بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19775
متن پرسش
سلام و درود بر استاد فاضل و گرامی: امام خمینی (ره) توانست مرحله 4 اسفار را هم پیاده کند، آیا موافقید که برترین عارف در ده قرن اخیر امام است؟ آیا موافقید که راهی که امام برای ما گشوده است، هیچ عارفی تا به حال چنین کاری را نتوانسته است، انجام دهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حیران حضرت روح اللّه هستم. يكى از نزديكان حضرت امام مى‏ فرمايند؛ امام به من پيغامى دادند تا به آيت الله اراكى‏ بدهم. بعد كه ملاقات تمام شد آيت الله اراكى‏ به من گفتند؛ به آقا بگوئيد يادتان است هنگامى كه در اراك بوديم بزرگ‏ترين كارى كه مى‏ كرديم اين بود كه در روز عاشورا يك دسته‏ ى سينه ‏زنى بيرون بياوريم تا روحانيت بيايند و جلو بيفتند و حالا ببينيد الحمدلله چقدر قدرت داريم. به آقا بگوئيد ديديد كار به كجا رسيد و حكومت اسلامى برقرار شد و كار ما به كجا رسيد؟ بگوئيد اين همه آوازها از شما بود. بعد اضافه كردند مى‏خواهم فردا خدمت امام بيايم. من ماجرا را خدمت امام عرض كردم، وقتى كه خبر آوردند آقاى اراكى‏ تشريف آوردند. امام لباس معمولى خانه را از تن بيرون آوردند و عبا بر دوش به استقبال آقاى اراكى‏ آمدند. با ديدن امام، آقاى اراكى‏ فرمودند: السلام عليكَ يابن رسول الله. السلام عليكَ يابن رسول الله. السلام عليكَ يابن رسول الله. امام زير بغل ايشان را گرفتند و در كنار خود نشاندند و آقاى اراكى‏ روى كردند به امام و فرمودند: «انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك. انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك». شما مجدِّد مذهبى. امام فرمودند: شما هم بقيت السّلف هستيد، يادگار گذشتگان ما هستيد.[1] عرض بنده از طرح اين واقعه آن بود كه ملاحظه بفرمائيد آيت الله اراكى با آن مقام، با آن بصيرت به امام عرض مى ‏كنند: «انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك‏» و بعد مى‏ فرمايند شما مجدِّد مذهبى.[2] معنى اين جمله آن است كه اسلام با آن حياتى كه شما به آن داديد مى ‏تواند ادامه‏ پيدا كند و حرف بنده نيز در تمام جلساتى كه گذشت براى گفتن همين نكته بود كه اگر بخواهيم در شرايط جديد، اسلام ادامه يابد و مسلمانى ما آن نوع مسلمانى باشد كه شايسته‏ ى تشيع است، بايد به اسلامى رجوع كرد كه حضرت روح الله «رضوان‏الله عليه» به صحنه آورده ‏اند.

رسول خدا (ص) مى‏ فرمايند: «إنَّ في امّتي محدثين مُكلّمين»[3] در امت من كسانى هستند كه صداى فرشتگان را مى‏ شنوند و فرشتگان با آن‏ها سخن مى‏ گويند. اگر حضرت امام خمينى «رضوان‏الله عليه» را مصداق چنين افرادى از امت رسول خدا (ص) ندانيم، چه كسانى را مصداق اين روايت بدانيم؟ و نيز آن حضرت مى‏ فرمايند: «إنَّ لِلّهِ عباداً لَيسُوا بِأنبياء يغْبِطُهُمُ النَبيون»[4] براى خداوند بندگانى است كه پيامبر نيستند ولى انبياء غبطه‏ ى آن‏ها را مى ‏خورند. آيا حضرت امام روح ‏الله «رضوان‏ الله عليه» مصداق چنين بندگانى نيستند تا ما خود را در ذيل شخصيت او قرار دهيم؟ خداوند به حقيقت اولياء و انبيائش افتخار پيروى از حضرت امام خمينى «رضوان‏ الله عليه» را جهت بهترين رجوع به حضرت حق، به ما عنايت بفرمايد. موفق باشید


