلسفه‌ی اروپایی، پیتر سجویک، ترجمه‌ی محمدرضا آخوندزاده، نی. (تاریخی – فلسفه‌ی جدید و معاصر) منابع تکمیلی: پندار گسترش‌پذیری بی‌پایان حقیقت٬ ۲مجلّد، امیر مهدی بدیع، ترجمه‌ی احمد آرام، بنیاد فرهنگ ایران (تلفیقی: تاریخی – موضوعی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب آن هم از طریق افرادی مثل بنده جواب داده شود. نیاز به هیئتی از دانشکده‌های فلسفه‌ی غرب دارد. موفق باشید

29220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در شب اربعین آقای محمد شجاعی در شبکه قرآن از قول مرحوم امام گفت که جبرئیل حضرت زهرا را با اخبار انقلاب ایران آروم می‌کرد. به سخنان امام که مراجعه شد اینطور نبود بلکه امام فقط از احتمال صحبت جبرئیل با حضرت زهرا در مورد مسائل ایران صحبت کرده بودند نه نوع آن. بنظر شما آیا نباید رئیس رسانه ملی و آقای شجاعی از این دروغی که به جبرئیل و امام نسبت داده اند در تلویزیون رسما از مردم و خانواده شهدا و حضرت زهرا سلام الله علیها و.... عذر خواهی کنند. اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی / بر آورند غلامان او درخت از بیخ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از ظهور حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» خبر می‌دهند، مسلّم مراوده‌ی جناب جبرائیل با حضرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» بیرون از این موضوعات نیست و به معنای ظهورِ مقدمات آن ظهور، انقلاب اسلامی مطرح است و در این رابطه ذوق جناب استاد شجاعی چنین فهم و یافتی را داشته‌اند. و این‌جا بحث دروغ و راست مطرح نیست. موفق باشید

26656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد بزرگوار: سوال من در رابطه عالم ذر هست. در کدام کتاب‌ تان در این زمینه صحبت کردید؟ و یا توضیح داده اید. و اینکه چه رابطه ای بین عالم ذر و عمل انسان و اختیار وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه جوادی در تفسیر آیه‌ی ۱۷۳ سوره‌ی اعراف به طور نسبتاً مفصل نکاتی در رابطه با فطرت فرموده‌اند و موضوع عالم ذر را چندان برنمی‌تابند و بیشتر بحث فطرت را مدّ نظر قرار می‌دهند. سی‌دی تفسیر سوره‌ی اعرافِ ایشان در بازار هست خوب است که به آن رجوع شود. موفق باشید

25921
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: یکی از دوستانم بیان می کردند که فقه شیعه بویژه با فقه انصاری و مبانی شیخ انصاری، از مبانی فلسفی و عقلی دور شده است و رنگ و بوی فلسفی و همه جانبه نگری، کمتر در آن یافت می شود و بیشتر گرایش های غیر فلسفی و شهود عقلی، با مباحث ایشان مطرح گردیده. این حرف آیا درست است و فقه شیعی، با رویکرد شیخ مرتضی انصاری، از مباحث عقلی و فلسفی دور شد و آن جنبه عقلانی، کاهش یافت و تسلب و جمود حاکم گشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی کرده‌اند که فقه را در بستر فلسفه نیاورده‌اند. فقه باید در همان افقی که آیات و روایات بدان اشاره دارد، ادامه یابد و فقیه در همان بستر بر روی آیات و روایات تفقه و تعمق نماید، کاری که شیخ انصاری بزرگ انجام داد. موفق باشید

