بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22016
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: در طول چهل سال انقلاب اسلامی، اندیشه این مکتب به وضوح و به زبان مردم تبیین نشد و حال با جامعه افسار گسیخته مواجهیم. برای تربیت این جامعه بی بند و بار اگر شکل خود مردم نباشیم حرف آدم را قبول نمی کنن. نظر حضرتعالی چیست؟ چگونه از همسو شدن با آنان فرار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره پس از  چهل سال باید بتوانیم با بازخوانی نسبت به آن‌چه گذشت بیابیم چگونه باید اسلام را ارائه داد که ضعف‌های گذشته از ما سر نزند و سعی کنیم به جای آن‌که رنگ مردم اکنون زده به خود بدهیم با سعه‌ی صدر و علم کافی مردم را تعالی ببخشیم. موفق باشید

22013
متن پرسش
سلام علیکم: جایگاه حافظه انسان در علم معرف النفس کجاست؟ آیا به خاطر آوردن امور به واسطه نفس و تجرد نفس و نظر نفس به ما سبق است یا علل مادی در مغز انسان آنگونه که در علم جدید مطرح است می باشد و در صورت اول آنچه به عنوان کاشت خواطر در ذهن انسان به وسیله تلقین انجام می گیرد چگونه توجیه می شود و در صورت دوم خواب انسان می تواند ناشی از این ثبت و ضبط خواطر باشد. شرمنده که مزاحم وقت شما هستم در صورتی که در آثار شما مطالبی ایراد شده ذکر بفرمایید تا مطالعه کنم. خداوند هر بیشتر به عمر شما برکت دهد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حافظه یکی از مراتب نفس ناطقه است. فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب‌های ده نکته و خویشتن پنهان و معرفت نفس و حشر نکات مهمّی خواهید یافت. موفق باشید

22006
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی: نظر جنابعالی در مورد این مطلب را بفرمایید: نفحات الانس جامی: از شیخ مؤیّد الدّین جَندی سؤال کردندکه: «خدمت شیخ صدر الـدّین در شـأن خـدمت مولـوی چـه مـی گفـت؟» گفت: «واللّه! روزی با خواص یاران مثل شمس الدّین ایکی و فخرالدّین عراقی و شرف الـدّین موصـلی و شـیخ سعید فرغانی و غيرهم نشسته بودند. سخن از سيرت و سریرت مولانا بيرون آمد. حضرت شیخ فرمود: اگر بایزیـد و جنید در این عهد بودندی، غاشیۀ این مرد مردانـه برگرفتنـدی و منـت بـر جـان خـود نهادنـدی. خوانسـالار فقـرمحمدی او است. ما به طفیل وی ذوق می کنیم.» همۀ اصحاب انصاف دادنـد و آفـرین کردنـد. بعـد از آن شـیخ مُوّید گفت: «من نیز از جملۀ نیازمندان آن سلطانم.» و این بیت را بخواند: َٔکْنــــــــــی وَلا أتَــــــــــرَدَّدُ ُٔلوُهَــــــــةِ صُــــــــورَةٌ هِــــــــــیَ أنــــــــــتَ ا لَــــــــوْکــــــــانَ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌ دانم مسأله‌ی شما در این موضوع از چه جهت است. زیرا که عارف سالک حقیقی جایگاه عارف سالک حقیقی را می‌شناسد و بدین لحاظ جناب صدرالدین قونوی متذکّر جایگاه مولانا می‌گردد و در محفلی در قونیه عکس این صحنه نیز اتفاق افتاد به آن معنا که جناب مولانا اکرامی تامّ از جناب صدرالدین نمود. بالاخره «المومن مرآة المومن». موفق باشید

22005
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز و گرامی: اینکه در آخر کتاب حقیقت نوری اهل بیت فرمودید: «اعمال و عبادات خود را از منظر استاد سلوکی خود یا از منظر امام زمان (عج) انجام دهید تا عبادات شما با کمالی که آنها در عبادات دارند به صحنه قلب شما بیاید.» معنی اینکه از منظر آنها انجام دهیم به صورت عملی چیست؟ یعنی هنگام انجام عمل چگونه باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» نکاتی در این مورد عرض شده است. موفق باشید

