بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21971
متن پرسش
با سلام: قضیه غیبت امام زمان (عج) برایم مشکوک است. خوب امام به جای غیبت هجرت را برمی گزیدند اگر در عراق جانش در خطر بود به کشورهای دیگر می رفتند و مبارزه را ادامه می دادند نه اینکه ما را تنها رها کنند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه ما می‌توانیم به عنوان معرفت به وجود انسان کامل داشته باشیم، دلایل عقلی آن است که در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، مطرح شده است. ولی این‌که چرا امام به جای غیبت، هجرت نکرده‌اند، مربوط به حضوری است که آن حضرت باید در تمام تاریخ داشته باشند. موفق باشید

21970
متن پرسش
با سلام: دلیل حضرتعالی برای اینکه انقلاب فقط ممکن است در برهه هایی به حجاب برود ولی اصل نظام تا زمان ظهور تداوم می یابد چیست؟ وقتی حکومت امام علی (ع) با اینکه معصوم بودند با کوتاهی های مردم دوام نیافت خوب اگر مردم زمان ما هم کوتاهی کنند که بعضا مشاهده می کنیم آیا این امکان نیست که نظام برچیده شود تا در قرنهای آتی مردمی بیایند که شایسته این نظام باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که امویان نتوانستند حضور تاریخی علی «علیه‌السلام» را در تاریخ دفن کنند؛ انقلاب اسلامی به عنوان یک فتح تاریخی در این دوران، در تقابل با نظام استکباری و به ظهورآوردنِ فرهنگ مقاومت، دفن‌شدنی نیست، هرچند ممکن است در بعضی از برهه‌ها به جهت آن‌که ما هنوز از کشش‌های غرب‌زدگیِ خود آزاد نشده‌ایم، در حجاب رود. مثل دوران سازندگی. موفق باشید

21969
متن پرسش
با سلام: مستحضرید که بخش عمده معارف حصولی است با توجه به 21960 مشخص نشد در قضایایی که قیاساتها معها نیست چگونه می توان مسئله معیار را حل نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معیار، درکِ وجودی خود معلوم است عند العالم، و نه تحلیلِ عقلیِ معلوم. مثل آن‌که شما اراده‌ی خود را به صورت حضوری در نزد خود درک می‌کنید دیگر ملاک این‌که شما اراده کرده‌اید یا نکرده‌اید؛ در میان نمی‌ماند. موفق باشید

21968
متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: چرا در معلولین قطع عضو حتی جانبازان که ظاهرا باید از ایمان بسیار بالایی برخوردار باشند شاهد دعا برای اینکه مثلا خدا به جای دست قطع شده دست دیگری به آنها عطا کند نیستیم مگر یدالله را مغلوله می پندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «یداللّه مغلوله» نیست، بحث در «أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها»ست. زیرا نفس ناطقه در دوره‌ی جنینی اعضای خود را می‌سازد تا در دنیا از آن‌ها استفاده کند. ولی در حیات دنیایی شرایط ساختن اعضا برای نفس، فراهم نیست. موفق باشید 

21967
متن پرسش
با سلام و احترام برای استاد طاهر زاده: قبل از سوال از آثار موجود در بازار شما متشکرم بنده یک سوال در مورد یک سری تکنیک هایی داشتم که با اجرای آن ها شواهدی موجود بود که می توان من حقیقی انسان را دید آن تکنیک ها با نام «مدیتیشن دو قلب» یا «مراقبه دو قلب» هستند که البته زیاد اطلاعاتی در دسترس عموم مردم نیست و زیاد معروف نیستند، سوال اینجانب این می باشد که آیا این تکنیک ها و سایر تکنیک هایی که بعضا در حوضه انرژی درمانی و میدیتیشن مطرح می شود (که بعضی افراد با انجام آن تکنیک ها شاهد بر دیدن نفس خود بودند) از نظر شما اشکالی دارد؟ یا از نظر شرعی؟ آیا مسیر درستی می باشد؟ پدر این علوم در ایران یک شخص به نام آقای استاد جمشید آرام می باشد. آیا سایر تکنیک های این چنینی و استفاده از آن به شناخت خود حقیقی کمک می کند و آیا می توان در این حوضه نیز کار کرد؟ لطفا نظرتان را در مورد این مباحث بفرمایید. بسیار متشکر از پاسخگویی های قبلی استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً منظورتان را نمی‌دانم. ولی در این‌که انسان می‌تواند نفس خود را ببیند، مشکلی نیست زیرا نفس موجود مجرد است و موجود مجرد، تشکیکی و دارای شدت و ضعف است و بدین لحاظ مرتبه‌ی بالاتر آن می‌تواند ناظر مرتبه‌ی مادون خود باشد. موفق باشید

