بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در بعضی از کلاس هایی که امروزه با عنوان نجوم اسلامی برگزار می شود از روی وضعیت اجرام آسمانی و ستاره شناسی تعین می کنند که مثلا در فلان موقیت نجومی (مثلا فاصله فلان ستاره تا ماه) استجابت دعاهای خاص با شدت بیشتری صورت می گیرد که در این صورت آدم احساس می کند خداوند خدایی است مکانیکی نه خدایی که از رگ گردن به بنده نزدیک تر است و شنوای هر زمان بنده می باشد می خواستم نظر شما را بدانم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد اطلاعی ندارم. آری! زمان‌ها و مکان‌هایی که در متون دینی ما بدان توجه شده، برای ارتباط روح انسان با خداوند ظرفیت بیشتری دارند به جهت آن‌که شرایط چنین ارتباطی با رفع حجاب‌هایی که بین انسان و خداوند پیش می‌آید بهتر فراهم می‌گردد. موفق باشید

14792
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند لطفا بفرمایید هدف آفرینش عبادت است یا معرفت؟ اگر کسی با خدا انس عالی دارد بالاتر است یا کسی که معرفت نفس و معرفت الله دارد یا کسی که همه را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در روایت داریم: «لیعبدون اَی لیعرفون» زیرا با عبادت حجاب‌های بین ما و خدا برطرف می‌شود و بیشتر او را ادراک می‌کنیم. موفق باشید

13931

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت حضور شما بزرگوار: در روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری راسخون خدمت شما عزیز هستیم. این ایمیل هم برای سپاس از شما عزیز و هم برای کسب اجازه از شما برای بارگذاری کتب شما روی سایت برای مسابقات و مطالعات کاربران که هم استفاده بهینه و هم معرفی کتب خوب شما بزرگوار را در پی خواهد داشت. باسپاس. لطفا سریع پاسخ دهید. موفق و پیروز باشید. ارادتمند، قریشی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از لطف جنابعالی و همکاران شما است که مباحث را به عنوان مباحث خوب تلقی فرموده‌اید. از جهت ما هیچ مانعی ندارد که نوشته‌جات و کتب را در آن سایت برای هرکاری که مصلحت می‌دانید؛ بارگزاری فرمایید. موفق باشید

8220
متن پرسش
سلام . جناب استاد بنده در محیط دانشگاه خیلی اذیتم با اینکه نگاهم رو کنترل می کنم و جز در موارد ضرورت با نامحرم صحبت نمی کنم و خلاصه به وهم میدون نمیدم اما متاسفانه وقتی از دانشگاه برمیگردم احساس بدی دارم و اوهام و خاطرات روزی که در دانشگاه گذشت منو مشغول میکنه و نمیدونم چرا حضور رو از من میگیره دیگه خسته شدم به قول لسان الغیب خواهم شدن آستین فشان به دیر مغان زین فتنه ها که دامن آخر زمان کرفت حاج اصغر آقا ما که به وهم میدون نمیدیم کجای کار میلنگه که انقد اذیتیم جان کشیده سوی بالا بالها اما...
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنا این بود که انسان را در زمین بیاورند و با جذبه‌های زمینی روبه‌رو شود، ولی خود را ماوراء آن‌ها قرار دهد. چاره‌ی کار همین است که در فضایی که وَهم‌خیز است با وَهم خود کنار نیایی، و وقتی آمد آن را دنبال نکنی تا بعد از مدتی، آری بعد از مدتی خود را در ماوراء وَهم بیابی. چرا شعر حافظ بزرگ را به‌هم ریختی؟ می‌گوید: «خواهم شدن به کوی مغان آستین‌فشان.... زین فتنه‌ها که دامن آخر زمان گرفت» یعنی با روحیه‌ای شاد و بشاش به کوی مغان و محل اُنس با حق می‌رود به جهت این جذبه‌های زمینی که در آخر زمان دنیا را گرفتار کرده. پس راه را نشان داده. راه‌رفتن به کوی مغان امروز گلستان ارادتمندی به انقلاب اسلامی و تاریخی است که در افق جهت تحقق تمدن اسلامی در حال طلوع است. هیچ جای کار نمی‌لنگد قرار همین است که با شیطان بجنگید و در نهایت بر او پیروز شوید، هرچند او در آزار شما و بعضاً در پیروزی بر شما بیکار نیست. موفق باشید
7290

