باسمه تعالی: سلام علیکم: این شما و این نظر کاربر عزیز! بنده حرفی بهتر از آنچه ایشان گفت ندارم. حقیقتاً اصیلترین نگاه در این زمانه، درستشناختن و درستفهمیدنِ جایگاه رهبر معظم انقلاب است، حالا میفهمیم چرا رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است. من نمی گویم رهبر انقلاب امام زمان اند ولی او زمانه خود را می شناسد.
پیشنهاد بنده آن است که کاربران عزیز با دقت کامل سخنان سؤالکننده را که از سر دلسوزی و شور معنوی و بصیرت تاریخی نوشتهاند، مطالعه فرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد هر اندازه انسان خود را به امور متعالی مشغول کند از خیالاتِ واهی آزاد میگردد. در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. ۲. نمیدانم. شاید نتوانستهاند مطلب را درست بگیرند و با آن فکر کنند. ۳. ایمان به خدا فطری است و با تذکر انسانها، آنها متوجهی توحید فطری خود میشوند به همان روش قرآنی.
بقیهی سوالات طلبتان باشد. چون از جواب سؤالات کاربران محترم باز میمانم و اساساً بنا بر این است مباحثی که در کتابها هست، مورد سؤال قرار گیرد. این نوع سؤالات نیاز به کتابهای مفصلی دارد که بحمداللّه در معرض مطالعهی عزیزان هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در روایتی جواب همهی سؤالات شما را دادهاند. آنجا که میفرمایند: «من تاب لذنبٍ کما لا ذَنب له» یعنی اگر کسی حقیقتاً از گناهی توبه کند مثل کسی است که آن گناه را نکرده است. بنابراین نه آثار وضعی برای آن گناه مطرح است و نه از مقربشدن عقب میافتد و نه ذهنش مشغول یاد گناهان گذشته خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در موقعیت سؤال و جواب نمیتوان موضوعات را به صورت تعلیمی جواب داد. آری! شاید این جوابها کمک کند که رفقای عزیز بتوانند مطالب را به صورت تعلیمی دنبال نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. شاید در کشف حضرت عیسی «علیهالسلام» حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» به نام «احمد» ظاهر شده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه میفرمایید حرف درستی است که اگر کسی بخواهد فیلسوفی را فهم کند و تفکر او را حجت بگیرد، باید دغدغهی فهمِ نظر آن فیلسوف برای او محفوظ باشد. مثل ابن رشد که میخواست ارسطو را بفهمد و تفکر ارسطو برایش حجت بود و لذا به فارابی و ابنسینا در این مورد اشکال داشت که شما تلاش نکردهاید ارسطو را بفهمید. در حالیکه مسئلهی فارابی در آن غوغایی که اشعریان و معتزلیان بهپا کرده بودند، ارسطو نبود. فارابی مسائلی داشت و به ارسطو رجوع کرد و متوجه شد در بعضی از مسائل خود میتواند با ارسطو فکر کند. حال بر فرض که ارسطو اصلاً آنچه فارابی از او گفته است را نگفته باشد؛ در هرحال فارابی مسائل خود را داشت و توانست چیزی از ارسطو بفهمد که با آن، به مسائل خود بیندیشد. مثل کاری که دکتر فردید نسبت به هایدگر کرد و او را متهم میکنند اصلاً هایدگر را نفهمیده. به قول خودش: «من به عنوان یک ایرانیِ مسلمانِ شیعه، مسائلی دارم که با هایدگر میتوانم نسبت به آنها فکر کنم، حالا میگویند هایدگر اینها را نگفته، نگفته باشد». عرض بنده در آن جواب اول به سؤال جنابعالی همین بود که ما بنا نداریم مثل محمدعلی فروغی، کانت و هگل و هایدگر بدانیم؛ ما مسائلی داریم و بر اساس آن مسائل به آن فیلسوفان رجوع میکنیم، اگر چیزی از زبانِ آنها در مسائل خود یافتیم، میگیریم و إلاّ، «فلا» . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با باورِ اولیهی خود به اسلام و توحید دستورات دینی را عمل کنید، چون توحید یک حقیقت است، آرامآرام خودِ خداوند خود را هرچه بیشتر به ما نشان میدهد. به قول خواجه سعید ابوالخیر: «تو، آمد رفته رفته / رفت، من آهسته آهسته». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع قضاوتکردن به هرحال کار آسانی نیست زیرا مواردی داریم که بلاهایی بر سر افرادی آمده که نمیتوان آنها را متهم به گناهکاری کرد، بگو گویا خدا خواسته تا مردم بلادیده را بیدار کند و راه دیگری را انتخاب کنند و ما را هم امتحان کند که چه برخوردی با انسانهای بلادیده انجام دادهایم؛ که رویهمرفته بحمداللّه مردم ما در این مورد سرافراز شدند و زیباییهای فوقالعادهای خودِ مردم از نحوهی ایثار خود نشان دادند که انسان میتواند در این ایثارها، خدا را ببیند و این اشک شوق لقاء الهی است که در این ایثارها از چشمان شما جاری میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! ولی این موضوع کار میبرد تا شخص بتواند به مقامی برسد که در همهچیز حضرت اللّه را بنگرد 2- وحدت وجود یک بصیرت است و نه یک علم و لذا هر فقیهی نمیتواند به آن برسد هرچند که در علم فقه متبحر باشد. امثال حضرت امام توانستند به چنین بصیرتی برسند زیرا علاوه بر فقاهت، در حکمت و عرفان نیز ممحض شدند. موفق باشید
اسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اگر حقیقت مطلق است که هست، مسیر رجوع به حقیقت، تشکیکی است و در عین آنکه میشود همهی آن نظریات درست باشد یکی دقیق است و دیگری ادق، پس نباید نگران تفاوت برداشتها در این مسیرها شد 2- بستگی به موضوعی دارد که در آن صفحات مطرح شده. لذا باید سعی کرد اصلِ حرف را از حاشیهها جدا نمود، حال هرچند صفحه که میخواهد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این تقسیمبندی که مقام عقل که حامل حقایق کلی است برتر از مقام قلب است که محل مصداقهای حقایق کلی است، این سخن گفته شده است. آری! وقتی آن حقایق کلی نازل شود، صورتِ جزئی و مصداقی پیدا میکنند مثل آنکه عقل در فهم کلی خود، متوجه است حق همیشه پیروز است. حال در مصداقِ جزئی متوجه میشود انقلاب اسلامی در مقابل صدام پیروز خواهد بود، و این مقامِ ایمان بر پیروزی حق بر باطل است که در صفحهی نفس منقش شده است. ولی اگر عقل را عقل استدلالی بگیریم، که انسانها در موضوعاتی مثل اثبات خدا و قیامت بهکار میبرند؛ عقل مرتبهی بالاتری خواهد بود که آن موضوعات را به صورتِ ایمان در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در قیامت ارادهی جدیدی که منجر به عمل جدیدی شود واقع نمیگردد. ولی انسان از آن به بعد میهمان سفرهی خودش است و از حالات معنوی که برای خود ذخیره کرده است، لاینقطع بهرهمند میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. ولی اگر کار را ادامه دهید فهمِ تبدّلِ آن به آنِ جهان، به احساسِ روحانیِ این تبدّل تبدیل خواهد شد به همان معنایی که قرآن میفرماید: «کُلَّ یومٍ هو فی شأن». بدین معنا که هر لحظهای خداوند با تجلّی جدیدی عالَم را ایجاد میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال سعی بفرمایید روزی یک جزء از قرآن را مرور کنید. لااقل صوت آن را گوش دهید و متن قرآن را در جلوی خود قرار دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهی یعنی آن چیزی که انسان همینکه تصور کند، تصدیق مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خودمان کارشناس آن موضوع نیستیم. جواب قسمت دوم سؤال را بهتر است در کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» در جلسهی دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفهی تقليد از فقيه» که بر روی سایت هست دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی عرایض بنده این است که در بستر حضور تاریخی که انقلاب اسلامی به ما برمیگرداند باید مطالعات و اخلاقیات خود را شکل دهیم. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» متذکر این امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما برای ظهور تمدن اسلامی با تنگناهایی روبهرو هستیم. ولی کلیت انقلاب اسلامی که همان روحیهی ضد استکباری آن از یک طرف، و نظر به توحید الهی از طرف دیگر، هست به خوبی در صحنهی امروزین تاریخ جهان نقشآفرین است و به همین جهت دشمنان آن، بدترین انسانهای روزگارند و این است که انسان را امیدوار میکند آیندهی ما، آیندهای خواهد بود که نه غربزدهایم و نه ارتجاعزده. البته با واژهی حجاب اجباری شما موافق نیستم. حجاب، حکم خدا است و به اعتبار آنکه جامعهی ما میخواهد خدایی باشد، نباید با حکم خدا مقابله نمود بهخصوص که بیحجابیِ افراطی موجب ضربهزدن به کانون خانواده میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر آن است که اهم و مهم در مقابل شما چه چیزی است. اگر کار مهمتری که در عین کسب رزق حلال جنبهی معنویتش بیشتر است در مقابل شما هست که هوالمطلوب. وگرنه باید سعی کنید در همین فضا وارستگی خود را شکل دهید و به دانشجویان کمک کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال امام و پیامبر هم به خودی خود یک شخصیت فردی دارند. منتها شخصیتی که وسعتش به صورت بالفعل همهی عالم هستی است 2- همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکات خوبی اشاره فرمودهاید بهخصوص که روشن میشود جمعِ بین اطاعت از ولیّ الهیِ دورانِ ما و نوعِ ارتباط با تکنیک چگونه باید باشد. در اینکه ما در ابتدایِ راهی هستیم که باید با اطاعت از ولیّ الهی که خداوند قلب او را محل هدایت ما قرار داده است، راهِ خود را بیابیم حرفی نیست. عمده آن است که بدانیم در بستر رجوع به ولیّ الهی، نسبت ما با عالَم و آدم و از جمله با تکنیک و حتی با نظام اداری با ایدههای خاصی همراه میشود که آن موجب به سر و سامانآمدنِ جامعه میگردد و ما متأسفانه هنوز با این رویکرد به ولیّ امرمان نظر نمیکنیم و قصد بنده در بحث آیات 59 به بعد سورهی نساء برای تذکر به این امر است. موفق باشید
مه تعالی: سلام علیکم: اکنونزدگی یک نوع غفلت است به جهت روزمرّهگیها، و این غیر از در «حال» بودن و خود را از روزمرّهگیها آزادکردن است. موفق باشید