22004
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواستم از خدمتتان سوال کنم که آیا اثری دارید که در آن از آن جامعه و مردمی که مد نظر خداوند است که باید برای ظهور امام زمان (عج) آنگونه مردم و جامعه ای باشند صحبت شده باشد. لطف بفرمایید معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان دو کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را در راستایِ امر فوق دانست. موفق باشید

22002
متن پرسش
سلام استاد: در بحث صورت اعمال مثلا نماز، باید نماز ناشی از عقیده توحیدی که ماحصل آن نیت الهی است و با صورت متناسب و شرعی آن انجام شود در جمع عقیده و عمل جایگاه حضور قلب کجاست؟ آیا یکی از شروط جداگانه صورت گرفتن اعمال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با عقیده‌ی توحیدی در صحنه‌ی عبادت حاضر باشیم، در کنار عقل و تعقل، قلب هم در میان است زیرا عقیده آن حالتی است که باور انسان با قلب گره خورده است. موفق باشید

22001
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد: استاد گرامي، من خانم ... ساله اي هستم كه به دليل اينكه بخشي از تحصيلاتم را در خارج از ايران بوده ام، تا كنون ازدواجم دجار تاخير شده است. هم اكنون علي رغم دارا بودن خواستگاران فراوان، يكي از مشكلات عمده بنده اين است كه آقاياني كه مانند بنده داراي تحصيلات عاليه هستند و از نظر سطح هوشي و شرايط زندگي با هم تناسب داريم، وقتي متوجه مي شوند كه پوشش بنده چادر هست از ادامه ي اين روند سرباز مي زنند و هر بار به دليل اين موضوع ناكام مي مانم. از طرفي هم ازدواج با افرادي كه كفيت لازم را در آن ها نمي بينم برايم مطلوب نيست و به لحاظ دروني هيچ كششي به سمت آن ها احساس نمي كنم. اينقدر اين مسئله ي حجاب بنده در ناكامي ازدواج، تكرار شده كه به تازگي با خودم فكر مي كنم شايد اين اصرار من بر چادر، گرفتن مستحب و رها كردن واجب (ازدواج) باشد و شايد بايد در اين مورد انعطاف بيشتري از خود نشان بدهم، هرچند كه من اين حجاب را در جامعه و محيط كار با چنگ و دندان در طي سال ها حفظ نموده ام و برايم خوشايند نيست كه بر سر آن معامله كنم. نمي دانم چه كنم. حجاب و اعتقادات مذهبي من، مرا در ازدواج دچار مشكل كرده و دلم مي خواهد حضرت پروردگار نصرت فرمايند، ولي مسئله بنده هنوز بعد از مدت ها حل نشده. از راهنمايي شما سپاسگذارم. و من الله توفيق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید طرف‌های مقابل گمان کنند جنابعالی با نحوه‌ای از تحجر، چادر را پذیرفته‌اید و در جایی که عقلاً می‌شود در عین داشتن حجاب، چادر نداشت را شما نمی‌توانید فکر کنید؛ در حالی‌که وقتی چیزی مستحب شد، بدین معناست که خداوند رخصت آن را داده است که  انسان نسبت به عدم انجام آن فکر کند. طرف به آیت اللّه بهجت گفته بود 50 سال است نماز اول وقتم ترک نشده است، و ایشان فرموده بودند یعنی در حین این 50 سال، کاری مهم‌تر از نماز اول وقت برایت پیش نیامده است؟! موفق باشید

