بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22068
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: طاعات و عبادات شما مورد قبول در گاه حضرت حق، ما را از دعای خیرتان محروم نفرمائید جناب استاد: 1. رهبر معظم انقلاب چندی پیش فرمودند هیچ کس به خاطر عقیده اش مورد تعقیب قرار نمی گیرد، بی تردید منظور عقیده ای است که ابراز نمی شود که نیست، بلکه منظور عقیده ای است که بیان می شود، ولی جناب استاد آنچه ما در جامعه مشاهده می کنیم اینطور نیست و اشخاص زیادی هستند که به خاطر ابراز عقیده به اطلاعات فرا خوانده شده اند. فرض کنید در مسجدی در گوشه ای از شهر بیست سی نفر دور هم جمع شوند و استادی نظریه حکومت اسلامی و ولایت فقیه را با دلایل قرآنی و عقلی رد کند تردید نکنید به جلسه سوم چهارم نمی رسد که آن استاد سر از اطلاعات سپاه سر در خواهد آورد. نمونه های عینی آن در کشور براحتی قابل مشاهده است حال رهبری بر چه اساسی چنین سخنی را می فرمایند؟ 2. رهبری اخیرا فرمودند بعضی از معاریف کشور می گفتند سر مسئله هسته ای با آمریکا کنار بیائیم تا از مشکل سازی آمریکا رها شویم خدا از سر تقصیراتشان بگذرند آیا منظور و مصداق اتم آن هاشمی بود؟ 3. اگر سوال 2 آری است آیا آقای جوادی متنبه می شوند تا دیگر نفرمایند هاشمی چون کوهی بود که نلغزید و جامعه را هم نلغزاند تا این نقص بزرگ اندیشه ای در تاریخ بر دامان ایشان ننشیند و فلسفه و عرفان ایشان از اتهام بی بصیرتی و عدم درک حقایق روز جامعه نجات یابد و بچه های حزب الله و انقلابی محبت از دست رفته ایشان را اندکی دو باره به گوشه دل راه دهند؟ براستی استاد، آقای جوادی با این مطلق گویی ها، بسیاری از سخنان بزرگان که می فرمایند فلسفه و عرفان و فیلسوف و عارف حقایق اجتماع و شخصیت ها را با نور خدا می نگرد و انحرافات و اشتباهات را مثل روز روشن می بیند را به چالش جدی کشید. لطفا جواب سوالات موردی داده شود و در سایت گذاشته شود. خدا به شما جزای خیر بدهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست در این مورد فکر کنید که بین اظهار نظر آزاد با تشویش افکار عمومی باید فرق گذاشت. گاهی بحث آزادی عقیده به این صورت است که مثلاً بنده یا جنابعالی اعتقاد به ولایت فقیه نداشته باشیم. ولی یک وقت تحت عنوان آزادی عقیده، افکار را در مسیر نفی اعتقاد به ولایت فقیه تحریک می‌کنیم 2- بنده هم با شنیدن سخن مقام معظم رهبری، ذهنم رفت بر روی آقای هاشمی، ولی اولاً: نمی‌توان این برداشت را برای همه تکلیف کرد که باید همه این‌طور فکر کنند ثانیاً: چرا ما در مورد آیت اللّه جوادی این رویکرد را نداشته باشیم که از شخصیت علمی ایشان استفاده کنیم و جامعه را از کسی که می‌تواند معارف خوبی را در اختیار مردم بگذارد؛ محروم نماییم؟ موفق باشید

22067
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: در سوال 22053 مورد سوال و ابهام روی زنده کردن بدن مردگان است نه شخصیت آنها. چرا حضرت حق توجه را در مورد سوال حضرت ابراهیم (ع) یا داستان حضرت عزیر (ع) به بعد روحانی قضیه و رودرویی با بدن اخروی نینداخته اند یا در آیه 79 سوره یس در مورد آنهایی که سوال در مورد زنده شدن استخوان های پوسیده دارد به زنده شدن همین استخوانها اشاره می کند در صورتی با برهان متوجه شدیم که بدن اخروی این بدن مادی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن کتاب فلسفی نیست و نمی‌خواهد انسان‌ها را در حدّ مفاهیم علمی هدایت کند؛ نمی‌توان چنین انتظاری که جنابعالی دارید را از قرآن داشت. موفق باشید

22063
متن پرسش
سلام استاد: چطور میشه با اسماء خدا ارتباط برقرار کرد؟ مثلا اگر کسی بخواد با اسم علیم خداوند ارتباط برقرار کنه باید درس زیاد بخونه؟ اصلا چطور میشه با خوندن درس منظورم درس های فلسفی و... نیست به کمال رسید یا با اسم علیم خداوند ارتباط برقرار کرد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند اسماء را به حقیقت انسانیت تعلیم کرده. بنابراین نمی‌توان گفت که انسان در فطرت خود از آن اسماء غافل است. کافی است با توجه به معنای آن اسماء، حضرت حق را بخواند مثل دعای سحر. موفق باشید

22062
متن پرسش
سلام: عضویت دکتر سید حسین نصر در فرقه مریمیه چقدر مستند است؟ آیا این فرقه یک فرقه انحرافی است؟ در کتاب آقای شهبازی به عضویت آقای دکتر اعوانی در این فرقه هم اشاره شده است. با توجه به مشکوک بودن سیر اتفاقات در زندگی دکتر نصر و البته چنین شواهدی ایشان چقدر قابل استفاده اند؟ بنده قبلا کتاب های ایشان را با دقت خاصی دنبال می کردم، مخصوصا مباحث غرب شناسی ایشان را اما اخیرا با مطالعه کتاب مریمیه از آقای شهبازی دچار شک و تردید های جدی درباره ایشان شده ام. استاد لطفا راهنمایی بفرمایید. طاعاتتون قبول. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان آن‌چه تحت عنوان فرقه‌ی مریمیه گفته‌اند هستم. ولی در هر حال نمی‌توان از آثار فکری و قلمیِ دکتر نصر و فریتیوف شوان در ارتقای تفکری که بشر امروز نیاز دارد چشم‌پوشی کرد. سوابق جریان حکمت «خالده» نشان می‌دهد انسان‌هایی بوده‌اند که نسبت به حقیقت، حساسیت نشان داده‌اند. موفق باشید

