باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این تقسیمبندی که مقام عقل که حامل حقایق کلی است برتر از مقام قلب است که محل مصداقهای حقایق کلی است، این سخن گفته شده است. آری! وقتی آن حقایق کلی نازل شود، صورتِ جزئی و مصداقی پیدا میکنند مثل آنکه عقل در فهم کلی خود، متوجه است حق همیشه پیروز است. حال در مصداقِ جزئی متوجه میشود انقلاب اسلامی در مقابل صدام پیروز خواهد بود، و این مقامِ ایمان بر پیروزی حق بر باطل است که در صفحهی نفس منقش شده است. ولی اگر عقل را عقل استدلالی بگیریم، که انسانها در موضوعاتی مثل اثبات خدا و قیامت بهکار میبرند؛ عقل مرتبهی بالاتری خواهد بود که آن موضوعات را به صورتِ ایمان در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرکجا که هستید، زندگی را گسترده احساس کنید تا در عین معلمِ ابتداییبودن، با رشد فکری و عمقبخشیدن به روح و روحانیت خود بهخصوص به کمک قرآن و روایات، در همان موقعیت معلمِ ابتداییبودن دانشآموزان و همکاران و بقیهی افراد از شما بهرههای فراوان میبرند و شخصیتتان بسط پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد هر اندازه انسان خود را به امور متعالی مشغول کند از خیالاتِ واهی آزاد میگردد. در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. ۲. نمیدانم. شاید نتوانستهاند مطلب را درست بگیرند و با آن فکر کنند. ۳. ایمان به خدا فطری است و با تذکر انسانها، آنها متوجهی توحید فطری خود میشوند به همان روش قرآنی.
بقیهی سوالات طلبتان باشد. چون از جواب سؤالات کاربران محترم باز میمانم و اساساً بنا بر این است مباحثی که در کتابها هست، مورد سؤال قرار گیرد. این نوع سؤالات نیاز به کتابهای مفصلی دارد که بحمداللّه در معرض مطالعهی عزیزان هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و مطالعهی کتابهای «بدایة الحکمه» و نهایة الحکمه» و «اسفار» جناب صدرالمتألهین و سپس «فصوص الحکم» ابن عربی بتوان این راهِ بسی با برکت را طی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نکات قابل تأملی است بهخصوص اشخاصی که اشارات آن متون را میشناسند مثل آن کشیش به این نتیجه رسیدهاند که حضرت امام حسین «علیهالسلام» همان ذبیحالفرات است که در متونشان آمده است. موفق باشید
اسمه تعالی: سلام علیکم: آنجا که حجاب و عدم کمالی در میان است، به خدا برنمیگردد مگر علمِ به آن حجاب. که علمِ به حجاب، حجاب نیست علم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت سه جلسه صحبت تحت عنوان «همدمیِ ربّ و عبد» هست. فکر میکنم شروع خوبی برای تفکر نسبت به آن حدیث شریف باشد. موفق باشید
بد نیست نظری به متن زیر هم بیندازید
معرفت نفس و مراحل رجوع به حقیقت در این تاریخ
باسمه تعالی
الف- در روبهروشدن با حقیقت و اُنس با آن، اولین قدم آن است که حقیقتِ وجودی خود را احساس نماییم که به آن «معرفت نفس» گویند. در معرفت نفس انسان با «وجود» در محدودهی خود، مأنوس خواهد بود و این اولین قدم در راستای درک حقیقت است به آن معنا که مییابد ادراک و مدرِک و مدرَک عین یکدیگرند و جز خود انسان نیست. در این رابطه اميرالمؤمنين (علیهالسلام) مى فرمايند: «لَا تَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإِنَّ الْجَاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِكُلِّ شَىءٍ» (مصباح الشريعه، ترجمه عبدالرزاق گيلانى، ص 108) نسبت به نفس خود جاهل مباش زيرا هركس به خود جاهل باشد به هرچيزى جاهل است.
هر وقت حجابِ تعلق از چهرهی نفس برافکنده شود، چون نفس ناطقه در ذات خود وجودی است نوری؛ با درکِ خود عملاً گامی به سوی درک حقیقت برداشته است.
ب- انسان با درکِ وجودی خود «هستِ» خود را عین اتصال به هستِ مطلق یعنی حضرت ربّ العالمین مییابد و معنای هویت تعلقی خود برایش ظهور میکند. و در این رابطه از هستِ خود متوجهی مطلقِ وجود و سعهی وجودی حضرت ربّ العالمین در هستی میشود.
ج- در حدیث قدسی هست که حضرت ربّ العالمین میفرماید: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ اعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِكَي اُعْرَف» (بحار، ج 84، ص 199) من گنج مخفی بودم، دوست داشتم شناخته شوم، پس خلق را خلق کردم برای آنکه شناخته شوم.
