بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14178
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: سوال: با توجه به مطالب ارائه شده در خصوص حرکت جوهری در کتاب از برهان تا عرفان: از آنجایی که می دانیم ارواح و نفوس ما پس از مرگ نیز رشد و یا حتی نزول مرتبه دارند (با توجه به اعمال ما تاخر) چگونه می توان این حرکت را با حرکت جوهری توجیه کرد؟ مگر حرکت جوهری فقط مربوط به مادیات نیست؟! پس دریافت فیض پس از مرگ چگونه است؟ استاد فرموده بودند که در مجردات فیض الهی به صورت بقا است، پس یعنی ارواح و نفوس بعد از مرگ رشد وجودی ندارند؟ ممنون میشم پاسخ بدید یا منبع مناسب معرفی کنید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» مطرح شده، در برزخ و قیامت دیگر حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل نیست، بلکه در آن‌جا رفع حجاب هست و لذا در همین رابطه در روایات داریم: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید

7675
متن پرسش
باسلام در بیت "دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید" چرا شاعر از رسیدن تن به جانان سخن می گوید در حالیکه نشد است و تن جایی نمیرود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در اصطلاحات شعری می‌خواهد بگوید: آنچنان سیر خود را ادامه می‌دهد تا یا تن من به سوی حضرت حق سیر کند و یا جان از تن من در آید. به شاعر سخت‌گیری نکنید، متوجه منظورش باشید. موفق باشید
28153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظر می‌رسد انسان با ترک میل جنسی، شور و نشاطش گرفته می‌شود و حتی به سمت خشونت پیش می‌رود. چطور در این حالت تقرب به خدا برای جوانان مجرد هست؟ و چطور با ترک شهوت (ترک خودارضایی) می‌گوییم حجابها کنار می‌رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صبر بر عفاف، موجب می‌شود تا انسان ره صدساله را یک‌شبه طی کند، مشروط بر این‌که مواظب باشد حالت عفافش با نگاه به نامحرمان از بین نرود. موفق باشید

26213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شما: ۱. پاسخ آخرین نامه ای که برای شما فرستادم را خواندم و در آن تامل کردم و نگاهی به خود کردم، الان چند روزی است از آن حال عجیب در من می گذرد، من واقعا از مطالعه و شنیدن سخنرانی افق های زیبایی در برابرم گشوده می شود اما نمی دانم این شیطان است که با حمله نا امیدی مرا از آن زیبایی ها منع می کند و یا ظرفیت وجودی من کم است و من زیاده روی می کنم. برای فهمیدن و یا اینها مواقفی است که خداوند ما را در آن قرار می دهد تا مقاومت ما برای ادامه مسیر افزایش دهد؟ کدام مورد است تا با آگاهی از به وجود آمدن دوباره آن جلوگیری کنم یا با آرامش آن را طی کنم. آنچه درباره خود یافتم وجودی دارم با هزاران سوال در دهن خود که برای رسیدن به جواب آنها مطالعه می کنم و سخنرانی گوش می کنم، هرگز نتوانستم با سیر خاصی حرکت کنم چون طبق سوآلات ذهنی خودم به دنبال مطالب می روم و گآهی مانند کنار هم قرار گرفتن پازل های بهم ریخته مطالبی برآیم کشف می شود که در مطالعات بعدی می فهمم درست است. با این احوال حوصله کارها و فعالیت های اجتماعی از من سلب شده و وقتی در اجتماع افراد (به جز خانواده ام، آن هم محدود) می روم که بحث علمی در آن نیست انگار مرا در جهنم بردند و مجبورم تحمل کنم تا به خانه برگردم، البته جلسات سخنرانی و روضه اهل بیت را می روم و در روابط با دیگران هم مشکلی ندارم. در گوشه ای در کنار امور خانه داری با لذت به دنبال جواب سوالات خودم هستم و به سختی دروس حوزه را غیر حضوری می خوانم ولی هیچ امیدی به آن ندارم و برآیم لذتی هم ندارد و همین گاهی باعث استرس من می شود که وظیفه من نسبت به جامعه چه می شود ولی افقی هم در برابر خود برای مسولیت اجتماعی نمی بینم چون محدودیت در علم و تحصیل و مطالب دانشگاهی و حوزوی اذیتم می کند و همین را هم که می خوانم برای یادگیری اصول تفکر است که به خطا نروم. برای همین هرزگاهی کاملا بی تاب می شوم و دست نگه می دارم و فقط ذکر می گویم تا از آن حال خارج شوم. نمی دانم عیبی دارم که آن را نمی توانم در خودم ببینم. لذا از شما خواهش می کنم با این اوصاف اگر عیبی می بینید که باعث بروز آن استرس چند روزه می شود مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آموختن ادبیات عرب از طریق حوزه و به روش حوزوی، خوب است مدتی به آثار استاد شهید مطهری بپردازید و از پرداختن به ورزش و آماده‌شدن برای فعالیت در فضای مجازی نیز خود را آماده کنید. البته آموختن تایپ که از لوازم این کار است در حدّ ممکن لازم است. إن‌شاءاللّه وقتی معنی حضور در آینده برایتان روشن شد، نگرانی‌های روحی‌تان از بین می‌رود. موفق باشید