22060
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. نظر جنابعالی در مورد کار کردن (کارگری) برای کسی که بیکار است و نیاز به کار داره در ماه مبارک رمضان چیست؟ آیا او از برکات ماه رمضان کم نصیب و بهره نمی گردد؟ (البته قبول دارم همان کار هم عبادت است ولی استاد بالاخره این رو قبول کنید عموما محیط کار محیط اصلا خوبی نیست با کلی دروغ و غیبت و.... تازه خیلی آدم هنر کنه روزه اش را بتونه با سختی بگیره نه خبری از قرآن خواندن و تدبر و نه کسب معارف به آن صورت را دارد٬ اینقدر تایم کاری زیاد و خسته کننده است که دیگر وقت و حوصله هیچ کاری را پیدا نمیکنه و از طرفی نمی‌تونه کار را هم از دست بده چون {در این} اوضاع اصلا کار نیست و مجبور به انجام هر کاریه و به پولش نیاز داره، در کل محیط کار انسان را از معنویت این ماه دور می کند و آن نتایجی را که انسان در خلوت و با انس این ماه می تواند بیگیرد را دیگر نمی‌تواند بگیرد و آن استفاده ای که از شب های قدر را که باید ببرد نمی برد‌ و.... ۲. چه توصیه ای برای کسانی که مجبور به کار کردن خصوصا کارگری کردن هستند دارید تا از این ماه استفاده کامل را ببرند و کم نصیب نباشند؟ ۳. آیا باید این یک ماه کار را تعطیل یا کم کرد و به عبادت و بندگی بهتر پرداخت یا در دل همان کار آن معنویتی که در خلوت می توان بدست آورد را کسب کرد؟ لطفاً کمی راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرموده‌اند کسب روزی حلال، جهاد در راه خداوند است و مگر در ماه مبارک رمضان هر کار خوبی چندین برابر برکت ندارد. مطمئن باشید با همین روحیه‌ی کسب روزی حلال آن وقتی که به خانه می‌آیید و در خواب عمیق خود فرصت هیچ‌گونه شب‌زنده‌داری ندارید، ملائکة اللّه آن خواب را برای شما بهترین عبادات می‌نویسند. موفق باشید