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام.استاد گرامی بنده دانشجوی سال دوم رشته مشاوره هستم واحساس نیازشدید به مطالعه یک سیر علم النفس دارم.لطفا مرا راهنمایی فرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همان سیر مطالعاتی روی سایت خوب است. موفق باشید
5571
متن پرسش
با درود و سلام فراوان خدمت استاد عزیز با مطالعه جلد 8 و 9 اسفار و اثر ارزشمند حضرت عالی در باب معاد و با توجه به اندوخته های قبلی ام، از موضع مطالعات تطبیقی ادیان به این نتیجه رسیدم که فضیلت اسلام و علوم عالیه اسلامی نسبت به دیگر ادیان یکی در بحث جایگاه انسان کامل در هستی است و دیگری در چیستی و کیفیت معاد انسان. با مطالعه موجزی که در باره مکاتب غیر ابراهیمی مثل نوافلاطونی، تائوئیزم و بودیزم داشتم و مباحثاتی که با بعضی از پیروان آن ها داشتم در عقاید همه آن ها اشاراتی به وحدت وجود، نحوه وجود موجودات مجرد و مادی، اشراق، عالم عقل و ... غیره میتوان یافت اما آن درر گرانبهایی که در هیچ کدام یافت نمیشوند همین دو مقوله حقیقت انسان کامل و معاد است و این خود راز برتری علم و کشف انبیاء نسبت به ادراکات حکمای و عرفای غیرابراهیمی را آشکار میکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نتیجه‌گیری خوبی است ولی موضوع وحدت وجود به آن معنا که در عرفان اسلامی برگرفته شده از قرآن و موضوع اصالت وجود در مکتب صدرایی به صورتی که تدوین شده نیز به عنوان یک تفکر تمدن‌ساز برای عبور از غرب حرف‌های اساسی دارد. موفق باشید
25079
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. کسی که بخواهد استاد خیلی ناب بشود در معرفت النفس باید از کجا شروع کند بعد از مطالب سایت و کتب شما؟ بنده قصد دارم در رشته ی روانشناسی که درس خوانده ام معرفت النفس رو در بین روانشناسها خیلی مفید و موثر جلوه بدهم و لطف خدا را در ایجاد این علاقه در خودم دیده ام. چون واقعا تمام مشکلات من با معرفت النفس حل شده و خیلی از جوانها رو با استعداد سخنرانی جذاب که خداوند در درون من نهاده جذب کتب شما کرده ام. می خواهم اختلالات روانی و اختلالات شخصیت رو با معرفت النفس تحلیل و تفسیر کنم برای مخاطبین و مراجعین و افرادی که قراره بهشون آموزش بدهم و نیاز به راهنمایی جامع و کامل شما دارم ۲. بهترین کتاب سیر و سلوک کدوم کتاب هست استاد؟ کتاب بانو امین؟ منارل السایرین انصاری؟ سیر و سلوک بحر العلوم؟ یا...؟ ۳. گاهی فکر می کنم وظیفمه هر چی کتب عرفانی از شما یا امام خمینی (ره) یا دیگر بزرگان مطالعه می کنم همه اش رو باید برای خانوادم بگم. و واقعا وظیفه ی ما در انتقال مباحث به افراد خانواده که اهل مطالعه نیستن چطوری باید باشه؟ ممنونم از لطف شما. ان شاءلله که جزو ۳۱۳ نفر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «معاد» و کتاب «معرفتِ نفس و حشر»  ۲. کتاب «منازل‌السائرین» از خواجه عبداللّه، مبنای همه‌ی این کتاب‌ها است. ۳. خیلی به آن‌ها سخت نگیرید. موفق باشید