21965
متن پرسش
استاد عزیز سلام: پاسخ شما را کلمه به کلمه چندین بار و در فواصل زمانی متفاوت خواندم و نوشیدم، جوابی کافی در بابِ چرایی توجه به اشارات رهبری بود؛ اما ببخشید که دوباره مزاحم می شوم ولی شاید من سوال را خوب و درست نپرسیدم، پس خواهش می کنم بر من ببخشایید و از چگونگی‌های استفاده از اشارات رهبری بفرمایید. شاید بهتر است اینگونه بگویم که ما همانگونه که پای درس‌های شما از شرح کتب و برخورد با اندیشه بزرگانی همچون امام و علامه طباطبایی و دکتر فردید، دکتر داوری و .... نشسته‌ایم امروزه شدیدا محتاج شرح مفصل شما از اشارات رهبری داریم. بخصوص در اشارات رهبری برای سلوک فردی و سپس سلوک اجتماعی و اینکه از کجا و چگونه شروع کنیم. استفاده‌ای ولو به اندازه پیمانه‌ای از دریای اندیشه رهبری که حتی از سال‌های قبل انقلاب هم نور آن را می بینیم، امروز و بخصوص برای نسل جوان دهه هفتاد و هشتاد بسیار دور و بعید است. دست به دامان شما شده‌ایم و ما را یاری دهید. در پناه حضرت حق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست سری به مباحثی که اخیراً خدمت رفقا شروع شده است تحت عنوان «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» بزنید. مباحث بر روی سایت هست. موفق باشید

21964
متن پرسش
با سلام: آیا در علم الهی کشوری به نام ایران وجود دارد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آن‌چه وجود دارد، معلومِ حضرت حق است. زیرا جدا از حق نیست. علمِ حق به خودش مساوی علم به همه‌ی مخلوقاتش می‌باشد. موفق باشید

21963
متن پرسش
سلام استاد: دلیل فرق عارفی مثل امام که درهای غیب با آن وسعت برایشان باز بوده و عارفی مثل حلاج در برخورد با غیب چیه؟ یعنی چرا اولی در تعادل محض و دومی در سماع محض است؟ آیا دومی نقصی در مسیر وصل داشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو آن انسان بزرگ در گشودگی نسبت به حقیقت هستند. جناب حلاج در مقام «شطح» از حقایقی سخن گفت که نیاز به تأویل دارد و معرفت خاصی را طلب می‌کند. موفق باشید

21961
متن پرسش
سلام بر استاد: در احوال یکی از دو قلوهای بهم چسبیده آمده است که در ناحیه عروق مغز چند رگ مشترک حیاتی داشتند سوالی که با توجه به مباحث معرفت نفس پیش می آید این است که این رگ های مشترک توسط نفس هر دو تدبیر می شده یا یکی از آنها اگر هر دو چگونه دو نفس می توانند یک چیز مشترک را بدون تعارض تدبیر کنند و اگر آن رگها را نفس الف تدبیر می کرده است خلاف این مطلب است که آن رگها مشترک بوده است و در ضمن اینکه نفسی بگذارد نفس دیگری از بدنش استفاده کند محل تردید است و نیز نفس از اعضای جدا شده بدن دیگران به سختی حاضر به استفاده است چه رسد به رگهای زنده و تحت تدبیر نفس دیگری حال در این مورد نفس «الف» اجازه دهد «ب» از رگهای بدنش استفاده کند یا «ب» از رگهای «الف» استفاده کند چه توجیهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آن دو نفس، آن رگ‌ها را از آنِ خود می‌دانند و نسبت به آن رگ‌ها احساس یگانگی دارند. موفق باشید