25677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خیلی ممنون از اینکه با حوصله و صبورانه سوالات ما رو پاسخ می دهید. من سوالی داشتم که مدت ها ذهنم رو مشغول کرده عفت در فضای فعلی جامعه خیلی کم شده مخصوصا در فضای دانشگاه، که اگر هرچه هم تقوا پیشه کنیم و به نامحرم نگاه نکنیم باز هم ممکنه ناخوداگاه چشممان به نامحرم (بد حجاب) بیافتد که تاثیر قهری خودش را می گذاره و دل را سیاه میکنه، از طرف دیگر در سیره شهدا و عرفا نگاه به نامحرم کاملا نهی شده، برای مثال شهدا در هنگام مواجهه با نامحرم سرشان را پایین نگه می داشتند و صحبت می کردند که این کار خیلی سختی در فضای فعلی جامعه و مورد قبول جامعه نیست، و در مواجهه با فامیل ها و آشنایان هم انجام این کار خیلی سخت و انگشت نما همه میشم. به نظر شما موندن و ادامه تحصیل در دانشگاه کار درستی است یا از ترس اینکه به گناه نیوفتیم از دانشگاه بیرون بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید از صحنه‌های اجتماعی فرار کرد. نگاه اول که چشم انسان به نامحرم بیفتد، مشکلی ایجاد نمی‌کند، ادامه‌ی آن نگاه یا نگاه از سر لذّت، جایز نیست و موجب اشکال در سلوک می‌شود. موفق باشید

23175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: عذر خواهم سوال 23160 جواب داده نشده. ممنون میشم اگر پاسخ بدید. خدا حافظتون ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور عرض شد: 23160- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست سری به جواب سؤال شماره‌ی 23158 بزنید. موفق باشید

22743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: شاید بتوان گفت بیش از نیمی از کسانی که به آقای روحانی رای داده بودند حال پشیمان اند و رای شان برگشته. با این وضعیت آیا نظام میزان را رای مردم می داند نباید در صدد تغییر دولت یعنی انحلال و برگزاری انتخابات باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند ملاک و میزان رأی مردم است؛ به این معنا است که باید به رأی مردم در بستر قانونی که آن رأی شکل گرفته است، احترام گذاشت. در این رابطه همچنان‌که رهبری فرمودند دولت باید ادامه یابد و خودش مسئولیت امور خود را به عهده داشته باشد. و این به نفع جامعه و انقلاب است. موفق باشید

22697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ریشه نفس اماره از کجاست؟ نفسی که وجودش از خداست چگونه می تواند وجهی داشته باشد که به بدیها امر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه از آنِ خداست و مخلوقِ او می‌باشد. حال اگر آن نفس، میل به امیال بدنی را هدف قرار دهد تبدیل به امّارة‌ بالسوء می‌شود. موفق باشید

22598
متن پرسش
سلام: استاد در عرفان نظری و بحث وحدت شخصیه وجود در حکمت متعالیه گفته می شود که هر کدام از موجودات در نظام هستی مظهر و جلوه یکی از اسماء الهی هستند یا به بیان برخی عرفا همه مخلوقات مظاهر و جلوه هایی از وجود حضرت حق هستند. برای مثال برخی عرفای قدیم، می گفتند که انسان های خوش سیما جلوه زیبایی و جمال حق هستند و در این باب در آثار شخصیت هایی نظیر مرحوم ملاصدرا و ابن سینا صحبت هایی در خصوص نگاه به حسان الوجوه مطرح شده است. اما سوالی برای بنده پیش آمده است، همه آنچه که در عالم هستی وجود دارد که یکسره خوب و نیکو نیست، مثلا اگر به انسان ها نگاه کنیم همه افراد که زیبا و خوش سیما نیستند بلکه در میان انسان ها افراد زشت و کریح المنظر هم فراوان هستند یا برخی از انسان ها ذاتا از همان دوران کودکی خودشان کودن، گیج و بی عرضه هستند و انواع ناهنجاری های جسمی و ذهنی مادرزادی هم در بین انسان ها وجود دارد. اگر بنا به سخن عرفا بگوئیم هر مخلوقی مظهری از وجود خدا و جلوه یکی از اسماء الهی است و به قول جناب ملاصدرا برای مثال زیبارویان جلوه ای از جمال حق هستند آنچه در نقطه مقابل وجود دارد جلوه و مظهر چیست؟ الان فلان آدم، زشت، گیج و بی عرضه که هزار و یک ناهنجاری ظاهری و باطنی دیگر هم دارد مظهر و جلوه کدام یک از اسماء حضرت حق است؟! البته شاید هم پیش فرض بنده در این سوال صحیح نیست، اون نقاط ضعفی که در افراد وجود داره نشانه اسماء نیست بلکه نشانه دور شدن از یک اسم یا فقدان تجلی برخی اسماء در اون فرد باشند. استاد اگر ممکن هست در مورد این موضوع توضیحاتی ارائه بفرمائید تا مسئله برای بنده روشن شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انوار الهی در مظاهر است ولی گاهی مصلحت‌هایی و حکمت‌هایی در میان است که ظاهر بعضی از انسان‌ها باید به اعتبارِ مصلحتی دیگر دیده شود. مثل جهاد که خوب نیست ولی بنا به مصلحت حفظ اسلام باید به آن تن داد و نوعی از زیبایی که ماوراء زشتیِ ظاهری آن است را دنبال کرد.