23882
متن پرسش
با سلام به خدمت استاد عزیز: بنده مصاحبات و مقالات استاد را مطالعه کردم و یکی از مبانی و روش استاد ارتباط متون و علوم است حال در اصول فقه مرحوم مظفر بحث وجود رابط و استقلال مطرح شده است و بعد از آن ارتباط کلمه و کلام که منجر به تعریف اسم و فعل و حرف از دیدگاه امیرالمومنین شده است یعنی بعد از مطرح کردن بحث فلسفی (حقیقت و وجود خارجی) به وجود لفظی و اعتبارات برداخته است حال سوال این است که آیا این ارتباط دهی صحیح و مطلوب است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است که از نظر ظاهر رابطه‌ای بین زبان و معانی، اعتباری است و انسان برای معانی، الفاظی را اعتبار می‌کند. ولی در مباحث فلسفه‌ی زبان، بحث می‌شود که واژه‌ها، صورت‌های حقیقیِ معانی هستند و حقیقت زبان ریشه در روحی دارد که آن زبان را به ظهور آورده است. در نتیجه در رابطه بین زبان و معانی، چنین خواهد بود که رابطه حقیقی است. مثل رابطه‌ی الفاظِ قرآن با حقیقتی که به صورت الفاظ درآمده است، مگر در زبان روزمرّه که هیچ اصالتی در آن نیست. موفق باشید

23552

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید هی مزاحم میشم. خب سوال دارم چیکار کنم! علامه در بیان و توضیح معجزه بودن قرآن بحث های زیادی میکنن از جمله در جلد یک اشاره ای به آیه ۱۰۲ سوره بقره میکنن «و ما هم بضارین من احد الا باذن الله» که در مورد سحر و اثر گذاری اش است. از طرفی قبل از این موضوع می فرمایند سحر نیز مانند معجزه (و به برداشت من امور غیبی) یک مبدا نفسانی دارد که اگر اذن خدا باشد به صورت سحر ظاهر می شود. حال سوال این است که وجود مبدا نفسانی و ظهور آن فقط مربوط به امور غیبی مانند سحر است یا مربوط به امور مادی نیز هست؟ مثلا تا خداوند اذن ظهور بحارالانوار را نمی دادند بحار ظهور نمی کرد؟! واضح تر بگویم منظورم این است که رسالت و رسول بودن فقط مختص انبیا (َع) است یا هر فردی که خداوند اذن بدهد می تواند در زمینه ای خاص رسالت داشته باشد. حتی اگر آن فرد ادیسون باشد! رسول می تواند امثال طهرانی مقدم باشد؟ که اذن وجود تولید موشک به او داده شده و اذن های دیگر که موجب پیشرفت می شود در ادامه به فراخر به او داده شود؟ میگم راستی خدا خیرتون بده. پرسشگر سوال ۲۲۹۲۷ هستم. حسابی قرآن از دید المیزان کلم رو کار گرفته!! البته بازم توهم میزنم! و گذشته آینده ولم نمیکنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسالت به عنوان برگزیدن یک انسان جهت هدایت کلی، غیر از الهامات و القائاتی است که برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. پیشنهاد می‌کنم قسمت اول کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید

23180
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: وقت شما به خیر. مازلو در بحث نیازها، دوست داشتن و دوست داشته شدن را از مهمترین نیازهای انسان می داند. و در واقعیت هم شاهدیم که انسانها در جهت همین نیاز با دیگران روابطی برقرار می کنند و به دنبال آن انتظاراتی برای طرفین پیش می آید مثلا توقع دارند دوستشان برای حفظ این رابطه تلاش کند و نسبت به آنها بی تفاوت نباشد. آیا این نیاز و این انتظارات از دیدگاه دین و عرفان اسلامی مورد تایید است یا از آنجا که نظر داشتن به هر چیز غیر خدا صحیح نیست این گونه روابط و انتظارات به خودی خود بی ارزش است؟ توصیه شما به سالک مبتدی که گاهی از رفتار غیردوستانه و دور از انتظار دیگران ناراحت و مغموم می شود چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در دعاهای خود از خداوند می‌خواهیم عزت ما را در بین جامعه حفظ کند؛ پس معلوم است علاقه به دوست‌داشتن خود توسط افراد که آن‌ها به ما علاقه‌مند باشند، چیز مطلوبی است. مثلاً داریم: «اللهم ارزقنی ... عزاً باقیاً». به آخر دعای «عالیة المضامین» رجوع شود. موفق باشید