21960
متن پرسش
با سلام: مسئله معیار در مباحث معرفت شناسی چگونه قابل حل است؟ بنظر می رسد این مسئله دوری لاینحل است در یکی از مقالات در توضیح این مسئله اینگونه آمده است: در حوزه معرفت‌شناسي، با اساسي‌ترين و مبنايي‌ترين پرسش‌هاي فلسفي مواجهيم؛ پرسش‌هايي كه مربوط به اصل معرفت و شناخت مي‌باشند. مسائلي نظير ماهيت معرفت، امكان معرفت، منابع معرفت، انواع و اقسام معرفت، مباحث مربوط به باور، صدق، توجيه و مانند آن، شاكله اصلي اين رشته فلسفي را تشكيل مي‌دهند. در اين ميان، مسئله تعيين معيار معرفت از اهميت خاصي برخوردار است. اين مسئله به نوبه خود با مسئله ديگري به نام مسئله «تعيين قلمرو و محدوده معرفت» گره خورده و ارتباط تنگاتنگي با آن دارد. به نظر مي‌رسد پاسخ دادن به هر يك از اين دو مسئله متوقف بر ديگري است. بدون دانستن قلمرو معرفت نمي‌توان معياري براي آن يافت. ابتدا بايد موارد جزئي معرفت را بشناسيم تا بتوانيم با تشخيص ويژگي‌هاي مشترك آنها معيار عامي براي ساير موارد تدارك نماييم. اما از سوي ديگر، بدون به كار بردن يك معيار و ملاك صحيح نمي‌توان موارد معرفت را تشخيص داد. بنابراين، به نظر مي‌رسد دچار يك دور هستيم. بررسي و نقد مسئله معيار از ديدگاه چيزلم / جواد عابديني
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکاتی که می‌فرمایید مربوط به علم حصولی است و معرفت نفس، علمی است حضوری، که به قول ارسطو: «قیاساتها معها». لذاست صاحبان این علم می‌فرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید

21958
متن پرسش
سلام استاد: تو رو خدا شرحی بر دعای کمیل بزنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی باید گشوده شود تا بشریت به این نتیجه برسد که مسائلی دارند که آن مسائل با نجواهای دعای کمیل با پروردگار مرتفع می‌شود. مثل مسائلی که ما در شب‌های حمله در دفاع مقدس داشتیم. دعای کمیل، نجوای کسانی است که متوجه شدند می‌توانند از طریق آن نجواها، تاریخی از توحید و توسل را در مقابل بشریت بگشایند. دعای کمیل، دعای کمیل است. کمیلی که فهمید چگونه تلاش کند تا علی «علیه السلام» توسط امویان در تاریخ گم نشود. کو کمیل؟!! پروردگارا! ما را به بصیرت کمیل نائل بگردان تا مثل همه‌ی کمیل‌های تاریخ با تو آن‌طور نجوا کنیم که او کرد. موفق باشید 

21956
متن پرسش
سلام استاد: در بحث معاد روشن شد که همین الان که انسان در دنیا زندگی میکنه بدن برزخی و قیامتی خودش رو عالم برتر داره می سازد و چون حجاب داره نمیتونه ببینه، یه سوال پیش میاد: بدن برزخی و قیامتی ظهور نفس انسانه، حال اگر این بدن خود انسانه به ظهور چطور میشه که نفس ما به بدنی که ظهور خود اوست توجهی نداره؟ به عبارتی مگر میشه نفس توجه نکنه ولی برای خودش بدن بسازد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بدن تکویناً ایجاد می‌شود و ربطی به اراده‌های جزیی ما ندارد. مثل تدبیری است که نفس بر روی بدن ما إعمال می‌کند و معده و قلب ما را تدبیر می‌نماید. موفق باشید

21951
متن پرسش
استاد سلام: استاد میخوام در این مورد که حالا تعریف از کشورهای غیر دینی مثل آلمان و ژاپن و... توسط افراد زیادی از مثلا روشنفکرا گرفته تا عادی ها زیاد شده و آن ها را الگوی خود می دانند، آیا فلسفه ی این سبک زندگی آنها صرفا ایدئولوژی آنهاست. و مثلا مطالعه می کردم که در مدارس ژاپن یا چین از کودکی در مدارسشون تواضع و انسان دوستی را آموزش میدن. استاد آیا این کارهای آنها که قطع از آسمان و ریشه های دینی و خدایی است ارزشی هم دارد؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌ها با عقلِ معاش، زندگی دنیایی خود را مدیریت می‌کنند ولی به گفته‌ی پروفسور کربن، نسبت به مرگ و معنویت سخت، شکننده‌اند و به همین جهت به‌کلی در پوچی به‌سر می‌برند. می‌ماند که ما چرا عقلِ معاش و عقلِ معاد را مطابق فرهنگ دینی خود به‌کار نمی‌گیریم! موفق باشید

