باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید با نظریههایی که تنها یک حدس است ذهن خود را مشغول کنیم؟ و با آنچه فعلاً روبهرو هستیم یعنی نظم مدارهای کرات، مسئلهی مدیریت عالم را مدّ نظر قرار ندهیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصداق «اولیالأمر» طبق آیهی 59 سورهی نساء، ائمه«علیهمالسلام» هستند. بعضی از قسمتهای سؤال را متوجه نشدم. بحث «عرش» به صورتی نسبتاً مبسوط در شرح آیهی 54 سورهی اعراف شده است. خوب است که به صوت آن مباحث رجوع فرمایید، زیرا مطلب در حدّ یک سؤال و جواب روشن نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شرح آقای صمدی کفایت میکند. ۲. همچنان که قبلاً نیز عرض شد بعضی روایات اشاره به تاریخ خاص خود دارد. نکاتی را در متن اخیری که تحت عنوان «زن دیندار در نسبتی جدید با عالَم» عرض شده است در ذیل خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
آنچه بنده میتوانم ادعا کنم آن است که تاریخ برای ظهور اندیشه های بزرگ در زنان بهوجود آمده است، مشروط بر آنکه آنها به میدان بیایند و از خطاهایی که در ابتدای امر ممکن است پیش آید نگران نباشند. البته که اگر یک استاد نجّار به شاگردش فقط بگوید مغازه را آب و جارو کن و بعد از ۱۰ سال به او بگوید چرا نمیتوانی یک صندلی بسازی؟ جواب شاگرد آن است مرا وارد میدان نکردی! آیا انصاف است که استاد نجار ضعف شاگرد خود را به رُخ او بکشد؟ مشکلی که ما امروز داریم «مرد بودن»ِ تاریخ است. تاریخ را مردانه تعریف کردهایم و جایی برای زنان نگذاشتهایم، بعد میگوییم آنها بیایند تا پا به پای مردان امور را بهدست بگیرند. بزرگی حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» این بود که زنان را وارد تاریخ کردند، آنجایی هم که زنان وارد تاریخ شدند به گفتهی حضرت امام جلوتر از مردان عمل کردند.
عرض بنده آن است که اگر ملاحظه کردید در جایی میدان فعالیت ندارید، اول سؤال کنید در مقایسه با مردان حضور زنان در این میدان چقدر بوده است؟ چقدر به زنان جرأت دادند بیایند تا با حفظ حیا و عفاف، سخنرانی کنند و مردها پای سخنرانی آنها بنشینند؟ چه اشکال داشت اگر این کار را میکردیم، تا معلوم شود زنان هم برای مردان حرف دارند؟ میپرسند آیا ضرورت دارد زنان برای مردان صحبت کنند؟ ضرورتش به این است که فکرها باید مبادله شود، همین بحث ضرورت را با کدام دید نگاه میکنید؟ بیایید همین ضرورت را در تاریخی که امام و رهبری مطرح میکنند، معنا کنید.
اگر صد سال پیش یک زن به جای آنکه در خانه باشد وارد کوچه و بازار میشد معنا نداشت زیرا همه نیازهای زندگی او در همان خانه قرار داشتید، گاو و گوسفند و تنور نان در خانه بود. بنده به دختر خودم وقتی در دوره راهنمایی بود، گفتم میخواستی در این دوره به دنیا نیایی، در این دوره بسیاری از نیازهایت در خیابان و بازار و اداره است و خودت باید وارد این میدانها بگردی و برای رفتن به مدرسه سوار اتوبوس شوی. قبلاً خانم ها خودشان شیر میدوشیدند و ماست تهیه میکردند و مردها هم به دنبال کارهای خودشان بودند، ولی در حال حاضر آن شیر و ماست و نان در خارج از خانههاست، آیا باید خرید این اقلام به کارهای مردان اضافه شود، یا باید زنان تهیهی چنین خریدهایی را به عهده بگیرند؟
پیامبر خدا (ص) در ابتدای زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) تقسیم کار کردند. آسیابکردن و نانپختن را به عهدهی حضرت زهرای مرضیه (س) قرار دادند و حضرت علی (ع) اگر فرصت میکردند کمک میکردند ولی حضرت علی (ع) کارهای خودشان را داشتند. مرحوم شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت» می فرمایند یکی از مشکلاتی که ما تحت تأثیر زندگی مدرن پیدا کردیم این است که زنانِ ما در خانه کارهای جدّی ندارند، مشکل غیبت و کارهای تجمّلی به همین جهت زیاد شده است. یکی از شهردارهای شهرهای کانادا برای حل این مشکل مقداری کاموا به طور مجانی در اختیار زنان گذاشت و بعد کالاهایشان را که بافته بودند خریداری کرد و بعضی از آن مشکلات مرتفع گردید. ما باید بر روی شرایط جدیدی که پیش آمده است فکر کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علیک ببرهان الصدیقین و نظریهی تشکیک وجود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار اشتباهی نیست و تا آنجا که ممکن است باید بر این سبک از زندگی پایدار بود ولی اگر مبلهایی است که سادگی زندگی را به هم نمیزند چارهای نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایمیل جنابعالی مشکل دارد. در حالیکه این نوع سؤالها را بیشتر به صورت شخصی به ایمیلِ کاربران محترم ارسال میداریم. اینطور جواب داده شد:
23605- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن بود که در دعا، از خدا طلب قتل فیسبیلک داریم، پس چرا میگویید طلب شهادت در دعا نیست؟ موفق باشید
با سلام و احترام: وقت بخیر من دو تا سوال دارم استاد گرامی: بنده مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی ست و با تحقیقات و مطالعات و روش مشاوره ها به باطل بودن و درمان شدن ظاهری و سطحی سبک تفکر مراجعین با توجه به استفاده ازین علم پی برده ام. به نظر شما ادامه دادن دکترا در روانشناسی بالینی مرا به خداوند نزدیک تر یا دورتر می کند با توجه به محیط علمی پر از جهل و ظلم این رشته؟ سوال دوم اینکه انسان چگونه پی به ظرفیت درونی جهت انتخابهایش ببرد. مثلا خیلی از افرادی را می شناسم که بعد از حوزه رفتن یا اعتکاف یا مسایل دیگر ظرفیتش را نداشته و انسانهای بدتری شده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره باید از این صراط که بر روی جهنمِ مدرنیته کشیده شده است، عبور کرد. لذا چه اشکال دارد دروس آن رشته را به خوبی دنبال کنید ولی افقِ دیگری را در آن بگشایید. ۲. ملاک فهم ظرفیت هرکس و کمال هرکس در رجوع به خداوند و لقای انوار اوست. در این حالت هرکس میفهمد اندازهی شخصیت حقیقی او چقدر است به معنای «إنّ اکرمکم عنداللّه اتقیکم». موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفهی طلبه آن است که در ابتدای امر تمام فکر و ذکر خود را مشغول دروس حوزه بکند و به حواشی نپردازد. بد نیست سری به جزوهی «عالَم طلبگی» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همّت، آری! همّت، گفت:
من فدای آنکه نفروشد وجود
جز به آن سلطان با احسان و جود
من فدای آن مس همتپرست
کو به غیر کیمیا نارد شکست. زیرا:
مرغ را پر میبرد تا آشیان / پر مردم همت است این را بدان
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بحث «عقل تکنیکی» خواستیم نظر هایدگر را در مورد ماهیت تکنیک متذکر شویم و اینکه چگونه انکشاف تاریخی که در غرب شروع شد، با حجابِ گِشتل از جایگاه خود خارج گشت. ولی در بحث «گزینش تکنولوژی» سخن از آن است که ما به عنوان شرایط اضطراریِ خود لااقل افسونِ تکنولوژی نگردیم آنهم تکنولوژیِ گِشتلشده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهی صوفی قبلاً با واژهی عرفان که در این زمان بهکار میرود، مترادف بوده است. همه باید اهلِ طریقت به سوی حقیقتی باشیم که شریعت الهی متذکر آن شده است، حال به هر اسم و عنوانی که میخواهد باشد. البته امروزه متأسفانه عدهای خود را با این واژهها معرفی میکنند در حالیکه هیچ بهرهای از بصیرت عرفانیِ عرفا در خود ندارند و یک دکّان شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابنسینا شیخ الرئیس این را بهخوبی متوجه است که وقتی حرکت در جوهر هر موجودی جاری باشد آن موجود به جهت حرکت جوهریاش دیگر آن موجود نیست. و جناب صدرا با نظر به شدّیّتِ حرکت در جوهر متذکر شد که آن موجود همان موجود قبلی است که شدت یافته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است جایی باشد که صیغهی مسجد برایش نخوانده باشند. مثل اطاق خادم مسجد، که درون مسجد هست ولی جزو مسجد حساب نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون اهداف بلند در نظر نباشد، راهِ رسیدن به آنها که عبادات و طاعات است جدّی گرفته نمیشود. از پیامبر خدا و فاطمهی زهرا و ائمهی هدی «علیهمالسلام» که بگذریم، خود رهبر معظم انقلاب چون متوجهی اهداف بزرگی در این تاریخ هستند، نسبت به عبادات جدّی میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیهی ۷۷ سورهی فرقان میفرماید: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ پس همه نیازمند خداوند هستند و همه دعا میکنند. آری! بعضی انسانها به مرحلهای میرسند که متوجه میشوند خداوند به طور طبیعی نیازهای مادیشان را فراهم کرده و چون حبّ دنیا و حرص دنیایی ندارند، تقاضای دنیای بیشتر نمیکنند. ولی این غیر از دعاهایی است که جنابعالی نام بردید. حتی وسعت رزق را میتوان به معنای سادهتربهدستآوردنِ رزق گرفت. در هر حال در روایت داریم که خداوند به حضرت موسی«علیهالسلام» دستور داد که نمک طعام خود را نیز از من بخواه؛ به معنای آنکه انسان نباید در اموراتش نسبت به خداوند حالت استقلالی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تشکیکی که در رابطه به وجود مطرح است به معنای شدت و ضعف در مراتب وجود است و این نوع تشکیک، عرضی نمیتواند باشد. زیرا وقتی دو چیز در عرض همدیگر باشند، در یک مرتبه از وجود قرار دارند. ۲. ماده، یک مرتبه از وجود است و به اعتبار مادهبودنِ موجود، حرکتِ جوهری برای او در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ میفرماید: «چون فقیه مدرسه خود را از محدودهی احکام اولیهی شرع جلوتر آورد و دینداری را در موطنِ شوق الهیه تجربه نمود، فتوایش اینچنین تغییر کرد که درست است میّ حرام است، ولی زیرپاگذاردنِ مالِ وقفی و تجاوز به حقوق اجتماع از آن حرامتر است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان اینطور سخن گفت. عمده جهتگیریِ غلط این علوم است که به جای کشف استعدادهای عالم، به سرکوب و تصرف بیرحمانهی آن میپردازند. بحثی تحت عنوان «نظر به ماهیت تکنیک» در این رابطه شده است که بر روی سایت میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان اُموی به سرکردگی ابوسفیان چیزی نبوده که با اسلامآوردنِ آنچنان سطحی از بین برود و از آنجایی که خلفا در مقابل نظر عمومی که به علی «علیهالسلام» داشتند پایگاهی در مردم برایشان نبود – بهخصوص در همان ابتدا که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» رحلت کرده بودند - مجبور بودند به نحوی از اُمویان کمک بگیرند. آری! خلفا ناخواسته راه را برای اُمویان تا آنجا گشودند که معاویه در شام به قدرتی رسید که حاکمیت علی «علیهالسلام» را تحتالشعاع قرار داد و عملاً حاکم جهان اسلام شد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: برای بنده خیلی این حرفها عجیب است. به یاد قضیهای افتادم که مولوی مطرح میکند:
آن يكى مرد دو مو آمد شتاب پيش يك آيينه دار مستطاب
گفت از ريشم سپيدى كن جدا كه عروس نو گزيدم اى فتى
ريش او ببريد و كل پيشش نهاد گفت تو بگزين مرا كارى فتاد
اين سؤال و آن جواب است آن گزين كه سر اينها ندارد درد دين
آن يكى زد سيليى مر زيد را حمله كرد او هم براى كيد را
گفت سيلى زن سؤالت مى كنم پس جوابم گوى و آن گه مى زنم
بر قفاى تو زدم آمد طراق يك سؤالى دارم اينجا در وفاق
اين طراق از دست من بودهست يا از قفا گاه تو اى فخر كيا
گفت از درد اين فراغت نيستم كه در اين فكر و تفكر بيستم
تو كه بى دردى همى انديش اين نيست صاحب درد را اين فكر هين
در راستای افکارِ به درد بخور، موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو مطلب را میتوان از آیهی مذکور برداشت نمود. یکی به صورت مستقیم که حاکی از آن است که به همزدنِ نظام خلقت، یک حرکت شیطانی است و دیگر به صورت غیر مستقیم که اشاره دارد با تغییر دین عملاً نقش شیطان در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یقین به قضا و قدر الهی یعنی یقین به وقوع امری که حضرت ربّ العالمین بنا به ربوبیتِ خود تقدیر نموده و واقع شده و لذا جای نگرانی نیست و حتماً حسابی در کار بوده. ولی آن روایت که میفرماید از دستدادن فرصتها غصه دارد؛ میخواهد بگوید که اتفاقاً آن فرصتهایی که بنا به تقدیر الهی پیش آمده تا ما وظیفهی خود را انجام دهیم را، نباید از دست بدهیم. مثل دفاع مقدسی که پیش آمد و یا تقابلی که امروز در راستای مشکلات اقتصادی با استکبار پیش آمده است و باید از این فرصت، بهترین استفاده را کرد. موفق باشید