22056
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما. در پاسخ به سوال ۲۲۰۴۷ در مورد مرحوم آیت الله سید محمدحسین طهرانی (ره) مطلبی نوشتید که شبهه جسارت به آن مقام شریف را دارد. هر چند در پرسش‌های پیشین رعایت ادب و احترام آن وجود نازنین شده بود اما احتمالا برخی رفتارهای فرزند کوچک ایشان (آقای سید محمد محسن) شما را بر آن داشت تا از لفظ «فرقه بازی» استفاده کنید والا آن مرحوم اگر می‌خواست فرقه بازی راه بیندازد بسیار می‌توانست در آن زمینه گروه و دسته شکل دهد. اما جسارتا چند نکته را از جایگاه یک دانشجو خدمت شما یادآوری می‌کنم. ۱. نقل قول مشهوری از پسر ارشد و همچنین داماد ارشد مرحوم شهید مطهری مطرح شده است (و بنده ندیدم این نقل توسط هیچ یک از فرزندان دیگر یا وابستگان آن شهید والامقام تکذیب شود) که آن شهید بنا بر رویای صادقه‌ای به دستور پیامبر اکرم (ص) و سید الشهدا (ع) در سال‌های آخر عمر و با هدایت مرحوم علامه طباطبائی (ره)، در کسب مقامات معنوی از مرحوم آیت الله طهرانی راهنمایی می‌گرفتند. عزیزان برای جزئیات ماجرا می‌توانند با جستجویی نقل قول‌ها را بخوانند. حال یا ما باید ناقلان آن ماجرا را دروغگو بدانیم یا اگر بپذیریم ماجرا واقعیت داشته و مرحوم شهید مطهری با وجود کبر سن و اعلمیت در علوم فلسفی نسبت به مرحوم آیت الله طهرانی و همچنین با وجود حاضر بودن مرحوم علامه طباطبائی (ره)، زانوی شاگردی نزد آن مرحوم زدند. حقیقتا برای اهل تحقیق این سوال در مواجهه با آن واقعه مطرح می‌شود که چرا باید خداوند متعال آن شهید والامقام را با آن درجه فهم و درک فلسفی و فقهی برای کسب فیوضات معنوی به در خانه آیت الله طهرانی بفرستد؟ و نکته عجیب‌تر ماجرا این است که طبق این نقل، شهید مطهری از استادشان (یعنی مرحوم علامه طباطبایی) سوال می‌کنند و با راهنمایی آن بزرگوار آن شهید به شاگردی معنوی مرحوم طهرانی می‌رود. برای اهل اندیشه همین ماجرا دارای درس‌های عمیقی است در مقام و مرتبه معنوی و جایگاه عرفانی مرحوم طهرانی و علم به این جایگاه نزد استادشان یعنی علامه طباطبائی. ۲. الفاظی که مقام معظم رهبری در مورد مرحوم طهرانی به کار بردند اتفاقا بسیار دقیق بیان کننده مراتب عرفانی آن بزرگوار است. البته شما و دیگران حق دارند در اموری از این دست با مقام رهبری موافق نباشند و نظر دیگری داشته باشند، اما سیره رهبری این است که در پیام‌های کتبی خود به شدت در به کار بردن الفاظ دقت دارند و اهل مبالغه نمی‌باشند. اینکه در مورد آن مرحوم آن الفاظ را به کار بردند و در مورد دیگران یا أصلا به کار نبردند یا موارد بسیار نادری بوده نشان از اعتقاد ایشان به جایگاه استثنائی و بسیار خاص مرحوم آیت الله طهرانی دارد. بر خلاف جنابعالی که به هر دلیل آن مرحوم را مانند دیگران برشمردید. ۳. این نقل مشهور از مرحوم آیت الله بهجت (ره) که افراد را تشویق به تبعیت از علم خودشان کردند و ظاهرا بر خلاف سیره استادشان (مرحوم آیت الله سید علی قاضی) شاگرد پروری نداشتند باعث شده برخی به اشتباه فکر کنند ایشان بالکل با روش استاد-شاگردی در مسائل سلوکی مخالف بودند. اما حقیقت امر آن است که آن بزرگوار این صحبت‌شان برای عموم بوده است و برای جلوگیری از راه افتادن شیادی در بازار سیر و سلوک. والا برای اهل تحقیق و کسانی که از نزدیک با ایشان ارتباط داشتند ایشان اتفاقا شاگردان سلوکی داشتند، به ایشان دستورات چله نشینی و ذکر هم می‌دادند و ارتباط شاگرد-استادی بین آن بزرگوار و خواصی از شاگردان (که ایشان در آنها صلاحیت ورود در این مسائل را می‌دیدند) وجود داشته است. بنده به نقل از دو بزرگوار از اساتید حوزه و دانشگاه و متخصصین این أمور و کسانی که از نزدیک با آن مرحوم و سیره ایشان اطلاع دارند این برداشت را دارم. ۴. متعجبم از جنابعالی که کتاب منتشر می‌کنید، سخنرانی می‌کنید، راهکار ارائه می‌دهید، اما در مسائل سلوکی به ظاهر این کلام مرحوم بهجت که «استاد شما علم شماست» اتکا کرده و نیاز به استاد سلوکی را علی الظاهر انکار می‌کنید. بله، در این أمور متاسفانه آنقدر کلاش و دغل باز زیاد است که أمثال مرحوم بهجت را وادار به اظهار آن دست عبارات کردند اما نه عقلا و نه بنا به سنت بزرگان رسیدن به مقامات معنوی بدون دستگیری استادی کامل ممکن نمی‌باشد (مگر در موارد نادر که النادر کالعدم). ۵. پسندیده‌تر بود شما نیز یا به سیره اهل احتیاط در اظهار نظر در مورد امثال آیت الله طهرانی سکوت می‌کردید یا اظهار ندانستن. نه اینکه صحبتی کنید که متاسفانه شائبه توهین دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید بحث در شخصیت علمی و سلوکی آیت اللّه حسینی طهرانی نیست. بحث در این است که عده‌ای می‌خواهند ایشان را تافته‌ای جدابافته نسبت به دیگر علماء قلمداد کنند و به انواع خواب‌ها هم متوسل می‌شوند. با این‌که این‌همه در روایات ما تأکید شده است که خواب، حجت نیست. و این نحوه برجسته‌کردنِ آیت اللّه حسینی موجب محروم‌شدن اهل دل از سایر علماء باللّه است به‌خصوص که تاریخ ما تاریخِ نظر به حقیقتی است که از طریق انقلاب اسلامی و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ظهور کرده است. به طوری‌که در این مکتب، حججی‌ها به میدان آمده‌اند که مورد حسرت و غبطه‌ی هزاران شب‌زنده‌دارِ اهل سلوک است. زیرا راه را در این زمانه درست پیدا کرده است و رهِ صدساله را یک‌شبه طی نموده. به آوینی‌ها بنگرید که چگونه در مکتب امام پروریده شده‌اند.

کسی با جنابعالی سخن می‌گوید که می‌تواند ادعا کند روی هم رفته همه‌ی آثار آیت اللّه طهرانی را مطالعه کرده و از بعضی از آن‌ها بهره‌مند شده. ولی با توجه به آن‌که علماء باللّه در ذیل اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آن‌چه می‌نویسند و یا می‌گویند آثار إشراق و یافتی است که به آن‌ها می‌شود؛ بنده در مقایسه با سایر علماء باللّه ایشان را چیزی بالاتر از آن‌ها نیافتم و این بدین معنا نیست که شخصیت علمی و سلوکی ایشان را نفی نمایم. بلکه برعکس، بنده همواره رفقا را به مطالعه‌ی آثار ایشان توصیه می‌کنم. ولی باز تأکید می‌کنم به هیچ‌وجه این راه را درست نمی‌‌دانم که ایشان تافته‌ای جدابافته قلمداد شوند که در آن صورت رجوع طالبان راه حقیقت را به سوی سایر علماء باللّه به‌خصوص آثار حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که حقیقتاً قابل مقایسه با بسیاری از علماء نیست؛ مسدود کرده‌ایم. موفق باشید

22054
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: حضرت استاد معنای ولایت مطلقه فقیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که ولیّ فقیه واسطه و حامل ولایت خدا و رسول خدا است؛ عملاً ولایت او مطلق است یعنی همه‌ی آن‌چه که پیامبر خدا إعمال می‌کنند، ولیّ فقیه که حامل ولایت آن حضرت است دارای آن حیطه و احاطه هست زیرا او حرف خود را نمی زند. موفق باشید