21950
متن پرسش
با سلام: سوالی از خدمتتان داشتم و آن اینکه در کتابی از شما خواندم که فرموده بودید که چون امام حسین (ع) دیدند که خداوند دوست دارد ایشان را شهید ببینند، بنابراین زمینه ی این را فراهم کردند. فرمودید که حالا برای ظهور آقا امام زمان (عج) ما باید زمینه را فراهم کنیم. آیا این زمینه سازی در همان پایبندی بیشتر به انقلاب و برائت بیشتر از غرب خلاصه می شود؟ و دوم اینکه همانطور که فهمیدم یکی از دلایل غیبت امام زمان (عج) ناسپاسی و قدر ندانستن ایشان است، آیا این زمینه سازی ظهور آقا توسط ما به معنای توبه ی ما به درگاه خدا از ناسپاسی و قدر ناشناسی ماست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه بشر امروز از یک طرف متوجه‌ی پوچی زندگی سکولار شود و از طرف دیگر ارزش عطای الهی در این تاریخ یعنی انقلاب اسلامی را بشناسد و در راستای تحقق اهداف آن تلاش کند، حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بیشتر امیدوار ظهور خود می‌شوند و فکر نمی‌کنم این‌که فرموده بودید شرایط طوری است که ظهور، به تأخیر افتاده است؛ درست باشد. زیرا برعکس، شرایط در کلیت نظام اسلامی به عمقِ تقابل با استکبار رسیده است و این معنای حقیقی شرایط ظهور حضرت خواهد بود. موفق باشید

21949
متن پرسش
سلام علیکم استاد ارجمند: لطفاً بفرمائید درخواست برآورده کردن حاجت چه اخروی چه دنیوی از امام زادگان یا ائمه اطهار علیهم السلام شرک به خدا نیست؟ به عنوان مثال پیرمردی را دیدم کمرش (گویا کمردرد داشت) را به ضریح امام زاده ای می مالید و اسم امام زاده را صدا می زد و می گفت یا من را بکش یا شفا بده. (در حالیکه قرآن کریم به صراحت گفته خداست که می میراند و زنده می کند)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در فرهنگ شفاعت مدّ نظر است، واسطه‌بودن اولیاء الهی است، نه آن‌که آن ها منشاء زندگی و مرگ انسان‌ها باشند. علامه طباطبایی ذیل آیه‌ی آیت‌الکرسی موضوع شفاعت در قرآن را به‌خوبی روشن می‌نمایند. موفق باشید