25774
متن پرسش
سلام استاد عزيز نظرتون راجع به اين مباحث جناب دكتر فياض چيه؟ https://www.ensafnews.com/56Cnp فیاض با اشاره به فرقه‌ی اسماعیلیه، گفت: خدا از اسماعیلیه نگذرد؛ فرقه‌ی اسماعیلیه و حسن صباح و بقیه‌شان باعث شدند که اندیشه‌ی متفکرانه‌ی فارابی ادامه پیدا نکند و نتیجه هم این شد که آقای ابوعلی سینا بیفتد به چنگ نوافلاطونی؛ در حالی که فارابی کاملا حواسش جمع بود و تحلیل تاریخی را انجام داد؛ متاسفانه این انحرافی که اسماعیلیه ایجاد کرد تا امروز ادامه دارد و تاریخ ما تبدیل شد به اسطوره و تعریف و بازسازی و پیشرفتی که ترسیم کردیم هم تبدیل شد به اتوپیا، یعنی ناکجا آباد! چطوري جواب اين مباحث را (ابن سينا گمراه بود)بديم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده نظرات جناب آقای فیاض را دنبال کردم، نگاه‌شان نسبت به عرفان، محققانه نیست. در حالی‌که حضرت امام در نامه‌ای که به آقای گورباچف می‌نویسند برای حضور اسلام در جهان کنونی، عرفانِ ابن‌عربی و حکمت صدرایی را تأکید می‌کنند. گویا آقای فیاض در عین دلسوزی و سوابق خوبی که دارند؛ فعلاً در عصبانیت هستند و نمی‌دانند یقه‌ی چه کسی را باید بگیرند. موفق باشید

25335
متن پرسش
با سلام: چه تفاوتی بین اهل عرفان و اهل کرامت است؟ مگر هر دو از خدا دم نمی زنند؟ آیا اهل کرامت به جهت اینکه برای خلق از خود کرامت بروز داده در مقامی پایین تر از اهل عرفان قرار می گیرد؟ معیار تشخیص این دو گروه از هم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که اهل کرامت با ریاضت‌های خود، نفس ناطقه‌ی خود را قوت می‌بخشند ولی اهل توحید، با نفیِ خود همراه با معارف عالیه، توحید را به صحنه می‌آورند. موفق باشید

24025

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد آیا ذکر «لااله الا الله» یا زیارت عاشورا و ذکر یونسیه گفتنش بلا میاره؟ چه تعداد بگیم؟ آیا خنثی کننده دارد ذکری که باعث بشه بلا نیاد با گفتنش؟ بدون استاد هم میشه؟ به خاطر حضرت زهرا (س) کامل راهنماییم کنید. به محض اینکه نیت می کنم به توحید برسم و ذکر «لا اله الا الله» بگم بلا میات برام چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکاری که می‌فرمایید هیچ‌کدام ذکر خاص نیست و از نظر تعداد محدودیت ندارد. شاید موانعی که پیش می‌آید برای آن باشد تا بیشتر به معارف الهی خود، عمق ببخشید و با ارتباط با مؤمنین، سجایای اخلاقی مثل تواضع و ایثار را در خود رشد دهید. موفق باشید

23939
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تبریک عید بزرگ نیمه شعبان. ۱. استاد عزیز بنده مدرس فلسفه هستم و اخیرا دارم کتاب مصباح الهدایه را با شرح شما میخونم تا کنون به فضل خدا حداقل در فهم مطالب مشکلی نبوده ولی مسأله اعیان ثابته رو اصلا نمی فهمم یعنی متوجه نمیشم یعنی چی که ذات و امکان موجودات مثال خودشان است یعنی هر موجودی خودش تعیین میکند چه باشه؟ مگر ما ورای قدرت و خواست الهی اراده و استقلالی داریم آن هم قبل از وجود! می دانم که مطلب چیز دیگری است لطفا راهنمایی بفرمایید. البته کتاب مبانی نظری عرفان استاد یزدانپناه رو هم در این قسمت دارم مطالعه می کنم ولی تاکنون مشکل حل نشده ما تا الان اینطور می فهمیدیم و آموزش می دادیم که در جریان صدور فیض وجود و ایجاد مخلوقات هرچه فیض وجود نازل تر شود عوالم مادون ایجاد شده و وجود محدود شده و کثرات ایجاد می شوند یا در مورد حرف ابن سینا اینطور می فهمیدیم که خداوند ابتدا وجود زردآلو را نداده بعد ماهیتش را بلکه فقط یک جعل بوده آن هم وجود که البته وجود محدود در حد نبات و این محدودیت هم بسته به اراده پروردگار دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. ۲. استاد عزیز بنده تصور می کردم که خداوند در جریان هدایت و نزول ولایت، هدایت الهی را جاری ساخته و به انسان و جن قدرت انتخاب و اختیار عطا فرموده تا مسیر رشد را طی کند. سپس ابلیس ولایت الهی را نمی پذرید و به اقتضای ربوبیت پروردگار در بستر ولایت الهی دارای ولایت طاغوت می شود تا انتخابهای بد انسانها را ربوبیت کند و خلاصه راه برای سیر در هر دو مسیر باز باشد تا نهایتا که غلبه بر جبهه حق است آیا درست است؟ به تازگی مطلبی خواندم که در اشاره به حدیث عقل و جهل می فرمودند جهل هم یک مخلوق است و جنودی دارد یعنی برخلاف گمان بنده جهل و ظلمت حاصل نبود عقل و نور نیست بلکه مخلوقی مستقل است سوالم این است جهل که تاریکی و شر محض است چگونه از خدایی که خیر و وجود محض است باالاصاله ناشی می شود؟ بسیار ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. موضوع «اعیان ثابته» موضوع مهمی است. به نظر بنده خوب است در این مورد سری به آرشیو سؤالات بزنید. در فصّ شیثی که اخیراً بحث شد تا حدّی به موضوع پرداخته شد. بالاخره باید از خود سؤال کنیم خداوند بر چه مبنایی مخلوقات را خلق می‌کند؟ ۲. به نظرم نکته‌ی درستی است که انسان در مسیر ولایت طاغوت یا ولایت الهی باید خودش تصمیم بگیرد ۳. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در شرح کتاب «جنود عقل و جهل»، جهل را از امورِ عدمی می‌دانند که به تبعِ عدمِ عقل معنا دارد. پس همان سخن شما درست است. آری! علمِ به جهل، به اعتبارِ علم‌بودنش، امری است وجودی به همان معنای علمِ به عدمِ ملکه. موفق باشید