22053
متن پرسش
بسمه تعالی. با عرض سلام: 1. چرا حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد قیامت سوال خود را طوری مطرح می کنند که انگار قرار است همین مردگان زنده شوند؟ «کیف تحی الموتی» یعنی معرفت حضرت ابراهیم از نحوه معاد صحیح نبوده است؟ 2. و چرا جواب قرآن هم درباره زنده کردن همین مردگان در رابطه با زنده کردن پرندگان می باشد. و سوال دیگر در این است که چرا قرآن در مورد معاد صریحا نمی گوید که قصه معاد از جنس زنده شدن این مردگان نیست؟ با تشکر از شما التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از حضرت پروردگار چگونگی، آری! چگونگیِ احیای مردگان را خواستند و حضرت حق هم توان چگونه‌زنده‌کردن را به حضرت دادند 2- مگر قصه‌ی معاد، زنده‌کردنِ همین مردگان نیست که خدا گفته است؟! موفق باشید

22047
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: حضرت عالی علامه آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی (قدس سره) را یک دانشمند اسلامی معرفی کرده اید. بحث سراین الفاظ نیست فقط میخوام بدونم فهم مبارک شما در شناخت علامه چگونه است و چرا ایشون را منحصر در دانشمند بودن کرده اید!؟ در صورتی که برای اهل عرفان صاحب نظر همچون جناب عالی، مقام عرفانی ایشان روشن است! کما اینکه آیت الله خامنه ای رهبری معظم در نوشته خودشون بعد ارتحال علامه می فرمایند: «ایشان (علامه طهرانی) از جمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجسته علمی را با درجات والای معنویت و سلوک تواما دارا بودند و در کنار فقاهت فنی و اجتهادی به فقه الله اکبر نیز که از مقوله شهود و محصول تجربه حسی و مجاهدت معنوی است نایل گشته بودند...» و خود رهبری به عرفان آقای حداد و علامه طهرانی (قدس سرهما) عنایت داشته اند کما اینکه کتاب روح مجرد را فرمودند من هفت بار خوانده ام. و همچنین رهبر فقید انقلاب سید روح الله خمینی قدس سره در مورد ایشان می فرمایند: تمام افرادی که می بایست وارد نهضت و قیام مقدس شوند چه عالم و چه عامی می بایست از طریق ایشان (علامه طهرانی) وارد شوند و مورد سنجش ایشان قرار گیرند.» و تعبیرات بلند حضرات علما درباره ایشان (سید جمال گلپایگانی - آیت الله انصاری همدانی - علامه طباطبایی - آیت الله شیخ صدرالدین شیرازی و ... (رحمه الله علیهم)) حال بفرمایید تعبیر دانشمند اسلامی مطلقا از جنابعالی نسبت به حضرت علامه حاکی از چه مطلبی است؟ التماس دعا دارم از استاد عزیز.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نظر مقام معظم رهبری در مورد ایشان، نظرِ صائبی است. ولی آن‌چه از امام در مورد ایشان گفته‌اند قابل اعتماد نیست. چرا بنا داشته باشیم آیت اللّه حسینی طهرانی را نسبت به سایرعلماء دین، تافته‌ای جدابافته بدانیم در حالی‌که بنده از آثار ایشان استفاده کرده‌ام و از آثار سایرین هم استفاده کرده‌ام و همان‌طور که عرض شد ایشان را یکی از دانشمند مفید جهان اسلام می‌دانم و نه بیش از این. دوران این نوع عرفان‌بازی‌ها و استادِ سلوکی این‌چنین‌داشتن گذشته است. به سخن آیت اللّه بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو استاد توست». و امروز در آینه‌ی انقلاب اسلامی، سالکان راستین حججی‌ها هستند که باید آموزه‌هایی که ما را در این راه وارد می‌کند را دنبال کنیم، و آن خط حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است آن‌هم به روشی که ایشان راه را به سوی ما و شهداء گشودند، نه آن فرقه‌بازی‌ها که متأسفانه عده‌ای امروز گرفتار آن‌ هستند. موفق باشید

22044
متن پرسش
با سلام محضر جنابعالی و آرزوی قبولی طاعات: جناب استاد من خیلی ناراحتم....به خیال خام خودم در ماه رجب و شعبان دست و پا شکسته مراقبت انجام دادم ولی دقیقا شب آخر ماه شعبان نفسم مرا به دوران جاهلیتم سوق داد و فریب خوردم و نه تنها نشاط معنوی ام رفت بلکه به شدت در حجاب رفتم و قلبم سیاه شد و با حال بسیار بدی وارد ماه رمضان شده ام. اصلا حوصله خودم را که ندارم هیچ، از زن و بچه و مادر و پدر و برادر و خواهر هم فراری هستم. خیلی پشیمانم ولی نمی دانم چه کنم. بارها شده که پس از مدتها تلاش و مراقبه اندک نشاط و نوری که به دست آورده ام را به خاطر همین گناه از دست داده ام و حالا شدیدا افسرده و نا امیدم. با اینکه موقع گناه کردن به خودم می گفتم خدا می بخشد و توبه می کنم اما الان شرم دارم که دوباره عبادت کنم. با دلسردی و یاس فقط واجبات را دنبال می کنم و با خود می گویم چه فایده دوباره چندین روز و ماه تلاش می کنی اما باز هم توبه می شکنی و همه اش از دستت می رود!! لطفا برایم دعا کنید و راه نجاتی جلوی پای من بگذارید. خدا بر درجات معنوی شما بیفزاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار شیطان همین است که بگذارد سرِ بزنگاه‌ها ما را از ادامه‌ی کار مأیوس کند. لذا به جای این‌که مأیوس شوید در این موارد تجربه پیدا می‌کنید تا در آینده راه‌های ورود شیطان را بشناسید و از آن عبور کنید. به هیچ‌وجه جایِ مأیوس‌شدن نیست. موفق باشید