22389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در تکمیل بحث های غربشناسی بعد از مطالعه کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهم» و هم چنین فایلهای صوتی آن می توانم فایلهای صوتی مربوط به کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی» دکتر داوری که جنابعلی شرح داده اید بپردازم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است اگر کار را همان‌طور که در نظر دارید شروع کنید. موفق باشید

 

 

 

 

22221
متن پرسش
سلام: ۱: خوردن میوه، کلوچه، کیک و... بین دو وعده غذایی اشکال سلوکی داره؟ ۲. اگه صبحانه یا ناهار مثلا دیرتر بخوریم و تو ساعتی که مشخص کردیم برای وعده بعدی هنوز گرسنه نشده باشیم باید سر موقع غذا بخوریم ولو که گرسنه نباشیم یا منتظر بمونیم تا گرسنه بشیم چون در فرض اینکه منتظر بمونیم، ممکنه خوابمون دیر بشه یا برناممون بهم بخوره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به هر صورت، خوردن تنقلات در حین دو وعده‌ی غذایی، نفس را مشغول به آن تنقلات می‌کند 2- می‌توان با اندازه‌ای از غذا مصرف ‌کنید که زمان‌های خوردن غذا مطابق برنامه‌ی ریخته‌شده مدیریت شود. موفق باشید

22198
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: حدیثی از مولا علی (ع) شنیده ام که می خواستم منبع آن را برایم ذکر کنید متن حدیث مشابه این متن می باشد: «اگر من علی هم در اداره ی حکومت از من پیروی نکنند در اداره ی آن دچار مشکل می شوم.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در خطبه‌ی 27 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «وَ لَكِنْ لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاع‏» امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت. و این به همان معنایی است که می‌فرمایید. آری! اگر از علی «علیه‌السلام» هم پیروی نشود، در اداره‌ی حکومت به مشکل خواهد افتاد.  موفق باشید

21905
متن پرسش
با سلام: به نظر شما راه حل تحمل مشکلات، بیماری ها، گرفتاری ها و ناامید نشدن از مشکلات زندگی مادی و صبر در برابر آنها و دچار نشدن به افسرگی در دنیا چیست؟ آیا علت این همه مشکلات نظر به دنیا می باشد و با نظر به قیامت می توان کاملا شاداب و سرحال در این دنیا زندگی کرد یا باید اقدامات دیگری نیز انسان انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه امور را به خدا بسپاریم، در مشکلات، خودمان را در آغوش خدا احساس می‌کنیم. گفت: «چون‌که غم پیش‌آیدت، در حق گریز / هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

21809
متن پرسش
سلام: چه عملی و چطور باعث میشه انسان گناه نکنه؟ به هر دری زدم نتونستم جلو نفسم وایسم. من فقط نماز رو می شناسم ولی نمازی که میخونم اصلا اون کیفیت لازم رو نداره که مانع گناه من بشه چون دارم هم نماز میخونم و هم مرتکب گناه میشم. قبلا نمازم منو از گناه سرد می کرد ولی الان هرچی میخوام اونطور نمازی بخونم نمیتونم. حضور قلب نیست دل پاک نیست چیکار کنم؟ قلب و دلی که مهر شده رو چطور از هواهای نفسانی و با چه قدرتی باید آزادش کرد؟ خواهشا جواب بدید به داد ما جوونا برسید. حالا جوونایی که اصلا نماز نخوندن و میخوان شروع کنند و از گناه فاصله بگیرند باید چیکار کنند؟ به چه تکیه کنیم چطور مانع نفس و هوی بشیم؟ واقعا سخته خواهش می کنم راهنمایی کنید باید چه کرد؟ فکر مرگ و... هم برام فایده چندانی نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ما علاوه بر وجهِ زمینی و ناسوتی، وجهِ آسمانی و ملکوتی داریم بهترین حالت برای ما حاضرشدن در آن وجه است. وجهی که روی به حضرت حق دارد و در آن وقت است که می‌فهمیم گناه چه اندازه موجب محرومیت ما از اُنس با خدا می‌شود و استقرار ما را از آن وجه ضایع می‌کند. باید به‌دست‌آوردنِ معارف الهی متوجه‌ی آن وجه ملکوتی خود شویم و در آن صورت عبادات ما مسیر خود را می‌یابد و در همین رابطه است که جناب مولوی توصیه می‌کند:

همچو چَه‌کن چاه می‌کند گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسید

مباحث «معرفت نفس» در این رابطه کارساز است. جناب حافظ در غزل شماره‌ی 55 دیوانش گزارش اُنس با وجه ملکوتی‌اش را با ما در میان می‌گذارد. آن غزل همراه با شرح آن خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

غزل شماره‌ی 55

باسمه تعالی

زندگی با وَجهِ یمینی

آن سیه‌چرده که شیرینی عالم با اوست         

چشم میّ‌گون، لب خندان، دلِ خرّم با اوست

جناب حافظ در نظر به وَجه متعالیِ «ما به إزاءِ انسانیِ خود» و در رابطه با اُنسی که می‌خواهد با او داشته باشد، به وصف او می‌پردازد، و او را چنین وصف می‌کند که : آن خودِ آسمانی در عین داشتن ملاحت، طوری است که شیرینیِ عالم با اوست. با چشمانی مِیّ‌گونه و شراب‌آسا که بیننده‌ی خود را مست جمالش می‌کند. دارای لبانی خندان همراه با دلی خرّم. و این صورت متعالیِ «ما به إزاءِ انسانی ما است» که می‌توان در عشق به او خود را بیابیم و عشق را در خود معنا کنیم.

جناب حافظ در این نوع غزل‌ها به وجه ملکوتی‌اش که نیمه‌ی متعالیِ اوست نظر می‌کند به عالمی که از آن‌جا رمزها به انسان می‌رسد و اگر کسی رمزشناس باشد متوجه‌ی اشارات و رمزهای سخنان امثال حافظ می‌شود و می‌تواند آن سخنان را به تأویل ببرد و متوجه شود آن سخنان ریشه در بُعد ملکوتی گوینده دارد[1] و آن واقعیتی است فرشته‌وَش که می‌توانیم با آن مرتبط باشیم و آن مَثَل اعلای انسان است، و امثال حافظ و سهروردی می‌توانند با او معاشقه کنند و آن را که سیمرغ آن‌ها محسوب می‌شود به عنوان حقیقت ،در افق جان خود داشته باشند، با توجه به این‌که «زیبایی هاله‌ای از حقیقت است» یعنی هرجا حقیقت هست زیبایی هاله‌ای است در اطراف آن، و جناب حافظ نظر به زیبایی حقیقت سیمرغ خود می‌اندازد و در غزلیاتِ خود آن را گزارش می‌دهد ، بعضی مواقع آن‌چنان خیال قدرت پرواز می‌یابد که انسان محبوب ملکوتی خود را در مقابل‌خود می‌یابد و آن‌چه که در عالم مثال برای انسان هست قابل شهود می‌گردد، به همان معنایی که افلاطون در نظریه‌ی «مُثُل» به آن می‌پردازد.

گرچه شیرن‌دهنان پادشهانند، ولی     

او سلیمان زمان است که خاتم با اوست

در بین شیرین‌دهنان که همچون پادشاهان بر جان انسان‌ها حکومت می‌کنند، آن وَجه متعالی که من به دنبال آن هستم، چیز دیگری است. او همانند سلیمان خاتم دارد و با انگشتریِ خود عالم را افسون می‌کند تا در مسیر عشقِ به خود، عقل و اختیار از کف برود و یگانگی با محبوب که اوج عشق‌ورزی است، محقق شود.

خال مشکین که بدان عارض گندم‌گون است           

 سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست

خال سیاهِ آن وجه متعالی که بنا است من با انس با او خود را بیابم، طوری بر چهره‌ی گندم‌گون اوبه زیبایی ظهور کرده که از جهت جذابیت همانند دانه‌ی گندمی است که رهزن آدم شد و او را در خود متوقف کرد که به چیز بالاتری فکر نکند. و این محبوب ملکوتی این‌چنین مرا در خود متوقف کرده که به چیزی بالاتر نمی‌‌توانم اندیشه کنم، هرچه بادا باد.