21948
متن پرسش
سلام چند سوال داشتم خدمتتان: 1. مدتیه سحر که از خواب بیدار میشم نماز نمیتونم بخونم ولی بیدار میمونم و دعا می کنم، سجده میرم ولی انگار بدنم کوفته است برا نماز شب. قبلا ایطور نبودم در هر صورت میخوندم. کلا دعا و قران که خیلی حالت رسمی نماز رو نداره بیشتر دل میدم. این مشکل رو چطور حل کنم؟ 2. آقای پناهیان از قول همسر شهید اندرزگو و بعضی از قول امام می گویند که ظهور در دوره رهبر کنونی خودمان است آیا این مصداق کذب الوقاتون نیست. مثلا خود آقای بهجت وقتی زنده بودند گفتند پیرمردهایتان هم ظهورش را درک می کنند با اینکه الان خیلی از رحلت ایشان گذشته آیا باعث ضعف ایمان بقیه مردم نمی شود و جزء تعیین کنندگان وقت نیستند. حتی شنیدم خود حضرت هم ممکنه ظهورش را نداند. 3. گاهی برایم سوال پیش می آید و برای این سوال از عاقبت بخیر شدنم ترس دارم که طبق فرمایشات اهل بیت (ع) ممکن است نظر اهل تسنن درباره ظهور درست باشد. مثلا از ذریه پیامبر است ولی به دنیا نیامده است. چرا که بعضی از احادیث اهل بیت مثل امام باقر و صادق علیه سلام طوری است که انگار آنها انتظار داشتند همان دوره آنها ظهور کند. مثلا حدیث دعای عهد امام صادق را فقط گفته برای دوران ما! یا امام باقر علیه اسلام وقتی از ایشان سوال می کنند که ظهور کی است می گویند وقتی که مومنین دست در جیب هم بکنند. یعنی انگار اعتقاد نداشتند باید امام حسن عسگری بیاید و بعد ایشان امامی باشد و بعد ایشان غائب شود. و احادیثی از این قبیل که باز وجود دارد یعنی حدیثی ندیدم که بگوید (غیر از حدیث رسول الله) که بگوید فعلا به دنیا نیامده یعنی همان موقع انتظار آمدنش بوده!!!! 4. و اینکه چطور خودمان را توجیه و راضی کنیم که امام امت می تواند 5 ساله باشد یعنی زمانی که امان رضا و امام عسگری علیه اسلام به شهادت رسیدند چطور فرزندانشان امام شدند؟ یعنی اگر حکمت دستشان بود چطور می شد انسانی هر چند شریف و دانا ولی 5 ساله حکومت و تدبیر فردی 40 ساله را داشته باشد. لطفا کمکم کنید و همچنین دعایم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نماز شب به خودی خود در قالب همان یازده‌ رکعت، آثار تکوینی دارد و انتظار نداشته باشید نتایج آن به سرعت ملموس باشد 2- تعیین وقت ظهور که انکار شده است، شاید به معنای تعیین زمان خاص باشد ولی این‌که متذکر شرایط ظهور حضرت شود شاید از آن جهت است که احساس ظهور می‌کنند ولی نه به معنای ظهور تامّ که با حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» محقق می‌شود. کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، می‌تواند متذکر این امر باشد 3- بین آن‌که حاکمیت در اختیار ائمه قرار گیرد و یا این‌که حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ظهور کنند باید فرق گذاشت. آری! چند بار امکان آن‌که امر ائمه محقق شود، فراهم شده بود ولی شیعیان درست وظیفه‌ی خود را انجام ندادند و این غیر از آن است که امام صادق «علیه‌السلام» در مورد ظهور حضرت می‌فرمایند دوست دارم ظهور کند و در خدمتش باشم. 4- وقتی مردم گرفتار روزمرّه‌گی شدند، نیاز بود کاری صورت گیرد تا برای همه کارِ خارق‌العاده‌ای محسوب شود و لذا امامت که امری است موهبی و نه اکتسابی، در امامانی با سنّ کم ظهور کرد که به طور عمومی چنین علومی را کسی نمی‌توانست به‌دست بیاورد به خصوص در آن سن. در این مورد خوب است به جزوات «هویت گمشده‌ی شیعه در تاریخ» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

21947
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم. قسمتی از کتاب «با مخاطب های آشنا» از دکتر شریعتی رو خدمتتان می آورم لطفا نظرتان رو بفرمایید که با چه نگاهی می توان به این گفته ها نگاه کرد. صفحه 8: «همانطور که دکتر مصدق تز اقتصاد منهای نفت را مطرح کرد ...الحمد لله تز اسلام منهای آخوند در جامعه تحقق پیدا کرده است و این موفقیت موجب شده که اسلام از چهارچوب تنگ قرون وسطایی و اسارت در کلیساهای کشیشی و بینش متحجر و طرز فکر منحط و بینش خرافی آزاد شده است»، ....«من گاندی آتش پرست را بیشتر لایق شیعه بودن می دانم تا آیت الله بهبهانی و بدتر از او علامه مجلسی را»، بعد از احمد حنبل تعریف می کند و بعد به پدرش می گوید: «که شما تشیعی که هلاکو و شاه عباس و شاه سلطان حسین بعنوان صله در قبال عبودیت و سجود خواجه نصیر و تملق های مستانه مجلسی در مقدمه زاد المعاد و به عنوان بغضی علیه خلیفه بغداد عطا کرد نمی توانید بنام یک مسلمان که شاگرد محمد و علی و قرآن و حسین است و معتقد به توحید و تقوی و حریت و عدالت قبول داشته باشید.» با توجه به فضای کتاب در می آید که دنبال اسلام ناب انقلابی و حتی بدون تقیه می گردد ولی اینکه با این لحن علما رو زیر سوال می برد چگونه این سخنان را می توان توجیه کرد. در صورت امکان عمومی پاسخ دهید ایمیل خراب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنان مربوط به دورانی از زندگی دکتر شریعتی است که سختْ تحت تأثیر دکتر مصدق و جبهه‌ی ملی است. ولی بعداً تغییر اساسی پیدا می‌کند در حدّی که به شدت ارادتمند حضرت امام می‌شود و در این راستا است که رهبر انقلاب از شریعتی دفاع می‌نمایند و جنابعالی می‌توانید در فضای مجازی نظرات رهبری را در این مورد جستجو کنید. موفق باشید