22042
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده به توفیق الهی اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و با نوع تفکر شما مانوس گشته ام از تاکیدات شما بر فلسفه صدرا و همچنیت توصیه های رهبر انقلاب و امام راحل بر فلسفه صدرا شیفته فلسفه صدرا گشته ام. رهبر انقلاب نیز بارها توصیفه فرموده اند که فلسفه صدرایی در مدارس تدریس شود از آنجا که بنده دبیر هستم و در جمع دوستان و شاگردان هم رای بار ها از نکات شیرین و لطاءف فلسفه صدرا که بیان فرمودید نقل کرده ام آنها نیز مجذوب این مباحث شده و به کرات از من تقاضای تدریس فلسفه صدرا نموده اند. با توجه به دور افتاده بودن و نبود اساتید فلسفه صدرایی در شهر ما از شما استاد محترم تقاضا دارم سیر مطالعاتی و یا فایل های صوتی مشخص فرمایید تا به صورت مقدماتی نیز که شده با فلسفه صدرایی آشنا گردم تا ان شاءلله به دستور مقام معظم رهبری نیز در حد توان خود جامه عمل بپوشانم. ضمنا بنده در مقطع کارشناسی الکترونیک و در مقطع ارشد الهیات خوانده ام. لطفا مفصل پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید که اگر به ترتیب از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و بحث کتاب «معاد» کار را جلو ببرید، با روح حکمت متعالیه آشنایشان کرده‌اید و سپس کتاب «عرشیه» را با شرحی که آقای دکتر امامی‌جمعه داده‌اند به میان آورید. موفق باشید

22041
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت عالی در کتاب «آنگاه که که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» با نقل شعری از امام (ره )، آیه امانت را چنین تفسیر کرده اید که این ظلوم و جهول بوده حمل بر مدح انسان توسط خدا شده است. همچنانی که خود شما هم صریحا ذکر کرده اید. حالا سوال: آیا می توان گفت که نظر قطعی امام (ره) نسبت به تفسیر این آیه چنین است یا خیر صرفا امام (ره) یک تفسیر ذوقی از آیه بیان کرده اند؟ آیا از شعر می توان نظر ایشان را فهمید یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید واقعاً آیه‌ی مذکور می‌خواهد انسان را مدح کند زیرا حمل امانت الهی یک کمال است و نه یک عصیان. موفق باشید

22040
متن پرسش
با سلام: در شرح علامه حسن زاده از شرح قیصری، برای توضیح مراتب حقیقت بر اساس شروطش آمده که حیوان از نظر طبیعتش جزئی است از برای افرادش که حمل بر افرادش نمی شود (که احتمالا باید به شرط لا باشد) و به اعتبار اطلاقش لا به شرط شی ء است که جنس است و محمول بر افرادش است و به اعتبار عروضش بر فصول انواع که در تحتش اند عرض عام است (و احتمالا به شرط شی ء است) همین را در مراتب وجود پیاده کرده و مرتبه ی احدیت را مرتبه ی لا به شرط و واحدیت را به شرط شیء و و هویت ساریه در موجودات را که همان صادر نخستین است لا به شرط نامید. 1. آیا مفهوم حیوان صرفا از نظر طبیعتش به شرط لا ست؟ 2. با توجه به رساله ی توحیدی علامه طباطبایی و رساله ی مصباح الهدایه امام، تصورم بر این بود که ذات را در مرتبه ی ذات لا به شرط باید بدانم و احدیت و واحدیت با آنچه در اینجا بیان می شد یکسان بود اما جناب قیصری مرتبه ی لا به شرط را صادر نخستین معرفی می کند. 3. و باز من صادر نخستین را مرتبه ی احدیت می دانستم که آن را به نفس رحمانی و وجود منبسط و هیولای کل تعبیر می کردم اما ظاهرا مراتب بر اساس نظر جناب قیصری متفاوت است. 4. در رساله ی امام از برای فیض اقدس مرتبه ای جدا از احدیت قائل شده یا برداشت من اینگونه است در حالی که در شرح قیصری مقام احدیت و فیض اقدس یکی است. 5) اگر نظر امام را درست متوجه شده باشم که گویی دو مرتبه است احدیت و فیض اقدس، چرا آنها را از هم جدا کرده اند؟ اگر بخواهیم بر این روش رویم که بین هر مرتبه بی نهایت مرتبه می توان متصور شد ممنون از صرف وقت برای سئوالها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب قیصری به بالاتر از احدیت قائل نیست و همه‌ی تفاوت‌هایی که می‌فرمایید با بقیه مثل امثال امام دارد؛ در همین نکته است 2- حضرت امام برای فیض اقدس ظاهراً یک نحوه تعیّن قائل‌اند و به همین جهت با مقام احدیت قابل تطبیق نمی‌باشد. آن‌چه باید توجه داشت آن است که این اصطلاحات را باید با نظر به فضای متن متوجه شد. زیرا گاهی بحث احدیت در میان است، در حالی‌که نظر به «واحدیت» دارد و یا گاهی واژه‌ی «اللّه» به‌کار می‌رود ولی نظر به مقام جامعیت اسماء در میان نیست، بلکه مقام «احدیت» در میان است. موفق باشید