حضرت عیسی(عليه السلام) روزی از راهی می گذشت که چشمش به جمعیتی از مردم افتاد. آن جمعیت در گوشه ای ایستاده بودند و به چیزی نگاه می کردند. عیسی به سوی آن جمعیت رفت تا ببیند چه چیزی توجه آن عده را جلب کرده است. وقتی نزدیک رفت دید که سگ مرده ای روی زمین افتاده است و آن جمعیت به دور آن جسد جمع شده اند.
هرکس از آنان درباره ی آن سگ مرده حرفی می زد یکی می گفت:
- عجب حیوان پست و بی ارزشی است. خوب شد که مرد.
- اگر هم کسی این سگ را کشته باشد حق داشته است زیرا این حیوان زشت و بد قواره است.
- چشمش کور که مرده است. این حیوان چقدر زشت رو و پلید است.
عیسی 
(عليه السلام) هر چقدر گوش داد از حرف های مردم غیر از بد گویی درباره ی سگ چیزی نشنید.
وقتی آن جمعیت هر چه دلشان خواست درباره ی آن سگ مرده بدگویی کردند نوبت به عیسی 
(عليه السلام) رسید. آن مردم می خواستند از دیدگاه پیامبر خدا آگاه شوند.
حضرت عیسی 
(عليه السلام) فرمود:
- خوب نگاه کنید دندان های سفید این سگ را مشاهده کنید و ببینید که چه دندان های سفید و قشنگی دارد. آیا درّ گرانبها به سفیدی دندان های او هست؟
مردم به دهان نیمه باز سگ مرده نگاه کردند دندان های حیوان به راستی سفید و درخشان بود. دندان هایی سالم که شاید نظیرش در دهان هیچ کدام از آنان نبود.
حضرت عیسی 
(عليه السلام) که سکوت آن مردم را مشاهده کرد با سخن دیگری که بر زبان آورد آنها را بیشتر به اندیشه برد.

موفق باشید

22444
متن پرسش
سلام بر شما استاد گرامی: عرض ادب پرسشگری هستم که سوال 18977 و 21532 را نیز مطرح کرده بودم. این سوال نیز در همان راستا است. حالم به لطف و رحمت خداوند بهتر است. سوالی و مشکلی داشتم و آن این است: از شما مکرر می خوانم که می گویید «توحید (یا حالا اهل توحید) با کرامت متفاوت است.» با این مطلب درگیرم. توحید را دقیقا مطرح کردید که یعنی نفی خویش در امور. این را تا حدی می فهمم. اما خب نکته اینجاست که شما صحبت از معرفت نفس می کنید (بنده شرح ده نکته را تقریبا خواندم) ولی می گویید نباید برای آزاد کردن روح باشد و قوت روح! نباید برای رهانیدن خلق باشد بلکه باید برای توحیدی کردن خلق باشد! قوت نفس خوب است یا نه؟ حتما خوب است وگرنه این همه ادعیه و زیارات برای چه؟ اگر قوت خوب است پس توحید با قوی ساختن نفس چه فرقی دارد؟ امکان دارد کسی خودش نفهمد روح قوی ای دارد یا نه ولی در درجه بالای توحید باشد؟ تشخیص مرتبه توحید چگونه است؟ امام (ره) میفرمود ببینید الله ولی شما هست یا نه. این معیار مومن بودن است طبق آیت الکرسی. معیار توحید چیست؟ من اینطور فهمیدم: قوت نفس اگر چه خوب است اما وصل کردن کارها به خدا و قدرت بی نهایت در برابر قدرت نفس قابل مقایسه نیست. ممنونم اگر راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معیار توحید، همان حقایقی است که در آیت‌الکرسی مدّ نظر انسان قرار می‌گیرد و همه‌ی ادعیه و زیارات و آیات برای آن است که نفس ناطقه‌ی انسان از نظر به خود و قوای خود که اموری است توهّمی بگذرد و به حضور حضرت حق در عالم و در همه‌ی مناسبات عالم نظر نماید تا آن‌جا که وحدت شخصیه‌ی وجود بر او رُخ نماید و بیابد این سخن خواجه ابوالخیر را که گفت: «تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته» مسیر توحیدی یعنی این. موفق باشید