22000
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 21968 اگر بحث أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها مطرح باشد باید در همه زمینه ها باشد نمی توان در مورد قطع عضو این را مطرح کرد اما از طرفی قائل به شفای بیماران قطع نخاع سرطانی و ... بود پس یا به کل بحث شفای بیماران خرافه است و فقط باید با علم پزشکی امید به شفا داشت یا اگر شفا هست نمی توان مرزی برای آن قائل شد. به نظر می رسد که اصلا شفایی در کار نیست و موارد ادعایی به فرض کذب نبودن مواردی است که از نقاط مجهوله است و علم تبیین کاملی ندارد مثل سرطان که ممکن است در موارد نادری خود بخود بهبود یابد و به خاطر ضعف فعلی علم پزشکی به حساب معجزه می نهند هیهات که ساعت ساز هستی در آن مداخله ای بکند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفته‌ی شهید مطهری در کتاب ارزشمند «عدل الهی» نظام جهان، ذاتیِ جهان است. مثل آن‌که بین رفتن و رسیدن، رابطه‌ی ذاتی است و لذا اگر خداوند خواست رسیدنی را در نظام جهان ایجاد کند، رفتنی را محقق می‌کند. و در این رابطه است که می‌توان گفت اگر خداوند بخواهد عضوی را که از بین رفته است به‌وجود آورد، شرایط آن را که دوره‌ی جنینی است باید به‌وجود آورد. با این‌همه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود. موفق باشید

21999
متن پرسش
با سلام: با توجه به سوال 21970 امویان گر چه نتوانستند حضور تاریخی علی «علیه‌السلام» را در تاریخ دفن کنند لکن حکومت را که از حضرت گرفتند سوال من هم همینست دلیل بر اینکه نظام ولایت فقیه تا ظهور، حکومت ظاهری را در دست دارد چیست؟ آیا ممکن نیست حجابها بقدری گسترش یابد که شاهد اسقاط نظام باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به این موضوع فکر کنیم که نظام ولایت فقیه در این زمان جلوه‌ای از حکومت علی«علیه‌السلام» است به این نتیجه می‌رسیم که اگر هم نظام ولایت فقیه با انواع دسیسه‌ها در حجاب رود، دیگر از بین نمی‌رود و ما می‌توانیم همواره زندگی خود را نسبت به آن معنا کنیم هرچند آن موقعی که در حجاب رفته باشد، مضافاً آن‌که تجربه‌ی تاریخی هزارساله‌ی شیعه خبر از آن می‌دهد که تاریخ دیگری شروع شده است و آن‌چه رفتنی است فرهنگ مدرنیته می‌باشد. موفق باشید

21998
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. با توجه به فرمایشات رهبری در زمانهای محتلف متوجه شدم که ایشان کتاب رمان خیلی می خوانند و به آثار بسیاری از رمان نویسان معروف داخلی و خارجی، قدیم و جدید آشنایی دارند و حتی مثلا تاکید بر خواندن رمان بینوایان دارند سوالی که برای من ایجاد شده است. 1. آیا رمان خواندن باعث تقویت و سیطره قوه خیال نمی شود؟ 2. با چه دیدگاهی باید به سمت این کتابها رفت تا بهترین استفاده ها را کرد و چه وجهی از کتاب باید مد نظر باشد؟ 3. نظر جنابعالی در مورد خواندن این دست کتاب ها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رمان‌های مهم دنیا توسط اندیشمندان بزرگ نوشته شده و در متن آن‌ها متذکر روحِ زمانه‌ی خود شده‌اند و سخن‌های مهمی را با زبان شخصیت‌های رمان بیان کرده‌اند و لذا به نظر می‌رسد در این زمانه که مشکلات ما از مشکلات فرهنگ غربی جدا نیست، مطالعه‌ی رمان‌های اندیشمندان غرب مفید خواهد بود. البته فکر می‌کنم از آن مهم‌تر مطالعه‌ی روح و احوال شهدا و اسرای دفاع مقدس است که متذکر روح انقلاب است آن‌طور که آن‌ها را فرا گرفته بود و آینده‌ی ما را معنا می‌کند. موفق باشید   