21945
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. چه خصوصیتی در بنی اسراییل وجود داشت که علی رغم گناهان بزرگ عذاب نشدند چنانکه اقوامی مثلا برای کم فروشی یا پی کردن شتر عذاب شدند در حالی که یک دهم گناهان بنی اسراییل را مرتکب نشدند. ۲. چه چیزی ما را شبیه بنی اسراییل کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی ظاهرگراییِ ما و این‌که دین را تنها در محدوده‌ی وظایف ظاهری قبول کنیم؛ ما را شبیه بنی‌اسرائیل خواهد کرد و بدین لحاظ رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌و آله» می‌فرمایند: «سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»[1] به‏ زودى در امت من آن‏چه كه در بنى‏ اسرائيل واقع شد واقع مى‏ شود حتى اگر يكى از آن‏ها در سوراخ‏ سوسمارى رفته باشد امت من نيز همان كار را مى‏ كنند. اين به جهت آن است كه حضرت پيش ‏بينى مى‏ كنند روحيه ‏ى يهودى‏ گرى بر جامعه‏ ى اسلامى سرايت مى ‏كند و با توجه به همين روحيه كه در قرآن تبيين شده مى‏ توانيم بفهميم چرا حضرت روحيه‏ ى آن گروه از امت خود را به يهود تشبيه مى ‏كنند. اگر بگوئيم فلان روشنفكر با اين‏كه ادعاى طرفدارى از انقلاب را دارد تفكر يهودى دارد نبايد تعجب كنيد، بهتر است با مقايسه‏ ى تفكر او با شخصيت اشراقى حضرت امام ببينيد آيا همان نسبتى را با مكتب امام دارد كه يهود امت پيامبر با اسلام داشت؟ يهودِ مكتب امام در عين ادعاى اسلاميت، گرفتار نگاه سوبژكتيويته است و اگر ما مكتب امام را نفهميم نمى ‏دانيم يهودِ مكتب امام چه تفكرى دارد. وقتى مكتب حضرت امام شناخته شود و معلوم شود امام از مجاز - با همه‏ ى شكل‏ هايش- عبور كرده و به حقيقتِ وجود رسيده، وقتى گفته مى ‏شود اين مكتب و يا اين شخص بر مبناى سوبژكتيويته به عالم و آدم مى ‏نگرد، راحت مى‏ توانيد تكليف آن مكتب و آن شخص را با امام روشن كنيد. اميدوارم با روشن‏ شدن اين دو نكته - يعنى شخصيت اشراقى حضرت امام و رجوعِ ايشان به «وجود» و شناخت روح سوبژكتيويته و نظر به مجاز - قدم بزرگى در شناخت زمانه و سير به سوى اهداف بلند الهى، برداريم.

2- نحوه‌ی عذاب بنی‌اسرائیل، فرق کرده و آن همان محرومیت آن‌ها از امکاناتی است که خداوند برای سایر ملل حرام ننموده است. نمونه‌ی آن نداشتن سرزمینی معین. موفق باشید  


[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 53، ص 127.