22036
متن پرسش
با سلام: سؤالی در مورد مثنوی دارم. در دفتر سوم از حکایت دیدن خواجه غلام خود را سپید و نشناختن او به بیت «چون توان با شیعه گفتن از عمر / کی توان بربط زدن در پیش کر» رسیدم و با پدر که در حدود 20 سال در جلسات تفسیر شنبه شب‌های استاد شرکت می کنند نشون دادم و پدرم بخاطر ارادت شدیدی که نسبت به مولانا دارند گفتند منظور مولانا این هست که نمی شود با عمر نشست و از فضایل شیعه گفت و هر چه من خواستم بگویم برعکس این مورد استنباط می کنم متأسفانه عصبانی شدند و اجازه صحبت ندادند و گفتند از جناب طاهرزاده می‌پرسند اما سوال من پرسیده نشد و با توجه به فضای غیر صمیمانه که در خانه جاری هست من نمی توانم سوال خودم را پی گیری کنم. خواهش می‌کنم این بیت را برای من توضیح دهند که با توجه به سه شعر دیگر در مناقب سه خلیفه و یا نسبت دادن حکایت نابینا که مربوط به حضرت فاطمه هست به عایشه، من بسیار متعجب شده‌ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که مولوی در بستر اهل سنت سخن می‌گوید و بدین لحاظ می‌توان گفت که تقیه می‌کند. آیت اللّه حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» دلایلی بر تشیع ایشان می‌آورد 2- در مورد خلفا، مولوی مثل ما فکر نمی‌کند ولی در مورد علی «علیه‌السلام» تعبیراتی دارد که بسیار متعالی است مثل آن‌جایی که می‌گوید: «ای علی که جمله عقل و دیده‌ای / شمّه‌ای بنما از آن‌چه دیده‌ای»  3- بعضی موارد مولوی واژه‌ی شیعه را برای عده‌ای که نسبت به اهل سنت تعصب‌های تندی دارند، به‌کار می‌برد ولی ارادت او به اهل‌البیت «علیهم‌السلام» کاملاً مشهود است.

 مولوى در مورد على «علیه‌السلام» مى‏ گويد:

ترجمانى هرچه ما را در دل است‏

 

دست گيرى هر كه پايش در گل‏ است‏

مرحبا يا مجتبى يا مرتضى‏

 

ان تغب جاء القضاء ضاق الفضا

انت مولى القوم من لا يشتهى‏

 

قدردى كُلًّا لئن لم ينته‏

     

 

مى‏ گويد: آنچه در درون قلب عارفان است تو ترجمان آن هستى تا بتوانند واردات قلب خود را درست تحليل كنند، همچنان كه دست‏گير كسانى هستى كه در مسير سلوك پايشان در گِل گير كرده است. خوش ‏آمدى اى برگزيده و اى پسنديده، اگر در صحنه‏ ى هدايت اهل سلوك نباشى، قضا مى آيد و فضاى بندگى را تنگ مى‏ كند، تو مولاى قوم مسلمانان هستى، حال آن‏كس كه تو را نخواهد و نپذيرد، اگر باز نايستد و از انكارش دست بر ندارد، به ‏كلى هلاك مى‏ شود. همچنين كه در جاى ديگر مى ‏گويد:

هست اشارات محمد المراد

 

كل گشاد اندر گشاد اندر گشاد

صد هزاران آفرين بر جان او

 

بر قدوم و دور فرزندان او

آن خليفه زادگان‏ مقبلش‏

 

زاده‏ اند از عنصر جان و دلش‏

     

موفق باشید  

22035
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد بفرمائید یک جوان در شرایط فعلی با توجه به نحوه زندگی که غرب تا حدودی به ما تحمیل کرده و شرایط راحت ازدواج و رسیدن به آرامش در کنار آن مثل قدیم راحت نیست ایام خودش رو چطوری سپری کنه؟ در صورتیکه در این امر کوتاهی هم نکرده ولی تا الان محقق نشده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که همیشه انسان با امتحانات الهی روبه‌روست و پس از آن‌که از آن‌ها سربلند بیرون آمد، خداوند راه‌های خود را به سوی بنده‌اش می‌گشاید. موفق باشید

22034
متن پرسش
سلام استاد: به این مغالطه چطور پاسخ بدیم؟ اگر ظلمت عدم است و نور وجود پس این تاریکی که می بینیم چیه و همانطور که اتاق روشن داریم اتاق تاریک هم داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که در تاریکی کافی است که نوری نباشد؟ مگر برای ایجاد تاریکی کاری جز رفع نور انجام می‌دهیم؟ موفق باشید

22033
متن پرسش
سلام استاد: عبادت قبول، بهشت برزخی که مورد قبول عرفا و فلاسفه بوده و در قوس نزول قرار می گیرد، از سنخ عالم مثال است. با توجه به این که فلاسفه عالم مثال را مجرد می دانند و ظاهر آیات و روایات، به جسمانی بودن بهشت حضرت آدم اشاره دارند، چگونه می توان از این دیدگاه دفاع کرد؟ از طرف دیگر این عالم مثال همان عالمی است که در قوس صعود هم حرکت به سوی آن صورت می گیرد. در اینجا هم این سوال مطرح می شود که چگونه معاد جسمانی با عالم مثال که عالمی مجرد است، سازگاری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد معنای معاد جسمانی کمی فکر کنید. زیرا منظور از جسم، جسمِ مثالی است و نه جسم مادی. در جزوه‌ی «چگونگی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست شواهدی در این مورد مطرح شده است 2- چرا بهشت آدم را بهشت عالم مثالِ نزولی ندانیم؟ 3- آن‌چه در قوس نزول هست مابإزاء آن در قوس صعود می‌باشد منتها قوس صعود را انسان با اختیار خود طی می‌کند. موفق باشید

22032
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد گرانقدر سوالی که داشتم این است که با توجه به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بنده قصد داشتم که جلسات شرح کتاب مقالات آیت الله شجاعی را شروع کنم که در جلسه اول شما فرمودید اگر 90% علم النفس را حاضر ندارید نور فهم مطالب این کتاب را پیدا نمی کنید و برایتان مضر خواهد بود! با توجه به اینکه بنده کتاب 10 نکته را با شرح صوتی مطالعه نمودم و دانشجوی رشته فلسفه هستم و تقریبا بدایه الحکمه و نهایه را تا حدودی مطالعه کرده ام و قبلا شرح استاد صمدی آملی را بر جلد اول معرفت نفس علامه حسن زاده را گوش کرده بودم، ابتدا به سراغ کتاب مقالات بروم یا علم النفس را کار کنم؟ و سوال بعد این است که منظور حضرت عالی از علم النفس همان شرح کتاب معرفت النفس و الحشر می باشد؟ بصورت کلی استاد چکار کنیم که به جایی برسیم؟ واقعا از دست خودمان خسته شده ایم که کارمان توبه شکنی است! بعضی اوقات فکر می کنم به جایی نخواهم رسید از بس که عهد شکسته ام!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همان اندازه که معرفت نفس کار کرده‌اید جهت فهم اشارات کتاب «مقالات» کافی به نظر می‌رسد 2- به نظر بنده همین راهی که به قلب‌تان رسیده است، إن‌شاءاللّه کارساز می‌باشد تا از ظلمات دوران آزاد شوید. موفق باشید