1- این حدیث حکایت از آن دارد که شناختهشدن حضرت ربّ به تو ای انسان مربوط است و او خود را در تو میشناساند و یک نوع همدمی بین «ربّ» و «مربوب» در میان است.
2- وقتی میفرماید: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعيإِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلي في عِبادي* وَ ادْخُلي جَنَّتي»[1] نفس، به پروردگارِ خاصّ خود برمیگردد، پروردگاری که درآن شخص متجلّی شده.
«فَادْخُلي في عِبادي» پس در بهشتی وارد شو که آن بهشت، جز تو نیست و در آن صورتِ الهی که در وجود تو نهان است، وارد خواهی شد. در آن صورتِ ازلیِ نهانی که در ظرف آن پروردگارت خویش را در تو و به واسطهی تو میشناسد. آن تصویری که تو باید آن را مشاهده کنی تا واقف شوی به اینکه: « مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ».
3- برای سالکی که در «خویشتنِ خویش» به پیوستگیِ بین خالق و مخلوق دست پیدا میکند، سُروری بس متعالی حاصل میشود که برای آنهایی که با تفکرِ انتزاعی و در ذیل آن، در شناخت خدا قرار دارند؛ پیش نمیآید.
ملاحظه میکنید که در «إرْجِعي إِلى رَبِّكِ » میفرماید به سوی پروردگار خود برگرد، و نه به حضرت «اللّه» که همهجا هست، هرچند که با رجوع به پروردگارت که ربّ العالمین است با باطنِ همهی عالم مرتبط میشوی.
4- انسان در حالت صفای عرفانی میتواند نظر پروردگار خود را به گوهرِ وجودیاش بیندازد تا خداوند از طریق او، خود را بنمایاند. و این رازِ «ربوبیت» و «مربوبیت» و یا همدمی «ربّ» و «مربوب» است. و اینکه انسان مییابد چگونه پروردگارش او را و وجود او را در برگرفته و تماماً در آغوش پروردگار است.
5- اگر تلاش شود تا خداوند دوست داشته باشد از طریق ما خود را نشان دهد، لطف خاصّی از طرف او به ما ارزانی میشود.
6- اگر دوستی با خدا به میان آمد، دوستی با خلقِ خدا معنای حقیقی خود را پیدا میکند. زیرا در آن صورت، انسانها خود را و بقیه را با چشمِ حقیقت مینگرند و جامعهی آرمانی که اسلام در این زمان مقابل ما قرار داده، محقق میشود. چرا که خلق خدا به نحوی آینههایی هستند که خدا خواسته است از طریق آنها، خود را بنمایاند.
7- بعد از بهدستآوردنِ معارف حقّهی الهی، باید به فکر آزادی از قید و بندهایی بود که مانع به میانآمدنِ انوار الهی از طریق ما میتواند باشد.
د- بعد از آنکه انسانها، خداوند را در آینهی مخلوقاتی به نام انسانها به تماشا نشستند و حضور خدا را در خود یافتند و به همدمیِ بین «ربّ» و «عبد» آگاهی یافتند، آماده میشوند تا حضور پروردگار را در آینهای وسیعتر و جامعتر بنگرند که آن، رؤیت حضرت ربّ العالمین است در «یوم اللّه»ها. و اینکه خداوند چگونه در بعضی از مراحل تاریخ با ظهور رخدادهایی خاص، شئونات مختلف خود را به میان میآورد به همان معنایی که فرمود: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْن»(الرّحمن/ 29) یعنی او دارای شئون مختلفی است و در هر روز و روزگاری با شأنی خاص به صحنه میآید تا انسانها در تاریخِ خود، خدای خود را آنطور که در آن تاریخ ظهور کرده است، بشناسند و به جای ارتباط با خدای «غایب»، با خدای «حاضر» مؤانست داشته باشند و نیایش کنند، مثل نیایش شهداء در شبهای عملیات.
و در اینجا به همان معنایی که «ربّ»، عبد را در هویت فردیاش در بر گرفته، «ربّ» هویت تاریخیِ انسان را در بر میگیرد و انسان خود را در تاریخی که هست در آغوشِ پروردگارش مییابد و این، اوجِ همدمیِ «عبد» با «ربّ» است در ابعاد اجتماعی و زیستن با دیگران.