21944
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز کتابهای شما در مورد انتظار و امام زمان (عج) را مطالعه کردم و سوالاتی در ذهن داشتم که خواستم لطف بفرمایید راهنمایی کنید که نظرتون رو بفرمایید. خواهشا خواهشا اگر زحمتی نیست به همه ی سوالات پاسخ بدبد چون راه رو برای فکر بالاتر هموار میکنه. اینکه در طول تاریخ هست و مطالعه کرده ایم، پیامبران و در کل اراده ی الهی زمانی ظهور کردند که ظلم و فساد فراگیر ایجاد شده بود حال ۱. اگر امکان داشته باشد علت اینکه انسانهایی باید باشند که خود را در جهت ظهور ایشان اصلاح کنند بفرمایید تا با بیان زیبای شما این موضوع برای ما جا بیفته. ۲. آیا این اصلاح مردم برای ظهور امام زمان (عج) در کشورمون باید به گونه ای باشد که ما حتما سبک زندگی غربی رو در زندگی بیاریم و بی فایده و اشتباه بودن آن را بفهمیم و بعد یک حالت استیصال در ما ایجاد شود و در پس آن استیصال امید به اصلاح داشته باشیم یا به شیوه ی دیگری است؟ ۳. و در آخر با توجه به اینکه فهم این موضوع که غرب و زندگی غرب چیست و چرا بد است باید با فکر بالاتری که اسلام به ما می دهد فهمیده شود، و دقیقا در این نقطه فهم است که اراده و امید به اصلاح ایجاد می شود، حال آیا عمق بخشیدن به این مطلب است که کار ساز است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در هر سه قسمت سؤال، متوجه‌ی اصل جواب هستید که از یک طرف جامعه باید زندگیِ منهای امام معصوم را تجربه کند و از طرف دیگر، اهلِ معرفت باید به جامعه کمک کنند تا افق الهی همواره مدّ نظرشان باشد و معنای زندگی صحیح را بتوانند درک کنند. موفق باشید

21941
متن پرسش
سلام استاد عزیز با نظر به مباحث زمان شناسی وبا توجه به اینکه در زمان وحکومت حضرت مهدی(عج)روایت شده که گرگ و میش از یک آبشخور آب میخورند و..... حال 1) سوالی بنده را مشغول کرده که این جمع شدن گرگ و میش چگونه ممکن است آیا واقعا گرگ و میش باهم زندگی میکنند و کاری به هم ندارند؟ 2) آیا ممکن است که گرگ گرگ بودن خودش را داشته باشد اما کاری به میش نداشته و با این وجود خصلت گرگ بودن خودش را دارد یا فقط نام او گرگ میشود ودیگر خصوصیات گرگی در او نیست؟ 3)روایت چیز دیگری را میتواند متذکر شود که در جامعه توحیدی حضرت‌ مهدی(عج)گرگ و میش جایگاه خود را میابند و میشود که در چنین جامعه ای گرگ و میش در کنار هم از یک ابشخور آب بخورند و یا منظور چیز دیگری است.؟ اگر ممکن است کمی در باره این حدیث واحادیث از این قبیل توضیحی بفرمایید.باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فضای جامعه توحیدی شد و حقیقت و ملکوت عالم بر عالم ماده ترجیح یافت، روحیه‌ی تجاوز به حقوق افراد به شدت کاهش می‌یابد. و این روایات متذکر این امر است که در جامعه‌ی آرمانی چه اندازه روحیه‌ی تجاوز تقلیل می‌یابد در آن حدّ که به عنوان مثال، گرگ با آن روحیه‌ی تجاوزگری‌اش از تجاوز باز می‌ایستد. موفق باشید

21940
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سکوت که از لازمه های سلوک است آیا افرادی مثل مبلغین یا معلمان که مجبور به صحبت های طولانی هستند حتی گاهی صحبتهایی که عمیقا با جان آنها امیخته نیست نظیر مباحث معرفت النفس آیا باز گو کردن این مسایل و دیگر مسایل اخلاقی در این حال که از جان انها سرچشمه نمی گیرد اشکال دارد و مانع سلوک است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید سعی کرد سخن حق را بگویید و از پرحرفی خودداری کنید. موفق باشید

21936
متن پرسش
سلام استاد: روزتون مبارک. در بحث معرفت شناسی، محی الدین قائل به خطا پذیر بودن عقل و بی اعتمادی به عقل است و می گوید از عقل تقلید نکن از خدا تقلید و تاویل حرفش را به خودش بسپار تا زمانی که علم الهی و معرفتش در تو تجلی کند. این نظر چطور رد می شود اتحاد عقل و شهود را می توان تایید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است مبنی بر آن‌که عقل، چون حقایق را در حدّ مفهوم نازل می‌کند برای سلوک کافی نیست. موفق باشید