22030
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: آیا در تمام زمان ها، تمام انسان ها باید با عقل به وجود پروردگار و حقانیت فرستادگان او پی ببرند؟ و اگر جواب بله است؛ چرا در برخی موارد، برخی پیامبران مانند حضرت موسی (ع) به جای استدلال عقلی، برای مردم زمان خود، معجزه می آورد؟ یعنی چرا انسان های زمان حضرت موسی (ع) به راحتی می توانستند با دیدن یک معجزه به حقانیت خداوند پی ببرند ولی همان معجزات برای انسان های زمان حال وجود ندارد تا ببینند و اسلام بیاورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معجزات، تنها وسیله‌ی اثبات نبوت پیامبران است و پس از آن انسان‌ها باید با عقل و ایمان خود و با اختیارشان به پرستش خدا بپردازند. و ملاحظه کردید که تعداد زیادی از بنی‌اسرائیل نتوانستند به حضرت موسی«علیه‌السلام» ایمان بیاورند و یا با آن حضرت همراهی کنند. با این حال، معجزات سایر پیامبران با رحلت آن‌ها در صحنه نماند مگر معجزه‌ی آخرین پیامبر که همچنان در صحنه است. موفق باشید

22026
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نمی دانم شما مستند «فروشنده ۲» را که درباره برجام موشکی و زد و بندهای پشت پرده ی ظریف و تیم مذاکره کننده دولت روحانی با ۵+۱ است، دیده اید یا نه. بنده تمامی جلسات «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» را گوش داده ام و دارم دنبال می کنم. اینجا دیگه نمی شود پذیرفت که دولت کنونی در کنار پذیرش اصل انقلاب صرفا با این تفکر که برای حل مشکلات کشور باید به سمت غرب رفت و با نزدیکی به غرب مشکلات جامعه را حل کرد، دارد پیش می رود و ما باید با آنها دایالگو کنیم و تفکر آنها را هرچند مخالف با اندیشه ایستادگی و مقاومت است بپذیریم تا نوعی تفکر که تفکر انقلاب اسلامی است به جامعه برگردد. استاد اینها دارند خیانت می کنند. اخراج دانشمندان هوافضا و موشکی، تعلیق زودهنگام فعالیتهای هسته ای چند ماه قبل از شروع مذاکرات، پذیرش تحریمهای مرتبط با فعالیتهای موشکی داوطلبانه تیم مذاکره کننده به مدت ۵ سال. قراردادهای محرمانه تجاری و .... چطور می شود این اقدامات دولت را توجیح کرد که اینها خیانت به کشور نیست؟! ممنون می شوم اگر پاسخ بدهید. لینک دانلود فروشنده ۲ https://www.fardanews.com/fa/news/813918/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%B2-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم را دیدم . « فیلم فروشنده‌ی 2 »  به‌خوبی متذکر جریانی شده است که در عین آن‌که می‌خواهد در کنار انقلاب باشد، از یک طرف به هیچ‌وجه متوجه‌ی حقیقت انقلاب و جایگاه تاریخی آن نیست و از طرف دیگر با نوعی خودباختگی نسبت به غرب، گرفتار نوعی خوش‌بینی نسبت به غرب شده است که 200 سال است جریان روشنفکری با این نوع خوش‌بینی به ما ضربه زده است. بنده اولاً: به جهت تجربه‌ی طولانی خود از قبل از انقلاب تا در متن انقلاب و ثانیاً: به جهت تجربه‌ی اجرایی خود با گوشت و پوست و استخوان این جریان را می‌شناسم. مهم‌ترین مسئله‌ای که فکر می‌کنم باید شدیداً بر روی آن فکر کرد آن است که اولاً: جایگاه این جریان را درست بشناسیم و از آن مهم‌تر عقلانیتِ عبور از آن‌ها را بیابیم. ما در رابطه با این جریان، می‌توانیم به سه راه فکر کنیم: یا تقابل مستقیم با آن‌ها به روشی که آن‌ها ما را متهم به تندروی بکنند و مردم را نگران امنیت‌شان از طریق ما بنماید. یا این‌که به اسم درک واقعیت، و با تصورِ این‌که ما نمی‌توانیم راهی جز راهی که تمدن غربی جلوی بشر گشوده است همراه با این جریان در اردوگاه غرب قرار بگیریم و مثل ترکیه و مشی حزب عدالت و توسعه نحوه‌ای از استقلال را برای خود پیشه کنیم. و یا راه سومی که حضرت امام و رهبری معظم در مقابل ما گشوده‌اند تا ما را با روشی کاملا حکیمانه از این نحوه تفکر عبور دهند و به جای آن‌که متهم به تندروی و یا ارتجاع شویم؛ مسیری بس دقیق را در مقابل ما بگشایند. که این عملاً تقابل کیفیت با کمیت است.