والسلام
[1] - سورهی فجر، آیات 27 تا آخر
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن تصمیم مبنایی است که انسانها در جان خود نگاشتهاند که به زبان عرفا همان «عین ثابته» میباشد. البته در تمام این حالات، اختیارِ انسان محفوظ است و روایت مذکور میخواهد ما در عمیقترین لایهی وجودِ خود به «توحید» نظر کنیم تا کارهایمان نتیجه بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همهی سورههای بلند متذکر نحوهی حضور خداوند در تاریخ است که تحت عنوان «ایّام اللّه» نام میبرد تا ما را در فضای تاریخیمان به تفکر وارد کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه امت واحده آن امت ابتدایی است که هیچ نوع تنوعی در آن نبوده تا موجب اختلاف بین آنها شود؛ بحث روشن است. ولی اینکه آن حالت را چگونه باید ارزیابی کرد، بحث پیش میآید. زیرا از یک طرف لازمهی خلیفة اللّهی حضور در زمینی است که به تعبیر حضرت حق با دشمنی همراه است و از طرف دیگر مطلوب آن است که دشمنی بین بشر نباشد و پیامبران به صحنه آیند تا اختلاف، رخت بربندد 2- در ارتباط با حقیقت، بین انبیاء اختلافی نیست ولی مسلّم از جهت شدیتِ توحید، با یکدیگر تفاوت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معرفت نفس و حشر» روشن میشود که هرچه وجود یک پدیده شدیدتر باشد با ارزشتر است و خوراک اهل بهشت در درجهی وجودی شدیدتری نسبت به خوراکهای مادی قرار دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای حدیث قدسی در اینجا به معنای آن است که این مطالب از طرف حضرت حق به قلب مبارک امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» القاء شده، ولی با همان موضعگیریهای انسانی آن دو بزرگوار. از طرفی لعنها جهتگیری قلب را نسبت به افکاری که حجابِ حضور حقیقتاند شکل میدهد. در مورد مصداق لعن و جایگاه سلوکی آن، در شرح زیارت عاشورا در کتاب «زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین«علیهالسلام» عرایضی شده است. کتاب بر روی سایت در قسمت نوشتاری هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آن کتاب ملاحظه فرمودید خلقشدن، طلبِ ذاتی هر موجودی است و خداوند جواب آن طلب را میدهد. به همین جهت هم اگر بخواهید وجود را از انسانها بگیرید، آنها فرار میکنند و ناراحت میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیتی که از ابن عباس سراغ داریم ایشان اهل این حرفها و این شهودها نیست. احتمالاً بعداً بنیالعباس برای قداستبخشیدن به سرسلسلهی خود این خبرها را ساختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم برخورد تند در این موارد، خلاف شأن و متانت یک مؤمن است. ولی آیا در این نامه، آقای احمدینژاد قاتل و مقتول را مساوی نگرفتهاند؟ و آیا عنصر مقاومت که حتماً نتایج خوبی به بار میآورد، نادیده گرفته نشده؟ هرچه بیشتر فکر میکنم، بیشتر متوجه میشوم آقای احمدینژاد تاریخی که در آن بهسر میبرند را گم کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بیاشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسانها میپردازد، طب سنتی به حساب میآید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته میشود. میماند که آیا از روایات، درست استفاده میشود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است این موارد که میفرمایید قصهی «الغریق یتشبث بکلّ حشیش» است. سالهای قبل مکرر عرض شد که آقای نجفی در زمان وزارت آموزش و پرورش کارهایی در نفی ارزشهای دینی و انقلابی کردند که اگر آمریکا بر سر کار آمده بود، غیر از آن نمیکرد و فعلاً تقاص آن کارها را باید پس بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! حضرت حق در رابطه با مقام ائمه «علیهمالسلام» میفرماید: «یهدون بامرنا» یعنی از نظر علامه طباطبایی آنها بر مبنای امر الهی که مقام «کن فیکون» است، هدایت مینمایند. ۲. به هر حال همینکه مؤمن از هر لغوی اعراض میکند، نشانهی آن است که از هر فرصتی بهترین استفاده را مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی عرایض بنده این است که در بستر حضور تاریخی که انقلاب اسلامی به ما برمیگرداند باید مطالعات و اخلاقیات خود را شکل دهیم. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» متذکر این امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری مثل علم حصولی، قضایای دارای موضوع و محمول در میان نیست، بلکه موضوع، همان محمول است که به اصطلاح گفته میشود: «قیاساتها معها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: متوجه باشید با ظهور انقلاب اسلامی در این تاریخ، تاریخِ ادامهی این حرکات و فرقهها تمام شده است و این حرکات مذبوحانه حکایت از آن دارد که خودشون هم فهمیدهاند امکانی برای ادامه در ذات آن اندیشهها نیست. ثانیاً: همینکه بر عهد انقلاب اسلامی و ذیل رهبری آن قرار دارید، خودش کم کاری نیست. همهی تلاشهای دشمن برای آن است که چنین عهد و استقراری را از ما بگیرد. جای هیچ حرص و ناراحتی نیست، جای صبر و پایداری و طمأنینه است. موفق باشید