21997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید استاد شاید سوالم پیش پا افتاده باشه ولی خب برایم حل نشده. موقع گفتن اذکار «استغفرالله ربی و اتوب الیه» و یا «العفو» در نماز شب، بنده برای اینکه هم تمرکز داشته باشم و هم آن حالت ندامت و خضوع و انکسار در وجودم ایجاد بشه گناهانم رو یکی یکی جلوی چشمم تصویر می کنم و اذکار را می گویم. از طرفی شما در چند جایی فرموده بودید توقف در گناهان گذشته درست نیست و وقتی گناهی انجام دادید و توبه کردید دیگه بخشیده شده و فکر کردن به آنها و دوباره تقاضای عفو و گذشت از آن گناهان یک نوع بی حرمتی به خداست. اما خب از طرفی هم اگر فقط اذکار را بگویم و به گناهان گذشته ام فکر نکنم فکرم به همه جا منحرف می شود. تکلیف چی است باید چکار کرد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب عفو و استغفار، وجوه مختلفی دارد در آن حدّ که حتی فرموده‌اند: «وجودک ذنب لایقاس به ذنب»؛ هستی تو گناهی است که هیچ گناهی به پایه‌اش نمی‌رسد. لذا بسیاری موارد، استغفار و طلب عفو در راستای آن است که خداوند حجابی که مانع بین ما و اوست را برطرف نماید که این از اصیل‌ترین نحوه‌ی استغفار است. موفق باشید

21996
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: 1. بسیاری از عرفای بزرگ قدیم و جدید تکیه ویژه ای بر روی چله گرفتن در راه سلوک برای رسیدن به خدا دارند در زمانه ما اگر کسی بخواهید چله بگیرد چه باید بکند دستورش چیست؟ 2. آیا خواندن هر روزه قسمت آخر دعای عرفه امام حسین علیه السلام با توجه به معارف عمیق عرفانی آن ذکر خاص است و برای ما انسانهای معمولی عوارض دارد یا این که می توان هر روز آن را به عنوان ذکر عام خواند؟ با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا. لطفا جواب در سایت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چله‌گرفتن چیز خاصی نیاز ندارد. 40 روز، روزه داری همراه با ذکر و خلوت و تدبّر در آیات الهی و سعی در دفعِ خطورات؛ إن‌شاءاللّه ابعاد فطری انسان را از باطن به ظهور می‌آورد 2- کار خوبی است و هیچ عوارضی در بر ندارد. موفق باشید

21994
متن پرسش
با سلام و تشکر: لطفا در مورد رابطه توحیدی و حقیقی با اعضای خانواده که در پاسخ به سوال 21976 فرمودید نوضیحی بفرمایید؟ و اینکه لطفا توضیحی در مورد مقام «شطح» که در پاسخ سوال 21963 فرمودید بدهید. بسیار ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در موقعیت سؤال و جواب نمی‌توان موضوعات را به صورت تعلیمی جواب داد. آری! شاید این جواب‌ها کمک کند که رفقای عزیز بتوانند مطالب را به صورت تعلیمی دنبال نمایند. موفق باشید

21993
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید این حدیث «يَا إِلَهِي! كَيْفَ أَزْهَدُ فِي الدُّنْيَا وَ أَرْغَبُ فِي الْآخِرَةِ؟ قَالَ: خُذْ مِنَ الدُّنْيَا خِفّاً مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ اللِّبَاسِ وَ لَا تَدَّخِرْ لِغَدٍ وَ دُمْ عَلَى ذِكْرِي» مخصوصا قسمت «لَا تَدَّخِرْ لِغَدٍ» با تهیه کردن نیازهایی مثل خانه و ماشین که نیازمند پس انداز کردن است چگونه جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به روایاتی که متذکر می‌شود انسان باید نیازهای اولیه‌ی زندگی خود را فراهم نماید، می‌توان گفت روایت ارزشمند فوق نظر به آن دارد که روحیه‌ی جمع مال برای آینده‌ی وَهمی را در ما بزداید. موفق باشید

21992
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در سوره ی فلق که خداوند می فرمایند «و من شر غاسق اذا وقب» آیا می توان این استقرار تاریکی را ظلمات آخر الزمان دانست که توسط «رب فلق» شکافته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! زیرا در آیه‌ی مذکور نظر به ظلماتی است که واقع شده است. موفق باشید