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران          

چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست

آن وجه متعالی که زیبایی اش او را فراگرفته، اگر از جهتی با من بیگانه نیست، ولی آن‌چنان هم نیست که همواره در منظر جان من حاضر باشد، آری! عزم سفر می‌کند و مرا در تنهایی‌ام تنها می‌گذارد و حال، من با این دلِ مجروح چه کنم در حالی‌که مرهم این دل مجروح، حضور او و اُنس من با اوست.

رویْ خوب است و کمالِ هنر و دامن پاک             لاجرم همّت پاکانِ دو عالم با اوست

علت دل‌دادگیِ من به این وجه متعالی که همّت همه‌ی پاکان عالم با اوست و همه می‌خواهند همواره با چنین وجهی به‌سر برند، آن است که علاوه بر آن‌چه در بیت اول در وصف او به میان آمد، دارای رویی خوب و کمالِ هنر و دامنی پاک است. یعنی هر آن‌چه هر انسانی برای خود می‌طلبد که آن باشد تا از خود فرار نکند و بتواند با خود به‌سر برد، در او می‌توان یافت.

با که این نکته توان گفت که آن سنگین‌دل     کُشت ما را و دمِ عیسی مریم با اوست

آن‌که من به دنبال آن هستم اگر از جهتی به من نزدیک است، به جهت جنبه‌ی ملکوتی‌اش، سخت از دسترس من دور است و از علوّ مرتبه‌ی او همین بس که مانند عیسی (ع) با دَمِ قدسی خود می‌تواند منِ مردم را زنده کند و به شعف و شور آورد و بدین لحاظ هرگز نمی‌توانم از او دل، بر کَنم و نسبت به او بی‌تفاوت باشم.

حافظ از معتقدان است گرامی دارش           زان‌که بخشایشِ بسْ روح مکرم با اوست

در رابطه با علّو مرتبه‌ی آن وجه متعالی که به راحتی در دسترس نیست، اعلام می‌دارد که حافظ متوجه و معتقد به آن وجه متعالی هست و نسبت به آن امر بی‌تفاوت نمی‌باشد، پس او را از خود مران زیرا بخشایش فراوان که مشخصه‌ی روح مکرم است هم با آن وجه متعالی است و انسان می‌تواند در مأنوس‌‌بودن با او و این‌که هرکس می‌تواند با رفع حجاب از وجهِ یمینی‌اش به بودن با او امیدوار باشد زیرا آن وجه یمینی چیزی جز نیمه‌ی متعالی ما نیست.

والسلام

[1] -به همان معنایی که در آخر سوره یس داریم « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛» پس منزه است خداوندى كه ملكوت همه چيز در دست قدرت او است و همه شما به سوى او باز مى ‏گرديد.

 

20153
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده: آیا می شود گفت راه حل هایی که در نماز برای حل یک مشکل به دل/فکر انسان می افتد و به ظاهر خوب به نظر می رسد، از ناحیه شیطان بوده و بی برکت هستند و نباید دنبالشان کرد؟ با شکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک باید دستورات شریعت باشد و اگر وارداتِ قلبیه در عین مطابقت با شریعت الهی موجب تواضع بیشتر و بندگی باشد، خوب است و اگر موجب نحوه‌ای استقلال در مقابل احکام الهی باشد، بد است. موفق باشید  

18836
متن پرسش
انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت وجود با برکت و با سعادت شما استاد عزیز و بزرگوار: ان شاء الله مشمول رحمت خاصه باری تعالی و دعای ویژه حضرت حجت (عج) هستید. استاد ما چند روز پیش در خصوص کسب نظر حضرتعالی پیرامون موضوع پایان نامه ارشد جامعه شناسی پیغام فرستادیم و بعد از آن مکرر پرسش ها را رصد کردیم اما پاسخ ما را مرحمت نفرمودید. خواهش می کنم به حقیر عنایت داشته باشید. سپاسگزاریم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال قبل عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه حتی آن زمانی که استاد راهنما بودم عقلم در مورد موضوع پایان‌نامه‌ها به هیچ‌چیزی قد نمی‌داد. قبلاً هم در جواب سؤال شماره‌‌های 15300 و 10958 و 12594 عرض شده، واقعاً نمی‌توانم حقایق عالم را به صورت گزینشی و موضوعی بنگرم. زیرا لازمه‌ی این کار، نظر به کثرت است در وحدت، که توان بنده در این حدّ نیست. موفق باشید   