[1] - برداشت‏هاى موضوعى از سيره‏ ى امام خمينى« رضوان ‏الله عليه»، ج 5، ص 46

[2] - عنايت داشته باشيد كه علماى بزرگ حوزه، آيت الله اراكى را شيخ الفقها و العرفا لقب داده ‏اند و آيت‏ الله شيخ عبدالكريم ‏حائرى مؤسس حوزه ‏ى علميه قم ارادت خاصى به ايشان داشتند و در وصف ايشان گفته شده براى آقاى اراكى از بيست سالگى مَدَر و ذهب مساوى بوده. يعنى در عدم التفات به دنيا، برايشان طلا و كلوخ تفاوت نمى‏ كرده.

[3] - سيدعلى خان حسينى مدنى، رياض السالكين، ج 6، ص 393.

[4] - همان.

19763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پرسیده بودم بعد مقالات چه باید کار کنم فرمودید معاد، حقیر مباحث معاد با صوت، معرفت النفس، خویشتن پنهان را کار کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه آماده‌اید که با تأمل بر شرح سوره‌ی حمد امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افقِ دیگری را در مقابل خود بگشایید. موفق باشید

19674
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: خدا قوت. می خواستم در مورد موضوعی از شما مشورت بگیرم و استدعا کنم که راهنمایی بفرمایید. من یک مدتی مراقبت از قلبم را انجام می دادم و حواسم بود که گناهی صورت نگیرد اما از آن طرف هم می دیدم ارتباطم با دیگران کمرنگ شده و دارم منزوی می شوم به خاطر همین هم این مراقبه را کم کردم و در جمع ها شرکت می کردم اما گناه های در جمع بر قلبم اثر گذاشت و همچنین فکر می کنم دلم سیاه شده و مانند قبل نمی توانم خدا را در زندگیم مشاهده کنم. غافل شدم و از مسیر جا ماندم. نمی دانم از کجا شروع کنم. نفسم قوی شده و احساس ذلیلی می کنم. به دنبال برنامه ای مستمر هستم به اندازه ظرفیتم اما پیدا نمی کنم. دلم برای روز هایی که به خدا نزدیک بودم تنگ شده اما چه کنم فکر می کنم گناه ضعیفم کرده وسوسه ها دارد مرا به نابودی می برد. از شما خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید که هم بتوانم در اجتناع حضور یابم هم بتوانم سیر و سلوک الی الله داشته باشم و خدا را با قلبم شهود کنم. خیلی دوست دارم در جوانی این راه را بروم و نیازمند راهنماییتان هستم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان ظرفیت آن را دارد که «دل با یار داشته باشد و دست در کار»، این حالت را وحدت در عین کثرت گویند. سعی بفرمایید با مطالعات عمیق، روح خود را تغذیه کنید و عبادات خود را با طمأنینه انجام دهید و در ضمن با رفقا مرتبط باشید. موفق باشید 

19132
متن پرسش
سلام: 1. استاد با توجه به اینکه ساعات زیادی را صرف خواندن ادبیات عرب می کنم می بینم باز هم عقبم یعنی دچار یک نوع بی برکتی هستم. خیلی کند پیش میرم. اوایل اینطور نبود. اما حالا هر چه می خوانم شب که می خواهم بخوابم از خودم راضی نیستم. البته کم هوش نیستم. نمی دانم مشکلم را چه جور بگم. در مدرسه هم که استادمان انگار از خودمان عقب تر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همه‌ی آن‌هایی که کَمَکی حالِ عرفانی در سر دارند؛ در رویارویی با ادبیات عرب گرفتار همین قبض و بسط‌ ها هستند. به قول رفقا بالاخره چاره‌ای جز شیرخوانیِ این دروسِ بی‌روح نیست. موفق باشید

18834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به فرمایش استاد گرامی که در نماز باید نظر به امام علیه السلام داشت در صورت امکان توضیحی در این مورد یا مرجعی که به آن رجوع کرده و مطلب ان شاءالله به خوبی واضح و درک شود ارائه بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» و شرح 17 جلسه‌ای آن شده است. خوب است جهت چنین سلوکی به آن‌ کتاب همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید. ‌کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18800
متن پرسش
سلام علیکم: من در مورد عین ثابته هنوز متوجه نشده ام که چطور طلب یک نفس معلولیت یا ولد الزنا یا در دیار کفر متولد شدن می باشد؟ همین افراد ممکن است این دنیا از این وضعیت ناراضی باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها یک انتخاب بنیادین دارند که همان انتخاب عین ثابته‌ی آن‌ها است، هرچند می‌توانند آن انتخاب را به جهت اختیار ذاتی که دارند تغییر دهند، ولی اکثراً آن شخصیت بنیادین را برای خود پذیرفته‌اند و آن را در زندگی دنیایی ادامه می‌دهند. صدام حسین اگر به ظاهر هم نخواهد صدام باشد، عمیقاً صدام‌بودنِ خود را پذیرفته است. موفق باشید

17104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: از کجا بفهمیم مشکلاتی که در زندگی پیش می آیند امتحانند یا آثار گناهان؟ دیگر اینکه مگر مقصد عرفان، برزخی یا قیامتی شدن در حیات مادی نیست؟ پس چرا در برخی فرمایشاتتان نتیجه عبادات و سلوک را پس از مرگ منتج می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در دنیا همواره در حال خوف و رجاء هستیم. لذا باید سعی کنیم که در انجام اعمال خود بهترین نحوه‌ی امتحان‌دادن را در نظر بگیریم 2- بالاخره نتیجه‌ی نهایی اعمال ما در برزخ و قیامت که ظرفیت ظهور نیّات انسان را دارند، ظهور می‌کنند. موفق باشید

14842
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد مگر دین اسلام تحقیقی نیست و باید با تحقیق به دست آید. حال اگر کسی در خانواده مسلمان به دنیا بیاید و با تحقیق به این نتیجه برسد اسلام دین خوبی نیست این شخص اسم مرتد فطری می گیرد و حکمش اعدام است حتی بدونه توبه. خوب پس تحقیق یک امر بی ارزشی است چرا که اگر تحقیق کند باز حکم مرتد فطری را دارد. ممنون در این زمینه نظراتان را بیان فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. موفق باشید  

13347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید می خواستم ببینم میتونم جزوه هایی که در سایت موجود هست و امکان دانلود دارد را چاپ کنم و به مردم بدهم؟ لطفا هر چه سریعتر پاسخ بدهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی چون جزوات نیاز به ویرایشی دارد که در شأن کتاب شود باید متذکر گردید که با مسئولیت خودتان این‌کار انجام شده است مگر آن‌که بخواهید به شکل جزوه چاپ کنید که این هیچ مشکلی نخواهد داشت. موفق باشید

6762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام روایت الروح کالریح وروایاتی که تصریح به جسمانیت روح دارند چطور جواب داده میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون روح همواره جسم دارد منتها در هر عالَمی جنس آن جسم مطابق آن عالَم است. موفق باشید
26265

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: اینکه بنده خودم را زیاد مطرح نمی کنم و بعضا حتی جلوی بعضی دیده شدن و معروفیت را می گیرم، آیا این لطمه به انجام وظیفه ام می زند؟ چون واقعیتش، احساس می کنم الان که هم تدریس دارم و هم تحصیل علوم دینیه، و از طرفی هم لنگان لنگان قدم در سیر و سلوک، وقتی مطرح نیستم راحت تر به وظایفم می پردازم و تا کمی سرم شلوغ می شود افکارم پریشان می شود و ترس نرسیدن به پاسخهای به دوستان، ترس از اشتباه، ترس از به میان آمدن نفس، اذیت می کند، لذا بنده بسنده کردم به چند نفری از دوستان که از چند سال پیش همراه ما بودند و مباحثاتی با هم داشتیم و گاهی هم بعضی که شماره یا ایمیل ما را دارند چیزی بپرسند که بلد باشیم پاسخ می گوییم. آیا من در وظیفه ام کوتاهی کرده ام استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جایی که پیش می‌اید و شرایط برای ارائه‌ی معارف آماده هست، نباید مضایقه کرد. خداوند خودش کمک می‌کند. موفق باشید

24658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض ارادت و سلام خدمت استاد عزیز: ما افرادی را سراغ داریم که هیچگاه درس عرفان مثل فصوص الحکم نخواندند اما با التزام کامل علمی و عملی به شریعت به مقامات خوبی رسیدند. آیا رسیدن به مقامات عالیه و فناء فی الله منحصرا مخصوص کسانی است که راه عرفان علمی (خواندن کتب عرفانی مثل فصوص الحکم ) و عمل به شریعت را پیشه کرده اند یا بدون عرفان علمی هم می توان به فناء و بقاء بالله رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که جناب ابن عربی در مقابل ما می‌گشاید تنها یکی از راه‌هایی است که اگر کسی خواست سلوکی داشته باشد از آن استفاده کند. لذا نه آن معارف تنها معارفِ عرفانی است، و نه برای سلوک، تنها از این طریقه سلوک امکان دارد. موفق باشید

24136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق. یه مطلبی است که از ابتدای ماه رمضان بنده را به هم ریخته و مرا با اعتقاداتم درگیر کرده است. هر چند در این درگیری فکری (که آن را نعمتی الهی می دانم) به نتایج خوبی رسیدم اما واقعا ته قلبم هنوز مسئله حل نشده و می ترسم پاسخ های خودم به خودم از باب حب نفس بوده باشد نه از باب شرع و عقل. اصل قضیه از سخنرانی یکی از روحانیون شروع شد که شاگردانی دارد و کلاس های درس و به دلایلی از اقبال مردمی نیز برخوردار است. او چند روز پیش گفته بود: «ما (آخوندها) مردم را درست تربیت نکرده ایم. مردم باید برای دینشان هزینه کنند. آخوند نباید مجانی نماز بخواند یا منبر برود و... . آخوند باید برای خدماتی که ارائه می کند با مردم طی کند و مبلغ مشخص کند. اگر بر سر مبلغ توافق شد که کار را ادامه می دهد والا نباید مجانی کار کند. کار مجانی ارزش کار را پایین می آورد. مگر زندگی مردم با پول سامان نمی گیرد؟ خوب آخوند هم یکی از مردم است و برای زندگی اش نیاز به پول دارد که باید مردم آن را بپردازند.» این خلاصه صحبت ایشون بود. برای اینکه تفسیر ها و توجیه های مطابق مبانی خودمون از صحبت های ایشون نداشته باشیم لازم است اجرای عملی این صحبت ها را نیز عرض کنم. ببینید ایشون همون اول کار با نماز گزاران مطرح می کنه که این دهه محرم اگه می خواهید در مسجدتان نماز اقامه کنم دو میلیون تومان باید بدهید. اگر قبول کردند ایشون نماز را اقامه می کنه والا مسجد را رها می کنند. به کسانی که ایشون را دعوت به منبر می کنند می گویند برای یک دهه، ده منبر می روم و هر منبری یک میلیون تومان. اگه پذیرفتند که هیچ والا کار را رها می کنند. جالب اینکه در بعضی از مناطق، مردم با این استاد بزرگوار بر سر قیمت به توافق هم می رسند. اینجاست که ایشون ادعای دوم را مطرح می کنند و می کویند: «ببینید تربیت مردم در این مناطق تغییر کرد و اصلاح شد. لذا در همه جا اگه چنین برخورد کنیم تربیت مردم اصلاح می شود و قطعا این روش تربتی است که درست است.» از شما استاد عزیز می خواهم مطلب را برای ما روشن کنید. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تربیت‌ها انسان‌ها را دیندار نمی‌کند، هرچند ممکن است مثل تربیت‌های غربی، انسان‌ها را اجتماعی و منظم بنماید. ولی اسم آن را نباید دین گذاشت. یکی از شاخصه‌های مهم پیامبران همیشه این است که مردم را در فضایی به دینداری دعوت می‌کنند و سخن‌ هر کدام از آن‌ها این است که: «وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و من اجری از شما برای رسالت نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم. البته مردم وظیفه دارند نسبت به نیاز های روحانیت بی تفاوت نباشند. موفق باشید

23950
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته شدم! نمی دانم چه کنم. هرچه از خدا می خواهم که به من عشق خودش را بدهد نمی شود. واقعا اعتقاد دارم که قلبم مریض است. چون در نماز فکرم به خدا مشغول نیست. روزها می گذرد و گاهی اوقات نسیم فراق امام زمان (عج) به قلبم می خورد و اشک هایم را روان می سازد ولی بعدش دوباره روز از نو. واقعا در خودم آمادگی برای ظهور را نمی بینم. چند روز سفت کار انقلابی انجام می دهم و ناگاه یک روز را به بطالت می گذرانم و حالم از خودم بهم می خورد. با اینکه قرآن می خوانم ولی انطور که باید از نورش نمی گیرم. می ترسم دیر شود. راهنمایی کنید لطفا. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «صبر» و «صبر».

همچو چَه‌کن چاه می‌کن گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسی

قصه‌ی سلوک دینی، همیشه همین‌طورها بوده است با همین بهار و خزان‌بودنِ روح است که لنگان‌لنگان جلو می‌رویم تا بالاخره آن شویم که باید بشویم. چرا عجله؟!! پشتکار، پشتکار. حوصله، حوصله. موفق باشید

23653
متن پرسش
سلام: در شرح صوتی رساله الولایه فرمودید که ملاک سعادتمندی و بهره مندی از بهشت رجوع الی الله است. حال سوالی که پیش می آید اینست که کسانی بودند که در اثر بی بصیرتی گناهان سیاسی مرتکب شدند و به انقلاب خیانت کردند و به زعم خودشان هدف از این کارشان رجوع الی الله بوده ولی حضرت امام (ره) به او می گوید برای اینکه از قعر جهنم بیرون بیایی توبه کن. این تناقض را چگونه پاسخ می دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر کسی می‌تواند در نظام الهی کاری بکند که دست خدا بسته شود و روی دست خدا بزند؟ پس خیانت‌ها، خیانت به خود انسان است و معلوم است که با توبه، رجوع إلی اللّه صورت می‌گیرد و انسان از تبعاتِ گناه خود نجات می‌یابد، هر اندازه هم که سوابق او بد باشد. موفق باشید

23394

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: معنی این ابیات مثنوی رو می خواستم این همه گفتیم لیک اندر بسیچ بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق ای خدا ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچ کس نبود روا تکیه بر لزوم عنایات خاصان حق در کنار عنایات حق و اینکه با یاد حق یاد هیچکس روا نیست. لطفا به این موضوع هم اشاره کنید که آیا کسی می تواند عنایات حق را بدون مسیر خاصان حق دریافت کند یا الزاما و همه باید از این مسیر بروند و راهی جز این وجود ندارد و هیچ انسان متعالی وجود نخواهد داشت الا اینکه عنایات خود را از حضرات معصومین (ع) و حضرت صاحب الزمان (عج) گرفته باشد و اینکه شیعه به معنای واقعی کلمه باشد. و نتیجه اینکه از عرفا هیچکدام نمی توانند اهل سنت باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای شعر روشن است. آری! در مسیر رسیدن به حقیقت، سنتی باید در مقابل ما باشد، انگیزه‌ی رجوع به حضرت حق کافی نیست. لذا با نظر به سنت اولیاء الهی که تعیّن سیر إلی اللّه هستند، می‌توان مسیر رجوع به حق را به درستی طی کرد. موفق باشید

22995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: وقت بخیر. استاد چند شب پیش مهمانی بودم. یه نوجوانی بود که پدرش زندان بود و مادرش دو سال پیش فوت کرده بود و خواهر و برادر هم نداشت. من خیلی سعی کردم از فرصت استفاده کنم و باهاش صحبت کنم به لحاظ نوع فکرش و... اصلا نمیدونم چرا همون لحظه که دیدمش شما اومدید تو ذهنم و خیلی جالب بود برام. با سایت شما Hشناش کردم بیاد سوالاتشو بپرسه ولی چون تا چهارم رو خوانده بود انگلیسی بلد نبود واسه وارد کردن ایمیل، الان منتظر منه بهش اس ام اس بدم که با این شرایطی که داره چطور میتونه موفق باشه از نظر شما؟ و البته کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو هم بهش آدرس دادم خرید کنند. خیلی زحمت می کشید. ممنون میشم پاسخ بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید خود جنابعالی با آن نوجوان مرتبط شوید. زیرا ممکن است با مباحث سایت نتواند ارتباط برقرار کند. این‌که کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به او پیشنهاد کرده‌اید کار خوبی است، ولی در این مورد هم باید ابتدا کلیّاتی از آن کتاب را برای او روشن کنید تا آمادگی ارتباط با کتاب در او به‌وجود آید. موفق باشید

22951
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: طلبه پایه۲ حوزه هستم. در رابطه ی با هیئاتی که روش جدیدی در سالهای جدید در پی گرفته اند که به آن مداحی شور می گویند نظرتان چیست؟ (البته معارف الهی جایگاه خود را دارد و آن را منکر نمی شوم) سوالم نسبت به ماهیت خود امر است چرا که در سوالی با این مضمون دیدم که گفته بودید جذبی که با احساسات بیاید با احساساتی می رود!! و یا گفته بودید باید وقار معنوی انسان حفظ بشود! و یا گفته بودید که بهتر است به گونه ای عزاداری بشود که عزای حضرتش بیشتر مد نظر باشد. (قریب به این مضمون) خیلی از شنیدن این حرفها از شما تعجب کردم که اینگونه عملی را اینگونه توصیف می کنید مگر هیات تنها باید برای عزاداری باشد. (چرا آن را به احساسات تقلیل می دهید؟! بارها از شما در رابطه ی با نهلیسم دوران و پوچ شدن و سرد شدن مسایل دینی و لزوم عبور از آن شنیدم و حال خودتان اینگونه می گویید. جالب اینکه در جواب سوالی دیگر با همین موضوع فرمودید که تجربه ای ندارید و اضهار نظر خاصی نکردیده بودید.) شاید آتش عشقی است در دل محبان حضرتش که اینگونه به وجد آمده اند. چرا این قبیل امور را از آنگونه رفتار هایی ندانیم که مانند علامه حسن زاده که استاد رمضانی نقل کردند داستان زیارت رفتن علامه حسن زاده به صورت سینه خیز که نشان از عشقی جنون وار در آن لحظه حکایت می کند. چرا به امثال ایشان نمی گویید که اینها احساسات است و یا و قارتان را حفظ کنید آن هم با لباس طلبگی؟! (که این حرکت البته جای اشکال است فقط محض مثال گفته ام) البته مشخص است که این انسانها و جوانها هم گرفتار دنیای غرب هستند و هر کدام نفسانیتی دارند و ممکن است در خلال عملشان منحرف بشوند اما چه بسیار اینگونه جوانان را دیده ام در قم که همینگونه به صف مدافعان حرم پیوسته و شهید شده اند که به نسبت جمعیتشان درصد قابل توجهی است. اینکه به امثال علما توجهی نمی کنند قسمتی از آن برمی گردد به تکرار مکررات و خسته بودن از مطالبی که معنی را در آن نمی یابند. والا از انسان احساسی که آمده است تخلیه انرژی کند و بالا پایین بپرد که اینگونه فداکاری ها سربزند و تلاش بی وقفه و حتی افراطی (که البته خالی از اشکال نیست) که نسبت به هیات دارند و از زندگی دنیاییشان هم جا می مانند به دلی شرکت افراطی و طولانی مدت در هیات. اینها به نظر حرکتی قدسی است که در این دوران شروع شده است هرچند کم فروغ که البته اشکالات جزیی هم دارند که با نزدیک شدن یک عالم برای آن انسان ها آن هم قابل رفع است و به نظر با توجه به دینداری امروز ما که مباحث دینی بعضا در حوزه ها به پاره ای از دانستنیها و عمل گرایی در سطح واجب و حرام که جهنم نرویم تبدیل شده اینگونه حرکات که این چنین این مناسبات را بهم می ریزد قابل توجه و تامل و حمایت نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که اولیاء الهی «علیهم‌السلام» به‌خصوص حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» کاری کردند که احساسات انسان‌های مؤمن بتواند در تعالی خود حاضر شوند. و اگر عزاداری‌های ما در آن بستر و با ظهور احساساتِ متعالی باشد، کار ارزشمندی است به همان معنایی که خود حضرت فرمودند من کشته‌شده‌ی اشک‌ها هستم. بحث بر سر آن نوع عزاداری است که ممکن است در فضای دیگری انجام شود. باید مواظب بود فضای عزاداری‌ها از مسیر احساسات متعالی در مسیر دیگری قرار نگیرد. موفق باشید

22559
متن پرسش
سلام: همواره می گوییم روزی همه مخلوقات دست خداست، لکن افراد یا حیواناتی را می بینیم که به علت شرایط خاص، در اثر گرسنگی و قحطی از دنیا می روند و ممکن است این قحطی ساخته دست انسان های دیگر باشد. چگونه است که رزق این مخلوقات به آن ها نرسیده است؟ مثلاً کودکانی که در فشار ناشی از جنگ می میرند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که از چه زاویه‌ای به موضوع بنگریم. اگر پذیرفتیم خالق عالم و خالق همه‌ی مخلوقات، خدایی است که هیچ‌چیزی مانع رزّاقیت آن نمی‌شود، موضوع را به شکل دیگری باید نگاه کرد که نکند همین اندازه رزق او بوده است که در این دنیا بماند. البته و صد البته وظیفه‌ی ما نسبت به گرسنگی و مرگ و میر انسان‌ها جای خود محفوظ است، می‌ماند که آیا خداوند سرنوشت مخلوقات خود را این اندازه در اختیار سایر انسان‌ها گذاشته است تا هرکاری که خواسته‌اند با سایر انسان‌ها انجام دهند؟ موفق باشید

22204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: امکان ارسال خلاصه کتاب علم و دین ایان باربور به بنده وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلاصه‌ی کتاب مزبور، همان جزوه‌ی «کلام جدید» است به آدرس:

http://lobolmizan.ir/leaflet/1366/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF  موفق باشید

21706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر بخواهید علامه طباطبایی رو تعریف کنید چه می گویید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی را با مطالعه‌ی کتاب‌هایشان باید شناخت. موفق باشید