21991
متن پرسش
استاد عزیز: دلمون میخاد برای انقلاب کاری کنیم و وارد این جبهه شیم و از برکاتش استفاده کنیم ولی هنوز از خودمونم رد نشدیم، هنوز گیر گناهیم، هنوز گیر اخلاق بدیم، هنوز خونواده ی خودمونو نمی تونیم جمع کنیم، چه کنیم بتونیم از خودمون و این نفسه داغون که هر روز و هر روز در رذایل محکم و محکم تر میشه رد شیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخلاق خوش و صدق در عمل و تقویت ایثار و طولانی‌کردنِ عبادات، کارساز است. موفق باشید

21990
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جان: خیلی خیلی ارادت. روایتی که میگه توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناهه به نظر میرسه که اینطور نیست. چون آثار اون گناه هیچ وقت از لوح نفس پاک نمیشه مگر در برزخ و خطورات و تصاویر حاصل از اون گناه همیشه با ما هست. اگر توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناه بود. قائدتأ نمی بایست این خطورات و تصاویر هم در نفس موجود باشه. باید اینطور گفته می شد که انجام دادن یک گناه شما رو برای همیشه بدبخت میکنه و تکرارش بدبخت تر ولی توبه شما رو از یگانه شدن با اون گناه باز میداره. التماس دعا برای نجات همه ی جوونا از ظلمات آخر الزمان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات مذکور عزم انسان مورد نظر است که وقتی با توبه از گناهی به آن گناه پشت کرد، در بنیادِ جانش دیگر این انسان، آن انسان نیست و با پایداری بر توبه آن خطورات کم‌کم از بین می‌رود. موفق باشید

21989
متن پرسش
سلام عليكم: در بحث ارتباط با ملائکه برای پیشرفت امور راههای ارتباط با هر کدام با دیگری فرق دارد و یا اینکه مثل تمرکز روی یک مساله با انواع ملائکه مقرب می‌توان ارتباط داشت و حضورشان را حس کرد؟ آیا قانون خاصی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان مظاهر اسماء الهی‌اند و قرآن می‌فرماید: «و للّه الاسماء الحسنی فدعوه بها» یعنی باید از طریق اسماء الهی با حضرت پروردگار مرتبط شد و تقاضای پیشرفت داشت. مثل آن‌چه در دعای «جوشن کبیر» انجام می‌شود. موفق باشید

21988
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استاد عزیز من چند کتاب زیبای شما درباره ی ظهور مطالعه کردم. با توجه به سوال قبلی که در مورد فلسفه غیبت امام زمان (عج) از خدمتتان پرسیدم، چون در جواب سوالی فرموده بودید که ظهور اینگونه نیست که به تاخیر بیفتد پس می توان گفت که تعجیل در ظهور هم معنا ندارد؟ و دوم اینکه چون فرموده بودید که فلسفه غیبت امام زمان (عج) حضور در تمام تاریخ است پس اینگونه برداشت می شود که زمانی ظهور خواهند کرد که تاریخ به پایان خود رسیده باشد و علم به زمان قیامت و ظهور تنها نزد خداست، آیا می توان این را گفت که ما پایبندی واقعی و عمیق به انقلاب و دین و مذهبمان و همچنین بیزاری جستن از استکبار و دشمن را فقط برای وظیفه ای است که خداوند بر دوش ما در راستای عمل به دین و مذهب مان قرار داده و چون ریشه و علت قرآنی و الهی داره و به زمان ظهور و تعجیل و تاخیر امام زمان (عج) ربطی نداره؟و شاید ما نتوانیم بگیم که با زمینه سازی ظهور از نظر زمانی وصل به ظهور اصلی شویم؟ استاد خواهش می کنم جواب بدید حالا یا تو سایت یا ایمیل فقط بی جواب نذارید که خیلی روی جواب شما برای پیشبرد مطلب استفاده می کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأخیر در ظهور به جهت عدم آمادگی مردم است و تقاضای تعجیل در ظهور، در راستایِ اعلان آمادگی است 2- آری! می‌توان گفت ظهور، پایانِ تاریخ است ولی به معنای بلوغ تاریخ و به کمال‌رسیدن اهداف خلقت. در کتاب «بصیرت و انظار فرج» به نظر می‌آید دلایلی هست بر آن‌که باید بلوغ خاصی در تجربه‌ی تاریخی مردم پیش آید تا این آخرین ذخیره‌ی الهی، بی‌ثمر نماند. موفق باشید