21252
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به پاسخ سوال 21235 باز هم قانع نشدیم. جناب استاد اشکالی که بزرگان از جمله آیت الله مصباح و دیگر مراجع و متفکران به صحبتهایی آقای روحانی دارند شاید از همین زاویه است که شما با آن در صدد توجیه سخنان ایشان بر آمده اید شما می فرمائید فرهنگ شیعیان طوری است که هر شیعه عامی هم در سنتی قرار دارد که پیامبر و امام را معصوم می داند اما اولا متاسفانه این فرهنگ خصوصا در نسل جوان دارد با تهاجم فرهنگی دشمن و غفلت مسئولان کم کم زیر سوال می رود و سخنان آقای روحانی در این فضا همین انحراف را تقویت می کند. ثانیا اشکال به آقای روحانی این است که چرا به گونه ای سخن می گوئید که زمینه فرو پاشی این فرهنگ فراهم شود؟ براستی با این توجیه شما آن سخن روحانی که گفت درسی که از کربلا می گیریم مذاکره است را به راحتی می توان توجیه کرد که در فرهنگ عمومی شیعه همه می فهمند کار امام قیام و جهاد و شهادت بود و منظور روحانی این بوده که امام دشمنان را نصیحت کرد ولی دیدیم رهبر انقلاب چطور بر ایشان تاخت که تاریخ را اینطوری می فهمی چرا سهل اندیشی و سخنانی که خود بهتر مطلعید. لذا استاد جان جسارتا می گویم درست نیست این که بزرگانی که عمق انحراف این سخنان و زمینه سازی آن را برای تسهیل کردن انتقاد به معصوم را فهمیدند و برنتافتند را محکوم به عدم درک صحیح و همه جانبه، کنیم. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این که آقای روحانی سخنان بیجا، کم ندارند بحثی نیست. از جمله همان سخنی که برای توجیه کار خود، صحبت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» با عمر سعد را به عنوان مذاکره مطرح کرده‌اند که کاملاً بیجا بود. از آن طرف جریان منتسب به ایشان، از بعضی جهات در تلاش‌اند تا جهت کلّی انقلاب را به حاشیه ببرند و تصوری که باید از نظام اسلامی در مقابل استکبار داشت، را دفن کنند و متأسفانه ما به جای این‌که بر روی این مسائل کار کنیم و روشن نماییم چرا این جریان سعی دارد نظام را ناکارآمد نشان دهد؛ می‌گردیم یک طوری سخن ایشان را مطرح کنیم که از آن نفیِ عصمت ائمه برآید و از این طریق، طرفداران ایشان را نیز به این سمت بکشانیم که می‌شود نفیِ عصمت آن بزرگواران را کرد. بنده این نوع برخوردها را اگر ناشی از جریان نفوذی ندانم، ناشی از بی‌فکریِ رفقای مذهبی خود می‌بینم. موفق باشید