23928
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: ببخشید چند سوال دارم که عقل خودم از جواب عاجز شده خیلی وقت است روی اینها مانده ام. ۱. مگر منشا هر خوبی خداوند نیست؟ و منشا هر بدی شیطان و نفس اماره خوب پس چرا آقای ..... فرمود ممکن است گاهی که برای نماز شب برمیخیزی به کمک شیطان باشد اگر مثلا تو صفت رذیله ای داشته باشی و این حرف در فضای مجازی پر شد، خوب اگر اینچنین باشد خود من دچار وسواس شده ام که هر شب که بیدار می شوم وسوسه شیطان است یا صدای خداوند که بنده را ندا می کند برای عبادت؟ خوب اینکه با آن روایت تعارض دارد که می فرماید ملائکه هر شب بندگان را صدا می زنند برای نماز شب؟! و با این مطلب که اراده الهی بر همه چیز حاکم است حتی بر وسوسه شیطان؟ و اینکه فرضا آدم بد باشد، بد اخلاق باشد مگر با عملی غیر از نماز اول وقت یا نماز شب هست که انسان در آن از خداوند طلب اخلاق حسن کند؟ و یا شخصی چنان بوسیله نماز شب تکبر بگیرد که اعمال بد خود را نبیند، خوب مگر آن عمل بد اجازه می دهد این اهل نماز شب باقی بماند؟ چرا سنت خداوند را (مبنی بر منشا هر خوبی خداوند است) را به این راحتی در اذهان تغییر می دهند که عمل خوب ترک شود به بهانه وسوسه شیطان بودن؟ یا دیدم کسانی که می گویند من نماز شب نمی خوانم چون فلان رذیله را دارم. ۲. می دانم ما همه قلب ایم و لطیف و زره ای داریم از عقل که این جسم لطیف را در بر گرفته تا به مقصد برسد و آسیب نبیند در برابر وسوسه های خناسان و شبهات گوناگون، خوب حالا من پذیرفته ام که با عقل خودم به دنبال جواب سوالات متعددی بگردم که دایما در وجودم شکل می گیرد فهمیدم راه رشد من همین است که در دنیای پر از واجب و حرام به طهارت جوارح برسی و در دنیای پر از اخلاق رذیله و حسنه به صورت مثالی زیبا برسی و در دنیای پر از تعارضات عقلانی به عدالت برسی و گریزی نیست. خوب این قلب بیچاره باید با صلاح عقل دایم در حال جنگ باشد با تضادها تا دم مرگ، اما چه کنیم که در حال جنگ توجه به مبدا هستی، ذات باری تعالی از دست نرود؟ در نماز فهمیدم که باید زره از تن به در کرد و سلاح ها را انداخت تا وجودش را حس کنی و وجودش را حس می کنم، پر می گشایم و پرواز می کنم اما اینکه بعد از نماز دوباره این بنده بیچاره و مفلوک می ماند و آن همه لشکر اعدا وا عصفاه. که نمی تواند توجه خود را حفط کند و غفلت او را فرا می گیرد از جان جانانش چگونه تمرین کنم وقتی در بین بندگان هستم نیز با خدا باشم؟ مدتی به خود می گفتم اینها را جلوات خداوند فرض کن ولی نمی شود اگر چنین کنم هیچ یک از بدی های آنها را نمی بینم و آن وقت از امر به معروف و نهی از منکر و... یادم می رود و اصلا مگر می شود در بندگانی که حق در وجود آنها تجلی نکرده خدا را دید؟! چگونه در این دنیا باشیم ولی لذت ببریم؟ منظورم آن لذت جز خدا ندیدن است. ۳. پاسخ سوال ۸۸۳ را ندادید اگر نخواستند جواب دهید که انتخاب با شماست ولی اگر به ایمیل پاسخ گفتید، چیزی دریافت نکردم؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور آن است که اگر کسی مطابق هوسش نماز خواند یا قصدی غیر الهی داشت، متوجه باشد پای شیطان در میان است، نه این‌که مؤمنین که بر اساس رعایت دستورات الهی و به قصد عبودیت نماز می‌خوانند، بی‌دلیل گمان کنند پای شیطان در میان است. ابداً! ۲. همان‌طور که به خوبی متوجه شده‌اید عقل انسان کمک می‌کند تا انسان راه را درست برود و گرفتار خرافه نگردد، ولی از آن به بعد این قلب است که کار را جلو می‌برد و همواره همان حضور قلب در عبادات در امورات زندگی ما را همراهی می‌کند. ۳. جواب سؤال مذکور این‌طور داده شد:  ۲۳۸۸۳. باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جسم ضعیف شود این مشکلات پیش می‌آید و تعادل بین جسم و روح به هم می‌خورد. زیر نظر پزشک، خودتان را به طور کامل از نظر بدن تقویت کنید و از عبادات خود بکاهید، فعلاً فقط در حدّ انجام واجبات، تا بدن به جایگاه خود برگردد. موفق باشید

