باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مباحث مطرحشده در کتابها عموماً مباحث زیربنایی و عقیدتی میباشد؛ به روزشدن از این جهت معنا نمیدهد. میماند که بعضاً یک موضوع که به طور اجمال گفته شده است، در کتاب بعدی به تفصیل مطرح میشود. بدین لحاظ شاید بتوان گفت هیچکدام از کتابها ویرایش به معنای تجدید نظر در موضوعاتش نمیشود. توصیهی بنده آن است که با همان سیر مطالعاتی روی سایت همراهی کنید و در کنار آن، در مباحث قرآنی به روز باشید. حال که سورهی مائده شروع شده است صوت بحث را هر هفته دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کلیپ را به عنوان کاری که ما را متوجهی سرمایههای ارزشمند تاریخی میکند عملی ارزشمند دیدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تقسیم وقت و الأهم و فَالأهمکردن بسیار مهم است. 2- سعی کنید در کنار کسب معرفت و اولویتدادن به آنها، حفظ دعا را توفیق بدانید، و درک فهم مفاهیم قرآن از حفظ آن اولویت دارد، ولی اگر استعداد حفظ قرآن را دارید، جمع آن دو خوب است. در هرحال برنامهریزی، کار را بهخوبی جلو میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انوار الهی در مظاهر است ولی گاهی مصلحتهایی و حکمتهایی در میان است که ظاهر بعضی از انسانها باید به اعتبارِ مصلحتی دیگر دیده شود. مثل جهاد که خوب نیست ولی بنا به مصلحت حفظ اسلام باید به آن تن داد و نوعی از زیبایی که ماوراء زشتیِ ظاهری آن است را دنبال کرد.
حضرت عیسی(عليه السلام) روزی از راهی می گذشت که چشمش به جمعیتی از مردم افتاد. آن جمعیت در گوشه ای ایستاده بودند و به چیزی نگاه می کردند. عیسی به سوی آن جمعیت رفت تا ببیند چه چیزی توجه آن عده را جلب کرده است. وقتی نزدیک رفت دید که سگ مرده ای روی زمین افتاده است و آن جمعیت به دور آن جسد جمع شده اند.
هرکس از آنان درباره ی آن سگ مرده حرفی می زد یکی می گفت:
- عجب حیوان پست و بی ارزشی است. خوب شد که مرد.
- اگر هم کسی این سگ را کشته باشد حق داشته است زیرا این حیوان زشت و بد قواره است.
- چشمش کور که مرده است. این حیوان چقدر زشت رو و پلید است.
عیسی (عليه السلام) هر چقدر گوش داد از حرف های مردم غیر از بد گویی درباره ی سگ چیزی نشنید.
وقتی آن جمعیت هر چه دلشان خواست درباره ی آن سگ مرده بدگویی کردند نوبت به عیسی (عليه السلام) رسید. آن مردم می خواستند از دیدگاه پیامبر خدا آگاه شوند.
حضرت عیسی (عليه السلام) فرمود:
- خوب نگاه کنید دندان های سفید این سگ را مشاهده کنید و ببینید که چه دندان های سفید و قشنگی دارد. آیا درّ گرانبها به سفیدی دندان های او هست؟
مردم به دهان نیمه باز سگ مرده نگاه کردند دندان های حیوان به راستی سفید و درخشان بود. دندان هایی سالم که شاید نظیرش در دهان هیچ کدام از آنان نبود.
حضرت عیسی (عليه السلام) که سکوت آن مردم را مشاهده کرد با سخن دیگری که بر زبان آورد آنها را بیشتر به اندیشه برد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه حضرت جسم مادی دارند حرفی نیست، ولی بیشتر با ملکوت انسانها ارتباط دارند. زیرا: «هرکه را روي به بهبود نداشت / ديدن روي نبي سود نداشت». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسی که مورد نظر است همان علم حضوری است ولی باید با ادبیات عرفانی بگوییم تا جنبهی مفهومی به خود نگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر خانمها وظایف خود را انجام دهند، بعضاً سختیهایی را باید تحمل کنند که از شهادت سختتر است. در مورد شهادت باید به عهدهی خدا بگذارند تا هرچه را مصلحت دید پیش آورد. موفق باشید
مه تعالی: سلام علیکم: همچنان که بدخلقی رزق را تنگ میکند، ولی رویهمرفته عدهای بنا به مصلحتشان، رزقشان تنگ است بدون آنکه بدخُلق باشند. شاید بتوان گفت اگر ما بدون دلیل خودمان باعث تنهایی نشویم، آن تنهایی تقدیر ما باشد و به مصلحت ما است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در سورهی احزاب بحث شد که ازدواجهای رسول خدا «صلواتاللّهعلیه» همه بنا به مصلحتی برای پیشرفت اسلام بوده است حتی آن بانویی که پیشنهاد به رسول خدا کرد که او را به ازدواج خود در آورند مبنی بر آن بود که با آن ازدواج، قبیلهی آن خانم انگیزهی مقابله با پیامبر را از دست میدادند و آن خانم متوجهی آن امر شده بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای مصطفی صادقی در کتاب «تحلیل تاریخی نشانه های ظهور» نکات محققانهی دقیقی دارند: این کتاب پژوهشی است نقادانه درباره منابع و روایات مربوط به نشانه های ظهور امام زمان(عج). در مقدمه این کتاب آمده است: آمدن مهدی موعود به عنوان منجی بشریت در متون اسلامی با نشانه هایی قرین بوده است تا منتظران ظهور با دیدن آنها به حقانیت مدعی نجات بخش پی برده و با آمادگی به استقبال او بشتابند، اما در گذر زمان دسته ای از آدمیان به انگیزه های مذهبی و یا سودجویی سیاسی به نشانه سازی هایی دست زدند تا در پرتو آن حرکت خویش را زمینه ساز ظهور و یا خویشتن را به عنوان موعود آخر الزمان جای بزنند. این علائم به مرور زمان در اندیشه برخی امری مسلم تلقی و موجب رهزنی هایی شده است. این کتاب کوشیده است اخبار و روایات مجعول و غیر مجعول نشانه های ظهور را از هم تمییز دهد و آفات و آسیب های تحریف و جعل این قبیل اخبار و روایات را بررسی کند.
مصطفی صادقی نگارنده این کتاب به تجزیه و تحلیل منابع اصلی مسئله غیبت و ظهور امام زمان پرداخته و ضمن مرور نشانه های ظهور به بررسی صحت و سقم مندرجات آنها پرداخته است. بررسی اخبار و روایات مربوط به قتل نفس زکیه، خروج سفیانی، قیام سید حسنی و سید خراسانی و روایاتی مانند طلوع خورشید از سمت مغرب از اصلی ترین پی گیری های این کتاب محسوب می شود. نگارنده این کتاب همچنین درصدد ارائه نظریه های جدید و ایجاد چشم اندازی نو در این عرصه بوده و از منابع مهم و کهن نیز سود برده است.
«تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» اثری تحلیلی تاریخی از «مصطفی صادقی» که در پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی آماده گردیده است، جزو معدود محموعه هایی است که به بررسی و نقد روایات نشانه های ظهور میپردازد. آمدن مهدی موعود (ع) به عنوان منجی بشر، در متون اسلامی با نشانههایی قرین شده است تا منتظران ظهور با دیدن آنها به حقانیت مدعی نجاتبخشی پی برده و با آمادگی به استقبال او بشتابند؛ اما در گذر زمان، دسته ای از آدمیان به انگیزههای مذهبی یا سودجویی سیاسی، به نشانهسازی هایی دست زدند تا در پرتو آن، حرکت خویش را زمینه ساز ظهور یا خویشتن را به عنوان موعود آخرالزمان جای زنند. این علائم به مرور ایام در اندیشه برخی، امری مسلم تلقی، و موجب رهزنی هایی شده است و به جا مینماید این نشانهها، با معیارهای علمی به ترازوی نقد گرفته شوند. کتاب تحلیل تاریخی نشانههای ظهور در پی چنین هدفی شکل گرفته و به بررسی نشانههای مشهوری میپردازد که در تاریخ اسلام رخ داده یا مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. از دیدگاه مؤلف برخی نشانهها در حقیقت علامت ظهور به شمار نمیآیند. کتاب از انتشارات «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» در قم میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابتهی هرکس جنبههای بالقوهی اوست در علم خداوند و اینکه میتواند آن جنبهها را با اختیار خود بالفعل کند. به همین جهت یک گوسفند در عین ثابتهی خود نمیتواند یک انسان شود ولی در گوسفندی خود میتواند رشد نماید. پس چه اشکال دارد بفهمیم که چه امکاناتی برای چهچیزی هست. این فهم ما یعنی دانایی به استعدادها به این معنا میتوان گفت حدّ ذاتی عین ثابتهی هرکس امکان ذاتی اوست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با بندگی هرچهبیشتر حضرت معبود، حجابِ بین عبد و ربّ کم و کمتر میشود به همان معنایی که در دیوان فیض کاشانی داریم که میگوید:
دل از من بردی ای دلبر بفن آهسته آهسته
تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته
کشی جانرا به نزد خود ز تابی کافکنی در دل
بسان آنکه میتابد رسن آهسته آهسته
ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم
ربائی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته
چو عشقت دردلم جا کرد و شهر دل گرفت از من
مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته
به عشقت دل نهادم زینجهان آسوده گردیدم
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن مقام به بقایِ حق باقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا عرض کنم البته مسئلهی محاکمه مربوط به آن طلبهای است که بر روی پلاکارد که در دست داشت نوشته شده بود: « ای آنکه مذاکره شعارت/ استخر فرح در انتظارت». حال کاری به محاکمه و عدم محاکمهی آن طلبه ندارم.
بنده سخنان آقای ازغدی را کامل شنیدم. واقعیترین و دقیقترین سخنانی که یک انسان متعهد و انقلابی و عالِم در این زمان میتوانست بگوید تا دامن انقلاب را از سهلانگاریِ مسئولان مدعی دنبالکردنِ سخنان امام و رهبری پاک کند؛ همان سخنان بود. آنچه گمان من بدان میرود، کینهای است که جریانهای غربگرا نسبت به سخنانِ افشاگرانهی آقای رحیمپور در دانشگاه شریف به دل داشتند و به دنبال بودند که به نحوی مقابله کنند. و اینجا است که همانطور که آیت اللّه کعبی فرمودند نباید نقش نفوذیها را در تحت تأثیرقراردادنِ بعضی از مراجع محترم فراموش کرد وگرنه همانطور که آقای رحیمپور فرمود و بنده کاملاً تصدیق میکنم، همهی آن سخنان، سخنان امام و رهبری بود و سخنانی بود که در این زمان باید به آنها متذکر میشدیم تا معلوم شود راهِ انقلاب، راهِ دیگری است و ما هرگز آن راه را فراموش نخواهیم کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از اقتضائات فرهنگ مدرنیته است و غفلت از آن نوع زندگی در بستری که خداوند برای بشر رقم زده. البته نباید بخواهیم به گذشته برگشت کنیم، بلکه باید طوری به آینده فکر کرد که از مسیر زندگی مدرن، زندگیِ دیگری متولد شود که آن زندگی نسبتِ خود را دوباره با طبیعت برقرار کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در قسمت اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» عرض شد موضوعِ ضرورت ولایت فقیه به صورتی که در صدسالهی اخیر مطرح شد و امثال ملا احمد نراقی در کتاب «خزائن» متذکر آن شدند؛ مربوط به شرایطی است که در موضوع اجتماع پیش آمده که حاکمیتِ جامعه به صورت خاصی در همهی امور جامعه حتی در تحصیلات افراد نقش دارد و این غیر از شرایطی بود که مکتبخانههای گذشته داشتهاند. آری! ولایت فقیه در چنین شرایطی، چنین نحوه ضرورتی را پیدا کرد وگرنه همواره ولایت دینی در جامعهی ما جاری بوده است و حال که باید حاکمیت به صورت خاصی به صحنه آید ولایت دینی نیز به صورت خاصی که عنوان آن ولایت فقیه به صورت امروزی است، به صحنه آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که رفقا مطلبی که کاربر عزیزمان جهت روشنشدن جایگاه احمدالحسن فرستادهاند را مطالعه کنند. آری! اگر دینداریِ ما بصیرتی نسبت به وضع تاریخی ما به ما ندهد، حتی میشود در لباس طلبگی بین احمدالحسن و ابابکر بغدادی از یک طرف و عالمانِ واقعی از طرف دیگر تفکیک نکرد. مشکل در نحوهی برخورد ما با آموزههای دینی است که تلاش نمیکنیم به کمک دین خدا، مسائل روزمان را درست تحلیل کنیم. به قول شهید مطهری متوجه نیستیم که موشه دایانِ امروز همان یزید است، هنوز دنبال یزیدی هستیم که تاریخ آن سالها گذشته است. بهخوبی روشن است که احمدالحسن حماقت روحیهی مذهبیِ بعضیها را نشانه گرفته است، عین کاری که با ابابکر بغدادی انجام دادند، در حالیکه نه نامش ابابکر بود و نه بغدادی بود. البته بنده بر خلاف نظر جناب استاد شهبازی معتقدم آنچنان انقلاب اسلامی در این تاریخ، راهِ خود را جلو میبرد که نهتنها هیچ خطری از طریق پیروانِ نادان احمدالحسن ما را تهدید نمیکند، بلکه بیش از پیش روشن میشود عظمت انقلاب تا آنجایی است که این فتنه با همهی ظرائفی که برنامهریزانِ آن شکل دادهاند، در حدّ یک مگس بر روی خرطوم یک فیل هم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موردها بتوان اینطور فکر کرد آری! خداوند رزق آنها را مشخص کرده، ولی آنها نیز در راستای بهدستآوردنِ آن اگر میتوانستند تلاش کنند، تلاش نکردند. البته این در مورد کودکان و مردمی که نسبت به آنچه پیش آمده است کاری نمیتوانند بکنند؛ مورد ندارد، باز باید به آن موضوع فکر کرد که از یک طرف رزق آنها برای ماندن همین اندازه بوده، و از طرف دیگر وسیلهای شدهاند تا با مرگ خود آنهایی که باید از نظر بیمسئولیتی شناخته شوند، مشخص گردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان دینی که میفرماید نباید سقف خانهها از سه ذرع بیشتر باشد، در مورد مساجد و حرم ائمه «علیهمالسلام» که مظهر شکوه دین میباشند؛ تأکید بر بلندی و هیبتداشتنِ آنها دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین تکوین و تشریع تفاوت قائل بود. آری! اگر از نظر تکوین همهچیز به نحوی مظهر حق و حقیقت است از نظر تشریع، ما نسبتی خاص با هرچیز داریم و در این رابطه است که چیزی برای ما حرام میشود و چیزی حلال، تا به مرور حجابهای بین ما و حضرت حق برطرف شود. موفق باشید
مه تعالی: سلام علیکم: آیا میتوان وقتی تا این حدّ مطلب روشن است که عمرسعدی با ظاهرِ مذهبی در مقابل حضرت امام حسین«علیهالسلام» قرار میگیرد، باز هم به بهانهی آنکه حقیقت در اختیار ما نیست اظهار نظر نکرد؟ مطمئن باشید احمدالحسن کاملاً به جای عمرسعد و یزید نشسته است و واقعاً تعجب میکنم که دشمن این اندازه به فهمِ بعضیها توهین میکند و تا این اندازه به بلاهت و حماقت آنها امیدوار است!!! جلّ الخالق! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند: «اول قدم آن است که او را یابی / دوم قدم آن است که با او باشی». روی این نکته فکر کنید راهی که در کسب معارف شروع میشود نیاز به صبر و پایداری دارد و در این مسیر، خود به خود حالِ انسان خوب است و موانع نمیتواند قدرت چندانی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر موضوع را از زاویهی دیگری بنگریم پیش نمیآید تا به جزءجزء پدیدهی احمدالحسن بنگریم. مسئلهی مهدویت و حضور تاریخی آن حضرت بسیار روشن است و آن برگرداندنِ حضور خدا در مناسبات فردی و اجتماعی بشر است و به همان معنایی که ما به مهدویت معتقدیم، انقلاب اسلامی را راهی بس زلال به سوی فتح تاریخی حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» میدانیم. لذا هر راه دیگری با هر عنوان که در سنتِ چنین بستری قدم برندارد، همان ملاعمری است که در مقابل امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» عَلَم شده است و معلوم است که نه قرضاوی و نه ملاعمر، آدمهای بیسواد و سادهای بودند و نه احمدالحسن. مسئله روشنتر از اینها است که انسان در دیدن جایگاه تاریخی قرضاوی و احمدالحسن و ملاعمر به تردید بیفتد مگر آنکه نسبت به درک حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی کودن و اَبلَه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که از چه زاویهای به موضوع بنگریم. اگر پذیرفتیم خالق عالم و خالق همهی مخلوقات، خدایی است که هیچچیزی مانع رزّاقیت آن نمیشود، موضوع را به شکل دیگری باید نگاه کرد که نکند همین اندازه رزق او بوده است که در این دنیا بماند. البته و صد البته وظیفهی ما نسبت به گرسنگی و مرگ و میر انسانها جای خود محفوظ است، میماند که آیا خداوند سرنوشت مخلوقات خود را این اندازه در اختیار سایر انسانها گذاشته است تا هرکاری که خواستهاند با سایر انسانها انجام دهند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست بتواند جواب سؤالات جنابعالی را بدهد. موفق باشید