21982
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام در کتاب آموزش حکمت اشراق از استاد یزدانپناه آمده که بعد از مکاشفه، تقریر و تحریر این معارف شهودی به سبب وجود موانع بسیار که لازمه سفرهای سلوکی شیخ اشراق بوده چندین ماه به طول انجامید. این موانع درونی بوده؟ یا چرا وقتی فهم کتابی داده می شود طول می کشد تا ظاهر شود؟ 2. آیا برای فراگیری منطق الطیر حتما استاد لازم است حتی بعد از مطالعه فلسفه و عرفان؟ 3. خواندن کتب مطارحات تلویحات و مقاومات و سایر کتب ایشان چقدر ضرورت دارد و با چه ترتیبی باید خوانده شوند؟ 4. امکان دارد چند شرح مناسب بر حکمت اشراق معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مکاشفات، اجمالِ معارف برای انسان ظهور می‌کند و برای تفصیل آن نیاز به سعه‌ای دارد که با عبور از کثرات پیش می‌آید 2- منطق‌الطیر ساحت دیگری از معرفت است ماوراء معرفتِ فلسفی. مباحث هانری کربن در این مورد کمک می‌کند. شرح آقای دکتر انشاءاللّه رحمتی را در مورد نگاه کربن در اینترنت جستجو کنید می‌تواند کمک کند 3- آن کتاب‌ها را در حدّ این‌که بتوانم نظر دهم، مطالعه‌ نکرده‌ام 4- اطلاع ندارم. مطالب آقای دکتر دینانی در این مورد مفید است ولی فکر می‌کنم با آثار جناب ملاصدرا و محی‌الدین بهتر بتوانید جلو بروید. موفق باشید

21981
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در فصل آخر آشتی با خدا یه جایی می فرمایید که این عقیده ها هستند که در دوران پیری برای ما می مانند و اطلاعاتمان فراموش میشه. آیا کسی هم که آلزایمر می گیرد و دیگه یادش میره نماز بخونه و درکی نسبت به نماز نداره هم میشه اینطور گفت در موردش که نمازش عقیده نشده براش یا ربطی نداره به این موضوع؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آلزایمر یک بیماری است که موارد جزئی مورد نیاز زندگی را از صحنه‌ی حافظه می‌برد. ولی در پیری انسان موارد جزئی زندگی را که چندان مورد نیاز نیست با نظر به امور کلی، از آن‌ها عبور می‌کند. و به همین جهت ملکات انسان در پیری از دست نمی‌رود همان‌طور که آن ملکات در قیامت برای او باقی است. موفق باشید

21976
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با عرض ادب و احترام در حوزه مباحث معرفت نفس سوالاتی داشتم: 1. عاداتی که فراتر از نیاز جسمانی انسان است و جنبه نفسانی و وهمی دارد مثل اعتیاد به مواد مخدر و سیگار، اعتیاد به خوردن و آشامیدن و پرخوری، اعتیاد به تماشای تلوزیون، اعتیاد به گوش دادن به موسیقی و ... هنگام مرگ چه بر سر انسان می آورد؟ (چون میل و نیاز باقی است ولی جواب داده نمی شود). چه مدت پس از مرگ طول می کشد تا این هوس ها از یاد انسان برود؟ 2. اینکه گفته می شود جنسیت و نسب امور اعتباری و مربوط به بدن مادی انسان است و در قرآن کریم نیز عبارت «لا انساب بینهم آمده» .آیا پس از مرگ، انسان فراموش می کند که خانواده و خویشانی داشته و دیگر آنها را نمی شناسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه هستید اگر انسان به‌کلی جهت توحیدی نداشته باشد و دنیا مقصد او شده باشد، که در برزخ و قیامت به جهت نیافتن آن‌چه بدان مشغول بود؛ دائم معذب است. ولی اگر در عین جهت توحیدی، تعلقاتی به دنیا داشت تا آن حدی که به خود آید، گرفتار عذاب‌های مربوطه است 2- نسبت‌های اعتباری از آن جهت که اعتباری است و مربوط به دنیا و بدن است، در قیامت بی‌معنا می‌شود. ولی اگر با خانواده رابطه‌ای توحیدی و حقیقی برقرار باشد، آن رابطه محفوظ می‌ماند. موفق باشید