7608
متن پرسش
باسلام استاد شخصی میگفت ما تو خواب رنگ نمی بینیم همش سیاه سفیده! دیدم درست میگه ولی سیاه سفید هم نیست. استاد در برزخ و ... رنگ نیست؟ لطفا توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همیشه این‌طور نیست. بعضی‌ها در خواب سیب سرخ سرخ سرخ و ماهی های رنگین می‌بینند. در برزخ و قیامت نیز صورت‌های اعمال و عقاید شما به زیباترین شکل و جذاب‌ترین رنگ ظهور می‌کند که حریر سبز بهشتی نمونه‌ای از آن است. موفق باشید
26536
متن پرسش
سلام علیکم: به عقیده حضرتعالی مهمترین علت سستی در عبادات و طاعات چیست و چگونه بروز می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون اهداف بلند در نظر نباشد، راهِ رسیدن به آن‌ها که عبادات و طاعات است جدّی گرفته نمی‌شود. از پیامبر خدا و فاطمه‌ی زهرا و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» که بگذریم، خود رهبر معظم انقلاب چون متوجه‌ی اهداف بزرگی در این تاریخ هستند، نسبت به عبادات جدّی می‌باشند. موفق باشید

23533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام دارم خدمت استاد گرانقدر و آرزوی طول عمر شما: استاد در پاسخ ۲۳۵۲۰ شما به سوال مخاطب ذهن ما هم کنجکاو شد کلیپ آقای عباسی دیدیم، پاسخ جامعی دادید، ولی بخشی که استاد داوری فرمودند به این معنی که: یافتن علوم انسانی اسلامی تمنای محال است درسته؟ یعنی در طول این سال ها کاری نشده؟ با تشکر از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. فکر می‌کنم در جواب سؤال شماره‌ی ۲۳۵۴۲ بتوانید تا حدّی جواب خود را بیابید. موفق باشید

23354
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بحث حرکت جوهری فرمودید که وجودی که هم جنبه بالقوه داره هم جنبه بالفعل، دارای حرکت است و اگر بالقوه محض یا بالفعل محض باشه حرکت براش معنی نداره. حالا سوال من اینه که چه چیز تعیین کننده اینه که فلان موجود جنبه بالقوه اش این است و جنبه بالفعل اش آن است؟ آیا امری است بدیهی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استعدادها و امکانات هر موجود مادی، جنبه‌ی بالقوه‌ی آن است و عموماً با تجربه‌های مکرر می‌توان فهمید که هر موجودی چه استعدادهایی در خود نهفته دارد. مسلماً نطفه‌ی گوسفند، استعداد و قوه‌ی آدم‌شدن ندارد. موفق باشید

23331
متن پرسش
سلام: سوالی ندارم فقط دلم گرفته، وقتی روح بزرگی رو به زور وارد تن به این کوچکی کرد و هرچه دید کوچک بود و هرچه شنید کم بود و هرچه گفت بی ارزش بود خب معلومه که بزرگی یادش میره. خدایا ازت گله مندم، سرگردونم، دل گرفته ام عمرم داره میره و تو نشستی داری نیگا میکنی، هیچی هم نمیگی! نمیدونم دیگه سیلی های زندگی مال تویه(که بعیده از تو) یا از خود احمقم دارم میخورم. خدایا یه چی بگم برم، وقتایی ناشکری می کنم و هر چی به اون عقل پاره سنگ برداشته ام میرسه میدم بیرون و تو رو محکوم می کنم به ساختن دنیای به این مزخرفی، فقط یه چیز فقط و فقط یه مساله منو شرمنده میکنه و سرمو از شرم ميندازم پایین و میرم پی دردای قلبم. اونم حسین تو هست. همین. وقتایی فکر می کنم که تو خدای امام حسین بودی عاشقت میشم، و اون وقتا دنیایی که ساختی شبیه بهشت میشه چون امام حسین تو اینجاست. حالا دیگه دلم یه جور دیگه میگیره (عمری که صرف حسین نشه، از اول هم وبال گردنه)... برم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ببین وقتی با نظر به  سیره‌ی اولیاء الهی مثل مولایمان علی «علیه‌السلام» و جانِ جانمان حسین شهید «علیه‌السلام» به زندگی می‌نگریم، چه اندازه همین دنیای به ظاهر تنگ برای زندگی حقیقی گشوده می‌شود. خودمان را مشغول زندگی‌های تنگ کرده‌ایم و بقیه را مقصر می‌دانیم. گفت: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