21637
متن پرسش
سلام استاد! در مورد درد که فرمودین ما علم حضوری به درد داریم. خُب درد نیز احساسی از قبیل دیگر احساست انسان مانند: گرسنگی، تشنگی، و... است. در اینگونه موارد ما فقط همان احساس را داریم. اگر کسی بپرسد احساس درد از چه واقعیتی حکایت دارد؟ فقط می توانیم بگوییم از وجود درد. اما درد چیست؟ احساسی درونی است. نمی توان به نحو دیگری نشانش داد. مثلا هنگامی که من احساس درد می کنم در واقع یک فعل و انفعالتی در بدن من و باالتبع در مغز من رخ می دهد. آیا درد همام فعل و انفعالات مادی هست؟ اگر آن باشد که من او را درک نمی کنم من فقط به صورت یک احساس درک می کنم. و این احساس را می توان به صورت مصنوعی با دست کاری مغز من به وجود آورد. یا کاری کرد که من درد را در بدنم احساس نکنم. با وجود اینکه بدنم زنده است و حیات دارد اما وقتی ضربه بخورد احساس نکنم. پس این علم حضوری را می توان به صورت مصنوعی در فرد ایجاد کرد. یا آن را از بین برد. واقعا وقتی به صورت مصنوعی در ما درد ایجاد می شود با علم حضوری به چه چیزی علم داریم؟ در علم حضوری به درد، ما علم به چه چیزی داریم؟ از یک واقعیت مادی یا مجرد به صورت علم حضوری آگاه نمی گردیم. بلکه صرفا احساس ناخوشایندی را در خود می یابیم. در دست کاری مغز که در من احساس درد به وجود می آید، آیا خود درد ایجاد می شود؟ یعنی یک حقیقتی در عالم ایجاد می شود که تا حالا وجود نداشت و من بلا واسطه و مستقیما آن واقعیت را درک می کنیم؟ آیا می شود این دردِ من را به نحوی به دیگران هم نشان داد و چشاند؟ (خودِ دردی را که در بدن من است نه دردی که در بدن او ایجاد می شود) اگر یک واقعیتی مستقل باشد که من او را درک می کنم، پس باید امکان اینکه دیگران نیز همان دردی را که در وجود من است درک کنند. اما دیگران فقط حالت و وضعیت من را درک می کنند نه دردم را. دکتر نیز فقط فعل و انفعالات بدن من را می بیند نه خود درد من را. پس این درد یک واقعیتی نیست که در خارج ایجاد شود و من آن را درک کنم بلکه فقط احساسی است که من می یابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسِ درونی به شکل حضوری است و انسان به آن احساس علمِ حضوری دارد. حال اگر آن احساس به صورتی عمیق‌تر در روح ما جای گیرد، بعد از بدن هم با ما خواهد بود و آن احساس، اگر علمِ به نداشتنِ کمال باشد به صورت آتش از درون و بیرون، انسان را فرا می‌گیرد. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّ‌‌ی‌ترین زندگی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

20516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: لطفا اگه ممکنه سوال شماره 20494 را پاسخ بدهید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این‌طور جواب داده شده بود: باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر گوشه از نظام اسلامی اگر به قصد خدمت، تلاش کنید خود به خود احوالات روحانیِ خوبی نصیب شما می‌شود و جبرانِ کمبود استاد را می‌کند. از این جهت اگر بتوانید در امر اقتصاد مقاومتی تلاش کنید بهتر است. موفق باشید

19314
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. چند تا سوال در باب اسماء و صفات داشتم. یعنی کلا نظرگاهم نسبت به اسماء و صفات بر اساس مبنایی شکل نگرفته هنوز، اگه میشه در مبناسازیش کمکم کنید. ۱. آیا همه اسما و صفات زیر شاخه یک یا چند اسم خاص اند؟ اگه بله اون اسم‌های اصلی چی هستند؟ ۲. چرا یک جا همه اسماء رو می بریم زیر اسم رحمان ولی یک جای دیگر بین جلال و جمال تقسیم می کنیم؟ ۳. فرق اسم و صفت چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «اسماء حسنی؛ دریچه‌‌های نظر به حق» در رابطه با اسماء حسنا شده است. آری! از جهتی حضرت حق به نور اسم رحمان جواب طلب مخلوقات را می‌دهد و از جهتی دیگر در دل همان نور اسم رحمان، گاهی جمالش ظهور می‌کند و گاهی جلالش. که در کتاب مذکور بدان پرداخته شده است. موفق باشید

16323

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. چگونه بفهمیم در کدام مرحله از سلوکمان هستیم در ضمن اگر برنامه ریزی نکنیم آیا دچار مشکل می شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما از طریق رعایت دستورات شرع مقدس، عملاً خود را در زیر سایه‌ی برنامه‌ی الهی قرار داده‌ایم و امید رحمت الهی را در این رابطه در خود نگه می‌داریم. موفق باشید

نمایش چاپی