23709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: جناب آقای لاریجانی رئیس سابق دستگاه قضاء در جلسه ی تودیع خود فرمودند «بنده تعهد دادم که کسانی که به من بهتان زدند، را نمی بخشم» به نظر حضرتعالی این سخن با سیره و مشی اولیاء الهی مغایرت ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضد انقلاب با تهمت به ایشان، سعی بر ضربه‌زدن به نظام اسلامی داشت و ایشان حق ندارند که ضد انقلاب را ببخشند. و این غیر از تهمت به انسان است در امور فردی. موفق باشید

23597
متن پرسش
سلام: استاد حس نمی کنید مردم دارند کافر می شوند، دارند به اون دینی که هیچ کاری ازش نیامده و نمی آید کافر می شوند. به دینی قالبی که جز خم و راست شدن و امساک از طعام در گوشه ای از سال که اعلام می کنند نیست، دینی که با حرص زدن به دنیا و جمع مال و کسب مقام ها و قدرت ها هیچ منافاتی ندارد. دینی که فقط متد است نه مسلک. این بخش لا اله ی تهلیل انقلاب نیست؟ موقع نشان دادن الله نرسیده است؟ انگار مردم از خیلی از خواص به اصطلاح عالم جلوترند، که آن ها هنوز دارند دین به درد نخوری را که نمی تواند ذره ای خود نگه داری بدهد ترویج می کنند و فریاد هم می زنند که چرا مردم دارند بی دین می شوند. (اهل ظاهر همیشه فقط نگران ظاهرند)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مطالب با شما همراه هستم، ولی نه به عنوان انکار دین و دیانت. آری! دین اسلام در حقیقتش همان دین علی «علیه‌السلام» است که برای دنیا به اندازه‌‌ی عطسه‌ی بُز هم ارزش قائل نبود و نه دینی که با اشرافیت و اشراف‌زادگان همراهی کند. موفق باشید

23105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما برای نوجوان امروز می شود سخن گفت از معارف؟ یا فقط باید از ما عمل خوب ببیند؟ (گاهی می خواهم در کلاس علوم تجربی حدیثی بگویم اما می ترسم روایت ضایع شود و پشیمان می شوم) غفر الله لنا و لکم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از طرح مقدمات لازم برای فهم آن حدیث، اگر آن حدیث مطرح شود قلب جوانان، آن را تصدیق می‌کند زیرا سخنی است از بنیاد فطرت همان‌ها. موفق باشید

22556
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید بعد از خواندن سوال 22537 و جواب شما چند تا سوال برام پیش اومد: اول اینکه چرا رهبری با این که می دیدند تیم مذاکره کننده در برجام خط قرمزهای ایشان را رعایت نکرده، باز هم اجازه دادند که رآکتور اراک را تخریب کنند؟ چرا خود رهبری راضی به این کار شدند؟ یا مثلا مورد دیگه مورد تحریم ها بود. رهبری تأکید داشتند که باید تمام تحریم ها برداشته بشه ولی بعد مشخص شد که تو برجام چنین چیزی نیست. چرا با این که این خط قرمز هم در برجام رعایت نشد، باز ایشان برجام را قبول کردند؟ و حتی همین الان هم ایران از برجام خارج نشده؟ چرا علی رغم اینکه تحریم ها به طور کامل برداشته نشده و علی رغم اینکه ما خط قرمزهایمان را کنار گذاشتیم باز هم برجام را قبول داریم؟ من متوجه نمی شم که دلیل این کار چیه؟ مخصوصاً که همون طور که خودتون گفتید رهبری در کلیات مسائل نظر می دهند و الان برجام با وضعیتی که داره و تحریم های جدید آمریکا در نیمه مردادی که گذشت و نیمه آبان که می رسه، باز هم ما برجام را ادامه می دهیم؟ وقتی ما هم خط قرمزهامون کنار گذاشتیم و هم به نتیجه ای که می خواستیم نرسیدیم، دلیل ادامه برجام چیه؟ مخصوصا که دیگه الان خود رهبری هم قبول کردند که اشتباه کرده اند اجازه دادند خط قرمزهای ما نقض بشه چرا این اشتباه را ادامه می دهند؟ ممنون از توضیحی که می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعداً معلوم شد در متن انگلیسیِ قرارداد ضعف‌های اساسی وجود دارد و خط قرمز ها به جهت اعتماد به آمریکا رعایت نشد و به همین جهت آقای دکتر ولایتی که تا این اواخر مؤید برجام بودند، دادشان در آمد. حالا هم در مورد خروج از برجام، نظام در حال تأمل و تفکر است که آیا غرب حاضر است جبران خساراتی را که آمریکا بر شرکت‌ها وارد می‌کند، بدهد یا نه؟ آن‌چه هست فعلاً زمینه برای مانور جمهوری اسلامی با کمک روسیه و چین و تا حدّی اروپا فراهم است. ظاهراً نقش تاریخیِ انقلاب اسلامی در این صحنه‌ها نیز دارد به ظهور می‌آید. موفق باشید