20416

در برزخبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. گفتید در برزخ به عنوان پاداش به برخی مومنین اجازه داده می شود که عصر پنج شنبه تا جمعه به خانواده خود سر بزنند و ... مگر در برزخ تمام مناسبات دنیا از جمله رابطه خیشاوندی به هم نمی خورد؟ پس چه معنی برای یک اهل برزخ می دهد که بخواهد به خانواده سر بزند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که حضرت حق می‌خواهند آثار کار انسان‌های در برزخ در دنیا برایشان مشخص شود از عصر 5 شنبه تا عصر جمعه آن آثار را به شکل مشخص به‌خصوص در خانواده‌ی آن‌ها در مقابل‌شان قرار می‌دهد تا نحوه‌ای عذاب برای کفار و نحوه‌ای سرور برای مؤمنین باشد. موفق باشید

18811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. تحلیل حضرتعالی از حضور جریان دکتر احمدی نژاد در انتخابات پیش رو و حضور مهندس بقایی به عنوان نماینده این جریان چیست؟ 2. به نظر شما حضور این جریان در انتخابات چه تاثیری در حرکت انقلاب اسلامی چه خواهد داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید در این موارد وارد نشویم. موفق باشید

17871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز با سلام: این آیه از قرآن که خداوند می فرمایند ایمان حقیقی این نیست که فقط روی خود را به سوی غرب و شرق کنید، منظور از روی خود رو به سوی غرب و شرق کردن به چه معناست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهد بگوید خداوند در منظر توست، سعی کن با رفع حجاب‌ها او را بیابی. موفق باشید

17204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت عالم جبروت یا عوالم دیگر در قوس صعود با جبروت قوس نزول چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم جبروت و عوالم دیگر در قوس نزول وجه تکوینی عالم است ولی در قوس صعود مربوط به انتخاب انسان و وجه تشریعی او است و می یابد که به عنوان انتخاب هایی که کرده است در قوس صعود سیر می کند. موفق باشید

14376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: فلسفه این که عطار در داستان شیخ صنعان نهایتا نجات شیخ صنعان را از عشق دختر ترسا توسط دعای یکی از شاگردانش بیان می کند چیست؟ چرا شیخ خود دعا نمی کند و آیا این داستان را در موارد مشابه می شود استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب عطار در آن مثال می‌خواهد راز عشقی که درون هر انسانی نهفته است را بیان کند و این‌که انسان در طلب آن چه‌ها که نمی‌کند و چون طالب عشق الهی است مدد الهی او را دستگیری می‌کند و آن شاگرد، نمادِ مدد الهی است. موفق باشید

8253
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب معاد حضرتعالی آمده است: اما اگر روح در زندگی دنیا آلودگی هایش زیاد باشد و با اینکه در طریق ایمان و عمل صالح بوده ولی بدون توبه از آلودگی هایش وارد برزخ شود و با حمل آلودگی ها و عصیان ها وارد برزخ شود، جساب برزخی او حساب خاصی است و به این زودی ها آزاد نمی شود، ولی چون مسیر او در دنیا صراط مستقیم عبودی بوده، این عذا ب ها موجب تطهیر او می شود،. در قران داریم که بعضی ها در آتش مخلد نیستند اینها چه کسانی هستند که حتی گناهانشان در برزخ پاک نمی شود و کار به قیامت می کشد ومدتی در اتش هستند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: گناهانی که ریشه در عمل دارد و نه در عقیده، با عذاب برزخی پاک می‌شود ولی اگر انسان در عین آن‌که به‌طور کلّی موحد است ولی در سایر عقاید ضعف داشته باشد، با عذاب قیامتی پاک می‌شود و به همین جهت رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «النّار لا تأکل محلّ‏ الایمان‏ » آتش، محل ایمان را نمی‌خورد و بالاخره انسان نجات می‌یابد. موفق باشید
7466
متن پرسش
باسلام این جمله درست است؟ منظور چیست؟ « منِ من که همان منِ سابق است به غیر من تبدیل نمیشود». جزاکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همیشه شما همان منِ قبلی هستید که می‌تواند رشد کند ولی عوض نمی‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی