باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معرفت نفس و حشر» روشن میشود که هرچه وجود یک پدیده شدیدتر باشد با ارزشتر است و خوراک اهل بهشت در درجهی وجودی شدیدتری نسبت به خوراکهای مادی قرار دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی مثل اسید لاکتیک که در هنگام خستگی از ماهیچهها ترشح میشود و مانع تدبیر روح میگردند؛ به صورت افراطی مانع تدبیر روح میشود. موفق باشید
سلام استاد گرامی: «فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش / گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند / خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش... دلِ حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود / نازپرورد وصال است مجو آزارش» این فال حافظ بود قبل از سفر. هفته قبل از سفر پر شده بود از نشانه هایی برای نرفتن، مریضی دختر کوچکم و ... ، بعد همه چیز روبه راهه شد ولی دلم باور نکرد. قبل از رفتن مدام گریه می کردم و احساس جامونده ها رو داشتم. راهی که شدیم فکر کردم همه اش یه خیال بوده و وهم رفتیم ،۶۰۰ کیلومتر رو با دو تا بچه خردسال راه افتادیم. رسیدیم. رسیدیم به مرز، جمعیت زیاد شده بود و مرز بسته، موندیم به امیدی، گشایشی، نگاهی. گروهمون جدا شد. آن ها که توانستند رفتند. «منِ شکسته منِ بی قرار در اتوبوس گریستم همه جاده را اتوبان را» همه اش گریه می کنم میگم آقا جان ما اومدیم با دو تا بچه، اومدیم تا لب مرز، اومدیم منتظر، هوا گرم شد، هوای شلچمه طاقت از بچه ها برید، نگران شدیم اونطرف مرز بیشتر اذیت بشن، ترسیدم به خاطر سلامتی شون و برگشتم. دلم آروم بود ولی همین که سوار اتوبوس شدیم شکستم. دلم بی طاقت شده، یاد سال قبل می افتم و گریه می کنم، اسم اربعین میاد آتیش می گیرم، بی تابم و پر از حسرت، چشمام هر لحظه منتظر یه اشاره است که گریه کنه من همونجا، شلمچه جا موندم. ما توی زندگیمون چند سالیه تقویمی داریم به اسم اربعین. سالمون با اربعین شروع میشه، میریم تا زنده بشیم. موندم، جا موندم، گناه زیاد بود توی این پرونده که محرومم کنه ولی مگه سال های قبل به گناهام نیگا کردین؟ بقیه سال رو چطوری باید زندگی کنم؟ ای که در کوچه ی معشوقه ی ما می گذری. برحذر باش که سر می شکند دیوارش.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای رفیق دلسوخته! فدای آهات شوم که از هزار رفتن، جلوتر است. بگذار از قصهای که جناب مولوی در همین رابطهها با ما در میان گذاشت، برایت بگویم که میگوید:
آن یکی می رفت در مسجد درون ** مردم از مسجد همی آمد برون
گفت پرسان که جماعت را چه بود ** که ز مسجد می برون آیند زود
آن یکی گفتش که پیغمبر نماز ** با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
تو کجا در میروی ای مرد خام ** چون که پیغمبر بداده ست السلام
گفت آه و دود از آن اه شد برون ** آه او می داد از دل بوی خون
آن یکی از جمع گفت این آه را ** تو به من ده و آن نماز من ترا
گفت دادم آه و پذرفتم نماز ** او ستد آن آه را با صد نیاز
شب به خواب اندر بگفتش هاتفی ** که خریدی آب حیوان و شفا
حرمت این اختیار و این دخول ** شد نماز جمله ی خلقان قبول
پس اصل قضیه در «طلب» و «عطش» است که جایگاه هرکس را تعیین میکند. حتماً شنیدهای که شخصی در جنگ صفین خدمت مولایمان رسید و گفت برادرم بسیار مایل است در خدمت شما در این جهاد مقدس شرکت کند، ولی در یمن زندگی میکند و حضرت فرمودند: اگر با ما است در یمن هم که باشد در نزد ما است و اگر با ما نیست، در اینجا هم که باشد در یمن است. و به گفتهی مولوی: «در یمنی چو با منی پیش منی / پیش منی چو بی منی در یمنی».
آه و سوزی که عزیزانِ به جا مانده از آن رفتن با خود دارند، هزار قدم جلوتر از قدمهای عزیزانی است که در جاده قدم میزنند و حجابهایی که از اینان به اندازهی سوز و آهشان رفع میشود، یقیناً کمتر از رفع حجابهایی که برای حاضران در آن پیادهروی پیش میآید نیست. آری! عمده «حضور» است، حضوری که بتوان خود را در تاریخی حسّ کرد که بنا است جان انسانها به وسعت ارادهی الهی برای تحقق تاریخی دیگر خود را درک کند و «بودن»ِ خود را که در این زمانه میتواند بهترین «بودن» باشد، بیابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انطباقِ صورت ذهنی با صورت خارجی هیچوقت به معنای یقینی که از طریق برهان و استدلال حاصل میشود، نخواهد بود. آری! انسان به صورت بدیهی متوجه میشود که نفس ناطقهی او به همان چیزی علم دارد که در خارج هست. در این مورد سری به سؤال شمارهی 24128 نیز بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت، لطفاً بررسی فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روایت بیشتر انکارِ گناهبودنِ گناه است. لذا با همهی اینها باید غفلت نکنیم که توبه جایگاه خاص خود را دارد حتی اگر انسان مجبور باشد از یک گناه، 70 مرتبه توبه کند، باز باید توبه را از دست ندهد. زیرا بعد از هر توبهای باز، صورتهای خیالی به سراغ انسان میآید و او را گرفتار ارتکاب گناه میکند و باز، او باید توبه کند تا آرامآرام، صورتِ خیالی گناه به نورِ حضرت توّاب ضعیف گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجهی رسالت تاریخی خود بشوید که چه اندازه در کسوت روحانیت با سواد و متعهد باشید میتوانید درس را با انگیزه بخوانید 2- به خودتان برنامه بدهید و طبق آن برنامه عمل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این مسیرها، ورودِ خطرناکی است و بیشتر باید احتمال داد که جنّیان و شیاطین در میان هستند که از افکار و احوال شما نیز آگاهند ولی در انتها انسان را ناکام میگذارند. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و سیطان و جادوگر» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یک صورت نباید باشد. هرکس با شرایط خودش باید موضوع را بسنجد. قاعده آن است که آنچه نیاز نیست و موجب فخر میشود، نباید در زندگی وارد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید یک احاطهی کلی به معارف دینی و متون مقدس مثل قرآن و حدیث پیدا کنید و سپس با شناخت نسبت به مسائل جامعه و تاریخ خود با رجوع مجدد به متون دینی، نگاهِ دین را با نظر به تاریخی که در آن هستیم ارائه دهید. نمونهی چنین شخصیتی مرحوم شهید مطهری بودند. پیشنهاد بنده آن است که در حین تعمق در دروس حوزوی، سیر مطالعاتی روی سایت را که بر مبنای معرفت نفس است، میتوانید دنبال کنید و سپس با رجوع به تفسیر المیزان و بحارالأنوار به آن احاطهی کلّی دست یابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوتاند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار میدهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بینهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب میکند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبهرو میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه امت واحده آن امت ابتدایی است که هیچ نوع تنوعی در آن نبوده تا موجب اختلاف بین آنها شود؛ بحث روشن است. ولی اینکه آن حالت را چگونه باید ارزیابی کرد، بحث پیش میآید. زیرا از یک طرف لازمهی خلیفة اللّهی حضور در زمینی است که به تعبیر حضرت حق با دشمنی همراه است و از طرف دیگر مطلوب آن است که دشمنی بین بشر نباشد و پیامبران به صحنه آیند تا اختلاف، رخت بربندد 2- در ارتباط با حقیقت، بین انبیاء اختلافی نیست ولی مسلّم از جهت شدیتِ توحید، با یکدیگر تفاوت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجا که فرمود اولیای الهی را خوف و حزنی نیست؛ به اعتبار اعمال دینی خودشان است که طوری به لطف الهی عمل میکنند که نه آنها را پشیمانی اعمال گذشته فرا میگیرد، و نه در مسیر دینداری نسبت به آینده نگرانی دارند. ولی در موضوع آنچه برای اولیاء پیش میآید، آری! از قضای الهی راضیاند و نه از مقضی. در کربلا از عبیدالله و یزید و ظلمی که کردند، راضی نیستند، ولی از اینکه خداوند چنین خواسته تا یزیدیان رسوا شوند، راضیاند.
ما در دعاها از حضرت حق تقاضا میکنیم شرایطی بهوجود نیاورد که زمینهی اُنس با خودش برایمان مختل شود و از او میخواهیم تا غمِ دوری از خودش را با رفع حجابها برطرف کند. زیرا بین قضا و مقضی فرق میگذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرحهای صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إنشاءاللّه محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر حضرت صادق «علیهالسلام» آن بود که متوجه بودند چه کاری مناسب آن زمانه است و این یکی از بحثهای مهم زمانشناسی است که بفهمیم هر زمانهای چه ظرفیتی برای چه کاری دارد. عرایضی در جلد دوم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» تحت عنوان «زمانشناسی» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده نظرات جناب آقای فیاض را دنبال کردم، نگاهشان نسبت به عرفان، محققانه نیست. در حالیکه حضرت امام در نامهای که به آقای گورباچف مینویسند برای حضور اسلام در جهان کنونی، عرفانِ ابنعربی و حکمت صدرایی را تأکید میکنند. گویا آقای فیاض در عین دلسوزی و سوابق خوبی که دارند؛ فعلاً در عصبانیت هستند و نمیدانند یقهی چه کسی را باید بگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم منظور این افراد درست مفهوم نمیشود زیرا درست است که بودنِ شیطان لازم است ولی این به معنای خوببودنِ شیطان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم کجا دنبال جواب سؤالتان میگردید؟!! اینطور به ایمیل تان به صورت شخصی جواب داده شد:
۲۳۶۳۰. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم با نظر به شرایطی که جنابعالی دارید، توصیه به فرزندآوری که امر بسیار مهمی است، مدّ نظر باشد. آری! إنشاءاللّه وقتی شرایطتان در حدّ فرزندآوری شد، کوتاهی نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مطالب با شما همراه هستم، ولی نه به عنوان انکار دین و دیانت. آری! دین اسلام در حقیقتش همان دین علی «علیهالسلام» است که برای دنیا به اندازهی عطسهی بُز هم ارزش قائل نبود و نه دینی که با اشرافیت و اشرافزادگان همراهی کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تذکر، تذکر بسیار مهمی است که ما عرفان نظری را جدای از سلوک به درس تبدیل نکنیم، در حالیکه عرفان، راهِ معرفت و اُنس با خداوند است همچنانکه اهل حکمت مشغول مفاهیم نمیشوند و به گفتهی مقام معظم رهبری ایشان غالباً کسانیاند که جنبهی معنوی در آنها وجود داشته. آری! خطر آنکه عرفان و حکمت به درسهای آموختنی تبدیل شود، هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از طرح مقدمات لازم برای فهم آن حدیث، اگر آن حدیث مطرح شود قلب جوانان، آن را تصدیق میکند زیرا سخنی است از بنیاد فطرت همانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیامبران و امامان ما، بر جنّیان نیز ولایت دارند. در این مورد میتوانید به تفسیر سورهی جنّ و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر مبانیِ فکری و اعتقادی، خوب است به کتاب «مبانی معرفتیِ مهدویت» رجوع فرمایید و از نظر عملی، رعایت کامل دستورات شریعت ما را به امامی که عینِ عصمت است و هیچ خلاف شرعی از او سر نمیزند، نزدیک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن آیه، خطاب حضرت حق به وجود علمی موجودات است تا وجود عینی آنها محقق شود و اینجا است که حضرت حق به موجودات «وجود» میدهد 2- در مورد تحققِ وجودی حضرت آدم، چون در بستر عالم ماده این تحقق انجام شده است میخواهد بفرماید بدون مقدمات داشتن پدر و مادری خاص، آن وجودِ علمی در بستر عالم ماده به وجودِ عینی ظهور کرد. و این جواب کسانی است که وجود حضرت عیسی«علیهالسلام» را بدون پدر منکر بودند. موفق باشید
