باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در نظام علی و معلولی انسان میتواند خود را تعریف کند که مطابق آن نظام چه علتی را برگزیند تا به معلول خاص آن علت دست یابد و لذا مانع کمالات انسان نیست. ۲. آری همه چیز در بستر ربوبیت الهی جلو میرود ولی همان ربوبیت راهی برای به دست آوردن رزق فراهم کرده و این که اگر کسی رزق کسی را از او ربود، برود و رزق خود را از او بازستاند به همان دلیل که میدانیم رزق ما از قبل تعیین شده. پس معلوم است که اگر در اختیار ما نیست باید ببینیم چه کسی آن را ربوده است. ۳. با این همه بالاخره کوتاهیهای ما در کسب رزق مقسوم آن رزق را از ما نمیگیرد ولی در به دست آوردن آن به سختی دچار میشویم و موضوع قحطیها را باید در این رابطه تحلیل کرد. ۴. پیشنهاد میشود جزو «جبر و اختیار» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. در ضمن سری به جواب سوال 29841 بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرحهای صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إنشاءاللّه محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آیهی «کلّ یوم هو فی شأن» حضرت حق نظر به قسمت قبل دارند که میفرماید: «یسئله من فی السموات و الارض» و با تجلیات خود جواب طلب مخلوقات را میدهد تا آنها را از قوه به فعل در آورد و در این رابطه، جای وحدت شخصیه وجود محفوظ است به اعتبار آنکه در صقع ربوبی و در مقام عین ثابتهی مخلوق، حضرت حق با مخلوقات مرتبط است.۲. همچنان که در «حرکت جوهری» بحث شد آنچه موجب ربط مرتبهی قبل حرکت به مرتبهی بعد از آن است، ذات خود حرکت است که همواره در صحنه میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم این حالت، حالتِ بدی نباشد و لذا اگر در موضوع معرفت نفس در ادامهی آن بحث «خویشتن پنهان» و سپس بحثهای معاد را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید، نهتنها از این شبهات عبور خواهید کرد، بلکه با وسعت بهتری معارف دینی را درک می کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از سخنان نایب الإمام که میفرمایند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راهِ اصلاح نیست... کار موازی در کنار دستگاه دولتی، کار موفقی نیست، این تجربهی قطعیِ این حقیر است در طول این سالها» اینطور میفهمم که نباید در مسیر جدا از آموزش و پرورش اقدام کرد. لذا شاید «مدرسه در مسجد» که جدایِ از آموزش و پرورش نیست ولی رویکرد دینی و انقلابی دارد خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از جهتی خداوند حاضرتر است و قربِ مطلق از آنِ اوست، در هر رجوعی به حضرت حق میتوان رجوع داشت و او را آینهی نظر به پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» قرار داد. و از جهتی دیگر ممکن است شرایط طوری فراهم باشد مثل حضور در حرمهای ائمه و یا روزهای خاص، که میتوان به نور پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» که عالم و آدم را فرا گرفته است، نظر نمود و به آن حضرت سلام کرد. در این مورد مباحثی در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در ذات خود در اوج تعادل است و به همین جهت قرآن میفرماید: «وَ نفسٍ و ما سوّیها» سوگند به نفس و تعادل آن. میماند که اگر زمینههای ظهور زیباییِ خود را در بدنی که باید بسازد، در اختیار نداشت آن بدن ناقصالخلقه و یا زشت میشود. در این مورد خوب است به کتاب «خویشتن پنهان» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه و عرفان هرکدام جای خود را دارند. فقیه به اعتبار فقاهتش سعی میکند حکم خدا را در امورات عملی انسانها تعیین کند و عرفان، انسان را متوجهی حقایق عالم مینماید. حال اگر فقیه با عرفان آشنایی داشته باشد بهتر میتواند حکم خدا را در بستر حقایق الهی تعیین نماید. با اینهمه عارف باید در سلوک خود وظایف عملی خود را بهخوبی بشناسد و چه خوب است که در این مورد مجتهد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نگاه دوم درست باشد. انسان در جمع مؤمنین به کمالاتی میرسد که در فردیت و انزوا به آن دست نمییابد. خوب است در این مورد به روایتی که در جواب سؤال شمارهی 20705 عرض شده است، نظری بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید بگوییم زیارت عاشورا حدیث قدسی است به این معنا که خداوند بر قلب حضرات باقر و صادق «علیهماالسلام» آن را القاء کردهاند تا آن حضرات خودشان حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» را زیارت کنند و یا باید بگوییم حضرت حق در آن زیارت به زبان عبد سخن گفته. مثل سورهی حمد که در عین وحی الهیبودن، حضرت حق میفرمایند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این نوع گردشکردنها مصداق «سیروا فیالأرض» نیست. زیرا در سیروا فیالأرض رجوع به آثار کسانی است که در تاریخهای گذشته مقابل انبیاء ایستادند و به سرنوشتهای بدی گرفتار شدند. ولی به نظرم اگر به صورت درستی این سفرها صورت گیرد، علاوه بر آنکه یک تفریح میتواند باشد، میشود که انسان روحِ شهرها را احساس کند. زیرا هر شهری روحی دارد که بر اساس آن ساخته شده است و این به شرطی است که در دلِ شهر وارد شود و علاوه بر آثار معماری آن شهر، به نحوی روابط انسانیِ آن شهر را نیز در نظر بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- امید است خداوند توفیق شرح آن دعای نورانی که حقیقتاً جوشن کبیری است را به بنده بدهد 2- مباحث «زیارت جامعه» اگر بخواهد کتاب شود، چندین کتاب قطور خواهد شد که در حال حاضر امکانش نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه خیال بر عقل غلبه کند، احساسات از حدّ معمول خارج میشود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک سیر مطالعاتی در پیش گیرید تا در دلِ معارفی که بهدست میآورید جایگاه نظرات جدید را بیابید. ان شاءالله سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت در این امر کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان یک برنامهی سلوکی، اخلاقی بدهید. پیشنهاد میکنم مباحث شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید حضرت، عموماً در این موارد سعی دارند افراد را از اظهار گناه منصرف کنند تا خودشان توبه نمایند، مگر اینکه علنی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غمی است که مسلّم هرکس نسبتی با ماه رمضان پیدا کرده باشد، سراغش میآید و همچنان که حضرت سجاد «علیهالسلام» در وداع ماه رمضان میفرمایند وداع با دوستی است که هرگز از بودنش خسته نشدیم.[1] آری! افقهایی از حقیقت، انسان را در ماه رمضان فرا میگیرد که با هیچ کتاب و با هیچ عبادتی محقق نمیشود. اولین قدم، درک آن احوالی است که پیش آمده است و عملاً تکوین انسان را تغییر داده است و انسان میتواند با «بودنی» دیگر وارد ماه مبارک شوال شود، «بودنی» به وسعت حضور در عالمی که فقط خدا در صحنه است و همهچیز در آغوش اوست و باید با عبادات و تقوایی که وعدهی الهی بود، به روزهداران در ماه رمضان و او حقیقتاً به وعدهی خود وفا کرد، آری! با آن تقوا در عالم حاضر شد. تقوایی که خداوند در وصف آن فرمود: «مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً» (طلاق/۵) هر آنکس بدان پایبند بود، خداوند سیئات را که موانع ارتباط با حضرت محبوب بود، رفع مینماید و پاداش او که اُنس با خداوند است را بزرگ میدارد.
حقیقتاً رفیقی در حال رفتن است که نه او را درست شناختیم و نه فهمیدهایم چه عطاهای بزرگی در بستر آن ماه مبارک به ما شد. اینجاست که غم انسان دو برابر میشود، غم از دستدادن رفیقی آنچنان محبوب، و غم غفلت از عطایی آنچنان بزرگ. یک راه بیشتر در مقابل ما برای حضور در بودنی آنچنان گسترده نمانده است و آن تقوای الهی است و پاسداشت خود در حریمی که حضرت حق ما را در آن میهمانی کرد و میهمانیاش را ادامه داد تا در سنت «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» به همان اندازه که هویت خود را متعلّق به حضرت حق مییابیم، هماکنون حضور خود در ابدیت را نیز احساس کنیم و این است عطایی که ذیل تقوای ماه رمضان می توان در جستجوی آن بود، وقتی همواره بر آن تقوا پایدار باشیم. و در خطاب به آن رفیقِ شفیق خواهیم گفت:
کردی تو چون عزم سفر، ما را نمودی خون جگر
ای همدم شام و سحر ماه مبارک الوداع
خداحافظ ای ماه غفران و رحمت
خداحافظ ای ماه عشق و عبادت
موفق باشید
[1] - امام سجاد «علیهالسلام» در دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه می فرماید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ الله الْأَکْبَرَ وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ الْأَعْظَمَ»؛خداحافظ ای ماه بزرگ خدا و عید بزرگ اولیای خدا! «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ»؛ خداحافظ ای بزرگ ترین همراه از میان زمان ها و اوقات؛ و بهترین ماه ها در ایّام و ساعات. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ»؛ خداحافظ ای ماهی که آرزوهایمان در تو نزدیک شد؛
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که فرمودهاند. زیرا با اجتهاد در موضوع فقه و اصول، به ملکهای از اجتهاد نایل میشوید که در سایر موضوعات نیز میتوانید مجتهدانه عمل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیری مثل تفسیر «المیزان» بعد از دنبالکردن شرح صوتیِ چند سوره که بنده عرض کردهام، میتواند شما را با دریایی از معارف روبهرو کند. در ثانی: به نظر بنده خوب است سورههایی که تفسیر آنها را میدانید از قرآن و با قرائت آن سورهها، وسیلهای به عنوان تذکر استفاده نمایید. موفق باشید