21994
متن پرسش
با سلام و تشکر: لطفا در مورد رابطه توحیدی و حقیقی با اعضای خانواده که در پاسخ به سوال 21976 فرمودید نوضیحی بفرمایید؟ و اینکه لطفا توضیحی در مورد مقام «شطح» که در پاسخ سوال 21963 فرمودید بدهید. بسیار ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در موقعیت سؤال و جواب نمی‌توان موضوعات را به صورت تعلیمی جواب داد. آری! شاید این جواب‌ها کمک کند که رفقای عزیز بتوانند مطالب را به صورت تعلیمی دنبال نمایند. موفق باشید

21601
متن پرسش
سلام علیکم‌: ببخشید دققتون رو می گیرم. ۱. تفاوت «امر» و «خلق» در قرآن چیست؟ ۲. همان طور که در روایات آمده، معاد جسمانی است. از آنجایی که آن عالم، عالم ماده نیست و همه چیز مجرد است پس سوال اینجاست که در (۱۵/محمد 'ص') آمده است که به دوزخیان آب جوشی می نوشانند که روده هایشان متلاشی می شود، پس چطور در آنجا روده ای وجود دارد؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «امر» ایجادِ بی‌زمان و غیر تدریجی است و لذا قرآن می‌فرماید: «امرهُ اذا ارادَ شیئاً ان یقول لهُ کن فیکون». و «خلق» ایجادِ در زمان و تدریجی است لذا می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ..» 2- جسمانی‌بودن معاد به معنایِ مادی‌بودن آن نیست، همان جسم غیر مادی مثل جسم در خواب، در قیامت به زحمت می‌افتد. موفق باشید  

20343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: نظر شما در مورد کره شمالی و مواضع رئیس جمهور آن چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحلیل در این مورد آسان نیست به‌خصوص که بحث حق و باطل در میان نمی‌باشد. آری! خداوند انسان‌های شجاع را دوست دارد و إن‌شاءاللّه از طریق کره‌ی شمالی، آمریکا و جریان استکباری اطراف کره‌ی شمالی تحقیر خواهند شد. موفق باشید