22906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: زیارتتون قبول باشه. نظر شما در مورد آقای صادق شیرازی چیست؟ ممنون می شوم اگر توضیح بفرمایید و راهنمایی برای فهم حرکت های ایشون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز هم شما در شیعه‌ی انگلیسی‌بودنِ این جریان شک دارید؟؟! این‌ها تاریخ‌شان سال‌هاست که گذشته است. موفق باشید

22780
متن پرسش

با سلام و احترام: وقت بخیر من دو تا سوال دارم استاد گرامی: بنده مدرک تحصیلی ام کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی ست و با تحقیقات و مطالعات و روش مشاوره ها به باطل بودن و درمان شدن ظاهری و سطحی سبک تفکر مراجعین با توجه به استفاده ازین علم پی برده ام. به نظر شما ادامه دادن دکترا در روانشناسی بالینی مرا به خداوند نزدیک تر یا دورتر می کند با توجه به محیط علمی پر از جهل و ظلم این رشته؟ سوال دوم اینکه انسان چگونه پی به ظرفیت درونی جهت انتخابهایش ببرد. مثلا خیلی از افرادی را می شناسم که بعد از حوزه رفتن یا اعتکاف یا مسایل دیگر ظرفیتش را نداشته و انسانهای بدتری شده اند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره باید از این صراط که بر روی جهنمِ مدرنیته کشیده شده است، عبور کرد. لذا چه اشکال دارد دروس آن رشته را به خوبی دنبال کنید ولی افقِ دیگری را در آن بگشایید. ۲. ملاک فهم ظرفیت هرکس و کمال هرکس در رجوع به خداوند و لقای انوار اوست. در این حالت هرکس می‌فهمد اندازه‌ی شخصیت حقیقی او چقدر است به معنای «إنّ اکرمکم عنداللّه اتقیکم». موفق باشید.

22620
متن پرسش
سلام عصر بخیر: من یه سوال داشتم تقریبا هر جا گشتم جواب های متفاوت پیدا کردم. از نظر اسلام اعتماد بنفس درسته؟ خب من زیاد خودمو دوس ندارم. خب این خیلی ضربه زده به زندگیم. خب از یه طرف پیش خودم میگم اگه آدم بگه برا عبادت آفریده شده، پس تمام کاراش برای رضایت خداس. خب یه حس رضایت یا عزت نفس میاد تو وجود آدم. از یک طرفم برای اعتماد بنفس میگن که باید توانایی های خودتونو یاداوری کنید به خودتوت تا حس خوب پیدا کنید به خودتون اما من وقتی این کارو می کنم حس خوبی ندارم. احساس می کنم از خدا دور میشم. الان برا اون حس عزت نفس همین که من بگم برا خدا هست تمان کارام و خوب حس خوب و ارزشمندی هم تو وجودم بوجود میاد کافیه؟ کاذب نیست؟ یا نه باید توانایی ها و نعمت های ظاهری هم به خودم یاداور بشم؟! ممنون از اینکه وقت گذاشتید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی می‌فرمایند: اعتماد به نفس، که عموماً در روان‌شناسی مطرح است به جهت آن‌که اعتمادِ به حق را به حاشیه می‌برد؛ یک نوع شرک محسوب می‌شود، مگر آن‌که با گفتنِ اعتماد به نفس، منظور اعتمادِ به حق باشد. موفق باشید   

نمایش چاپی