21975
متن پرسش
با سلام: با توجه به این‌که با خروج آمریکا از تعهداتش نسبت به برجام تحلیل‌های متفاوتی هست و نیاز است که جنابعالی با نظر به معنای حضور تاریخی انقلاب اسلامی موضوع را روشن کنید، نظرتان در این رابطه چه می‌باشد؟ آیا این را یکی از امتیازات نظام اسلامی می‌دانید که دشمن استکباری نمی‌تواند نسبت به تعهداتش نسبت به این نظام پایبند باشد؟ یا این به جهت ضعف نظام است که دشمن، تعهدات خود را نسبت به نظام، به چیزی نمی‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت به موضوع بنگریم، این حرکت خبر از آن می‌دهد که حقیقتاً آن‌ها متوجه‌ی حضور تاریخی انقلاب اسلامی شده‌اند و معنای این حضور را که عبارت است از تقابل جدّی نظام اسلامی با استکبار، خوب درک می‌کنند. و لذا می‌بینند که در هر صورت این انقلاب اسلامی که دارد خود را در این تاریخ روز به روز معنا می‌کند و آن نحوه محدودیت‌ها، مانعِ حضور آن نشده است. می‌ماند که ما این موضوع را یعنی تقابل هرچه شدیدتر نظام استکبار با خود را چگونه تحلیل کنیم. ابتدا نظر جنابعالی را به آیه‌ی 22 سوره‌ی احزاب معطوف می‌کنم که می‌فرماید: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» مؤمنان وقتى احزاب را یعنی اتحاد جبهه‌ی کفر را در مقابل خود ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏ اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود. زیرا متوجه شدند حضرت حق می‌خواهد این تقابل به اوج خود برسد.
 باز در این رابطه به آیه‌ی 173 سوره‌ی آل‌عمران نظر کنید که می‌فرماید: «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» اين مؤمنین كسانى بودند که وقتی در جنگ احد مسلمانان به ظاهر شکست خوردند و تعداد زیادی از آن‌ها مجروح گشتند، با این‌که دشمن جبهه را رها کرده و رفته بود به آن‌ها خبر رسید که بناست دشمن دوباره حمله کند؛ پس خوب است که بترسید و کمی کوتاه بیایید - و آن‌ها برعکس، بنا به آیات قرآن: - اين سخن، بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست. و لذا با همان بدن‌های مجروح دشمن را تعقیب کردند و دشمن که با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شد، از ادامه‌ی جنگ منصرف گشت. و قرآن در ادامه می‌فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» پس آن‌ها به نعمت الهی از صحنه برگشتند و فضل الهی آن هم فضلی که بر آن هیچ‌گونه بدی و سختی نبود، به آن‌ها رسید.
همه‌ی این‌ها حکایت از آن دارد که اگر جبهه‌ی توحیدی در تاریخ به میان آید، خداوند شرایط هرچه تقابل و جداشدن آن جبهه را در مقابل نظام استکباری می‌گشاید و جریان اخیر یعنی کار ترامپ، حکایت جاری‌شدن آن سنت است تا انقلاب اسلامی معنای حضور تاریخی خود را هرچه بیشتر در عالم تثبیت کند. می‌ماند که ما این حرکت را وعده‌ی الهی برای پیروزی جبهه‌ی حق بدانیم.
راستی! اگر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» از قبل مشخص نکرده بودند که ما به آمریکا اعتماد نداریم، حال که این قضیه روشن شد، ما احساس شکست نمی‌کردیم؟! به آن معنا که به آمریکا اعتماد کرده باشیم و حال ایشان به اعتماد ما خیانت کرده باشد؟ و به همین جهت ما امروز در واقع با کاری که ترامپ کرد، احساس پیروزی می‌کنیم. پیروزی از آن جهت که مشخص شد ما از ابتدا این مسئله را پیش‌بینی می‌کردیم و در دامی که آن‌ها برای ما پهن کرده بودند تا با صد امید با آن‌ها به مذاکره بنشینیم و سپس آن‌ها زیر میز بزنند؛ نیفتادیم. و آیا این همان معنای سخن حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که روح این تاریخ را به خود برگرداند، نیست که فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به شما آسیبی نرسد» آسیبی بزرگ‌تر از آن می‌توان تصور کنیم که ملتی به آمریکا امید ببندد و آن به اعتماد آن‌ها خیانت کند؟! ولایت فقیه ما را از چنان عرصه‌ی شکستی نجات داد. موفق باشید
 