21935
متن پرسش
جناب آقای استاد طاهرزاده با سلام: احتراما با توجه به روحیات ارزشمند حضرتعالی در زمینه تمدن سازی آیا فکر نمی کنید انقلاب اسلامی یک چاقوی دولبه هست یعنی همانطور که می تواند با تمدنسازی زمینه ساز ظهور شود می تواند با پیداکردن سرنوشتی مانند غرب برای قرن ها ظهور را عقب بیاندازد. کتاب علل گرایش به مادیگری استاد مطهری به همین نکته اشاره دارد که تعالیمی که کلیسا از خدا ارائه می کرد با منطق عقلانی همخوانی نداشت. همچنین رفتار آنها با تعالیمشان یکسان نبود. به همین دلیل مردم نتوانستند تشخیص دهند که این مشکل کلیسا است بلکه کل دین و خدا را انکار کردند در واقع آنجه مردم انکار کردند خدایی بود که کلیسا برای آنها ساخته بود ولی به هر حال عاقبت غرب از دینداری به بی دینی کامل گرایید. اکنون فکر نمی کنید این خطر در کمین انقلاب اسلامی باشد؟ نشانه هایی از آن در جامعه امروز ما قابل مشاهده است. برای مثال حجاب اجباری که هیچ مستند محکمی هم برای آن نمی توان یافت آیا پافشاری به این موضوع سبب نمی شود که مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا مشخصا ظلم کردن قوه قضائیه که راس آن یک روحانی دینی است باعث نمی شود مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا فساد موجود در جامعه و عدم اراده جدی در برخورد با آن از سوی حکومت اسلامی؟ از آنجا که محیط کار بنده به گونه است که با قشر جامعه از نزدیک در ارتباط هستم این خطر را به شدت احساس می کنم و سوال بنده این است که مشخصا ما چه مزایایی نسبت به غرب داریم که امید داشته باشیم به سرنوشت آنها دچار نشویم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما برای ظهور تمدن اسلامی با تنگناهایی روبه‌رو هستیم. ولی کلیت انقلاب اسلامی که همان روحیه‌ی ضد استکباری آن از یک طرف، و نظر به توحید الهی از طرف دیگر، هست به خوبی در صحنه‌ی امروزین تاریخ جهان نقش‌آفرین است و به همین جهت دشمنان آن، بدترین انسان‌های روزگارند و این است که انسان را امیدوار می‌کند آینده‌ی ما، آینده‌ای خواهد بود که نه غرب‌زده‌ایم و نه ارتجاع‌زده. البته با واژه‌ی حجاب اجباری شما موافق نیستم. حجاب، حکم خدا است و به اعتبار آن‌که جامعه‌ی ما می‌خواهد خدایی باشد، نباید با حکم خدا مقابله نمود به‌خصوص که بی‌حجابیِ افراطی موجب ضربه‌زدن به کانون خانواده می‌گردد. موفق باشید  

21929
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در بحث معرفت النفس و اینکه من ما تن ما نیست نکاتی فرمودید که شاید چندان علمی بنظر نرسد. مثال هایی گفته شد مانند خواب، بیهوشی و اینکه در افراد مسن علت اینکه داروهای بیهوشی ضعیفتری داده می شود تعلق کمتر نفس به تن است در حالی که ما می دانیم قلب افراد مسن ضعیف تر است و اگر بیهوشی شدید رخ دهد و ضربان قلب افت شدید پیدا کند ممکن است دیگر عضلات قلب نتوانند پمپاژ قلب را راه بیاندازند. لطفا در باب مثال ها (که البته مثال ها نوعی استدلال بودند) دقت بیشتری شود زیرا که می تواند باعث غیرقابل پذیرش شدن اصل موضوع شود. (بنده دانشجوی پزشکی هستم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً باید علم پزشکی با نگاهی آغازین‌تر و مبنایی از خود بپرسد چرا در هنگام پیری، قلب انسان ضعیف‌تر می‌شود؟ جز آن است که آن‌چه موجب تدبیر بدن است مثل دوران جوانی، توجهش به بدن کم شده تا حضور خود را در جای دیگری شکل دهد؟ موفق باشید

21926
متن پرسش
با سلام: نظر ائمه در مورد هنر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این معنا از هنر که امروز مطرح است، در آن زمان مطرح نبوده تا بتوان به طور مستقیم از سخنان آن‌ها چیزی را استنباط کرد. حرف، امروز همان است که حضرت امام فرمودند که ما با سینما مخالف نیستیم، با فساد مخالفیم. موفق باشید

نمایش چاپی