جریان گرفتار غرب نمی‌تواند طوری عمل کند و بر ارزش‌های الهی تأکید نماید و خود را جدا از اردوگاه غرب معنا کند تا جریان نفوذی در بین آن ها جاخوش نکند. لذا است که فراموش نکنید دولت بیش از آن‌که خودش بخواهد دارای تفکری است که نفوذی‌های مأمور غرب، به‌خوبی در اکثر جاها می‌توانند عنان امور را در دست بگیرند و حتی کار ها را از دست دولت درآورند. حال باید از خود بپرسیم ما در نسبت با این نفوذی‌ها چه عملی باید در برابر دولت داشته باشیم. جز این است که به هر حال باید دولت را نجات داد به جای آن‌که او را به سوی دامنِ نفوذی‌ها هُل داد؟

اگر بتوانیم در این شرایط حساس درست عمل کنیم از یک طرف همان‌طور که فیلم مذکوز متذکر است، از اختلافی که اخیراً بین صاحب‌نظرانِ وزارت خارجه پیش آمده است به نفع جبهه‌ی انقلاب استفاده خواهیم کرد، به شرطی که آن‌ها گمان نکنند اگر با عبرت‌گیری از حرکات گذشته خواستند حرکت مطابق رهنمودهای رهبری را پیشه کنند؛ از طرف امثال ما گرفتار طعنه‌ها می شوند.

در آخر نظر جنابعالی را به این وعده‌ی الهی جلب می‌کنم که می‌فرماید: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»(هود/115) و بدین لحاظ باید بدون آن‌که طمأنینه و امیدواریِ خود را نسبت به آینده از دست بدهیم، هوشیارانه جریان‌ها را رصد کنیم. موفق باشید.

22024
متن پرسش
با سلام: آیا خدا هم تعجب می کند یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش من نمی‌دانم خدا تعجب می‌کند یا نه؟! ! ولی تعجب می‌کنم که چرا شما دنبال این هستید که خدا تعجب می‌کند یا نه؟!!! بجای این حرف‌ها باید با خدا به عنوان معبود خودمان رابطه‌ی عبادی‌مان را دنبال کنیم. خدا تعجب می‌کند که چرا بنده‌های او دنبال آنند که او تعجب می‌کند یا تعجب نمی‌کند. موفق باشید

22021
متن پرسش
طلبه ای که به تبلیغ علاقه داشته باشد و دغدغه ی تبلیغ را داشته باشد ولی قلباً دوست نداشته باشد از طریق منبر و نماز و تبلیغ، پولی از مردم بگیرد، زندگی اش را چطور باید تامین کند؟ با توجه به اینکه علاقه ای به تدریس در حوزه یا رفتن در ارگان خاصی را ندارم. آیا اشکالی دارد که در کنار تبلیغ، کار آزاد مثل کارگری و کشاورزی انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش آیت اللّه جوادی، شما از دست دین آن پول را می گیرید و مردم نیز افتخار می‌کنند که در راه دین هزینه می‌نمایند. هیچ جای دغدغه نیست به‌خصوص که اگر کار آزاد، شما را از تفکر و تفقه در دین عقب بیندازد. موفق باشید

22019
متن پرسش
سلام عليكم: قبلا از حضور شما سوال پرسیدم در مورد کمک گرفتن از ملائکه در امور سلوکی و عبادی پاسخ شما این بود که همان اسماءالله هست. سوال بنده این است که آیا می فرمایید ملائکه شناسی یعنی دنبال علم اسماءالله برویم؟ مثلا بخواهیم توان سجده طولانی داشته باشیم؟ ارتباط با کدام اسماءالله باید داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً خودتان متوجه هستید که در حین سجده، نظر به اسم اعلایِ حضرت حق داریم. علاوه بر آن بعد از ذکر «لا إله إلا اللّه» که همواره کارساز است، بزرگان ذکر «یا حیّ یا قیّوم» را متذکر می‌شوند. موفق باشید

22018
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد 1. قصد تهیه جهیزیه برای دخترم دارم ایشان می گوید اجناس ایرانی کیفیت ندارد مثلا لباسشویی ایرانی هم زود خراب می‌شود هم خوب نمی شوید، به من لوازم اصلی مثل یخچال و لباسشویی را خارجی و خوب بده تا خیالم برای سالها راحت باشد برای خودت هر چه می خواهی بخر. حال با توجه به این که توصیه رهبری فتوای واجب نیست آیا رخصت دارم اجناس خارجی تهیه کنم؟ 2. در شهر مرزی بانه یا قشم اجناس را به قیمت مناسب تری از اصفهان می توان خرید، آیا خریدن اجناس از آنجا که بسیاری توسط کوله بران آورده می شود و در بازارهای بزرگ آنها فروخته می شود با توجه به توان مالی ما مجوز دارد؟ با تشکر و التماس دعا. لطف بفرمائید جواب در سایت گذاشته شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ مطمئن باشید در شرایط حاضر اگر اجناس خارجی وارد ابتدای زندگی شود آن زندگی برکت نخواهد داشت و آه کارگرانی که بی‌کار می‌شوند آن خانواده را گرفتار می‌کند. از طرفی تجربه‌ی ما نشان داده‌است که حقیقتا اجناس ایرانی جواب‌گوی نیازهای ما بوده و مشکل خاصی برای ما به وجود نیاورده‌است. 2ـ حرفش را هم نزنید. موفق باشید

22017
متن پرسش
سلام: با توجه به این که شما کثرت گرایی را نفی می‌کنید و کثرت اطلاعات را نفی می‌کنید، و را بد می‌دانید و راه بیراهه رفتن، که لازمه‌اش پر‌خوانی‌ها هم نفی می‌شود، سوالی داشتم؛ اینکه شما در صوت‌ها و کتاب‌هایتان به کتاب‌های مختلف اشاره‌ می‌کنید، نشانه از آن ندارد که اطلاعات کثیری دارید؟ آیا باید این کثرت اطلاعات را به دست آورد و بعد از آن گذر کرد؟ یا این که باید ابتدا مبنا را درست کرد و بعد اطلاعات کثیر کسب کرد؟ یا اصلا جایگاهی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما مسائلی داریم که باید از طریق مطالعه آن مسائل را حل کرد نه این‌که هر کتابی به دست‌مان آمد را بخوانیم. موفق باشید

نمایش چاپی