19647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: حقیر طلبه هستم و قصد دارم که ان شاءالله، عمده ی مطالعات و پژوهشات و تحقیقاتم را بر روی موضوعات و مسائل زیر بگذارم. اگر لطف بفرمایید برای مسائل زیر که عمیقا می خواهم روی آنها کار بکنم، سیر مطالعاتی و کتب مربوطه را معرفی نمایید و راهنمایی ام کنید. 1. ماهیت و چیستی تفکر و چگونگی تفکر صحیح دینی و اساسا اینکه چگونه خودم را انسانی متفکر بار بیاورم تا عروسک خیمه شب بازی تفکر دیگران نشوم، منظورم تفکری است که به من و تاریخم هویت ببخشد و با توجه به اینکه طلبه ام، چه کار کنم که تفکر را که گمشده ی تاریخمان است، به جامعه و جهان باز گردانم؟ و چگونه مخاطبین خودم را متفکر بار بیاورم تا ذهنشان فقط انباری از اطلاعات نباشد؟ سیر تاریخی تکامل تفکر، تا اکنون، رابطه ی دین و تفکر و اینکه آیا دین به تفکر هویت می بخشد یا تفکر به دین؟!، اساس و پایه ی تفکر دینی و مخصوصا پویایی تفکر دینی در حل تمام مسائل و مشکلات جامعه و جهان، و خلاصه اینکه آن چه تفکری است که امام خمینی به طلاب فرمود: اینهمه که کتاب می خوانید، چند لحظه هم کتاب را ببندید و فکر کنید! هر گونه سیر مطالعاتی را که راجع به تفکر، مفید می دانید، معرفی نمایید. 2. چگونگی نظریه پردازی ِ صحیح دینی (که مطمئنا زائیده ی تفکر دینی صحیح است) مقام معظم رهبری حفظه الله راجع به شهید سید محمد باقر صدر، خیلی به نظریه پرداز بودن ایشان و سطح دید وسیع ایشان در شناخت به موقعِ نیاز های جامعه و جوابگویی به موقع ِ نیاز های جامعه، تاکید و عنایت داشتند و فرمودند: «حکومت و نظام اجتماعی، بدون نظریه امکان ندارد که باقی بماند؛ اولا به وجود بیاید یا باقی بماند یا رشد بکند» (95/5/25) _ چگونگی نظریه پردازی صحیح دینی برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات جدید جامعه و جهان و اینکه با چه رویکردی قرآن و حدیث بخوانیم و یا کتبی را مطالعه کنیم تا به طوری مستغنی بشویم که تا یک نیاز یا نیاز های جدید در جامعه و جهان پیش آمد، بتوانیم سریعا از قرآن و حدیث، استنباط کنیم و پاسخگوی آن نیازها باشیم و بتوانیم پویایی دین را و اینکه دین، ظرفیت پاسخگویی به تمام نیاز های جدید بشر را دارد، اثبات کنیم؟ _ چگونگی نظریه پردازی و روش سازی صحیح، برای مقابله با رقبای فکریِ جهان اسلام زیرا حقیر، اعتقاد دارم که: نظریه پردازی و روش سازی، مقدمه ای است برای تشکیل یک نظام فکریِ اسلامیِ جهان شمول و نظام فکری جهان شمول، مقدمه ای است برای اسلامی سازی علوم انسانی و اسلامی سازی علوم انسانی، مقدمه ای است برای اسلامی کردن تمام علوم و معارف. 3. چگونگی تشکیل یک نظام پویای هدفمند، برای جوابگویی به نیاز های جدید جامعه و جهان 4. اصول و روش های تولید فکر و تولید علم و تولید نظام (چه نظام سازی اقتصادی و چه نظام سازی فرهنگی و...) از آیات و روایات. 5. تمدن نوین اسلامی ضرورت ها و بایسته ها برای: به وجود آمدن و باقی ماندن و رشد کردن و پویایی داشتن. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید یک احاطه‌ی کلی به معارف دینی و متون مقدس مثل قرآن و حدیث پیدا کنید و سپس با شناخت نسبت به مسائل جامعه و تاریخ خود با رجوع مجدد به متون دینی، نگاهِ دین را با نظر به تاریخی که در آن هستیم ارائه دهید. نمونه‌ی چنین شخصیتی مرحوم شهید مطهری بودند. پیشنهاد بنده آن است که در حین تعمق در دروس حوزوی، سیر مطالعاتی روی سایت را که بر مبنای معرفت نفس است، می‌توانید دنبال کنید و سپس با رجوع به تفسیر المیزان و بحارالأنوار به آن احاطه‌ی کلّی دست یابید. موفق باشید  

18868

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد گرامی بنده دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی صنایع هستم. از آنجایی که موظف به ارایه کنفراسی درباره تاریخ طراحی صنعتی و انقلاب صنعتی و مباحث مدرنیته و پست مدرن هستم از شما می خواهم که راهنمایی بفرمایید (برای دانشجویانی که هیچ زمینه مطالعاتی جز دروس دانشگاهی موجود را ندارند و کاملا تحت تاثیر مطالب آموزشی به ظاهر علمی غربی هستند) چگونه بعد از این ارائه کنفرانس می توانم ایشان را به فضاهای نقد مدرنیته و توسعه یافتگی غربی دعوت کنم که هم برایشان جذاب باشد و هم به تشخیص درست برسند؟ در قالب چه جملاتی یا معرفی چه کتابهای ابتدایی برای ورود به دنیای نقد توسعه یافتگی به سبک غربی؟ شما معرفی کتاب تمدن و تزلزل غرب شهید آوینی و فرهنگ مدرنیته و توهم خودتان را تایید می فرمایید؟ سوال دوم. در پاسخ به این نقد اساتید مهندسی که مرتب سر کلاس فضای صنعتی کشور را نقد می کنند و از عدم اخترعات و آپدیت نشدن صنعتی ایراد می گیرند باید چه گفت؟ آیا واقعا این قدر باید فن آوری ها زیاد و بروز و روزافزون باشند؟ بسیار ممنونم از راهنمایی های دلسوزانه جنابعالی. اجرتان با چهارده معصوم (ع) و عاقبتتان ختم بخیر ان شاءلله
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد شما مستقیماً وارد نشوید. بلکه بد نیست در این مورد نظر منتقدان به مدرنیته را به میان بکشید. به این صورت که مثلاً کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» از شهید آوینی را مطالعه فرمایید و به عنوان کنفرانس، گزارشی از آن کتاب بدهید به این معنا که منتقدین چنین و چنان می‌گویند و خودتان مستقیماً موضع نگیرید. از این طریق شاید قسمت دوم سؤال‌تان نیز حل شود. موفق باشید

7756
متن پرسش
سلام قبل از هر چیز خداوند منان را سپاسگزارم که مرا در مسسر مباحثات شما که همان اسلام ناب محمدی است قرار داد واکنون نیزاز وجود حاج اقا موسویان درگلپایگان بهره می بریم امانمی دانم چرا بعضی اتفاقات دل مرا میلرزاند سوال :چرا فردی مانند مصطفی ملکیان باان سابقه که خبر دارید کارش بجا ئی می کشد که میگویدپیامبر کتاب خودش رانوشت وماهم بایدکتاب خودمان رابنویسیم که البته در یک جا جواب فرموده بودید که اینها دینداریشان درذیل فرهنگ غرب می باشد اما قانع کننده نبود زیرا فردی مانند ایشان که دروس حوزه را خوانده ومدتی شاگرد استاد مصباح بوده است واحتمالا مزه دینداری را چشیده است شاید انحرافش به دلیل همان مسئله طینت باشد حال به هر دلیلی که باشد چرا علما جرات اعلان ارتداد این گونه افراد اثر گزار را ندارند ودرپایان ما چگونه باشیم تا به این درد مبتلا نشویم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به هرحال خداوند باید در هرکدام از ما شایستگی صادقانه‌ای را بیابد تا مفتخر به دینداری‌مان کند قرآن می فرماید: مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فی‏ طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ (اعراف/186) هر کس را خداوندگمراه سازد، هدایت کننده‏اى ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشى‏شان رها مى‏سازد، تا سرگردان شوند!. این لطف بزرگی است که خداوند ما را به خودش و پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» مؤمن گرداند. باید صادقانه دینداری کنید. در مورد بقیه ما چه می‌دانیم از صحبت‌های آقای ملکیان معلوم است از اول هم نتوانسته حق مطلب را درک کند. علماء وظیفه‌ی خودشان را خودشان می‌دانند حتماً حساب‌هایی کرده‌اند. موفق باشید
1577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد با توجه به اینکه مدتی است شما مباحث در مورد انقلاب اسلامی را شدیدا مطرح می فرمایید تحلیل شوا از اوضاع کنونی انقلاب و اوضاع انتخابات چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بحمدالله شرایط به سوی جلورفتن انقلاب است به سوی اهداف متعالی‌اش، در جبهه‌ی اصول‌گرایان إن‌شاءالله خانه‌تکانی می‌شود و چهره‌های زنده‌تری در حال ظهورند که نسبت به معنویت و عقلانیت و عدالت تعهد بیشتری دارند و حاضرند بقیه‌ی نیروهای متعهد به اسلام و انقلاب را بنگرند. به نظرم اولاً: اصول‌گرایی وارد صحنه‌ی انقلاب شده و انقلاب را از دست غرب‌زده‌ها تا حدّی راحت گشته. ثانیاً: در بین اصول‌گرایان تحولی به سوی پاکیزه‌تر شدن شروع شده. موفق باشید
24161
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. گناهان از جنس شهوت جنسی و لذت های جنسی چه تاثیری بر نفس می‌گذارد و کدام قوه در نفس را متاثر می کند و چه تغییری در نفس ایجاد می کند؟ ۲. با این گناهان انسان از چه چیزهایی نزد پروردگار محروم خواهد شد و چه تاثیری در دنیا و آخرت دارد؟ ۳. چگونه می شود کسی را که نماز نمی‌خواند که البته قبلاً می‌خوانده با استفاده از خوف و رجا و احادیث، مخصوصا اگر درصد خوفش بیشتر باشد، مثلا احادیثی که خوف بیشتری ایجاد می کند، متذکر کرد؟ یک نمونه حدیث که خوف آن بیشتر است و در مورد ترک نماز است برای بنده بیان کنید، یک سری کتب احادیث که اینگونه هست و یا جزوه که برای انسان مشخص بشه اگر نماز را ترک کرد چه چیزی را از دست خواهد داد معرفی کنید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن گناهان جهت کلّی نفس را از مسیر زندگی به حقایق مختل می‌کند. ۲. از اُنس با حضرت حق محروم و انسان گرفتار جهنم و آتش می‌شود. ۳. از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» هست: «مَنْ صَلَّى الْفَرِيضَةَ لِغَيْرِ وَقْتِهَا رُفِعَتْ لَهُ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً تَقُولُ لَهُ ضَيَّعَكَ اللَّهُ كَمَا ضَيَّعْتَنِي وَ أَوَّلُ مَا يُسْأَلُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ صَلَوَاتِهِ فَإِنْ زَكَتْ صَلَاتُهُ زَكَا سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَزْكُ صَلَاتُهُ لَمْ يَزْكُ عَمَلُه» کسی که نماز را در وقت خود نخواند نماز او مانند نقطه سیاهی بالا می رود و خطاب به نماز گزار می گوید مرا تضییع کردی خداوند تو را تضییع کند و اولین چیزی که از بنده خدا در پیشگاه خداوند سوال می شود از نمازهایش است اگر نماز او نماز پاک و صالحی بود و از هر گونه نا خالصی و کم و کاستی به دور بود سایر اعمالش هم چنین خواهد بود و اگر نمازش نماز پاک و صالح و خالصی نبود در این صورت سایر اعمالش نیز صالح و پاک به حساب نخواهد آمد. (کافی ج 3 ص 268). آری! ترک نماز یعنی بستن دریچه‌ی رحمت الهی به خود و واگذاشتن انسان به خودش. موفق باشید

23952
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد با توجه به اهمیت بحث صله رحم در اسلام و نکاتی که جنابعالی در شرح نامه ۳۱ فرمودید سیره جنابعالی در این خصوص چیه و به چه نحویه؟ مثلا آیا فقط با اقوام درجه یک مانند عمو و خاله در ارتباطید یا شامل فرزندانشون هم می شد؟ آیا فقط سالی یک مرتبه هست یا بیشتر و از این قبیل سوالها چون امروز واقعا صله رحم مشکل است، اختلافات در خانواده ها زیاد و ... با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در مورد خواهران و برادران باید ارتباط، فعّال باشد و شاید کم‌تر از یک‌ماه درست نباشد. ارتباط با عمه و عمو و خاله و دایی نباید در حدّ سال به سال باشد ولی ارتباط با فرزندان آن‌ها سالی یک‌مرتبه خوب است تا حکم انقطاع رحم پیش نیاید. البته عنایت داشته باشید که رحم شما، رحمِ همسر شما نیست تا صله‌ی رحم خود را موکول کنید به همراهیِ همسرتان، البته چقدر خوب است که به هرحال رحمِ سببی را نیز محترم بشمارد. ولی در هر حال رحمِ سببی با رحمِ نسبی در یک حدّ نمی‌باشد. موفق باشید

23682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: توصیه رهبر انقلاب به طلاب در دیدار اخیر با اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی این بود که تفسیر بخوانند و تفسیر مجمع البیان را مثال میزنند و پیشنهاد می کنند. حال سوالم این است وقتی ما یک گنجی به اسم تفسیر المیزان داریم، چرا مجمع البیان؟! اصلا چرا تا المیزان هست مجمع البیان را مثال می زنند و پیشنهاد می کنند و کلی از آن تعریف می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود جناب علامه هم دائماً به جهت دقت‌های ادبی «مجمع‌البیان» به آن تفسیر نظر دارند. موفق باشید

23664
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد باز عذر خواهی مرا پذیرا باشید مانند کودکی می مانم که تازه راه افتاده و دایما نیازمند دست گیری. دوباره سر دو راهی مانده ام بسیار با مطالعه و تحقیق سعی در حل آن کردم ولی دلایلی مرا به این طرف می کشاند و دلایلی به طرف دیگر، نتوانستم تشخیص دهم. شما فرمودید هرچقدر به برنامه ریزی عمل کنیم شخصیت بهتری برای خود شکل داده ایم. از طرفی در روایات فرمودند هرگاه تمایل به مستحبات نداریید به واجبات اکتفا کنید. این دل من دایما از این سو به آن سو می پرد گاهی کنترل آن از دستم خارج می شود گاهی شوق فراوان به مطالعه دارم و گاهی به عبادات و گاهی حوصله هیچکدام را ندارم و به سراغ تدبر در قران می روم. ولی من که برنامه ریزی کرده بودم آن هم در متعادل ترین حالت به خود گفتم این نفس افسار گسیخته را باید رام کنم تا در هر ساعتی کار مخصوصی انجام دهد اینطور که نمی شود. وقتی چند روز برنامه را اجرا می کنم از همه فعالیت ها چنان خسته می شوم که فقط می خواهم بخوابم با اینکه میزان خواب نیاز بدن را هم در برنامه تنظیم کرده ام. خوب من چه کنم؟ از طرفی در آن حرکت (نامنظم) دریافت ها زیاد می شود و فعالیت ها به بهترین نحو پیش می رود و در این حرکت (منظم) اینطور نیست دریافت ها به شدت کم می شود و انگار قلب بیچاره خود را در زندان کرده ام که تمام تمرکزش روی برنامه باشد و حتی توجه در نماز به شدت کاهش میابد. بین سخن شما و عمل به آن روایت با این احوالات خودم مانده ام، چه کنم؟ از ساعت متنفرم دست و پایم را می بندد ولی اگر شما بفرمایید به اسم مجاهده تحملش می کنم. حلال بفرمایید بنده را جهت گرفتن وقت شریف شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باز باید به برنامه‌ای که به خود می‌دهید فکر کنید. با این تفاوت که برای خودتان آن طور که خودتان را می‌شناسی برنامه بریزید، خودی که هم باید به رفقایش سر بزند و هم تفریح و ورزش داشته باشد و هم کتاب مطالعه کند و هم از فضای مجازی خیلی دور نباشد. هرکس در این تاریخ باید آن شود که باید بشود. موفق باشید

22873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: پیرامون سوالات بالا در جواب باز شک و سوال ایجاد می شود. انسان امکان پذیرش نهایت بدی را و همینطور نهایت خوبی و تقرب را دارد و انسان ظرفیت تمامی ابعاد را دارد و شایدم تمامی ابعاد هست و چیزی از ذات اوست پس شیطان هم شاید بعدی از درون ماست که چون ما به آن گاهی ذاتا در اثر موقعیت های مختلف نظر می کنیم و گاهی نظر نمی‌کنیم به عنوان بعد بیرونی معرفی می گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال همین نظرکردن به بیرون که می‌فرمایید حکایت از آن دارد که وسوسه‌گری در بیرون هست. آری! میدانِ فعالیت او در خیال ما است و ما در درون خود با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

نمایش چاپی