 

21974
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و رحمت خدا بر شما باد استاد گرامی من جواب سوال ۲۱۹۵۷ را نیافتم به ایمیل هم جواب نیامده من خیلی احتیاج به جواب این دارم لطفا کمی هم بیشتر توضیح بدید خدا از شما راضی باشد. شاید سایت مشکلی دارد که به ایمیل نمی تونه بفرسته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت به طور طبیعی برای ایمیل کاربران جواب‌های شخصی را می‌فرستد و آن‌ها نیز دریافت می‌کنند مشکل مربوط به ایمیل خودتان است. این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که جناب حافظ می‌فرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» و منظور عارف شیرازی آن است که در ابتدا، شوقی موهبی به سراغ انسان می‌آید تا افق را بگشاید ولی سپس می‌رود تا ما با سیر و سلوک خود به مرور آن را کسب کنیم و از آنِ خود نماییم. لذا باید سعی شود با کسب معارف حقه و رعایت احکام شریعت الهی، خود را جهت اُنس با انوار الهی بپرورانیم. پیشنهاد بنده آن است که به شرح غزل شماره 1 حافظ که بر روی سایت هست، نظری بیندازید و از مباحث «معرفت نفس» نیز غفلت نشود. موفق باشید

21972
متن پرسش
سلام: وقتی شما می شنوید یا متوجه می شوید کسی بد شما را می خواهد یا علیه شما دسیسه ای می کند و در حالی که شما دسترسی به چیزی دارید که می توانید شرش را رفع کنید و یا این که مقابله به مثل یا بیشتر برایش مشکل درست کنید کدام گزینه را انجام خواهید داد؟ آیا جواب طبیعی و بزرگوارانه این نیست که بگویید شرش را رفع می کنم و ممکن است هم بگویید خدا هم من و هم ایشان را هدایت کند. بر اساس فرض صحت چنین سوال و جوابی، این عبارت دعای کمیل: «اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ» چرا در اینجا حضرت امیرالمومنین علیه السلام با دسترسیشان به اسم جامع الله از داشته ی شان چنین استفاده ای می کنند؟ البته شاید در بخشی از جوابتان چنین مضمونی باشد که ایشان چون خیر مطلق هستند کسی که سوء ایشان را می خواهد یا مورد دسیسه ای می کند طیبی در وجودش نیست که رحمتی از اسم جامع الله شاملش شود یا مصداق رحمت برای فرد کاملا خبیث همین خواسته حضرت علیه السلام است. در این صورت اولا این دعایی است که حضرتشان به کمیل یاد داده بودند دعای مخصوص معصومین نبوده است آیا کمیل هم به مقام جامع اسم الله رسیده بود؟ ثانیا، در این صورت، برای امثال بنده تکلیف خواندن این فراز دعا جه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اشارات تاریخی که آن فراز از دعا بدان نظر دارد، توجه کنیم که حضرت به جناب کمیل یاد داداه‌اند که از خدا بخواهند آن شخص و شخصیتی که مانع رسالت تاریخیِ او می‌شود و یا نقشه‌ها و مکرهایی را شکل می‌دهد که مانع به‌ثمررسیدنِ اهداف الهی اوست را از میان بردارد. مثل همان نحوه نیایشی که رزمندگان ما در شب‌های حمله از طریق دعای کمیل از حضرت معبود تقاضا می‌کردند. موفق باشید

نمایش چاپی